مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
یادگیری گروهی
حوزه های تخصصی:
بیش از یک دهه است که "مدیریت کیفیت جامع" به عنوان بینشی منحصر بفرد برای افزایش اثربخشی سازمانی مورد بحث محافل و مجامع مدیریت است و دامنه رسوخ این نهضت از سازمان های صنعتی و تولیدی بخش خصوصی به سازمان ها و بوروکراسی های دولتی و حتی سازمان های غیر انتفاعی کشیده شده است. این مقاله به نقد و بررسی دیدگاه های بنیانگذاران این فلسفه مدیریت اهتمام دارد و مفروضات و اصولی را که آنان برای تغییر و تحول سازمانی پیشنهاد می کنند تحلیل و ارزشیابی می کنند.همچنین کاربست برنامه های مدیریت کیفیت جامع در سازمان هایی که فنون آن را به اجرا در آورده اند و تأثیر این برنامه ها مدیریت بر فرایندهای رفتار سازمانی مورد مطالعه قرار می گیرد. و سرانجام با اشاره به موفقیت ها و شکست های برنا مه های مدیریت کیفیت جامع شرایط لازم برای کامیابی این فلسفه مدیریت در آینده بیان می شود.
عوامل مؤثر بر توسعه یادگیری گروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۸ شماره ۱۳۷
حوزه های تخصصی:
این نوشتار به شناسایی عوامل تأثیرگذار بر توسعه یادگیری گروهی با هدف نهادینهسازی آن در سازمان میپردازد. این عوامل در دو دسته عوامل تقویتکننده و عوامل محدودکننده جای گرفتهاند. زمینه مورد پژوهش دیگر، روشهای یادگیری گروهی است که در این تحقیق به آن اهتمام شده است.
هدف این پژوهش، تلاش در جهت باز کردن مرحله جدیدی از یادگیری و بهبود مناسب شرایط متغیر امروزی سازمانها در حوزه مطالعات مدیریتی است و با این پیشفرض وارد بحث میشود که در شرایط جدید محیطی که سرعت تحول و تغییر بسیار فزاینده است و رقابت خیلی شدید، تنها راه باقی ماندن در گردونه رقابت، یادگیری مستمر و تعاملی افراد با همدیگر و از یگدیگر است.
در این تحقیق، با مطالعه و بررسی در میان مباحثی که به عنوان مباحث بسترساز مشارکت گروهی و پویایی آن در حوزه مدیریت مطرح شدهاند، سعی شده است عوامل موثر بر توسعه یادگیری گروهی شناسایی، موانع یادگیری گروهی معرفی و روشهای یادگیری گروهی نیز تعیین شوند.
ارایه الگوی سازمان یادگیرنده در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این مقاله سعی کرده است تا با مطالعه خصوصیات سازمان یادگیرنده بر اساس مدل پیتر سنگه، در ابعاد شایستگی های فردی، مدل های ذهنی، چشم انداز مشترک، یادگیری تیمی و تفکر سیستمی در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، با ارایه یک الگوی عملی، شرایط لازم برای بکارگیری آنها را در سازمان مذکور فراهم نماید. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی و ابزار پژوهش پرسشنامه ای بوده که در بین مدیران و کارمندانی از سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران اجرا شده که بعنوان نمونه آماری انتخاب شده بودند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده از فنون آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سازمان صدا و سیما نسبتا از وضعیت اثربخش یک سازمان یادگیرنده فاصله دارد و همچنین عملکرد کارمندان در یادگیری تیمی و تغییر در مدل های ذهنی رضایت بخش تر از مدیران می باشد و در سایر ویژگی ها سطح کوشش های یادگیری دوگروه مشابه هستند. سپس بمنظور کاهش فاصله تا شرایط اثربخش و تقویت مهارتهای مورد نظر در سازمان صدا و سیما بر مبنای تحلیل نتایج پژوهش و مباحث تئوریک یک الگوی عملی و توصیه های اجرایی در این خصوص پیشنهاد شده است.
انطباق سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران با ابعاد سازمان یادگیرنده از دیدگاه کتابداران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی کتابداری و سازماندهی اطلاعات (کتاب سابق) سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳ (پیاپی ۹۱)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی میزان انطباق سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران با ابعاد سازمان یادگیرنده از دیدگاه کتابداران شاغل در آن سازمان است. روش/ رویکرد پژوهش: ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ویژگیهای جمعیت شناختی با 6 سؤال و پرسشنامه 43 سؤالی ابعاد سازمان یادگیرنده مارسیک و واتکینز (1998) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار) استفاده شده است. یافته ها: سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران از لحاظ میزان انطباق با ابعاد سازمان یادگیرنده در همه ابعاد در سطح متوسطی قرار داشت. قویترین بُعد کتابخانه ملی ایران مربوط به بُعد «ایجاد سامانه هایی برای کسب و اشتراک یادگیری» با میانگین 003/3 و ضعیف ترین بُعد «برقراری ارتباط سازمان با محیط» بود. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران در بهره وری علمی و فرهنگی کشور در سطح ملی و بین المللی، فراهم آوردن امکانات لازم برای ارتقاء ابعاد سازمان یادگیرنده به سطح ایده آل میتواند نقش بسزایی در پیشرفت آن داشته باشد.
تبیین رابطه بین ابعاد سازمان یادگیرنده و رهبری تحول گرا
حوزه های تخصصی:
برخی از متفکران مدیریت از شکل «تحول گرا و خلاقی» از یادگیری در سازمان برای مواجهه با محیط متلاطم و رقابتی دفاع کرده اند که در نهایت منجر به پدیدار شدن ایده سازمان یادگیرنده شده است. در این راستا بررسی ارتباط بین ابعاد سازمان یادگیرنده و دیگر عناصر سازمانی از جمله رهبری، این امکان را فراهم می سازد تا بتوان برای بهبود یادگیری از ساز و کارهای مناسب بهره گرفت. به همین منظور تحقیق حاضر که پیمایشی از نوع همبستگی است و پژوهشی میدانی و کاربردی می باشد، جهت تبیین رابطه سازمان یادگیرنده با رهبری تحولگرا انجام شده است. جامعه مورد مطالعه، شامل شرکت های برتر صنعت پتروشیمی است که از بین این شرکت ها نمونه ای به روش تصادفی ساده انتخاب شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بین رهبری تحول گرا و ابعاد سازمان یادگیرنده رابطه معناداری وجود دارد. پیرامون رابطه با سطوح مختلف سازمان یادگیرنده بین رهبری تحول گرا و یادگیری در سطح گروهی و سطح سازمانی رابطه معنادار برقرار است.
بررسی ساختار عاملی، روایی، اعتبار و هنجاریابی مقیاس ابعاد سازمان یادگیرنده در دانشگاه: مقیاس دانشگاه یادگیرنده
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی خصوصیات روان سنجی و به دست آوردن هنجار بومی مقیاس ابعاد سازمان یادگیرندهدر دانشگاه بود. بدین منظور، نمونه ای به حجم 730 نفر(شامل570 دانشجو و 160 عضو هیئت علمی) با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای از دانشگاه های دولتی شهر اصفهان انتخاب و به پرسشنامه ای متشکل از مقیاس ابعاد سازمان یادگیرنده، مقیاس مدیریت دانش و دموگرافیک پاسخ دادند. نتایج تحلیل عامل(به روش استخراج مؤلفه های اصلی) گویه های سازمان یادگیرنده بیانگر آن بود که بیش از 37/49 درصد واریانس نمرات سازمان یادگیرنده توسط مقیاس تحت اعتباریابی، تبیین می شود. پس از 9دور چرخش عوامل، همبستگی میان هرگویه با هر عامل در بهترین حالت مشخص شد و براساس آن سه عامل مطرح شده توسط سازندگان مقیاس، استخراج و نامگذاری گردید. علاوه بر این، برای مقیاس سازمان یادگیرندهروایی همزمان و همبستگی خرده مقیاس ها با کل مقیاس و یکدیگر (از 56/0 تا 85/0) و دو نوع اعتبار (بازآزمایی90/0 و همسانی درونی 96/0) گزارش شدکه همگی حاکی از خصوصیات مطلوب روان سنجی این مقیاس در نمونه دانشگاهی ایرانی بود. اطلاعات هنجاری مقیاس سازمان یادگیرنده نیز در نمونه 724 نفری به تفکیک دوگروه اساتید و دانشجویان گزارش شده است. در نهایت می توان از این مقیاس برای سنجش ابعاد یادگیری سازمانی کلاس، دانشکده و دانشگاه استفاده کرد و با کشف ضعف ها و قوت های یادگیری این سیستم ها، عوامل رشد دهنده را اصلاح و بازسازی کرد و دانشگاه ها را به سازمان هایی یادگیرنده تبدیل نمود.
ارزیابی فرایند یادگیری گروهی در دانشجویان براساس مدل نَپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه قصد دارد تا با ارزیابی مدل مفهومی یادگیری گروهی «نَپ» فرایندهای اجتماعی شناختی اثرگذار بر اثربخشی گروه و یادگیری گروهی دانشجویان را مورد بررسی و روش ارتباط این عوامل را آزمون نماید. در این مطالعه از روش پژوهش توصیفی- همبستگی استفاده شد. کلیه ی دانشجویان دانشگاه آزاد واحد ساوه به عنوان جامعه ی آماری و نمونه ای به حجم 191 نفر با روش نمونه گیری هدفمند- قضاوتی انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه ی محقق ساخته شامل 5 متغیر اصلی ساختار و زمینه گروه، باورهای گروه، رفتارهای یادگیری گروهی، فراشناخت و اثربخشی گروه به همراه زیر مولفه های آن ها بود که آلفای کرونباخ هریک از این متغیرها به ترتیب عبارتند از: 72/0، 78/0، 70/0، 71/0، 72/0. نتایج تحلیل رگرسیون وجود رابطه ی مثبت و معنی دار بین متغیرها را به صورت دو به دو تأیید و تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیره وجود رابطه تعاملی بین متغیرها را به صورت جزئی مورد تأیید قرار داد. سپس برازش مدل با نرم افزار لیزرل ارزیابی شد که نتایج برازش کل مدل را تأیید نکرد. هم چنین، نتایج تحلیل مسیر یک مدل نوین را پیشنهاد کرد که نشان می دهد برای موفقیت یادگیری گروهی و اثربخشی گروه باید باورها و فراشناخت گروه مورد ملاحظه و توجه قرار گیرد.
فلسفه و واقعیت مجازی یادگیری الکترونیک و جایگاه آن در تعلیم و تربیت خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۶, Issue ۲۰, Winter ۲۰۲۰
11 - 29
حوزه های تخصصی:
با ورود رایانه به زندگی انسان ها و به موازات آن گسترش شبکه اینترنت، بسیاری از تعاریف و خدمات تغییر یافته و یا به سمت تحول بنیادی در حرکت است که هر روزه تأثیرات این دگرگونی ها در زندگی روزمره بیشتر نمایان می گردد. این جهان مجازی که پدیده هزاره سوم تمدن بشری نامیده می شود، یکی از بزرگترین دستاوردهای آن یادگیری الکترونیکی-مجازی- است؛ لذا عصر کنونی را باید تلفیقی از ارتباطات و اطلاعات دانست. این پژوهش، مطالعه ای مروری است که با استفاده از منابع متعدد در زمینه آموزش و یادگیری الکترونیکی با جستجوی کتابخانه ای و اینترنتی از سال 2010 تا 2016 میلادی انجام شده و به این نتیجه دست یافته که بیشترین تأثیر پدید آمدن فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی بر محیط های آموزشی بوده است. بر این اساس، کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش موجب شده محیط های آموزشی به سوی مجازی شدن سوق پیدا کنند که این امر سبب می شود ارتباطات افراد به منظور آموزش و گسترش دانش به گونه ای فزاینده و از طریق رایانه امکان پذیر شود. از طرف دیگر با ظهور و گسترش اینترنت، این رسانه به عنوان یک مکمل جهت تأمین نیازهای اطلاعاتی و آموزشی مورد استفاده قرار گرفته است تا جایی که فراهم کردن وب سایت های اینترنتی و پایگاه های اطلاعاتی، دانشگاه ها را به یک محیط مجازی و دیجیتالی جهت تبادل اطلاعات تبدیل کرده است که نقش آموزشی آن به صورت فزاینده ای در این محیط، نمایان است.بنابراین، مقاله حاضر تلاش نموده پس از ارائه تعریفی جامع از فناوری اطلاعاتی و ارتباطی، مسئله یادگیری الکترونیک، آموزش مجازی، آموزش از راه دور و نقش فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در این آموزش را مورد بررسی قرار دهد و با تأکید بر آموزش سیستمی، انواع آموزش و یادگیری را به صورت مجازی معرفی کند.
بررسی وضعیت مدارس شهر شیروان بر اساس شاخصهای رفتاری سازمان یادگیرنده (دیدگاه پیتر سنگه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
زیربنای هر گونه حرکت به سوی رشد و توسعه سازمانی و بهبود فرآیند ک ار درسازمانها، شناخت دقیق وضعیت موجود، تشخیص صحیح نقاط قوت و ض عف و س پس طرح برنامه هایی سنجیده برای اصلاح جریان خواه د ب ود. ه دف ای ن پ ژوهش بررس ی میزان ی ادگیر ب ودن م دارس ش هر ش یروان ب ر اس اس شاخ صهای رفت اری س ازمان یادگیرن ده (دی دگاه پیت ر س نگه) اس ت. روش انج ام تحقی ق، توص یفی از ن وع پیمای شی میباشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدارس ابتدائی، راهنمایی و متوس طه نظ ری دولتی شهر شیروان تشکیل میدهند و نمونه گیری ب ه روش طبق ه های متناس ب ب ا حج م انجام شده است. برای جم ع آوری داده ه ا از ی ک پرس شنام ه ب سته - پاس خ ب رای معلم ان، ی ک پرسشنامه باز – پاسخ برای مدی ران و بررس ی وضعیت و امکان ات موج ود در مدرس ه استفاده شده، روایی و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آزم ون- آزم ون مج دد، آلف ایکرانباخ و نظر اساتید و متخصصان رشته مدیریت حاصل شده اس ت و نت ایج ب ه دس ت آمده نشان میدهد که بین وضعیت کنونی مدارس و ویژگی های سازمان یادگیرنده فاص له وجود دارد سنجش هر یک از مؤلفه های این سازمانها منجر به تأیید این اختلاف شد. مقایسه مقاطع مختلف تحصیلی نیز بیانگر آن است که بین مقاطع مختلف تحصیلی از نظر ویژگی های سازمان یادگیرنده اختلاف معناداری وجود دارد و مقطع ابتدائی ن سبت به دو مقطع دیگر به ویژگیهای رفتاری سازمان یادگیرنده نزدیکت ر اس ت.همچن ین س ایریافت ه ها نشان میده د ک ه م درک تح صیلی، ن وع مدرس ه و س ابقه ت دریس ب ر می زان یادگیرنده بودن مدارس تأثیری ندارد. لازم به ذکر است در ای ن پ ژوهش از شاخ صهای آم ار توصیفی نظیر، توزیع فراوانی، میانه درصد فراوانی نسبی و ... و همچنین شاخصه ای آم ار استنب اطی نظی ر تجزی ه و تحلی ل واری انس و آزم ون دوجمل های استفاده شده است.
مقایسه سطوح یادگیری به روش مشارکتی و انفرادی درکلاس معکوس مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه سطوح یادگیری در رویکرد معکوس به روش انفرادی و گروهی باگروه تدریس معمول در درس مطالعات اجتماعی دانش آموزان پایه ی پنجم ابتدایی می باشد. روش تحقیق شبه آزمایشی و طرح تحقیق، پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل دانش آموزان دختر مشغول به تحصیل در پایه پنجم ابتدایی شهر تهران منطقه 18 در سال تحصیلی 1399-1398 بود. نمونه گیری از نوع در دسترس شامل بر 60 دانش آموز از یک دبستان دولتی بود که به صورت تصادفی در سه گروه یادگیری معکوس مشارکتی، معکوس فردی و آموزش معمول قرار گرفته و طی 12 جلسه آموزش دیدند. ابزار گردآوری اطلاعات آزمون محقق ساخته (پیش آزمون- پس آزمون) مطابق با سطوح شناختی بلوم با تایید روایی و پایایی بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته های حاصل از نتایج پژوهش نشان داد که رویکرد یادگیری معکوس بر میزان یادگیری دانش آموزان تاثیر معناداری داشته و تاثیر آن به ترتیب در گروه معکوس مشارکتی و معکوس فردی نسبت به آموزش معمول بیشتر بوده است اما سطوح بالای یادگیری در حیطه شناختی بلوم در گروه معکوس مشارکتی نسبت به معکوس فردی بیشتر بوده است.
بررسی رابطه بین فرهنگ و ابعاد شناختی یادگیری گروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بر آن است تا در راستای نیل به الگوی بافت محور آموزش و پرورش، به عنوان ضرورتی برای توسعه پایدار، نقش فرهنگ را در یکی از مهمترین روش های تدریس یعنی یادگیری گروهی بررسی و واکاوی کند. بدین منظور شرکت کنندگان در پژوهش که با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند، به ترتیب به دو پرسشنامه پیرامون شاخص های فرهنگی و یادگیری گروهی پاسخ دادند. در این پژوهش برای پایایی از شاخص پایایی گویه راش، برای روایی از تحلیل عامل تأکیدی به همراه شاخص برازش راش، و برای تحلیل داده ها از رگرسیون چندگانه استفاده شد.. نتایج تحلیل از یک سو نشان داد که عدم تطابق فرهنگی می تواند ابعاد شناختی یادگیری گروهی را به طور معنی داری متاثر سازد و بدین جهت کارامدی یادگیری گروهی را تحت الشعاع خود قرار دهد. از سوی دیگر دریافتیم که این تأثیر چندان بزرگ نیست که به بهانه ای برای عدم استفاده از یادگیری گروهی تبدیل شود. این یافته ها بر لزوم توجه به آموزش بافت محور معلمان برای اجرای کارامد یادگیری گروهی صحه می گذارند.
ارزیابی کاربست سازمان یادگیرنده در شرکت برق منطقه ای آذربایجان بر اساس مدل واتکینز ومارسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۶
123 - 150
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی سازمان یادگیرنده و میزان کاربست آن در شرکت برق منطقه ای آذربایجان انجام شده است. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی بوده است. جامعه آماری مورد نظر، کلیه کارکنان شرکت برق منطقه ای آذربایجان به تعداد 1307 نفر و در سطح سه استان(آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و اردبیل) می باشد. نمونه آماری از طریق جدول مورگان به تعداد 297 نفر تعیین و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه استاندارد ابعاد سازمان یادگیرنده واتکینز و مارسیک (DLOQ) می باشد. روایی محتوا و سازه این پرسشنامه بررسی و تأیید شده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارهای SPSS-20 و 3 Smart-PLS تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد؛ که میزان کاربست متغیر سازمان یادگیرنده و مؤلفه های آن، یادگیری سطح فردی (ایجاد فرصت هایی برای یادگیری مداوم و بالا بردن سطح گفتگو و پژوهش در سازمان)، یادگیری سطح گروهی (تشویق و ترغیب به همکاری و یادگیری گروهی)، یادگیری سطح سازمانی (ایجاد سیستم هایی جهت دریافت و تسهیم یادگیری، توانمندسازی کارکنان در جهت رسیدن به یک بینش جمعی، مرتبط ساختن سازمان با محیط خود، فراهم سازی رهبری استراتژیک در امر یادگیری) در جامعه هدف به طور معناداری پایین تر از حد متوسط بود و فقط بالا بردن سطح گفتگو و پژوهش در سازمان در حد متوسط می باشند. همچنین با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری با کمترین مربعات جزئی الگویی برای سازمان یادگیرنده ارائه وروابط مؤلفه های آن مورد ارزیابی قرارگرفت. نتایج حاصل نشان داد که مدل از مطلوبیت قوی برخوردار است (GOF=0/813). و در نتیجه دستیابی به اهداف واستراتژی های شرکت برق منطقه ای آذربایجان در مسیریادگیرنده بودن را محقق می سازد.
رابطه ابعاد سازمان یادگیرنده با توانمندسازی مدیران و فرماندهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظارت و بازرسی سال ۹ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۲
91 - 116
این پژوهش از نظر هدف ”کاربردی” و از نظرشیوه گردآوری اطلاعات «توصیفی » و از نظر زمانی
به این دلیل که در مقطع زمانی خاص و معینی انجام می شود، مقطعی و با توجه به هدف پژوهش
از نوع «همبستگی » است. جامعه آماری شامل مدیران و فرماندهان دانشگاه علوم انتظامی امین
در مجموع به تعداد 450 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه 207 نفر به روش
نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه استاندارد شامل دو بخش
پرسشهای جمعیت شناسی و بخش اصلی که شامل 45 سؤال ) 30 سؤال سازمان یادگیرنده و
15 سؤال توانمندسازی( است که بر اساس الگوی سنگه و ه مچنین توانمندسازی روانشناختی
اسپریتزر در مقیاس پنج گزینه ای لیکرت مورد استفاده قرار گرفته است که روایی آنها مورد تأیید
استادان و خبرگان مدیریت قرار گرفت و پایایی آنها نیز با آزمون آلفای کرونباخ با مقدار 89 صدم
تأیید شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که بین شایستگی های فردی، الگوهای ذهنی،
یادگیری تیمی، آرمانهای مشترک و تفکر سیستمی با توانمندسازی کارکنان ارتباط معناداری
وجود دارد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر یادگیری سازمانی با استفاده از تکنیک دلفی فازی، مطالعه موردی: یک مرکز تحقیقاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف و زمینه: هدف تحقیق شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر یادگیری در یک مرکز تحقیقاتی است. روش شناسی: این تحقیق از نظر هدف یک تحقیق اکتشافی می باشد که در آن پس از مطالعه ادبیات نظری، عوامل اولیه موثر بر یادگیری سازمانی استخراج و سپس با استفاده از پرسشامه دلفی فازی، عوامل در سه مرحله از طریق پنل دلفی اعتبارسنجی شده است. جامعه آماری این تحقیق، محققین، خبرگان و متخصصین آشنا به موضوع تحقیق در حوزه یادگیری سازمانی می باشد. در مرحله بعد با پرسشنامه مقایسه زوجی و تکنیک AHP، عوامل شناسایی شده با استفاده از نظر خبرگان، اولویت بندی شدند. مبنای این اولویت بندی، میزان اثرگذاری هر کدام از عوامل بر سطح یادگیری سازمانی می باشد. نتیجه گیری: یافته های تحقیق نشان می دهد که عوامل فرهنگی، ساختاری، اقدامات مدیریت منابع انسانی، نگرش و ادراک کارکنان از مهمترین عوامل اثرگذار بر یادگیری از دیدگاه خبرگان می باشند.