فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۸۱ تا ۴٬۳۹۶ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
15 - 26
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت روزافزون فنّاوری ها و روش های ارتباطی، استفاده از بازاریابی دیجیتال برای تبلیغات و ترویج خدمات و محصولات اهمیت بسیاری یافته است. صنعت گردشگری پزشکی یکی از صنایعی است که از این روش ها یهره فراوانی می برد. با توجه به رشد روزافزون فنّاوری و کاربرد گسترده اینترنت در جوامع مختلف، استفاده از هوش مصنوعی و فنّاوری های مرتبط با آن اهمیت بسزایی دارد. ازاین رو، هدف از انجام این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر بازاریابی دیجیتال در گردشگری پزشکی با تأکید بر هوش مصنوعی بوده و شهر تهران برای نمونه بررسی شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از حیث جمع آوری داده ها پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل 53 نفر از گردشگران پزشکی شهر تهران بوده که برای مشارکت در ساخت الگو انتخاب شدند. بدین منظور، چارچوب مفهومی الگو مشخص و داده ها با استفاده از ابزارها و تکنیک های نگاشت شناختی فازی و تحلیل شبکه های اجتماعی تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که عوامل متعددی در بازاریابی دیجیتال در گردشگری پزشکی با تأکید بر هوش مصنوعی در شهر تهران دخیل اند. عوامل بهینه سازی سایت و برندینگ (برندسازی) در موتورهای جست وجو، هدفمندسازی بازاریابی، ارزیابی بهتر کمپین های بازاریابی و دریافت بازخورد بهتر از مخاطبان به ترتیب بیشترین اهمیت را داشتند، زیرا از مرکزیت بیشتری برخوردار بودند.
طراحی الگوی توسعه گردشگری ورزشی منطقه آزاد بندر انزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
138 - 150
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش طراحی الگوی توسعه گردشگری ورزشی منطقه آزاد بندر انزلی بوده است. روش تحقیق، با رویکرد کیفی، روش داده بنیاد (الگوی نظام مند اشتراوس و کوربین) است. پژوهش از نظر هدف بنیادی است و جمع آوری داده ها به صورت میدانی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش را چهار گروه استادان دانشگاهی (که دست کم دو پژوهش در زمینه گردشگری ورزشی انجام داده باشند)، کارشناسان ارشد اداره کل ورزش و جوانان استان گیلان، کارمندان ارشد اداره کل میراث فرهنگی استان گیلان، فعالان فدراسیون های و هیئت های ورزشی بندر انزلی و مدیران تورهای گردشگری ورزشی و رویدادهای ورزشی (با سابقه بیش از پنج سال) تشکیل داده اند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند (هجده نفر). تجزیه و تحلیل داده ها برای کدگذاری باز، محوری و گزینشی از رویکرد کیفی گراندد تئوری استفاده شده و کدگذاری باز با تحلیل مصاحبه ها انجام گرفته است. الگوی توسعه گردشگری ورزشی منطقه آزاد انزلی متأثر از شرایط علّی (اقلیمی، منابع انسانی و ویژگی های منطقه آزاد انزلی) است و با در نظر گرفتن راهبردهای استخراجی (برنامه ریزی، آموزشی، بازاریابی، ورزشی و رسانه) که از شرایط زمینه ای (زیرساختی و ساختار سازمانی) و شرایط مداخله گر (اقتصادی، فرهنگی اجتماعی و مدیریتی) تأثیر می پذیرد، می توان شاهد ظهور پیامدهای اقتصادی معیشتی، سلامتی، توسعه برند و ورزشی زیرساختی بود. بنابراین، نتیجه گیری می شود که با ایجاد سیاست های خصوصی سازی و همچنین کاهش تصدی گری دولت در حوزه های گردشگری ورزشی زمینه برای توسعه و گسترش مسائل مدیریتی و زیرساختی در حوزه گردشگری ورزشی به ویژه در منطقه آزاد بندر انزلی فراهم خواهد شد.
تحلیل عوامل مؤثر بر مشارکت سیاسی در جوامع روستایی (مطالعه موردی: شهرستان لنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۵)
81 - 102
حوزههای تخصصی:
مشارکت از شاخص های مهم توسعه پایدار روستایی و مشارکت سیاسی به عنوان معیاری در توسعه سیاسی جوامع است. نواحی روستایی با درصد چشمگیری از جمعیت می تواند زمینه ساز تحقق این مهم در سطح ملی باشد؛ بنابراین در پژوهش حاضر عوامل مؤثر بر مشارکت سیاسی روستاییان شهرستان لنجان ارزیابی و تحلیل شده است. پژوهش از نوع کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر پیمایش است. برای جمع آوری اطلاعات از دو شیوه کتابخانه ای (فیش برداری) و میدانی (تکمیل پرسشنامه محقق ساخته) استفاده شده است. بر این اساس، پرسشنامه با تعداد 250 نفر از روستاییان با بیش از 18 سال در نواحی روستایی شهرستان که شرایط شرکت در انتخابات را داشتند، به روش تصادفی ساده و شیوه مصاحبه ای تکمیل شد. روایی صوری پرسشنامه از دیدگاه متخصصان و پایایی آن به روش آلفای کرونباخ 78/0 محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از آزمون های مناسب آمار توصیفی (میانگین، درصد، نمودار) و استنباطی (تی تک نمونه ای)، مدل تحلیل عاملی و نرم افزارهای SPSS ، Excel و GIS استفاده شده است. نتایج نشان داد که وضعیت مشارکت به طور کلی با میانگین 51/3 بیشتر از حد متوسط است. در بین مؤلفه های مختلف مشارکت سیاسی نیز مؤلفه «رأی دادن» با میانگین 13/4 در بیشترین سطح قرار دارد. نتایج حاصل از کاربرد مدل تحلیل عاملی نشان داد که به ترتیب عوامل آگاهی سیاسی، رسانه، عامل اجتماعی و عملکرد دولتمردان مهم ترین عوامل است. در مجموع، مؤلفه های سیزده گانه 91/65% از واریانس کل را برآورد می کند. همچنین، نتایجِ همبستگی بین شرکت در انتخابات (رأی دادن) با ویژگی فردی (جنسیت، سن، تأهل و تحصیلات) نشان از عدم رابطه معنادار بین متغیرها را دارد.
تأثیر پوپولیسم و رانتیریسم بر ژئواکونومی جمهوری بولیواری ونزوئلا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
271 - 300
حوزههای تخصصی:
نفت، عامل مهمی در تحولات دولت های رانتیر مانند ونزوئلا بوده است. پیوندی میان ساختار و کارگزار در ونزوئلا هست که وضع موجود را حفظ نموده است. پرسش اصلی این مقاله، آن است که پوپولیسم و رانتیریسم چه تأثیری بر وضعیت ژئواکونومی جمهوری بولیواری ونزوئلا گذاشته است؟ فرضیه ی این مقاله نیز آن است که پوپولیسم و رانتیریسم موجب تضعیف ژئواکونومی ونزوئلا شده و این کشور نتوانسته حوزه ی نفوذ خود در کشورهای سوسیالیستی و ضدآمریکایی را به حوزه ی منافع تبدیل کند و در هدف ژئوپلیتیکی خود یعنی صدور چاویسمو به سایر کشورهای اطراف در آمریکای لاتین ناکام بوده است و به دلیل تحریم نفتی، بیماری هلندی، تورم افسارگسیخته و فساد سیستماتیک، قدرت اقتصادی جهت سرمایه گذاری در موقعیت های ویژه را ندارد. با استفاده از پارادایم واقع گرایی انتقادی، روش ردیابی فرآیند، و با مراجعه به منابع و اسناد مکتوب درباره ی پوپولیسم و رانتیریسم در ونزوئلا، تأثیر آنها بر ژئواکونومی این کشور تبیین شده است.
ارزیابی قدرت و جایگاه سازمان مدیریت گردشگری کلان شهر تهران از منظر مدیریتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
77 - 99
حوزههای تخصصی:
امروزه تمامی مقصدهای گردشگری برای جذب گردشگر رقابت می کنند. سازمان مدیریت گردشگری به کمک این مقصدها می آید تا ظرفیت های جذب گردشگر را با ارتقای برنامه ریزی هماهنگ و مدبرانه عناصر تشکیل دهنده مقصد توسعه دهد. کلان شهر تهران، بزرگ ترین مقصد گردشگری ایران، فاقد سازمان گردشگری است. ازاین رو، این پژوهش به دنبال ارزیابی قدرت و جایگاه سازمان مدیریت گردشگری کلان شهر تهران در بهبود عوامل مدیریتی است. روش پژوهش از نوع کمّی است و ابزار گردآوری داده و اطلاعات پرسش نامه است. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده و نمونه شامل 21 نفر از خبرگان (دانشگاهیان، مدیران و کارشناسان) مرتبط با مدیریت گردشگری است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نسخه 4 نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که بین عناصر مدیریت مقصد گردشگری و توسعه گردشگری ارتباط معناداری وجود دارد؛ همچنین، چهار عامل اصلی سازمان دهی با بار عاملی 927/0، هدایت با 725/0، برنامه ریزی با 724/0 و کنترل با 485/0 به ترتیب بیشترین اثرگذاری را بر مدیریت مقاصد گردشگری دارند. این پژوهش، با سنجش عوامل کلیدی تأثیرگذار در موفقیت مدیریت مقاصد گردشگری، کمک نظری شایان توجهی به ادبیات مدیریت گردشگری می کند. علاوه بر این، این پژوهش راهبردهای عملی برای مناطق شهری دارد که می توان با تقویت نقش و جایگاه سازمان های توسعه گردشگری از طریق تفویض اختیارات بیشتر اجرایی کرد.
تحلیل سیمای رفتاری گردشگران در توسعه سرمایه انسانی و اجتماعی جامعه محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
1 - 16
حوزههای تخصصی:
توسعه گردشگری تأثیرات متعدد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در جامعه محلی دارد. هدف این پژوهش بررسی نقش سیمای رفتاری گردشگران در توسعه سرمایه انسانی و اجتماعی جامعه محلی است. پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری دربردارنده گردشگران شهرستان سرعین و جامعه محلی این شهر است و نمونه آماری دربردارنده 367 نفر از گردشگران و به همان تعداد از جامعه محلی شهر سرعین است که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده است. داده ها به وسیله پرسش نامه گردآوری شده است. برای روایی پرسش نامه از روایی محتوایی و روایی هم گرا و واگرا استفاده شده و پایایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ تأیید شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون مدل سازی معادلات ساختاری و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای اس پی اس اس و اسمارت پی ال اس استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سیمای رفتاری گردشگران در سرمایه انسانی (دانش، مهارت، تخصص) و سرمایه اجتماعی (اعتماد، همکاری، شبکه، ارزش) جامعه محلی تأثیر مثبت و معنی داری دارد. بنابر نتایج پژوهش، در مقایسه بین تأثیرپذیری سرمایه انسانی و اجتماعی از گردشگری، سرمایه اجتماعی بیشترین تأثیرپذیری را از سیمای رفتاری گردشگران دارد؛ درنتیجه توجه به گردشگری از حیث توسعه سرمایه اجتماعی واجد اهمیت بیشتری است. براساس نتایج و یافته های پژوهش و با توجه به تأثیر سیمای رفتاری گردشگران در سرمایه انسانی و اجتماعی جامعه محلی، پیشنهاد می شود در سیاست گذاری برنامه های گردشگری افزون بر تأثیر اقتصادی گردشگری به تأثیرات انسانی و اجتماعی گردشگران نیز توجه شود.
تحلیل رابطه بین حساسیت زمین لغزش ها با شدت فرسایش و تولید رسوب (مطالعه موردی: حوضه دارابکلا، استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۴
245 - 265
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش ها از مهم ترین مخاطرات ژئومورفولوژیک به شمار می روند که موجب ناپایداری زمین و افزایش فرسایش و تولید رسوب می شوند. در ایران، بیشتر پژوهش ها بر پهنه بندی خطر زمین لغزش تمرکز داشته و نقش آن ها در فرآیندهای رسوبی کمتر بررسی شده است. هدف این تحقیق، بررسی رابطه بین حساسیت زمین لغزش با شدت فرسایش و تأثیر آن بر رسوب دهی در حوضه دارابکلا (استان مازندران) است. نقشه حساسیت زمین لغزش با مدل نسبت فراوانی (FR) و با استفاده از لایه هایی مانند لیتولوژی، ارتفاع، شیب، جهت، کاربری اراضی و فاصله از جاده و آبراهه تهیه شد که دقت بالایی (p = 0.99) داشت. شدت فرسایش با مدل های MPSIAC و RUSLE برآورد و با مدل پایه BLM و شاخص های آماری اعتبارسنجی شد. مدل MPSIAC به دلیل دقت بیشتر، برای تخمین رسوب دهی در کلاس های مختلف حساسیت زمین لغزش به کار رفت. نتایج آزمون ANOVA تفاوت معنی دار بین کلاس ها را نشان داد و بیشترین رسوب (61.35 تن در هکتار در سال) در مناطق با حساسیت بسیار زیاد رخ داد. این نتایج بر لزوم درنظر گرفتن اثر مستقیم زمین لغزش ها در مدل های فرسایش و رسوب تأکید دارد.
تبیین مولفه های موثر بر الگوی مناسبات ژئوپلیتیک در منطقه خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
125 - 143
حوزههای تخصصی:
خاورمیانه، منطقه ژئوپلیتیکی پیچیده، متغیر و متحول است. منطقه ای با پتانسیل ها و ظرفیت های ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک برجسته که بازیگریها و صحنه های بازی متعدد و متفاوتی را پیش روی بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای قرار داده است. صحنه های بازی که ناامنی و تنش در آن برجستگی داشته و مناسبات نفوذ، سلطه و تقابل بر سایر شکل ها اولویت داشته است. متناسب با این شرایط منطقه، درک مولفه های پایه شکل دهنده مناسبات ژئوپلیتیک در منطقه، از اهمیت و جایگاه برجسته ای برخوردار است. بر این مبنا تحقیق حاضر با روش توصیفی و تحلیلی و با هدف درک مولفه های ژئوپلیتیک پایه شکل دهنده مناسبات در منطقه خاورمیانه و طراحی الگوی مناسبات ژئوپلیتیک به انجام رسیده است. بررسی حاصل از نظریه ها و دیدگاه های مختلف در گام اول نشان دهنده آن است که مهمترین مولفه ها موثر بر الگوی مناسبات ژئوپلیتیک در منطقه خارومیانه شامل 40 مولفه ژئوپلیتیکی است که در قالب چهار بعد مولفه های ژئوپلیتیک طبیعت پایه، انسان پایه، ترکیبی و مصنوعی قابل تقسیم بندی است. در گام دوم، مولفه ها در اختیار اندیشمندان و صاحبنظران جهت اظهار نظر قرار گرفته و از طریق آزمون T-test مورد تأیید قرار گرفته است. این مولفه های ژئوپلیتیک به صورت مستقیم و غیر مستقیم توانسته است، الگوی مناسبات ژئوپلیتیک تعاملی، تقابلی، نفوذ، سلطه و رقابت را در منطقه خاورمیانه شکل دهد و از سوی دیگر مورد سوء استفاده بازیگران منطقه و فرامنطقه ای جهت رسیدن به اهداف و منافع قرار گرفته و در راستای مناسبات تنش آمیز و درگیری در منطقه خاورمیانه مورد استفاده قرار گرفته است.
آشکارسازی پیامدهای تغییر اقلیم بر پارامترهای بارش و دما در حوضه آبریز کابل افغانستان با استفاده از مدل لارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۴
68 - 87
حوزههای تخصصی:
ازجمله مسائلی که در بین اقلیم شناسان امروزه مورد اختلاف قرار دارد، وجود تغییرات اقلیمی یا تغییر روند در متغیرهای جوی است. هدف اصلی در این تحقیق آشکارسازی پیامدهای تغییر اقلیم بر متغیرهای بارش و دما، و پیش بینی دما و بارش در حوضه ی آبریز کابل می باشد. برای ارزیابی اثر تغییر اقلیم بر متغیرهای بارش و دما، آشکارسازی، روندیابی، پیش بینی و تحلیل دقت مدل ها انجام گرفت. در این فرایند از روش های آنومالی، آزمون نا پارامتریک من-کندال، شیب سنس، مدل لارس (گزارش ششم) و ضریب همبستگی، ضریب تعیینr, R2, RMSE, NRMSE استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در حوضه ی آبریز کابل، میانگین بارش سالانه در سطح اطمینان 05/0 از روند افزایشی برخوردار بوده و میانگین سالانه ی دما در سطح اطمینان 05/0 روند افزایشی داشته و فصل بارندگی از زمستان به تابستان تغییر تدریجی نموده است. به عبارت دیگر، مقدار سالانه ی بارش در بازه ی زمانی 1979-2020 تقریباً 30/0 درصد یا معادل 93/0 میلی متر افزایش غییر محسوس و دما به طور قابل توجهی افزایش یافته است که تقریباً 8 درصد یا معادل 2/1 درجه سانتی گراد افزایش را نشان می دهد. پیش بینی ها نشان می دهد که روند افزایش دما و کاهش بارش نسبت به دوره ی پایه (1991-2021) در بازه ی زمانی 2021-2050 ادامه خواهد داشت. در تمامی سناریوهای SSP1-2.6،SSP2-4.5 وSSP5-8.5 دمای کمینه به ترتیب به میزان 4/0، 5/0 و 6/0 درجه سلسیوس و دمای بیشینه به میزان 6/0، 7/0 و 8/0 درجه سلسیوس نسبت به دوره پایه، افزایش و بارش سالانه نیز حدود11درصد نسبت به دوره پایه کاهش خواهد داشت؛ بنابراین بر اثر تغییرات اقلیمی افزایش دما و تغییر الگوی بارش، احتمال وقوع سیلاب و خطرات مرتبط با آن در آینده جدی تر خواهد شد. از این جهت مطالعات متغیرهای بارش و دما تحت شرایط تغییر اقلیم بسیار ضروری بوده و راهبردهای سازگاری با تغییر اقلیم و افزایش تاب آوری پیشنهاد می شود.
شناسایی موانع اجرای رویه های پایداری در هتل های چهار و پنج ستاره تهران: رویکردی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
73 - 92
حوزههای تخصصی:
رویه های پایداری در مراکز اقامتی به ویژه هتل ها از نظر مدیریت منابع مالی و انرژی اهمیت خاصی دارد؛ اما اجرایی شدن این رویه ها در این مراکز اقامتی، به ویژه در ایران که براثر اقلیم گرم وخشک و تغییرات اقلیمی همواره با کمبود منابع روبه رو بوده، با موانعی همراه است. در این مقاله به دنبال شناسایی ماهیت این موانع در اجرایی شدن عملکردهای سبز در هتل های چهار و پنج ستاره شهر تهران از دیدگاه مدیران این مراکز اقامتی با استفاده از روش کیفی هستیم. به منظور نیل به اهداف پژوهش، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با دوازده نفر از مدیران ارشد و میانی آشنا به رویه های پایداری این هتل ها در شهر تهران انجام شده است. تجزیه و تحلیل داده های کیفی گردآوری شده از مصاحبه شوندگان با استفاده از روش تحلیل محتوا و نرم افزار مکس کیودی ای انجام گرفته است. نتایج به دست آمده به عنوان موانع عملکردهای پایداری هتل ها در قالب پنج مقوله دسته بندی شده است. این پنج مقوله شامل مدیران، میهمانان، فرهنگ سازی و آموزش، تجهیزات و هزینه ها، و قوانین و مقررات است که با 23 کد اولیه برآمده از متن مصاحبه های انجام شده شناسایی و دسته بندی شده است. شناسایی و ارائه یک مقوله و شش کد اولیه نوظهور از جنبه های نوآورانه این پژوهش است. همچنین، روایی و پایایی نتایج با شاخص های کرسول و کاپای کوهن برای توافق کدگذاران سنجیده شده است. در پایان، پیشنهادهایی کاربردی ارائه شده تا به برنامه ریزان و مدیران هتل های سبز در به کار بردن راهکارهایی برای اجرایی شدن آن ها به صورت یکپارچه در بخش اقامتگاه ها یاری رسانده شود
الگوواره توسعه گردشگری ماجراجویانه در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
151 - 168
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با روش داده بنیاد و با هدف ارائه الگویی برای توسعه گردشگری ماجراجویانه صورت گرفته است. روش پژوهش کیفی بوده که از راه مصاحبه هدفمند شکل گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل استادان دانشگاهی، مدیران سازمان های ورزشی مرتبط، کارشناسان اداره میراث فرهنگی و راهنمایان تورهای گردشگری است. پس از بررسی و کدگذاری و تحلیل داده ها، روایی و پایایی با توجه به آزمون مربوط به آن ها تأیید شده است. یافته های به دست آمده از تحلیل داده ها در پنج گروه دسته بندی می شوند: شرایط علّی شامل شناسایی زمینه ها، نیازهای فردی، اجتماعی و فرهنگی، اشتغال مبتنی بر کارآفرینی؛ عوامل مداخله گر شامل سطح امکانات و تجهیزات، شرایط اقتصادی، مدیریت کیفیت، وضعیت اداری و مدیریتی، وضعیت جغرافیایی، فرهنگ منطقه؛ شرایط زمینه ای شامل مدیریت راهبردی، برنامه ریزی راهبردی، زیرساخت های شهری، فرهنگی و اطلاعاتی، پشتوانه علمی و دانشگاهی؛ راهبردها شامل کیفیت و نوآوری، مدیریت ایمنی، آموزش و فرهنگ سازی، اطلاع رسانی، بازاریابی؛ پیامدها شامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی. نتایج این پژوهش سبب نگرش عمیق ذی نفعان به گردشگری ماجراجویانه در استان ایلام و عوامل مؤثر بر آن خواهد شد. این نگرش راهبردها و توصیه های مناسبی به منظور حفاظت از شرایط محیط زیستی، اقتصادی و اجتماعی استان ارائه نموده که دارای نوآوری است.
واکاوی نقش تصویر ذهنی گردشگران و نگرش سبز در توسعه پایدار گردشگری با نقش میانجی سرمایه فکری سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
128 - 144
حوزههای تخصصی:
امروزه، توسعه ناپایدار گردشگری مشکلات زیادی برای مقاصد گردشگری و جوامع محلی ایجاد کرده است. بنابراین، گردشگران و سازمان های گردشگری باید توجه بیشتری به مفاهیم زیست محیطی داشته باشند. این پژوهش با هدف واکاوی نقش تصویر ذهنی گردشگران و نگرش سبز در توسعه پایدار گردشگری با نقش میانجی سرمایه فکری سبز صورت گرفته است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش و ماهیت توصیفی پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش دربردارنده تمامی گردشگران شهر اردبیل است که طبق فرمول کوکران برای جوامع نامحدود، 384 نفر برای نمونه انتخاب شدند و انتخاب این افراد از جامعه آماری به روش تصادفی ساده صورت گرفت. داده ها به وسیله چهار پرسش نامه استاندارد «تصویر ذهنی»، «نگرش های زیست محیطی»، «راهکارهای توسعه گردشگری» و «سرمایه فکری سبز» گردآوری شده است که پایایی آن ها توسط آلفای کرونباخ (به ترتیب با مقادیر 888/0، 858/0، 905/0 و 933/0) و روایی نیز به وسیله تحلیل عاملی تأییدی تأیید شده است. تحلیل داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از دو نرم افزار اس پی اس اس26 و اسمارت پی ال اس3 صورت گرفته است. براساس یافته های پژوهش، تصویر ذهنی گردشگران و سرمایه فکری سبز در توسعه پایدار گردشگری و همچنین، تصویر ذهنی گردشگران و نگرش سبز در سرمایه فکری سبز تأثیر مثبت و معنادار دارند. اما نگرش سبز در توسعه پایدار گردشگری تأثیر معناداری ندارد. همچنین، سرمایه فکری سبز رابطه تصویر ذهنی گردشگران و توسعه پایدار گردشگری و نیز رابطه نگرش سبز و توسعه پایدار گردشگری را میانجیگری می کند. یافته های این پژوهش می تواند بر عملکرد سبز گردشگران و سازمان های گردشگری مؤثر باشد.
مقایسه و اولویت بندی تهدیدهای محیطی در رویشگاه های طبیعی جنگل های مانگرو ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۴
37 - 62
حوزههای تخصصی:
امروزه مانگروها در سراسر جهان تحت تأثیر فشارهای اقتصادی محلی، محرک های بیوفیزیکی و سیستم های اجتماعی-اکولوژیکی با مخاطرات فراوانی مواجه شده اند که شناسایی و اولویت بندی این فشارها و عوامل تهدیدزا از اهمیت بالایی برخوردار است. ازاین رو، در مطالعه حاضر به منظور شناسایی پیشران های تهدیدکننده در رویشگاه های مختلف این منطقه، به ارزیابی عوامل تهدیدکننده در چارچوب مدل مفهومی DPSIR از جمله نیروی محرکه ( D )، فشار ( P )، وضعیت ( S )، اثر ( I ) و پاسخ ( R ) پرداخته شد. همچنین در ادامه پیشران های تهدیدکننده در رویشگاه های مختلف مورد مقایسه و اولویت بندی قرار گرفت. همان طور که نتایج نشان داد 16 پیشران تهدیدکننده در این رویشگاه ها با منشاء انسانی و محیطی شناسایی شد، که دراین راستا 90 عامل تهدیدکننده، منجر به وقوع مخاطرات محیطی در منطقه شده است. از بین این عوامل، 37 عامل با کسب امتیاز بالای 70 درصد در بین رویشگاه های مختلف قابل مشاهده است. علاوه براین، بیشترین پیشران های تهدیدکننده و فشارهای تأثیرگذار بر جنگل های مانگرو ایران مربوط به رویشگاه جزیره قشم- خورخوران و کمترین فشارها و تهدیدات مربوط به رویشگاه شهر جاسک می باشد. همچنین در بین تهدیدات شناسایی شده در منطقه، رژیم نامناسب بارندگی (کمبود بارش) به عنوان عمده ترین عامل تهدیدکننده محیطی در بین رویشگاه های مختلف قابل مشاهده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که در برخی از رویشگاه ها هم چون قشم-خورخوران، جزیره مردو، پهل و کولغان که تحت تأثیر چندین عامل تهدیدکننده و فشارهای محیطی هستند، باید در اولویت فعالیت های مدیریتی و برنامه ریزی قرار گیرند. بنابراین، کنترل این تهدیدات مستلزم برنامه ریزی و مدیریتی یکپارچه در سطح رویشگاه های منطقه می باشد.
بررسی پیامدهای امنیت زیست محیطی بحران آب در حوضه های آبریز غرب استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۳
159 - 183
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی پیامدهای امنیت زیست محیطی بحران آب در حوضه های آبریز غرب استان فارس می باشد. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سوال می باشد که پیامدهای امنیت زیست محیطی بحران آب در حوضه های آبریز غرب استان فارس چه مواردی می باشند؟ بنابراین، به لحاظ هدف کاربردی-توسعه ای و به لحاظ نوع روش تحقیق، کمی با ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر، 138 نفر از افراد کارشناس و نخبه در زمینه جغرافیای سیاسی و مدیریت منابع آب در سطح استان فارس بوده و حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان تعداد 102 نفر به صورت در دسترس در نظر گرفته شدند. داده های گردآوری شده بر اساس آزمون تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج یافته های مقاله نشان داد که مهم ترین پیامدهای امنیت زیست محیطی بحران آب در حوضه های آبریز غرب استان فارس در 4 عامل محیط زیست جانوری-گیاهی، محیط طبیعی، اقلیم و محیط زیست انسانی به ترتیب دسته بندی شدند که مهم ترین پیامدها شامل (تغییر مسیر مهاجرت های حیات وحش، از بین رفتن گونه های گیاهی، کاهش پرورش آبزیان در حوضه آبخیز، از بین رفتن گونه های جانوری) از عامل محیط زیست جانوری-گیاهی؛ (شور شدن آب، آل ودگی من ابع آب، شور شدن خاک، ب ین رف تن و خشک شدن چ اه ها و قنوات) از شاخص محیط طبیعی؛ (افزایش نواحی بیابانی، افزایش دما، افزایش وزش بادهای تند و گرم و تغییر اقلیم ناحیه ای) از شاخص اقلیم و (از بین رف تن زیرساخت ه ا و مساکن و از بین رفتن روستاها) از شاخص محیط زیست انسانی متأثر می شوند.
چالش ها و پیامدهای ژئوپلیتیکی قرنطینه مرزها در دوران بیماری های همه گیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۵
81 - 104
حوزههای تخصصی:
تلاش برای مهار همه گیری ها و یافتن راه حل بلندمدت از طریق واکسن ها با طیفی از مسائل سیاسی مربوط به نظام های بهداشتی، سیاسی، حقوق بشر، حاکمیت، تحرک و مرزها تلاقی پیدا کرده است. ظهور همه گیری ها فرصتی برای جغرافیای سیاسی مهیا کرده تا زیربنای ژئوپلیتیکی نظام های سلامت و بهداشت را با نگاهی جدی تر دنبال کند. مدیریت همه گیری بنا به دو دلیل امری فضایی است: نخست درمان بیماری همیشه امری اجتماعی فضایی است زیرا مقامات یا به دنبال تحمیل اقدامات قرنطینه و یا محدود ساختن ناقلان بیماری هستند. دوم، بیماری توسط مجموعه ای از کنش گران و نیروهای انسانی و غیرانسانی که با فضا و مکان سر و کار دارند آشکار می شود. بنابراین، بیماری ها به بخشی از مباحث ژئوپلیتیکی تبدیل شده اند زیرا مطلوبیت و دوام سازه های حکمروایی ملی، منطقه ای و جهانی را آشکار می سازند. مفهوم قرنطینه به عنوان نوعی فعالیت که منتهی به تقسیم و تحدید فضای جغرافیایی می شود می تواند یکی از موضوعات بسیار بحث برانگیز در ژئوپلیتیک باشد. این پژوهش با هدف بررسی چالش ها و پیامدهای ژئوپلیتیکی قرنطینه مرزها در دوران بیماری های همه گیر و با روش توصیفی تحلیلی به نگارش درآمده است. این مطالعه به طور خاص بر همه گیری ویروس کرونا و پیامدهای ژئوپلیتیکی و مرزی قرنطینه طی این همه گیری تمرکز دارد. نتایج نشان می دهد که چالش های همه گیری کرونا را در یک سطح کلان می توان به سه دسته چالش های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تقسیم بندی کرد. چالش در هر کدام از این سه حوزه پیامدهای فراوانی برای دولت و جامعه به همراه داشته است و می توان گفت چالش های سیاسی همه گیری کرونا بسیار برجسته هستند. در گروه چالش های سیاسی همه گیری کرونا نشان داد که نئولیبرالیسم تاب آوری لازم در برابر شوک های جهانی ناشی از مسائل غیراقتصادی و غیرمالی را ندارد. سیاست هایی که در دوران همه گیری ویروس کرونا از سوی دولت ها پیاده شده با شعارهای برجسته نئولیبرالیسم مبنی بر اولویت بازار، رقابت، دخالت حداقلی دولت و کارآمدی بخش خصوصی در تضاد بود. محیط آنارشیک مدنظر واقع گرایان که طی این بحران به خوبی پدیدار شد پیامدهایی مثل جستجو برای تضمین بقا، تشدید رقابت میان دولت ها، تضعیف نهادهای بین المللی، کمبود منابع، تقویت زیرساخت های مرزی، رواج گفتمان مهاجرستیزی و رواج قرنطینه را به همراه داشت. در نتیجه در طول این همه گیری مهمترین بنیان های لیبرالیسم با چالش هایی مثل تحکیم جایگاه دولت، اقتدارگرایی دولت ها، افزایش مداخله، تشدید نابرابری های منطقه ای و جهانی و رقابت و تعارض میان قدرت های بزرگ روبرو شد.
From Absolute to Relative and Cognitive Space: Evolution of Geopolitics(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
219 - 237
حوزههای تخصصی:
The complexity of global order is often obscured by the oversimplified representations of international relations, illustrated through political maps. These maps, while seemingly objective, are subjective projections that reflect the ideology of their creators and fail to capture the nuanced dynamics of power and control among states. Such a misrepresentation contributes to a distorted understanding of global dynamics. Meanwhile, the origins of political geography can be traced back to the 18th century, particularly with the establishment of the first school of political geography in Saint-Petersburg, Russia, between 1720 and 1750. Political geography, however, is not entirely homogenic; it encompasses several competing theories regarding the perception of space. It has developed gradually with the changes in perception of space: as an absolute, relative and cognitive space respectively. Recognizing the complexity and evolutionary features of a political map and political geography as whole thus appears to be crucial for understanding global politics.