مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
منطقه 12 شهر تهران
حوزه های تخصصی:
ایمنی از اصول اساسی رفاه شهروندان محسوب می گردد و این مهم در فضاهای مسکونی شهرها که محل سکونت افراد است حائز اهمیت بیشتری است. ایمن سازی فضاهای مسکونی شهری متأثر از دو نیروی بیرونی و درونی است. نیروهای بیرونی به نقش نهادهای انتظامی و مدیریت شهری، رسانه ها و سازندگان مسکن و نیروهای درونی به شاخص های درونی محلی و خود مسکن مرتبط است. محدودة مورد مطالعه، منطقه 12 شهر تهران، شامل 13 محله می باشد. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی، داده هاواطلاعات پژوهش به شیوة کتابخانه ای و اسنادی گردآوری شده است. یافته های پژوهشی نشان می دهد که نگرش کالبد محوری یا بدون در نظر داشتن نقش نهادهای مدیریت شهری، امنیتی، سازندگان مسکن و شبکه های اجتماعی و رسانه ها نمی توان به شهری امن دست یافت. در بین محله های منطقه 12 شهر تهران، محله های ایران، کوثر، آبشار و تختی در رتبه های اول تا چهارم و در وضعیت مطلوب و در نقطه مقابل، محله های هرندی، بازار و بهارستان در وضعیت نامطلوبی قرار داشتند. لزوم بازنگری در قوانین ساختمانی و پروانه ساختمان و پایان کار برای مساکن ناامن برای نهاد مدیریت شهری و بازنگری در نهاد انتظامی از رویکرد سنتی به استفاده از فناوری های نوین پیشنهاد می گردد. توجه به نقش مشارکت مردمی و طراحی محیطی امن و لزوم سازندگان مسکن برای پایبندی به اصول مسکن امن در برابر جرم نیز احساس می شود.
بررسی نقش گردشگری خلاق در بازآفرینی بافت تاریخی (مطالعه موردی: منطقه 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رهیافت بازآفرینی برای به روزکردن بافت های تاریخی، علاوه بر پاسخگویی به نیازهای مردم و زندگی روزمره، رجوع معناداری به هویت بافت تاریخی دارد که دستیابی به آن تنها در گرو توجه به گردشگری خلاقانه شهری است. از جمله زمینه ها و بسترهای نوین که مسیر بازآفرینی را با گردشگری امکان پذیر می کند، توجه به صنایع فرهنگی و توسعه آن هاست. به کارگیری صنایع فرهنگی، از رویکردهای جامع بازآفرینی شهری بافت تاریخی است که تنها بر پایه جاذبه ها نیست، بلکه با توسعه همه جانبه عناصر صنایع فرهنگی به دست می آید. هدف پژوهش حاضر، شناسایی قابلیت بازآفرینی بافت تاریخی منطقه 12 از طریق گردشگری خلاقانه است. براساس این پژوهش، زمانی می توان عوامل و عناصر گردشگری را در مسیر بازآفرینی قرار داد که در چارچوب خلاقیت گنجانده شوند؛ بنابراین، جاذبه های تاریخی همراه با عوامل و عناصر فرهنگی براساس گردشگری خلاق، به عنوان صنایع فرهنگی مطالعه شدند و تجزیه و تحلیل آن ها از طریق مدل ها و روش هایی مانند TOPSIS و آنتروپی شانون انجام گرفت. مطابق نتایج، نمایش های عروسکی، شاخص تبلیغات و شاخص نقاشی در کنار جاذبه های تاریخی منطقه، از مهم ترین عوامل و اولویت های صنایع فرهنگی به شمار می آیند که می توان آن ها را در توسعه گردشگری خلاق منطقه با هدف نهایی بازآفرینی به کار گرفت.
شناسایی کانون های محرک توسعه خلاق در بافت تاریخی با رویکرد گردشگری (مطالعه موردی: منطقه 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
405 - 423
حوزه های تخصصی:
نظریه شهر خلاق پارادایم برنامه ریزی در زمانه ای است که جهانی شدن وجوه مختلف زندگی بشری از مهم ترین مشخصه های آن به شمار می رود و در آن اهمیت روزافزون خلاقیت و فرهنگ در اقتصاد و البته ضرورت نیاز به مکان و فضاهای خاص و نشان مند وجود دارد. بدون شک بافت های تاریخی منابع سرشار میراث و محلی مناسب برای به کارگیری رویکرد شهر خلاق هستند. نظریه شهر خلاق و پیدایش سیاست گذاری های مداخله گر در بافت های تاریخی، به دلیل توجه متناسب به ابعاد اقتصادی-اجتماعی و ظرفیت های محلی در میان سیاست گذاران و متخصصان شهری با استقبال گسترده ای مواجه شده است. در چنین فضایی آنچه توانست به عنوان بازیگر جدید عرصه اقتصاد و مدیریت شهری نقش بازی کند، سیاست های فرهنگی بود که در آن ، قلمروهای عمومی و کانون محرک توسعه هدف گذاری اصلی برای تحولات آینده شهرها قلمداد می شد؛ بدین منظور در این مقاله سعی شده است با تأکید بر فعالیت های گردشگری و با بررسی نظریات نوین توسعه خلاق، پهنه های محرک توسعه بافت تاریخی منطقه بررسی و شناسایی شود. الگوی تحقیق مورد نظر توصیفی، تحلیلی و اکتشافی است. در روش انجام تحقیق نیز از مدل سنجش قابلیت اراضی و تصمیم گیری چندمعیاره، همچنین تلفیق آن ها با فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP و منطق ارزش گذاری لایه ها در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است. نتایج تحقیقات نشان می دهد که به محدوده میدان فردوسی، میدان بهارستان و پارک شهر به عنوان محدوده های محرک توسعه توجه شده است.
ارزیابی اثرات دلبستگی مکانی بر میزان تاب آوری اجتماعی در شهرها (مطالعه موردی: منطقه 12 کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
76 - 88
حوزه های تخصصی:
دلبستگی به مکان برخاسته از فعالیت ها و تعاملات بین انسان-مکان و انسان –انسان در یک مکان خاص است. وجود و سطح بالای دلبستگی در ساکنان یک مکان، محله، شهر سبب اهمیت آن مکان برای فرد و افزایش مشارکت در فعالیت های عمرانی و سیاسی و افزایش سطح تعاملات اجتماعی شهروندان می شود. همچنین این روابط عاطفی با مکان بر توانایی واکنش مردم به تغییرات و درک خطر و آمادگی در برابر مخاطرات (تاب آوری اجتماعی) تأثیر می گذارد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر دلبستگی مکانی بر تاب آوری اجتماعی در منطقه 12 شهر تهران می باشد. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی–تحلیلی است. به منظور گردآوری داده های مورد نیاز از دو شیوه تحلیل اسنادی و پیمایشی بهره گرفته شده است که زیرمجموعه روش تحقیق کمی است. ابزار پژوهش، پرسشنامه می باشد. جامعه آماری ساکنان منطقه 12 شهر تهران شامل 239611 نفر است که با فرمول کوکران حجم نمونه 384 به دست آمده است. بر اساس نتایج مطالعات اسنادی، شاخص های پژوهش در بخش تاب آوری اجتماعی شامل مشارکت، اعتماد، همبستگی و انسجام اجتماعی، احساس اثرگذاری و کارایی و حمایت اجتماعی، آگاهی، دانش، مهارت و در بخش دلبستگی مکانی شامل دلبستگی عاطفی، وابستگی مکانی و هویت مکانی هستند که با استفاده از آزمون های تی تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و رگرسیون تک متغیره تحلیل گردیده است. نتایج نشان می دهد که شاخص های دلبستگی مکانی و تاب آوری اجتماعی در منطقه 12 شهر تهران وضعیت نامناسبی دارند. بین شاخص های دلبستگی مکانی با تاب آوری اجتماعی همبستگی معناداری وجود دارد و نتیجه رگرسیون تک متغیره نشان داد که دلبستگی مکانی بر تاب آوری اجتماعی تأثیر بالایی دارد.
تدوین استراتژی توسعه گردشگری پایدار با رویکرد مدلسازی ساختاری- تفسیری مطالعه موردی: منطقه 12 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
75 - 88
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری امروزه به عنوان بزرگ ترین صنعت خدماتی در جهان شناخته می شود. چراکه علاوه بر ارتقاء ابعاد اقتصادی بر گسترش عدالت اجتماعی و تقویت هویت ملی نیز تأثیرگذار است. دراین بین گردشگری شهری یکی از گرایش های اساسی صنعت گردشگری است که به دلیل وجود جاذبه های تاریخی و فرهنگی متنوع و ارزشمند شهرها از اهمیت زیادی برخوردارند. پژوهش حاضر باهدف تدوین استراتژی توسعه گردشگری پایدار شهری در منطقه 12 شهر تهران با رویکرد مدل سازی ساختاری - تفسیری می باشد. این پژوهش ازنظر روش توصیفی- تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی است. برای تدوین استراتژی توسعه گردشگری پایدار (منطقه 12 شهر تهران) با استفاده ازنظرات خبرگان شامل اساتید دانشگاهی و مراکز پژوهشی از طریق روش دلفی عوامل تعیین شناسایی شدند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از مدل سازی تفسیری- ساختاری ISM بهره گرفته شده است. جامعه آماری این تحقیق را خبرگان آشنا با صنعت گردشگری در استان تهران تشکیل می دهند و از 18 نفر از خبرگان در دسترس به عنوان نمونه استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که عامل های تدوین سیاست های کلی و منطقه ای روشن در حوزه گردشگری جهت جذب گردشگر، ارتقاء سطح فرهنگ مردم در راستای برخورد و پذیرش گردشگر، افزایش سطح امنیت عمومی جامعه از تأثیرگذارترین عوامل توسعه گردشگری پایدار در منطقه به حساب می آیند.
تبیین اثرات سیاست های بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری (موردپژوهی: منطقه 12 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله سیاست های مؤثر و حساس توسعه شهری را می توان برنامه های مداخله در بافت های فرسوده شهری دانست که در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی قابل تجزیه و تحلیل هستند که شناسایی وضعیت کالبدی - عملکردی این بافت ها به منظور برنامه ریزی و مدیریت حفظ و نگهداری آنها از اقدامات اولیه و مهمی است که باید صورت پذیرد. وجود بافت های فرسوده شهری در شهر تهران و اجرای سیاست هایی توسط دولت و شهرداری با هدف احیای آن، دارای آثار متفاوت بر بافت شهری و کیفیت زندگی شهروندان بوده است که سنجش آثار این سیاست ها، مزیت ها و ضعف های این طرح ها را مشخص می کند. بنابر این هدف این پژوهش، تبیین آثار سیاست های مداخله در بافت فرسوده در منطقه 12 شهر تهران می باشد. روش این مقاله، توصیفی- تحلیلی بوده و ابزار جمع آوری داده ها بصورت پرسشنامه و جهت تحلیل از T تک نمونه ای، آزمون همبستگی اسپیرمن، آزمون فریدمن از نرم افزار Spss و جهت تحلیل عاملی تأییدی از نرم افزار Liserel مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سیاست های اجرا شده در راستای بهسازی و نوسازی بافت فرسوده منطقه 12 منجر به بروز ناپایداری شده و همچنین رابطه معناداری بین سطح مولفه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی و اجرای سیاست های بهسازی و نوسازی وجود دارد. بنابراین تحلیل سیاست ها مبتنی بر بازآفرینی پایدار شهری یکپارچه نگر بوده و تمامی ابعاد که تحت تأثیر اجرای سیاست ها در بافت فرسوده صورت می پذیرد را مورد سنجش قرار می دهد. نتایج تحلیل عاملی نشان از برازش مناسب این مدل جهت سنجش آثار سیاست های بهسازی و نوسازی در مناطق شهر تهران دارد.
تحلیل عوامل موثر بر توسعه صنایع فرهنگی در بازآفرینی بافت تاریخی(نمونه موردی: منطقه 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت های تاریخی با وجود منزلت مکانی و سکونتی پایین، همچنان منبع ارزشمندی هستند که به مثابه دارایی فرهنگی و هویتی شهرها و کشورها به شمار می روند. پس روش های زیادی برای حفظ و احیاء بافت ارزشمند در نظر گرفته شده است، اما بیشتر اقدام های برنامه ریزی شده که برای مرمت و احیای این بافت ها صورت گرفته است، تک بعدی بوده و صرفاً جنبه کالبدی داشته است. تنها در این زمینه بازآفرینی است که توانسته با توجه به ابعاد اقتصادی فرهنگی همچون بکارگیری صنایع فرهنگی، رویکردهای فعالیت محور را در راستای مداخلات کالبدی مورد توجه قرار دهد و نقش موثری را در احیای بافت ایفا نماید. این پژوهش با بهره گیری از الگوی تحقیق توصیفی- تحلیلی و با بکارگیری رویکردی میان رشته ای و با استفاده از مدل تحلیلی و راهبردی- عملیاتی سعی نمود که شاخص های توسعه صنایع فرهنگی را در زمینه های شهری و امکانات توسعه ای در راستای بازآفرینی منطقه مورد مطالعه را با نیازها و مسائل محدودیت های منطقه مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد تا راهبردهای عملیاتی را برای برآورده ساختن نیازها و به حداقل رساندن محدودیت ها و مسائل بافت تاریخی منطقه ارائه دهد. در عین حال نتایج تحقیقات سعی نمود که نشان داد که مجموعه ای از صنایع فرهنگی با استفاده از مزیت های بافت تاریخی می توانند تقویت و غنی گردد و هم اینکه بافت تاریخی نیز می تواند با بهره گیری از ویژگی ها و مزیت های استقرار صنایع فرهنگی بنیان های عملکردی و فضایی خود را بازآفرینی و تقویت نماید.
تحلیل عوامل کلیدی کاهش کیفیت زندگی در پیرامون مناطق تجاری مطالعه موردی: منطقه 12 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
17 - 30
حوزه های تخصصی:
بخش مرکزی که حوزه هویتی شهر محسوب می شود، به واسطه عملکردهای چندگانه شهری (اقتصادی، اجتماعی، تاریخی و فرهنگی و سیاسی) بهترین چشم انداز و جلوه گاه فرهنگ انسانی است و کیفیت زندگی شهروندان را نشان می دهد. لکن اگر در جریان رشد و توسعه لجام گسیخته کارکردهای متنوع آن مورد غفلت واقع شوند منجر به ایجاد تعارض می شود، ازجمله این تعارضات تمایل بخش تجاری به ادامه بقا در مرکز شهر نزدیک به بخش های مسکونی است که استفاده از تسهیلات زیرساختی و فرصت های مالی- اقتصادی موجود در این نواحی را امکان پذیر می سازد. این درحالی که ست که توانایی این بافت ها در تأمین نیازهای معاصر شهروندان در طول زمان کاهش یافته و به تبع آن کارایی بافت و کیفیت زندگی نیز در سطح پایینی قرار می گیرد، به نحوی که موضوع تَرک شدن، به شدت این بافت ها را تهدید می کند، بنابراین هدف این پژوهش تحلیل روابط علی و شناسایی عوامل کلیدی کاهش دهنده کیفیت زندگی در مراکز شهر یعنی در منطقه 12 تهران، در سطح خرد شهری است. بدین منظور از تحلیل تفسیری ساختاری در نرم افزار میک مک استفاده شده است. نمونه گیری در این پژوهش با استفاده از روش های نمونه گیری هدفمند و متوالی در قالب دلفی دومرحله ای انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد با توجه به ماتریس روابط غیرمستقیم، متغیرهای «ناکارآمدی سیاست گذاری ها»، «سرمایه داری غیرم ولد» که شاخص های مدیریتی و نهادی محسوب می شوند، در پایین ترین سطح (بنیادی)، قرار داشته و بیشترین تأثیرگذاری غیرمستقیم را در شبکه روابط بین متغیرها به جای گذاشته اند. این متغیرها به عنوان تغییرهای کلیدی برای ارتقا یا تنزل سطح کیفی زندگی در مرکز شهر شناخته می شوند.
تحلیل عدالت فضایی در سکونت گاه های کویری با تاکید بر خدمات عمومی شهری (مطالعه موردی استان سیستان و بلوچستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۶
71 - 86
حوزه های تخصصی:
دستیابی به عدالت فضایی در توزیع خدمات عمومی شهر از جمله برخورداری از خدمات حمل و نقل، انبار داری و ارتباطات جهت بهره برداری عادلانه و برابری استفاده از ظرفیت های محیطی، یکی از اهداف مهم برنامه ریزان شهری است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی توصیفی تحلیل می باشد که به بررسی عدالت فضایی با تاکید بر خدمات عمومی شهری در استان سیستان و بلوچستان می پردازد. برای بررسی روند کار در این راه ابتدا شاخص هایی برای این کار اسخراج گردید. در ادامه در دو گام به این بحث پرداخته ایم به گونه ای که در گام اول با استفاده از نرم افزار ArcGis و از طریق روابط موجود در این نرم افزار ابتدا وضعیت پراکندگی شاخص-های خدمات عمومی در این استان با استفاده از ابزار Hot Spot تحلیل گردید در ادامه با استفاده از مدل های تصمیم گیری نظیر TOPSIS وVIKOR وضعیت شهرستان های استان سیستان و بلوچستان از نظر دسترسی به خدمات عمومی با تاکید بر عدالت فضایی مشخص شد همچنین در گام بعدی با استفاده از مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی GWR به بررسی رابطه بین پراکنش جعیت و توزیع خدمات عمومی در این استان کویری پرداخته شد. نتایج حاکی از آن بود که وضعیت دسترسی به خدمات عمومی شهری در این استان نامناسب است و شهرستان زاهدان با مرکزیت سیاسی قوی بهترین وضعیت را داراست
تحلیل نقش سرمایه اجتماعی بر مشارکت پذیری در طرح های ساماندهی بافت های فرسوده با رویکرد بازآفرینی شهری (مورد پژوهی: منطقه 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد بازآفرینی شهری در پاسخ به عدم توجه به جنبه های اجتماعی و به طور اخص مشارکت شهروندان در طرح های ساماندهی بافت فرسوده و تأکید صرف بر جنبه های اقتصادی و کالبدی که منجر به شکست این طرح ها بوده مطرح شده است. توجه به مشارکت به عنوان یک رکن اصلی در بازآفرینی شهری، نظر پژوهشگران را به سمت عوامل موثر در ارتقای مشارکت جلب کرده است. طبق مطالعات عامل سرمایه اجتماعی به عنوان یک مولفه موثر در میزان مشارکت شهروندان در طرح های بهسازی نوسازی مطرح است و این مولفه را به یک مولفه دارای اهمیت در رویکرد بازآفرینی تبدیل کرده است. هدف مقاله حاضر تحلیل نقش سرمایه اجتماعی در مشارکت پذیری در طرح های ساماندهی بافت فرسوده با رویکرد بازآفرینی شهری می باشد. روش مورد استفاده در این مقاله توصیفی–پیمایشی و جامعه آماری شامل ساکنین منطقه 12 شهر تهران بوده و به منظور آزمون فرضیه ها از روش همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین شاخص های سرمایه اجتماعی و مشارکت پذیری رابطه معنادار و مثبت وجود دارد و سرمایه اجتماعی 67 درصد از واریانس تغییرات مشارکت پذیری در طرح ها را تبیین می کند. مدل پژوهش نیز از برازش مناسبی برخوردار بوده و انطباق مطلوبی بین مدل ساختاری شده با داده های تجربی فراهم گردیده است.
ارزیابی جایگاه مؤلفه های حکمروایی خوب شهری در بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری (مطالعه موردی: منطقه 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
137 - 160
حوزه های تخصصی:
یکی از رویکردهای نوین مدیریت شهری و مدیریت بافت های ناکارآمد شهری، رویکرد حکمروایی خوب شهری است که فرایندی از همیاری دولت، بخش عمومی، جامعه مدنی و بخش خصوصی است. هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه حکمروایی خوب شهری در بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری منطقه 12 شهرداری تهران می باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر داده های اولیه می باشد که جمع آوری اطلاعات اولیه، به صورت اسنادی و پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه انجام گرفته است. برای پردازش داده ها از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS استفاده شده است نتایج تحقیق نشان دهنده این است که تمامیه مؤلفه های حکمروایی خوب شهری (توانمندسازی، کارایی و اثربخشی، شفافیت، انعطاف پذیری، قانونمندی، عدالت و انصاف، بینش راهبردی، جهت گیری توافقی، مشارکت، مسئولیت پذیری و پاسخگویی) بر تحقق پذیری بازآفرینی بافت های ناکارآمد تأثیر مثبت و معنی داری داشته اند و به عنوان عوامل تحقق پذیری بازآفرینی بافت های ناکارآم شناسایی شده اند. در این میان مؤلفه های توانمندسازی، کارایی و اثربخشی و شفافیت با ضریب های مسیر 820/0، 766/0 و 653/0 بیشترین تأثیر را بر تحقق پذیری بازآفرینی بافت های ناکارآمد داشته اند. همچنین با توجه به ضریب تأثر و رتبه بندی صورت گرفته؛ ابعاد انعطاف پذیری، قانونمندی، عدالت و انصاف، بینش راهبردی، جهت گیری توافقی، مشارکت و مسئولیت پذیری و پاسخگویی در رتبه های بعدی، از نظر درجه اهمیت در تأثیر بر تحقق پذیری بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری قرار گرفته اند.
تبیین الگوی موزه محله در جهت حفظ و ارتقاء بافت های با ارزش تاریخی مطالعه موردی منطقه ۱۲ تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
31 - 44
حوزه های تخصصی:
محلات تاریخی از عناصر اصلی بافت تاریخی و صحنه بسیاری از رخدادهای تاریخ ساز و پیونددهنده فضاهای فرهنگی و تاریخی شهر است، که هویت اجتماعی و فرهنگی شهر را در طول تاریخ به نمایش می گذارد. یکی از راهکارها در راستای حفظ، نگهداری و ارتقاء این بافت ها استفاده از الگوی بازآفرینی خلاق، که مبتنی بر ارتباط میان اقتصاد و فرهنگ و تولید مکان های خلاق و نوآوراست. در این زمینه مراکز تاریخی شهرها از ظرفیت های بی نظیری برای ساخت و باززنده سازی فضاهای خلاق موردنیاز جهت جذب و نگهداری گروه های نوآور برخوردار است. ازجمله الگوهای بازآفرینی خلاق در بافت های تاریخی شهر تبدیل شهر به موزه محله می باشد. موزه-محله ها در دل خود هم پایگاه های ارزشمندی ازنظر فرهنگ ملی و محلی هستند و هم مجموعه های قدرتمندی برای تولید ثروت و آورده های مالی است. لذا با توجه به آثار تاریخی و ظرفیت بالای این آثار در منطقه 12 شهر تهران امکان تبدیل محلات این منطقه به یک موزه فضایی باز و استفاده از این آثار تاریخی به عنوان اشیاء موزه وجود دارد، که این اقدام ضمن حفاظت از محلات با ارزش تاریخی اقدامی در راستای بهبود توان اقتصادی محله، احیاء محلات تاریخی مناطق و بازآفرینی شهری در این محلات خواهد شد. پژوهش حاضر در پی ارائه الگویی به روش توصیفی –تحلیلی با استفاده از اسناد کتابخانه ای و داده های میدانی (پرسش نامه و مصاحبه) است، که پس از مصاحبه با خبرگان و جمع آوری پرسشنامه، نتایج حاصله با استفاده از نرم افزارهای SPSS,SMART- PLS، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و مدل ارائه شده در خصوص الگوی موزه محله در جهت حفظ و ارتقا بافت های باارزش تاریخی مورد تائید قرار گرفت.
اثرات رشد هوشمند شهری بر توسعه پایدار اجتماعی در منطقه 12 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : رشد هوشمند رویکردی برای توسعه پایدار شهری است که مسائل و مشکلات حاصل از گسترش پراکنده رویی شهری مناطق کلان شهرها را مهار می کند. این رویکرد با سیاست های سطح خرد و کلان، برابری اجتماعی و عدالت محیطی را تقویت می کند، علاوه بر این، جنبه های پایداری را نیز موردبحث قرار می دهد. داده و روش : روش پژوهش از لحاظ نوع توصیفی-تحلیلی و از لحاظ ماهیت کاربردی است. روش گرداوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری جمعیت ساکن منطقه 12 شهر تهران (241475 نفر) است که حجم نمونه برابر با 400 نفر مشخص شد. متغیرهای پژوهش شامل رشد هوشمند شهری در 10 مؤلفه و توسعه پایدار اجتماعی در 8 مؤلفه بوده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های گرایش به مرکز (میانگین) و پراکندگی (انحراف معیار و ضریب پراکندگی) و مدل سازی معادلات ساختاری از رویکرد حداقل مربعات جزئی(PLS) استفاده شده است. یافته ها : یافته ها حاصل از آمار توصیفی از طریق شاخص های گرایش به مرکز و پراکندگی نشان داد که نمره متغیر رشد هوشمند شهری در بین دامنه 51/2 تا 5/3 یعنی تا حدودی مطلوب قرار دارد. همچنین نمره متغیر توسعه پایدار اجتماعی همراه با تمام مؤلفه های آن بر اساس طیف 5 سطحی در بین دامنه 51/2 تا 5/3 یعنی تا حدودی مطلوب قرار دارد. همچنین نتایج در بخش اثرگذاری متغیرهای مستقل بر وابسته با توجه به مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که اثر رشد هوشمند شهری بر توسعه پایدار اجتماعی در سطح ضریب معناداری 005/1 و میزان سطح معناداری315/0 معنا دار نیست. نتیجه گیری : بنابراین برای دست یابی به توسعه پایدار اجتماعی منطقه 12 شهر تهران، باید استراتژی رشد هوشمند را به عنوان راهبرد اصلی در انتظام بخشی به شکل پایدار شهری قرار داد.
تبیین علل شکل گیری کانون های جرم خیز در بافت های فرسوده بر اساس نظریه مکان انحرافی در منطقه 12 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : فرصت ها و موانع مکانی- فضایی، اجتماعی و اقتصادی به عنوان عوامل تشویق کننده یا بازدارنده در مقابل وقوع جرایم عمل می کنند. براساس آمار رسمی، میزان جرایم ارتکابی منطقه 12، بیش از سایر مناطق شهر تهران است. منطقه 12 دارای 17/3 درصد کل جمعیت و 7/2 درصد کل مساحت شهر تهران است، اما 32/9 درصد جرایم شهر تهران در آن رخ داده است. هدف پژوهش حاضر تبیین علل شکل گیری کانون های جرم خیز در منطقه 12 کلانشهر تهران بر اساس مؤلفه های نظریه مکان انحرافی (مشتمل بر فقر، فرسودگی، تراکم، کاربری اراضی و سیالی جمعیت) است.
داده و روش : پژوهش حاضر بر اساس هدف، کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش، شامل محدوده قانونی منطقه 12 در سال 1395 است. حجم نمونه شامل 70 نفر از خبرگان، کارشناسان، مدیران، انجمن های مدیریت و مشارکت شهری شهروندی و منطقه شهرداری ۱۲ است که به صورت گلوله برفی انتخاب شده اند. همینطور جرایم به وقوع پیوسته در سال 1395، مبنای تحلیل های آماری قرار گرفته اند. از روش های آماری گرافیک مبنا در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی و آماره T استفاده شده است. از نرم افزارهای Arc GIS و SPSS برای تحلیل داده ها استفاده شده است.
یافته ها : بر اساس یافته های پژوهش، تمرکز جرم در پهنه های ارگ پامنار، فردوسی-لاله زار، بهارستان سعدی، مختاری تختی، ژاله آبسردار قیام، کوثر، دروازه غار شوش و سیروس است. بیشترین درصد جرایم در بلوک های 60 -40، 80-60، 100-80 درصد بی دوام رخ داده است. به ترتیب بیشترین جرم در کاربری های تجاری (55 درصد کل جرایم)، مسکونی (07/21 درصد)، خدماتی (82/9 درصد)، صنعتی و کارگاهی (96/6 درصد)، حمل و نقل و انبارداری (46/4 درصد) و فضای سبز (78/1 درصد) اتفاق افتاده است. سیال بودن جمیعت شب (240 هزار نفر) و روز(2 میلیون نفر) موجب پدیده شب مردگی و جرایم شهری در این منطقه شده است.
نتیجه گیری : بر اساس آزمون t تک نمونه ای، مقدار معناداری مولفه های نظریه مکان انحرافی کمتر از 05/0 است، بنابراین بین آن ها و شکل گیری کانون های جرم خیز در منطقه 12 رابطه معنادرای وجود دارد. عدم مطلوبیت مؤلفه های فقر، فرسودگی، تراکم، کاربری اراضی و سیالی جمعیت (کمتر از 3)، به علت منفی بودن آماره های t، حدهای بالا و پایین و پایین بودن میانگین در منطقه ۱۲ تأیید شده است.
سنجش ابعاد کالبدی تاب آوری شهری در برابر مخاطرات طبیعی (زلزله) (مطالعه موردی منطقه 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
میزان خسارات و تلفات ناشی از مخاطرات طبیعی به میزان آمادگی جامعه در برابر واقعه بستگی دارد. تاب آور ساختن شهرها در ابعاد مختلف، راهی مناسب و کارا در جهت تقویت ساختار شهر برای مقابله با بحران ها و مخاطرات طبیعی و غیرطبیعی است. مطالعه حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش شناسی توصیفی - تحلیلی است. در این تحقیق برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای و اسنادی و برای تجزیه تحلیل داده ها از مدل AHP Fuzzy استفاده شده است . نتایج نشان داد که معیار ویژگی های کالبدی بافت با ضریب اهمیت نسبی 0.424 و در بین زیر معیارها نیز، عرض معابر با وزن 0.238، مقاومت ساختمان با وزن0.120 و دسترسی به پارک با وزن 0.102، بیشترین اهمیت را در تاب آوری کالبدی منطقه 12 شهر تهران دارند. همچنین نقشه نهایی تاب آوری کالبدی منطقه نشان داد که فقط 1.03 درصد از بافت منطقه دارای تاب آوری زیاد می باشد و 74.64 درصد از منطقه دارای تاب آوری متوسط و 24.33 درصد از منطقه دارای تاب آوری کم می باشد. همچنین نتایج نشان داد که سکونت گاه های منطقه 12 شهر تهران با توجه به قدمت بناها و کیفیت آن ها، دسترسی های کم عرض، قطعه بندی ریزدانه و افزایش سطح اشغال و کمبود فضای باز که همگی زمینه ها و عوامل تهدیدکننده جان انسان های ساکن این منطقه است، در تقابل با تاب آوری شهری قرار دارند. اﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ از آﺳﯿﺐ و ﺧﺴﺎرات ﺑﯿﺸ ﺘﺮ اﯾ ﻦ منطقه در ﺻﻮرت وﻗﻮع زمین لرزه ﺧﺒﺮ می دهد.
نقش پروژه های محرک توسعه در تحقق سیاست های بازآفرینی (مطالعه موردی: منطقه 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
مقدمه: یکی از سیاست های نوین در توسعه شهری به طور عام و در بازآفرینی بافت های فرسوده و نابسامان شهری به طور خاص، به کارگیری اقدامات پروژه های محرک توسعه باهدف تسریع و تسهیل فرایند تحول در این بافت ها با بهره گیری از مشارکت و توان اجتماعی ساکنان و استفاده از ظرفیت های محلی است. این رویکرد توانایی بازنده سازی اجزای موجود در مراکز شهری بدون نیاز به مداخلات و سرمایه گذاری های وسیع دارد. هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر تحلیل نقش پروژه های محرک توسعه در تحقق سیاست های بازآفرینی شهری در بافت باارزش میراثی منطقه 12 شهر تهران است که در چهار بعد کالبدی- فضایی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی موردبررسی قرار می گیرد. روش شناسی تحقیق: روش تحقیق با روش توصیفی – تحلیل بوده و جامعه آماری پژوهش ساکنین منطقه 12 می باشند. داده ها از طریق جمع آوری 150 عدد پرسشنامه و واردکردن داده ها به نرم افزار SPSS 22 و آزمون T تک نمونه ای، تحلیل و واریانس استفاده گردیده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی تحقیق حاضر منطقه 12 کلان شهر تهران می باشد. یافته ها و بحث: میانگین کیفیت محیط در منطقه 12 تهران تحت تأثیر پروژه های محرک به صورت کلی از دیدگاه ساکنان 3.18 به دست آمد که از عدد 3 که میانه نظری پاسخ ها می باشد، بیشتر است. ولی به صورت کلی میانگین تأثیر پروژه های محرک توسعه بر کیفیت محیطی محدوده مثبت ارزیابی شده است. نتایج: نتایج نشان داد که پروژه های محرک توسعه باکیفیت محیط پیرامونی ارتباط معناداری دارد و در ابعاد اقتصادی تأثیر مثبتی داشته است، اما در سایر ابعاد به ویژه اجتماعی و کالبدی موفق نبوده است. همچنین بر اساس نظرات ساکنین میزان تأثیر و شعاع عملکرد این پروژه ها به صورت میانگین بالاتر از 50 درصد و مثبت ارزیابی می شود و در این میان ازنظر ساکنین محله پروژه بازآفرینی خیابان فدائیان اسلام بیشتر از سایر پروژه ها موفق عمل کرده است.
نقش شاخص های فضای زیستی در بهزیستی و ارتقا کیفیت زندگی شهروندان منطقه 12 کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
303 - 314
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی یکی از بنیادی ترین و مهم ترین موضوعات در حیطه تمام پژوهش های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی است. به طوری که بی توجهی و شناخت ناکافی نسبت به مسئله کیفیت زندگی و ابعاد و جنبه های گوناگون آن اثرات و تبعات آسیب زا بر تمام ابعاد و زوایای یک جامعه خواهند داشت. در این پژوهش، هدف شناسایی و سنجش میزان تأثیرگذاری مهم ترین مؤلفه مؤثر بر کیفیت زندگی در بافت ناکارآمد منطقه 12 شهر تهران در راستای تقویت سطح کیفیت محیط زندگی در این بافت است. با بررسی های انجام شده مسکن به عنوان مهم ترین اولویت در کیفیت زندگی ساکنان محسوب می شود که این امر می تواند علاوه بر تأمین مسکن شهروندان که اغلب گروه های کم درآمد جامعه، به امر بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری و استفاده از ذخایر و پتانسیل های موجود و درنهایت موجب ارتقای سطح کیفیت زندگی در این بافت ها شود. تجزیه و تحلیل داده ها از روش هایی مانند توصیفی، به کار بردن مدل های شامل آزمون تک نمونه ای کولموگروف، رگرسیون چند متغیره، پیرسون بهره گیری شده است. نتایج نهایی مقاله حاضر بیانگر این است که الگوی مناسب برای افزایش کیفیت زندگی در بافت فرسوده منطقه 12 تهران بر مبنای کاهش دخالت دولت و استفاده بیشتر از بخش خصوصی و سازمان های مردم نهاد است.اهداف پژوهش:شناسایی و سنجش میزان تأثیرگذاری مؤلفه های مؤثر بر کیفیت زندگی در منطقه 12 شهر تهران.استفاده از توانایی ها و پتانسیل های موجودر در بافت های ناکارآمد شهر در راستای افزایش کیفیت زندگی.سؤالات پژوهش:خصوصیات کالبدی و کارکردی بافت منطقه 12 و وضعیت اقتصادی- اجتماعی چه نقشی در فرایند افزایش کیفیت زندگی مردم این منطقه دارد؟مؤلفه ها و شاخص های کیفیت زندگی اقشار کم درآمد (از نظرکمیت و کیفیت) در شهر تهران در چه وضعیتی قرار دارد؟
تحلیل پیامدهای تراکم کاربری های شهری و فراشهری بر کارکرد محله ای (موردپژوهش: منطقه 12 کلان شهر تهران )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۷
142 - 169
حوزه های تخصصی:
تراکم کاربری های فرا محله ای به ویژه در مقیاس شهری و فراشهری، به دلیل ماهیت کارکردی متفاوت می تواند کارکردهای محله ای و توسعه محله ها را دچار اختلال کند. مقاله حاضر این مسئله را با رویکرد توسعه پایدار شهری در منطقه 12 کلان شهر تهران موردتوجه قرار داده است. روش پژوهش مبتنی بر رهیافت توصیفی- تحلیلی بوده و داده های موردنیاز به صورت کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده و به کمک آزمون رگرسیون چند متغیره (اثرگذاری متغیرهای پژوهش) تجزیه وتحلیل شده است. جامعه آماری پژوهش شامل جمعیت منطقه 12 کلان شهر تهران است که حجم نمونه با فرمول کوکران برابر با 384 نفر مشخص گردید. یافته های تحقیق بیانگر این است که 30 درصد از کاربری کل منطقه به کاربری مسکونی و 70 درصد به کاربری های غیرمسکونی اختصاص یافته است. کاربری های فرا منطقه ای که ماهیت غیرمسکونی دارند 95/36 درصد از کل سطح منطقه را اشتغال می کنند. همچنین یافته های تحقیق نشان می دهد که تراکم کاربری های شهری و فراشهری بر کارکرد محله ای تأثیر مستقیم و معناداری داشته است. بنابراین یکی از مهم ترین راهبردهای مؤثر در پایداری توسعه محله ای، ایجاد تعادل در تخصیص اراضی به کاربری های با "کارکرد محله ای" و "کارکردهای شهری و فراشهری" است.