فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
توسعه پایدار شهری سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶
1 - 17
حوزههای تخصصی:
با افزایش بیش از 2 میلیارد نفری جمعیت جهان به جمعیت حاضر تا سال 2050، انتظار می رود مصرف انرژی تشدید شود و استدلال می شود که محیط شهری باعث مشکلات زیادی می شود که از آن جمله می توان به گرمایش جهانی، تخریب ازن، بحران انرژی، ناراحتی حرارتی در فضای باز و داخل ساختمان و همچنین گرمای شهری اشاره کرد. امروزه یکی از چالش های فرآوری دولت ها در سراسر جهان، شکل گیری شهر هایی در جهت بهینه سازی مصرف انرژی است. در این میان برنامه ریزی شهری با ایجاد محلات پایدار نقش مؤثری در کاهش مصرف انرژی در شهرها بر عهده دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان پایداری در محله فردوسی کرمانشاه بر اساس راهنمای انرژی و محیطی LEED-ND می باشد.
در این تحقیق، به دلیل جامعیت، طراحی هدفمند و ارتباط منطقی و عملکردی مباحث مختلف ذکرشده در راهنمای طراحی محیطی و انرژی LEED-ND، این راهنما به عنوان روش بررسی محله فردوسی کرمانشاه انتخاب شد. روش اندازه گیری و سنجش مباحث مختلف پس از بررسی مبحث های مطرح شده در گواهینامه مذکور اتخاذ گردید و در ادامه پس از برداشت اطلاعات لازم، اندازه گیری و سنجش و ارزیابی، وضعیت محله فردوسی کرمانشاه بر اساس استاندارهای گواهینامه مذکور مشخص گردید. بر اساس برداشت ها و تحلیل های صورت گرفته محله فردوسی حداقل امتیاز لازم را در جهت دریافت گواهینامه کسب نکرد. نتایج پژوهش نشان دهنده این مسئله حیاتی است که می توان با ایجاد قوانینی در برنامه ریزی و طراحی محله ها در جهت رسیدن به محلات پایدار و کاهش چشمگیر مصرف انرژی گام برداشت. با توجه به مسئله بحران انرژی و اهمیت بالای آن، این تحقیق می تواند راهگشایی در جهت تدوین گواهینامه ای در این زمینه برای محله های ایران باشد. علاوه بر این، تعریف سیستم ها و معیارهای ارزیابی جوامع شهری درکشورهای درحال توسعه هدفی اجتناب ناپذیر است.
بررسی و ارزیابی زمینه های توسعه گردشگری الکترونیک (مورد مطالعه: استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر آن است تا به بررسی و ارزیابی زمینه های توسعه گردشگری الکترونیک استان گیلان بپردازد. در این راستا پس از بهره گیری از روش اسنادی و کتابخانه ای، در بخش میدانی از روش پیمایش مبتنی بر تکمیل پرسشنامه در 16 شهرستان استان گیلان در ابعاد گردشگری الکترونیک شامل اجتماعی– فرهنگی، دولتی و مدیریتی، زیرساخت (سخت افزار) و سیستم های اطلاعاتی (نرم افزار) بهره گرفته شد. همچنین جامعه آماری منتخب شامل دستگاه های اجرایی، بخش خصوصی و جامعه محلی بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون T تک نمونه ای و جهت رتبه بندی شهرستان های استان در راستای ارزیابی وضعیت توسعه گردشگری الکترونیک از مدل تاپسیس بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد ک ه شاخص فراگیر شدن استفاده از شبکه های اجتماعی مرتبط با گردشگری توسط گردشگران، با مجموع میانگین70/34 رتبه اول و شاخص سرعت دسترسی به اینترنت، با مجموع میانگین60/56 پایین ترین رتبه را به خود اختصاص داده اند. همچنین طبق نتایج بدست آمده بعد اجتماعی- فرهنگی با میانگین 07/3 در وضعیت مطلوب قرار داشته و سایر ابعاد همچون زیرساختی، دولتی- مدیریتی و سیستم های اطلاعاتی در وضعیت نامطلوب قرار دارند. در نهایت در بررسی وضعیت شهرستان های استان گیلان در زمینه گردشگری الکترونیک؛ شهرستان های رشت، لاهیجان و بندرانزلی به ترتیب با ضرایب 636/0، 578/0 و 576/0 در رتبه های اول تا سوم و در وضعیت مطلوب ارزیابی شدند و شهرستان های املش باضریب 349/0 ، صومعه سرا با ضریب 335/0 و رودبار با ضریب 311/0 در وضعیت نامطلوب قرار گرفتند.
توسعه سبد خدمات آموزش روستاییان پیراشهر تهران در راستای توسعه پایدار فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
116 - 130
حوزههای تخصصی:
روستائیان پیرامون شهر تهران به دلیل فقر اقتصادی و فرهنگی بیشتر نسبت به شهرنشینان، نیازمند توجه بیشتر برای گسترش آموزش می باشند. پژوهشگاه علوم انسانی با در اختیار داشتن بهترین امکانات سخت افزاری و نرم افزاری و پشتیبانی دولتی، از جمله مراکز ارائه خدمات آموزشی به روستائیان پیرامون شهر تهران می باشد. این پژوهش به توسعه سبدخدمات آموزشی جهت گسترش دامنه آموزش برای روستائیان با هدف گسترش فرهنگ روستائیان اطراف تهران، در پژوهشگاه علوم انسانی انجام شده است. روش پژوهش، کیفی از نوع اکتشافی است از نظر هدف، توسعه ای با رویکرد استقرایی می باشد. با استفاده از تحلیل داده بنیاد و به شیوه اشباع نظری، با دوازده تن از خبرگان برتر پژوهشگاه علوم انسانی که به شیوه هدفمند قضاوتی، نمونه گیری شده اند، مصاحبه های عمیق و هدفمند برای گردآوری داده ها انجام شده است که با سه مرحله کدگذاری، در نهایت، الگوی مفهومی، استخراج گردید. مدل شامل هفت مقوله اصلی، در بیست مقوله فرعی با هشتاد و شش شاخص در چارچوب مدل پارادایمی می باشد. در نهایت میتوان نتیجه گرفت که پژوهشگاه علوم انسانی می تواند با گسترش آموزش، فرهنگ روستائیان اطراف تهران را در زمینه های مختلفی مانند کارآفرینی، اجتماعی و معنوی رشد دهد.
تجربه زیسته فقرا برای مشارکت در فعالیت های مرتبط با طبیعت گردی در روستاهای منتخب شرق استان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابتکارات گردشگری حامی فقرا به دنبال پیوند مستقیم بین فعالیت های گردشگری و رویکردهای کاهش فقر باهدف شنیده شدن صدای فقرا و مشارکت آن ها در فرایند رشد و توسعه گردشگری است. بر این اساس، پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و مصاحبه های چهره به چهره درصدد کشف تجربه زیسته فقرای روستاهای منتخب شرق استان سمنان (قلعه بالا، ابر و رضاآباد) برای مشارکت در فعالیت های مرتبط با طبیعت گردی است. این سه روستا در سال های اخیر به روستاهای محبوب گردشگری در کشور تبدیل شده اند ولی با این وجود آمارها نشان می دهد که فقرای زیادی نیز در آنجا زندگی می کنند. نتایج نشان می دهد که اکثر مشارکت کنندگان در مواجهه با رشد گردشگری در روستاهای خود از سه راه «تلاش برای مشارکت در مشاغل رسمی»، «تلاش برای مشارکت در فعالیت های غیررسمی» و «تلاش برای یادگیری و افزایش مهارت ها» به دنبال نفوذ و مشارکت خود در فعالیت های مرتبط با طبیعت گردی بوده اند.
بررسی آثار اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی شهرک صنعتی علویجه بر روستاهای پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
104 - 121
حوزههای تخصصی:
فقر، بیکاری و مهاجرت از ویژگی های عمده مناطق روستایی در کشورهای درحال توسعه است و صنعتی سازی روستاها از جمله راهکارهای مواجهه با این قبیل مشکلات بوده و هست. در همین راستا طی چند دهه اخیر، سیاست توسعه روستایی از مسیر صنعتی سازی و گسترش قطب های صنعتی در نواحی روستایی پیگیری شده است. با این وجود تأثیر تأسیس مراکز صنعتی در مجاورت نواحی روستایی همچنان مغفول مانده است. تحقیق حاضر به شناسایی و تجزیه وتحلیل ابعاد مختلف (اقتصادی، اجتماعی - کالبدی و محیط زیستی) تأثیر شهرک صنعتی علویجه واقع در شهرستان نجف آباد در استان اصفهان بر نواحی روستایی هم جوار پرداخته است. جامعه آماری این تحقیق خانوارهای روستایی واقع در پیرامون شهرک صنعتی علویجه بودند که بر اساس آخرین آمار رسمی (1395) 7183 خانوار را شامل می شدند که از این میان تعداد 210 خانوار برای مطالعه انتخاب شدند. این تعداد با استفاده از فرمول کوکران تعیین گردید. انتخاب خانوارها بر اساس روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب بود. ابزار جمع آوری داده ها یک پرسشنامه محقق ساخت بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و LISREL تجزیه وتحلیل شدند. برای تجزیه وتحلیل از روش های توصیفی و استنباطی نظیر فراوانی، میانگین، ضریب تغییرات و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. بر اساس یافته های تحقیق، احداث این شهرک هم دارای آثار مثبت و هم دارای آثار منفی بوده است که به ترتیب آثار اقتصادی، اجتماعی - کالبدی و محیط زیستی، با ضرایب مسیر 96/0، 92/0 و 83/0، مهم ترین آثار بوده اند و جنبه های منفی این احداث بیشتر در بعد محیط زیستی و اجتماعی - کالبدی بوده است.
واکاوی مؤلفه های راهبردی و مشارکت پذیری شهروندان در راستای تحقق الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه توسعه دغدغه خاطر بسیاری از کشورهاست که هدف آن بهبود بخشیدن به شرایط کیفی زندگی انسان است. برای رسیدن به الگوی توسعه مطلوب یا استفاده صحیح از منابع و فرصت ها و توزیع عادلانه امکانات، مشارکت مردم راهکار اصلی و محوری به شمار می رود. بر این اساس پژوهش حاضر به بررسی و ارزیابی میزان تحقق پذیری شاخص های مشارکت فعال مردمی در راستای الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت می پردازد. روش بررسی: نوع پژوهش کاربردی- تطبیقی و روش پژوهش، تحلیل محتوا است و از روش اطلاعات کتابخانه ای و میدانی در انجام پژوهش استفاده شده است. در روش میدانی از تکنیک پرسشنامه جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل50 نفر از نخبگان و کارشناسان در دسترس می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه از نرم افزار آماری SPSS و آزمون های آماری T تک نمونه ای و کروسکال والیس و همچنین جهت تعیین نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها از مدل استراتژیک SWOT استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج حاصل از آزمون t نشان داده است که یک رابطه معناداری بین متغیرهای مستقل مورد مطالعه در پژوهش حاضر و تحقق پذیری الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت وجود دارد. بنابراین متغیرهای مستقل مورد مطالعه بر تحقق پذیری الگو اثرگذار می باشند. همچنین نتایج آزمون کروسکال والیس نیز نشان داده که تمایل مردم به مشارکت در ارتباط با شاخص های و متغیرهای مورد سنجش در جهت تحقق پذیری الگو از وضعیت مطلوبی برخوردار است. نتایج بدست آمده از مدل سوات
بررسی و ارزیابی شاخص های رشد هوشمند شهری درشهرها (مطالعه موردی: شهرسراوان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
16 - 30
حوزههای تخصصی:
رویکرد رشد هوشمند به عنوان دومین موج از برنامه های مدیریت رشد که به وسیله هواداران زیادی مورد حمایت قرار گرفت، می باشد و به عنوان مجموعه ای از اهداف و استانداردها در برنامه ریزی کاربری زمین محلی است. هدف تحقیق پیش رو، بررسی و ارزیابی شاخص های رشد هوشمند شهری در شهر سراوان است. روش تحقیق در پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی است و از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی محسوب می شود. جمع آوری داده های موردنیاز در این پژوهش، از طریق مطالعات کتابخانه ای و پیمایش های میدانی صورت پذیرفته است. حجم جامعه آماری 60014 نفر و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 355 نفر تعیین شد. همچنین، تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS (آزمون T تک نمونه ای و رگرسیون چندمتغیره) صورت گرفته است. یافته ها بیانگر این بود که ابعاد کالبدی، اجتماعی - اقتصادی و دسترسی در وضعیتی پایین تر از سطح نرمال یا نامطلوب قرار داشته و بعد زیست - محیطی در وضعیت نسبتاً نرمال قرار دارد. نتایج نشان داد که بعد اجتماعی – اقتصادی دارای بیشترین بار عاملی در رشد هوشمند در شهر سراوان دارد، میزان بار عاملی یا ضریب بتا برای بعد مذکور برابر 0/76 در سطح معناداری 0/000 به دست آمد. پس از آن، بعد کالبدی (0/69=β) و (0/000 =P)، بعد زیست محیطی (0/66=β) و (0/000 =P) و بعد دسترسی با ضریب بتا 0/47 و سطح معناداری 0/000 دارای تاثیر مستقیم و معنادار در رشد هوشمند شهری در شهر سراوان بودند.
ارائه مدل دینامیکی برای تبیین الگوی مصرف در سبک زندگی شهری ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
33 - 47
حوزههای تخصصی:
مصرف، فرایندی پویاست که با سبک زندگی پیوندی عمیق دارد و می توان گفت مهمترین عامل در بین عوامل و مولفه های سبک زندگی افراد در دوره مدرن است. این مقاله با تمرکز بر الگوی مصرف خانوارهای شهری ایرانی و تقسیم بندی انواع مصارف آنها و با این دیدگاه که الگوی مصرف، فرایندی پویاست، با استفاده از رویکرد پویایی سیستم ها به آن پرداخته است و با بهره گیری از نرم افزار ونزیم و قابلیت های آن، با انجام مراحل مدلسازی پویا، از تعریف مساله و ساخت فرضیه پویا و تشریح جوانب مساله و نیز شناخت عوامل موثر و ایجاد نمودار زیرسیستم جهت تبیین جریان های موجود در این مدل به تهیه نمودار علی و معلولی آن پرداخته و با ترسیم نمودار حالت – جریان و مدلسازی، به تدوین سناریوهای نه گانه ای پرداخته است که در نهایت با تحلیل حساسیت به سناریو پردازی پرداخته است و به نتایجی در خصوص الگوی مصرف و سبک زندگی خانوار شهری در جامعه ایرانی پرداخته و در انتها پیشنهادات و راهکارهایی را ارائه کرده است. این مقاله و مدل حاصل از آن نشان می دهد که به جز مصرف زیستی که طبعا اولویت اول مصرف در خانوارهای شهری است، سایر مصارف در شرایط تقریبا مشابهی قرار دارند و شیب نرخ مصرف رسانه ای و پس از آن مصرف فرهنگی، نسبت به سایر هزینه ها بیشتر است و این یعنی با بهبود شرایط اقتصادی مصرف آنها افزایش بیشتری خواهد داشت.
ارزیابی کارآمدی شورایاریها در نهاد مدیریت محله تهران از منظر حکمروایی شایسته شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
136 - 152
حوزههای تخصصی:
در کشور ما برای نیل به حکمروایی شایسته شهری که از جمله مولفههای آن مشارکت و تمرکززدایی نهادی است، طرحها و برنامههای محدودی مد نظر بوده است. از جمله آن شورای اسلامی شهر تهران، با هدف جلب مشارکت حداکثری شهروندان در اداره امور شهری اقدام به تصویب طرح شورایاری محلات و اجرای آن کرد. پیرو آن شهرداری تهران طرح مدیریت محله را در راستای تکمیل و تقویت انجمن شورایاری محلات، تمرکززدایی و ارتقای مدیریت محلهمبنا اجرا کرد، اما با گذشت چند سال از تصویب و اجرای این طرح، بازخورد مثبتی که در راستای حکمروایی شایسته باشد، دیده نشده است، در پژوهش حاضر ضمن شناسایی مهمترین چالشها و مشکلات این طرح از منظر حکمروایی شایسته، مهمترین راهبردهای بهبود عملکرد مدیریت محله ارائه شده است. پژوهش حاضر به لحاظ روش از جمله پژوهشهای توصیفی تحلیلی و به لحاظ ماهیت از نوع کاربردی است. روش گردآوری دادهها اسنادی و پیمایشی و ابزار گردآوری نیز پرسشنامه محققساخته است. برای تدوین راهبردهای حرکت به سوی حکمروایی خوب شهری در کلانشهر تهران از روش تحلیلی SWOT استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد میان وضع موجود و آرمانهای حکمروایی خوب شهری در شهر تهران فاصله زیادی وجود دارد و تبدیل ساختار مدیریت محله به مدیریت مشارکتی به تمهیدات عمیقتر و گستردهتری نیازمند است. ایجاد و توسعه مدیریت هماهنگ و یکپارچه از طریق واگذاری مدیریت امور محلی در حوزه اجرایی، ارتقا و تقویت نقش شوراها در تهیه و تصویب برنامههای توسعه منطقه و کمک به توانمندسازی نهاد مدیریت محله مهمترین راهبردهای پیشنهادی است.
نقش شهرهای مرزی در توسعه ژئوپولیتیک گردشگری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵)
87 - 102
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از عوامل مهم برای دستیابی به توسعه، نقش درآمدی توریسم و جذب گردشگر درون کشورهاست که این مهم همواره در گرو داشتن فضای ملی و سرزمینی منسجم و شهرهایی با کارکرد بهینه است. موفقیت در زمینه توریسم، در گروِ داشتن آثار تاریخی و دیدنی، شهرهای زیبا و توسعه یافته، مردمان با فرهنگ و دانش و آگاهی بالا، دولتمردان عاری از القای تفکرات شخصی، نظام برنامه ریزی کارامد و ... است. در این میان می توان گفت که نقش شهرها در جذب گردشگر درجات بالاتری را دارا می باشند. شهرهای مرزی به دلیل داشتن نقش امنیتی و دروازه ورود کالا و انسان، می توانند در جذب گردشگر، موفق عمل کنند. ایجاد بازارچه های مرزی، وجود رودخانه و عوامل طبیعی، وجود بناهای تاریخی مانند قلعه و یا نوع مرز در این گونه شهرها، از عوامل جذب توریسم به شمار می روند. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و سایت های اینترنتی، به دنبال بررسی نقش و جایگاه شهرهای مرزی در توسعه ژئوپولیتیک گردشگری و جذب گردشگر است. سؤال اصلی این مقاله این است که: آیا شهرهای مرزی با استفاده از ژئوپولیتیک گردشگری می توانند در جذب توریسم و توسعه گردشگری موفق باشند؟ نتایج نشان می دهند که شهرهای مرزی با توجه به موقعیتشان، توانایی توسعه ژئوپولیتیک گردشگری و در جذب گردشگر، قابلیت بالایی را دارند.
سنجش شاخص های توسعه در پایداری نواحی شهری، مطالعه موردی: شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
1 - 15
حوزههای تخصصی:
یکی از اصول توسعه پایدار شهری، دست یابی عادلانه نواحی شهری در حیطه شاخص های توسعه است و شناخت وضعیت نواحی شهری نقش مهمی در دست یابی به توسعه پایدار شهری دارد. در این راستا هدف پژوهش حاضر تحلیل و سنجش شاخص های توسعه در پایداری نواحی شهر ایلام است. پژوهش ازنظر هدف توسعه ای- کاربردی، و ازنظر متدولوژی توصیفی – تحلیلی می باشد. گردآوری اطلاعات از نوع مطالعات اسنادی و میدانی با ابزار پرسشنامه از خبرگان است. پنج شاخص کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، امنیت، زیست محیطی به عنوان شاخص های پژوهش احصاء شده که با روش سوارا مورد وزن دهی قرارگرفته اند. در رتبه بندی نواحی شهر ایلام از روش های ادغامی بردا و کپ لند استفاده گردید. مطابق نتایج، نواحی شهری ایلام ازنظر اولویت بندی درجه توسعه یافتگی، به چهار گروه پایدار، نیمه پایدار، ناپایدار و کاملاً ناپایدار تقسیم شدند. نتایج تحلیل های سوارا نشان می دهد بر اساس نظر خبرگان، شاخص های، کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، امنیت و زیستی به ترتیب بااهمیت ترین شاخص ها شناسایی شده اند. همچنین نتایج حاصل از کپ لند و بردا نشان می دهد نواحی پیرامونی شهر به ویژه نواحی واقع در نواحی شرق، جنوب و جنوب غربی وضعیت نامناسب تری نسبت به سایر نواحی دارند؛ و در مقابل مناطق مرکزی شهر در مجاورت شمالی، وضعیت مناسبی ازنظر شاخص های اجتماعی- اقتصادی را دارا می باشند. تحلیل الگوی فضایی نحوه توزیع توسعه یافتگی در شهر نیز علاوه بر اینکه مؤید تمرکز محلات توسعه یافته در نواحی مرکز و میانه شهر و تجمع محلات توسعه نیافته در نواحی پیرامونی جنوب و غرب شهر می باشد، بر تصادفی نبودن این وضعیت و وجود الگوی فضایی خوشه ای حکایت دارد.
تبیین الگوی موزه محله در جهت حفظ و ارتقاء بافت های با ارزش تاریخی مطالعه موردی منطقه ۱۲ تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
31 - 44
حوزههای تخصصی:
محلات تاریخی از عناصر اصلی بافت تاریخی و صحنه بسیاری از رخدادهای تاریخ ساز و پیونددهنده فضاهای فرهنگی و تاریخی شهر است، که هویت اجتماعی و فرهنگی شهر را در طول تاریخ به نمایش می گذارد. یکی از راهکارها در راستای حفظ، نگهداری و ارتقاء این بافت ها استفاده از الگوی بازآفرینی خلاق، که مبتنی بر ارتباط میان اقتصاد و فرهنگ و تولید مکان های خلاق و نوآوراست. در این زمینه مراکز تاریخی شهرها از ظرفیت های بی نظیری برای ساخت و باززنده سازی فضاهای خلاق موردنیاز جهت جذب و نگهداری گروه های نوآور برخوردار است. ازجمله الگوهای بازآفرینی خلاق در بافت های تاریخی شهر تبدیل شهر به موزه محله می باشد. موزه-محله ها در دل خود هم پایگاه های ارزشمندی ازنظر فرهنگ ملی و محلی هستند و هم مجموعه های قدرتمندی برای تولید ثروت و آورده های مالی است. لذا با توجه به آثار تاریخی و ظرفیت بالای این آثار در منطقه 12 شهر تهران امکان تبدیل محلات این منطقه به یک موزه فضایی باز و استفاده از این آثار تاریخی به عنوان اشیاء موزه وجود دارد، که این اقدام ضمن حفاظت از محلات با ارزش تاریخی اقدامی در راستای بهبود توان اقتصادی محله، احیاء محلات تاریخی مناطق و بازآفرینی شهری در این محلات خواهد شد. پژوهش حاضر در پی ارائه الگویی به روش توصیفی –تحلیلی با استفاده از اسناد کتابخانه ای و داده های میدانی (پرسش نامه و مصاحبه) است، که پس از مصاحبه با خبرگان و جمع آوری پرسشنامه، نتایج حاصله با استفاده از نرم افزارهای SPSS,SMART- PLS، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و مدل ارائه شده در خصوص الگوی موزه محله در جهت حفظ و ارتقا بافت های باارزش تاریخی مورد تائید قرار گرفت.
واکاوی اثرات رویکرد مدیریت محلی بر بهبود سرمایه اجتماعی در فراگرد تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی (مورد مطالعه: بخش اسفندقه، شهرستان جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون دو «رویکرد عقلایی گرایی فن محور و ارتباطی» در چارچوب برنامه ریزی توسعه و تحول مطرح بوده است. اما، در نظام مدیریت و برنامه ریزی توسعه و تحول سکونتگاه های روستایی در ایران چیرگی رویکرد عقلایی گرایی با اصالت متخصص چالش های پُرشماری در این فراگرد ایجاد کرده است . بنابراین ، در پژوهش حاضر برای تبیین این چالش ها به شیوه کمی و میدانی و توصیفی- تحلیلی این موضوع در سی روستای نمونه از مجموع 42 روستای ناحیه موردمطالعه با بهره گیری از روش مدل معادلات ساختاری و نرم افزار آموس گرافیک وارسی شده است. یافته های پژوهش ناکارآمدبودن رویکرد حاکم بر مدیریت محلی در راستای بهبود سرمایه اجتماعی و تحولات فضای سکونتگاه های روستایی را آشکار ساخت. همچنین ، یافته های مدل ارتباطی استاندارد آشکار ساخت که برازش ضرایب مسیر متغیر سرمایه اجتماعی و تحولات فضایی و ارتباطشان مطلوب است، اما برازش سرمایه اجتماعی متأثر از رویکرد حاکم بر مدیریت در ارتباط با تحولات فضایی نامطلوب است. زیرا نامولدبودن آموزش به وسیله مدیریت محلی موجب شده تا آگاهی اجتماعی گیرندگان و بروزدهندگان این آموزش ها به گونه ای نامولد و منفعلانه چیرگی داشته باشد . درمجموع ، یافته های پژوهش زمینه لازم برای درک و فهم مشترکی از رویکرد ارتباطی فراهم می کند . از جنبه های ادراکی و معرفتی هم بر مبنای پی آیندها ، نگارندگان در این پژوهش در پی آن اند تا انسجام لازم در ترسیم خطوط اساسی انگاره نوین توسعه و تحول شکل بگیرد و به تعیین چارچوب الگوی کار رویکرد نوین یاری رسانند؛ بدین سان پشتوانه های معرفتی و غنای لازم برای کمک به تحول فضای سکونتگاه های روستایی به گونه ای مناسب از راه مشارکت روستاییان در این فراگرد فراهم خواهد شد .
تأثیر سنجه های کالبدی- فضایی خیابان شهری بر تحریک هیجانی عابرین پیاده با استفاده از EEG(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
47 - 62
حوزههای تخصصی:
محیط می تواند سبب ایجاد هیجان های مثبت و منفی درشهروندان گردد. بخش مهمی از اهمیت هیجان به دلیل تأثیری است که بر رفتار افراد دارد. زیرا استخراج پاسخ های هیجانی یکی از بهترین راه های فهم حوزه های مختلف تجربه و ادراک، از تصمیم گیری تا تعاملات اجتماعی است. امروزه مشکلات سلامت روان و تأکید بر افزایش تعاملات اجتماعی موجب توجه هرچه بیشتر به موضوع هیجان گردیده اما در بین مطالعات انجام شده تأثیر عوامل کالبدی_فضایی کمتر موردتوجه قرارگرفته است. از این روی، هدف پژوهش حاضر از یک سو بررسی تأثیر سنجه های کالبدی_فضایی خیابان شهری بر تحریک هیجانی عابرین پیاده، با قراردادن فرد در محیطی شبه حقیقی و ازسوی دیگر، ارزیابی دقت و امکان سنجی بهره گیری از یک ابزار جدید سنجش عصبی در مطالعات حوزه شهرسازی است. مقاله حاضر به روش تجربی_آزمایشی و با شبیه سازی ۱۸ آزمون از تیپ های مختلف خیابان شهری انجام شده است. دو روش گزارش های شخصی(SAM) و الکتروانسفالوگرافی(EEG) برای سنجش هیجان انتخاب گردید. پس از تأیید داده های مستخرج از ۵۰ آزمون شونده توسط آزمون سلامت و استروپ، تحلیل داده ها به روش کمی_ آماری انجام شد. نتایج نشان می دهد شکل و فرم، اندازه و محصوریت، وجود عنصرفضایی وکالبدی کانون توجه و تأکید، نفوذپذیری در ساختار فضایی، شکستگی در مسیر و تغییر چشم انداز، ریتم های دوبعدی و سه بعدی جداره و شکل و فرم کنج تقاطع، بر سطح خوشایندی، برانگیختگی و کنترل هیجانی اثرگذار است. اما عقب رفتگی و پیش آمدگی کالبدی تأثیری در برانگیختگی و نفوذپذیری بصری تاثیری در خوشایندی ندارد. همچنین داده های (EEG) مستخرج از دستگاه هدست (MindWave MW001) مورداستفاده به خوبی می تواند هیجانات افراد را استخراج نموده، درنتیجه به عنوان یک ابزار بالقوه برای ارزیابی مداخلات طراحی محیطی در حوزه معماری و شهرسازی مناسب است. همچنین نتایج پژوهش حاضر با ارائه تأثیرات روانشناسانه طراحی شهری یک خیابان کمک می نماید که قبل از هرگونه اقدام در طراحی خیابان شهری، با علم برنحوه تأثیرگذاری آن اقدامات برهیجان عابرین پیاده، بتوان با گزینش و طراحی مناسب عناصر و ویژگی های کالبدی فضا، سبب تحریک هیجان های مثبت و کاهش سطح هیجان های منفی و درنهایت ارتقای سلامت روان شهروندان گردید.
تحلیل تاب آوری مناطق روستایی دربرابر مخاطرات طبیعی (مطالعه موردی: شهرستان گلپایگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق روستایی امروزه با مشکلات و معضلات فراوانی روبرو است که یکی از این مشکلات مخاطرات طبیعی است که در روستاها به طور ناگهانی رخ می دهد. چگونگی برخورد با این مخاطرات موجب شده تا امروزه بحث تاب آوری دربرابر مخاطرات در جوامع مورد توجه بسیاری قرار گیرد. بنابراین هدف این پژوهش بررسی میزان تاب آوری مناطق روستایی دربرابر مخاطرات طبیعی در شهرستان گلپایگان است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی-توسعه ای و به لحاظ روش انجام کار، توصیفی- تحلیلی است. در فرآیند پژوهش، ابتدا مبانی نظری تاب آوری و سوابق مطالعاتی آن موردمطالعه قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش را سرپرستان خانوار روستایی شهرستان گلپایگان تشکیل می دهند که براساس سرشماری سال 1395 برابر با 15235 نفر برابر با 5451 خانوار بوده است. برای انتخاب حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است که به وسیله آن تعداد 379 نفر به عنوان حجم نمونه به صورت تصادفی انتخاب شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل رگرسیون خطی استفاده شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که تاب آوری اجتماعی با میانگین 831/2 در وضعیت نامطلوب، تاب آوری اقتصادی با میانگین 779/2 در وضعیت نامطلوب، تاب-آوری کالبدی- محیطی با میانگین 109/3 در وضعیت مطلوب و تاب آوری نهادی با میانگین 101/3 در وضعیت مطلوب قرار دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون خطی نشان داد که مخاطرات طبیعی بیشترین تاثیر را با مقدار ضریب بتای 476/0 بر شاخص اقتصادی داشته است و کم ترین تاثیر را با مقدار بتای 187/0 بر شاخص نهادی داشته است. همچنین مخاطرات طبیعی بر شاخص اجتماعی با ضریب بتای347/0 و شاخص کالبدی- محیطی با ضریب بتای 299/0 نیز تاثیر گذار بوده است.
ارزیابی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری، نمونه موردی: شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
131 - 146
حوزههای تخصصی:
رونق گردشگری در هر منطقه تابع شرایط و ویژگی های آن منطقه می باشد بنابراین شناسایی عوامل موثر بر توسعه گردشگری هر منطقه نخستین گام برای توسعه گردشگری آنجا است. پژوهش حاضر سعی دارد، به ارزیابی عوامل تأثیرگذار بر توسعه گردشگری شهر بجنورد با توجه به بستر طبیعی و انسانی منطقه بپردازد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و جزو تحقیقات توصیفی - تحلیلی می باشد. جامعه آماری در پژوهش حاضر دو گروه بودند، گروه اول شامل میزبانان و متولیان واحدهای گردشگری که بعد از شناسایی و تعیین مهمترین اماکن و جاذبه های گردشگری شهرستان بجنورد که 75 مورد بودند در مجموع 300 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و گروه دوم شامل کارشناسان مرتبط با امور گردشگری که در مجموع 50 نفر به عنوان نمونه آماری برای این گروه انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان داد در میان عوامل موثر بر توسعه گردشگری از نظر متولیان، از بین 4 شاخص اصلی، یشترین میانگین مربوط به شاخص زیست محیطی با میانگین 4.1 و کمترین میانگین مربوط به شاخص اجتماعی - فرهنگی با میانگین 3.08 بوده است. همچنین از نظر کارشناسان، در میان عوامل موثر بر توسعه گردشگری، بیشترین میانگین مربوط به "عوامل زیرساختی" با 3.8 و کمترین میانگین مربوط به "عوامل اجتماعی - فرهنگی" و برابر 3.1 بدست آمده است. نتایج نهایی بدست آمده در پژوهش حاضر مشخص شد، عوامل کلیدی اس تراتژیک حاص ل از پژوهش حاض ر می-تواند در کانون توجه مدیران و برنامه ریزان در بجنورد قرارگرفته، امکانی مناسب برای توسعه پایدار منطقه بر پایه گردشگری پدید آورده، موجب دستیابی منطقه به موقعیت مطلوب در زمینه گردشگری در عرصه داخلی و حتی بین المللی و تبدیل خراسان شمالی و شهرستان بجنورد به یک مقصد گردشگری بین المللی پایدار و رقابتی شوند که، موجب شکوفایی اقتصادی گردیده و در نهایت منجر به اشتغال زایی، بهره وری صنایع محلی، افزایش توان اقتصادی شهرستان و به تبع آن افزایش درآمد سازمانهای اداره کننده منطقه گردد.
ارزیابی اثرات مشارکت و تعهد جامعه محلی و امنیت پایدار بر تحقق توسعه متوازن و پایدار شهری (مطالعه موردی: شهر نقده)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین گام های دست یابی به توسعه متوازن و پایدار شناسایی و تطابق ظرفیت های شهر با ظرفیت توسعه متوازن و پایدار برای استفاده از حداکثر توان خدمت دهی ظرفیت هاست. توسعه نامتوازن شهر نقده فرایندی پویا و مداوم است و امروزه به یکی از معضلات فضاهای شهری تبدیل شده است که طی آن محدوده های شهری و فضاهای کالبدی آنها در جهات عمودی و افقی باعث گسترده شدن شهر به خارج از محدوده شهر شده است. ازاین رو تعیین جهت و نحوه گسترش فیزیکی شهر برای پاسخگویی به نیازهای فعلی و پیش بینی برای نیازهای آینده امری ضروری برای برنامه ریزان و مدیران شهری است. تحقیق حاضر باهدف بررسی تأثیر مشارکت و تعهد جامعه محلی و امنیت پایدار بر تحقق توسعه متوازن و پایدار شهر نقده در قالب یک طرح پژوهشی پیمایشی از نوع همبستگی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش حدود 127671 نفر از شهروندان زن و مرد شهرستان نقده بودند. باتوجه به حجم جامعه آماری، نمونه موردنظر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای با استفاده از فرمول کو کوران با سطح اطمینان ۹۵ درصد محاسبه گردید که تعداد آن برابر با 383 نفر (253 مرد و 130 زن) تعیین گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های توسعه متوازن، توسعه پایدار، مشارکت و تعهد جامعه محلی، امنیت پایدار استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری (SEM) با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار smartpls3 استفاده شده است .در راستای اهداف تحقیق این نتیجه حاصل شد که باتوجه به ضریب مسیر 0.098و همچنین باتوجه به میزان تی برای بخش اول فرضیه (مشارکت و تعهد جامعه محلی بر تحقق توسعه ی متوازن و پایدار) که برابر با 2.523است و با توجه به ضریب مسیر 0.809و میزان تی برای بخش دوم فرضیه (امنیت پایدار بر تحقق توسعه متوازن و پایدار) که برابر با 25.881است و بر اساس یافته های تحقیق، می توان ادعا کرد که مشارکت و تعهد جامعه محلی و امنیت پایدار بر تحقق توسعه متوازن و پایدار شهر نقده نقش اساسی دارد.
ارزیابی و تحلیل ریسک آسیب پذیری اقتصادی و اجتماعی سکونتگاه های روستایی در برابر زلزله (مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پهنه ایران به دلیل قرار گیری روی کمربند زلزله همواره در معرض خطر وقوع زلزله بوده است. شکل گیری گسل های بزرگ و وجود میدان های تنش فعال، ایران را مستعد وقوع زلزله ها کرده است. تحقیق حاضر، با توجه به ماهیت مسئله و موضوع مورد بررسی از لحاظ هدف کاربردی و از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و هدف آن ارزیابی و تحلیل آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی بخش مرکزی اردبیل در برابر زلزله می باشد، جامعه آماری پژوهش 34 روستای بخش مرکزی است که دارای 28272 نفر جمعیت و 8151 خانوار می باشد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 356 نفر برآورد گردید. جهت ارزیابی آسیب پذیری روستاهای مورد مطالعه از دو شاخص و 14 نماگر بر اساس مطالعات سایر محققین بهره گرفته شد. روایی صوری پرسشنامه توسط متخصصین مورد بررسی قرار گرفت و پایایی کل آن بر اساس آلفای کرونباخ 87/0 برآورد گردید، نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که از نظر سطح آسیب پذیری لرزه ای با استفاده از مدل Topsis ، بیش از 73 درصد روستاها با ریسک آسیب پذیری اقتصادی و اجتماعی بالا و بسیار بالا در برابر خطر زلزله قرار دارند. محاسبه آسیب پذیری کلی روستاها در منطقه مورد مطالعه نشان می دهد که 41 درصد روستاها آسیب پذیری متوسط و 59 درصد آسیب پذیری بالا و بسیار بالا قرار دارند. ارزیابی آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی منطقه، بیانگر آسیب پذیری بالا و خیلی بالا در روستاهای محدوده مورد مطالعه بوده و این تهدیدی جدی برای افزایش خطر در منطقه می باشد.
Explaining Rural Creativity and its Realization in Iranian Rural Areas (Case Study: Nair County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- the present study was conducted with the aim of evaluating and measuring the realization of creative village indicators in Nair County, to provide grounds for creative class of rural community, audience and consumers of creative products outside the village environment by relying on ecological lifestyle processes. Design/methodology/approach- the present theoretical study is conducted with applied purposes using the descriptive-analytical method. The statistical population of the study is 33 villages in Nair County with more than 50 households, having a total of 2937 households. The sample size was estimated to be 340 people based on Cochran's formula. Distribution of the number of samples in the villages is determined in ratio with their population. In order to examine the subject in six dimensions of flexibility, innovation, promotion, risk taking, leadership and participation, 43 indexers were used in a combined manner, based on the studies of other researchers. The face validity of the questionnaire was confirmed by the panel of experts and specialists in this field and the reliability coefficient was calculated for the questionnaire at 0.723. Also, the opinions of 30 experts and specialists were used to give weight to indicators and indexers of the creative village through Swara weighting technique during two stages. The results show that, the average indices of creative village are not in a favorable situation. Findings- the results of single sample t-test indicated that, the total average of the creative village indicator was 2.993 and rural creativity in the study area is at a weak level and is vulnerable. The results of CODAS technique from the leveling of 33 villages showed that, 2 villages are at the optimal level and 17 villages are at the weak level. Among them, the villages of Golestan and Saqqechi were in the highest level and the villages of Qare Tape and Meymand were in the lowest level of creativity. Originality/value- In the present study, the rural creativity was examined from the viewpoints of both local community and experts using various techniques. And through several referring to experts and specialists, the importance of each index and their prioritization were checked and their accuracy was ensured. Also, most of the conducted studies have examined rural creativity in the field of tourism, while the present study has investigated rural creativity and its realization in general and in all fields.
واکاوی نقش پروژه های محرک توسعه در تحقق سیاست های بازآفرینی (مورد مطالعه: محدوده ی مرکزی شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
196 - 211
حوزههای تخصصی:
یکی از سیاست های نوین در توسعه شهری به طور عام و در بازآفرینی بافت های ناکارآمد و نابسامان به طور خاص، اجرای پروژه های محرک توسعه با هدف تسریع و تسهیل فرایند تحول در این بافت ها با بهره گیری از ظرفیت های محلی است. در این بین پروژه های محرک و توسعه بازآفرینی شهری مولدهایی هستند در جهت بازگرداندن رونق و توسعه به مناطق مورد نظر، تا چرخه فعالیتِ زنده و پویا را در این مناطق به راه اندازند. هدف این تحقیق بررسی نقش پروژه های محرک توسعه اجرا شده در دستیابی به اهداف و سیاست های بازآفرینی در ناحیه ی مرکزی شهر سنندج می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف و ماهیت تحقیق، در رده تحقیقات کاربردی قرار دارد و از روش کیفی و کمی (آمیخته) به منظور گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها استفاده کرده است. از نرم افزار MAXQDA برای تجزیه و تحلیل کیفی (استخراج شاخص ها) و از نرم افزار SPSS برای تجزیه و تحلیل کمی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که به ترتیب ابعاد فرهنگی – اجتماعی با ارزش عددی (38/3)؛ اقتصادی با ارزش عددی (95/2)؛ کالبدی - فضایی با ارزش عددی (9/2)؛ زیست محیطی با ارزش عددی (35/2) و مدیریتی با ارزش عددی (02/2) بیشترین تاثیرگذاری پروژه های محرک توسعه را بر تحقق سیاست های بازآفرینی محدوده مرکزی شهر سنندج داشته اند. همچنین رضایت مندی ساکنان از اثرات پروژه های محرک توسعه بر تحقق اهداف بازآفرینی ارزیابی گردید، که در برخی ابعاد نگرشی مثبت و در برخی ابعاد نیز نگرشی ضعیف داشتند.