فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۵۶۱ تا ۵٬۵۸۰ مورد از کل ۱۰٬۱۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت شهرها و نیاز روز افزون به مسکن و خدمات در شهرهای کشور، نیاز به توسعه ی کالبدی شهرها را ناگزیر کرده است. این توسعه در دهه های اخیر بیشتر از نوع توسعه بیرونی بوده است و تأمین خدمات و مسکن شهروندان از طریق افزودن به محدوده های شهری را دنبال می کرده است که به پراکنده رویی شهری و زوال محیط زیست پیرامونی و باغات و کشاورزی های همجوار منجر شده است. این در حالی است که توسعه میان افزا و به ویژه بازیافت زمین و توسعه مجدد به عنوان رویکردهایی کارا می تواند در جهت کاهش آسیب به محیط زیست و تحقق توسعه پایدار شهرها مورد نظر قرار گیرد. در این راستا هدف این تحقیق تدوین الگویی برای شناسایی اراضی با قابلیت توسعه مجدد و بکارگیری آن در شهر اراک به عنوان نمونه است. بنابراین این تحقیق سعی در پاسخگویی به این پرسش ها دارد که چگونه می توان اراضی با قابلیت توسعه مجدد را(در راستای تحقق توسعه پایدار شهری) شناسایی نمود؟ و این اراضی در شهر اراک کدامند؟ بدین منظور الگوریتمی ابداعی به منظور شناسایی اراضی با قابلیت تخریب و توسعه مجدد طراحی شده است که در آن قطعات شهری بر اساس 8 معیار کیفیت ابنیه، عمربنا، ریزدانگی نفوذپذیری، قیمت زمین، نرخ سرپرستی، نسبت مهاجرت و دسترسی به فضای سبز مورد ارزیابی قرار می گیرند. این الگوریتم ابداعی به صورت نمونه در شهر اراک پیاده سازی شده است. نتایج نشان می دهد الگوریتم ابداعی(خوشه بندی توانی بر مبنای ده) قابلیت خوبی در ترکیب با نرم افزارهای سیستم اطلاعات جغرافیایی دارد و در شناسایی اراضی با قابلیت تخریب و توسعه مجدد می تواند مورد استفاده قرار گیرد. همچنین استفاده از الگوریتم مذکور در شهر اراک منجر به شناسایی 4178 قطعه با قابلیت توسعه مجدد شد که مساحتی برابر با 85.8 هکتار دارند و می تواند به منظور تحقق توسعه میان افزا در شهر اراک مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی علل شکل گیری و راهکار مقابله حاشیه نشینی شهر زابل با تاکید بر توانمندسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۱
17 - 28
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان شهرنشینی ایران همراه با مهاجرت روستاییان به شهرها باعث به وجود آمدن حاشیه نشینی به صورت گسترده شده است. اولین مبدا مهاجران روستایی و شهرهای کوچک مناطق مرزی شهرهای بزرگتر منطقه می باشد. شهر زابل به عنوان مادر شهر سیستان در سال های اخیر با رشد حاشینه نشینی به خصوص در محورهای مواصلاتی خود به مناطق و روستاهای اطراف مواجه بوده است. هدف این تحقیق بررسی جامعه شناختی عوامل موثرحاشیه نشینی شهر و ارائه راهکارهای مناسب جهت توانمندسازی آنها بوده و روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است. پرسشنامه هایی در 14 محله حاشیه نشین شهر زابل و به صورت تصادفی در بین 316 نفر از ساکنان حاشیه شهرزابل توزیع گردید. داده ها توسط نرم افزار Spss و Excel تحلیل شده اند. نتایج نشان می دهد از دلایل مهم حاشیه نشینی زابل می توان مهاجرت گسترده از روستاها و شهری کوچک منطقه ( 09/92 درصد) به دلیل کمی درآمد( 52/21 درصد)، خشک سالی ( 30/19 درصد) و بیکاری اشاره کرد. ساکنان مناطق حاشیه ای معتقدند که دادن وام های اشتغال در زمینه مهارت های آموخته شده ( 85/42 درصد )، کارآفرینی دولت ( 71/35 درصد)و آموزش مهارت های فنی ( 42/21 در صد ) زمینه اشتغال ساکنان حاشیه ای را با توجه به وضعیت موجود فراهم خواهد آورد. و اشتغال توانمندسازی حاشیه نشینان را نیز افزایش می دهد. کارشناسان و مدیران شهری اولویت های مهم مانند، تأمین منابع مالی توسط دولت و اعطای وام های بانکی به مدیرت شهری جهت اجرای طرح های توانمندسازی و بهسازی حاشیه ها ( 15/57 درصد ) واعطای وام بانکی به ساکنان این محلات برای اشتغال آن ها و همچنین بهسازی محلات( 85/42 درصد ) جهت توانمندسازی حاشیه نشینان مطرح کرده اند
بررسی عملکرد تأثیر بهسازی بافت های فرسوده ی شهری بر کیفیت زندگی محله ی نارنجباغ شهر نکا استان مازندران
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقاط قوتی که بهسازی بافت های فرسوده در استان مازندارن و به خصوص شهرستان نکا از قبیل رشد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به وجود می آورد، هنوز با چالش های مهمی در زمینه های تخریب فیزیکی و محیطی، محرومیت اجتماعی، ناامنی، بیکاری، نابرابری های اقتصادی، کمبود مسکن و ترافیک روبرو می باشد که این مشکلات کیفیت زندگی شهری را به شدت در این نقاط کاهش داده است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر بهسازی بافت فرسوده بر زندگی شهری با رتبه بندی عوامل تأثیر گذار توسط تکنیک های دیمتل فازی و ویکتور فازی پرداخته است. این پژوهش بنابر ماهیت، توصیفی- پیمایشی و از نوع تحقیقات کاربردی است. در بخش جمع آوری اطلاعات وضع موجود در شیوه ی میدانی، از پرسشنامه، جامعه آماری پژوهش جمعیت ساکن در محلات نارنجباغ شهرستان نکا و حجم نمونه برابر با 381 نفر از شهروندان است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری Excel،SPSS و جهت کشف و مطلوبیت متغیرها از آزمون آماری معادلات ساختاری، برای اثبات فرضیه ها از آزمون رگرسیون و در ادامه با تکنیک دیمتل فازی به رتبه بندی معیارها و شاخص ها پرداخته شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که بهسازی بافت فرسوده بر کیفیت زندگی شهری شهروندان نارنجباغ اثرگذار است و ارتباط مستقیم دارد به این معنا که هرچه میزان بهسازی و بازسازی بافت فرسوده و یا به تعبیری هرچه بافت سکونتگاها از کیفیت بهتری برخوردار باشد، کیفیت زندگی در این گونه بافت ها از سرزندگی و سلامت بیش تری برخوردار است و ساکنان رضایت بیش تری از زندگی دارند.
ارزیابی کیفیت مقصد گردشگری مرکز شهر تهران مطالعه موردی: بازار بزرگ، منطقه 12 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
35 - 50
حوزههای تخصصی:
گردشگری، یکی از پویاترین فعالیت های اقتصادی عصر حاضر است که می تواند نقش مهمی در توسعه شهرها و نیل به پایداری ایفا کند. یکی از مهم ترین جاذبه های گردشگری کشور ایران و کلان شهر تهران مجموعه بازارهای سنتی است. بازار یک سیستم اقتصادی و درعین حال فضایی تاریخی با بافتی کهن و جاذبه های گوناگون اقتصادی، معماری، فرهنگی است که از دیرباز به علت چند عملکردی بودن و گره خوردن وجه تاریخی آن با دیگر کاربری ها جذابیت خاصی برای گردشگران داشته است؛ بازار بزرگ تهران علی رغم داشتن چنین ظرفیتی در صنعت گردشگری و استقبال گردشگران، هنوز جایگاه ویژه خود رابین مقاصد گردشگری پیدا نکرده است. یکی از دلایل عمده این مسئله بی توجهی به عناصر کلیدی مقصد گردشگری و ارزیابی نکردن سطح مطلوبیت کیفیت آن هاست که در پژوهش حاضر به این مسئله پرداخته شده است. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی میزان مطلوبیت کیفیت مقصد گردشگری بازار تهران است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی. است. گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای- میدانی است. در این مقاله برانیم که کدام یک از شاخص های استانداردشده جهانی قابلیت ارتقا سطح مطلوبیت منطقه 12 تهران به عنوان بخش گردشگری تهران را دارا است؟ به همین منظور با استفاده از مدل SWARA، شاخص ها در اختیار 20 نفر از خبرگان و کارشناسان آشنا به منطقه قرار گرفت و نهایتاً با وزن دهی آن ها از بین شاخص های کیفیت محیط و رضایتمندی گردشگر که هشت معیار اصلی و 37 زیر معیار داشت، شاخص خدمات گردشگری با وزن 5914/0، شاخص زیست محیطی با وزن 2414/0 و شاخص زیرساختی با وزن نهایی 0918/0 از نقش آفرین ترین شاخص ها، در به مطلوبیت رساندن کیفیت مقصد و جلب رضایت گردشگر جهت ارائه راهبردهای بهبود وضعیت محدوده موردمطالعه هستند.
تحلیلی بر شاخص های زیست پذیری با رویکرد حق به شهر، مطالعه موردی: بندر ماهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل شاخص های زیست پذیری با رویکرد حق به شهر می تواند نقشی کلیدی در رفع بسیاری از معضلات شهری ایفا نموده و رضایت شهروندان را به همراه داشته باشد. هدف این مطالعه بررسی شاخص های زیست پذیری با رویکرد حق به شهر برای 32 محله مسکونی بندر ماهشهر و تعیین تفاوت های فضایی این حقوق در محله های مختلف شهر است. برای این منظور از ابزار پرسشنامه برای سنجش ابعاد 13 گانه حق به شهر به همراه اطلاعات جمعیتی سازمان آمار استفاده شده است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. برای سنجش تفاوت حق به شهر در محله ها و سطح بندی محلات، نواحی، و مناطق از آزمون های تحلیل واریانس و تحلیل مکانی استفاده شده است. یافته ها نشان داده است که محله های مورد مطالعه از نابرابری فضایی در رضایت شهروندان در ابعاد مختلف حق به شهر رنج می-برند. یافته ها همچنین بیانگر این است که در محله های 2، 29، 35 که تراکم جمعیت پایین تر و امکانات بهتری دارند درجه رضایت از حق به شهر نیز بالاتر اظهار شده و برعکس در محله های 8، 10، 17، 24، و 25 که تراکم جمعیت بیشتر و شرایط نامطلوب تری دارند نارضایتی بیشتری از جانب پاسخگویان اظهار شده است. می توان نتیجه گیری نمود که نابرابری فضایی بندرماهشهر می تواند از یک طرف به دلیل حضور ساکنان غیربومی شاغل در صنایع این شهر و از طرف دیگر به دلیل غلبه دیدگاه نئولیبرال در بین مدیران شهری و استانی در تصمیم گیریهای راهبردی و اجرای برنامه های توسعه شهری باشد. بنابراین، توجه به رویکرد حق به شهر در برنامه ریزی های توسعه اجتماعی، اقتصادی و کالبدی این شهر براساس دیدگاه سیاست گذاری حق محور می تواند نقشی کلیدی در کاهش نابرابری ها و بهبود کیفیت زندگی شهروندان داشته باشد.
مدل سازی ساختاری – تفسیری عوامل مؤثر بر تاب آوری کالبدی و اجتماعی شهر شیراز در برابر سانحه طبیعی سیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: سیل مهم ترین سانحه طبیعی می باشد که تلفات و خسارات زیادی در بخش های مختلف کشور به جا می گذارد و با توجه به احتمال وقوع سیل در شهر شیراز و اهمیت تاب آوری به ویژه در برابر سیل، پژوهش حاضر با هدف مدل سازی مهم ترین عوامل مؤثر بر تاب آوری اجتماعی و کالبدی شهر شیراز در برابر سیل صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری؛ 50 نفر از اساتید دانشگاهی، خبرگان و مدیران حوزه مدیریت بحران شهر شیراز است که به شیوه نمونه گیری هدفمند قضاوتی انتخاب شدند. پس از شناسایی ابعاد و عوامل اولیه با استفاده از روش دلفی این عوامل مورد ارزیابی قرار گرفته و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی ساختاری – تفسیری (ISM)، استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل میک مک، شاخص های وضعیت محله سکونت (C11)، وضعیت قرارگیری وسایل و تأسیسات (C8)، میزان توانمندی و اثربخشی (C10) و میزان اعتماد و همبستگی (C9) دارای قدرت نفوذ و وابستگی ضعیف هستند. شاخص های عمل جمعی و همکاری (C2)، تمرین (C4)، عضویت در گروه ها و شبکه های اجتماعی (C13) از قدرت نفوذ، توان و وابستگی بالایی برخوردارند. متغیرهای میزان مقاومت ابنیه (C1)، وضعیت دسترسی (C7)، نوع نگرش (C5) جزء عناصر اثرپذیر و وابسته می باشند. شاخص های میزان آگاهی (C3)، میزان مهارت اکتسابی (C14)، میزان دانش حاصله (C6)، سطح تدارکات (C12)، جزء متغیرهای مستقل (کلیدی) هستند که تأثیر زیادی بر فرآیند تاب آوری کالبدی و اجتماعی دارد. نتایج: در تحلیل تاب آوری سیستم های انسانی و محیطی در برابر سوانح طبیعی مانند سیل و در تحلیل و کاهش آسیب پذیری شهرها و محلات نباید فقط به بعد کالبدی و ویژگی های فیزیکی جوامع تأکید نمود بلکه باید به ساختارها و ابعاد اجتماعی نیز توجه کرد و شهروندانی توانمندتر به منظور مقابله با سوانح آماده نمود.
بررسی وضعیت سرمایه اجتماعی در محلات محروم (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: هدف اصلی این مقاله بررسی وضعیت سرمایه اجتماعی در دو بعد ساختاری(شبکه روابط) و شناختی(اعتماد) در محلات محروم شهر کرمان است. علاوه بر آن تلاش می کند به مقایسه این ابعاد در محلات محروم و غیر محروم و نمونه ملی بپردازد. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه به دست آمده است. نمونه تحقیق برابر با 404 نفر است که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از سه محله محروم و حاشیه نشین شهر کرمان انتخاب شده اند. علاوه بر این داده های طرح ملی سنجش سرمایه اجتماعی کشور و تحقیق تکمیلی در باره مناطق غیر محروم شهر کرمان به منظور مقایسه سرمایه اجتماعی مورداستفاده قرار گرفته است. یافته ها: یافته های به دست آمده از T تک نمونه ای در سطح جمعی (محله) نشان داد، میزان سرمایه اجتماعی ساختاری ساکنان محلات محروم از مناطق غیر محروم به طور معناداری کمتر است. این یافته بیانگر آن است که پیوند ساکنین محلات محروم با افرادی که دارای پایگاه اقتصادی-اجتماعی بالاتری هستند، در مقایسه با ساکنان مناطق غیر محروم، ضعیف تر است. علاوه بر این یافته ها حاکی از آن است که میزان اعتماد عمومی و سازمانی (سرمایه اجتماعی پل زننده) ساکنان محلات محروم در مقایسه با نمونه ملی که همه گروه ها و طبقات اجتماعی را در بر می گیرد، به شکل معناداری کمتر است. نتایج: نتایج حاکی از آن است همکاری افراد محروم را با سازمانهای و نهاد های عمومی جهت توانمندسازی و بهبود شرایط زندگی در محله دچار مشکل کند. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که اعتماد ساکنان محلات محروم به اعضای خانواده و بستگان(سرمایه اجتماعی پیوند زننده) بیشتر از میانگین جامعه است. سرانجام این که نتایج تحقیق در سطح فردی نشان داد که متغیر های سن، تحصیلات و درآمد با سرمایه اجتماعی ساختاری و متغیر ادراک از عدالت و برابری با سرمایه اجتماعی شناختی رابطه معناداری دارد.
شناسایی عوامل هوشمندی سازمان در سازمان های ارائه دهنده خدمات گردشگری در استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
137 - 156
حوزههای تخصصی:
فناوری مدرن در سازمان های گردشگری، تعدادی از مشاغل و تخصص ها را حذف و تعدادی از مشاغل و تخصص های جدید را به وجود آورده است. این در حالی است که ساختار سازمان های ارائه دهنده خدمات گردشگری در استان خراسان جنوبی همچنان شکل سنّتی خود را حفظ کرده است و نیاز به شناسایی عوامل عملکرد هوشمندانه در گردشگری و تغییر ساختار سازمان های ارائه دهنده این خدمات احساس می شود. پژوهش حاضر درصدد شناسایی عوامل هوشمندی در صنعت گردشگری خراسان جنوبی است. جامعه آماری پژوهش شامل همه کارشناسان شاغل در سازمان های گردشگری استان خراسان جنوبی است (هتل های سه ستاره، دفاتر خدمات مسافرتی و گردشگری و اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری). برای تعیین نمونه آماری پژوهش از روش سرشماری استفاده شد که جمعاً 356 نفر مورد توزیع پرسشنامه قرار گرفتند. پرسشنامه مورداستفاده در پژوهش، محقق ساخت است که برای طراحی آن از تکنیک دلفی استفاده شده است. روایی و پایایی پرسشنامه به روش سازه- واگرا بررسی شد و در ادامه با استفاده از رویکرد حداقل مجذورات جزئی، روابط متغیّرها و مدل اصلی پژوهش بررسی شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که خدمات الکترونیک (غیرحضوری) برای گردشگران، کارکنان آموزش دیده و مسلط به زبان خارجه، خدمات و محصولات مکمل در کنار محصول اصلی سازمان، ارائه تجربه سفر هوشمند، آزاداندیشی و نوآوری کارکنان گردشگری و سرانجام استفاده از روش های نوین بازاریابی گردشگری، ازجمله مهم ترین عوامل هوشمندی در سازمان های گردشگری هستند.
ارزیابی نظام ملی نوآوری در حوزه مدیریت شهری در کلانشهر تهران و ارائه مدل مناسب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش ارائه مدل ارزیابی نظام ملی نوآوری در حوزه مدیریت شهری بود. با توجه به هدف، پژوهش ذیل از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجراء توصیفی- پیمایشی بوده است. ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق از طریق پرسشنامه 21 گویه ای استفاده شده بود. جامعه مورد پژوهش شامل کلیه متخصصان، اساتید دانشگاهی و از طریق روش نمونه گیری در دسترس تعداد 186 نفر انتخاب شدند. روایی ابزار روایی سازه ای و پایایی ابزار از طریق آلفای کرونباخ 993/0 بدست آمده بود. نتایج حاصل از اجرای پژوهش نشان داد، در مجموع با استفاده از چرخش متعامد از نوع وریماکس شش عامل (از میان هفت عامل اولیه) استخراج شده بود. ارزش ویژه عامل اول 75/27 و ارزش عامل دوم 27/3 و ارزش عامل سوم نیز 44/2 ارزش عامل چهارم 54/1، ارزش عامل پنجم 439/1 و ارزش عامل ششم 27/1 بوده است. این شش عامل بر روی هم 87/69 درصد از واریانس نظام ملی نوآوری در حوزه مدیریت شهری را تبیین کرد. در ضمن با توجه به t محاسبه شده در سطح اطمینان 95% و سطح معنی داری بدست آمده نشان می دهد، از نظر نمونه مورد پژوهش وضعیت نظام ملی نوآوری در حوزه مدیریت شهری در بعد شرایط بازار، در بعد قوانین و مقررات و در بعد آموزشی-علمی و پژوهشی در حد ضعیف و در بعد زیر ساخت های فناوری اطلاعات و ارتباطات و سرمایه گذاری دولتی و منابع انسانی درحد مطلوبی قرار داشته است.
مدلسازی ساختاری عوامل موثر بر شهرت مقصد گردشگری و تاثیرآن بر ارزش ویژه برند مقصد (مطالعه موردی: شهراصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
71 - 86
حوزههای تخصصی:
شهرت مقصد گردشگری به عنوان عامل اثر گذار بالقوه در صنعت گردشگری و وفاداری به مقصد شناخته شده است. تحقیقات اندکی به مطالعه سابقه شهرت مقصد گردشگری و اهمیت مسائل بازاریابی آن پرداخته است. بر این اساس، با توجه شناخت مبهمی که در ادبیات شهرت مقصد گردشگری هست و نقش مهم آن در صنعت گردشگری، در این پژوهش سعی می شود، به مدل سازی ساختاری عوامل موثر بر شهرت مقصد گردشگری و تاثیر آن بر ارزش ویژه برند مقصد بپردازیم. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و بر اساس روش از نوع توصیفی – پیمایشی است. اطلاعات مورد نیاز تحقیق از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید. حجم نمونه آماری متشکل از 313 نفر از میان کلیه گردشگران شهر اصفهان، به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و تائید از مدل سازی معادلات ساختاری spss20 و Smart PLS2 استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد، که شهرت مقصد گردشگری با اعتماد به مقصد گردشگری و تبلیغ دهان به دهان مقصد رابطه مثبت و معنا داری دارد. همچنین، شهرت مقصد از طریق تصویر ذهنی مقصد بر وفاداری برند مقصد، آگاهی برند مقصد و ارزش ادراک شده برند مقصد تاثیر می گذارد. متغیر شناخت بر شهرت مقصد گردشگری تاثیر گذاشته و 46/0 تغییرات شهرت مقصد با شناخت تبیین می شود. همچنین، متغیر شناخت به نوبه خود با 33/0ادراک شناختی و 31/0ارزیابی احساسی توصیف می گردد، که به منظور افزایش شهرت مقصد گردشگری از طریق ادراک شناختی و ارزیابی احساسی باید بر متغیر میانجی شناخت تاکید گردد. این مطلب بیانگر اهمیت نقش شناخت در بین ذینفعان است، که به منظور ارتقا شهرت مقصد گردشگری باید تقویت گردد.
مقایسه عملکرد شاخص های طیفی با طبقه بندی شیءگرا در استخراج مناطق ساخته شده در مناطق شهری (مطالعه موردی: شهر تهران و شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پی افزایش جمعیت و رشد شهرنشینی در دهههای اخیر، چشماندازهای طبیعی در حال تبدیلشدن به چشماندازهای انسانی است و فضای باز شهری به مناطق ساختهشده تبدیل شده است. تغییرات شدید کاربری اراضی، لزوم دسترسی مدیران شهری را به اطلاعات بهروز بیشتر کرده است. استفاده از تصاویر ماهوارهای سبب میشود تا مدیران شهری تغییرات را بهتر پایش کنند تا بتوانند در زمان مناسب تصمیمگیری کنند. طبقهبندی و استفاده از شاخصهای استخراجشده از باندهای طیفی تصاویر ماهوارهای، از روشهای کارآمد و مؤثر استفاده از تصاویر ماهوارهای در مطالعات شهری است. تاکنون شاخصهای طیفی زیادی برای تفکیک مناطق ساختهشده از سایر کاربریها ایجاد شده است. هدف از این پژوهش، بررسی و عملکرد چهار شاخص طیفی پرکاربرد شهری، بهمنظور تفکیک مناطق ساختهشده از سایر کاربریها در دو شهر متفاوت و مقایسۀ آن با نتایج طبقهبندی شیءگرا برای استخراج مناطق ساختهشده است. به این منظور، شاخصهای تفاوت نرمالشدۀ مناطق ساختهشده، شاخص شهری، شاخص نرمالشدۀ مناطق ساختهشده و شاخص استخراج مناطق ساختهشده از تصاویر سنجندۀ OLI ماهوارۀ لندست 8 برای دو شهر تهران و گرگان محاسبه شد. برای جداسازی مناطق ساختهشده و ساختهنشده، از روش آستانهگذاری اتوماتیک اتسو استفاده شد. یافتههای تحقیق نشان داد که شاخصهای طیفی در مناطق شهری متفاوت، عملکرد یکسانی ندارند و صحت استخراج مناطق ساختهشده با اعمال این شاخصها بر صحت طبقهبندی شیءگرا برتری نمییابد. صحت کلی طبقهبندی شیءگرا در استخراج مناطق ساختهشده در شهر تهران 92 درصد و در شهر گرگان 91 درصد است. بهترین شاخص طیفی مناطق ساختهشده برای شهر تهران، شاخص استخراج مناطق ساختهشده با صحت کلی 82 درصد و برای شهر گرگان، شاخص نرمال مناطق ساختهشده با صحت کلی 86 درصد بوده است.
آرام سازی ترافیک محله با رویکرد تجدیدحیات با استفاده از مدل SWOT (مطالعه موردی: محله یورد شاهی ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آرام سازی ترافیک، یکی از اقدامات مهندسی محسوب می شود که می تواند با صرف هزینه های نه چندان بالا سبب کاهش قابل توجه سرعت وسایل نقلیه شده و در نتیجه، در کاهش نرخ تصادفات و تلفات ناشی از آنان تأثیری مشخص بر جای گذارد. ازآنجایی که اجرای طرح های آرام سازی می تواند روند ترافیک معابر به خصوص خیابان های محلی را با تغییر مواجه کند، باید در انتخاب ابزارهای آرام سازی و تعیین مقاطع مناسب جهت اجرای آن ها برای تجدیدحیات محله دقت لازم اعمال شود. آرام سازی ترافیک محلات مسکونی، موضوعی است که جهت حفظ کارکردهای اجتماعی و فرهنگی و جلوگیری از تعادل نداشتن زیست محیطی محلات مسکونی پیشنهاد می شود. هدف اصلی از نگارش پژوهش، بررسی امکان آرام سازی ترافیک محله یورد شاهی ارومیه با رویکردی در جهت تجدیدحیات این محله است که با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای به شناخت و ارزیابی وضعیت موجود محله یورد شاهی ارومیه پرداخته و نتایج به دست آمده را در قالب روش تحلیلی-کاربردی با استفاده از جدول SWOT و اولویت دارترین عوامل در محله را مشخص کرده و به ارائه راهکارهایی در راستای موضوع مورد بررسی خواهیم پرداخت. در نتایج به دست آمده، از پژوهش راهبرد تهاجمی SO به عنوان اولویت دارترین راهبرد شناخته شده که عوامل تهاجمی نشان می دهد و محله یورد شاهی که توان لازم برای برنامه های سامان دهی و آرام سازی ترافیک را دارد، استفاده شد. در انتها نیز براساس یافته های پژوهش، با تأکید بر محله یورد شاهی شهر ارومیه و دستورالعمل مشارکت های اجتماعی در محلات مسکونی، راهکارهایی پیشنهاد شد.
ارزیابی وضعیت پایداری محله ها در شهرهای مرزی (مطالعه موردی: محله های شهر پیرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعة پایدار شهری مقوله ای با ابعاد گسترده و پیچیده است که در رشد و تکوین شهرها تأثیر گذار بوده است و ارتباط تنگاتنگی با آسیب های اجتماعی، زیست محیطی، اقتصادی و معیشت شهری، امنیت، مشارکت، شکل بافت و مدیریت شهری دارد. توسعة پایدار شهری و اندازه گیری کمّی و نمایش فضایی آن موضوعی مهم در برنامه ریزی شهری محسوب می گردد. هدف پژوهش حاضر سطح بندی فضایی و تحلیل میزان پایداری و ناپداری محلات شهر مرزی پیرانشهر به لحاظ 4 شاخص اقتصادی، اجتماعی، زیست_ محیطی و نهادی_ کالبدی می باشد. نوع تحقیق کاربردی_ توسعه ای و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی، کتابخانه ای و نیز برداشت های میدانی و پیمایشی است. جامعة آماری کلیة محله های شهر پیرانشهر می باشد که از بین آنها تعداد 380 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونة آماری انتخاب شده اند و داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارهای SPSS و GIS تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج کلی تحقیق نشان می دهند؛ به لحاظ شاخص های توسعة پایدار، 3 محلة (آزادی، بازارچه و زمین های شهرداری) در وضیعیت پایدار و محله های (آزادگان، زرگتن و فرمانداری) در سطح نیمه پایدار و 9 محلة (ساحلی، کمربندی، جاده سردشت، بازار سیگاران، کمربندی جدید، کهنه خانه، پاداش، فرهنگیان و شین آباد) در وضعیت ناپایدار قرار دارند.
تحلیل شاخص های ذهنی مؤثر بر سنجش کیفیت زندگی در مناطق روستایی (مطالعه موردی: دهستان سینا- شهرستان ورزقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درپی تحلیل شاخص های ذهنی مؤثر بر سنجش کیفیت زندگی در مناطق روستایی است؛ بنابراین کاربردی بوده و از نظر روش انجام توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری خانوارهای دهستان سینا در شهرستان ورزقان و از تعداد 266 پرسش نامه محقق استفاده شده است. ابعاد اصلی در تحلیل شاخص های ذهنی کیفیت زندگی در چارچوب ابعاد اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و کالبدی با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی در چهار مرحله آزمون شده است. نتایج مرحله اول نشان می دهد شاخص های استفاده شده دارای مقدار پایایی و روایی بالایی است. در مرحله دوم در آزمون ساختاری مدل با توجه به مقادیر آماره تی در ارتباط بیرونی بین متغیرهای پنهان تأثیر تمام شاخص ها اثبات می شود. در مرحله سوم در بررسی آزمون کیفیت مدل های اندازه گیری و ساختاری، مقادیر محاسبه شده در حد بالایی قابل قبول بوده و در نتیجه مدل اندازه گیری از کیفیت خوبی برخوردار است. نهایت در مرحله چهارم به بررسی مدل کلی آزمون ساختاری پرداخته شد. شاخص GOF این مدل مقدار 685/0 به دست آمده است که از مطلوبیت کلی مدل حکایت دارد. وجود رابطه مثبت و قوی بین شاخص های اندازه گیری شده با کیفیت زندگی جامعه روستایی مورد مطالعه نشان می دهد شاخص های بعد «بهداشتی– اجتماعی» شاخص های کلیدی در سنجش ذهنی کیفیت زندگی در نواحی روستایی منطقه مورد مطالعه هستند.
تحلیل نقش قابلیت پیاده روی در ارتقای سرمایه اجتماعی محله های شهری (مطالعه موردی: محله های کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
279 - 297
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری عرصه های زندگی اجتماعی و مکانی برای فعالیت های شهری، وابستگی اجتماعی، مبادله اجتماعی و برخورد رسمی با دیگران است. این فضاها با درنظرگرفتن ویژگی ها و کارکردهایشان و با توجه به میزان کیفیت خود، توانایی گسترش حوزه عمومی را دارند و قادرند بر شکل گیری پیوندها و معاهدات اجتماعی، اعتماد، انسجام و مشارکت اجتماعی (مؤلفه های سازنده سرمایه اجتماعی) تأثیر مثبت یا منفی بگذارند. در این میان، یکی از عواملی که می تواند سبب افزایش سطح تعاملات شود، حرکت عابر پیاده در فضاهای شهری است. پژوهش حاضر با هدف کشف و تحلیل تأثیر قابلیت پیاده روی بر ارتقای سرمایه اجتماعی محله های نمونه کلان شهر تهران انجام شده است. در این پژوهش برای تعیین میزان این قابلیت از نرم افزار ArcGis و مدل های ویکور، آنتروپی شانون و AHP و برای سنجش متغیر سرمایه اجتماعی از پرسشنامه و نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد با توجه به ضریب هم بستگی کم (144/0) میان دو متغیر قابلیت پیاده روی و سرمایه اجتماعی در هشت محله مورد بررسی رابطه معناداری وجود ندارد. درنتیجه فرضیه پژوهش رد می شود. هرچند نمی توان به صورت قاطع بیان کرد که به کمک فضاهایی با قابلیت پیاده روی موجود می توان به تقویت و افزایش سرمایه اجتماعی دست یافت، شاید بتوان گفت فضاهای موجود کیفیت لازم را ندارند؛ از این رو با ایجاد فضاهای پیاده مداری که کیفیت منطبق بر اصول طراحی شهری دارند، یا با بهبود کیفیت فضاهای موجود می توان به این مهم دست یافت.
تحلیل پیامدهای همه گیری کرونا بر اقتصاد روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۹)
391 - 413
حوزههای تخصصی:
با توجه به اصول جغرافیای اقتصادی، قانون محدودیت ها از مهم ترین و چشم گیرترین قوانین جغرافیای اقتصادی است؛ بدین سان که گاهی محیط فیزیکی محدودیت هایی در مکان زیست موجودات زنده فراهم می آورد و زمانی نیز بستر مساعدی برای فعالیت های مختلف انسان و پرورش و تولید محصولات گوناگون تهیه می کند. از جمل ه این محدودیت ها می توان به بحران های طبیعی و انسانی مانند سیل، زلزله، آتش سوزی، خشک سالی، طوفان، بیماری های مسری، جنگ، و تحریم اشاره کرد. در طول تاریخ زندگی جوامع بشری، بیماری ها به طرق مختلف بر زندگی فردی و اجتماعی انسان ها تأثیر داشته اند. ب ُ عد اقتصادی زندگی انسان نیز از این تأثیر مستثن ا نبوده است و زمانی که این بیماری ها جنب ه همه گیری داشته باشند وسعت بحران ایجادشده نیز بسیار زیاد خواهد بود. پژوهش یادشده با هدف بررسی ت أ ثیر پاندمیک کرونا بر اقتصاد روستایی انجام شده است که از نظر هدف جز و تحقیقات کاربردی است و بر اساس ماهیت و روش تحقیق توصیفی است. جامع ه آماری موردمطالعه همه نقاط روستایی در سطح جهان است که از بین آن ها دو کشور هند و کانادا به عنوان نمونه انتخاب شده اند. نتایج حاکی از آن است که هزینه های تحمیل شده در اثر اپیدمی کرونا و همچنین کاهش تولید و عرضه در سطح داخلی و خارجی ناشی از آن می تواند اقتصاد را با تورم های بالاتر و رشدهای اقتصادی پایین تر مواجه کند؛ درواقع ، کرونا با تأثیر بر زنجیر ه تأمین، تقاضا ، و نقدینگی بر بنگاه ها و با تأثیر بر عرض ه نیروی کار، مصرف کالاها و خدمات ، و به ویژه با کاهش درآمد مصرف کنندگان و تولیدکنندگان محصولات کشاورزی، گردشگری ، و صنایع دستی در کوتاه مدت و بلندمدت بر اقتصاد روستا تأثیرگذار است.
Barriers to the Promotion of Agricultural Land Consolidation in Rural Areas from Farmers' Point of View (Case Study: Fash Dehedtan of Kangavar County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- The present study aimed to investigate the most important obstacles to the promotion of agricultural land consolidation in the rural areas of Kangavar County. This study seeks to answer a key question: What are the main obstacles to the implementation of agricultural land consolidation policy in the villages of the study area? Design/methodology/approach - The present research is an applied one conducted in a descriptive-analytical method; field work was used for data collection and factor analysis was used for data analysis. The population of the study included 1216 land users. Using Cochran's formula, 211 questionnaires were developed and randomly distributed among the users. The stratified sampling method was used to determine the number of samples in the villages. Cronbach's alpha was used to determine the coefficient of validity of the questionnaire in the village; the validity of the questionnaire was 0.816, which indicated the data were suitable for the research. Findings- The findings show that ‘the factor of investment and fund’ accounts for 14.445% of the variance, which is the most important obstacle to the development of land consolidation in the rural areas. However, the lack of support of government agencies and organizations, infrastructural weaknesses, individual factors, lack of creativity, lack of intellectual participation and trust, lack of management and production practices, lack of knowledge and awareness, and lack of access to communication facilities in rural areas are important constraints on land consolidation in the rural areas of the study.
پهنه بندی گردشگری اقلیمی استان های ایلام و کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی در امر گردشگری از جنبه های مختلف ضروری و مهم است و شناخت پهنه های مناسب برای گردشگری به لحاظ آسایش اقلیمی از موارد مهم در برنامه ریزی گردشگری می باشد. هدف از انجام این تحقیق، برآورد آسایش اقلیمی مناطق شهری و روستایی دو استان ایلام و کرمانشاه در جهت توسعه و برنامه ریزی گردشگری می باشد. جهت این امر، ابتدا به بررسی جاذبه های های گردشگری دو استان در زمینه های فرهنگی-تاریخی و طبیعی اقدام گردید و سپس از شاخص بیکر جهت برآورد آسایش اقلیمی بهره گرفته شد و تحلیل های لازم صورت پذیرفت. در نهایت برای پهنه بندی شرایط زیست اقلیم، داده ها به محیط GIS منتقل و با استفاده از روش میان یابیKriging نقشه ها ترسیم گردیدند. نتایج حاکی از آن می باشد که در 3 ماه زمستان؛ تنها دو ایستگاه دهلران و سرپل ذهاب، در ماه آوریل؛ ایستگاه های دهلران، اسلام آبادغرب، ایلام و سر پل ذهاب، در ماه می؛ ایستگاه های روانسر، کرمانشاه، کنگاور، اسلام آبادغرب، ایلام و سر پل ذهاب، در ماه ژوئن؛ ایستگاه های روانسر، کرمانشاه، کنگاور و اسلام آبادغرب، در ماه ژوئیه؛ ایستگاه های کنگاور و کرمانشاه، در ماه سپتامبر و اکتبر؛ روانسر، کرمانشاه، کنگاور و اسلام آبادغرب و ایلام، در ماه نوامبر؛ ایستگاه های دهلران، کنگاور، اسلام آبادغرب، ایلام و سر پل ذهاب و در ماه دسامبر؛ ایستگاه های دهلران، اسلام آبادغرب و سر پل ذهاب، شرایط مطبوع را برای گردشگری شهری و روستایی دارا می باشند.
نقش عوامل محیطی بر تخریب محوطه های باستانی (مطالعه موردی محوطه های باستانی دهستان سر فیروزآباد استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر عوامل محیطی بر محوطه های باستانی، به شرایط جغرافیایی آنها بستگی دارد. در تحقیق حاضر سرفیروزآباد در شهرستان کرمانشاه به عنوان محدوده جغرافیایی در نظر گرفته شد و تأثیر عوامل محیطی بر تخریب محوطه های باستانی این دهستان مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق از نرم افزار GIS جهت تلفیق لایه های اطلاعاتی استفاده گردید. تعداد 9 عامل محیطی شامل ارتفاع، جهات جغرافیایی، شیب، بارندگی، کلاس فرسایش، فاصله از رودخانه، فاصله از گسل، نوع کاربری اراضی و نوع سازندهای زمین شناسی به عنوان عوامل تأثیر گذار بر این محوطه ها انتخاب گردیدند. یافته های تحقیق ناشی از عوامل محیطی حاکی از آن است که دو دسته از عوامل می توانند در تخریب محوطه های باستانی در دهستان سرفیروزآباد نقش داشته باشند. دسته اول در کوتاه مدت که فرسایش را در بر می گیرند. دسته دوم در دراز مدت که فعالیت های تکتونیکی را شامل می گردند. نتایج نشان می دهند که تمامی 9 عامل در تخریب محوطه های باستانی به هم وابسته بوده و هیچ یک به تنهایی نمی توانند در تخریب محوطه های باستانی مؤثر باشند.
تبیین تأثیرات ساختار کالبدی محله های شهری بر اختلالات روانی به روش تحلیل محتوا (مطالعه موردی: کلان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
715 - 736
حوزههای تخصصی:
سلامت روانی شهروندان ارتباط فراوانی با ساختار کالبدی محله ها و محیط های شهری دارد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی کیفی و تبیین تأثیرات ساختار کالبدی محله های شهری بر اختلالات روانی شهروندان بوده است. برای این مطالعه، محله های مرداویج و مفت آباد در کلان شهر اصفهان انتخاب شدند. در این پژوهش، برای رسیدن به هدف اصلی و پاسخ به این سؤال که کدام یک از عوامل محیطی در سلامت روانی شهروندان تأثیرگذار هستند، از روش تحلیل محتوا استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، خانوارهای ساکن در محله های مفت آباد و مرداویج از منطقه 6 کلان شهر اصفهان بودند. براین اساس افرادی برای نمونه انتخاب شدند که از لحاظ محیط سکونت دارای تنوع بودند. همچنین شرط ورود به مطالعه، داشتن سن بالای 20 سال، سابقه سکونت حداقل 3 سال در محله مورد نظر و مبتلانبودن به اختلالات حاد روانی بود. براین اساس 60 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. براساس نتایج پژوهش، شش مقوله اساسی شرایط طبیعی محیط (تنوع پوشش گیاهی، فضاهای آبی و دمای محیط)، آلودگی های محیطی (آلودگی صوتی و محیط شهری ناسالم)، شرایط خیابان ها (قابلیت پیاده روی، روشنایی خیابان در شب، ترافیک روان در محله)، فضاهای عمومی (پارک محلی، مبلمان شهری، فضاهای نشستن جلوی مجتمع مسکونی)، خدمات محلی (بازار محلی و خرده فروشی ها) و سیما و منظر شهری (خوانایی محیط، کاربرد مناسب رنگ در محیط) بر هفت اختلال روانی (اختلال عصبی، شادابی و نشاط، استرس، اضطراب، پرخاشگری، افسردگی و ترس مرضی) تأثیرگذار بودند.