مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
آبخوان
حوزههای تخصصی:
در سی سال گذشته افزایش رو به رشد جمعیت در کشور و توسعه سطوح زیر کشت کشاورزی از یک سو و استحصال آب از منابع زیرزمینی از سوی دیگر، موجب برداشت بی رویه از منابع آب شیرین زیرزمینی شده است؛ به طوری که سفره های آب زیرزمینی غالبا دچار بیلان منفی شده اند. در منطقه مورد مطالعه (دشت های بوچیر و حمیران) بهره برداری بی رویه از منابع آب زیرزمینی، نه تنها باعث افت سطح آب زیرزمینی، بلکه هجوم آب شور به آبخوان محدوده آب شیرین این دشت را نیز در پی داشته است. ادامه چنین روندی موجب بروز مشکلات زیست - محیطی، از قبیل شور شدن کامل آبخوان، خشک شدن آب چاههای دشت و از دست رفتن سرمایه های عظیم مالی و بروز مسایل عمده اجتماعی در آینده خواهد شد.بررسی آمار و اطلاعات وضعیت کمی و کیفی آب دشت مذکور و تجزیه و تحلیل آن و ترسیم نقشه های TDS و EC نشان می دهد که بیشتر مساحت دشت وضعیت بسیار بحرانی دارد که باید با ارایه راهکارهای مدیریتی، خصوصا مدیریت منابع سطحی این مشکل را کاهش داد.فعالیت های مخاطره آمیز انسانی در دشت با استفاده از روش AHP بررسی شده و مهمترین عامل تاثیرگذار منفی بر روی آبخوان دشت - اعم از کیفی و کمی - فعالیت های انسانی در امر کشاورزی و استحصال آب شرب بوده است که با استفاده از روش مقایسه های دو به دو (Pair wise comparisons) تحت عنوان فرآیند سلسله مراتب تحلیلی AHP، (Analytical Hierarchy process) شناسایی و رتبه بندی شده است.
بررسی وضعیت کمّی و کیفی منابع آب زیرزمینی (مورد شناسی: دشت جوین، استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل کاهش بارندگی، حفر تعداد زیاد چاههای عمیق در سالهای اخیر و برداشت بیش از حد مجاز از منابع آب زیرزمینی در دشتها و عدم توجه به مقوله آبخوانداری و انجام تغذیه مصنوعی، توجه بیشتر به آبهای زیرزمینی امری اجتنابناپذیر و مهم محسوب میگردد، و بررسی وضعیت کمّی و کیفی سفرههای آب زیرزمینی از جمله این امور است. در این مقاله تغییرات کمّی و کیفی سفره به منظور تغذیه و تخلیه در تعدادی از پیزومترهای دشت حاصلخیز جوین در استان خراسان رضوی بررسی گردید. ابتدا آمار دادههای سطح ایستابی در 50 پیزومتر به صورت کمّی و در 60 پیزومتر به صورت کیفی به عنوان پیزومترهای منتخب تهیه شد و آزمونهای کفایت و همگنی دادهها انجام گردید. سپس بازسازی دادههای ناقص انجام شد و در نهایت دادهها در پایه مشترک آماری 12 ساله 1386-1374استخراج و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. هدف این مقاله، تعیین نقشههای کمّی و کیفی آبهای زیرزمینی از روی متغیر دادههای سطح ایستابی به روش میانیابی نزدیکترین همسایه (ID) با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) است؛ به طوری که براساس نتایج ترسیم هیدروگراف واحد سالانه دشت جوین به طور میانگین سطح آب زیرزمینی از سالهای 1375-1374 تا سال آبی 1386-1385 افتی معادل 10 متر را نشان میدهد. همچنین هیدروگراف واحد سالانه دشت جوین و سه دوره افت شدید سطح ایستابی، از سال آماری 74 تا 77 از 07/53 به 09/54 متر، وضعیت تقریباً نرمالی از افت را در جوین نشان میدهد، اما از سال آماری 1377 به بعد تا سال 1382 رقم افت از 09/ 54 به 5/58 متر رسیده، یعنی نزدیک به 5/4 متر افت طی 4 سال آبی نمایان را میسازد. با توجه به نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادههای کمّی و کیفی به روش میانیابی نزدیکترین همسایه و ترسیم نقشههای کیفی و هم افت، پارامترهای کیفی میانیابی شده نیز در برخی مناطق بحرانی و کاهش شدید کیفیت این آبخوان را نشان میدهند.
بررسی کمی و کیفی منابع آب زیرزمینی در دشت پریشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل خشکسالی ها،و بهره وری از منابع زیرزمینی اهمیت و توجه بیشتر به منابع آب زیرزمینی امری اجتناب ناپذیر و بررسی وضعیت کمی و کیفی منابع آب زیرزمینی امری مهم محسوب می گردد. در این تحقیق به بررسی وضعیت کمی و کیفی و رفتار آب زیرزمینی در دشت پریشان بعنوان یکی مهمترین مراکز کشاورزی استان فارس، پرداخته شده است. لذا بدین منظور آمار داده های کمی و کیفی آب زیرزمینی در بازه زمانی 1382 تا1390 استخراج گردید و نقشه های کمی و کیفی آب های زیرزمینی از روی متغیر داده های چاههای پیزومتری به روش میان یابی نزدیکترین همسایه (IDW) با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین به منظور برآورد شدت و مدت خشکسالی اقلیمی از شاخص استاندارد بارش(SPI) و جهت بررسی روند افت سطح آب زیرزمینی از هیدروگراف چاه های پیزومتری موجود در دشت پریشان استفاده گردید. براساس نتایج بدست آمده از هیدروگراف سالانه دشت پریشان، به طور میانگین سطح آب زیرزمینی از سال 1382 تا 1390 افتی معادل 25/6 مترداشته است. همچنین هیدروگراف سالانه دشت سه دوره نوسان سطح ایستابی رادر سال 82 تا 83 (افزایش سطح ایستابی حدود 03/2 متر)، 83 تا 89 (کاهش سطح ایستابی 93/7 متر) و 89 تا 90 (افزایش سطح ایستابی 26/0 متر) تجربه کرده است.
مدیریت منابع آب های زیرزمینی دشت مهران از طریق تعیین حجم و میزان بهره برداری از آن
حوزههای تخصصی:
مدیریت منابع آب بویژه آب های زیرزمینی، در مناطق خشک و نیمه خشک از اهمیت خاصی برخوردار است. عوامل مختلف طبیعی و انسانی در چند دهه اخیر باعث ایجاد شرایط بحرانی و افت سطح آب زیرزمینی در بیشتر مناطق کشور شده است. در این تحقیق نوسانات سطح آب زیرزمینی دشت مهران در استان ایلام طی دوره آماری 13 سال (از سال آبی 77-76 تا 89-88) با استفاده از هیدروگراف واحد مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین حجم ذخیره آبخوان، میزان تخلیه و بهره برداری از این آبخوان آبرفتی تعیین گردید. برای انجام این تحقیق از گزارشات هواشناسی، هیدرولوژی و هیدروژئولوژی و همچنین داده ها و اطلاعات مربوط به چاههای بهره برداری و پیزومتری و بازدید صحرایی استفاده شد. بعد از تهیه داده ها و اطلاعات در سیستم اطلاعات جغرافیایی اقدام به تهیه نقشه های عمق آب، ضخامت آبخوان، تراز آب و تغییرات تراز گردید. نتایج تحقیق نشان داد که در دوره آماری مذکور میزان افت تراز آب زیرزمینی از خیز تراز آن بیشتر بوده و تراز آب زیرزمینی83/10 متر افت داشته است که میزان متوسط افت سالانه دشت مهران حدود 77/0 متر بوده است. همچنین حجم ذخیره آبخوان و میزان بهره برداری از آن به ترتیب 577 و 44 میلیون متر مکعب برآورد گردید.
بررسی عوامل مؤثر در افت فشار داده های هیدرولیکی جلگه گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جلگه گیلان منفی شدن افت فشار، به ویژه در زمان برداشت زیاد، یکی از مسائل هیدرولیکی منطقه است. تحلیل نتایج آزمایش پمپاژ، در مواردی ضرایب افت فشار در شبکه جدار یا در آبخوان را نشان می دهد. برای بررسی علل، اطلاعات ششصد حلقه چاه عمیق مورد بررسی قرار گرفته است. تحلیل نتایج پمپاژ که به روش افت پله ای پمپاژ شده بودند، شاخصی برای طبقه بندی در سه گروه کلی تعیین شد. در گروه اول، ضرایب افت فشار در شبکه جدار و در آبخوان هر دو مثبت بوده و در گروه دوم، ضریب افت فشار در شبکه جدار مثبت ولی در آبخوان منفی و درنهایت در گروه سوم، ضریب افت فشار در شبکه جدار منفی ولی در آبخوان مثبت بوده است. بررسی مشخصه چاه های متعلق به هر گروه و شرایط جغرافیایی و ژئومورفولوژیکی آنها نشان می دهد که چاه های متعلق به گروه اول، در آبخوان های با نفوذپذیری مناسب، پتانسیل خوب و با کیفیت مطلوب حفر شده اند. در حالی که چاه های گروه دوم، در آبخوان های با نفوذپذیری کم، پتانسیل ضعیف یا در آبخوان های گروه اول اما باکیفیت نامطلوب حفر شده اند و سرانجام چاه های گروه سوم، در آبخوان های با نفوذپذیری مناسب و با کیفیت مطلوب حفر شده اند.
بررسی نقش هیدرومورفولوژیکی حوضة آبریز رودخانة گاوی در تغذیة سفرة آب زیرزمینی دشت مهران با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آب زیرزمینی که بخشی از چرخة آب را تشکیل می دهد، منبع قابل اطمینانی برای تأمین آب مورد نیاز انسان محسوب می شود؛ اما این پدیده بر خلاف بسیاری از پدیده های دیگر، برگشت پذیر نیست. منطقة مورد مطالعه شامل آبخوان دشت مهران در محدودة حوضة آبریز رودخانة گاوی از حوضه های آبریز مرزی غرب کشور در جنوب استان ایلام می باشد. این رودخانه تنها منبع تأمین کنندة آب های زیرزمینی دشت مهران بوده که از ارتفاعات کبیرکوه سرچشمه می گیرد و پس از عبور از تنگ باجک، وارد دشت مهران شده و سبب تغذیة آبخوان آبرفتی دشت می شود. مطالعة حاضر با هدفِ شناخت و تبیین عوامل ژئومورفولوژی دشت و ارتباط آن ها با منابع آب زیرزمینی و نیز تهیة نقشه های کاربردی درجهتِ شناخت و مدیریت محیط در این آبخوان، تدوین شده است. روش استفاده شده در این پژوهش، روش میدانی و تحلیل آماری است . از روش درون یابی برای بررسی ژئومورفولوژی منطقه و ارتباط آن با آب های زیرزمینی دشت و ترسیم نقشه ها و از روش همبستگی اسپیرمن به منظورِ بررسی ارتباط بین اشکال ژئومورفولوژی با پارامتر های منابع آب استفاده شده است. نتایج نشان دهندة این است که بین مخروط افکنه، مسیل، تپه ها و دیگر اشکال ژئومورفولوژی با منابع آب زیرزمینی، در سطح 99% رابطة معنادار وجود داشته است. به منظورِ بررسی وضعیت کیفی آب زیرزمینی دشت مهران، از نقشة هدایت الکتریکی ( EC ) استفاده شده است. نتایج به دست آمده بیانگر این است که کیفیت آب زیرزمینی در مناطق مختلف دشت، به دلیلِ تنوع سازنده ها و ساختار های زمین شناسی، متفاوت اند. حداقل میزان هدایت الکتریکی یا ( Ec ) از حاشیه های جنوبی و شرقی دشت، به سمتِ غرب و شمال غرب افزایش یافته و در بخش های شرقی و جنوب شرقی دشت مقدار pH آب کمتر از 7 و اسیدی بوده است.
ارزیابی آسیب پذیری آب های زیرزمینی آبخوان دشت عجب شیر به منظور پیشگیری از خطرات آلودگی و اعمال مدیریت بهینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
53 - 66
حوزههای تخصصی:
منابع آب زیرزمینی دارای اهمیت فراوانی به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک می باشد. ارزیابی پتانسیل آسیب پذیری این منابع جهت پیش گیری از آلودگی و حفاظت آن ها جزو اولویت های سازمان های زیست محیطی محسوب می شود. دشت عجب شیر در استان آذربایجان شرقی و در شمال غرب ایران واقع شده است. تحقیق حاضر با هدف تهیه نقشه های آسیب پذیری ذاتی آبخوان دشت عجب شیر با استفاده از روش های DRASTIC و GODS انجام یافته است. پارامترهای مدل دراستیک شامل عمق سطح ایستابی، تغذیه ی خالص، محیط آبخوان، محیط خاک، توپوگرافی، محیط غیراشباع و هدایت هیدرولیکی آبخوان هستند. در مدل GODS نیز از چهار پارامتر نوع آبخوان، منطقه غیر اشباع، عمق آب زیرزمینی و نوع خاک استفاده می شود. تهیه لایه های هر مدل و رتبه بندی و وزن دهی آن ها در محیط نرم افزار ArcGIS انجام یافته است. سپس نقشه های آسیب پذیری از هم پوشانی این لایه ها تهیه شده است. در مدل دراستیک، منطقه مورد مطالعه در چهار طبقه آسیب پذیری خیلی کم (48/13 درصد)، کم (43/55 درصد)، متوسط تا کم (69/28 درصد) و متوسط تا زیاد (08/3 درصد) تقسیم شده است. مدل GODS منطقه را در سه طبقه آسیب پذیری کم (36/43 درصد)، متوسط (42/52 درصد) و زیاد (21/4 درصد) تقسیم نموده است. به طور کلی آسیب پذیری سطح عمده ای از آبخوان در هر دو روش کم و متوسط ارزیابی شده است، در حالی که بیشترین آسیب پذیری در هر دو روش سطح بسیار کوچکی از منطقه را پوشش داده است.
سندرم بزه دیدگی زیست محیطی: پاسخی به چرایی ارتکاب رفتارهای آسیب رسان به منابع آب زیرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باوجود افزایش چشمگیر جرایم علیه منابع آب زیرزمینی در چند دهه گذشته، قربانیان این جرایم جزئی عادی از زندگی مدرن تلقّی شده و شاهد پدیده سندرم بزه دیدگی زیست محیطی هستیم. در همین راستا، پژوهش پیش رو با هدف یافتن چرایی تبدیل بزه دیدگی منابع آبی زیرزمینی به اتّفاقی عادی نگاشته شده است. چرا که، یافتن هرگونه راه حلّی برای مبارزه با سندرم بزه دیدگی منابع آبی زیرزمینی و تخصیص امکانات نظام عدالت کیفری برای غلبه بر جرایم و انحرافات علیه آنها در گام نخست نیازمند شناسایی دلایل ارتکاب رفتارهای آسیب رسان می باشد. این مقاله با بهره مندی از دستاوردهای دانش جرم شناسی انتقادی زیست محیطی، به این نتیجه دست یافت که اولاً، در بسیاری از موارد جامعه هراسی از آسیب های جرایم نامرئی سبز نداشته و خود را قربانی بزهکاران یقه سبز نمی داند. ثانیاً، عملکرد ناکافی نظام عدالت کیفری و سیاست های سبزشویی صاحبان صنایع نقش چشمگیری در شکل گیری حاشیه ای امن برای مرتکبان این جرایم دارند.
حقوق آبخوان های فرامرزی در پرتو طرح کمیسیون حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۰ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
1073 - 1094
حوزههای تخصصی:
طی چندین دهه گذشته، منابع آبی زیرزمینی و آبخوان ها به طور فزاینده ای در معرض بهره برداری و آلودگی قرار داشته اند. این در حالی است که نه در سطح مدیریتی و نه در سطح آکادمیک حقوق بین الملل، منابع آبی زیرزمینی مورد توجه چندانی قرار نگرفته اند. تعداد موافقت نامه هایی که برای مدیریت آبخوان ها منعقد شده اند، انگشت شمارند. هرچند تدوین حقوق آب های زیرزمینی از میانه قرن بیستم و از سوی انجمن حقوق بین الملل به عنوان ارائه چارچوبی آکادمیک آغاز شد، در تمامی تلاش های صورت گرفته، منابع زیرزمینی هویتی مستقل برای خود نداشتند و به عنوان موضوعی فرعی در کنار آب های سطحی مانند رودخانه و دریاچه ها قرار می گرفتند؛ تا آنکه کمیسیون حقوق بین الملل تصمیم گرفت مستقل از منابع سطحی به بررسی و توسعه حقوق آب های زیرزمینی بپردازد. پیش نویس مواد حقوق آبخوان های فرامرزی اصلی ترین سندی است که به طور مستقیم به وضعیت آبخوان ها می پردازد. ازاین رو، تلاش می شود با ذکر پیشینه ای از نحوه تنظیم پیش نویس، علاوه بر تبیین منابع آبی و آبخوانی در جهان، حقوق مدیریت منابع آبخوانی که مورد توجه کمیسیون بوده است، بررسی شود.
مکان یابی مناطق مناسب جهت تغذیه مصنوع زیرزمینی آبهای دشت شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهره برداری بی رویه از سفره های زیر زمینی دشت شهریار افت سطح آبهای زیر زمینی را در منطقه بوجود آورده است. تغذیه مصنوعی آبخوان ها می تواند حجم مخزن آب زیرزمینی را افزایش و روند افت سطح آن را کاهش و همچنین از پیشروی آب شور و خشک شدن قناتها جلوگیری کند. در این پژوهش سعی شده است با تلفیق سیستم اطلاعات جغرافیایی و منطق بولین ، مناسب ترین عرصه ها را برای تغذیه مصنوعی درمنطقه دشت شهریار شناسایی کرد. بدین منظور، ابتدا هفت عامل شیب ، نفوذپذیری ، ضخامت آبرفت ، قابلیت انتقال ، نواحی هم افت ، کاربری اراضی و هدایت الکتریکی منطقه مورد مطالعه، در محیط GIS آماده سازی و نقشه هرکدام از عوامل تهیه گردید. سپس با استفاده از وزن های اکتسابی هر لایه نقشه های وزن دهی شده عوامل موثر در مکانیابی با همدیگر تلفیق و با روش منطق بولین نقشه نهایی در دو کلاس مناسب و نامناسب تهیه گردید. و در نهایت بهترین مکان برای اجرای تغذیه مصنوعی آبخوان ها در منطقه شناسایی شد. نتایج این تحقیق نشان داد که عرصه های با تناسب بالا جهت اجرای طرح های تغذیه مصنوعی اغلب در شیب کمتر از 3 درصد و نزدیک رودخانه چیتگر قراردارند.
پتانسیل یابی منابع آب زیرزمینی برپایه سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و سنجش از دور (RS) با استفاده از فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) نمونه پژوهش: دشت ناز ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی محیطی دوره ۳۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
103 - 120
حوزههای تخصصی:
شناسایی منابع آب زیرزمینی و تلاش برای حفظ منابع آبی، یکی از اهداف بزرگ کشورهایی است که با مشکل کم آبی مواجه هستند. آب های زیرزمینی طی دهه های اخیر به دلیل برداشت بیش از تغذیه کاهش یافته اند. مدیریت منابع آب زیرزمینی با اکتشاف و بهره برداری متناسب با پتانسیل آبخوان، یکی از مهم ترین راهبردها در این زمینه است. در این پژوهش به منظور پهنه بندی پتانسیل آب زیرزمینی دشت ناز ساری، از عوامل مؤثر بر نفوذپذیری خاک و تغذیه سفره های آب زیرزمینی شامل لایه های زمین شناسی، پوشش گیاهی، شیب، جهت شیب، بارش، دما، ارتفاع، فاصله از گسل، تراکم گسل، فاصله از آبراهه و تراکم آبراهه و فاصله از جاده استفاده شد. به این منظور نخست لایه های اطلاعاتی مورد نیاز در محیط نرم افزار ArcMap 10.3 به صورت لایه رستری تهیه شد؛ سپس هریک از عوامل در بردار وزن به دست آمده از روش ANP ضرب و نقشه پتانسیل یابی منابع آب زیرزمینی منطقه از راه حاصل جمع لایه های نهایی عوامل اقلیمی، هیدرولوژی، زمین شناسی، توپولوژی و زیست محیطی تهیه شد. به منظور اعتبارسنجی نقشه نهایی، منحنی ROC به کار رفت. نتایج نشان داد 35/995 کیلومترمربع از مساحت منطقه پتانسیل زیاد و بسیار زیاد، 76/2549 کیلومترمربع پتانسیل کم و بسیار کم و 17/642 کیلومترمربع پتانسیل متوسط درزمینه منابع آب زیرزمینی دارند؛ همچنین نتیجه 87درصدی منحنی ROC بیان کننده دقت زیاد این روش در تهیه نقشه پتانسیل آب زیرزمینی در محدوده مطالعاتی است. براساس روش ANP نیز، عوامل زمین شناسی و ارتفاع منطقه بیشترین تأثیر را بر پتانسیل یابی منابع آب زیرزمینی در منطقه بررسی شده دارند. بر این مبنا بررسی پتانسیل سفره های آب زیرزمینی و بهره برداری بهینه و متناسب با توان آبخوان برای مدیریت پایدار این منابع ضروری است
محاسبه بیلان آب زیرزمینی دشت ورامین
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
189 - 204
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش نیازهای آبی در نتیجه رشد روزافزون مصرف در بخشهای مختلف شرب، کشاورزی و صنعت لزوم ارائه برنامهریزی مناسب جهت ارائه دستورالعملهای بهرهبرداری از منابع آبی قابل دسترس و موجود از اهمیت بالایی برخوردار میباشد. بر اساس این بررسی و نتیجه گیری از بیلان است که پتانسیل واقعی آبخوان آبرفتی مشخص و بهره برداری مجاز برنامه ریزی می شود. در این راستا اولین گام، تهیه بیلان آب زیرزمینی جهت بهره برداری در شرایط واقعی و آینده می باشد. با توجه به افزایش تعداد چاه های بهره برداری، با محاسبه پارامترهای موثر در معادله بیلان( وروردی ها و خروجی های دشت) برای سال آبی 93-94 تغییرات مخزن 59/39- محاسبه گردید که این بیلان منفی نشان دهنده اُفت روز افزون سطح آب زیرزمینی دشت و کسری مخزن آن می باشد. همچنین از مقایسه این عدد با کسری حاصل از تغییرات ذخیره آب زیرزمینی دشت ورامین حاصل از هیدروگراف واحد آبخوان مشخص می شود که مؤلفه های محاسبه شده بیلان با دقت قابل قبولی صحیح بوده و می تواند به عنوان تخمین مناسبی از پارامترهای تخلیه و تغذیه آبخوان در دشت ورامین جهت ساخت مدل ریاضی و مدیریت آبخوان مورد استفاده قرار گیرد.
مکان یابی عرصه های مناسب پخش سیلاب جهت تغذیه مصنوعی در شمال اندیمشک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال هشتم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
99 - 112
حوزههای تخصصی:
بهره برداری بی رویه از سفره های آب زیرزمینی در سالهای اخیر باعث افت شدید سطح آب زیرزمینی در دشت های کشور گردیده است. تغذیه مصنوعی آبخوان ها به روش پخش سیلاب در پهنه مخروط افکنه ها و دشت های درشت دانه راهکاری است که در خیلی از مناطق کشور قابل انجام می باشد. در این روش با نفوذ سیلاب به درون آبخوان علاوه بر افزایش حجم مخزن و جلوگیری از روند شدید افت سطح آب زیرزمینی باعث کنترل سیل و حفاظت خاک می گردد. منطقه مورد مطالعه در این تحقیق حوضه آبخیز جارمه به مساحت 314 کیلو متر مربع در شمال شهر اندیمشک می باشد. که با پردازش تصاویر ماهواره ای، بازدیدهای میدانی و انطباق نقشه های کاربری اراضی محدوده آبرفتی به وسعت 4356 هکتار جهت مطالعه مشخص گردید. پس از انتخاب شاخص های تاثیرگذار در مکان یابی این عرصه ها از قبیل شیب، نفوذپذیری، ضخامت آبرفت، قابلیت انتقال، سیل خیزی و هدایت الکتریکی، برای هر کدام از این شاخص ها در محیط GIS نقشه طبقه بندی شده تهیه گردید، و سپس این نقشه ها با روش منطق بولین (Boolean logic) و شاخص هم پوشانی وزنی (weighted overlay index) با هم تلفیق شدند. در نهایت محدوده آبرفتی، به دو طبقه دارای تناسب بالا برای پخش سیلاب با وسعت 2059 هکتار در روش بولین و 2485 هکتار در روش شاخص هم پوشانی وزنی و تناسب متوسط با وسعت 2297 هکتار در روش بولین و 1971 هکتار در روش شاخص هم پوشانی وزنی تفکیک و نقشه نهائی بدست آمد
انتخاب عرصه های مناسب تغذیه مصنوعی به روش پخش سیلاب با کاربرد روش AHP درمحیط GIS (مطالعه موردی منطقه آبید- سربیشه گتوند)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال دهم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
93 - 108
حوزههای تخصصی:
برداشت بی رویه از سفره های آب زیرزمینی در دشت های مناطق خشک و نیمه خشک کشور باعث افت شدید سطح آب زیرزمینی شده است. تغذیه مصنوعی آبخوان ها به روش پخش سیلاب راهکاری است که با آن می توان حجم مخزن آب زیرزمینی را افزایش و روند افت سطح آن را کاهش داد . در این پژوهش سعی شده است با تلفیق سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی ،(Analytical Hierarchy process) مناسب ترین عرصه ها را برای عملیات پخش سیلاب با هدف تغذیه مصنوعی درمنطقه آبید- سربیشه گتوند شناسایی کرد. بدین منظور، ابتدا هفت عامل موثر - شیب، نفوذپذیری، کیفیت سیلاب، ضخامت آبرفت، قابلیت انتقال، تراکم زهکشی و کاربری اراضی- منطقه مورد مطالعه، در محیط GIS آماده سازی و با روش AHP وزن هر عامل محاسبه گردید. سپس با استفاده از توابع تحلیلی GIS و وزن های اکتسابی هر لایه در روش AHP نقشه عوامل موثر در مکانیابی با همدیگر تلفیق و نقشه نهایی در چهار کلاس تناسب بالا تا نامناسب تهیه گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که عرصه های با تناسب بالا جهت اجرای طرح های تغذیه مصنوعی به روش پخش سیلاب اغلب در واحد ژئومورفولوژی مخروط افکنه و شیب کمتر از 3 درصد قراردارند. کنترل زمینی نتایج نشان از انطباق بالای مکانیابی با این روش و پروژه های اجرا شده با هدف تغذیه مصنوعی در این منطقه می باشد
ارزیابی آسیب پذیری آب های زیرزمینی با مدل های دراستیک و سینتکس در محیط GIS (مطالعه موردی: شهرستان کارون)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۰
35 - 50
حوزههای تخصصی:
وجود منابع مهم آلاینده های انتشاری و نقطه ای ناشی از فعالیت های انسانی در سطح زمین و نفوذ این آلاینده ها به آبخوان ها، سبب کاهش کیفیت آب زیرزمینی می شود، بنابراین در مدیریت منابع آب زیرزمینی، جلوگیری از آلودگی این آب ها ضروری است. آب های زیرزمینی شهرستان کارون در استان خوزستان، به علت رونق فعالیت های کشاورزی و صنعتی در آن منطقه، همواره در معرض آلودگی هستند. لذا هدف این مطالعه، ارزیابی و پهنه بندی آسیب پذیری آبخوان منطقه با استفاده از مدل های دراستیک و سینتکس می باشد. با نقشه سازی و تلفیق پارامترهای هیدروژئولوژیکی مؤثر در انتقال آلودگی به آبخوان، نقشه های آسیب پذیری دو مدل مذکور در محیط نرم افزار GIS تهیه شدند. جهت صحت سنجی مدل های به کاربرده شده از مقادیر اندازه گیری شده نیترات موجود در چاه های منطقه استفاده شده و ضریب همبستگی پیرسون بین مدل ها و لایه نیترات، محاسبه و مشخص شد. نتایج نشان داد که شاخص آسیب پذیری مدل دراستیک، بین 68 تا 215 و شاخص آسیب پذیری مدل سینتکس بین 52 تا 195 متغیر است. در روش دراستیک، 2/485 هکتار از منطقه بدون خطر آلودگی، 6/751 هکتار با آسیب پذیری خیلی کم، 5/3305 هکتار با آسیب پذیری کم، 7/12411 هکتار با آسیب پذیری متوسط، 2/11191 هکتار با آسیب پذیری متوسط تا زیاد، 3/9427 هکتار با آسیب پذیری زیاد، 1/5861 هکتار با آسیب پذیری خیلی زیاد و 5/478 هکتار کاملاً مستعد آلودگی می باشد. در روش سینتکس، 4/455 هکتار از منطقه بدون خطر آلودگی، 1/789 هکتار با آسیب پذیری خیلی کم، 5/3281 هکتار با آسیب پذیری کم، 7/12426 هکتار با آسیب پذیری متوسط، 4/11169 هکتار با آسیب پذیری متوسط تا زیاد، 3/9449 هکتار با آسیب پذیری زیاد، 2/5844 هکتار با آسیب پذیری خیلی زیاد و 7/495 هکتار کاملاً مستعد آلودگی می باشد. همچنین، میزان همبستگی نقشه نیترات آب زیرزمینی با مدل های دراستیک و سینتکس به ترتیب 68/0 و 51/0 بوده که بیانگر قابلیت بالاتر مدل دراستیک نسبت به مدل سینتکس برای آبخوان منطقه موردمطالعه دارد.
ارزیابی پتانسیل آلودگی آب های زیرزمینی آبخوان خالد آباد-بادرود نطنز با مدل دراستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
39 - 58
حوزههای تخصصی:
از آنجا که منابع آب سطحی در بسیاری از مناطق کشور محدود است، آبهای زیرزمینی به عنوان مناسب ترین منبع در دسترس جهت تامین آب موردنیاز به حساب می آید، از طرف دیگر استفاده بیش از حد آفات و کود های شیمیایی منجر به آلودگی آب های زیرزمینی گردیده است، لذا تعیین عرصه های آسیب پذیر در حفظ این منابع حیاتی امری ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش، به منظور تحلیل آسیب پذیری آب زیرزمینی دشت خالدآباد- بادرود به آلودگی از مدل دراستیک بهره گرفته شد و به طور کلی 7 فاکتور تغذیه آب خالص، عمق آب زیرزمینی، ناحیه غیراشباع، بافت خاک، هدایت هیدرولیکی، محیط آبخوان، توپوگرافی در مدل دراستیک دخیل گردید. پس از تهیه نقشه این فاکتور ها، تعیین وزن این فاکتورها انجام گردید و در نهایت با روی هم گذاری این لایه ها و اعمال وزن آنها در نرم افزار ArcGIS 10.5 نقشه ی آسیب پذیری آب زیرزمینی تهیه شدند. به منظور اعتبارسنجی مدل دراستیک، اقدام به برداشت نمونه و تعیین میزان نیترات برای 13 چاه آب واقع در دشت خالدآباد- بادرود گردید. نتایج حاکی از آنست که در مدل دراستیک، 22 درصد از دشت در محدوده آسیب پذیر واقع شده است که بیشتر در محدوده اطراف شهر بادرود و نواحی شرقی قرار دارد. همچنین نتایج مقایسه نقشه نیترات با نتایج مدل دراستیک بیانگر این است که مدل دراستیک با میزان نیترات اندازه گیری شده دارای همبستگی 74 درصد است.
برهم کنش انسان با محیط های گرم و خشک: تأملی بر شیوه های سنتی مدیریت و بهره برداریِ از آب در دشت نیریز
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
339 - 362
حوزههای تخصصی:
دشت نیریز در شرق استان فارس، ازجمله مناطق خشک و فاقد رودخانه دائمی است که بارش سالانه اندک دارد. این دشت در سال 1396ه .ش. طی یک فصل با رهیافت باستان شناسی چشم انداز مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به وضعیت زیست بومی منطقه و نتایج حاصل از بررسی مشخص شد که سیر تطور سکونت جوامع انسانی از گذشته تا به امروز در این دشت وابسته به توسعه و مدیریت سامانه های آب رسانی بوده است. در نتیجه، در بررسی مزبور شواهد مربوط به نظارت، مدیریت و توسعه منابع آب با توجه به وضعیت زمین شناسی و زمین ریختی منطقه مورد پژوهش قرار گرفت. در یک نگاه کلی منابع آب دشت نیریز شامل چشمه ها و قنات هایی است که با توجه به آبخوان (منابع زیرزمینی آب) در مناطق مختلف شکل گرفته اند. این منابع الگویی متأثر از ویژگی های زمین شناسی، ازجمله جنس و شیب سازند و لایه غیرقابل نفوذ، دارند که میزان آبدهی آن ها را تحت تأثیر قرار می دهد. سازند تاربور در ارتفاعات شرقی نیریز باعث تشکیل منابع آب زیرزمینی مناسبی در مخروط افکنه دهانه پلنگان شده که پرآب ترین قنات های نیریز، از آن تغذیه می شوند. دیگر واحدهای زمین شناسی باعث تشکیل آبخوان های محدودی در دامنه ارتفاعات و دشت نیریز شده اند که چشمه ها و قنات ها از آن ها بهره برداری می کنند. چشمه ها با آبدهی محدود اغلب به سطح دشت نمی رسند و با ساخت نهر و استخر در مسیر برخی از آن ها، به مزارع هدایت شده اند. اما قنات ها به عنوان مهم ترین منبع تأمین کننده آب دشت نیریز به سه گروه قنات های کوهستانی، نیمه کوهستانی و دشت طبقه بندی می شوند. دو گروه قنات های کوهستانی و نیمه کوهستانی آبدهی محدودی دارند و استخری برای ذخیره و بهره وری در مسیر نهر آن ها ساخته شده است. نتایج این مطالعه ارتباط مستقیم بین تاریخ سکونت در دشت و توسعه و مدیریت منابع آب را نشان می دهد که بر پراکندگی و نوع استقرارها (کوچ نشین یا یکجانشین) بسیار تأثیرگذار بوده است.
بررسی تاثیر خشکسالی بر تغییرات کمی منابع آب زیرزمینی آبخوان دیواندره-بیجار با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و شاخص منبع آب زیرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
88 - 101
حوزههای تخصصی:
با توجه به وقوع دوره های خشکسالی و افزایش بهره برداری از آبخوان، گسترش کشاورزی و افزایش برداشت آب های زیرزمینی، تراز سطح آب زیرزمینی در آبخوان دیواندره-بیجار کاهش یافته است که این امر بر پایین رفتن تراز سطح آب زیرزمینی و کاهش راندمان چاه ها گردیده است. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر خشکسالی بر تغییرات کمی منابع آب زیرزمینی با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی و شاخص منبع آب زیرزمینی آبخوان دیواندره-بیجار بر اساس هیدروگراف معرف می باشد. به منظور انجام این پژوهش، آمار 25 حلقه چاه مشاهده ای در طی دوره زمانی 97-1387 مورد بررسی قرار گرفت. در ابتدا داده های آماری جمع آوری و پس از ورود داده ها به سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) با روش درون یابی، نقشه های خطوط هم عمق و پهنه بندی تغییرات افت سطح آب زیرزمینی همچنین از شاخص منبع آب زیرزمینی GRI جهت پایش زمانی خشکسالی منابع آب زیرزمینی آبخوان زنجان استفاده گردید. نتایج حاصل از تغییرات حجم مخزن آبخوان دیواندره-بیجار نشان داد کسری حجم مخزن معادل 5/11 میلیون مترمکعب می باشد همچنین پایش زمانی خشکسالی منابع آب زیرزمینی آبخوان با شاخص GRI در طول بازه بیست ساله روندی نزولی به سمت خشکسالی دارد و شدیدترین خشکسالی آب زیرزمینی در سال 1398 با رقم شاخص 97/1- به وقوع پیوسته است. نتایج به دست آمده نشانگر آن است که اگر همچنان روند مدیریت کنونی ادامه یابد، در طول چند سال آینده شاهد افت شدید آبخوان و خسارت جبران ناپذیر ی خواهیم بود.
پهنه بندی تراز آب زیرزمینی دشت مرند بر اساس پتانسیل های موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۵
17 - 35
حوزههای تخصصی:
سطح و کیفیت آب های زیر زمینی در ارتباط با متغیرهای مختلف تغییر می کند. هدف از این تحقیق، تخمین تغییرات زمانی و مکانی تراز آب زیرزمینی دشت مرند می باشد. برای این منظور، محاسبات بی لان آبی در نرم افزار Excel و پهنه ب ندی مکانی تغییرات در ArcGIS انجام شد. نتایج بررسی ها در وضعیت موجود نشان می دهد که در دوره ی آماری 32 ساله تراز آب زیرزمینی دشت به طور متوسط با افتی معادل 52 سانتی متر در سال و در 10 سال اخیر ب ه طور متوسط با افتی معادل 48 سانتی متر در سال روب رو شده است. برای بررسی روند تغییرات تراز آب زیرزمینی دشت در سال های آتی، ابتدا آبخوان دشت مرند به چهار پهنه ی مختلف تقسیم و سپس سه سناریو به صورت، 1) تأمین همه ی مصارف از منابع آب زیرزمینی، 2) تأمین مصارف شرب و صنعت از رودخانه ی ارس، 3) تأمین مصارف شرب و صنعت از رودخانه ی ارس و اعمال مدیریت مصرف بهینه تعریف شد و در نهایت برای هر یک از سناریوها، تراز آب زیرزمینی دشت در شهریور 1393 و 1398 پهنه بندی گردید. نتایج بررسی ها نشان می دهد که در سناریوی اول، با تشدید افت سطح آب زیرزمینی در تمامی پهنه ها، وضعیت آبخوان بحرانی تر شده و افت تراز آب زیرزمینی در برخی نواحی به 6/2 متر می رسد. با اعمال سناریوی دوم، تراز آب زیرزمینی دشت حداقل 67/1 و حداکثر 93/1 متر افزایش می یابد و با ادامه این روند بعد از 14 سال آبخوان به وضعیت سال 1384 برمی گردد. همچنین با اعمال سناریوی سوم تراز آب دشت، حداقل 78/4 متر و حداکثر 29/5 متر افزایش می یابد که با ادامه این روند بعد از 5 سال آبخوان به وضعیت سال 1384 برمی گردد.
بهره گیری از آنتروپی و کریجینگ بیزین تجربی در بهینه سازی و درون یابی مکانی تراز آب در شبکه ی پایش آب های زیرزمینی (مطالعه ی موردی دشت سیلاخور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۹
145 - 162
حوزههای تخصصی:
بهینه سازی شبکه ی پایش، یک فرآیند برای داشتن بهترین ترکیب در بین ایستگاه های موجود، افزودن ایستگاه های جدید و یا بازطراحی شبکه ی پایش براساس اهداف از پیش تعیین شده است. پژوهش حاضر به توسعه ی یک مدل بهینه شبکه ی پایش با دو هدف بیشینه بودن مقدار آنتروپی در ایستگاه های پایش و کمینه کردن هزینه های پایش تراز آب زیرزمینی پرداخته است. در این پژوهش از داده های 29 ایستگاه موجود برای بهینه سازی شبکه ی پایش تراز آب زیرزمینی در دشت سیلاخور واقع در استان لرستان استفاده شده است. در گام نخست با بهره گیری از روش آنتروپی، مقدار آنتروپی در هر یک از 29 ایستگاه شبکه تعیین می گردد. پس از آن مقدار آنتروپی به دست آمده برای هر یک از ایستگاه ها با مقدار آنتروپی سری زمانی بارش مقایسه شد و بر مبنای تغذیه ی آبخوان و مطابقت مقادیر آنتروپی ایستگاه های بهینه از میان شبکه ی موجود تعیین شد. در گام بعدی درونیابی مکانی داده ها با بهره گیری از روش کریجینگ بیزین تجربی (EBK) در نرم افزار ArcGIS انجام شد و نتایج حاصل از چهار مدل نیم تغییرنمای متفاوت ارزیابی شد. نتایج به دست آمده از پژوهش کفایت یک شبکه با 11 ایستگاه را از میان 29 ایستگاه پایش برای آبخوان دشت سیلاخور مناسب می داند. شبکه ی پایش بهینه به دست آمده در مقایسه با شبکه ی مشاهداتی موجود توانسته است تعداد ایستگاه های پایش را به میزان 62 درصد کاهش داده و توزیع مکانی ایستگاه ها را نیز بهبود ببخشد. در بهترین حالت اجرای مدل، بالاترین مقدار جذر میانگین خطا (RMSE) برای مدل واریوگرام K-BesselDetrended با مقدار 87/20 متر است که نسب به سه مدل دیگر نیم تغییرنما نتایج بهتری دارد.