مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
نابرابری های فضایی
حوزه های تخصصی:
کاهش نابرابری در بهره مندی از منابع، دست آوردها و امکانات جامعه، یکی از مهم ترین معیارهای اساسی توسعه به شمار می رود. مفهوم توسعه علاوه بر رشد در همه جهات، توزیع متعادل را نیز در بر می گیرد. هدف این مقاله اندازه گیری و ارزشیابی شاخص های توسعه فرهنگی و نشان دادن سطوح توسعه استان ها از نظر بهره مندی فضا ها و امکانات فرهنگی است. روش بررسی به دو صورت مقایسه تک متغیری (موردی) و مقایسه کل متغیر ها (عمومی) است. با توجه به این که آمارهای عمومی در قالب تقسیمات سیاسی کشور تولید می شود، اساس انتخاب محدوده و واحد مطالعه استان می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش آن تحلیل مقایسه ای است. در این نوشتار با استفاده از تکنیک های آماری، به شاخص سازی فضاها و امکانات فرهنگی در استان های کشور پرداخته شده و از سرانه ها، شاخص Z استاندارد، تحلیل عاملی و دیگر تکنیک های آماری، مورد بهره برداری قرار گرفته است.نتایج حاصل از پژوهش، بیانگر آن است که بین استان های کشور از نظر بهره مندی از فضاها و امکانات فرهنگی تفاوت چشمگیری وجود دارد. در این بین، استان تهران به عنوان تنها استان بسیار توسعه یافته و استان های ایلام، بوشهر، چهار محال و بختیاری، زنجان، سمنان، سیستان و بلوچستان، قزوین، کهکیلویه و بویراحمد، گلستان، هرمزگان به عنوان استان های بسیار محروم شناخته شده اند.
مقایسه تطبیقی جایگاه مناطق کشور بر مبنای توسعه ی دانش محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع نوآوری و خلق دانش یک حوزه پژوهشی مهم در برنامه ریزی توسعه منطقه ای محسوب می شود. بسیاری از کشورها به اهمیت این موضوع پی برده و به تقویت بخش های دانش محور اقتصادی پرداخته اند. در کشور ما نیز طی سالهای گذشته اقداماتی در راستای توسعه مبتنی بر دانش صورت گرفته و متأثر از آن، تحولاتی در فضای سرزمینی کشور و نقش و جایگاه استان ها در فرایند این تغییر و تحول، در حال شکل گیری است. با در نظر گرفتن این تحولات، هدف اصلی این مقاله، مقایسه تطبیقی جایگاه مناطق مختلف کشور در توسعه دانش محور می باشد. در این راستا، پژوهش حاضر با روش تحقیق کمی- تحلیلی و با استفاده از داده های آماری موجود و از طریق ابزار GIS و تحلیل های فازی و سلسله مراتبی (AHP) موجود در آن و نیز نرم افزار SPSS، به تحلیل پیامدهای این تغییر و تحولات پرداخته و تلاش نموده است تا جایگاه استان های کشور را در فرایند توسعه دانش محور مشخص نماید. برای این منظور با توجه به معیارهای مورد استفاده در مطالعات مشابه و همچنین با توجه به امکان دسترسی به داده ها و اطلاعات مربوط به این معیارها، در نهایت 15 نماگر در 4 گروه شاخص انتخاب، و بر این اساس 31 استان کشور رتبه بندی شده که نتایج، حاکی از عدم تعادل شدید میان مناطق کشور در زمینه ظرفیت توسعه مبتنی بر دانش است. مناطق مرکزی کشور دارای وضعیت بهتری بوده و هر چه به سمت پیرامون می رویم شرایط به سمت بدتر شدن حرکت می کند. در این میان، استان تهران با فاصله بسیار زیادی از دیگر استان ها در رتبه نخست قرار گرفته و پس از آن استان های قم، سمنان و اصفهان در رتبه های دوم تا چهارم قرار دارند. همچنین سه استان کردستان، سیستان و بلوچستان، و خراسان شمالی به ترتیب رتبه های بیست و نهم تا سی و یکم را به خود اختصاص داده اند. این روند نشان دهنده نابرابری های فضایی در توسعه دانش محور است که ضرورت و لزوم بازنگری سیاست ها و برنامه ریزی برای کاهش فاصله میان مناطق کشور را در میان سیاستگزاران کشور بازتاب می دهد.
تحلیل ساختاری شاخص های توسعه ی پایدار روستایی مورد: دهستان های شهرستان صومعه سرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نخستین گام در ارزیابی نابرابری های فضایی روستایی، شناخت دقیق ادبیات این حوزه و به تبع آن، تبیین و تحلیل شاخص های توسعه ی پایدار روستایی است. در این راستا پژوهش حاضر به مطالعه ی دهستان های شهرستان صومعه سرا پرداخته است. با توجه به ماهیت موضوع، پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی و از گونه ی تکاملی (توسعه ای) است. جامعه ی آماری، دهستان های شهرستان صومعه سرا و حجم نمونه شامل 20 تن از خبرگان، یعنی متخصصان و مسئولان اجرایی در حوزه های توسعه ی پایدار روستایی هستند. ابتدا به منظور اعتبارسنجی، شاخص های برداشت شده از مطالعات کتابخانه ای، بر اساس ابعاد توسعه ی پایدار روستایی مطابق طیف لیکرت، در قالب 15 معیار و 144 زیر معیار، مورد سنجش خبرگان قرار گرفته است. در ادامه به منظور توصیف و تحلیل شاخص هایی که بیشترین تأثیرگذاری و تأثیرپذیری را دارند، از روش تحلیل ساختاری استفاده شد. این روش برای تحلیل روابط میان متغیرها به ویژه در سیستم های گسترده با ابعاد متعدد به کار می رود و یکی از روش های پرکاربرد در حوزه ی آینده پژوهی است. نتایج نشان می دهد که متغیرهای «ریسک»، «میزان سرمایه گذاری دولت در امور زیربنایی» و «اعتبارات تخصیص یافته به فصل عمران و نوسازی روستا» هستند. این متغیرها ظرفیت بسیار بالایی جهت تبدیل شدن به بازیگران کلیدی سیستم را دارند و ماهیت ناپایدارشان، نقطه ی انفصال سیستم است. متغیرهای «هدف»، «(کنترل) روند مهاجرت ها»، «میزان امید به زندگی» و «درآمد حاصل از مشاغل پایدار» است. این متغیرها، بیش از اینکه تأثیرگذار باشند، تأثیرپذیرند و نتایج تکامل سیستم هستند. میزان امید به زندگی در روستاهای شهرستان علاوه بر جهان بینی، باورها و تجربیات فردی و اجتماعی، وابسته به امکانات و خدمات در دسترس روستائیان نیز است. عواملی که امید به زندگی روستائیان، به ویژه جوانان را تحت تأثیر قرار می دهد، دغدغه هایی چون امنیت و پایداریِ اشتغال و دسترسی به کیفیت بالای امکانات و خدمات مدرن است. مسئله ی مهاجرت نیز در ارتباط مستقیم با شاخص امید به زندگی قرار می گیرد.
تحلیلی بر نابرابری های فضایی توسعه ناحیه ای در ایران با رویکرد عدالت فضایی (نمونه مطالعاتی: استان اصفهان)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶
113-127
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی منطقه ای باهدف توسعه و کاهش نابرابری ها از موضوعات مهم در کشورهای درحال توسعه محسوب می شود، لازمه ی برنامه ریزی منطقه ای، شناسایی جایگاه مناطق نسبت به یکدیگر ازلحاظ توسعه است. کاهش نابرابری ها در بهره مندی از منابع، دست آوردها و امکانات جامعه یکی از مهم ترین معیارهای توسعه به شمار می آید. با توجه به این موارد، هدف از این مقاله، تحلیلی بر نابرابری های فضایی توسعه ناحیه ای در ایران با تأکید بر شهرستان های استان اصفهان می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی می باشد. برای تحلیل نابرابری های فضایی توسعه ناحیه ای در شهرستان های استان اصفهان، از مدل های تصمیم گیری چند معیاره، SAW و VIKOR استفاده شده است. در این راستا برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار EXCEL و برای ترسیم نقشه های موردنظر از نرم افزار ARC GIS استفاده شده است. نتایج ترکیبی حاصل از هر دو مدل نشان از عدم تعادل و وجود نابرابری منطقه ای در استان اصفهان می دهد. به گونه ای که شهرستان های مبارکه، نطنز، نائین، اردستان، خوانسار و کاشان کاملاً برخوردار، شهرستان های خور و بیابانک، شاهین شهر، شهر رضا، گلپایگان، فریدون شهر و نجف آباد برخوردار، شهرستان های دهاقان، اصفهان، آران و بیدگل، سمیرم، فریدن و تیران و کرون نسبتاً برخوردار و شهرستان های چادگان، برخوار، خمینی شهر، لنجان و فلاورجان شهرستان های محروم استان هستند.
تحلیل نابرابری فضایی شاخص های توسعه در نواحی روستایی استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت و بررسی امکانات و توانایی ها و در پی آن تعیین سطوح توسعه یافتگی نواحی روستایی، از نخستین گام ها در فرایند برنامه ریزی توسعه نواحی به شمار می رود. به همین منظور هدف از این پژوهش، سنجش و تعیین سطوح توسعه یافتگی دهستان های استان اردبیل بوده است. این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری 63 دهستان استان اردبیل بوده است. داده ها از فرهنگ آبادی های 1390 در قالب 42 متغیر استخراج شده است. دهستان های استان با استفاده از روش های ویکور، تاکسونومی عددی، SAW و در نهایت با روش کپ لند رتبه بندی و درجه توسعه یافتگی آنها تعیین و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که ضریب توسعه یافتگی بین دهستان های استان اردبیل متفاوت بوده و دارای اختلاف و نابرابری است؛ به طوری که از مجموع 63 دهستان این استان، 12 دهستان در سطح توسعه یافته، 13 دهستان نسبتاً توسعه یافته، 21 دهستان در حال توسعه و 16 دهستان در سطح محروم از توسعه قرار دارد.
تحلیلی بر نابرابری های فضایی در برخورداری از کاربری های خدمات شهری در نفت شهر آبادان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی و همبستگی می باشد که جهت گردآوری اطلاعات از دو روش اسنادی و میدانی و با بکارگیری شاخص های خدماتی و اجتماعی- اقتصادی و همچنین بهره گیری از مدل های کمی و مدل های آمار فضایی در سال 1397 انجام شده است. هدف پژوهش تحلیل و ارزیابی نابرابری های فضایی در برخورداری از کاربری های خدمات شهری در نفت شهر آبادان می باشد. نتایج نشان داده که نواحی توسعه یافته به لحاظ اقتصادی- اجتماعی و توزیع خدمات شهری عمدتاً نواحی مرکزی اطراف پالایشگاه وابسته به صنعت نفت می باشند که صرفا بخاطر وابسته بودن به کارمندان شرکت نفت و حمایت های شرکت نفت و بهرمندی از استانداردها و امتیازات لازم در آن از بیشتر شاخص های لازم بهره مند هستند و در طرف مقابل دیگر نواحی شهر که به تبع فعالیت های صنعت نفت در کنار آنها به صورت ارگانیک بوجود آمده اند، فاقد و یا محروم از امکانات و خدمات شهری لازم هستند. از دیگر نتایج پژوهش وجود رابطه مثبت، قوی و معنی دار بین توسعه اقتصادی و اجتماعی با توسعه خدمات شهری در شهر آبادان است، به طوریکه وجود نواحی برنامه ریزی شده وابسته صنعت نفت که هم به لحاظ اقتصادی و اجتماعی مترقی تر هستند و هم به لحاظ کالبدی و خدماتی برنامه ریزی شده تر هستند و نیز وجود نواحی حاشیه ای به ویژه در نواحی شرقی شهر آبادان که هم به لحاظ اجتماعی و اقتصادی ضعیف و آسیب پذیر اند و هم به لحاظ توسعه کالبدی کمتر مورد توجه مدیریت شهری بوده اند، تأثیر اینگونه شکل از توسعه و توزیع نامطلوب و ناعادلانه شاخص های خدمات شهری منجر به نوعی جدایی گزینی و نابرابری های فضایی در شهر آبادان گردیده است.
تحلیلی بر نابرابری های فضایی نواحی استان اردبیل با تأکید بر عدالت فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه تحلیل نابرابری های فضایی نواحی استان اردبیل با تأکید بر عدالت فضایی می باشد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات، اسنادی است. جامعه آماری، شهرستان های استان اردبیل بودند. برای تحلیل نابرابری های فضایی توسعه ناحیه ای در نواحی استان اردبیل از مدل های سیمیلاریتی و کپراس و برای تعیین استراتژی اولویت بندی از روش میانگین رتبه ها استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که شهرستان های نیر، مشکین شهر و اردبیل با میانگین ضریب 24/20، در سطح برخوردار، شهرستان های مغان و کوثر با میانگین ضریب 57/3، نیمه برخوردار، شهرستان های خلخال و پارس آباد با میانگین ضریب 67/2 محروم و شهرستان های سرعین، پیله سوار و نمین با میانگین ضریب 67/1 در سطح کاملاً محروم قرار دارند. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش که وجود نابرابری های فضایی در نواحی مختلف استان تأیید گردید.
تحلیل نابرابری های فضایی براساس شاخص های بهداشت و درمان (مطالعه موردی: شهرستان های استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راههای تبیین نابرابرها و عدم تعادل ناحیه ای و بررسی توسعه انسانی- اجتماعی مطالعه شاخص های بهداشت و درمان در سطح نواحی یک منطقه جغرافیایی است. بررسی و ارزیابی شاخص های بهداشت و درمان و پراکندگی نامناسب آنها در سطح شهرستانهای یک استان، نشان از بی توجهی به عدالت فضایی در برنامه ریزی های ناحیه ای است. باتوجه به اهمیت نقش توزیع مطلوب امکانات و شاخص های بهداشتی در توسعه انسانی و بهبود کیفیت زندگی و در نهایت توسعه پایدار شهری و ناحیه ای، در این پژوهش هدف تحلیل فضایی نابرابریهای ناحیه ای درسطح شهرستانهای استان تهران مورد نظر است.روش پژوهش اکتشافی تحلیلی بوده و در آن از مدل های تاپسیس، ویکور و ساو، مدل کپ لند و رگرسیون وزن دار جغرافیایی استفاد شده است. جامعه آماری این پژوهش 14 شهرستان استان تهران بوده است. داده های آماری مشتمل بر 57 شاخص از بخش بهداشت و درمان بوده که از آمار نامه 1390 استان تهران استخراج شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که شاخص های بهداشت و درمان در سطح استان تهران از توزیع متوازن و متعادلی برخودار نیستند. براساس سطح بندی نهایی،شهرستان های تهران و فیروزکوه در سطح بسیار برخوردار، دماوند، شمیرانات و رباط کریم در سطح برخوردار، پیشوا، پاکدشت و ری در سطح نیمه برخوردار قرار گرفتند. در مقابل شهرستان های اسلامشهر، شهریار و ورامین در سطح محروم و ملارد، قدس و بهارستان در سطح بسیار محروم بوده اند. همچنین نتایج حاصل از رگرسیون جغرافیایی نشان داد که رابطه بین میزان جمعیت و پراکنش شاخص ها در تهران، شمیرانات، فیروزکوه، دماوند، پاکدشت، رباط کریم مثبت و در پیشوا، ورامین، ری، اسلامشهر، بهارستان، شهریار، ملارد و قدس منفی است که نشان می دهد نابرابری های فضایی بسیار بالایی در سطح منطقه ای وجود داشته و الگوی توزیع با عدالت فضایی تناسب ندارد. بنابراین لازم است توزیع متعادل به منظور کاهش و کنترل مهاجرت ها و پیامدهای ناگوار آن مد نظر قرار گیرد.
تحلیلی بر کیفیت زندگی شهری و تفاوت های فضایی آن در (مناطق 1 و 19 کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی از موضوعاتی است که امروزه در مطالعات شهری، از منظر علوم مختلف از جمله جغرافیای شهری، شهرسازی، علوم اجتماعی، روانشناسی، اقتصاد، مدیریت، علوم سیاسی و... مورد توجه محققان واقع شده است. بر این اساس در بسیاری از کشورهای توسعه یافته برنامه ریزان در تلاش برای نمایش سطوح کیفیت زندگی در سطوح مختلف جغرافیایی هستند تا از این طریق بتوان راهکارهای بهینه ای را برای بهبود کیفیت زندگی نواحی عقب مانده بیابند. در این پژوهش به بررسی و تحلیل کیفیت زندگی شهری و تفاوت های فضایی آن در مناطق 1 و 19 کلان شهر تهران پرداخته شده است. روش تحقیق حاضر مبتنی بر تحقیق موضوعی است و به صورت توصیفی - تحلیلی انجام می گیرد و از نظر هدف کاربری است. روش گردآوری اطلاعات شامل اسنادی (کتابخانه ای) و پیمایشی (میدانی) است که در مجموع از روش های آمیخته کمی و کیفی استفاده شده است. برای جامعه آماری و بر اساس فرمول کوکران و با توجه به ضریب خطای 5% برای مناطق 1 و 19 تعداد 322 پرسشنامه تعیین شده است پرسشنامه های تدوین شده در بین ساکنان دو منطقه توزیع گردیده است و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات استخراج شده از پرسشنامه ها از نرم افزار SPSS و نرم افزار GIS استفاده گردیده است. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که بین دو منطقه 1 و 19 تهران تفاوت های فضایی ناشی از تفاوت های اقتصادی و اجتماعی موجود در بین دو منطقه است و همین امر سبب تفاوت هایی در کیفیت زندگی ساکنان دو منطقه شده است.
تحلیل نابرابری های فضایی در کلان شهرها(نمونه موردی: مناطق یک و ده شهرداری تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات شهرسازی طی چند دهه اخیر، باعث رشد و توسعه ناموزون فضایی در کلان شهرهای ایران گردیده است. این توسعه ناموزون در پی گسترش فیزیکی شهر باعث بوجود آمدن نابرابری فضایی در کلان شهرها شده که تبعات آن در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی به طور عام به عنوان یکی از مسائل و مشکلات جامعه تلقی شده و به طور خاص از جمله موضوع های پیچیده و چند بعدی شهرسازی کشور است. سوال اصلی مقاله حاضر این است که پراکنش و میزان برخورداری شاخص های عدالت فضایی (کاربری اراضی شهری) در مناطق یک و ده شهرداری کلان شهر تبریز چگونه است؟ روش این مقاله کیفی است. روش گرداوری اطلاعات کتابخانه ای استو روش تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز توصیفی تحلیلی است. فرضیه ای را که برای پاسخگویی به سوال اصلی در صدد بررسی آن هستیم این است که توزیع نامناسب و نابرابر خدمات در شهرها به علت جا ماندن توسعه شهر از رشد آن، در حال حاضر یکی از چالش های مدیریت شهری در پاسخ گویی به شهروندان است. نتایج مقاله نشان می دهد که شناسایی پراکندگی فضایی جمعیت و توزیع خدمات عمومی شهری در مناطق یک و ده شهرداری کلان شهر تبریز عادلانه نیست.
نابرابری های فضایی اجتماعی در مواجهه با خطر سیل (مطالعه موردی شهر میانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش شهرنشینی و افزایش جمعیت شهری مخصوصاً در کشورهای در حال توسعه همراه با رشد افقی شهرها نیاز به زمین را افزایش داده است. این نیاز مخصوصاً در کشورهای کوهستانی از جمله ایران که بخش عمده ای از زمین-های هموار آن محدود به مسیل ها و بسترهای رودخانه ای است، ناگزیر به سمت پهنه های سیل خیز کشیده شده است. شهر میانه همچون تمامی کانون های مدنی ایران در گذشته در کنار منابع آبی مانند رودخانه ها، استقرار یافته است. امروزه افزایش جمعیت شهری ضمن گسترش فیزیکی شهر نیاز به زمین را برای توسعه کالبدی آتی افزایش داده است. هدف این پژوهش تحلیل نابرابری های فضایی اجتماعی در مواجهه با خطر سیل است. این پژوهش بر اساس هدف، علمی و بر اساس ماهیت، علّی تطبیقی است. گرد آوری اطلاعات بر اساس 300 پرسشنامه صورت گرفته و برای آزمون فرضیه از آزمون t مستقل و کای اسکوئر استفاده شده است. بر اساس این دو آزمون بین درآمد خانوار و نابرابری های فضایی- اجتماعی در مواجهه با خطر سیل رابطه ای معنادار وجود دارد. خانوار با درآمد پایین توانایی تهیه مسکن در مناطق امن را نداشته لذا، در مناطق حادثه خیز و خانوار با درآمد بالا دور از محدوده خطر سیل استقرار یافته اند. عدم توجه به اصول شهرسازی و معیارهای مکان گزینی باعث گردیده 28/8 هکتار از مساحت شهر میانه در پهنه خطر سیل رودخانه قوری چای قرار گیرد. عدم رعایت حریم رودخانه و احداث اماکن مسکونی در حریم آن ها منجر به محدود کردن بستر رودخانه و بالا آمدن سطح آب از بستر و در نهایت منجر به بروز خسارت فراوان در دوره های سیلابی می گردد.
تحلیلی بر نابرابری های فضایی توسعه ناحیه ای در ایران (نمونه مطالعاتی: شهرستان های نواحی ساحلی شمال کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی منطقه ای باهدف ایجاد توسعه و کاهش نابرابری به عنوان یکی از موضوعات مهم در کشورهای درحال توسعه محسوب می شود. لازمه ی برنامه ریزی منطقه ای، شناسایی جایگاه مناطق نسبت به یکدیگر ازلحاظ توسعه است. کاهش نابرابری در بهره مندی از منابع، دستاوردها و امکانات جامعه یکی از مهم ترین معیارهای توسعه به شمار می آید. هدف از این مقاله، تحلیل نابرابری های فضایی و تعیین سطوح توسعه یافتگی نواحی ساحلی شمال کشور می باشد. نوع تحقیق بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی می باشد. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی می باشد. در این پژوهش از مدل های تصمیم گیری چند معیاره (SAW TOPSIS ,) و نرم افزار ARC GIS استفاده شده است. نتایج نشان داد که شهرستان های تنکابن، سیاهکل، سوادکوه، رشت، گرگان، ساری، بندرگز، رودبار، گنبدکاووس، فریدون کنار، چالوس، بابلسر و شهرستان رامسر در رده ی شهرستان های کاملاً برخوردار و شهرستان های بابل، کردکوی، بندر انزلی، جویبار، لنگرود، لاهیجان، آزادشهر، محمودآباد، مینودشت، آمل، رودسر و بهشهر در سطح برخوردار قرار دارند. در سطح نسبتاً برخوردار هم می توان از شهرستان های نور، کلاله، ماسال، آق قلا، ترکمن، علی آباد، فومن، رامیان، مراوه تپه، صومعه سرا، نکا و آستانه نام برد. همچنین شهرستان های گمیشان، گلوگاه، قائم شهر، عباس آباد، املش، شفت، آستارا، تالش، گالیکش، نوشهر، رضوانشهر و میاندورود، در رده ی شهرستان های کاملاً محروم قرار گرفتند. ازآنجایی که تفاوت مابین مناطق کاملاً برخوردار و کاملاً محروم ازلحاظ توسعه یافتگی بسیار زیاد است، پیشنهاد می شود برای مناطق محروم بهترین راه حل استفاده از برنامه های ضربتی و کوتاه مدت برای خروج از مشکلات است.
سطح بندی میزان توسعه یافتگی شهرستان های استان همدان با رویکرد کاهش نابرابری های فضایی و منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۴
1 - 20
حوزه های تخصصی:
بحث نابرابری توسعه در میان شهرها از موضوعاتی است که اخیراً در فرهنگ برنامه ریزی منطقه ای مطرح شده است و هنوز در کشور ما جایگاه چندان مشخصی ندارد. اگرچه به سادگی بتوان اظهار کرد که ناحیه ای از ناحیه ی دیگر از لحاظ توسعه، توسعه یافته تر یا عقب مانده تر است. ولی اندازه گیری کمی توسعه یافتگی کار ساده ای نیست. هدف از تحریر این مقاله تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان همدان و تحلیل نابرابری های منطقه ای در این استان می باشد. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است و شاخص های مورد بررسی متشکل از پنج شاخص شامل بهداشتی – درمانی، اجتماعی و فرهنگی، آموزشی، اقتصادی (کشاورزی-دامداری)، جمعیتی، اشتغال، کالبدی و زیربنایی خدمات شهری می باشد. جهت تعین درجه توسعه یافتگی شهرستان ها و نابرابری های فضایی از منطق فازی استفاده شده است. به این صورت که ابتدا در سه سطح پایگاه قوانین فازی بررسی شدند و در هر سال میزان توسعه یافتگی هر شهرستان مشخص شد و سپس با استفاده از روش ضریب اختلاف ویلیامسون روند نابرابری فضایی در استان تعیین شد. طی سال های 80 تا 93 نتیجه ای که از تحقیق فوق حاصل شد نشان می دهد که شهرستان همدان با 65/0 به عنوان برخوردارترین شهرستان در رتبه اول و شهرستان فامنین با 29/0به عنوان محروم ترین شهرستان در رتبه آخر شهرستان های استان می باشد. الگوی ساختار حاکم بر فضای استان همدان مرکز – پیرامون می باشد که این مسأله توجه هرچه بیشتر مسولان و برنامه ریزان را به توزیع برابری امکانات در شهرهای شمالی را معطوف می دارد.
تحلیل نابرابری های فضایی بر پایه شاخص های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی (نمونه موردی کلان شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: توجه به جنبه های ساختار فضایی شهر از حیث برخورداری از شاخص های مختلف بسیار ضروری است زیرا ساختار فضایی شهر دارای سیستمی منسجمی است که از اجزا و عناصر گوناگون تشکیل شده است که ناپایداری هر کدام از این عناصر، بر کل مجموعه و ساختار شهری تأثیرگذار است. بررسی نابرابری و وجوه آن در محدوده های جغرافیایی مختلف در سال های اخیر مورد توجه برنامه ریزان و سیاست مداران قرار گرفته است. وجود نابرابری و ابعاد مختلف آن، از نشانه های مهم توسعه نیافتگی است. هدف از این پژوهش بررسی نابرابری فضایی یا به تعبیر دیگر چگونگی توزیع فضایی در ارومیه و رابطه آن با شاخص های اقتصادی و اجتماعی و کالبدی است.داده و روش: روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی است پس از بررسی های نظری داده های سرشماری نفوس و مسکن برای سه دوره متوالی (1385،1390،1395) و تبدیل آن ها به سرانه سازی و نسبت های مختلف به شاخص، برای بررسی وضعیت نابرابری، همچنین شناخت الگوی فضایی گسترش نابرابری برای سه دوره استخراج شده فرآیند اجرای تحقیق مبتنی بر این شاخص ها و از مدل های آمار فضایی,Spatial Statistics tools تحلیل لکه های داغ Hot Spot Analysis و خودهمبستگی فضایی Autocorrelation Moran’s I در نرم افزار ArcGIS استفاده شده است.یافته ها: با توجه به خروجی عددی، شاخص موران به ترتیب برای سال های 1385،1390،1395مساوی است با 0/071892، 0/144981، 0/633505 است و از آنجا که مقدارآن مثبت و به طرف یک میل می کند و با توجه به اینکه مقدار p-value صفر و مقدار Z محاسبه شده (قدر مطلق آن) بزرگ است، پس در محدوده اطمینان قرار می گیرد و در نتیجه، داده ها خودهمبستگی فضایی دارند. بنابراین الگوی پخش نابرابری، خوشه ای است.نتیجه گیری: به طور کلی نتایج نشان می دهد که وضعیت حاکی از وجود فاصله ی طبقاتی و دوگانگی در فضای شهری و تفاوت در برخورداری از شاخص ها در طی دوره های مورد بررسی می باشد و عدم توجه به مناطق حاشیه ای و محروم است و در این زمینه لازم است مدیریت شهری تمهیدات لازم را برای به حداقل رساندن نابرابری ها بیاندیشد و در دستور کارخود قرار دهد.