مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
شورایاری
حوزه های تخصصی:
پایداری محله های مسکونی به پایداری اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و مدیریتی بستگی دارد. فرآیند توسعه پایدار دربرگیرنده کیفیت اقتصادی، اجتماعی و سرمایه محیطی است که اعضای اجتماع های محلی را به تولید و بازساخت زندگی هدفمند برای تحقق ابعاد پایداری هدایت می کند. مولفه هایی همچون اعتماد، صداقت، روحیه همکاری، تمایل حضور در عرصه های مدنی، وجدان کاری، انضباط و تلاش برای توسعه از منظر پایداری شهری می تواند در محله تبلور فضایی یابد. به عبارت دیگر، محله های شهری به مثابه کوچک ترین واحد سازمان فضایی شهر، در پایداری شهری نقشی اساسی ایفا می کنند. در پژوهش حاضر با تاکید بر معرف های توسعه پایدار، به ارزیابی سطوح پایدار در محله های شهری اوین، درکه و ولنجک در منطقه یک شهرداری تهران پرداخته شده است، تا با مقایسه تطبیقی، عوامل موثر بر پایداری یا ناپایداری شناسایی شوند و نقش شورایاری ها در بهبود روند پایداری ارزیابی گردد. برای دستیابی به این هدف، اطلاعات حاصل از مطالعات اسنادی و میدانی با استفاده از روش سلسله مراتبی AHP و روش های آمار استنباطی (تحلیل F وLSD ) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که محله درکه با وزن 2528/0 در رتبه سوم قرار می گیرد. مقایسه عوامل موثر در پایداری محله ها نشان می دهد که محله های درکه و اوین به ترتیب از نظر اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و ولنجک از نظر کالبدی، در سطح بالاتر پایداری قرار دارند. همچنین با توجه به تفاوت عملکردی شورایاری ها، محله اوین با شناخت بیشتر مردم و به دلیل ارتباط تنگاتنگ هم محله ای ها با یکدیگر، فعالیت بیشتری داشته و در جهت تحقق اهداف سند توسعه محله ای گام های موثرتری برداشته است. به طوری که 80 درصد ساکنان اوین و 75 درصد از ساکنان درکه عملکرد شورایاری های محله شان را کاملا تاثیرگذار ارزیابی کرده اند.
مطالعه جامعه شناختی عوامل مؤثر بر فقدان نهادینگی حکومت محلی در شهر تهران (مطالعة موردی شورایاری محله ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شورایاری محله ها در صورت شکل گیری سرمایه اجتماعی و نهادینگی آنها می توانند موجبات توسعه محلی، افزایش مشارکت مردم در اداره امور محلی و مسئول بودن نهادهای محلی را فراهم کنند. این پژوهش با روش تحقیق کیفی و با رهیافت نظریه زمینه ای به مطالعه و آسیب شناسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر فقدان نهادینگی شورایاری محله های شهر تهران می پردازد. برای افزایش دقت از پژوهش هایی در زمینه سرمایه اجتماعی و حکمرانی خوب و نیز برای تحلیل یافته ها از مدل «ایمانی جاجرمی» در مطالعه شوراهای اسلامی شهر، استفاده شده است. تحلیل یافته ها بیانگر این است که عواملی نظیر «فقدان نهادینگی شورای اسلامی شهر»، «محدودیت نهادی شورایاری»، «فقدان نظارت»، «ابهام در قوانین» و «فقدان تعامل متقابل برون گروهی» موجب «فقدان نهادینگی» شورایاری محله ها شده است. اعضای شورایاری محله ها برای چیرگی بر «فقدان نهادینگی» از دو راهبرد «حمایت خواهی» و «نهادخواهی» استفاده می کنند. راهبرد «حمایت خواهی» زمانی از سوی شورایاری محله ها استفاده می شود که در تعامل و روابط درون گروهی و برون گروهی دچار تنش شده باشند و درصورتی که تعامل سازنده با شورای شهر و ستاد شورایاری نداشته باشند، شورایاری محله ها از راهبرد «نهادخواهی» استفاده می کنند. به کارگیری این راهبردها در مقابل «فقدان نهادینگی»، پیامدهای «امیدواری» و «تصور ناکامی» را به همراه دارد.
سیاست گذاری محلّی و احساس تعلق به محلّه؛ مطالعه ای در محله ی کوهسار (منطقه ی چهار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش آغازین در این پژوهش عبارت است از «آیا سیاست گذاری های محلّی بر ارتقای سطح احساس تعلق به محله کوهسار مؤثر بوده است؟» برای انجام این پژوهش یک روش ترکیبی طراحی شد. در بخش کیفی از دو روش مطالعه ی میدانی و اقدام پژوهی و در بخش کمّی از روش پیمایش استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات در مطالعه ی میدانی مصاحبه ی نیمه ساخت یافته بود و در اقدام پژوهی از تکنیک های مختلف PRA و در پیمایش نیز از پرسشنامه برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. یافته ها نشان می دهد اقداماتی که در طولانی مدت در محله انجام شد، احساس تعلق به محله را کاهش داده است. سیاست گذاری ها عمدتاً متکی بر نوسازی بوده و موجب انشقاق بیشتر در ساکنان محل شده است. مهاجرت فزآینده به یا از محله بر کاهش سطح تعلق به محله افزوده است. ارزان بودن قیمت مسکن و عدم امنیت، محله کوهسار را به مکانی گذرگاهی تبدیل کرده است.
مشارکت اجتماعی در پهنه مرکزی تهران: با تأکید بر نهادهای مردم مدار و شورایاری ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادارة شهر فقط در نهادهای رسمی مدیریت شهری خلاصه نمی شود. در این پژوهش، بحث دربارة مشارکت با تمرکز بر دو نهادی صورت می گیرد که نقش مهمی در جلب مشارکت های مردمی دارند: سازمان های مردم نهاد به عنوان نماینده ای از جامعة مدنی و شورایاری ها به عنوان نماینده ای از دولت محلی. هدف این پژوهش بررسی تجربیات و تلاش های عینی پیرامون جلب مشارکت های مردمی در پهنة مرکزی شهر تهران (مناطق 6، 7، 11 و 12) است. روش تحقیق کیفی است و از تکنیک مصاحبة عمیق برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. مصاحبه ها با یازده نفر از مسئولان سازمان های مردم نهاد و همچنین هشت نفر از اعضای شورایاری محلات انتخابی در مناطق مرکزی تهران انجام گرفته است. پس از پیاده کردن تمام مصاحبه ها، تحلیل از طریق کدگذاری دستی داده ها براساس مقولات مشخص شده از قبل صورت پذیرفت. براساس یافته های این پژوهش، تعامل مثبت و سازنده ای میان سازمان های مردم نهاد و شورایاری ها از یک طرف و میان این دو نهاد با بخش دولتی و حکمرانی شهری از طرف دیگر ایجاد نشده است. سازمان های مردم نهاد تخصصی و شورایاری ها که هر دو دربارة مشکلات و مسائل اجتماعی و شهری آگاهی و شناخت خوبی دارند، در روابط قدرت نهادهای شهری و دولتی، جدی گرفته نمی شوند. در محلات قدیمی تهران به ویژه در مناطق 12 و 11، حس تعلق به فضاهای محلی کم شده است. بخشی از این مسئله به دلیل انباشته شدن آسیب های اجتماعی، زوال سرمایة اجتماعی محلی و مهاجرت ساکنان قدیمی به محلات بهتر است. نبود تعلق خاطر و کاهش سرمایة اجتماعی محلی، عدم مشارکت را به همراه می آورد.
مدیریت محله ای و پایداری اجتماعی زندگی شهری (مطالعه ی موردی: محله ی ولنجک در منطقه ی یک تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه توسعه ی پایدار شهری در بعد اجتماعی در روابط میان افراد تجسم می شود، نیازمند انسجام اجتماعی، مشارکت، اعتماد و همکاری ساکنان است؛ تقویت و بهبود فضاهای اجتماعی و ایجاد وفاق و همبستگی بین ساکنان در راستای تحقق الگوی زندگی اجتماعی تحقق می یابد.از این رو، این پژوهش در قالب یک محله ی منتخب شهر تهران (محله ی ولنجک منطقه ی یک) فرآیند عملکرد مدیریت محله (شورایاری ها) در چهارچوب رویکرد مدیریت پایدار محله در راستای زندگی پایدار اجتماعی، زندگی شهری را بر اساس شاخص های توسعه ی پایدار اجتماعی مورد بررسی قرار داده است. جامعه ی آماری در این تحقیق با استفاده از فرمول کوکران 377 نفر محاسبه گردید و پرسشنامه به روش تصادفی ساده در بین ساکنان محله ی ولنجک توزیع شد. سپس برای تحلیل های آماری پرسشنامه ها بر اساس آزمون کولموگروف- اسمیرنوف برای توزیع نرمال داده ها و از آزمون T-test با ارزش آزمون 3 برای تجزیه و تحلیل داده ها و سرانجام برای رتبه بندی میزان نقش شورایاری ها و مدیریت محله در شاخص های پایداری اجتماعی از آزمون فریدمن استفاده شده است. نتایج تحلیل نشان داد که شاخص های پایداری اجتماعی از جمله؛ هویت محله ای و حس تعلق خاطر، اعتماد و همبستگی اجتماعی، تعامل و مشارکت اجتماعی، کیفیت زندگی و توانمند سازی گروه های اجتماعی در سطح محله ی ولنجک در سطح مطلوبی قرار دارند و نقش و عملکرد شورایاری ها در تحقق زندگی اجتماعی در سطح محله را مطلوب و مثبت تلقی نموده است.
مدیریت محله و شورایاری در تهران: ارزیابی حکمروایی شهری در حسن آباد زرگنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، مدیریت محله و شورایاری محله حسن آباد زرگنده در شهر تهران از منظر حکمروایی خوب شهری تحلیل شده است. نماگرهای حکمروایی به کار گرفته شده بر تمرکززدایی و تسهیل مشارکت، شفافیت، مسئولیت پذیری و پاسخگویی، کارایی و اثربخشی، رعایت انصاف و عدالت، اجماع گرایی، قانون گرایی و حاکمیت قانون، بینش راهبردی و توانمندسازی و ارتقای ظرفیت های اجتماعی شهروندان مشتمل است. داده های مورد نیاز در مقیاس های مختلف از طریق پیمایش، مصاحبه و تحلیل اسناد و برنامه ها گردآوری شده است. گروه های هدف پیمایش و مصاحبه ها طی پژوهش میدانی شامل شهروندان ساکن محله، مسئولان و شورایاران محله بوده اند. یافته ها حاکی از آن است که میان وضع کنونی و آرمان های حکمروایی خوب شهری فاصله زیادی وجود دارد و تبدیل مدیریت محله حسن آباد زرگنده به مدیریت مشارکتی به تمهیدات عمیق تر و گسترده تری نیازمند است. در عین حال، فرایند تبدیل مدیریت آمرانه و تمرکزگرا به مدیریت مشارکتی در محله مورد نظر آغاز شده و شناسایی نقاط ضعف و قوت آن مسیر تحقق حکمروایی خوب شهری را هموارتر کرده است.
نقش و جایگاه شهردار در حکمرانی خوب شهری (مطالعه موردی در کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق عمومی سال بیست و یکم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۵
199 - 235
حوزه های تخصصی:
حکمرانی خوب (به زمامداری) شهری در پی واگذاری اختیار به جامعه محلی برای ارتقای کیفیت زندگی شهروندان می باشد که از سوی سازمان ملل متحد، اصول نه گانه ای به عنوان ویژگی های آن برشمرده شده است؛ این پژوهش بدنبال تحلیل نقش و جایگاه شهردار در به زمامداری شهری در کلان شهر تهران با رویکرد توصیفی تحلیلی می باشد و اطلاعات مورد نیاز نیز از طریق بررسی میدانی و تکمیل پرسش نامه با روش غیرتصادفی، هدفمند و قضاوتی از بین اعضای شورایاری های محله های تهران بدست آمده است. فرضیه اصلی این است که شهردار تهران به لحاظ احراز شاخص های حکمرانی خوب شهری در وضعیت مناسبی قرار ندارد؛ با توجه به تجزیه و تحلیل داده ها و با عنایت به این که پس از انجام آزمون T-test، سطح معنی داری (sig) شاخص های کارایی، شفافیت، اجماع محوری برابر با 005/0 شده و در شاخص های مشارکت، پاسخ گویی، مسئولیت پذیری، قانون مندی، عدالت محوری و بینش راهبردی نیز مقدار 000/0 بدست آمده است، sig کمتر از 05/0 و ضریب همبستگی نیز مثبت می باشد و فالجمله حاکی از آن است که شهردار تهران در هیچ یک از شاخص های مذکور نمره خوبی از کارکنان شورایاری های محلات دریافت نکرده و عملکردش در شکل گیری حکمرانی خوب شهری مطلوب نیست؛ بنابراین فرضیه اصلی تحقیق، رد نمی شود
سیاست گذاری بهبود وضعیت مدیریت محله در سکونتگاه های غیر رسمی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
51 - 66
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش سیاست گذاری بهبود وضعیت مدیریت محلی با رویکرد اجتماع محور در سکونتگاه های غیررسمی با رویکرد اجتماع محور می باشد. روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی و روش جمع آوری داده ها و اطلاعات به صورت پیمایشی می باشد. به منظور بررسی و تدوین مبانی نظری مرتبط با موضوع تحقیق، از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از مدل SWOT و QSPM استفاده شده است. ازآنجاکه سازوکار مناسبات درونی شورایاری باید از «دبیرمحوری» به سمت «شورایارمحوری» حرکت کند؛ شورا و شهرداری باید به یک مدل کارآمد و شفاف، با حفظ استقلال نهاد نظارتی (شورا و شورایاری) از نهاد اجرایی (شهرداری) در نوع اداره محله، با توجه به وجود سه ضلع؛ شهرداری منطقه، سرای محله و شورایاری در هر محله، برسند. ازاین رو، به نظر می رسد طرح مذکور به دلیل داشتن هدف توانمندسازی محله ها، بتواند در راستای توانمندسازی و ایجاد کانال ارتباطی میان سازمان های دولتی و محله ها تأثیرگذار باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در راستای بهبود وضعیت فعلی مدیریت محلی باید راهبرد های ترکیبیِ معین استفاده گردند که به ترتیب عبارتند از: برنامه ریزی پایین بالا با ترکیب آرای جمعی، وجود پایگاه معتبر داده در راستای الزام برای مدیریت محله، افزایش مشارکت ساکنان محله با آگاه سازی در حوزه مدیریت و سرای محله ای.
ارزیابی کارآمدی شورایاریها در نهاد مدیریت محله تهران از منظر حکمروایی شایسته شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
136 - 152
حوزه های تخصصی:
در کشور ما برای نیل به حکمروایی شایسته شهری که از جمله مولفههای آن مشارکت و تمرکززدایی نهادی است، طرحها و برنامههای محدودی مد نظر بوده است. از جمله آن شورای اسلامی شهر تهران، با هدف جلب مشارکت حداکثری شهروندان در اداره امور شهری اقدام به تصویب طرح شورایاری محلات و اجرای آن کرد. پیرو آن شهرداری تهران طرح مدیریت محله را در راستای تکمیل و تقویت انجمن شورایاری محلات، تمرکززدایی و ارتقای مدیریت محلهمبنا اجرا کرد، اما با گذشت چند سال از تصویب و اجرای این طرح، بازخورد مثبتی که در راستای حکمروایی شایسته باشد، دیده نشده است، در پژوهش حاضر ضمن شناسایی مهمترین چالشها و مشکلات این طرح از منظر حکمروایی شایسته، مهمترین راهبردهای بهبود عملکرد مدیریت محله ارائه شده است. پژوهش حاضر به لحاظ روش از جمله پژوهشهای توصیفی تحلیلی و به لحاظ ماهیت از نوع کاربردی است. روش گردآوری دادهها اسنادی و پیمایشی و ابزار گردآوری نیز پرسشنامه محققساخته است. برای تدوین راهبردهای حرکت به سوی حکمروایی خوب شهری در کلانشهر تهران از روش تحلیلی SWOT استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد میان وضع موجود و آرمانهای حکمروایی خوب شهری در شهر تهران فاصله زیادی وجود دارد و تبدیل ساختار مدیریت محله به مدیریت مشارکتی به تمهیدات عمیقتر و گستردهتری نیازمند است. ایجاد و توسعه مدیریت هماهنگ و یکپارچه از طریق واگذاری مدیریت امور محلی در حوزه اجرایی، ارتقا و تقویت نقش شوراها در تهیه و تصویب برنامههای توسعه منطقه و کمک به توانمندسازی نهاد مدیریت محله مهمترین راهبردهای پیشنهادی است.
تحلیلی بر نقش شورایاری ها و جوامع محلی بر ارتقاء و توسعه کارکردهای شهری با بهره گیری از روش دلفی فازی مورد پژوهی: شهر ماهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
219 - 242
حوزه های تخصصی:
محیط شهری دارای کارکردهای متنوعی است که بدون توجه به مشارکت و حضور فعال مردم در فرآیند اداره و مدیریت شهرها به نحو مطلوب قابل دستیابی نخواهند بود؛ در این بین شورایاری ها به عنوان یکی از مصادیق مشارکت مردم در اداره و مدیریت شهرها و حلقه اتصال بین محلات و مدیریت شهری، در صورت بکارگیری مناسب می توانند ضمن کاهش هدرروی منابع، تصمیم گیری ها و برنامه ریزی های شهری را سمت و سو دهند و موجبات توسعه کارکردهای شهری را فراهم سازند. بدین منظور، هدف از پژوهش حاضر، شناسایی نقش شورایاری های و جوامع محلی در توسعه کارکردهای شهری می باشد. روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش اجراء توصیفی- پیمایشی است؛ جامعه آماری این پژوهش را به تعداد 25 نفر از صاحبنظران دانشگاهی(اساتید جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه) و متولیان اجرایی حوزه مدیریت و برنامه ریزی شهری (کارمندان شهرداری، شورای شهر، اداره راه و شهرسازی) که به شکل غیرتصادفی و هدفمند انتخاب شده اند، تشکیل می دهند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته است که روایی پرسش نامه با روش محتوایی و پایایی آن از روش ضریب آلفای کرونباخ با مقدار 93/0 تایید شد؛ با توجه به ماهیت این پژوهش، جهت تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده به کمک روش دلفی فازی، Excel و Spss بررسی شد و کلیدی ترین و مهم ترین عوامل موثر شناسایی شده اند. یافته های این پژوهش نشان دهنده آن است که عدم وقوف مسئولان و مدیران شهری به جایگاه و نقش مهم شورایاری ها و جوامع محلی با نمره 3/8 : Defuzzy ، حائز بالاترین اولویت در میان مجموعه عوامل عدم شکل گیری این نهاد محسوب شده است و همچنین در نهایت بر اساس محاسبه شاخص های اجماع، اهمیت و اولویت در فرایند تکنیک دلفی، رضایت اجتماعی ساکنان محلات از مدیریت شهری و ایجاد انگیزه در میان مردم محلی در جهت مشارکت در طرح های توسعه محلات با نمره 1/8 : Defuzzy، از مهم ترین تاثیرات شورایاری بر توسعه کارکردهای شهری محسوب می شوند. از این رو به منظور تقویت مشارکت های مردمی و توسعه کارکردهای شهری؛ فراهم نمودن زمینه های مشارکت مردم در تصمیم گیری ها باید به عنوان یک اصل اساسی مورد توجه جدی مدیران شهری قرار گیرد.