مطالب مرتبط با کلیدواژه

تحول فضایی


۱.

جایگاه و اهمیت مبادلات مرزی در تحولات فضایی ناحیه ی روستایی شهرستان گناوه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روستاهای مرزی مبادلات مرزی تحول فضایی پویش ساختاری – کارکردی شهرستان گناوه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۳ تعداد دانلود : ۶۰۱
ماهیت و دامنه فعالیت های اقتصادی پیوسته زمینه ساز دگرگونی فضایی نظام های سکونتگاهی بوده است. در همین ارتباط، مبادلات مرزی در تحول فضایی سکونتگاه های ساحلی و مرزی از اهمیت خاصی برخوردار است. ناحیه گناوه (استان بوشهر) واقع در حاشیه خلیج فارس، از نظر ساختار طبیعی، جلگه ای خشک و بیابانی است که با محدویت منابع طبیعی آب و خاک روبرو است. این ناحیه افزون بر 52 سکونتگاه روستایی، دارای 2 کانون شهری است. روستاهای ناحیه، با دسترسی به منابع محدود آب، در مجاورت راه های ارتباطی و یا در حاشیه/ لبه خور یا پناهگاه طبیعی، در مجاورت دریا استقرار یافته اند. از این رو، مبادلات مرزی در این ناحیه برای دوام و پایداری روستاها نه تنها از اهمیت ویژه برخوردار است، بلکه در روند زمانی، زمینه ساز تحولات فضایی در این روستاها شده است. این مقاله در نظر دارد، ضمن بررسی سازوکارهای حاکم بر مبادلات مرزی، نقش و اهمیت آن را در دگرگونی فضایی روستاهای ناحیه مورد شناسایی و تحلیل قرار دهد. دوره مطالعه 1355 – 1395 بوده است. روش پژوهش کیفی بوده، برای جمع آوری داده های کمی از پرسش نامه در سطح 350 سرپرست خانوار و داده های کیفی از مصاحبه های نیمه ساختمند با 70 نفر از ساکنان روستاها، اعضای شوراها و دهیاری ها ی روستاها استفاده شده است. تحلیل داده ها نیز بر مبنای روش استدلال منطقی در چهارچوب مقوله بندی یافته ها صورت پذیرفته است. نتیجه پژوهش بیانگر روند تحول نامطلوب این ناحیه روستایی، نابرابری فضایی و عدم تعادل در توزیع جمعی ت و فعالیت در سطح روستاهاست.
۲.

واکاوی اثرات رویکرد مدیریت محلی بر بهبود سرمایه اجتماعی در فراگرد تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی (مورد مطالعه: بخش اسفندقه، شهرستان جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسجام و اعتماد اجتماعی بخش اسفندقه تحول فضایی رویکردها مدیریت محلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۱۴۰
تاکنون دو «رویکرد عقلایی گرایی فن محور و ارتباطی» در چارچوب برنامه ریزی توسعه و تحول مطرح بوده است. اما، در نظام مدیریت و برنامه ریزی توسعه و تحول سکونتگاه های روستایی در ایران چیرگی رویکرد عقلایی گرایی با اصالت متخصص چالش های پُرشماری در این فراگرد ایجاد کرده است . بنابراین ، در پژوهش حاضر برای تبیین این چالش ها به شیوه کمی و میدانی و توصیفی- تحلیلی این موضوع در سی روستای نمونه از مجموع 42 روستای ناحیه موردمطالعه با بهره گیری از روش مدل معادلات ساختاری و نرم افزار آموس گرافیک وارسی شده است. یافته های پژوهش ناکارآمدبودن رویکرد حاکم بر مدیریت محلی در راستای بهبود سرمایه اجتماعی و تحولات فضای سکونتگاه های روستایی را آشکار ساخت. همچنین ، یافته های مدل ارتباطی استاندارد آشکار ساخت که برازش ضرایب مسیر متغیر سرمایه اجتماعی و تحولات فضایی و ارتباطشان مطلوب است، اما برازش سرمایه اجتماعی متأثر از رویکرد حاکم بر مدیریت در ارتباط با تحولات فضایی نامطلوب است. زیرا نامولدبودن آموزش به وسیله مدیریت محلی موجب شده تا آگاهی اجتماعی گیرندگان و بروزدهندگان این آموزش ها به گونه ای نامولد و منفعلانه چیرگی داشته باشد . درمجموع ، یافته های پژوهش زمینه لازم برای درک و فهم مشترکی از رویکرد ارتباطی فراهم می کند . از جنبه های ادراکی و معرفتی هم بر مبنای پی آیندها ، نگارندگان در این پژوهش در پی آن اند تا انسجام لازم در ترسیم خطوط اساسی انگاره نوین توسعه و تحول شکل بگیرد و به تعیین چارچوب الگوی کار رویکرد نوین یاری رسانند؛ بدین سان پشتوانه های معرفتی و غنای لازم برای کمک به تحول فضای سکونتگاه های روستایی به گونه ای مناسب از راه مشارکت روستاییان در این فراگرد فراهم خواهد شد .
۳.

بررسی پیامدهای مکانی فضایی اجرای الگوی یکپارچۀ درون زای توسعۀ منطقه ای (موردپژوهی: طرح توسعۀ منطقه ای سلسله (الشتر))(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی درون زا توسعه منطقه ای تحول فضایی سلسله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۲۰
الگوی یکپارچه درون زای منطقه ای دارای پیامدهای مکانی فضایی مطلوب و سبب ساز توسعه متوازن و متعادل منطقه ای در ابعاد مختلف است. با توجه به کاربردی بودن اهداف نوشتار حاضر، بررسی پیامدهای مکانی فضایی برگرفته از الگوی یکپارچه درون زای توسعه منطقه ای مورد نظر این پژوهش است. با این توصیف سؤال راهبردی این است که الگوی یادشده چه آثار و پیامدهایی داشته است. برای پاسخ به سؤال پژوهش، از استراتژی قیاسی مبتنی بر روش شناسی کمّی استفاده شد. در این زمینه، جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان و نخبگان علمی اجرایی در استان لرستان (شهرستان سلسله) بود که با استفاده از شیوه سیستماتیک و مبتنی بر منطق نمونه گیری تعداد 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. روش گردآوری داده ها به صورت میدانی و با استفاده از ابزار پرسشنامه و همچنین ابزار تحلیل داده ها با استفاده از روش استنباطی مبتنی بر شاخص های برازش مدل اندازه گیری و مدل ساختاری و بهره گیری از نرم افزار smart PLS بود. نتایج پژوهش نشان داد شاخص های مدل اندازه گیری «الگوی یکپارچه درون زا» و «تحول فضایی» تأییدکننده مدل اندازه گیری پژوهش است. در مدل ساختاری پژوهش، صحت رابطه بین متغیرهای ساختاری/ مکنون پژوهش بر اساس آماره T-value مورد سنجش و صحت این رابطه مورد تأیید قرار گرفت. افزون بر این، مبتنی بر ضریب تعیین (R2) و معیار اندازه تأثیر شدت (F2) شدت و اثر رابطه بین متغیر «الگوی یکپارچه درون زا» و «تحول فضایی» تأیید شد. همچنین شاخص برازش کلی مدل (GOF) نشان می دهد مدل دارای برازش قوی است و داده ها تأییدکننده مدل تجربی پژوهش اند.
۴.

سیر تحول کالبدی، عملکردی و ادراکی فضا در گونه شناسی مساجد تاریخی قزوین (دوره های اوایل اسلام، سلجوقی، صفوی و قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گونه شناسی سازماندهی فضا تحول فضایی نظام کالبدی مسجد قزوین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۰
تاریخ پیدایش مساجد مترادف است با تاریخ ظهور اسلام، و گسترش آن، تابع توسعه و نفوذ این بنای مقدس در جوامع مختلف بوده است. بی شک در طول تاریخ ترکیب مساجد با فنون، فرهنگ ها و نگرش های غنی جوامع گوناگون، معماری آن را به عنوان نماد معماری اسلامی رقم می زند، به گونه ای که می توان ادعا کرد تحول در سایر بناهای اسلامی به تبعیت از تطور معماری مساجد آغاز شده است. در اینجا پرسش اصلی این است که آیا در پژوهش حاضر، با توجه به اهمیت معماری مساجد شهر تاریخی قزوین چه به لحاظ ویژگی های کالبدی و چه به لحاظ دگردیسی های تاریخی، می توان به قواعد و چهارچوب هایی دست یافت که منتج به سیر تحول گونه های فضایی مساجد این شهر از منظر کالبدی، عملکردی و ادراکی شود؟ براین اساس، مطالعه حاضر عواملی چون فهم چیستی و چگونگی ساخت و توجه به مفاهیم اخذشده در نمونه های موردمطالعه در دوره های اوایل اسلام، سلجوقی، صفوی و قاجارِ شهر تاریخی قزوین را نیز در بر می گیرد. روش پژوهش کیفی است که به کمک روش های تفسیری تاریخی نگاشته و اطلاعات آن به صورت میدانی و اسنادی گردآوری شده است. درواقع، این پژوهش به بازخوانی سیر تحول در یازده گونه برقرار و ارزشمند در دوره های مذکور در شهر قزوین می پردازد و چگونگی سازماندهی فضایی و نحوه ارتباط فضای نیایشی و شیوه های تعریف فضای باز و بسته را در الگوی فضایی این مساجد از منظر کالبدی، عملکردی و ادراکی مورد بررسی قرار می دهد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان می دهد سیر تحول مساجد موردپژوهش در دوره های فوق در شهر تاریخی قزوین بیان کننده اشتراکات و تمایزات مختلف و دگرسانی در چگونگی سازماندهی فضایی و نحوه ارتباط فضای نیایشی و شیوه های تعریف فضای باز و بسته در الگوی فضایی این مساجد بوده و در هر دوره قابل شهود است.