مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
HDI
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری در هزاره سوم از صنایع پاکی است که به یکی از پر رونق ترین و پر درآمدترین صنایع جهان تبدیل شده است. اما این صنعت در بعضی از استان های ایران از جمله یزد فعالیتی در خصوص زیرساخت این صنعت صورت نگرفته و یا به صورت نامتوازن این فعالیت انجام پذیرفته است. این عدم توازن در زیرساخت، باعث عدم جذب گردشگری و بی توجهی به عناصر جاذب گردشگری استان شده است. بنابراین پ ژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای-کاربردی، روش تحقیق ترکیبی(توصیفی، اسنادی و تحلیلی)، با هدف ارزیابی و اولویت بندی توسعه زیرساخت گردشگری در شهرستان های استان یزد به بررسی موضوع پرداخته است. همچنین در این پژوهش با استفاده از 30 متغیر و بهره گیری از مدل های TOPSIS و HDI و نرم افزارهای GIS، Excel و SPSS جهت تجزیه و تحلیل ها استفاده گردیده است؛ که نتیجه ی تکنیک TOPSIS نشان داده: شهرستان یزد با میزان TOPSIS، 921/0 درصد در ردیف اول توسعه، شهرستان های اردکان، طبس، تفت و بافق دارای سطح توسعه میانه و شهرستان های میبد، مهریز، صدوق، ابرکوه و خاتم با میانگبن TOPSIS، 052/0 درصد در پایین ترین سطح قرار دارند. و هچنین مدل HDI نشان داده که شهرستان خاتم با میزان HDI، 057/0 درصد و شهرستان یزد با میزان HDI، 909/0 درصد به ترتیب کمترین و بیشترین میزان امکانات و تسهیلات لازم را در شاخص زیرساخت گردشگری استان دارا می باشند.
تحلیل فضایی و سنجش سطح پایداری توسعه مناطق کلان شهرتبریز
حوزه های تخصصی:
شهر تبریز نمونه ای از مدل های کلیشه ای توسعه شهری (عمدتا"" متجدد) است که به رغم انسجام فضایی و فشردگی در مرحله پیدایش و رشد ارگانیک آن تا دوره پهلوی به ویژه قبل از اصلاحات ارضی اوایل دهه 40، در پی تحولات ناشی از شهرسازی دهه های اخیر به کلی متحول شده و در شرایطی که تا چند دهه پیش در فضایی محدود شکل گرفته و با برج و بارو محصور بود، گسترش زیادی یافته و امروز گرفتار ساختاری متخلخل و بیمار گونه شده است. فرضیه های این تحقیق عبارت هستند از؛ 1) با توجه به شاخص های پایداری در ابعاد اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، محیطی و کالبدی، توسعه شهر تبریز در جهت پایدار اتفاق نیفتاده است.2) میان مناطق شهر تبریز به لحاظ برخورداری از شاخص های پایداری شهری تفاوت وجود دارد. ابزار جمع آوری داده ها، آمارنامه های مرکز آمار ایران، اطلاعات حاصله ار نقشه های تحلیلی تولید شده در محیط GIS و اسناد موجود در شهرداری های مناطق و طرح های توسعه شهری تبریز بوده است. همچنین روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده که درآن از مدل ها و روش های کمی نظیر تحلیل عاملی، روشAHP، آزمون های ناپارامتریک فریدمن و ویلکاکسون، الگوی ترکیبی HDI، سیستم اطلاعات جغرافیاییGIS و ... استفاده شده است. ننتیجه حاصل از بررسی های انجام شده بیانگر آن است که در میان 10 منطقه شهری تبریز،3 منطقه محروم با ضریب متوسط توسعه یافتگی 27/0 در پایین ترین سطح برخورداری و توسعه یافتگی قرار گرفته است.
تحلیل الگوی گسترش شهر بهشهر بر اساس مدل های کمی برنامه ریزی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر شهرهای ایران مانند بسیاری از شهر های کشورهای جهان سوم دچار تحولات چشمگیری شده اند، از جمله این تحولات افزایش سریع جمعیت بوده، که شهر بهشهر نیز مانند بسیاری از شهرهای کشور از این تحولات مصون نمانده است. به طوری که جمعیت این شهر در 50 سال اخیر بیش از 5 برابر رشد داشته است. این رشد فزایند، گسترش فیزیکی بی رویه شهر را نیز در پی داشته و به منظور تعدیل این نارسائی ها و مشکلات شهری، تحقیق حاضر بر آن است تا فرآیند گسترش شهر بهشهر و عوامل موثر بر آن را مشخص و راهکارهای پیشنهادی در رفع و تعدیل این فرآیند را پی جویی نماید. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است. برای تحلیل داده ها از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن، ویلیامسن، امتیاز استاندارد شده، HDI و ضرایب همبستگی پیرسون و اسپیرمن استفاده شده است. نتایج نشان دهنده آن است که: 60 درصد از رشد فیزیکی شهر در فاصله سالهای 1385- 1355 مربوط به رشد جمعیت بوده و 40 درصد باقیمانده، مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر است - محدوده مرکزی شهر از ساختاری متراکم تر و محدوده های پیرامونی از ساختاری پراکنده برخوردارند. - توزیع مکانی و سلسله مراتبی کاربری ها در سطح نواحی و محلات شهری بهشهر به صورت نامتوازن بوده و این بی نظمی در ساختار فضایی، شهر را به آشفتگی در بخش مرکزی و عدم تحرک شهری در سطح نواحی و محلات شهری دچار کرده است. همچنین به دلیل وجود موانعی چون پیش کوه های جهان مورا در جنوب و بالا بودن سطح آب های زیرزمینی و راه آهن در شمال شهر، توسعه شهر به صورت افقی و خطی صورت گرفته است. بنابراین، می توان به گسترش عمودی به جای گسترش افقی شهر، اجرای طرح بهسازی و نوسازی بافت فرسوده و استفاده بیشتر از اراضی شهر و پر کردن فضاهای خالی داخل شهردر جهت جلوگیری از رشد افقی شهر اشاره کرد.
سنجش میزان توسعه یافتگی دهستان های شهرستان بیجار با مدل HDI و مدل رتبه اندازه
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
432 - 444
حوزه های تخصصی:
نخستین گام درارزیابی نا برابری های فضایی روستایی شناخت ،دقیق ادبیات این حوزه و تبع آن،تبیین و تحلیل شاخص های توسعه پایدار روستایی است در این راستا پژوهش حاضر به بررسی و سنجش شاخص های توسعه انسانی دردهستان های شهرستان بیجار واقع در استان کردستان بر اساس مولفه های( محل خرید مایحتاج مردم، آموزشی، فرهنگی و رزشی، مذهبی،سیاسی-اداری،برق،گاز و آب، بهداشتی و درمانی، بازگانیو خدمات،محابرات و ارتباطات) پرداخته شد، روش انجام تحقیق حاضر توصیفی– تحلیلی است، گردآوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام گرفته، مدل های مورد استفاده در این تحقیق مدل رتبه- اندازه و مدل HDI است که برای سنجش میزان تعدل فضایی بین توزیع خدمات و جمعیت در دهستان این شهرستان می باشد، بر اساس مدل رتبه –اندازه این پژوهش 728 /R= می باشد می توان گفت که دردهستان های شهرستان بیجار بین جمعیت و خدمات تعادل وجود دارد ، همچنین بر اساس مدل شاخص توسعه انسانی HDI به بررسی شاخص های انسانی دهستان های شهرستان بیجار پرداخته شد که به ترتیب دهستان کرانی،بابارشانی، خسروآباد، حومه،نجف آباد، خورخوره،سیاه منصور، پیرتاج، گرگین،سیلتان رتبه های اول تا یازدهم از لحاظ توسعه یافتگی هستند
تحلیلی کمی بر روند توسعه پایدار شهر ملایر با استفاده از تکنیک موریس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال دهم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
1 - 14
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله سنجش و تعیین سطوح پایداری شهر ملایر به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی است. روش مورد استفاده در این پژوهش، ترکیبی از روش های تحلیلی و موردی زمینه ای است. نوع تحقیق کاربردی توسعه ای و پهنه مطالعاتی آن شهر ملایر با مساحت 2280 هکتار و جمعیت 159848 نفر بوده است، که در سال 1392 انجام شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد شهر ملایر به رغم حرکت خود طی دهه های اخیر به سوی توسعه، چندان موفقیتی در جهت دستیابی به ابعاد توسعه پایدار نداشته است و در روند توسعه خود میزان ناپایداری در برخی از محله های آن رو به افزایش بوده است. به طوری که از مجموع 23 محله، فقط 7 محله شهر در وضعیت پایدار هستند و در دامنه 1-71/0 موریس قرار می گیرند. و 8 محله دارای وضعیت نیمه پایدار با دامنه 70/0-41/0 و بقیه ی محله ها در گروه ناپایدار دردامنه 40/0-0 موریس قرار دارند. همچنین از لحاظ میزان برخورداری از شاخص های توسعه (HDI) اختلاف فاحش و چشمگیری بین محله های مختلف شهر دیده می شود که این نابرابری ها در زمینه شاخص های اقتصادی با تفاوت ماکزیمم و مینیمم 50/153 بسیار چشمگیر و در شاخص زیست محیطی با تفاوت 88/87 کمتر بوده است. شکاف عمیق بین پایدارترین محله و ناپایدارترین محله نشانگر عدم توزیع مناسب کاربری ها و عدم رعایت عدالت اجتماعی و پایین بودن رفاه اجتماعی در سطح شهر ملایر است. این وضعیت بیانگر ناپایداری در روند توسعه این شهر است در مجموع این شهر را می توان در گروه شهرهای نیمه پایدار معرفی کرد
سنجش میزان پایداری محله های شهری با استفاده از HDI و تکنیک پهنه بندی موریس (نمونه ی موردی شهر ملایر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال هفتم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲۵
83 - 110
حوزه های تخصصی:
موضوع پایداری شهرها به خصوص در قرن 21 به صورت جدی و گسترده از سوی محافل علمی و سازمان های بین المللی پیگیری می شود.
هدف این مقاله ارزیابی و تعیین سطوح پایداری محله های 23 گانه شهر ملایر به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه است. زیرا پایداری در سطح هر یک از محله های شهر می تواند پیش زمینه ای برای پایداری کل شهر باشد.
برای سنجش و ارزیابی سطوح پایداری محله های شهر، تحلیل نابرابری ها و پیش بینی اولویت های توسعه، از مدل های کمی و نرم افزارهای آماری از قبیل: شاخص توسعه یافتگی موریس، امتیاز استاندارد شده، ضریب تغییرات و تحلیل عاملی با انتخاب 58 متغیر در قالب شاخص های اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی استفاده شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، ترکیبی از روش های تحلیلی و موردی زمینه ای است. نوع تحقیق کاربردی توسعه ای و پهنه مطالعاتی آن محله های 23 گانه شهر ملایر با جمعیت 159848نفر و مساحت 2280 هکتار بوده است.
یافته ها و نتایج این پژوهش به لحاظ شاخص های تلفیقی( اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی) نشان می دهد که تفاوت زیادی در ضریب پایداری بین محله های این شهر وجود دارد. به طوری که از مجموع 23 محله، فقط 7 محله یعنی کم تر از یک سوم محله ها ی شهر در وضعیت پایدار هستند و در دامنه 1-71/0 قرار دارند و 8 محله دارای وضعیت نیمه پایدار با دامنه 70/0-41/0 و بقیه ی محله ها در گروه ناپایدار دردامنه 40/0-0 موریس قرار می گیرند. همچنین اختلاف فاحش و چشمگیری بین محله های مختلف شهر از لحاظ میزان برخورداری از شاخص های توسعه انسانی[1] (HDI) دیده می شود که این نابرابری ها در زمینه شاخص های اقتصادی با تفاوت MAX[2] و MIN[3](MAX-MIN=153.5) بسیار چشمگیر و در شاخص زیست محیطی با تفاوت MAX و MIN =87.88) (MAX-MIN کم تر بوده است. محله ی پارک با بیش ترین امتیاز از تلفیق شاخص ها با رقم 314 در رتبه اول به عنوان پایدارترین محله و محله ی نفت سیاه با 189 امتیاز از تلفیق کلیه ی شاخص ها در رتبه ی 23 به عنوان ناپایدارترین محله شناخته شد.
نتایج این پژوهش نشانگر تفاوت عمیق و فاحش بین پایدارترین و ناپایدارترین محله ی شهر از لحاظ شاخص های توسعه است.
<br clear="all" />
[1] Human development index
[2] Maximum
[3] Minimum
سطح بندی شهرستان های استان کرمانشاه بر اساس شاخص توسعه انسانی (HDI)
شاخص محرومیت و توسعه انسانی ضمن نمایش نقاط قوت و ضعف مناطق مورد مطالعه، می تواند مبنای مناسبی برای کاهش اختلافات منطقه ای قلمداد شود و آگاهی از میزان نابابری موجود بین مناطق مهمترین گام در ارایه راهبردهای متناسب و افزایش ضریب موفقیت روش های توسعه و برنامه ریزی درون و برون منطقه ای است. در نوشته حاضر سعی می شود با محاسبه شاخص توسعه انسانی شهرستان های استان کرمانشاه، میزان محرومیت و توسعه مناطق یادشده مورد ارزیابی قرار گیرد و پس از طبقه بندی به نمایش گذاشته شود. در این راستا 33 متغیر انتخاب و بر اساس مدل توسعه انسانی HDI مورد مطالعه قرار گرفتند. داده های مورد نیاز به دو روش کتابخانه ای و نیز مراجعه به ارگان های ذیربط گردآوری شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد؛ شهرستان های ثلاث باباجانی با شاخص 0.23 ، دالاهو 0.41، جوانرود 0.48 و قصرشیرین با 0.49 با توجه به مقادیر HDI از نظر شاخص توسعه انسانی شهرستان های محروم استان می باشند. در مقابل شهرستان کرمانشاه با شاخص 0.634، اسلام آبادغرب با 0.628 و کنگاور با شاخص 0.58 از این لحاظ در رتبه های اول تا سوم قرار دارند. در یک جمع بندی کلی ، طبقه بندی HDI نشان می دهد که از مجموع چهارده شهرستان ، پنج شهرستان توسعه نیافته و نه شهرستان دیگر، از این لحاظ در سطح متوسط هستند. در استان کرمانشاه، شهرستان توسعه یافته بر اساس مجموع شاخص های مورد مطالعه وجود ندارد که این موضوع، اولویت توسعه و ضرورت توجه بیشتر به این استان را در برنامه های توسعه در راستای توسعه یکپارچه و پایدار این نواحی مشخص می سازد و ضروری است که مسئولین جهت ارتقای سطح توسعه استان برنامه ریزی دقیق تر و منسجمی داشته باشند.
سنجش توسعه یافتگی شهرستانهای استان یزد با مدل HDI و TOPSIS(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۶ بهار ۱۳۹۵ شماره ۶۰
229-203
حوزه های تخصصی:
مقدمه: از موضوعات مطرح شده اخیر در فرهنگ برنامه ریزی، نابرابری توسعه است. این نابرابری حاصل عوامل متعدد بوده، که سبب رشد ناهمگون و نامتعادل نواحی می شود. موضوعی که بازتاب آن را در چشم انداز جغرافیایی شهرها می توان یافت. لذا در برنامه ریزیها چگونگی توسعه در شاخصها و مکانهای مختلف از جمله مباحث مهم و اساسی به شمار می رود. در مقابل این توسعه، محرومیت و تنگناها قرار دارد؛ بنابراین ابعاد گوناگون و پیچیدگی موضوع، ضرورت شناخت میزان توسعه و محرومیت را بیان می کند. روش: پژوهش حاضر دارای ماهیت کاربردی و ترکیبی از روش های تحقیق توصیفی - تحلیلی می باشد. لازم به ذکر است هدف کلی پژوهش، شناسایی توانمندیها و محدودیتهای توسعه یافتگی در شاخصهای اجتماعی - اقتصادی استان یزد بوده؛ که با دیدگاه آمار فضایی مورد بررسی قرار گرفته است. برای تحلیل داده ها نیز، از نرم افزارهای Grafer، GIS و Excel در قالب مدل HDI و TOPSIS استفاده شده است. یافته ها: شهرستانهای خاتم، میبد و صدوق محروم ترین و مرکز استان (یزد) توسعه یافته تر از دیگر شهرستانهای استان است و به لحاظ آماره TOPSIS شهرستان یزد توسعه آن برابر 973/0% و میزان TOPSIS شهرستان خاتم با میزان 017/0% به ترتیب بیشترین و کمترین و همچنین آماره HDI شهرستان یزد برابر 26/0% به عنوان توسعه یافته ترین و HDI شهرستان خاتم برابر 1 به عنوان فقیرترین شهرستان استان است. همچنین میزان HDI شهرستانهای طبس و مهریز به ترتیب برابر 56/0 و 59/0% بوده که نشان دهنده سطح میانه توسعه و فقر در میان دیگر شهرستانها است. بحث: براساس نتایج مدلهای مورد نظر توزیع (زیرساخت، امکانات، خدمات و غیره) در شهرستانهای استان بیانگر ناهماهنگی و ناتوانی جغرافیایی مناطق است. براین اساس میزان توسعه و توسعه نایافتگی تفاوت آشکاری را بین مناطق استان نشان می دهد. درنتیجه این تفاوتها تهیه و اجرای برنامه ها و طرحهای هدفمند برای توسعه یکپارچه و متوازن لازم است.
ارزیابی استان های ایران با تاکید بر شاخص های اجتماعی-اقتصادی و شاخص ترکیبی توسعه انسانی با استفاده از تکینک TOPSIS و GIS
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
11 - 27
حوزه های تخصصی:
اصولاً توسعه جریانیست چند بعدی، که مستلزم تغییرات اساسی در ساختار اجتماعی و فرهنگی از یک سو و رشد اقتصادی و کاهش فقر و نابرابری اجتماعی از سوی دیگر است. سطح توسعه در کشور ایران یکسان نیست و تفاوت هایی در این زمینه دیده می شود. بنابراین ابعاد گوناگون و پیچیدگی موضوع ضرورت شناخت میزان توسعه و محرومیت را بیان می کند. پژوهش حاضر دارای ماهیت کاربردی– توسعه ای و ترکیبی از روشهای تحقیق کتابخانه ای و تحلیلی، و با هدف کلی، شناسایی استان های توانمند و یا دارای محدودیت توسعه یافتگی در شاخص های اجتماعی- اقتصادی می باشد که برای این هدف 78 متغیر در طی سالهای 1390-1387 مورد استفاده قرار گرفته است. در راستای هدف تحقیق شاخص های منتخب برای هریک از استان ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Excelدر قالب مدل های HDI و TOPSIS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته که نتایج حاصل از شاخص ترکیبی توسعه انسانی تکنیک TOPSIS نشان می دهد میانگین میزان HDI برابر 230/0 و TOPSIS برابر 150/0 درصد که HDI استان تهران با 706/0 درصد و سمنان با 081/0 درصد به ترتیب بیشترین و کمترین میزان و با استفاده از نتایج مدل TOPSIS با استان های با میانگین TOPSIS، 355/0، 165/0، 090/0 و 030/0 درصد پهنه بندی مناطق محروم و توسعه یافته صورت گرفته که راهگشایی جهت رسیدن به توسعه متوازن و همه جانبه باشد.