تبیین مؤلفه های بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری براساس ابعاد ریخت شناسی شهری نمونه موردی: بافت مرکزی شهر اهواز (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
این پژوهش با هدف شناسایی و بررسی تأثیر شاخص های ریخت شناسی شهری بر بازآفرینی بافت های فرسوده در محدوده مرکزی شهر اهواز انجام شده است. این مطالعه به لحاظ ماهیت به صورت توصیفی-تحلیلی و به لحاظ روش، به صورت کمی و هدف کاربردی انجام شده است. داده های مورد نیاز از منابع کتابخانه ای، اسناد و منابع الکترونیکی جمع آوری شده است. همچنین داده های میدانی نیز از طریق پرسشنامه و مشاهده متوالی جمع آوری شده است تا به دقت سنجش متغیرها و ارائه راهکارهای پیشنهادی انجام شود. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بالای 0.7 تأیید شده است. جامعه مورد نظر این پژوهش شامل 25 نفر از متخان و نخبگان به صورت گزینشی و هدفمند انتخاب شده اند. برای تحلیل داده ها با تکنیک دیمتل از نرم افزار اکسل استفاده شده است. نوآوری این پژوهش به دلیل استفاده ترکیبی از مفاهیم بازآفرینی، بافت فرسوده و ریخت شناسی شهری و استفاده از یک تکنیک دیمتل است که به عنوان یک مطالعه برجسته در حوزه بافت فرسوده مرکزی شهر اهواز تلقی می شود. نتایج نشان می دهد که متغیرهای کاربری مسکونی (امتیاز 4.35)، تعداد تصادفات (امتیاز 4.031)، نفر در واحد مسکونی (امتیاز 3.54)، تعداد طبقات ساختمان (امتیاز 3.35) و دسترسی به فضای عمومی و باز (امتیاز 1.99) در جایگاه اول تا پنجم قرار گرفته اند. برای احیای بافت فرسوده شهری، باید بهبود دسترسی به فضاهای عمومی و باز، تنوع فضای عمومی،کاهش تراکم دسترسی، کاهش تعداد طبقات ساختمان، افزایش سرانه کاربری فضای سبز توسط برنامه ریزان شهری مدنظر قرار گیرد. همچنین مشارکت فعال ساکنان و ارائه تسهیلات اقتصادی، می تواند در بازآفرینی بافت فرسوده مؤثر باشد.Explaining the Components of Regeneration of Inefficient Urban Fabrics, Based on the Dimensions of Urban Morphology,Case Study: Central Fabrics of Ahvaz City
This research aims to identify and examine the impact of urban morphology indicators on the revitalization of deteriorated fabrics in the central area of Ahvaz city. The study was conducted in a descriptive-analytical nature and a quantitative and applied method. The required data was collected from library sources, documents, and electronic resources. In addition, field data was collected through a questionnaire and sequential observation to accurately measure variables and provide proposed solutions. The reliability of the questionnaire was confirmed with a Cronbach's alpha coefficient of over 0.7. The target population of this study consisted of 25 experts and elites who were selected purposively and selectively. Excel software was used to analyze the data with the DEMATEL technique. The innovation of this research is due to the combined use of the concepts of revitalization, deteriorated fabrics, and urban morphology and the use of a new technique (DEMATEL), which is considered a prominent study in the field of deteriorated fabrics in the central area of Ahvaz city. The results show that residential use variables (score 4.35), number of accidents (score 4.031), persons per housing unit (score 3.54), number of building floors (score 3.35), and access to public and open spaces (score 1.99) are ranked first to fifth. To revitalize deteriorated urban fabrics, urban planners should focus on improving access to public and open spaces, diversifying public spaces, reducing traffic congestion, decreasing the number of building floors, and increasing the per capita use of green spaces. Active participation of residents and the provision of economic facilitations can also be effective in revitalizing deteriorated fabrics.