فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۴۱ تا ۲٬۳۶۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف: طایفه گرایی اساساً مبتنی بر رجحان یک گروه نژادی، طایفه ای و فرهنگ اجتماعی مشخص بر گروه های دیگر است که در آن انجام تصمیم گیری های سیاسی مبتنی بر گرایش های طایفه ای بوده و در تضاد با توسعه سیاسی است؛ زیرا توسعه سیاسی، فرآیند دموکراتیزاسیون مبتنی بر نهادینگی ساختارهای سیاسی برخوردار از جامعه مدنی و چرخه مسآلمت آمیز قدرت از طریق وفاق بین نخبگان و تفکیک و افتراق بین ساخت ها را در بر می گیرد، اما دستیابی به چنین سطحی از توسعه سیاسی در تصمیم گیری ها نیازمند گُذار از تعصبات قومی و طایفه ای است. پدیده طایفه گرایی اجتماعی سیاسی عمدتاً در اجتماعات محلی با ساختارهای طایفه ای عمدتاً مشاهده می شود که تدوام آن می تواند اثرات منفی متعددی مانند بی انگیزگی سایر گروه های اجتماعی و انحصارطلبی قدرت سیاسی شود. نمود عینی طایفه گرایی در تصمیم گیری های سیاسی عمدتاً در شرایط انتخاباتی تشدید می شود. در این میان شهرستان ممسنی به عنوان یکی از شهرستان های استان فارس از جمله مناطق جغرافیایی پیرامونی کشور است که هنوز عناصر سنتی خود را حفظ کرده است. این شهرستان در طی سالیان متمادی زندگی عشیره ای و سنتی داشته است، به طوری که هویت جغرافیایی و طایفه ای یکی از نیرومندترین عوامل اثرگذار بر پایگاه رأی آوری نمایندگان این حوزه انتخابیه را شکل می دهد. بنیاد پژوهش کنونی بر این پرسش نهاده شده است که چه رابطه ای بین طایفه گرایی و توسعه سیاسی در اجتماعات محلی وجود دارد؟ روش: داده های مقاله پیشِ رو که ماهیتی توصیفی تحلیلی دارد، به روش کتابخانه ای و تحلیل آماری داده های میدانی (پرسش نامه و مصاحبه) گردآوری شده است. در روش میدانی با استفاده از نرم افزار SPSS به تبیین رابطة دو متغیر طایفه گرایی به مثابه متغیر مستقل و توسعه سیاسی به عنوان متغیر وابسته پرداخته شد. یافته ها/ نتایج: تحقیق نشان داد که بین دو متغیر طایفه گرایی و توسعه سیاسی ارتباط معناداری وجود داشته است. در شهرستان ممسنی به دلیل حاکمیت بافت سنتی و غلبه عناصر متأثر از این بافت بر عناصر مدرن و تلفیق آن با برخی موانع چالش برانگیز، فرآیند توسعه سیاسی با موانعی مواجه بوده است. نتیجه گیری: نگرش های محلی طایفه ای یکی از عوامل کلیدی بوده که در توسعه نیافتگی سیاسی شهرستان نورآباد ممسنی نقش داشته و به علت عبور ناقص شهرستان از مراحل توسعه سیاسی نظیر انتخابات، منجر به تثبیت نظام فکری طایفه گرایی شده است.
پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی فازی با تأکید بر عوامل شکل دامنه (مطالعه ی موردی: شهرستان کامیاران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود توسعه ی روزافزون شهرها، روستاها، مناطق و شهرک های صنعتی، راه های ارتباطی و غیره بررسی و مطالعه ی پایداری دامنه ها و تعیین میزان خطر نسبی آنها ضروری است. از میان روش های تعیین خطر نسبی زمین لغزش و پهنه بندی آن، روش های کمّی و نیمه کمّی نتایج مطلوب تری به دست می دهد. یکی از روش های نیمه کمّی روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) است که برای تحلیل موارد با معیار های چندگانه و به روش مقایسه زوجی مورد استفاده قرار می گیرد. در این تحقیق برای رفع ابهامموجوددرنظراتانسان ها، از تلفیق روش تحلیل سلسله مراتبی و سیستم فازی برای پهنه بندی خطر زمین لغزش در شهرستان کامیاران که در جنوب استان کردستان واقع است، استفاده شده است. در این مطالعه علاوه بر عوامل مرسوم در پهنه بندی خطر زمین لغزش، دو عامل شکل دامنه یعنی انحناء سطح و انحناء مقطع نیز استفاده شده است. نتایج به دست آمده بیانگر این است که 03/52 درصد مساحت منطقه دارای خطر نسبی کم و خیلی کم و مابقی دارای خطر نسبی متوسط به بالا می باشد. از میان عوامل مورد استفاده، عامل شیب، سنگ شناسی و کاربری اراضی به ترتیب بیشترین تأثیر و عامل شکل دامنه کمترین اهمیت را در ناپایداری دامنه های منطقه ی مورد مطالعه نشان می دهد.
چرایی فقدان فدرالیسم در قانون اساسی ۱۳۸۲ افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از وقوعِ حوادث دگرگون کننده بنیادین، قانون اساسی جدید تدوین می شود. موجودیت یافتن قانون اساسی۱۳۸۲ افغانستان، به دنبال روی کارآمدن دولت جدید، نیز چنینْ بوده است. در فرآیند نگارشِ قوانین اساسی جدید، راجع به چیستی نظام آینده سیاسی کشور (بسیط یا مرکب بودن) تصمیم گیری می شود. موضوع فدرالی شدن افغانستان در فرآیند نگارش قانون اساسی جدید افغانستان، سرمنشأ مخالفت ها و موافقت های فراوان گردید. افغانستان، دارای بسترهای مناسب تنوّع قومی و مذهبی و نژادی برای تأسیس فدرالیسم بود؛ ولی دست اندرکاران تدوین قانون اساسی هشتم، از فدرالی سازی افغانستان صرف نظر نمودند. نگارندگان، در پاسخ به پرسش (کدامین دلایل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، سبب ساز شد تا فدرالیسم علی رغم وجود زمینه های مناسب، به قانون اساسی هشتم افغانستان راه نیابد) با بهره گیری از شیوه تحلیل اسنادی مبتنی بر زمینه یابی، به این یافته ها دست یازیدند که احتمال تجزیه کشور، شکاف اقتصادی موجود میان ولایات، احتمال افزون شدن دخالت همسایگان و کم سوادی و رشدنیافتگی سیاسی مردم، به ترتیب، مهم ترین دلایل ردِّ فدرالیسم در هنگامه تدوین قانون اساسی جدید بود.
توسعه پایدار گردشگری و برنامه ریزی فضایی با استفاده از تمثیل هیدرا
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۳ بهار ۱۳۹۵ شماره ۴
31 - 38
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار و برنامه ریزی فضایی به دلیل داشتن هدف مشترک، نوعی تلاقی فلسفی برای مفهوم برنامه ریزی به عنوان عمل سازماندهی زندگی آینده جوامع با مقررات و طراحی از روابط اجتماعی، اقتصادی در آینده و دقت در استفاده از فضای فیز کیی به منظور رسیدن انسان به رفاه بدون تخریب محیط محسوب می شوند. برنامه ریزی کی اصطلاح چندپوششی از مراحل مختلف تصمی مگیری های استراتژ کی ملی برای برنامه های کاربردی و منحصر به فرد است. هدف از برنامه ریزی فضایی شناخت طرح های توسعه فضایی از جمله گردشگری در مراحل مختلف برنامه ریزی، طراحی و مدیریت استوار بر سه اصل اجرا، پایش و ارزیابی و مبتنی براصول پایداری، یکپارچگی و جامعیت می باشد)افتخاری، 1393 (. برنامه ریزی فضایی بر روی برنامه ریزی فیز کیی در بخش های مختلف از جمله گردشگری تمرکز دارد. فعالیت های گردشگری در کی مکان خاص شکل م یگیرند و شخصیت فضایی پیدا میک نند و دارای روابط فضایی می شوند. تب یین جایگاه برنامه ریزی فضایی در توسعه پایدار گردشگری هدف اصلی این نوشتار است. در این مقاله برنامه ریزی فضایی به دلیل ماهیت پیچیده و چندوجهی و اهمیت هم وزن مسائل محیطی، فیز کیی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن درگردشگری به هیدرا تشبیه شده است. هیدرا موجودی افسانه ای از الهه های یونانی استک ه دارای سرهای موازی و متعدد زیادی بوده و تا سر اصلی آن قطع نشود این موجود م یتواند خود را بازسازی کند و وظیفه خود را که نگاهبانی رودخانه است را انجام دهد. با استناد به مفاهیم مذکور و با در نظر داشتن نقدهای وارده بر برنام هریزی فضایی و گردشگری پایدار این مقاله تلاش دارد تا با ارائه مختصر تمثیل هیدرا جایگاه برنامه ریزی فضایی در توسعه پایدار گردشگری را مورد بررسی و مطالعه قرار دهد.
تدوین نقشه برنامه ریزی استراتژیک محیطی بر پایه تغییرات کاربری اراضی و پهنه های سیل گیری مورد شناسی: نکارود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارائه راه حل مناسب در کوتاه ترین زمان ممکن، هدفی است که یک برنامه ریزی استراتژیک از بین عوامل خطر آفرین محیطی دنبال می کند. تغییر کاربری اراضی، از جمله خطرهای نامحسوس و خطرآفرینی است که پهنه سیلاب و دوره بازگشت آن را افزایش می دهد. در این پژوهش، با بهره گیری از تصاویر ماهواره ای سنجنده ETM+ سال 2000 و سنجنده IRS-1D سال 2012، درصد تغییرات کاربری اراضی حوضه آبریز «نکا» در استان مازندران و سطح وقوع سیل گیری با دوره بازگشت 2، 5، 10، 25، 50، 100 و 200 ساله در محیط نرم افزار HEC-RAS و ENVI تعیین شد. سپس نتایج حاصل به محیط GIS انتقال یافت و مشاهده شد در دهه گذشته، علاوه بر تغییر کاربری اراضی، پهنه سیل گیری در دوره بازگشت های مشخص شده نیز افزایش یافته است و در اثر این تغییرات، نتایج نشان داد کاربری اراضی کشاورزی 27/2 درصد، اراضی غیر قابل استفاده 31/7، شهری 91/1 افزایش و در مقابل جنگل 22/10 درصد و مرتع 27/1 درصد کاهش یافته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد HEC-RAS و HEC-GeoRAS با استفاده از ARC GIS می تواند مقادیر عددی و گرافیکی مناسبی را جهت مطالعه خصوصیات هیدرولیکی جریان در رودخانه ها و نیز کارایی تلفیق مدل های مذکور را جهت پهنه بندی سیلاب با دقت بالا توصیه می کند.
پایش مکانی خشکسالی کشاورزی از طریق سری های زمانی شاخص های NDVI و LST داده های MODIS (مطالعه موردی: استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی پدیده ای است طبیعی که تقریباً در تمامی اقالیم جهان رخ می دهد. اثرات این پدیده خزنده و آرام در مناطق خشک و نیمه خشک به دلیل بارندگی سالانه کمتر شان، بیشتر است. در تحقیق حاضر برای پایش مکانی خشکسالی، از سری های زمانی NDVIو LSTسنجنده MODISماهواره Terraدر ماه های فصول رشد (فروردین تا شهریور) سال های 1379 الی 1393 در استان مرکزی استفاده شد. برای این منظور، شاخص VCIو TCIبترتیب بر اساس سری های زمانی 15 ساله NDVIو LSTبه صورت ماهانه ایجاد گردید و در ادامه شاخص VHIبر اساس ترکیب دو شاخص مذکور استخراج شد. درنتیجه نقشه های درجات شدت خشکسالی بر اساس شاخص VHIدر پنج طبقه:1- خیلی شدید 2- شدید 3- متوسط 4- ملایم 5- بدون خشکسالی، استخراج گردیده و تغییرات این طبقات در سری های زمانی VHIمورد بررسی قرار گرفت. بررسی سری های زمانی حاصل از VCIو TCIنشان داد که ارتباط معنی داری میان تغییرات NDVIو LSTوجود دارد. مطابق نتایج نقشه های طبقه بندی شدت خشکسالی، شاخص VHI، سال 1379 و 1380 دارای بیشترین شدت و سال های 1383 و 1386 دارای کمترین شدت خشکسالی بوده اند. همچنین ماه اردیبهشت دارای بیشترین شدت خشکسالی و شهریور دارای کمترین شدت خشکسالی بوده است. بیشترین درصد مساحت طبقات خشکسالی بترتیب مربوط به طبقه بدون خشکسالی (56%)، ملایم (19%)، متوسط (%15)، شدید (8%) و خیلی شدید (2%) بوده است. مقایسه نتایج حاصل از این تحقیق و گزارش سازمان هواشناسی، دقت بسیار خوب روش استفاده از شاخص سنجش از دوری VHI درپایش خشکسالی کشاورزی را نشان می دهد. نتیجه آنکه شاخص های سنجش از دوری پایش خشکسالی (مانند VHI) می توانند با برطرف کردن نقاط ضعف روش های نقطه ای، در پایش خشکسالی کشاورزی به تصمیم سازان و برنامه ریزان کمک شایانی نمایند.
ارزیابی تأثیرات کشت و پرورش گل محمدی در جامعه روستایی لاله زار کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه اقتصاد روستایی از اهداف مهم در برنامه ریزی مناطق روستایی است و شناخت توان های بالقوه و بالفعل هر منطقه ای ضرورتی تام در این رابطه دارد. پرورش گل محمدی به عنوان یکی از زیربخش های کشاورزی نقش مهمی در ایجاد اشتغال و درآمدزایی در جامعه روستایی لاله زار استان کرمان داشته و امرار معاش بسیاری از روستاییان این منطقه وابسته به آن می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش این فعالیت در توسعه اقتصادی روستاهای این منطقه صورت گرفته است. روش تحقیق از نوع توصیفی و پیمایشی بوده و جمع آوری اطلاعات از طریق عملیات میدانی صورت گرفته است. جامعه آماری را خانوارهای روستایی دهستان تشکیل می دهند که از بین آن ها نمونه ای به حجم 250 نفر انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. سنجش پایایی پرسشنامه از طریق مطالعه مقدماتی و آزمون آلفای کرونباخ صورت گرفت. نتایج نشان داد پرورش گل فعالیتی با مزیت اقتصادی در منطقه است که توانسته با جلب مشارکت بالای زنان روستایی، علاوه بر ارتقاء منزلت اجتماعی و اقتصادی، توان بالقوه آنان را در تأمین بخشی از درآمد و تقویت اقتصاد خانوار به فعلیت برساند. همچنین با توجه به ارگانیک بودن پرورش و تولید این محصول، توانسته است فرهنگ پایداری را به سیستم کشاورزی منطقه وارد کند و اثرات محیطی و اقتصادی مثبتی را بر جا بگذارد. ایجاد زمینه های مناسب برای اشتغال و درآمد از طریق فعالیت های جانبی و تقویت انگیزه ماندگاری جمعیت در روستاها، از جمله اثرات دیگر این فعالیت در منطقه بوده است. دورنمای تداوم و گسترش این فعالیت در آینده نیز با توجه به ویژگی های منطقه امیدبخش به نظر می رسد.
اثر نوسانات اقلیمی و برداشت آب بر تغییرات تراز آب زیرزمینی دشت دامنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دشت دامنه واقع در منطقة فریدن اصفهان از جمله مناطقی است که کشاورزی مکانیزة آن کاملاً وابسته به آب های زیر زمینی آبخوان دامنه است. خشکسالی های اخیر و پایین رفتن سطح ایستابی، کشاورزی این منطقه را با خطر شدید روبه رو کرده است.در این پژوهش از داده های اقلیمی هفت ایستگاه هواشناسی حوضة آبریز دامنه و داده های مربوط به تراز آب زیر زمینی در دورة آماری مشترک 20 ساله (90-1370) برای مطالعة اثر عناصر اقلیمی بر تغییرات تراز دشت استفاده شد. متوسط بارش ماهیانه حوضه با استفاده از داده های 1430 یاخته سطح حوضه در 240 نقشه (20سال×12ماه) محاسبه گردید. همچنین متوسط تراز 240 ماهه و افت سطح ایستابی آبخوان از طریق روش وزنی تیسن در محیط نرم افزار GIS محاسبه شد. نتایج نشان داد در حال حاضر میزان تخلیه 6/1 برابر تغذیه است. برای حفظ ترازنامة دشت، باید میزان برداشت در سطح 143 میلیون متر مکعب حفظ گردد. بررسی نقشه های هم افت آب زیرزمینی نشان داد در برخی مناطق، تا 44 متر سطح تراز آب زیرزمینی افت داشته است. بر اساس نقشه های جهت حرکت آب زیرزمینی، افزایش برداشت توسط چاه های مرکز دشت موجب خشک شدن چاه های حاشیه ای دشت می شود. همبستگی بین سطح ایستابی با بارش مثبت و در سطح اطمینان 99 درصد تأیید می شود. به طوری که بر اساس آزمون من کندال، با کاهش بارش از سال آبی 71-70 و ادامه روند آن تا 81-80، سطح ایستابی نیز با یک سال تأخیر کاهش، شدیدی را تجربه کرده است؛ ولی علی رغم افزایش برداشت از سال 85-84 و 86-85 ، با افزایش روند بارش تا 81-80 تا 86-85، روند تراز نیز در همین دوره مثبت بوده است. لذا باید روند بهره برداری بگونه ای تنظیم گردد که مقدار تغذیه از طریق بارش بتواند جواب گوی مقدار تخلیه باشد. همچنین ارتباط تراز آب با درجة حرارت، تبخیر و مقدار برداشت، منفی و در سطح 01/0 درصد معنادار است.
ارزیابی اثرات توانمندسازی نیروی انسانی در توسعة صنعت گردشگری (مطالعة موردی: استان کهگیلویه و بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل مؤثر بر پیشرفت و توسعه در جوامع پیشرفته نشان می دهد که همه ی این کشورها علاوه بر زیرساخت های مناسب و پتانسیل های بالای گردشگری و جغرافیایی، از نهادهای تربیتی، حرفه ای و آموزشی توانمند و کارا نیز برخوردارند. پرسنل سازمان های دولتی و خصوصی گردشگری، با ارائه خدمات مطلوب به ارباب رجوع و سرمایه گذاران در واحدهای اقتصادی و گردشگری، نقش به سزایی در جذب گردشگر و سرمایه گذار و در نتیجه کمک به رشد و توسعه کشور و جامعه دارد. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر توانمندسازی نیروی انسانی در توسعة گردشگری استان کهکیلویه و بویراحمد است. این پژوهش، از نوع مطالعات توصیفی- کاربردی است، جامعه آماری مورد بررسی در این پژوهش،130 نفر از کارشناسان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان است که بر اساس جدول مورگان 97 نفراز میان آنها به عنوان نمونه مورد مطالعه به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه می باشد، که مبتنی بر 4 سؤال عمومی و 28 سؤال تخصصی طراحی شده و برای تعیین روایی و اعتبار آن، از روایی محتوایی و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. برای دستیابی به اهداف پژوهش از روش های آماری مانند ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و تحلیل مسیر، استفاده شد. بر اساس ضرایب همبستگی محاسبه شده، میان چهار مؤلفه مهارت و تخصص شغلی، دانش و اطلاعات شغلی، سطح نگرش و انگیزة شغلی و توسعة گردشگری در استان کهکیلویه و بویراحمد به ترتیب در سطح 634/0، 721/0، 632/0، 704/0 رابطة معنی دار وجود دارد. در ضمن نتایج حاصل از تحلیل مسیر حاکی از این بود که متغیر نیروی انسانی توانمند، درتوسعة گردشگری با ضریب 764/0تأثیرات مثبت و مستقیمی دارد.
تحلیل نابرابری های فضایی در توسعه منابع گردشگری (مورد مطالعه: استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال پنجم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۷)
107 - 128
حوزههای تخصصی:
توسعه صنعت گردشگری در کشور نیازمند برنامه ریزی و بهره گیری از تمامی ظرفیت ها و جاذبه های موجود در مناطق مختلف کشور و توسعه متوازن و هماهنگ آن ها می باشد. تحلیل فضایی توسعه گردشگری در مناطق و استان های مختلف یکی از الزامات مهم توسعه پایدار گردشگری و اجتناب از ایجاد و توسعه نابرابری های فضایی است. استان اردبیل یکی از مقصدهای اصلی گردشگری کشور می باشد که سالانه حدود 4 تا 5 میلیون گردشگر از داخل و خارج کشور به این استان سفر می کنند. هدف این تحقیق تحلیل نابرابری های فضایی در توسعه عناصر گردشگری استان اردبیل است. بدین منظور مدل مفهومی تحقیق با بهره گیری از عناصر اصلی گردشگری و استفاده از 9 شاخص و 46 متغیر برای بررسی وضعیت توزیع فضایی منابع گردشگری و توسعه آن در بین شهرستان های ده گانه استان ایجاد گردید. داده های مورد نیاز از آمارهای منتشره از سوی مرکز آمار ایران، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و استانداری اردبیل گردآوری شد. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد الگوی فضایی توسعه عناصر و منابع گردشگری در بین شهرستان های استان یک الگوی ناهمگن است به طوری که در بین عناصر گردشگری تسهیلات و امکانات اقامتی با ضریب تغییرات 2.78 از بالاترین میزان نابرابری برخوردار بوده در حالی که ضریب پراکندگی جاذبه های گردشگری 0.68 بوده است. به عبارت دیگر نابرابری تسهیلات اقامتی و سایر عناصر گردشگری از جاذبه های گردشگری تبعیت نکرده اند. از نظر رتبه بندی و سطح بندی توسعه گردشگری نیز شهرستان سرعین در مقام اول و در سطح توسعه بسیار بالا قرار دارد.
ارائه یک رویکرد ترکیبی برپایه ی تئوری مجموعه ناهموار- درخت تصمیم در پایش تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر سنجنده ی TM (مطالعه موردی: شهرستان شوشتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت علم و تکنولوژی، حجم زیادی از داده های فضایی و غیرفضایی در پایگاه داده های بزرگ ذخیره می شوند. تحلیل این داده ها به منظور تصمیم گیری نیاز به داده کاوی فضایی را بطور جدی برای کشف دانش ضروری می سازد. بکارگیری تصاویر ماهواره ای، تحلیل زمین آماری و انواع داده های فضایی در مطالعات پایش تغییرات کاربری اراضی ابزاری مفید و کاربردی هستند؛ اماآنچه در این میان مهم است استخراج قواعد دقیق بواسطه ادغام مقادیر داده های زیاد به منظور فراهم ساختن دانش درباره قلمرو مورد بحث است. تئوری مجموعه ناهموار (RST) یکی از تکنیک های داده کاوی است که بطرق گوناگون در مدلسازی عدم قطعیت در داده ها استفاده می گردد. از اینرو در این پژوهش، روش کشف دانش RST بمنظور استخراج قواعد در ترکیب با الگوریتم درخت تصمیم (DT) برای طبقه بندی تصاویر ماهواره ای و پایش تغییرات کاربری اراضی مورد استفاده قرار می گیرد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که با توجه به تغییرات بوقوع پیوسته طی سه دوره زمانی 6891 (5631)، 8991 (7731) و 4102 (3931) می توان دریافت که تغییرات افزایشی و کاهشی چشمگیری بترتیب در اراضی ساخت شده و پهنه های آبی اتفاق افتاده است؛ در حالیکه اراضی کشاورزی تغییرات چندانی نداشته است. البته با توجه به سال پایه (6891) می توان بیان داشت که سطح زیرکشت اراضی کشاورزی منطقه نسبت به سال پایه که همزمان با جنگ تحمیلی بوده است تغییرات اندکی را شاهد بوده و این یعنی که طی سه دهه گذشته سطح زیرکشت به مانند دوره جنگ تحمیلی است. این امر بیانگر بحرانی است که در بخش کشاورزی در حال اتفاق افتادن است. همچنین نتایج به لحاظ متدولوژی با توجه به صحت کلی و آماره کاپا حاصل از مدل ترکیبی DT-RST می توان گفت که RST ابزاری قدرتمند در داده کاوی، تقلیل داده های زائد از پایگاه داده ها و استخراج قواعد برای بکارگیری در روش DTمی باشد.
بررسی مواضع کشورهای ساحلی دریای خزر در تقسیم آن با تأکید بر منافع ایران
حوزههای تخصصی:
دریای خزر که گاهی به عنوان بزرگترین دریاچه جهان و گاهی کوچکترین دریای خودکفای کره زمین طبقه بندی می شود به دلایل مختلف از جمله موقعیت ژئواستراتژیکی مهم و قابل توجه، وجود منابع غنی نفت و گاز و منابع نادر جاندار شامل انواع ماهیان خاویاری و غیر خاویاری و نیز امکان استفاده از این دریا برای حمل و نقل کالا و مسافر و همچنین وجود مشکلات ناشی از آلودگی های کشاورزی، صنعتی و شهری؛ از اهمیت زیادی برخوردار است. مقدمه هر نوع بهره برداری و همکاری در استفاده از ظرفیت های این دریا، و تعیین وظایف کشورهای ساحلی در حل مسائل این دریا با مشخص شدن وضعیت حقوقی آن مرتبط است. بحث تسهیم دریای خزر و رژیم حقوقی آن سال هاست که بین کشورهای حوزه این دریا در جریان است و با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و افزایش تعداد کشورهای ساحلی از 2 به 5 کشور، از حساسیت و پیچیدگی های بیشتری برخوردار گردیده و هر یک از کشورهای ساحلی با هدف سهم بری بیشتر، دیدگاه ها و ایده هایی را مطرح و دنبال می کنندکه در این مقاله به بررسی آنها پرداخته شده است. این مقاله به لحاظ ماهیت توصیفی- اسنادی و به لحاظ هدف از نوع کاربردی است و اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانه ای گرد آوری شده است.
تأثیر برنامه های محیط زیستی رادیو بر ارتقای سواد محیط زیستی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر استفاده از برنامه های محیط زیستی رادیو بر ارتقای آگاهی، نگرش و رفتارهای محیط زیستی دانشجویان به عنوان سه بعد اصلی سواد محیط زیستی است. روش این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گرد آوری داده ها، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. نمونه مورد مطالعه شامل 40 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور استان مرکزی است که به روش نمونه در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در قالب دو گروه کنترل و آزمون گروه بندی شدند. مداخله صورت گرفته در این پژوهش شامل معرفی و درخواست از دانشجویان برای پیگیری و گوش دادن به برنامه های محیط زیستی ثابت رادیوی جمهوری اسلامی ایران شامل برنامه سیاره آبی رادیو ایران و بخش های مربوط به محیط زیست برنامه افق روشن رادیو سلامت در یک دوره زمانی سه ماهه بود . بعد از 3 ماه به منظور سنجش تأثیر برنامه های رادیویی مذکور، از دانشجویان پس آزمون گرفته شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه ای بود که روایی محتوایی آن به صورت کمی و کیفی با نظرخواهی از 25 نفر از اساتید و اعضای هیأت علمی رشته های مرتبط و پایایی آن نیز با روش آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت. بر اساس نتایج آزمون های آماری، برنامه های رادیویی سیاره آبی و افق روشن دارای تأثیر مثبت و معنی دار بر هر سه بعد سواد محیط زیستی دانشجویان به خصوص آگاهی محیط زیستی آنها با اندازه اثر بالاتر، بوده اند .
توان های اقلیمی ایران برای کشت سویا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی شرایط محیطی به ویژه شرایط اقلیمی محصولات زراعی از جمله سویا که ارزش غذایی و اقتصادی فراوانی برای کشور دارد از اهمیت بالایی برخوردار است. در همین راستا برای تعیین توان اقلیمی کشت سویا در ایران، محدوده های نهایی که دارای حداقل های اقلیمی مورد نیاز کشت این گیاه هستند، مشخص شد. با انتخاب یک دوره آماری 20 ساله از سال 1989 تا 2008 و ترسیم نقشه هم بارش ایران بر مبنای تمام ایستگاه های موجود کشور که بالای 20 سال داده های روزانه کاملی داشتند، سه محدوده دارای بارش سالانه بیش از 500 میلی متر در شمال، غرب و جنوب غرب مشخص گردید. برای افزایش دقت کار، با ایجاد ایستگاه های مجازی بر اساس آستانه دماهای حداقل و حداکثر روزانه، نقاط خارج از محدوده حذف و محدوده های داخلی هر کدام از نواحی مناسب، جهت توان سنجی نهایی مورد تأیید قرار گرفتند. با استفاده از نرم افزار CGMS داده های دمای حداقل، حداکثر، فشار بخار، ساعات آفتابی و باد، برآورد شدند و برای برآورد بارش از روش زمین آمار اسپلاین کاملاً منظم (CRS) و هم چنین جهت تخمین درصد رطوبت نسبی از روش اسپلاین منظم (SR) استفاده شد. در مرحله بعدی میانگین میزان کاهش بازدهی گیاه سویا در شرایط دیم با استفاده از نرم افزار CROPWAT تعیین شد. در ادامه کار، میزان ارزش سه لایه بارش، رطوبت نسبی و دمای حداکثر تبیین و با بهره گیری از روش AHP ، میزان وزن هر لایه تعیین و بر هم منطبق شدند. یافته های این پژوهش نشان داد که نواحی غرب و جنوب غرب با درصد کاهش بازدهی بیش از 50 درصد به لحاظ استعداد کشت دیم سویا دارای شرایط ضعیف تا متوسط هستند ولی نیمه غربی ناحیه شمالی کشور، به عنوان منطقه مستعد کشت سویا می تواند در نظر گرفته شود. محاسبات نشان داد که کسری بازدهی این پهنه کم تر از 10 درصد بوده و از این نظر استعداد خوبی برای کشت سویا به صورت دیم دارد. هم چنین معلوم شد که برای شروع کشت محصول سویا به صورت دیم در همه پهنه ها، اردیبهشت ماه نسبت به ماه های دیگر مناسب تر است.
مقایسه تطبیقی جایگاه مناطق کشور بر مبنای توسعه ی دانش محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع نوآوری و خلق دانش یک حوزه پژوهشی مهم در برنامه ریزی توسعه منطقه ای محسوب می شود. بسیاری از کشورها به اهمیت این موضوع پی برده و به تقویت بخش های دانش محور اقتصادی پرداخته اند. در کشور ما نیز طی سالهای گذشته اقداماتی در راستای توسعه مبتنی بر دانش صورت گرفته و متأثر از آن، تحولاتی در فضای سرزمینی کشور و نقش و جایگاه استان ها در فرایند این تغییر و تحول، در حال شکل گیری است. با در نظر گرفتن این تحولات، هدف اصلی این مقاله، مقایسه تطبیقی جایگاه مناطق مختلف کشور در توسعه دانش محور می باشد. در این راستا، پژوهش حاضر با روش تحقیق کمی- تحلیلی و با استفاده از داده های آماری موجود و از طریق ابزار GIS و تحلیل های فازی و سلسله مراتبی (AHP) موجود در آن و نیز نرم افزار SPSS، به تحلیل پیامدهای این تغییر و تحولات پرداخته و تلاش نموده است تا جایگاه استان های کشور را در فرایند توسعه دانش محور مشخص نماید. برای این منظور با توجه به معیارهای مورد استفاده در مطالعات مشابه و همچنین با توجه به امکان دسترسی به داده ها و اطلاعات مربوط به این معیارها، در نهایت 15 نماگر در 4 گروه شاخص انتخاب، و بر این اساس 31 استان کشور رتبه بندی شده که نتایج، حاکی از عدم تعادل شدید میان مناطق کشور در زمینه ظرفیت توسعه مبتنی بر دانش است. مناطق مرکزی کشور دارای وضعیت بهتری بوده و هر چه به سمت پیرامون می رویم شرایط به سمت بدتر شدن حرکت می کند. در این میان، استان تهران با فاصله بسیار زیادی از دیگر استان ها در رتبه نخست قرار گرفته و پس از آن استان های قم، سمنان و اصفهان در رتبه های دوم تا چهارم قرار دارند. همچنین سه استان کردستان، سیستان و بلوچستان، و خراسان شمالی به ترتیب رتبه های بیست و نهم تا سی و یکم را به خود اختصاص داده اند. این روند نشان دهنده نابرابری های فضایی در توسعه دانش محور است که ضرورت و لزوم بازنگری سیاست ها و برنامه ریزی برای کاهش فاصله میان مناطق کشور را در میان سیاستگزاران کشور بازتاب می دهد.
تحلیلی ژئوپلیتیکی بر محصول های راهبردی کشاورزی ایران (مطالعه موردی: گندم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی و تولید مواد غذایی، در دهه های اخیر یکی از مسائل مهم جهانی است و همه کشورها اعم از صادرکننده و واردکننده را با چالش مواجه ساخته است. این پژوهش به منظور بررسی وضعیت تولید و مصرف محصول راهبردی گندم در ایران و نیز انتخاب راهبرد مناسب برای تأمین آن تا سال ۱۴۰۰، به روش توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر داده های FAO و با استفاده از نرم افزارهای Excel و GIS انجام شده است. آمار دوره های زمانی تولید و مصرف گندم، با استفاده از روش ARIMA مدل سازی و تولید و مصرف این محصول راهبردی طی سال های 1392 تا 1400 پیش بینی شده است. نتایج نشان می دهد با توجه به جایگاه ایران در تولید، مصرف، صادرات و همچنین میزان نیاز کشور به واردات گندم تا سال 1400، بحث خودکفایی کامل این محصول، حداقل تا سال 1400 منتفی است و ایران تا این سال، یک واردکنندة جزء باقی خواهد ماند. با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی ایران و احتمال استفادة کشورهای صادرکنندة گندم از این محصول راهبردی به عنوان یک حربة سیاسی علیه کشور، لازم است در انتخاب کشورها برای واردات این محصول دقت ویژه ای صورت پذیرد. از این رو، در قالب یک رویکرد ژئوپلیتیکی و با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار Expert choice، بهترین کشورها برای واردات گندم و در سطحی بالاتر، انعقاد قراردادهای بلندمدت در زمینة خرید این محصول راهبردی، شناسایی و اولویت بندی شده اند.
آسیب شناسی ژئوپلیتیکی تقسیمات کشوری ایران از منظر آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقسیمات سیاسی فضای یک کشور به مثابه قالب سیاسی و مدیریتی فضای ملی است. در واقع تقسیمات فضای ملی جایگاه هر بخش از پهنه سرزمینی را در ساختار فضایی کشور مشخص می کند. لذا تقسیمات کشوری باید براساس اصول و چهارچوب ها و واقعیت های جغرافیایی جهت کارآمدی هر چه بهتر تنظیم گردد و یک الگوی راهبردی جغرافیایی براساس قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها را به دست دهد. این توجه به منطق جغرافیایی در ترسیم مرزهای سیاسی درون سرزمینی، برگرفته از نگاه سازماندهی و آمایش سرزمین در سطح فضای ملی، منطقه ای و محلی است. ازاین رو در مقاله حاضر سعی بر آن است تا به آسیب شناسی ژئوپلیتیکی تقسیمات کشوری در ایران براساس منطق و واقعیت های جغرافیایی و در واقع با رویکرد سازماندهی و آمایش-سرزمین پرداخته شود. سؤال اساسی این پژوهش این است که: از منظر جغرافیا و آمایش سرزمین، تقسیمات کشوری ایران دچار چه ضعف هایی است؟ پیامدها و آسیب های ژئوپلیتیکی آن در فضای سرزمینی کشور چگونه است؟ در بخش یافته های تحقیق نگارندگان به مسئله عدم انطباق تقسیمات کشوری فعلی ایران بر نواحی جغرافیایی (طبیعی و انسانی) و نیز عدم توجه به مؤلفه های شکلی در سازماندهی سیاسی فضا و تقسیمات کشوری از جمله عوامل شکل و وسعت و استقرار نامتوازن مراکز استان ها پرداخته و چنین نتیجه گیری نموده اند که این آسیب ها به طور مستقیم بر توسعه، امنیت و توازن فضایی در کشور اثر منفی می گذارد. لازم به ذکر است که این مقاله از نوع تحقیقات کاربردی است و به شیوه ای تحلیلی-توصیفی نگاشته شده است.
بررسی نقش آموزش های انبوهی در توسعه روستایی و فعالیت های کشاورزان استان مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش آموزش در توسعه روستایی را می توان به طور خلاصه در ارتقاء دانش فرهنگی، اجتماعی، تخصصی و افزایش مهارت ها مؤثر دانست که به دنبال آن ارتقاء بهره وری مطلوب از نعمات الهی میسر خواهد شد. شناسایی انواع روش های آموزشی لازمه کاربرد صحیح آنها در انواع آموزش هاست. در این پژوهش ضمن تعیین عوامل دخیل در به کارگیری روش های آموزشی کشاورزان، نقش آموزش های انبوهی مورد بررسی قرار گرفت. زیرا با توجه به هزینه و در شرایطی که محدودیت های اقتصادی حاکم است شناسایی مناسب ترین روش در هر منطقه اهمیت بسیار دارد. بدین منظور، ابتدا یک تحقیق اکتشافی مقدماتی انجام، سپس با تأکید بر یافته های آن، تحقیق اصلی با فن پیمایشی صورت گرفت. جمعیت مورد مطالعه دربرگیرنده 78000 بهره بردار در 1400 روستا در استان مرکزی می باشد. نمونه گیری با روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انجام شد. از آنجا که بیش از نیمی از جمعیت مورد مطالعه بی سواد و کم سواد هستند در انتخاب روش های ترویجی مناسب بایستی این نکته مد نظر قرار گرفته و برای این گروه روش هایی به کار گرفته شود که نیاز کمتری به سواد دارند. همچنین به دلیل پراکندگی کشاورزان در گروه های سنی مختلف، انتخاب روش های مناسب ترویجی می بایست طبق نظریات موجود در روش های آموزش بزرگسالان صورت پذیرد. از آنجا که در اکثر کشورهای در حال توسعه سطح آموزش و پرورش کشاورزان کم است، اقدام دولت به اجرای برنامه های فنی و آموزشی برای کشاورزی و افزایش ظرفیت کشاورزان با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات ضروری است.
بررسی تطبیقی ابعاد مؤثر بر توسعه گردشگری برج آزادی و ایفل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال پنجم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۹)
195 - 178
حوزههای تخصصی:
گردشگری شهری در جامعه شهری نقش بسیار مهمی در ساختارهای فضایی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی ایفا می کند. نمادها، المان ها، علائم ماندگار، ازجمله ساختارهای فضایی هستند، که در قالب بناها و معابر عمومی، جایگاهی خاص در گردشگری و جذب گردشگر دارند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تطبیقی ابعاد مؤثر بر توسعه گردشگری برج آزادی و ایفل از لحاظ ساختاری و کارکردی و نهادی است. روش تحقیق پژوهش توصیفی تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی است. ابتدا داده های مربوط به ابعاد ساختاری کارکردی و نهادی برج آزادی و ایفل، ازطریق آمار سازمانی، و سپس داده های مربوط به عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری برج آزادی، ازطریق توزیع پرسش نامه بین 30 نفر از خبرگان اجرایی و دانشگاهی به دست آمد. برای تحلیل داده های پژوهش، از سه روش تحلیل عاملی اکتشافی، T-test و مقایسه تطبیقی آمار کمّی گردشگری برج های آزادی و ایفل استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی بیانگر اهمیت بُعد مدیریتی نهادی به عنوان یکی از عوامل مهم در توسعه گردشگری برج آزادی است؛ و نتیجه حاصل از آزمون T نشان دهنده این است که تأثیر هر یک از ابعاد و عوامل، بر توسعه گردشگری برج آزادی، متفاوت است و به ترتیب عوامل نهادی مدیریتی، سیاسی، کالبدی، فرهنگی اجتماعی، اقتصادی ازنظر خبرگان صاحب امر بیشترین اهمیت را در توسعه گردشگری برج آزادی دارند. همچنین، نتایج مقایسه تطبیقی آمار کمّی گردشگری برج های آزادی و ایفل نمایانگر موفقیت برج ایفل در جذب سالانه نزدیک به هفت میلیون گردشگر و درآمد قابل توجه آن برای کشور فرانسه است. بازار هدف گردشگران برج آزادی، در قیاس با برج ایفل، تنوعی اندک دارد که نشان از ضعف برنامه ریزی و بازاریابی این جاذبه دارد.
دامنه مطالعات ژئوپلیتیک پست مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پست مدرنیسم بسیاری از فرضیات پایه ای ژئوپلیتیک را با سستی مواجه کرده است. این تحقیق که از نوع تحقیقات بنیادی نظری است، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، با بررسی بنیان های فکری و فلسفی ژئوپلیتیک پست مدرن، تلاش دارد به این سؤال پاسخ گوید که دامنه مطالعات ژئوپلیتیک پست مدرن چه مباحثی است. نتیجه تحقیق نشان می دهد مباحث ژئوپلیتیک پست مدرن تأثیر پذیرفته از بحث های پست مدرن در کل علوم اجتماعی و نیز کل جغرافیای انسانی بوده است. می توان دو خط سیر کلی را در مطالعات ژئوپلیتیک پست مدرن تشخیص داد. اول، در نظر گرفتن ژئوپلیتیک پست مدرن به عنوان تردید نسبت به فراروایت های ژئوپلیتیکی، که در این زمینه به شالوده شکنی علم ژئوپلیتیک پرداخته می شود. دوم، در نظر گرفتن ژئوپلیتیک پست مدرن به عنوان مطالعه بعات ناشی از زیر سؤال رفتن پندار ژئوپلیتیکی مدرن، که در این زمینه به تحلیل مسائلی مانند فضای جریان ها، فشردگی زمان-فضا، واقلمروآگاهی، کرونوپلیتیک، اینفوپلیتیک و تبعات آن ها برای تحلیل های ژئوپلیتیکی پرداخته می شود.