مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
روش TOPSIS
حوزه های تخصصی:
ارزیابی فناوری، مرحله ای حیاتی در فرآیند تصمیم گیری و تصمیم سازیهای صنعتی و مدیریت فناوری است و در واقع به عنوان بخشی از مدیریت و سیاست گذاری دانش و فناوری در پی ادغام ویژگی های فناوری ها با هم است تا از این رهگذر نیازهای فناورانه به صورت کامل تامین شود. در این مقاله، ارزیابی و تعیین سطح فناوری شش شاخه منتخب صنعتی استان خراسان با روش TOPSIS با توجه به یازده معیار کمی و کیفی و روش ارزیابی فناوری پورتر انجام شده است. معیارهای مورد بررسی در این مطالعه از مستندات آماری و پرسش نامه های نظرخواهی خبرگان و کارشناسان صنعت و دانشگاه جمع آوری و مورد استفاده قرار گرفته اند. نتایج حاصل از به کارگیری روش TOPSIS نشان می دهند که سطح فناوری های موجود در شاخه صنعتی تولید مواد غذایی و آشامیدنی ها (code.15) در بین شش شاخه صنعتی موردنظر در رتبه اول بوده و شاخه های صنعتی تولید سایر محصولات کانی غیر فلزی (code.26)، ساخت منسوجات (code.17)، ساخت ماشین آلات و تجهیزات (code.29)، تولید محصولات از لاستیک و پلاستیک (code.25) و تولید وسایل نقلیه موتوری (code.34) به ترتیب در سطوح بعدی قرار گرفته اند.
رویکردی از روش TOPSIS ، در تعیین و رتبه بندی خشکسالی ( مطالعه موردی : پهنه بندی خشکسالی چند ایستگاه استان خوزستان
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی دوره پنجم پائیز و زمستان ۱۳۸۴ و بهار و تابستان ۱۳۸۵ شماره ۶ و ۷
حوزه های تخصصی:
در این پ ژوهش با استفاده از شاخص TOPSIS، و با استفاده از چهار عنصرجوی بارش، دما، نم نسبی و تعداد روزهای بارش، خشکسالی های رخ داده درچند ایستگاه همدیدی استان خوزستان، برای دوره آماری 18 ساله ( 2003-1986) تعیین و رتبه بندی و نهایتاً پهنه بندی شده است. در روش TOPSIS، برای رتبه بندی دقیق تر، از عناصر آب و هوایی بیشتری نسبت به روش های معمول رایج وبانگرش سازوکاری وبرهمکنشی (سیستماتیک)، استفاده می شود. در نهایت جهت اعتبارسنجی روش پیشنهادی، داده های خروجی آن با خروجی روش 5 SIAP برای تعداد زیادی از ایستگاه های کشور موردمقایسه قرارگرفته که نتایج حاصله گویای اعتبار کافی روش TOPSISمی باشد، به طوری که همبستگی خروجی های مذکور برای ایستگاه های استان خوزستان، مقداری بالا را نشان می دهد.
ارائه رویه نظام مند انتخاب مشاور با هدف تدوین برنامه استراتژیک در مدیریت شهری؛ (مورد مطالعه: سازمان زیباسازی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به افزایش پیچیدگی های محیط و ازدیاد عوامل مؤثر در اتخاذ یک تصمیم مناسب، تصمیم گیری مبتنی بر اصول علمی، در بین مدیران، از جایگاه ویژه ای برخوردار شده است. انتخاب شرکت مشاور، یکی از مهمترین تصمیمات مدیران ارشد سازمان ها در دریافت خدمات مشاوره ای می باشد که با توجه به پیچیدگی فضای کسب و کار کنونی و تأثیر کیفیت این گونه خدمات بر حیات آتی یک بنگاه اقتصادی، این تصمیم به تصمیمی سرنوشت ساز مبدل شده است. در این مقاله رویه ای 9 مرحله ای جهت اتخاذ تصمیم مناسب به منظور انتخاب مشاور مناسب در تدوین برنامه استراتژیک ارائه شده است، به نحوی که پیش ارزیابی گزینه ها و دسته بندی شاخص های تصمیم به دو دسته عمومی و اختصاصی، از جمله مهمترین مزیت های رویه مذکور محسوب می گردد. رویه پیشنهادی با استفاده از داده های واقعی سازمان زیباسازی شهر تهران به عنوان مطالعه موردی، مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
نتایج به دست آمده گویای این واقعیت است که رویه پیشنهادی در انتخاب مشاور برنامه استراتژیک در حوزه مدیریت شهری، از قابلیت کاربرد و تکرار بالایی برخوردار می باشد.
شناسایی راهکارهای اسلامی جایگزین فروش استقراضی در بازار اوراق بهادار ایران و اولویت بندی آن ها با استفاده از روش TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از راهکارهای معاملاتی از قبیل تأمین مالی خرید اعتباری و فروش استقراضی نقش انکارناپذیری در گسترش بازار سرمایه در کشورهای مختلف داشته اند. با این حال، بهره گیری از کارکردهای آن ها در بورس های اسلامی به دلیل ساختار قراردادهای مورد استفاده و دخیل بودن عوامل غیرشرعی با مشکلاتی همراه است. به همین دلیل پژوهشگران مالی در این کشورها تلاش کرده اند با کمک علمای اسلامی و به کارگیری راه کارهای معاملاتی اسلامی، از کارکردهای این ابزارها برای توسعه بازار سرمایه استفاده کنند. یکی از راهکارهای معاملاتی که کمک چشمگیری به افزایش نقدشوندگی بازار می کند، فروش استقراضی است. البته مغایرت این راهکار با برخی اصول اسلامی، پژوهشگران مالی اسلامی را بر آن داشته تا با استفاده از قراردادهای اسلامی، سازوکار شرعی مناسبی برای آن طراحی نمایند. در این مقاله، ابتدا فروش استقراضی و مزایا و آسیب های آن در بازار اوراق بهادار تبیین شده سپس، با استفاده از نظر خبرگان و روش TOPSIS و با توجه به معیارهای اتخاذ شده قانونی، مالی و فقهی، راهکارهای جایگزین فروش استقراضی بررسی و اولویت بندی گردیده و در نهایت مناسبترین روش برای پیاده سازی آن در بازار اوراق بهادار ایران معرفی می شود.
معرفی مدل بهینه پوشش ریسک در مدل های عملیاتی اوراق استصناع به روش AHP و TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اقدامات ضروری جهت گسترش اوراق بهادار اسلامی، تجزیه و تحلیل ریسک این اوراق و تلاش برای پوشش آن است. در میان اوراق بهادار اسلامی، اوراق استصناع از جایگاه ویژه ای برخوردار است. برای انتشار این اوراق مدل های اجرایی متنوعی پیشنهاد شده است. یکی از معیارهای انتخاب میان مدل های پیشنهادی، تجزیه و تحلیل ریسک های بالقوه و بالفعل اوراق مزبور در بازارهای اولیه و ثانویه است. این بررسی می تواند به تقویت پوشش ریسک این اوراق، و در نتیجه افزایش مقبولیت عمومی آن کمک نماید. این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و پرسش نامه ای، ضمن ارزیابی ریسک مدل های اجرائی اوراق استصناع، به بررسی مدل بهینه پوشش ریسک آن می پردازد. بنا به فرضیه تحقیق «الگوی عملیاتی ارایه شده توسط سازمان بورس اوراق بهادار بهینه ترین الگو برای پوشش ریسک اوراق استصناع می باشد». برای ارزیابی این فرضیه تحقیق از روشAHP و TOPSISجهت تحلیل داده های پرسش نامه ای استفاده شده است. یافته های مقاله حاکی از برتری مدل پیشنهادی بورس در پوشش ریسک عملیاتی اوراق استصناع نسبت به سایر مدل ها دارد. مدل اوراق استصناع غیرمستقیم، مدل بانک مرکزی و مدل اوراق استصناع موازی از نظر پوشش ریسک در رتبه های بعدی قرار می گیرند.
شناسایی و اولویت بندی معیارهای تأمین مالی مطلوب در بازار سرمایه اسلامی از منظر اقتصاد مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به جهت اهمیت ساختار مالی در زمینه های مختلف، شناخت عوامل عمده ای که در تأمین مالی طرح ها و بنگاه ها تأثیرگذار هستند، قابل توجه و مهم است تا از این طریق هر شرکت بتواند با در نظر گرفتن آن عوامل تعیین کننده و مؤثر و میزان تأثیر هرکدام در ارتباط با ساختار مالی خود برنامه ریزی و تصمیم گیری نماید. در پژوهش حاضر براساس ادبیات موضوع، معیارهای تأمین مالی مطلوب در بازار سرمایه اسلامی از منظر اقتصاد مقاومتی در 31 معیار مختلف احصاء گردید. با توجه به مصاحبه های انجام شده با خبرگان این معیارها از منظر تأمین مالی کننده، تأمین مالی شونده، نهادهای مکمل و بالاخره از منظر کلان اقتصادی دسته بندی شد. در گام بعد پرسشنامه هایی مبتنی بر عوامل بدست آمده تهیه گردید و در اختیار خبرگان بازار سرمایه قرار گرفت. در ادامه براساس روش تاپسیس معیارها رتبه بندی شد. اساس این روش، انتخاب گزینه ای است که کمترین فاصله را از جواب ایده آل مثبت و بیشترین فاصله را از جواب ایده آل منفی دارد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که معیار ریسک و بازدهی به ترتیب با رتبه 77/0 و 76/0 برای سرمایه گذاران از اهمیت بالاتری نسبت به سایر معیارها برخوردار بوده و همچین معیار نقدشوندگی ابزارهای تأمین مالی با رتبه70/0 برای نهادهای مکمل، توجیه پذیری تأمین مالی با رتبه 71/0 و همسویی ابزارهای تأمین مالی با عدالت اقتصادی با رتبه 64/0 بیشترین میزان اهمیت را به خود اختصاص دادند.
رتبه بندی شرکت های بیمه استان خراسان شمالی به روش TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از آرمان های مشترک در بین جوامع در تمامی دوران ها رشد و توسعه اقتصادی بوده است. لذا توجه به عواملی که منجر به بهبود این هدف شود اهمیت بسیاری دارد. از جمله بخش هایی که نقش بسزایی در رشد و توسعه اقتصادی کشورها ایفا می کند می توان به صنعت بیمه اشاره نمود. از جمله شیوه هایی که منجر به رشد و توسعه صنعت بیمه می گردد می توان به رتبه بندی شرکت های بیمه نمود زیرا رتبه بندی منجر به شفاف سازی، افزایش کارایی و رقابت غیر قیمتی در بازار منجر می شود. با محور قرار دادن این هدف، پژوهش حاضر به رتبه بندی شرکت های بیمه استان خراسان شمالی در سال های ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ بر اساس شاخص های حق بیمه دریافتی، تعداد بیمه نامه، تعداد و نسبت خسارت به روش Topsis می پردازد. آمار مورد نیاز از شرکت های بیمه استان تهیه شده است. به منظور تعیین وزن هر یک از شاخص ها از روش AHP استفاده شده است. نتایج بررسی نشان می دهد شرکت بیمه ایران به عنوان تنها شرکت بیمه دولتی رتبه نخست را در هر دو سال متوالی در بین ۱۳ شرکت بیمه استان کسب نموده است.
تعیین الگوی کشت بهینه بخش مرکزی شهرستان سیرجان با توجه به پایداری منابع آب و محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه پایداری منابع آب و محیط زیست در کشاورزی از اهمیتی بسیار زیاد برخوردار است. از این رو، تعیین الگوی کشت سودآور با مصرف کمتر منابع آّب و کود شیمیایی باعث استفاده پایدار از منابع می شود. هدف از این مطالعه تعیین الگوهای کشت بهینه محصولات کشاورزی بخش مرکزی شهرستان سیرجان با در نظر گرفتن اهداف اقتصادی و زیست محیطی به گونه جداگانه و هم زمان می باشد که برای مسایل تک هدفه، مدل برنامه ریزی خطی ساده و برای مسئله چند هدفه، مدل برنامه ریزی خطی چند هدفه با استفاده از روش مقید تعمیم یافته (Augmented e-constraint) و روش TOPSIS حل شد. داده های مورد نیاز مطالعه از راه پرسش نامه از 190 نفر از بهره برداران منطقه در دوره زمانی 1392 و به روش نمونه گیری ساده تصادفی استخراج شد. نتایج الگوهای بهینه منتخب در حالات وزنی گوناگون نشان داد که برای مزارع کوچک تر از پنج هکتار، محصول یونجه سطح زیر کشت کم تر و محصول جو در الگوهای بهینه با وزن بیش تر اهداف کمینه سازی مصرف آب و کود شیمیایی، سطح زیر کشت بیش تری نسبت به الگوی کنونی را به خود اختصاص می دهد، اما در الگوهای بهینه با وزن بیش تر هدف بیشینه سازی بازده ناخالص و وزن یکسان اهداف، محصول پیاز جایگزین این محصول می شود. هم چنین، نتایج برای مزارع بزرگتر از 5 هکتار نشان داد که برای تأمین هم زمان اهداف، محصول یونجه کم تر و محصولات جو و پیاز بیش تر از الگوی کنونی کشت شوند. در پایان، مشخص شد که مزارع بزرگ تر از لحاظ سوددهی بهتر از مزارع کوچک تر عمل کرده اند، اما از لحاظ مصرف آب کارا عمل نکرده اند.
مقایسه رویکردهای انعطاف پذیر و مقاومتی به منظور مدیریت ریسک سیلاب (مطالعه موردی رود قزل اوزن در حوضه شهرستان ماه نشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیلاب یکی از شایع ترین و مخرب ترین وقایع طبیعی در جهان است. بشر همواره، به دنبال جلوگیری از وقوع سیلاب، از روش هایی مانند احداث خاکریزها استفاده کرده است که در زمرة روش های مبتنی بر رویکرد مقاومتی اند. با اینکه زمان و مکان وقوع سیل، دبی طراحی، مقاومت سازه ها ، رفتار فیزیکی رودخانه و چنین مواردی دارای قطعیت نیست؛ راهکارهای مقاومتی روش مناسبی برای مقابله با سیل محسوب نمی شوند. برای نمونه، درصورت رخداد سیلی با دبی بیشتر از دبی طراحی خاکریز، نه تنها سیل باعث نابودی سازة خاکریز می شود بلکه آبگرفتگی، خسارات مالی و تلفات جانی پیش بینی نشده ای به بار خواهد آمد. در رویکرد انعطاف پذیر با استفاده از برنامه ریزی مکانی و طرح های سازه ای و غیر سازه ای، آمادگی لازم فراهم می شود تا سیستم سیل دیده به شرایط پایدار بازگردد. هدف تحقیق حاضر بررسی قابلیت های رویکرد انعطاف پذیر در مسئلة مدیریت ریسک سیلاب و مقایسة نتایج آن با رویکرد مقاومتی است. برای تحقق این هدف، از تلفیق سیستم اطلاعات مکانی و دانش مهندسی و مدیریت سیل استفاده شده است. مطالعة موردی روی محدوده ای از رودخانة قزل اوزن، واقع در حوضة ماه نشان، انجام شده که پی درپی شاهد سیلاب بوده و راهکارهای مقاومتی، برای جلوگیری از وقوع سیل، کارساز نبوده اند. به این منظور، راهبردهای گوناگون مدیریتی شامل راهبردهای مقاومتی (احداث خاکریز)، انعطاف پذیر سازه ای (کشت دیم) و غیرسازه ای (هشدار سیل و بیمة سیل) مطرح شده اند. برای برآورد عملکرد مناسب هر راهبرد، مقادیر شاخص های انعطاف پذیری شامل دامنة عکس العمل، تدریج و نرخ بازیابی، برای سیلاب هایی با دوره های بازگشت 25، 50 و 100 ساله، محاسبه شده اند. به منظور پهنه بندی سیلاب و بررسی راهبردهای پیشنهادی، سه دسته اطلاعات شامل شرایط هندسی، شرایط اولیه و شرایط مرزی یا حدی مورد نیاز است. شرایط هندسی ازجمله شیب مسیر رودخانه، شکل مقاطع، محل و ارتفاع خاکریزها با استفاده از نقشة رقوم ارتفاعی، ازطریق الحاقی HEC GeoRAS در محیط ArcGIS، به دست آمده است. شرایط اولیه و شرایط مرزی جزء اطلاعات ورودی مدل هیدرولیکی است که از آبخیزداری حوضة مورد مطالعه دریافت شده است. برای مدل سازی هیدرولیکی، نرم افزارHEC RAS به کار رفته است. پس از مدل سازی هیدرولیکی برای محاسبة شاخص های انعطاف پذیری، نتایج حاصل از پهنه بندی سیلاب در مدل هیدرولیکی با لایه های اطلاعاتی مربوط به مناطق مسکونی، راه های ارتباطی، سازه های احداث شده و زمین های زراعی در محیط سیستم اطلاعات مکانی تلفیق شدند. درنهایت، پس از محاسبة شاخص های انعطاف پذیری به منزلة معیار مقایسة راهبردها، به منظور اولویت بندی آنها، از روش آنتروپی برای وزن دهی به معیارها (شاخص های انعطاف پذیری) و از روش TOPSIS برای اولویت بندی راهبردها استفاده شده است. مطابق نتایج، مشاهده شد که راهبرد کشت دیم، هم زمان با هشدار سیل و بیمة سیل، راهکاری انعطاف پذیر است که، به منزلة بهترین استراتژی منتخب، بر روش های مقاومتی برتری دارد.
ارزیابی و اولویّت بندی شاخص های توسعه گردشگری با استفاده از مدلTOPSIS مطالعه موردی: شهرستان های استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۷
155 - 176
حوزه های تخصصی:
تجریه بسیاری از کشورهای توسعه یافته نشان می دهد که توسعه گردشگری یک نیاز اساسی برای توسعه ملی و باید با درجه بالایی از اولویت آنرا در نظر گرفت. صنعت گردشگری از طریق افزایش درآمدهای ارزی نقش به سزایی در توسعه اقتصادی کشورها، به ویژه کشورهای درحال توسعه دارد. یکی از مراحل مهم در فرآیند برنامه ریزی، مرحله ارزیابی و انتخاب مناسب ترین گزینه از بین گزینه های مختلف است. از جمله شاخص های لازم برای ارزیابی سطوح توسعه گردشگری، می توان به شاخص های مختلفی از جمله جاذبه های طبیعی، تاریخی- فرهنگی و مذهبی، انسان ساخت و و جود زیر ساخته های مناسب و دیگر عوامل اشاره کرد که براساس این شاخص ها می توانیم به انتخاب گزینه مناسب از بین گزینه های موجود بپردازیم. در این راستا، روش TOPSIS و یا تکنیک برای ترتیب اولویت با شباهت به ایده آل راه حل، موضوع توجه رو به رشدی بوده است. برای این منظور، این پژوهش باهدف برنامه ریزی مناسب و کارا به ارزشیابی و اولویت بندی شهرستان های استان کردستان با استفاده از مدل TOPSIS ، بر اساس شاخص های توسعه ی گردشگری در چهار سطح فرا برخوردار، برخوردار، نیمه برخوردار و فرو برخوردار پرداخته شده است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای- اسنادی است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که شهرستان سنندج با ضریب اولویت ۸۲/۰ در سطح فرا برخوردار و شهرستان های مریوان، سقز و بانه به ترتیب با ضریب اولویت-های 382/0، 387/0 و 35/0 در سطح برخوردار و شهرستان های بیجار، کامیاران و قروه به ترتیب با ضریب اولویت های 23/، 21/0 و 20/0 در سطح نیمه برخوردار (متوسط) و شهرستان های دهگلان، سروآباد و دیواندره با ضریب اولویت 12/0، 096/0 و 078/0 در سطح فرو برخوردار (محروم) قرار دارند.
ارزیابی چندمعیاره سناریوهای تخصیص منابع آب در حوضه های کم آب، مبتنی بر روش TOPSIS و مدل مدیریت منابع آبی WEAP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأمین آب و مدیریت صحیح منابع آب، یکی از چالش های جدی مدیران و تصمیم گیران این حوزه است. مسأله تصمیم گیری و تلاش برای یافتن یک راهکار مناسب در حوضه های کم آب جهت حل مشکل کم آبی، به تخصیص بهینه و اولویت بندی مصرف آب بین بخش های کشاورزی، شرب و صنعت و تأمین نیازهای زیست محیطی منطقه توجه دارد. این تحقیق با ارائه چارچوبی سیستماتیک و مدل سازی با استفاده از نرم افزار WEAP، به بررسی اثرات شکل های مختلف توسعه بر سیستم می پردازد. جهت بررسی موردی، این مدل در حوضه آبریز دریاچه ارومیه به کار گرفته شد. سیاست های موجود برای حل مشکلات این حوضه (ارائه شده توسط ستاد احیای دریاچه ارومیه)، به انتقال آب از دریاچه خزر به این دریاچه تأکید دارند که فعالیتی پر هزینه بوده و اثرات زیست محیطی و مشکلات متعددی دربر خواهد داشت. در این مطالعه این سناریو به همراه تعدادی از دیگر سناریوهای پیشنهاد شده توسط این ستاد، با استفاده از جعبه ابزار حامی تصمیم گیری مبتنی بر تصمیم گیری چندمعیاره مورد ارزیابی قرار گرفته و انتخاب بهترین سناریو به کمک این ابزار و بر مبنای روش TOPSIS انجام گرفت. در ادامه به منظور تعیین نحوه تخصیص بهینه آب به بخش های مصرفی و بر اساس دیدگاه همکاری ذینفعان در حل مشکل این حوضه، با پیشنهاد 4 سناریو مبتنی بر ائتلاف های مختلف ذینفعان، از نظریه بازی ها استفاده شد و نتایج نشان داد که با تخصیص آب به ذینفعان و تشکیل بازی کاملاَ همکارانه و استفاده از روش ارزش شاپلی، سود همه ذینفعان افزایش می یابد و سناریوی کاملا همکارانه می تواند به عنوان جایگزینی برای سناریوی انتقال آب به این حوضه مطرح شود.
رتبه بندی قدرت ملی کشورهای حاشیه خلیج فارس به روش TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقایسه و جایگاه قدرت ملی کشورها در نظام ژئوپلیتیک جهانی، همواره از دغدغه های دانشمندان جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک بوده است. به همین علت تلاش های متعددی جهت سنجش و مقایسه قدرت کشورها در قالب روش ها و مدل های مختلف صورت گرفته است که همه آنها از منظر یک یا چند متغیر یا بعد محدود، کشورهای جهان را رتبه بندی و مقایسه کرده اند و هیچ گاه منعکس کننده جایگاه واقعی قدرت ملی کشورها نبوده است. در این پژوهش، سنجش و مقایسه قدرت ملی کشورهای حاشیه خلیج فارس با استفاده از روش TOPSIS انجام می گیرد. به این منظور روش انتروپی تعدیل شده برای تعیین وزن شاخص ها، مورد استفاده قرار می گیرند. امکان استفاده از تعداد زیادی متغیر متناسب با شرایط استراتژی موجود، شاخص های کمی و کیفی و با کارکردهای مثبت و منفی، داده ها و اطلاعات روز دنیا در مدل استفاده شده، باعث می گردد تا از اشکالات مدل های پیش مبرا باشد. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان می دهد که این منطقه دارای سه سطح قدرت می باشد. به ترتیب؛ ایران در سطح اول، عربستان در سطح دوم، امارات، عراق، کویت، بحرین، عمان و قطر در سطح سوم قدرت منطقه خلیج فارس قرار دارند.
ارائه روشی برای تعیین استراتژی مناسب خرید براساس رویکرد پرتفولیوی خرید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
55 - 82
حوزه های تخصصی:
هدف از پرتفولیوی خرید، طبقه بندی اقلام خرید برای تعیین مناسب استراتژی خرید است. در این پژوهش با توسعه رویکرد پرتفولیوی خرید، روشی جدید برای طبقه بندی اقلام خرید ارائه شده است. هدف این پژوهش تعیین استراتژی مناسب خرید باتوجه به شرایط درحال تغییر کسب وکار برای اقلام مختلف با درنظرگرفتن مدیریت پرتفولیوی خرید است. به همین دلیل، ابتدا با بررسی مبانی نظری و نظرسنجی از خبرگان و پایگاه داده های موجود شرکت موردمطالعه، ابعاد اثر سود، پیچیدگی بازار و تعادل قدرت تأمین کننده و خریدار در نظر گرفته و معیارهای مناسب برای دسته بندی کالاها و خدمات تعیین می شود. پس از تعیین تعداد ابعاد، وزن معیارها با استفاده از روش وزن دهی بهترین بدترین (BWM) محاسبه و سپس با استفاده از روش TOPSIS امتیاز کالاها در هر بُعد به دست می آید و موقعیت کالا روی یک نمودار چهاربخشی تعیین می شود. مناسب ترین استراتژی با درنظرگرفتن جایگاه کالاها بر اساس سه بُعد تعریف شده و بر اساس استراتژی های شطرنج جدید برای هر دسته از کالاها در نظر گرفته می شود. در روش ارائه شده روش های کار متناسب با هر طبقه از اقلام خرید براساس سه بُعد ارائه شده که در پژوهش های گذشته به آن توجه نشده است. درنهایت روش ارائه شده برای اقلام مواد اولیه یک شرکت اجرا و نتایج ارائه شده است.
شناسایی و اولویت بندی ابعاد و مؤلفه های فرهنگی- اجتماعی مؤثر بر مدیریت جهادی در نظام اداری دانشگاه ها: رویکردی میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی ابعاد و مؤلفه های فرهنگی- اجتماعی مؤثر بر مدیریت اداری جهادی در دانشگاه ها بوده است که با توجه به نیاز کشور به مدیران دارای این روحیه برای پیشبرد ملی و بین المللی اهداف و مقاصد والای نظام جمهوری اسلامی، دارای اهمیت بسیاری است. در این پژوهش بعد از تشکیل پنل خبرگان براساس روش گروه کانونی به تقلیل اولیه و متناسب سازی فهرست ابعاد و مؤلفه های فرهنگی- اجتماعی ارائه شده توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی اقدام شد. درخت تصمیم منتج از مرحله گروه کانونی، پس از تأیید کلی خبرگان مبنای طراحی پرسش نامه قرار گرفت. پرسش نامه طی طیف لیکرت 5 تایی در اختیار مدیران اداری دانشگاهی مشهور به فعالیت های جهادی قرار گرفت که 14 پرسش نامه صحیح و قابل اتکا عودت یافت و مبنای تحلیل پژوهشگران قرار گرفت. تحلیل ابعاد فرهنگی- اجتماعی با تکیه بر روش TOPSIS انجام شد. براساس نتایج به دست آمده نظم اجتماعی، اخلاق و وحدت و انسجام مهم ترین ابعاد، و شجاعت، فداکاری، توجه به خودسازی، مسئولیت پذیری، فرهنگ جهادی و بسیجی، روحیه جهادگری و مبارزه از مهم ترین مؤلفه های فرهنگی- اجتماعی مؤثر بر تحقق مدیریت جهادی در دانشگاه ها محسوب می شوند.
شبیه سازی یک الگوی مناسب پوشش گیاهی برای حفاظت و احیاء حوزه آبخیز تجن با استفاده ازTOPSIS و AHP(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
89 - 101
حوزه های تخصصی:
ﺗﻐﯿﯿﺮ و ﺗﺨﺮﯾﺐ ﻃﺒﯿﻌﺖ تحت تأثیر فعالیتهای اﻧﺴان اﻓﺰاﯾﺶ یافته اﺳﺖ که از ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻋﻤﺪه آن می توان به ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺳﯿﻤﺎی ﺳﺮزﻣﯿﻦ اشاره کرد. اﯾﻦ تحقیق با هدف تعیین بهترین سناریو حفاظتی و احیا تغییرات کاربری اراضی آینده با تاکید بر اتصال لکه های پوشش گیاهی طبیعی در حوزه تجن انجام شد. پیش بینی اﺛﺮات اکولوژیکی ﻫﺮ ﯾﮏ از سناریوهای ﻣﺪﯾﺮﯾﺘﯽ ﺑﺮ اﺳﺎس ﻣﻘﺎدﯾﺮ سنجه ها تعیین و سپس بهترین سناریو بر اساس راه حل عکس ایده آل (TOPSIS) اﻧﺘﺨﺎب گردید. ﻧﺘﺎﯾﺞ سنجه های سیمای سرزمین نشان داد اجرای بهترین سناریوی حفاظتی و احیا در آﺑﺨﯿﺰ تجن ﺑﺎﻋﺚ کاهش ﺗﻌﺪاد ﻟﮑﻪ از 9900 لکه به 4657 لکه در ﭘﻮﺷﺶ ﮔﯿﺎﻫﯽ طبیعی گردیده است که نشانه ای از کاهش تجزیه و تکه تکه شدن سیمای سرزمین است. روﯾﮑﺮد ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده در اﯾﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ اﻣﮑﺎن ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ ﻧﺘﺎﯾﺞ اﮐﻮﻟﻮژﯾﮏ تغییرات کاربری اراضی جهت دستیابی به اﻫﺪاف ارزﯾﺎﺑﯽ و ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﯾﮑﭙﺎرﭼﻪ مناسب تر در آﺑﺨﯿﺰ را ﻓﺮاﻫﻢ ﻣﯽﻧﻤﺎﯾﺪ.
طبقه بندی پروژه های CSR شرکت ملی نفت ایران در استان خوزستان بر اساس استاندارد ISO26000 و آنتروپی شانون و تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه پروژه های مسئولیت اجتماعی شرکت ها، رویکرد عام المنفعه بودن را از دست داده اند و باید برای قابل قبول بودن، اهداف توسعه پایدار را تأمین کنند. این پژوهش سعی در بررسی پروژه های شرکت ملی نفت ایران بر اساس شاخص های مسئولیت اجتماعی، مطابق با استاندارد ISO26000 دارد. لذا، این پژوهش، 990 پروژه انجام شده یا در دست اقدامِ این شرکت در استان خوزستان را در نظر گرفته است. این پروژه ها بر اساس استاندارد ISO26000 و مطابق با نظر خبرگان و مردم تأثیرپذیر از آن ها، نمره دهی و وزن دهی شده، سپس با استفاده از روش ترکیبی آنتروپی شانون و تاپسیس طبقه بندی، مقایسه و سطح بندی شده اند. نتایج حاصل نشان می دهد که پروژه ها نمره مناسبی را در دستیابی به اهداف توسعه پایدار بر اساس ISO26000 کسب نمی کنند و لذا، دید حاکم بر مسئولیت های اجتماعی در این شرکت، همچنان بر انجام اقدامات خیریه استوار است. بااین حال پروژه مهار ریزگردها (منابع طبیعی)، احداث مراکز کارآفرینی و برنامه های آموزشی بالاترین امتیاز را کسب کرده اند.
ارزیابی و اولویت بندی روستاهای هدف گردشگری استان کردستان برای سرمایه گذاری
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۳
95 - 112
حوزه های تخصصی:
وجود جاذبه های گردشگری به منزلهٔ یکی از ارکان و عناصر اصلی صنعت گردشگری، در کنار دیگر مؤلفه ها، شرایط لازم را برای جلب و جذب گردشگر فراهم می کند. توسعهٔ گردشگری مزایای مستقیم و غیرمستقیم اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیطی بسیاری برای جامعهٔ میزبان به همراه داشته و از عوامل مؤثر در شکل دهی الگوی توسعه است. با توجه به اهمیت نقش گردشگری در توسعهٔ اقتصادی از یک طرف و وجود پتانسیل های متعدد در روستاهای هدف گردشگری استان کردستان از طرف دیگر، استفاده از رویه ای مناسب برای اولویت بندی مناطق، به منظور سرمایه گذاری های گوناگون در این منطقه، ضروری است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و جامعه آماری شامل گردشگران روستاهای مورد مطالعه بوده است. نتایج رتبه بندی نشان می دهد که روستاهای پالنگان، سلین و ژیوار در رتبه های اول تا سوم قرار دارند. با توجه به نتایج حاصل از مدل تاپسیس، سرمایه گذاری بخش دولتی در زیرساخت ها، به خصوص جاده های ارتباطی، به توسعهٔ گردشگری در این روستاها کمک قابل توجهی می کند. همچنین، سرمایه گذاری بخش خصوصی در روستاهایی با رتبهٔ بالاتر در زمینهٔ طبیعت گردی، صنایع دستی و صنایع وابسته توصیه می شود.
بررسی و ارزیابی ایستگاه های آتش نشانی شهر زابل با روش مدل چندمعیاری (با تأکید بر اولویت های راهبردهای کاهش مخاطرات شهری)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
123 - 141
حوزه های تخصصی:
خدمات ایمنی و آتش نشانی در زمره مهم ترین خدمات شهری در مواقع آتش سوزی و حوادث دیگر برای شهروندان و ساکنان شهرمحسوب می شود. امدادرسانی به موقع در حوادثی مثل آتش سوزی خسارات جانی و مالی شهر و شهروندان را کاهش داده و از خسارات بیشتر جلوگیری می کند. شهر زابل به دلیل شرایط خاص، به عنوان یکی از شهرهای بحرانی از نظر آتش سوزی به شمار می رود و از نظر تعداد و پراکندگی ایستگاه های آتش نشانی با کمبود روبرو است. هدف مقاله، ارزیابی وضعیت ایستگاه های آتش نشانی در سطح شهرستان زابل با روش مدل چندمعیاری جهت کاهش مخاطرات شهری است. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و بررسی های میدانی می باشد. محدوده مورد مطالعه شامل ایستگاه های تحت پوشش مراکز آتش نشانی شهر زابل است، که به تبع وضعیت های موجود به روستاهای اطراف نیز خدمات ارائه می نماید. ایستگاه ها با توجه به پنج معیار کیفی و کمی با روش TOPSIS مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها و اطلاعات مربوط به ایستگاه ها و همچنین ارزیابی معیارهای مختلف آن با مراجعه مستقیم به ایستگاه ها و نظرخواهی از مسئولین و کارشناسان ایستگاه ها و شهروندان در قالب 380 پرسش نامه جمع آوری و مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج حاصل از بکارگیری روش TOPSIS نشان می دهد؛ که ایستگاه آتشنشانی شماره یک (مرکزی، 956/0) در رتبه اول، ایستگاه شماره دو (خیابان مدرس، 257/0) و ایستگاه شماره سه (شهید باهنر، 084/0) در رتبه های بعدی قرار دارند، با توجه به تحلیل های ارایه شده می بایست آمایش و مکان گزینی ایستگاه ها مورد بازنگری قرار گیرد.
کاربرد روش های تصمیم گیری چند معیاره در اولویت بندی پهنه های مناسب برای دفن پسماند شهری(نمونه موردی شهر سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۲ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۵
89 - 106
حوزه های تخصصی:
شهر سبزوار با جمعیتی معادل 230 هزار نفر یکی از شهر های پر جمعیت شمال شرق کشور بعد از مشهد است که با تولید 140 تن زباله در روز، رتبه دوم تولید زباله در استان خراسان رضوی را به خود اختصاص داده است. با توجه به تاثیر مخرب این پسماند ی ها بر محیط زیست، از جمله آلودگی خاک، آلودگی آب، آلودگی منظر و .... یک پژوهش کل نگر وجامع لازم است تا بتواند با در نظر گرفتن همه جوانب و رعایت تک تک اصول زیست محیطی، بهترین مکان را برای دفن بهداشتی زباله تعیین کند. در این پژوهش ابتدا لایه های مورد نیاز ساخته شد، سپس با استفاده از روش کمی- کیفی تحلیل سلسله مراتبی و وزن دهی به پارامتر های مؤثر بر انتخاب محل دفن زباله، مناسب ترین مناطق برای دفن زباله در قالب یک نقشه پهنه بندی تعیین و گزینه های پیشنهادی رتبه بندی گردید. هم چنین با استفاده از روش کمّی Topsis نیز گزینه های مناسب جهت دفن پسماند جامد شهر سبزوار رتبه بندی شد. سپس جهت ارزیابی دقت روش های به کار گرفته شده براساس معیار های مؤثر در انتخاب مکان مناسب جهت دفن پسماند جامد شهری، هر کدام از گزینه های پیشنهادی در دو روش مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد گزینه های پیشنهادی روش Topsis به دلایل فاصله زیاد از محل تولید پسماند، قرارگیری در حاشیه محور ارتباطی تهران ومشهد و قرارگیری در مسیر باد غالب، فاقد شرایط لازم جهت احداث تاسیسات دفن پسماند می باشند. بر همین اساس مشخص گردید که اولویت های تعیین شده در روش تحلیل سلسله مراتبی جهت دفن پسماند، مناسب تر می باشند.
ارزیابی توسعه پیرامونی پایانه های اتوبوسرانی بر اساس شاخص های توسعه مبتنی بر حمل و نقل همگانی (TOD)؛ مطالعه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
175 - 190
حوزه های تخصصی:
همگام با ظهور انقلاب صنعتی در قرن هجدهم و رشد سریع شهرنشینی، چالش های بسیاری برای سیاستگذاران و برنامه ریزان در تدوین استراتژی های ﺣوزه مدیریت شهری مطرح گشت. از جمله این چالش ها، برنامه ریزی یکپارچه و ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ توسعه ﺷﻬﺮی همراه ﺑﺎ توسعه ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ ﻫﻤﮕﺎﻧی در شهرها می باشد. در این زمینه آنچه که برای پاسخگویی به مشکل به وجود آمده بر آن تأکید می شود، توسعه مبتنی بر حمل و نقل عمومی (TOD) است. پژوهش پیش رو درصدد است تا با کاربست روش SAW و TOPSIS به بررسی میزان انطباق توسعه های پیرامونی پایانه های اتوبوسرانی منتخب شهر شیراز با اصول TOD بپردازد و راهکارهایی مؤثر برای ارتقاء و بهبود وضعیت محدوده های پیرامونی پایانه های اتوبوسرانی منتخب شهر شیراز بیان دارد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد محدوده پایانه های شهید دستغیب، ولی عصر و نمازی به ترتیب دارای بیشترین میزان انطباق با اصول توسعه مبتنی بر حمل و نقل عمومی (TOD) هستند. با این وجود نیاز به تقویت هر چه بیشتر آن ها و از بین بردن نقاط ضعف موجود احساس می شود. همچنین از میان شاخص های مختلف؛ سه شاخص اختلاط کاربری، تراکم ایستگاه های مترو و اتوبوس موجود در محدوده و متوسط قیمت اراضی و ساختمان ها، به ترتیب بیشترین اهمیت را در میان عوامل تاثیرگذار بر پیاده سازی رویکرد توسعه مبتنی بر حمل و نقل همگانی به خود اختصاص داده اند. از میان ابعاد مختلف توسعه مبتنی بر حمل و نقل همگانی نیز دو بعد تنوع و طراحی به ترتیب دارای بیشترین میزان اهمیت هستند. در نهایت نتایج این پژوهش حاکی از این موضوع است که به علت مورد توجه قرار دادن اکثر مطالعات انجام شده در زمینه TOD بر ایستگاه های مترو و مغفول ماندن پایانه های اتوبوسرانی علی رغم جایگاه مهم آن ها در سیستم حمل و نقل شهری، نقاط ضعف زیادی در رابطه با این موضوع یافت شد که نیازمند توجه و پژوهش های بیشتری است.