فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
تغییرات محیطی ناشی از تغییرات طبیعی و فعالیت های انسانی می تواند در میزان رطوبت خاک تأثیر بگذارد و زمینه کاهش آب خاک را فراهم آورد؛ از این رو در پژوهش حاضر برای ارزیابی تغییرات زمانی و مکانی رطوبت سطحی (2 تا 5 سانتی متری) خاک در عراق داده های رطوبت حجمی خاک با تفکیک 25/0 درجه ای و بازه زمانی روزانه در یک دوره سی ساله (1991-2020) از پایگاه داده های اقلیمی کوپرنیکوس برداشت شد. در این مطالعه برای ارزیابی روندهای زمانی و مکانی از آزمون های روند رگرسیون خطی و مان-کندال استفاده شد. بررسی ها نشان داد که رطوبت حجمی خاک در ماه های گرم کاهش و در ماه های سرد افزایش یافته است؛ به طوری که مقدار های رطوبت خاک در ماه های سرد بیش از دو برابر ماه های گرم است. ارزیابی روند سری زمانی ماهانه رطوبت حجمی خاک در عراق نشان داد که ماه های دوره سرد روند کاهشی داشته است. میانگین مکانی سالانه رطوبت حجمی خاک در عراق 164/0m3/m-3 برآورد شد. کمترین مقدار رطوبت حجمی خاک در جنوب عراق در مرز کویت (093/0m3/m-3) و بیشترین رطوبت حجمی خاک در منطقه پایکوهی شمال شرق عراق (24/0m3/m-3) است. مقدار رطوبت خاک در عراق از شمال به جنوب کاسته می شود. بررسی نقشه های روند نشان داد که بیشترین روندهای کاهشی به ترتیب در ماه های دی، بهمن و اسفند بوده است که در ماه های دوره گرم سال از وسعت پهنه های با روند کاهشی کاسته می شود. گستره جغرافیایی روندهای کاهشی روند شمال غرب–جنوب شرق داشته است و بیشتر در امتداد رودهای دجله و فرات و در اطراف دریاچه الرزازه و الثرثار مشاهده می شود. استان دیالی، میسان و به ویژه استان واسط در بیشتر ماه ها در معرض روندهای کاهشی رطوبت خاک قرار داشتند که این حکایت از در معرض خطر قرار داشتن این مناطق دارد. مناطقی که در معرض کاهش رطوبت خاک قرار داشته اند، بیشتر در معرض خطر تبدیل شدن به کانون های تولید گرد و غبار هستند. در پایان پژوهش به پژوهشگران پیشنهاد می شود که اقدام های حفاظتی مانند کاشت درختان خشکی پسند (نیاز آبی اندکی دارند) انجام شود تا از کاهش بیشتر رطوبت خاک جلوگیری شود.
شناسایی کانون شکل گیری توده های گردوغبار با استفاده از نگرش تنسوری (مطالعه موردی: شهرستان سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
1 - 21
حوزههای تخصصی:
یکی از این پدیده های غالب جوّی در مناطق بیابانی و نیمه بیابانی جهان، گردوغبار است. یکی از عوامل این پدیده وزش بادهای شدیدی است که به دنبال تغییرات سریع فشار هوا و دما در موقع مشخصی از سال در منطقه رخ می دهد. ذرات گردوغبار یکی از چالش های مهم و اساسی در این مناطق هستند که ابعاد و اندازه های مختلفی دارند و در هوا پراکنده می شوند و می توانند مشکلات زیادی را برای محیط زیست و افراد آن مناطق ایجاد کنند؛ بنابراین بایستی اقدامات لازم جهت مقابله با آن صورت پذیرد که در اولین قدم برای این کار بایستی منشأ و کانون شکل گیری این توده ها شناسایی شود. این پژوهش به بررسی این موضوع در منطقه مطالعاتی شهر سبزوار پرداخته است. در این مطالعه ابتدا داده های سازمان هواشناسی بررسی شده و دو دوره زمانی با گردوغبار بالا در سطح شهر سبزوار انتخاب شده است. دوره های زمانی موردمطالعه شامل ماه ژوئن سال های 2008 و ماه مارس سال 2018 است. پس از تعیین دوره های زمانی، با استفاده از سامانه GEE تصاویر مربوط به شاخص AOD با ابعاد پیکسل 2 کیلومتر استخراج شده و مورد پردازش قرار گرفته است و سپس هر تصویر به صورت لایه های مجزا در تنسور ترسیم شده است. طبق نتایج به دست آمده در این پژوهش، منشأ شکل گیری توده های گردوغبار در سبزوار، در دشت های غربی شهر داورزن، در فاصله 70 تا 80 کیلومتری از منطقه موردمطالعه قرار گرفته است که این توده ها جابجا شده و به سمت شهر سبزوار امتداد می یابد و می تواند این شهر را تحت تأثیر ذرات گردوغبار قرار دهد.
پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی در حوضه آبخیز میشخاص ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زﻣیﻦﻟﻐﺰشﻫﺎ، یکی از مخاطرات طبیعی هستند که جان و مال انسانها را تهدید می کنند. زمین لغزش ممکن است در یک منطقه ده ها، صدها و شاید هزارن هکتار از اراضی را در زمانی کوتاه تخریب نماید. این مخاطره سالهاست که در منطقه کوهستانی میشخاص استان ایلام، اراضی باغ میوه، مزارع، عرصه های جنگلی و مراتع، راه های ارتباطی، سکونتگاه های روستایی را تخریب نموده است. پهنه بندی خطر زمین لغزش جهت کنترل این مخاطره در این حوضه ضرورت دارد. هدف اصلی این تحقیق پهنه بندی مناطق خطر زمین لغزش در این حوضه آبخیز می باشد. یکی از روش های نوین جهت بررسی خطر زمین لغزش، روش شبکه عصبی مصنوعی می باشد .این روش نسبت به روش های دیگر دارای مزیت هایی است، توزیع آماری داده ها مستقل است و به متغیرهای آماری مخصوصی نیاز ندارد. در این تحقیق، ابتدا اقدام به تهیه نقشه پراکنش زمین لغزش در حوضه انتخابی گردید. سپس ارتباط بین متغیرهای مستقل مانند شیب، سنگ شناسی، فاصله از گسل، کاربری اراضی، فاصله از شبکه راه ها، فاصله از آبراهه ها، جهت شیب با مناطق تحت تاثیر زمین لغزش مورد بررسی قرار گرفت. پس از تهیه نقشه های وزنی، این لایه ها در محیط نرم افزار ArcGIS به اطلاعات عددی تبدیل و پس از استاندارد کردن به نرم افزار MATLAB وارد شده و برنامه ای با ساختار پرسپترون با الگوریتم یادگیری پس انتشار خطا، نوشته شد. بعد از مشخص شدن ساختار شبکه عصبی مصنوعی و آموزش و آزمایش آن، نتایج مورد ارزیابی و خروجی شبکه در محیط سیستم های اطلاعات جغرافیایی، تبدیل به نقشه خطر زمین لغزش شد. نقشه خطر حاصله به پهنه های مختلف خطر، طبقه بندی و مقدار زمین لغزش در هر پهنه آن محاسبه گردید. نتایج حاصل از بررسی عوامل نشان داد که در حوضه میشخاص ایلام سازند آسماری، طبقه شیب 10تا20 درصد، طبقه فاصله از گسل بیشتر از 500 متر، جهت شمال شرق، فاصله از آبراهه های بیشتر از 100 متر، باغات میوه حساس ترین کاربری ها و فاصله ازجاده بیشتر از 200 متر، حساس ترین طبقات نسبت به وقوع زمین لغزش و دارای بیشترین نسبت فراوانی وقوع زمین لغزش در حوضه می باشند. از سوی دیگر، نتایج حاصل از پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی نشان داد در حوضه میشخاص ایلام حدود 80 درصد زمین لغزش ها در پهنه های خطر زیاد و خیلی زیاد قرار گرفته اند.
شناسایی و سنجش اهمیت شاخص های سیاست گذاری فضایی مدیریت ریسک سیلاب روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
63 - 86
حوزههای تخصصی:
سیاست گذاری فضایی در خصوص مدیریت ریسک سیلاب به یک سری اعمالی گفته می شود که برای دستیابی به یک راه حل منطقی در کاهش آسیب های ناشی از سیلاب همچنین کاستن از گسترش سیلاب است. سیاست گذاری فضایی مدیریت ریسک سیلاب روستاها در تقاطع بسیاری از ملاحظات مدیریتی قرار دارد و به همین هنگام تدوین سیاست های فضایی مدیریت ریسک سیلاب باید به شاخص های متعدد اعم از محیط زیستی، اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی، مدیریتی – نهادی و کالبدی (کاربری اراضی) که هر یک دارای تعداد زیادی گویه می باشند توجه نمود در همین راستا پژوهش حاضر به بررسی اهمیت هریک از این شاخص های پنج گانه در تدوین سیاست گذاری فضایی مدیریت ریسک سیلاب در روستاها پرداخته است. با توجه به نوع هدف پژوهش که مقوله اهمیت شاخص ها در سیاست گذاری فضایی است، جامعه آماری پژوهش را متخصصین امر اعم از اعضا هیئت علمی متخصص در این راستا فارغ التحصیلان و دانشجویان دکتری با عنوان رساله مرتبط و مسئولین امر می باشند به همین منظور تعداد 70 نمونه انتخاب شده است. پرسشنامه مرتبط از منظر آن ها دارای سطح روایی مطلوب و میزان پایایی با مقدار ضریب آلفای کرون باخ 97/0 است که سطح بسیار مطلوبی را نشان می دهد با توجه به نوع شاخص ها و تعداد نمونه سعی بر آن گردید تا از طریق آزمون های آماری آنوا[1] و جهت تکمیل عملکرد آن از آزمون آماری تعقیبی دانکن[2] استفاده شده است که نتایج این بررسی حاکی از آن است که شاخص محیط زیستی کمترین میزان اهمیت را با مقدار 9484/2 در طیف یک به همراه شاخص اقتصادی با مقدار 1056/3 قرار گرفته است. شاخص های اجتماعی – فرهنگی با مقدار 2381/3 و مدیریتی – نهادی با مقدار 3105/3 هم سایه در طیف دو شده اند و این دو شاخص (اجتماعی – فرهنگی و مدیریتی – نهادی) و تنها شاخصی که به صورت مجزا در طیف آخر قرار گرفته و در طیف های ماقبل جایگاهی ندارد شاخص کالبدی (کاربری اراضی) است که تنها با مقدار 4186/3 در گروه سوم قرار گرفته است و بیشترین زیرمجموعه را به خود اختصاص داده است که این امر نشان از اهمیت بیشتر این شاخص در بحث سیاست گذاری فضایی مدیریت ریسک سیلاب روستاها بوده است.
اثر مسئولیت اجتماعی هتل ها بر وفاداری مشتریان با نقش میانجی تصویر برند، تعهد و رضایت مشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
59 - 75
حوزههای تخصصی:
با توجه به تعداد تأسیسات اقامتی موجود و شمار گردشگران، هتل ها برای جذب هرچه بیشتر گردشگران باید با هم رقابت کنند. افزایش رقابت، تنوع در سلیقه و نیازهای مشتریان و ظهور فنّاوری های جدید هتل ها را ملزم به ارائه خدمات و تجربیات متمایز برای جذب و حفظ مشتریانشان کرده است، زیرا مشتریان وفادار بر عملکرد هتل ها اثری مثبت خواهند گذاشت. یکی از عوامل ایجاد ارزش برای مشتریان هتل ها توجه به ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ اﺟﺘﻤﺎعی است. هدف از این پژوهش بررسی اثر مسئولیت اجتماعی هتل ها بر وفاداری مشتریان براساس نقش میانجی تصویر برند و تعهد و رضایت مشتری است. نمونه آماری دربردارنده مهمانان هتل های چهار و پنج ستاره شهر تهران است که به صورت در دسترس نمونه گیری شده است. برای سنجش ارتباط بین متغیرها از مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مسئولیت اجتماعی هتل ها در متغیرهای تصویر برند، تعهد، رضایت و وفاداری تأثیری مثبت می گذارد؛ بنابراین، هتل ها می توانند با پرداختن به مسئولیت های اجتماعی، از طریق بهبود تصویر برند و تعهد و رضایت مشتری، باعث وفاداری و تکرار اقامت آن ها در هتل شوند و عملکرد خود را بهبود بخشند.
تبیین تأثیر استراتژی بازاریابی سبز در توسعه گردشگری سبز کرمان با رویکرد ساختاری- تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
204 - 224
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین تأثیر استراتژی بازاریابی سبز در توسعه گردشگری سبز کرمان با رویکرد ساختاری تفسیری انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی توسعه ای است و از منظر روش گردآوری داده ها پژوهشی کیفی مبتنی بر رویکرد تفسیرگرایانه است. داده ها با مصاحبه نیم ساختاریافته و پرسش نامه مبتنی بر ماتریس تصمیم گردآوری شده است. جامعه مشارکت کنندگان این پژوهش دربردارنده خبرگان نظری (استادان مدیریت بازاریابی و مدیریت گردشگری) و خبرگان تجربی (مدیران اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کرمان) است. نمونه گیری بخش کیفی با روش هدفمند انجام شد و درنهایت با دوازده مصاحبه اشباع نظری به دست آمد. حجم نمونه بخش کمّی با فرمول کوکران برای جوامع بزرگ و نامعین 384 نفر برآورد شد و نمونه گیری با روش در دسترس انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش در بخش کیفی از تحلیل کیفی مضمون و نرم افزار مکس کیودی ای20 استفاده شد. سپس، روابط میان سازه ها با روش مدل سازی ساختاری تفسیری در نرم افزار میک مک 0/4 مشخص شد. در پایان، وضعیت سازه ها با آزمون دوجمله ای در نرم افزار اس پی اس اس22 بررسی شد. یافته های پژوهشی نشان می دهد که استراتژی بازاریابی گردشگری سبز در فرهنگ سازی گردشگری و عوامل مدیریتی ساختاری تأثیر دارد. عوامل مذکور در برندسازی گردشگری و مدیریت ارتباط با گردشگران تأثیر دارند و به نوبه خود بر عوامل سیاسی برنامه ریزی اثر می گذارند. عوامل سیاسی برنامه ریزی در عوامل زیرساختی و عوامل آموزشی پژوهشی تأثیر می گذارند. عوامل مذکور نیز در عوامل اجتماعی فرهنگی، زیست محیطی و اقتصادی نهادی اثر می گذارند و درنهایت به توسعه پایدار گردشگری منتهی می شوند.
آشکارسازی تغییرات مناطق آب وهوایی ایران طی دوره 1965 تا 2015(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
265 - 292
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی تغییرات مناطق آب وهوایی ایران طی دوره های 10 ساله از سال 1965 تا 2015 است. بدین منظور از داده های دما، رطوبت، بارش، باد و ساعت آفتابی، 411 ایستگاه همدید کشور و پایگاه داده ای اسفزاری نیز در دو بخش استفاده شد. بخش اول به کمک 1434 ایستگاه از ابتدای سال 1961 تا 2004 و بخش دوم از سال 2004 تا 2015 به کمک 960 ایستگاه تشکیل شد. ابتدا به کمک تحلیل عاملی، عوامل مؤثر بر آب وهوای ایران بررسی و سپس به کمک تحلیل خوشه ای طبقه بندی آب وهوایی صورت گرفت. به منظور اعتبارسنجی مناطق شناسایی شده از تحلیل سیلهوته (SI) بهره گرفته شد. نتایج نشان داد طی دوره های مختلف، طبقات آب وهوایی ایران دچار تغییرات قابل توجهی شده اند. بیشترین تغییرات مکانی مربوط به منطقه بسیار گرم و خشک، گرم و خشک و سرد خشک بوده که طی دوره های مختلف به طور مکرر تغییر پیدا کرده اند. شدیدترین تغییرات منطقه ای در دوره 10 ساله دوم (1985-1976) نسبت به دوره 10 ساله اول (1975-1965) و دوره 10 ساله پنجم (2015-2006) نسبت به دوره 10 ساله چهارم (2005-1996) مشاهده شده است. همچنین بر اساس نتایج حاصل در دوره های اخیر بر وسعت مناطق بسیار گرم خشک و گرم خشک افزوده شده و بر عکس از وسعت مناطق سرد و خشک و معتدل مرطوب کاسته شده است. نتایج حاصل از تحلیل سیلهوته نیز نشان داد که در بیش از 92 درصد از پهنه کشور، نقاط به درستی در گروه خود قرار گرفتند که بیانگر اعتبارسنجی بالای مناطق شناسایی شده است.
مدل سازی موانع تحقق پذیری شهر الکترونیک (نمونه موردی: شهر آبدانان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
263 - 292
حوزههای تخصصی:
با وجود مزایای شهرهای الکترونیک، تحقق آن امری دشوار و با چالش های متعددی مواجه بوده اس ت. ب ه هم ین دلی ل، بس یاری از شهرهای ایران ازجمله شهر آبدانان در پیاده سازی مؤلفه های شهر الکترونیک ناموفق بوده ان د. در این راستا، پژوهش حاضر در پی شناسایی و تحلیل موانع و چالش های تحقق پذیری شهر الکترونیک در شهر آبدانان است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش شناسی، به شیوه کیفی-کمی انجام شده است. در بخش کیفی، اطلاعات از روش مصاحبه با 5 نفر خبره که به شکل هدفمند انتخاب شده بودند، به اشباع نظری رسید و روش تحلیل مضمون چهار شاخص (فردی، هنجاری-اجتماعی، تکنولوژیکی و سازمانی) شناسایی شد. طی نمونه گیری هدفمند، 50 نفر از کارشناسان و خبرگان این موضوع انتخاب شده و با استفاده از مدل سازی ساختاری-تفسیری ISM به اولویت بندی زیرمعیار پرداخته شده است. نتایج حاصل از مدل سازی ساختاری تفسیری نشان داد که از بین موانع اثرگذار بر پیاده سازی تحقق پذیری شهر الکترونیک در شهر آبدانان ، موانع هنجاری-اجتماعی در بالاترین سطح و موانع تکنولوژیکی در پایین ترین سطح قرار دارد که بیشترین و کمترین تأثیر را پیاده سازی تحقق پذیری شهر الکترونیک در شهر آبدانان داشته اند. همچنین، نتایج نشان داد که همه زیرمعیارهای موانع، جزء متغیرهای پیوندی هستند که از قدرت نفوذ و وابستگی بالایی برخوردارند. برای تحقق پذیری شهر الکترونیک در شهر آبدانان، ابتدا آموزش های کاربردی با استفاده از ظرفیت های رسانه، برگزاری سیمنارها و همایش های مختلف در سطح شهر، توسعه اتوماسیون های مراکز دولتی، ارتقای پهنای باند و پایین آوردن هزینه های اینترنت رایانه برای شهروندان پیشنهاد می شود.
Interpreting the Role of State, Non-State, and International Organization to form Cybersecurity Governance in Southeast Asia(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
255 - 278
حوزههای تخصصی:
Southeast Asia is a region undergoing economic development and technological advancement. This region's economic growth is supported by the digital world, which contributes in the form of a digital economy. However, as the digital economy grows, cyberspace lacks stable cyber security governance. As a result, this area is extremely vulnerable to all types of cyber threats. The author intends to interpret the role of state actors, non-state actors, and international organizations in developing cybersecurity governance in Southeast Asia through this article. In a conceptual framework, the preparation of regional governance must involve collaboration across actors due to their distinct functions. Such governance can maintain cyber security while also accommodating stakeholders in the Southeast Asian region through multi-sectoral collaboration. Therefor, the authors argued that the collaboration between state, non-state, and regional organization are needed to overcome cyber threats. In addition, regional cybersecurity governance should be a turning point to make more secure cyber space in Southeast Asia.
ارزیابی داده های زمینی و تصاویر ماهواره ای در تحلیل گرد و غبارهای نیمه غربی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طوفان گرد و غبار فرایند پیچیده ای است که تحت تاثیر تعامل سیستم اتمسفر–زمین بوده و از نظر اقلیم شناسان و هواشناسانی که تغییرهای اقلیمی و اتمسفری را بررسی می کنند، پایش پوشش گرد و غبار یک پدیده دینامیکی مهم است. در این مطالعه با استفاده از داده های دید افقی و سنجش از دور ماهواره ای (MODIS) و شاخص NDDI به آشکارسازی گردوغبار در نیمه غربی ایران پرداخته شده است. طبق بررسی های انجام شده، نقشه میانیابی تعداد روز غبارآلود در نیمه غربی ایران نشان داد که محدوده مورد مطالعه غرب ایران از لحاظ فراوانی وقوع پدیده گرد و غبار و چگونگی روند آن دارای نظام همگنی نیست و تعداد روزهای گرد و غباری از شمال به سمت جنوب افزایش می یابد. هسته بیشینه وقوع پدیده گرد و غبار در بخش جنوبغربی منطقه و بر روی اهواز، امیدیه و بوشهر قرار دارد که با منشاٌ مناطق بیابانی در عراق-سوریه و عربستان است. نتایج پراکنش فضایی دید افقی ایستگاه های زمینی با آشکارسازی شاخص NDDI بر روی تصاویر مطابقت دارد و نشان داد که بیشترین سطح پوشش گردوغبار بر روی اتمسفر استان های فارس و بوشهر و کمترین مقدار آن در سطح استان های آذربایجان غربی و شرقی، قم و مرکزی مشاهده می شود.طوفان گرد و غبار فرایند پیچیده ای است که تحت تاثیر تعامل سیستم اتمسفر–زمین بوده و از نظر اقلیم شناسان و هواشناسانی که تغییرهای اقلیمی و اتمسفری را بررسی می کنند، پایش پوشش گرد و غبار یک پدیده دینامیکی مهم است. در این مطالعه با استفاده از داده های دید افقی و سنجش از دور ماهواره ای (MODIS) و شاخص NDDI به آشکارسازی گردوغبار در نیمه غربی ایران پرداخته شده است. طبق بررسی های انجام شده، نقشه میانیابی تعداد روز غبارآلود در نیمه غربی ایران نشان داد که محدوده مورد مطالعه غرب ایران از لحاظ فراوانی وقوع پدیده گرد و غبار و چگونگی روند آن دارای نظام همگنی نیست و تعداد روزهای گرد و غباری از شمال به سمت جنوب افزایش می یابد. هسته بیشینه وقوع پدیده گرد و غبار در بخش جنوبغربی منطقه و بر روی اهواز، امیدیه و بوشهر قرار دارد که با منشاٌ مناطق بیابانی در عراق-سوریه و عربستان است. نتایج پراکنش فضایی دید افقی ایستگاه های زمینی با آشکارسازی شاخص NDDI بر روی تصاویر مطابقت دارد و نشان داد که بیشترین سطح پوشش گردوغبار بر روی اتمسفر استان های فارس و بوشهر و کمترین مقدار آن در سطح استان های آذربایجان غربی و شرقی، قم و مرکزی مشاهده می شود.
سنجش جدایی گزینی فضایی-اقتصادی و ارتباط آن با ساختار فضایی شهر (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
293 - 320
حوزههای تخصصی:
یکی از زمینه های بروز پدیده جدایی گزینی در سطح شهرها، تمایزهای اقتصادی است که در اثر تخصیص ناعادلانه منابع، فرصت ها و خدمات شکل می گیرد. جدایی گزینی شهری، مانعی بزرگ برای تحقق شهری فراگیر، منسجم و یک پارچه است. پیامدهای مرتبط با جدایی گزینی فضایی نه تنها متوجه خانواده های ضعیف می شود؛ بلکه همه شهروندان و ساختار فضایی شهرها را تحت تأثیر قرار خواهد داد. ازاین رو، مطالعه ارتباط بین جدایی گزینی و ساختار فضایی شهر از اقداماتی است که باعث دستیابی به مدیریت شهری کارآمد و حکم روایی مطلوب شهری می شود. بنابراین، هدف اصلی این پژوهش، سنجش جدایی گزینی فضایی-اقتصادی کلان شهر تهران است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی–تحلیلی است. نتایج پژوهش حاکی از شکل گیری الگوی متمرکز ساختار فضایی و جداشدگی متوسط تا شدید برخورداری از شاخص های اقتصادی در مناطق شهر تهران است، به نحوی که میزان Z-Score توزیع فضایی شاخص ها بیشتر از مقدار 1.65 و میزان آنتروپی و جداشدگی فضایی شاخص ها اغلب بیشتر از 0.6 است. همچنین، نتایج نشان می دهد که بیشترین میزان ضریب رگرسیونی بین آنتروپی جمعیت و توزیع فضایی شاخص های اقتصادی مربوط به مناطق شمالی و مرکزی شهر تهران و کمترین میزان این ضریب مربوط به مناطق جنوب شرقی و جنوب شهر است و بین توزیع فضایی جمعیت و شاخص های اقتصادی در کلان شهر تهران روندی شمالی–جنوبی و شرقی–غربی برقرار است که باعث نوعی جدایی گزینی فضایی و تمرکزگرایی در دو محور مرکزی و شمالی شهر شده است. ازاین رو، ارزیابی روند جدایی گزینی فضایی-اقتصادی کلان شهر تهران طی سال های آتی و شناسایی سایر عوامل زمینه ای دیگر که به نوعی نقش به سزایی در جدایی گزینی اقتصادی این شهر دارند، به عنوان راهبردهای کلیدی تبیین و تحلیل جدایی گزینی فضایی کلان شهر تهران مطرح می شوند.
بررسی فرسایش کناری رودخانه دره رود و طبقه بندی آن با استفاده از مدل راسگن (مطالعه موردی: شهرستان هوراند -آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
101 - 128
حوزههای تخصصی:
فرسایش کناره ای رودخانه به یک روند هیدرولیکی مرتبط می شود که در تحت آن نیروی کششی حاصل از جریان موجب جدا شدن ذرات خاک کناره می گردد. تغییرات مجرای رودخانه، فرسایش کناره ای و رسوب گذاری کناره ای، فرآیندهای طبیعی رودخانه های آبرفتی هستند که باعث تخریب زمین های کشاورزی اطراف و خسارت به تأسیسات انسانی اطراف رودخانه می شود. در این پژوهش از مدل راسگن (سطح 1 و سطح 2 و سطح 3) جهت ارزیابی وضعیت رودخانه دره رود به منظور اندازه گیری میزان فرسایش کناره ای و از سطح یک برای مشخص نمودن نوع مجرا پس از به دست آوردن شیب رودخانه دره رود در محدوده موردمطالعه استفاده شده است. با توجه به شیب های به دست آمده از مقاطع مختلف و مشاهدات میدانی از سطح مقطع و پلان رودخانه در مطالعات میدانی و باملاحظه طبقه بندی رودخانه ها بر اساس شیب های مختلف در طبقه بندی اولیه و سطح 1 راسگن، مقاطع موردنظر در گروهB وA قرار گرفتند. در این پژوهش 6 مقطع از روستای گاولان تا روستای لقان به طول 5 کیلومتر انتخاب شده است. پس از مشخص نمودن طبقه بندی رودخانه در سطح یک و دو راسگن، شرایط رودخانه دره رود و بازه های آن، از مجموع امتیازهای به دست آمده در سطح سوم راسگن از مجموع امتیازهای به دست آمده در سطح سوم راسگن، در منطقه موردمطالعه، بازه 2 و 5 و 6 هر سه از گروه تیپ 4B، به ترتیب با مجموع امتیازهای 91 و85 و 111 و گروه تیپ 4A با امتیاز 87 در وضیعت ضعیف ناپایدار قرار می گیرند. بازه1 و3 از گروه تیپ 4A، به ترتیب با مجموع امتیازهای 91 و 87 در وضعیت خوب و پایدار قرارگرفته دارند. درواقع طبقه بندی رودخانه دره رود در محدوده موردمطالعه بر اساس سیستم طبقه بندی سطح یک، دو و سه راسگن، یک ارزیابی منطقی است که اطلاعات ریزتر و دقیق تری را برای کاربردهای مدیریتی فراهم می کند.
The Impacts of Afghanistan’s Imbroglio on the Interests and Connectivity of Pakistan with Central Asia(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
220 - 236
حوزههای تخصصی:
The decades-long imbroglio in Afghanistan has negative impacts on both the domestic and foreign affairs of Pakistan. Along with other economic, political and strategic impacts, it also negatively impacts the interests and connectivity with energy-rich Central Asian Republics. The primary objective of this study is to explore the impacts of Afghanistan’s issue on Pakistan’s engagement in Central Asia. The imbroglio is impacting Pakistan's engagement with Central Asia in two ways. First, Afghanistan is located on the crossroad; all the shortest routes connecting Pakistan with Central Asia cross through its territory. Therefore, the insecurity in the country made it unconducive for any connectivity project. Trans-Afghan railway project, TAPI, TAP-500, CASA-1000, and many other projects between the two regions are still a dream. Second, the Afghan policy of Pakistan to support the Taliban was not liked by the CARs. It has also negatively impacted Pakistan's engagement with them. This study is based on the Complex Interdependence Theory, which helps to understand why, despite these problems and differences, Pakistan and CARs are cooperating and working together.
Is Iran's Approach to Missile Technology a Deterrent Mechanism or a Severe Threat to Regional and Supra-Regional Security?(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
1 - 19
حوزههای تخصصی:
Maintaining security, dealing with threats, and having military power to realize these things are the main concerns of countries that have security concerns. Therefore, strengthening internal power and improving the level of defense is one of the basic priorities of the government's policies. As a country with geostrategic, geopolitical and geoeconomic positions, Iran is facing important security challenges at the national, regional, and transnational levels, especially after the Islamic Revolution of 1979. The country has been at the heart of US political considerations due to Iran's political approach as a regional power in the Middle East. Iran has continuously faced serious challenges, especially from the US and Israel, and as a result, it has paid special attention to preventing possible threats from overcoming the dangers. For the national security of the country, Iranian policy makers have identified threats to national security and are trying to take measures to avoid risks. The development of military technology is defined as a key deterrent mechanism against security threats.This article analyzes the impact of the evolution of missile technology on Iran's defense-security strategy. The descriptive and analytical method is used in this article and the geopolitical and geostrategic threats against Iran are discussed. Next, Iran's defense strategy and defense policy are analyzed, then defense diplomacy and deterrence strategy are examined. The main purpose of the article is to explain Iran's goals in developing missile technology. This technology aims to create a deterrent mechanism against threats to regional and extra-regional security.
بررسی ادراک گردشگران شهری از زیبایی شناسی عینی نمای برج های بلندمرتبه مسکونی (نمونه موردی: منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
139 - 157
حوزههای تخصصی:
امروزه مفاهیم زیبایی شناسی متعددی در زمینه نمای برج ها ازطریق مد به گردشگران تحمیل شده است؛ مانند سبک های قدرت نمای رومی و نئوکلاسیک. این بناها به جاى انتقال معنا تنها به ابزار مصرف و تکرار مد در جامعه تبدیل شده اند. این بازتولید مد بدون توجه به اصول معمارى کلاسیک و نئوکلاسیک اروپا و فقط اخذ عناصر ظاهرى آن، ازقبیل ستون و مجسمه آن هم نه طبق معیارهاى این معمارى؛ بلکه گاهی با تغییر آن همراه بوده و تنها سیماى معمارى مد را به نمایش گذاشته است. به علاوه برای سلیقه گردشگران شهری مراتب سنجشی در این زمینه پیش بینی نشده است. هدف از نگارش این مقاله، مقایسه تطبیقی عواملی است که در ادراک زیبایی شناسی عینی گردشگران از نمای برج های بلند مرتبه مسکونی نقش دارند. نوع تحقیق در این پژوهش، کاربردی است. روش تحقیق در این پژوهش، کیفی بوده و براساس رویکرد توصیفی تحلیلی و قیاسی انجام شده است. به منظور جمع آوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در سیر تحلیل داده ها، از نرم افزار اطلس تی استفاده شده است. نتایج این تحقق مشتمل بر دو بخش است. در بخش اول، مؤلفه هایی یافت شده اند که افراد بیشتری به آن ها اشاره کرده اند و همچنین اشتراک بیشتری را بین برج ها داشته اند که در این بین، به عنوان مؤلفه ای با بالاترین اشتراک و تأثیر، مؤلفه «تنوع بالای شکلی» مشاهده می شود. بخش دوم نتیجه گیری نیز ناظر بر هم بستگی مؤلفه های زیبایی شناسی عینی در نمای برج ها برداشت شده است.
ایران در چهارراهی به نام آسیای مرکزی (مطالعه موردی: فرصت های آینده نزدیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۵
143 - 168
حوزههای تخصصی:
روابطِ میان جمهوری اسلامی ایران و کشورهای آسیای مرکزی، که به دنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از جایگاهی روزافزون در معادلات بین المللی و مناسبات منطقه ای برخوردار گشته اند از آن نظر اهمیت فراوانی دارد که به صورت بالقوه منبع تهدیدها و فرصت های فراوان برای ایران است. سیاست خارجی ایران در این منطقه، از یک سو بر پایه عوامل همگرایی در حوزه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، از فرصت ها و زمینه های نفوذ و همکاری، برخوردار بوده است و از سوی دیگر با توجه به عوامل واگرایی با چالش ها و تهدیداتی مواجه بوده که برآیند این امر، همواره بر جهت گیری سیاست خارجی ایران در منطقه آسیای مرکزی، تأثیر داشته است. جمهوری اسلامی ایران به سبب ویژگی های منحصربه فردی که در منطقه خاورمیانه دارد، نیازمند آن است تا همواره مراودات خود با کشورها همسایه و منطقه های هم جوار را گسترش دهد. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سال های آینده در آسیای مرکزی، سیاستی با هزینه های بالا خواهد بود. زیرا در شرایطی که دیگر دولت ها دغدغه های امنیتی جمهوری اسلامی را تجدیدنظرطلبی ارزیابی می کنند، و مبنای مقابله با آن را دارند، جمهوری اسلامی مجبور خواهد شد که هزینه های بسیار بیشتری برای سیاست های خود پرداخت کند. اساسا پرهزینه کردن سیاست های منطقه ای ایران می تواند یکی از اهداف رقبا و دشمنان منطقه ای و فرامنطقه ای آن باشد. به همین جهت، مهم و ضروری است که به مساله ایران و نقش آن در آسیای مرکزی بیشتر از پیش توجه کرد. لذا، پژوهش حاضر مسیر و تحلیلی بر این مبحث مهم و ضروری است. بر پایه چنین مفروضی، به منظور شناسایی و تبیینِ هویتِ سیاست خارجی در منطقه آسیای مرکزی سوال اصلی پژوهش این است که: «سیاست خارجی ایران در منطقه آسیای مرکزی در چه ابعادی موفق و در کدام یک از آن ها ناکام بوده است؟» در پاسخ به این پژوهش این فرضیه مطرح است که «عدم وجود سیاست خارجی چندوجهی (منعطف) با درنظرگرفتن سهمِ هرکدام از بخش های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در موفقیت ها و ناکامی های سیاست خارجی ایران در آسیای مرکزی تأثیرگذار بوده است». روش انجام این پژوهش، کیفی از نوع توصیفی-تحلیلی است و داده های آن از طریق مطالعات کتابخانه ای اسنادی گردآوری و در چارچوب سیاست خارجی، بررسی و تحلیل شده اند.
بررسی نقش کلانشهرها در جهت اصلاح فضاهای تک جنسیتی با رویکرد ارتقا کیفیت زندگی زنان (مطالعه موردی منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۳
25 - 46
حوزههای تخصصی:
فضای شهری فقط دارای ابعاد کالبدی(فیزیکی) نیست، بلکه به روابط دارای جنبه ها ی اجتماعی و سمبولیکی است که خصوصا جنسیتی موجود در ساختار اجتماعی وابسته است. هدف پژوهش بررسی نقش کلانشهرها در جهت اصلاح فضاهای تک جنسیتی با رویکرد ارتقا کیفیت زندگی زنان در منطقه 22 کلان شهر تهران است . در این پژوهش با تأکید بر حضور مؤثر زنان تلاش شده است میزان مطلوبیت فضاهای شهری جهت حضور زنان در منطقه مذکور با توجه به تعداد بالای آنان نسبت به مردان مورد بررسی قرار گیرد.سوال پژوهش آن است که آیا فضاهای عمومی در منطقه 22 شهر تهران از دیدگاه عدالت جنسیتی ،مطلوب می باشد؟ تحقیق حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است و در این پژوهش به منظور جمع آوری اطلاعات از روش ها ی تحقیق کیفی و کمی(پیمایش و پرسشنامه محقق ساخته) در ارتباط با موضوع و اهداف تحقیق استفاده شده است و همچنین استفاده از منابع کتابخانه ای و مقاله ها ی مرتبط با موضوع تحقیق استفاده شده است. جهت پایایی سوالات پرسشنامه نیز از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده است. همچنین در این تحقیق، روابط بین متغیرهای پژوهش از طریق آماره ها ی توصیفی(جداول فراوانی، نمودارها و... ) و استنباطی در قالب نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار می گیرد. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل فرضیات از مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از تحلیل AMOS استفاده شده است نتایج یافته ها ی تحقیق نشان می دهد که، اجتماع پذیری با T=2/615 ,r=0/167, P<0/05 بر کیفیت شرایط کالبدی تاثیر داشته و از طریق آن باT=2/429 , r=0/15, P<0/01 بر حس تعلق زنان در جهت اصلاح فضاهای تک جنسیتی منطقه 22 تاثیر غیر مستقیم دارد. از سویی دیگر مشخص شد متغیر اجتماع پذیری با T=3/633 ,r=0/206, P<0/01 بر حس تعلق زنان در جهت اصلاح فضاهای تک جنسیتی منطقه 22 تاثیر مستقیم دارد. بنا براین ایجاد فضاهای عمومی در منطقه مورد مطالعه برای بانوان برای رشد خلاقیت در کنار افزایش کیفیت فضا ها ی مورد استفاده بانوان برای رسیدن به عدالت جنسیتی در فضای شهری به منظور بهبود محیط ها ی انسانی در شهر و حضور موثر زنان در تولید و بازتولید فرهنگ شهری از جمله پیشنهادات این پژوهش است.
آمایش بنیادین؛ تحلیل گفتمانی تمایزات، تفاوت و تشابهات آن با آمایش متعارف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جلب مشارکت نخبگانی برای گفتمان آمایشی از جمله موضوعاتی است که می تواند به هم اندیشی تخصصی برای ارائه یک الگوی مشارکتی از یک سو و تبیین مدل آمایشی مناسب برای کشور از سوی دیگر منجر شود. در همین زمینه آمایش بنیادین در برابر آمایش متعارف از جمله چارچوب ها و مفاهیمی است که همواره نیازمند تحلیل گفتمانی است تا به یک الگوی نهایی تکامل پیدا کند. هدف از نوشتار حاضر نیز طرح مباحثی است که از طریق آن بستر هم اندیشی و تحلیل گفتمانی در مورد تمایزات، تفاوت ها و تشابهات آمایش بنیادین در مقابل آمایش متعارف فراهم شود. به نظر می رسد در این تحلیل گفتمانی علاوه بر تبیین ابعاد مختلف آمایش بنیادین بتوان در جهت هرچه پربارتر کردن آن گام برداشت. در این مقاله ابتدا ابعاد مختلف آمایش بنیادین بررسی شده است و با تبیین ویژگی های مختلف آن سعی شده با بیان مهم ترین وجه تمایز، تفاوت و تشابه آن با آمایش متعارف تحلیل شود. از مهم ترین وجه تمایز رویکرد آمایش بنیادین می توان به حاکمیت ارزش های اسلامی و به ویژه نگاه به انسان است که می تواند سایر مولفه های آمایشی از جمله فعالیت، محیط انسانی، محیط طبیعی و در کل فضای جغرافیای را تحت تاثیر قرار دهد. از مهم ترین وجه تفاوت آمایش بنیادین نیز همین رویکرد یعنی نگاه انسانی به آمایش بنیادین در برابر نگاه آمایش متعارف است. در عین حال در جنبه های زیادی دو رویکرد آمایش بنیادین و آمایش متعارف دارای وجه تشابه های زیادی هستند که می تواند برای نهایی کردن آمایش بنیادین مورد استناد قرار گیرد.
بررسی کارایی مدل SWMM در شبیه سازی و ارزیابی ظرفیت کانال های شهری کلات نادری جهت عبور جریان های سیلابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
56 - 74
حوزههای تخصصی:
توسعه شهری و صنعتی شدن جوامع و همچنین عدم وجود سیستم زهکشی مناسب و نابسامانی کانال ها و مسیل ها تأثیرات نامطلوبی بر حوزه های شهری داشته و سبب آبگرفتگی معابر سطح شهر و ایجاد سیلاب می گردد. در این تحقیق که در منطقه ای از شهر کلات انجام شد، ابتدا مشخصات فیزیکی حوزه (مساحت، شیب، عرض معادل، درصد مناطق نفوذناپذیر و سایر پارامترها) برآورد و پس از تعیین سرعت متوسط آب، زمان تمرکز منطقه موردمطالعه با توجه به طول بزرگ ترین آبگذر تعیین گردید. سپس با استفاده از پارامترهای بارندگی همچون شدت- مدت- فراوانی و توزیع زمانی و مکانی بارش مدل مذکور برای دوره بازگشت های مختلف شبیه سازی، آنالیز حساسیت و ارزیابی گردید. با انجام آنالیز حساسیت مشخص شد از بین 8 پارامتر استفاده شده بیشترین تأثیر را درصد مناطق نفوذناپذیر روی میزان دبی اوج دارد. برای واسنجی و ارزیابی مدل از 5 واقعه اندازه گیری شده استفاده شد و نتایج آن با دبی محاسبه شده توسط مدل مقایسه شد. سه واقعه برای واسنجی مدل استفاده شد و جهت تجزیه وتحلیل نتایج از عوامل معیار Nash،RMSE ،BIAS% و KGE استفاده گردید. نتایج حاصل از واسنجی مدل نشان داد که شبیه سازی سه واقعه انتخاب شده انطباق خوبی بین رواناب شبیه سازی شده و مشاهده ای وجود دارد که مقدار NS برای وقایع بیشتر از 0.5 می باشد. دو واقعه نیز برای ارزیابی مدل استفاده شد و جهت تجزیه وتحلیل نتایج از عوامل معیار ذکر شده در مرحله واسنجی استفاده شد. همچنین مقادیر RMSE برای وقایع شبیه سازی حاصل از واسنجی مدل SWMM به ترتیب برابر 0.01، 0.003 و0.01 مترمکعب بر ثانیه و برای وقایع شبیه سازی حاصل از ارزیابی مدل 0.04،0.04 مترمکعب بر ثانیه شد که نشان دهنده ی نتایج قابل قبول مدل است. درنتیجه می توان گفت انطباق خوبی بین رواناب شبیه سازی شده و مشاهده ای وجود دارد و این موضوع نشان می دهد که مدل SWMM دقت موردنیاز برای شبیه سازی رواناب شهری را دارد و می توان از این مدل برای طرح های مدیریت رواناب شهری و طراحی شبکه زهکشی رواناب شهری با تعیین اثرات مهم ترین پارامترهای تأثیرگذار بر میزان رواناب شهری در منطقه موردمطالعه استفاده نمود. با توجه به اینکه حوزه آبخیز بالادست منطقه مطالعاتی نفوذپذیری مناسبی داشته و همچنین وسعت زیادی ندارد کانال ها برای دوره بازگشت های 2 تا 50 ساله دارای ابعاد مناسب هستند.
موانع کلیدی رشد تولید زعفران در روستاهای شهرستان قائنات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
17 - 31
حوزههای تخصصی:
زعفران به عنوان یکی از محصولات بخش کشاورزی که از یک سو انطباق حداکثری با شرایط اقلیمی و ظرفیت منابع آب ایران و از سوی دیگر، نقش مهمی در ارزآوری و بالابردن توان صادراتی کشور در گروه کالاهای غیرنفتی دارد، محصولی راهبردی به شمار می رود. با توجه به اینکه درآمدزایی آن برای خانوارهای بهره بردار نیز قابل توجه و بی بدیل است، یک محصول کلیدی برای اقتصاد نواحی روستایی به شمار می رود. در استان خراسان جنوبی، منطقه شرقی کشور که از کانون های مهم تولید این محصول به شمار می رود، شناخت و بررسی موانع کلیدی رشد تولید زعفران در روستاهای آن، یک ضرورت مطالعاتی است. بنابراین در این پژوهش با توجه به محدودیت ها و موانع تولید محصول زعفران به بررسی موانع کلیدی رشد تولید زعفران در روستاهای شهرستان قائنات پرداخته می شود. قلمرو جغرافیایی شهرستان قائنات به عنوان محدوده مورد مطالعه انتخاب شد که با 40 نفر از خبرگان و کارشناسان آن با روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه اقدام به جمع آوری داده ها شد. برای تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل خاکستری (GRA) استفاده شد. در نهایت نتایج رتبه بندی موانع کلیدی رشد تولید زعفران در روستاهای شهرستان قائنات حاکی از آن است که عامل اقتصادی در اولویت نخست با وزن 0/71 و عوامل سیاسی، فنی، مدیریتی، حمایتی و فردی با وزن های 0/63، 0/54، 0/52، 0/41 و 0/36 در رتبه های دو تا ششم قرار گرفته اند. پیشنهاد می گردد که دولت با تنظیم سیاست هایی در زمینه محدود سازی دست دلالان، تسهیل دسترسی بهره برداران به نهاده های تولید و کمک به بازاریابی داخلی و خارجی محصول، کشاورزان منطقه را ترغیب به کشت زعفران نماید.