فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۸۶۱ تا ۵٬۸۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
همان گونه که شناخت پدیده های دنیای پیرامون، بیان واقعیت های طبیعی– انسانی و سیستم های فضایی برمبنای یک تئوریک قوی استوار هستند استفاده از مدل ها و روش های کمی به عنوان ابزاری قوی برای شناخت بهتر آن ها نیز ضروری است. امروزه در راستای قانون مند شدن علوم انسانی استفاده از ارقام و تکنیک های آماری و ریاضی در تحقیقات این علوم متداول شده است هدف این پژوهش تبیین مزیت های استفاده از مدل ترکیبی تصمیم گیری WASPASاست. تکنیک تولید وزنی یک تکنیک بسار دقیق و ماتریس تصمیم گیری آن بر پایه داده های عینی استو برای تصمیم گیری در زمینه مسائل بسیار حساس کاربرد دارد. براین اساس در این پژوهش تأکید بر اولویت بندی روستاهای گردشگری با استفاده از تکنیک WASPASاست، بنابراین شاخص های انتخابی مبتنی بر شاخص های مکانی است. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی است. برای شناسایی شاخص های روستاهای هدف گردشگری از مطالعات مرتبط با حوزه تخصصی گردشگری بهره گرفته شد. بر این اساس، 13 معیار و 48 زیر معیار شناسایی و مبنایی برای گردآوری اطلاعات مربوط به روستاهای گردشگری شد. جهت به دست آوردن امتیاز هر معیار که دارای چند زیر معیار است از روش شاخص مرکزیت استفاده و نمره هر معیار با توجه به زیر معیارهای آن محاسبه شد، سپس با استفاده از مدل ارزیابی تولید وزنی تجمعی به اولویت بندی روستاهای گردشگری پرداخته شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که روستاهای درب گنبد، بیشه و ولیعصر به ترتیب قابلیت بیشتری برای توسعه و سرمایه گذاری فعالیت های گردشگری دارند و روستاهای شول آباد، حشمت آباد و ونایی به نسبت قابلیت توسعه کمتری دارند، به گونه ایی که خروجی حاصل از مدل به خوبی با واقعیت های موجود منطبق است.
ماهیت فضایی سرزمین های شهر محور در برنامه ریزی منطقه ای چهار پدیده فضایی با نگاهی بر کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرزمین های شهر محور، برآیندی از روابط عملکردی و کالبدی است. گسترش روز افزون این روابط منجر به پیچیده شدن ادراک هر یک از پدیده های فضایی و برنامه ریزی منطقه ای می گردد. هدف از این پژوهش، بررسی چهار واژه پر کاربرد در مطالعات منطقه ای (منطقه کلان شهری، شهر- منطقه، منطقه شهری عملکردی و منطقه شهری چند هسته ای) با استفاده از روش تحلیل تطبیقی است تا بر اساس آن به تبین ماهیت هر یک از این پدیده ها، با توجه به دو مؤلفه تعامل عملکردی و کالبدی بپردازد. اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری شده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات برای تطبیق الگوی فضایی کلانشهر تهران و نواحی پیرامونی اش با چارچوب نظری به دست آمده، از روش های آماری و مدل های برنامه ریزی مانند میزان فعالیت و مدل ضریب مکانی (L.Q) استفاده شده است. در نهایت بر اساس تحلیل های فضایی، الگوی فضایی بهینه در مقیاس های مختلف برای کلانشهر تهران و نواحی پیرامونش ارائه شده است. یافته ها نشان می دهد کلانشهر تهران پذیرنده نقش های مرکزیت در مقیاس های تو در تویی از فضای ملی، منطقه و نیز بین آن دو می باشد. پس وجود الگوهای متنوعی از تعاملات عملکردی بین کلانشهر تهران و شهرهای پیرامونش می تواند از هر بعدی ماهیت فضایی تازه ای به این کلانشهر و نواحی پیرامون تزریق نماید. نگاه صرفاً کالبدی به پدیده های فضایی تا کنون موجب گردیده که سرزمین های شهرمحور از نظر مورفولوژیکی به هم نزدیک باشند. پس شایسته است که پدیده های فضایی را به عنوان سیستمی شکل یافته از مؤلفه های مورفولوژیکی، عملکردی، ارتباطی و سیاسی مورد توجه و تفکر قرار داد. بر این مبنا، سه مفهوم منطقه کلانشهری، شهر- منطقه و منطقه شهری عملکردی در مقیاس های گوناگونی از فضا برای نواحی پیرامون کلانشهر تهران، به عنوان مفاهیم قابل قبول، تعریف پذیر و بهینه سازی می شوند.
اثرات گردشگری بر توسعه شهر با رویکرد ارتقای کیفیت زندگی (مطالعه موردی: شهر گچساران)
حوزههای تخصصی:
سطح کیفیت زندگی جامعه محلی با مراحل مختلف مدل چرخه حیات گردشگری در ارتباط است. در نظریه های متعدد اعتقاد بر این است چرخه حیات گردشگری، که عموماً بر ظرفیت تحمل اجتماعی استوار است، در طول مراحل اولیه توسعه تغییرات مثبتی در سطح کیفیت زندگی ساکنان مقصد ایجاد می شود؛ ولی در ادامه، زمانی که ظرفیت تحمل یا سطح تغییرات قابل قبول جامعه به آستانه خود برسد، تغییرات منفی ناشی از توسعه گردشگری در جامعه نمایان خواهد شد و به تدریج، کیفیت زندگی ساکنان مقصد تنزل خواهد کرد؛ به همین منظور، در این پژوهش سعی شده است پیامدها و اثرات مثبت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حاصل از توسعه گردشگری بر توسعه شهر با رویکرد ارتقاء کیفیت زندگی در شهر گچساران (دوگنبدان) از دیدگاه کارشناسان امر بررسی شوند و از این طریق، راهکارهایی در جهت توسعه شهر گچساران پیشنهاد شده است. برای رسیدن به هدف تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی و برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه و برای تحلیل داده های تحقیق از نرم افزار SPSS استفاده شده است. این تحقیق بر اساس موضوع از نوع پژوهش های موردی و برحسب محتوا از نوع تحقیقات کاربردی است؛ که به تعیین و تفسیر متغیرهای مستقل و وابسته خواهد پرداخت. رویکرد تحقیق نیز از نوع اثبات-گرایی بوده و به وسیله آزمون همبستگی پیرسون به اثبات رابطه بین متغیرها می پردازد. در نهایت با تحلیل های صورت گرفته در این پژوهش بین رونق گردشگری و بهبود کیفیت زندگی رابطه معناداری وجود دارد؛ همچنین، بین گسترش گردشگری و توسعه شهر رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد.
ارزیابی آثار اجتماعی پیاده راه سازی خیابان 15خرداد واقع در منطقه 12 شهرداری تهران (فاز دوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر در پی آن است تا به این پرسش اساسی پاسخ دهد که ساخت پیاده راه خیابان 15خرداد (واقع در منطقه ی 12 شهرداری تهران) چه پیامدهای اجتماعی به دنبال خواهد داشت و با چه تغییرات یا تعدیل هایی می توان به بهترین وجه نظر ذی نفعان و متاثرین را تامین نمود. این پژوهش از نظر مسیر توصیفی و از نظر هدف کاربردی بوده و برای گردآوری اطلاعات نیز از روش میدانی و اسنادی استفاده گردیده است. در بخش اسنادی، کلیه ی اسناد موجود تمام شماری شده و در بخش میدانی نیز 880 نفر از بین ساکنان، کسبه ی فعال در محدوده ی اجرای طرح و مراجعان به بازار به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه ی مد نظر برروی آن ها اجرا گردیده است. در عین حال با مدیران محلی و نهادهای ذی نفع نیز به صورت هدفمند و در دسترس و با گروه های مردمی به صورت گلوله برفی مصاحبه صورت پذیرفته است. ابزار به کار رفته در این پژوهش، فیش های اطلاعاتی، پرسش نامه ی پژوهش گر ساخته، مصاحبه ی نیمه باز و مشاهده بوده است. یافته های پژوهش گویای آن است که اگر چه این پیاده راه می تواند به رونق اقتصادی محدوده و یا گسترش فضاهای فراغتی، سیاحتی و فعالیتی منجر گردد، در عین حال می تواند به انتقال آلودگی های زیست محیطی به دیگر نقاط شهر و تغییر هویت محله های اطراف نیز دامن زند. در انتها ایجاد پهلوگاه جهت بارگیری، استفاده از مبلمان و المان های تاریخی تهران قدیم و... نیز به عنوان راه کار جهت حصول به اهداف پروژه به عنوان فضای عمومی قابل بیان خواهند بود.
تحلیل فضایی رابطه میان کیفیت محیط شهری و سرمایه اجتماعی (مطالعه موردی: محله های شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت فضاهای شهری به عنوان ابزار طراحان شهری درجهت ارتقا و ساماندهی محیط، قابلیت فراهمکردن بسترهای لازم برای شکل گیری و ارتقای سرمایه اجتماعی را دارند. وظایف فضاهای عمومی و شهری را می توان ابزاری برای ارتباطات شبکه های اجتماعی، مکانی برای رویارویی مراسم شهروندی و مدیریت و هماهنگ سازی فعالیت های شهروندی بیان کرد. هدف از این پژوهش، ارزیابی رابطه میان کیفیت محیط شهری و سرمایه اجتماعی در شهر یزد است. این پژوهش، توصیفی از نوع رابطه ای و مقایسه ای است و در آن، به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه و فرم برداشت میدانی، از دو روش آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تی، آزمون همبستگی، آزمون رگرسیون و آزمون واریانس) در نرم افزار SPSS استفاده شد. جامعة آماری، شامل ساکنان شهر یزد با جمعیت 582,652 نفر است که 322 نفر از آنها در پنج محله به عنوان نمونه درنظر گرفته شدند. براساس یافته ها، بین کیفیت محیط شهری و سرمایه اجتماعی، رابطهای به میزان 748/0- وجود دارد. بهعبارتی، در محلههایی با کیفیت محیط شهری بالا، میزان سرمایه اجتماعی پایین و در محلههایی با کیفیت محیط شهری پایین، میزان سرمایه اجتماعی بالاست. در زمینه عوامل تشکیل دهندة سرمایه اجتماعی در کیفیت محیط شهری، اعتماد نهادی با میزان 275/0 بیشترین تأثیر را بر تبیین تغییرات کیفیت محیط شهری دارد. همچنین از میان عوامل تأثیرگذار بر وضعیت اجتماعی و اقتصادی در کیفیت محیط شهری، نوع اشتغال با میزان 414/0 بیشترین ارتباط را با کیفیت محیط شهری داشته است.
سنجش و تحلیل سطح سواد زیستمحیطی کشاورزان روستایی مطالعه موردی: روستاهای دهستان زوارم شهرستان شیروان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بروز معضلات زیست محیطی و روند فزاینده آن، موضوع بحث بسیاری از صاحب نظران است که در چارچوب دیدگاه سواد زیست محیطی بررسی می شود. آنچه در این زمینه درخور توجه است، نقش و اثر کشاورزان روستایی در کاهش مشکلات زیست محیطی است؛ زیرا بخش زیادی از زمین ها در قلمرو ملی برای انجام فعالیت های کشاورزی در اختیار روستاییان است که در صورت نداشتن سواد زیست محیطی به لحاظ دانش، نگرش و رفتار، سبب صدمات زیست محیطی جبران ناپذیری برای کیفیت زمین و محیط می شوند. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر مطالعه سطح سواد زیست محیطی کشاورزان در قالب سه بعد دانش، نگرش و رفتار است تا در صورت وجود کمبودهایی در این زمینه با ترویج و آموزش کشاورزان روستایی برطرف شود. روش شناسی مطالعه حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است و با گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش، شامل تمام خانوارهای کشاورزان روستایی دهستان زوارم شهرستان شیروان است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 139 سرپرست خانوار از آنها برای نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش، پرسشنامه ای است که روایی آن با استفاده از پانل تخصصی و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده است. نتایج یافته های پژوهش از طریق آزمون Tنشان داد سطح دانش و آگاهی زیست محیطی کشاورزان روستایی در سطح متوسط و برای رفتار زیست محیطی پایین تر از حد متوسط است. همچنین، آزمون همبستگی نشان داد، بین ابعاد سواد زیست محیطی (دانش، نگرش، رفتار) ارتباط معنادار و مستقیمی وجود دارد. در نهایت، با استفاده از مدل وایکور مشخص شد، کشاورزان روستاهای مورد مطالعه به لحاظ برخورداری از سطح دانش، نگرش و رفتار زیست محیطی با یکدیگر متفاوت هستند و برابر نیستند.
تحلیل تحولات سبک زندگی و عوامل مؤثر بر آن در مناطق روستایی: مطالعه موردی شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر، با هدف تحلیل تحولات سبک زندگی و عوامل مؤثر بر آن در مناطق روستایی شهرستان زنجان، به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه روستاییان این شهرستان بود که از آن میان، در سال 1393، با استفاده از نمونه گیری خوشه ای، 250 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، از پرسشنامه استفاده شد. وضعیت سبک زندگی از طریق مؤلفه های سلامت جسمانی، اجتماعی، روان شناختی، معنوی، الگوی مصرف غذا، الگوی پوشاک و اوقات فراغت (شامل 62 گویه، با استفاده از طیف لیکرت پنج سطحی) مورد بررسی قرار گرفت. روایی صوری پرسشنامه با نظر پانلی از متخصصان تأیید شد و روایی سازه و پایایی ترکیبی آن نیز از طریق تحلیل عاملی تأییدی مورد ارزیابی قرار گرفت. دامنه مقادیر ضرایب پایایی ترکیبی برای مقیاس های مختلف پرسشنامه بین 889/0 تا 936/0 به دست آمد که بیانگر هماهنگی درونی مناسب ابزار بود. تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از نرم افزار SPSS 20 و 20 AMOS انجام شد. نتایج نشان داد که بین میزان استفاده از رسانه و وضعیت سبک زندگی رابطه منفی و معنی دار وجود دارد، در حالی که رابطه درآمد خانوار با وضعیت سبک زندگی مثبت و معنی دار بود.
بودجه ریزی عملیاتی فرصتی برای مدیریت دمکراتیک مخارج عمومی (مورد پژوهی ایالات متحده آمریکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۵ شماره ۴۲
۱۲۴-۱۰۷
حوزههای تخصصی:
هرچند در تمام کشورهای دارای نظام سیاسی دموکراتیک اصل برتری مطلق پارلمان در امور مربوط به «بودجه» را در قوانین خود گنجانده اند؛ اما نقش قوه مقننه در فرایند بودجه ریزی در تمام نظام ها به یک میزان نمی باشد. در یک تقسیم بندی کلی، نقش قوه مقنه کشورها در بودجه ریزی این واقعیت را منعکس می کند که کشورها از نظام های حقوقی یکسانی برخوردار نیستند و هریک بر اساس شرایط و اوضاع و احوال خاص سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خویش دارای نظام ویژه ای هستند. در مجموع می توان به سه نوع نظام حقوقی که مبنای صلاحیت قانون گذار در تخصیص بودجه را تشکیل می دهد اشاره کرد: اول نظام حقوقی کشور انگلستان که اختیار بسیار کمی به نهاد قانون گذار تفویض کرده است؛ به حدی که بودجه پیشنهادی دولت، عملا به ندرت دستخوش تغییر و اصلاح قرار می گیرد. دوم، نظامی است که در جهت مقابل نظام نخست، اختیارات زیادی به پارلمان می دهد و این نهاد را تا تغییر کلی لایحه دولت مختار می سازد، این نظام، همان نظام حقوقی حاکم بر فرایند تهیه و تصویب بودجه در ایالات متحده آمریکا است. (همچنین، با توجه به اختیاراتی که برای پارلمان فرانسه، فیلیپین، نیجریه و تا حدودی پارلمان کره جنوبی در بررسی و تصویب بودجه پیش بینی شده است، این دو کشور را نیز می توان از جمله کشورهای متکی بر نظام حقوقی نوع دوم بر شمرد). سوم؛ نظام حقوقی که بیشتر در کشورهایی مانند سوئد اعتبار دارد، متکی بر روش هایی فی ما بین دو نظام ذکر شده است. به این معنی که اختیار اصلاح به قوه مقننه اعطاء شده ولی این اختیار در عمل به اصلاحات حاشیه ای محدود شده است. در این پژوهش، نظام بودجه ریزی دولت ایالات متحده آمریکا بررسی می شود. بررسی تحولات نظام حقوق مالی و خاصه نظام حقوق بودجه در آمریکا دارای ابعاد متفاوتی بوده است که دراین راستا نقش کنگره در تعیین سیاست های مالی کشور نیز متحول شده است. نظام بودجه ریزی در ایالات متحده آمریکا ضمن تضمین اصول مدرن و کلاسیک بودجه ریزی، موفق به تدوین نظام حقوق بودجه جامعی با حفظ برتری و تفوق قوه مقننه بر قوه مجریه در مالیه عمومی شده است که این امر تعادل قوا در منظومه حقوق اساسی این کشور را به دنیال داشته است.
The Evaluation of Environmental Quality criteria in Urban Design Using Citizens' Cognitive Characteristics; (Case Study: Tehran Neighborhoods)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The problem which has been the focus of city constructors and architectures since the beginning of citizenship life is the issue of the nature of environmental quality. This study, with a review of explaining paradigms of environmental quality and by reliance on basic works, has assumed the question of nature of environmental quality an interdisciplinary concept (civic construction, sociology, psychology) and is in seek of explaining perceptive quality factors from citizens' perspective. Since the nature of this study is multidimensional and understanding of its different aspects and answering of its relevant questions bounds researcher both to test present theories and to understand mental world of his or her subjects, therefore, synthetic approach has been applied for methodology of it. It should be mentioned that Delphi method has been applied so as to obtain different indices and factors of the study. To determine the unit of sampling, multiple-stage clustering sampling method has been used in a way that between 22 regions of Tehran municipality, based on their development, first 6 regions were selected and in the next stage all the local states of those 6 regions were listed and then six local states were randomly selected. Size of the sample of this study is 200 persons. The results show that most of the perceptive factors derived from qualitative section of the research conform to factors derived from quantitative section and questionnaire. In other words factors derived from qualitative section are the same as those derived from quantitative factors. The significant point to notice in this section is that some of the derived factors from this section couldn’t be categorized by previous theories but rather they belong to the research community of this study (i.e. local states of Tehran). Thus we can state that the total perceptive criteria of environmental quality of these local states are as follows: legibility, place atmosphere, permeability, peace, tranquility, liveliness, sensational rapture, time sense, civil justice, security, human standard, sociability.
Relationship between Media Literacy and Social Skills among Citizens in Isfahan(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۳
۱۵۰-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
The aim of the present study was to explore the relationship between media literacy and social skills among citizens in Isfahan. To this end, a descriptive-correlation methodology was employed. The population under study consisted of all citizens living in Isfahan who were reported to be 1796967 persons in 2013. Using Cochran formula, 384 persons were selected by stratified sampling and were included in the research sample. The instruments used in the study were Karaman’s and Karatash’s (2009) Standard Media Literacy Questionnaire and Standard Social Skills Questionnaire (Oldmeadow et al., 2013). The validity of the questionnaires was confirmed using content validity and factor analysis. The reliability values of Media Literacy Questionnaire and Social Skills Questionnaire were determined by Cronbach’s alpha coefficient and were reported as 0.876 and 0.896, respectively. The results of the study indicated that media literacy with an influence rate of 0.39 affects social skills. Besides, media knowledge (critical thinking) as a component of media literary with an influence rate of 0.37 affects social skills. It was also found that analysis and reaction as a component of media literary with an influence rate of 0.68 affects social skills. The same was the case with judgment and observation of hidden messages as a component of media literary which affects social skills with an influence rate of 0.53. Media literacy with an influence rate of 0.33 was found to affect the expression social skill feelings. Finally, based on the findings of the study concerning the relationship between research variables, some suggestions were offered to improve media literary and social skills of people living in Isfahan.
تحلیل و بررسی تأثیر بیلبوردهای تبلیغاتی بر منظر شهری شهر لاهیجان، بر مبنای ضوابط و مقررات پیشنهادی سامان دهی تابلوهای شهری در ایران با روش تحلیل سوات (SWOT)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در ایران و بیشتر نقاط جهان، منظر خیابان ها و مراکز فعال شهرها از بیلبوردهای تبلیغاتی رنگارنگ و مختلف پوشیده شده است، تا آنجا که برخی از متخصصان این فراوانی و تنوع را نوعی آشفتگی و آلودگی بصری به شمار آورده اند. در حقیقت، وجود تابلوهای آگهی، به ویژه بیلبوردهای تبلیغاتی لازمه زندگی شهری است و جلوگیری از آلودگی بصری ناشی از تبلیغات و حاکمیت زیبایی در منظر شهرها نیز ضرورت دارد؛ لازمه حاکمیت زیبایی نیز برخورداری از قانون و قواعد مدون است. هدف این پژوهش شناسایی تأثیر بیلبوردهای تبلیغاتی بر منظر شهری لاهیجان است و در انجام آن از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شده است. در این پژوهش، ابتدا مفاهیم و تعاریف اولیه منظر و تبلیغات بررسی شده است؛ در ادامه، مجموعه ای از معیارها و شاخص ها در ارتباط با تبلیغات و منظر شهری در قالب جداولی استخراج گردید؛ سپس از طریق مشاهده و جمع آوری اطلاعات، به روش میدانی (مصاحبه، برداشت اطلاعات میدانی و عکس برداری و استفاده از سر شماری ها) شاخص ها با وضع موجود مقایسه شدند. پس از آن، نقاط قوت و ضعف موجود در منظر شهر لاهیجان که به دلیل وجود بیلبوردهای تبلیغاتی ایجاد شده است، با روش SWOT، بررسی شد. در انتها، این نتیجه حاصل شد که بیلبوردهای تبلیغاتی لاهیجان با اینکه در بیشتر موارد استانداردها و شاخص ها را رعایت کرده اند، به علت نصب در مکان نامناسب، عدم رعایت استاندارد مشخصات فیزیکی، عدم رعایت استاندارد حریم تابلوهای تبلیغاتی و نورپردازی نامناسب و کم توجهی به زمینه فرهنگی و تاریخی، مطلوبیت بصری لازم را ندارند، در نتیجه ضرورت دارد در این زمینه اصلاحاتی صورت پذیرد. به منظور انجام این اصلاحات، در این پژوهش رویکرد تدوین ضوابط عام کمی و کیفی و ارائه الگوها و نمونه های مناسب مطرح و پیشنهادهایی برای طراحی و سامان دهی بیلبوردهای تبلیغاتی شهر لاهیجان ارائه شد.
بررسی توانمندی های گردشگری شهر ساحلی بوشهر بر اساس مدل سوات و تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پتانسیل های گردشگری از سرمایه های منحصر به فرد هر کشور و منطقه به شمار می رود که شناسایی، طبقه بندی و برنامه ریزی آن جهت توسعه گردشگری دارای اهمیت بالایی است. امروزه زندگی شهری به عنوان زندگی برتر تبدیل شده، در کشور ایران در چند دهه ی اخیر شهرنشینی رشد بالای داشته که نسبت این رشد در مناطق مختلف کشور متفاوت است. استان بوشهر یکی از استانهایی است که بیش از 60% جمعیت آن در شهرها ساکن هستند، شهر بوشهر مرکز استان بوشهر، دارای پتانسیل های متعدد گردشگری در زمینه های توریستی، تاریخی، اقتصادی است. این تحقیق با هدف شناسایی پتانسیل های گردشگری شهر ساحلی بوشهر و بررسی موانع موجود در راه گردشگری شهری صورت پذیرفته است. روش به کارگرفته شده به شیوه توصیفی- تحلیلی بوده و پس از گردآوری، طبقه بندی و سازماندهی داده ها به تجزیه و تحلیل آنها پرداخته شده است. برای این منظور با تعیین نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها براساس مدل SWOT به ارائه راهبرد، در جهت توسعه گردشگری شهر ساحلی بوشهر پرداخته شده است. همچنین با استفاده از مدل تاپسیس رتبه بندی و سطح بندی پتانسیل های گردشگری بوشهر از نظر پاسخ دهندگان مناطق 8 گانه شهر بوشهر صورت گرفته، که نتایج به دست آمده نشان داد که برخورد مناسب مردم با ضریب نزدیکی5347. در اولویت اول، ساحل زیبا و شنی با ضریب نزدیکی 5339. در اولویت دوم و مراسم مذهبی- سنتی باضریب نزدیکی3436.دراولویت سوم قرارگرفته ودر جذب گردشگر به این شهر تأثیرگذار هستند. تحلیل فرضیات بر اساس روش تحلیل عاملی نیز نشان می دهد، به دلیل وجود همبستگی بالا و مناسب بین عوامل و متغیرها، تمامی پتانسیل های گردشگری در شهر بوشهر در توسعه اجتماعی و فرهنگی آن تأثیر می گذارند و همچنین کمبود امکانات و خدمات، مانع توسعه گردشگری در شهربوشهر شده است.
تحلیلی بر تجاری شدن کشت توت فرنگی و عوامل مؤثّر بر آن در شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
vهدف: مطالعه حاضر در پی شناسایی ابعاد و مؤلّفه هایی برای ارزیابیِ و سنجش میزان تجاری شدن کشت و پرورش توت فرنگی به عنوان اصلی ترین و تخصّصی ترین محصول کشاورزی در شهرستان مریوان و بررسی و معرّفی عوامل و متغیّرهای مؤثّر بر آن بوده است.
روش: جامعه آماری تحقیق را بهره برداران توت فرنگی کار شهرستان تشکیل داده و از آن میان، تعداد ۱۹۱ بهره بردار به عنوان نمونه آماری تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی، انتخاب شدند. هم چنین، با انجام عملیات میدانی، داده های مورد نیاز گردآوری شد. سازه «تجاری شدن کشت و تولید توت فرنگی» به عنوان متغیّر وابسته، با هفت مؤلّفه سطح زیرکشت، تخصّصی بودن کشت، افزودن به سطح زیرکشت محصول، میزان فروش سالانه محصول تولیدشده، عملکرد محصول، تعداد چین (برداشت) و بسته بندی محصول تولیدشده، عملیاتی شد.
یافته ها: وضعیت اقتصادی و معیشتیِ خانوار، عوامل فنّی (شامل مکانیزاسیون، آبیاری و ساختارِ غیرخانوادگیِ نیروی کار)، کیفیت و مدیریت اراضی، بیمه محصول، آموزش های غیررسمی و حرفه ای ، رضایت مندی و امید به آینده شغلی و حمایت های نهادی- دولتی، متغیّرهایِ دارای تأثیر معنی دار با قدرت تبیینِ ۶۴ درصد از واریانس تجاری شدن کشت توت فرنگی در شهرستان مریوان بوده اند.
محدودیت ها: کاستی آمارها و پایگاه های داده منطقه ای و برخی مشکلات میدانی، محدویت هایِ عمده برای دسترسی به داده های مورد نیاز مطالعه بوده اند.
راه کارهای عملی: شیوه های نوین پرورش محصول، استفاده از ارقام پربازده و مرغوب، استفاده و ارتقای روش ها و تجهیزات بسته بندی و بازاررسانی، آموزش، تشکّل های تعاونی، صنایع تبدیلی و تکمیلیِ مناسب مقیاس، قیمت تضمینی و گسترش چتر بیمه ای محصول توت فرنگی، الزامات رانش نظام بهره برداری و تولید توت فرنگیِ منطقه به سمت شیوه های تجاری و موفّقیت آن به شمار می روند.
اصالت و ارزش: «تخصّصی شدن» الگوی کشت محصولات با توجّه به اقتضائات متفاوت مناطق مختلف جغرافیایی، راهبردی برای «تجاری سازیِ نظام های بهره برداریِ خرد زراعی» است که تأکید و وابستگی چندانی به عامل زمین و به ویژه بزرگیِ مقیاس آن ندارد.
ارزیابی تطبیقی شاخص های کیفیت زندگی در محلات مسکونی (مطالعه موردی: شهر کامیاران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی یا کیفیت زیست، مفهومی پویا و چندبعدی است که ناظر بر همه جنبه های عینی و غیرعینی زندگی است. از نخستین روزگار تاریخ تا به امروز، ابناء بشر همواره در تکاپوی ساختن زندگی متعالی و مطلوب خود بوده اند. گذار از گیرودار تاریخ و زمان، تا به امروز، این بوده است که چگونه می توان زندگی مطلوب و آرمانی ساخت و آیا اساساً راهی برای کشف و شناسایی آن وجود دارد؟! نکته درخور تأمل در بررسی کیفیت زندگی این است که احساس رضایتمندی یا خوشبختی و نمود عینی آن به شکل توسعه گسترده و همه جانبه باید وجود داشته باشد. به عبارتی، توسعه و کیفیت مطلوب باید قابل دیدن، قابل اندازه گیری و قابل قیاس باشد.آنچه در این مقاله به آن پرداخته می شود، شناخت دقیق مفهوم کیفیت زندگی و سنجش میزان رضایتمندی شهروندان از این مقوله در محلات شهر کامیاران است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری داده ها ابتدا به صورت کتابخانه ای و اسنادی بود و بعد از طراحی پرسش نامه و محاسبه جامعه آماری از طریق فرمول کوکران، 381 پرسش نامه پیش بینی و از طریق پیمایشی تکمیل شد. سپس در فرایند تحلیل از تکنیک وایکور به منظور تعیین سلسله مراتب کیفیت زندگی محلات استفاده شده است. نتایج نشان می دهد بین ابعاد مطالعه شده، بعد اجتماعی با گویه بافت اجتماعی منسجم و ریشه دار دارای بیشترین اهمیت است و محلات پیرمحمد 1 و پیرمحمد 2، به ترتیب با مقادیر 06212/0=1Qو 08303/0=2Q،از محلات مرکزی شهر، به عنوان برترین محلات انتخاب شدند. بدیهی است در انتخاب این محلات، عواملی همچون مرکز ثقل توسعه شهر، دسترسی آسان، تمرکز فعالیت های اقتصادی، وجود بازار، بافت سنتی و تاریخی، دسترسی و برخورداری از اماکن مذهبی، توپوگرافی و وجود مناظر دیدنی و مشرف به شهر و سرمایه اجتماعی مناسب دخیل بوده اند. محله شهرک بعثت با فازهای3،2،1، علی رغم برخورداری در ابعاد اقتصادی و کالبدی، در مرتبه آخر رضایتمندی قرار گرفتند.
کاربرد فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در مکان یابی صنایع سنگین با استفاده ازتکنیک GIS (مورد: بنادر امام خمینی و ماهشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به مسأله مکان یابی به منظور استقرار صنایع برای پیشگیری از بحران های زیست محیطی محتمل و همچنین استفاده شایسته و پایدار از جمیع امکانات پهنه سرزمین، یکی از موضوعاتی است که در سال های اخیر مورد توجه مسئوولین و به خصوص سازمان حفاظت محیط زیست قرار گرفته است. هدف از این مطالعه، مکانیابی صنایع سنگین با توجه به عوامل محیطی، طبیعی و زیربنایی در بندر ماهشهر و بندر امام خمینی با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)در محیط GISاست. در این راستا، با توجه به ویژگی های خاص منطقه مورد مطالعه اقدام به مکان یابی صنایع سنگین شد. هر یک از مراحل مدنظر شامل تعیین فاکتورها با توجه به شرایط خاص منطقه، جمع آوری و آماده سازی داده ها، تهیه نقشه های فاکتور مورد نیاز، تلفیق نقشه های فاکتور و نهایتاً انتخاب مکان مناسب می باشد. تحقیق حاضر بر مبنای هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. در این تحقیق بر اساس نقش و تأثیر متفاوت فاکتورهای مختلف در تعیین مکان مناسب برای استقرار صنایع سنگین، دو نوع نقشه تحت عناوین نقشه های محدودیت و نقشه های فاکتور تهیه گردیدند. سپس با توجه به اهمیت موضوع تلفیق اطلاعات، مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انتخاب و با بهره گیری از نرم افزار EC2000 پیاده سازی گردید و از محیط نرم افزاری GIS برای مدل سازی و تحلیل فضایی و تلفیق اطلاعات استفاده شد و منطقه مطالعاتی از نظر قابلیت استقرار صنایع سنگین به چهار بخش ضعیف، متوسط، خوب و عالی پهنه بندی گردید. نتایج نشان می دهد که اراضی کاملاً مناسب برای استقرار صنایع 85/34642 هکتار از اراضی محدوده ی مورد مطالعه را شامل می شود، که این مناطق عمدتاً در قسمت های مرکزی، غربی، شرقی و جنوبی استان خوزستان واقع شده است و علل عمده مطلوبیت این مناطق در ارتباط با استقرار صنایع شامل قرار گیری اراضی بایر، دوری از عوامل مخاطره آمیز منطقه، وجود شیب کاملا مناسب و داشتن دسترسی مناسب به شبکه ارتباطی می باشد.
بررسی و تحلیل سازمان فضایی نظام سکونتگاههای شهری استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلسله مراتب شهری در کشورهای جهان سوم، نشانگر نبود تعادل در توزیع جمعیت بین شهرهای آن کشورهاست و این نبود تعادل، در سال های اخیر شدت بیشتری یافته است. در ایران نیز به تبعیت از تحولات شهرنشینی، سلسله مراتب شهری دچار تغییراتی شده است که این تغییرات بیشتر درجهت ازبین رفتن تعادل شبکه شهری در مناطق مختلف کشور است. هدف این پژوهش، بررسی سلسله مراتب شهری در استان گیلان، طی سال های 1345- 1390 است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی با تکیه بر بعضی از مدل های برنامه ریزی شهری و منطقه ای است. مطابق یافته ها، سلسله مراتب شهری در استان تعادل ندارد و تعادل آن به تدریج کاهش می یابد. در این پژوهش، با تأکید بر مدل های حد اختلاف طبقه ای، ضریب آنتروپی، قانون رتبه و اندازه، شاخص نخست شهری، شاخص دوشهر یا جفرسون، شاخص چهارشهر یا کینزبرگ، شاخص چهارشهر مهتا و شاخص موماو مشخص شد که سلسله مراتب شهری در استان بدون تعادل است. همچنین شبکه شهری استان طی 50 سال گذشته با پدیده نخست شهری مواجه بوده و در سال های اخیر شدت آن افزایش یافته است. برای رسیدن به تعادل در سلسله مراتب شهری استان گیلان، تمرکززدایی از کلان شهر رشت، بهبود وضعیت زیست در سکونتگاه های روستایی استان گیلان، حمایت از اشتغال روستایی از جمله بخش کشاورزی و تشویق سرمایه گذاری در شهرهای کوچک و مناطق روستایی استان گیلان ضروری است.
موانع توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی خانوارهای روستایی مورد: مددجویان تحت پوشش کمیته امداد در سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی یکی از اجزای لازم برای رسیدن به توسعه پایدار به حساب می آید؛ به گونه ای که، دستیابی به توسعه پایدار، بدون توانمندسازی اقشار ضعیف جامعه امکان ناپذیر توصیف می شود. در این تحقیق تلاش شده است تا موانع و محدودیت های توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی خان وارهای روس تایی تحت پوشش کمیته ام داد سیستان، مورد کنکاش قرار گیرد. روش تحقیق حاضر، توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر بررسی منابع اسنادی و بررسی های میدانی با استفاده از تکمیل پرسشنامه های روستا و خانوار و تکمیل فرم های مشاهدات میدانی بوده است. جامعه آماری تحقیق را خانوارهای روستایی تحت پوشش کمیته امداد در منطقه سیستان تشکیل می دهد. برای تعیین حجم نمونه خانوار، ابتدا روستاهای با بیش از 50 خانوار تحت پوشش کمیته امداد شناسایی گردید و با توجه به تعداد این روستاها و به کارگیری فرمول های شارپ و اصلاحی، 40 روستا به عنوان روستاهای نمونه تعیین گردید. سپس با توجه به تعداد خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد در روستاهای نمونه و استفاده از فرمول کوکران، تعداد 341 خانوار به عنوان حجم نمونه خانوار محاسبه شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات، از طریق مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و تحلیل های آماری و فضایی با استفاده از نرم افزارهای Expert Choice، SPSS وArcGIS صورت گرفته است. نتایج حاکی از وجود اختلاف معنی دار در شدت موانع و محدودیت های اقتصادی و اجتماعی روستاهای واقع در شهرستان های مرزی سیستان با سایر روستاهای واقع در این منطقه است. همچنین بر اساس تحلیل های فضایی، نواحی شمال شرقی و غرب این منطقه، دارای بیشترین و نواحی جنوب شرقی آن دارای کمترین شدت موانع و محدودیت ها برای توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی هستند. از طرف دیگر، نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه (One-Way Anova) مؤید آن است که تأثیر محدودیت های منابع آب، بر فعالیت های معیشتی با ضریب 502/0 و درآمد و اشتغال با ضریب 378/0، به ترتیب مهم ترین موانع و محدودیت های اقتصادی و مشکلات سازمانی با ضریب 490/0 و ویژگی های شخصیتی یا فردی سرپرست خانواده با ضریب 436/0 به عنوان مهم ترین موانع و محدودیت های توانمندسازی اجتماعی خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد ساکن در این منطقه به حساب می آید.
تحلیل عاملی راهکارهای بهبود توانمندی شغلی زنان سرپرست خانوار روستایی: مطالعه موردی شهرستان شیروان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق توصیفی-همبستگی حاضر با هدف بررسی راهکارهای ارتقای توانمندی شغلی زنان سرپرست خانوار روستایی انجام شد. جامعه آماری تحقیق را 3287نفر از زنان سرپرست خانوار روستایی شهرستان شیروان تشکیل می دادند که 120 نفر از آنها به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای با استفاده از رابطه کوکران به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. روایی ابزار تحقیق با استفاده از نظرات پانل اعضای هیئت علمی ارتقا یافت و در نهایت، تأیید شد. به منظور سنجش پایایی ابزار تحقیق، از پیش آزمون پرسشنامه و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد، که مقدار آن بین 75/0 تا 81/0 به دست آمد.داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی پردازش شدند.نتایج نشان داد که مهم ترین دلیل سرپرست شدن زنان مورد مطالعه فوت همسر بود. 20/44درصد از پاسخ گویان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی، 80/5 درصد تحت پوشش بهزیستی و پنجاه درصد تحت پوشش هیچ کدام از نهادهای حمایتی نبودند. با استفاده از تحلیل عاملی، راهکارهای بهبود توانمندی شغلی در چهار عامل آموزشی- حمایتی، فردی- روان شناختی،تأمین مسکن، و ضمانت و آموزش شغلی از طریق نهادهای حمایتی و بیمه اجتماعی و درمانی خلاصه شدند که در مجموع، 42/60 درصد از کل واریانس راهکارهای بهبود توانمندی شغلی زنان سرپرست خانوار روستایی را تبیین کردند.
فراتحلیل تبیین نظریه ها، الگوها، روشها و تکنیک های خلاقیت در معماری و طراحی شهرهای خلّاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۳۵۰-۳۲۱
حوزههای تخصصی:
در ادبیات شهرسازی جدید، فضای شهری خلاق به عنوان محل شکل گیری خلاقیت، دانایی، صنایع خلاق و نوآور و اقتصادی در یک رویکرد ترکیبی درنظرگرفته شده است. اگر بپذیریم که محور تمام موارد فوق حضور سرمایه های انسانی خلاق و نوآورند، بنابراین فضاهای شهری باید از شرایطی برخوردار باشند که بتوانند این سرمایه ها را جذب و حفظ کنند که نشان از اهمیت پرداختن به خلاقیت در طراحی یا شیوه های آموزش خلاق در طراحی معماری دانشگاه ها و مراکز آموزشی برای تربیت معماران و طراحان شهری خلاق دارد. در هنر و معماری نیز، اندیشه و اندیشه ورزی بخشی اساسی از فرآیند آفرینشگری هنری بشمار رفته و می رود؛ چنانکه معماری در طول تاریخ، محملی برای بیان اندیشه و تمنیات ذاتی بشری بوده است که تلاش داشته تا تبلور درونمایه های فکری و فرهنگی خود را به ترسیم و تجسیم مادی قرین کند. بر این اساس خلاقیت و نوآوری از موضوعاتی است که در هنر معماری و شهرسازی جایگاهی خاص داشته است، چنانچه امروزه مفهوم شهر خلاق و معماری شهری خلاق از مضامین بدیع در دانش معماری شهری است. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی ابعاد نظری شهرهای خلاق پرداخته شده است و نظریه ها، الگوها، روشها و تکنیک های خلاقیت در این رابطه بیان و جمعبندی شده است. در پایان نیز روش شناختی، الگوها، نظریه ها، روشها و تکنیک های خلاقیت در شهرهای خلاق و معماری آن و حتی سیستم طراحی معماری پرداخته می شود.
تبیین عوامل و شاخص های تاثیرگذار اسلامی ایرانی در توسعه متوازن استان خراسان رضوی با استفاده از نرم افزار MICMAC(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
۳۰-۷
حوزههای تخصصی:
توجه اساسی به عدالت اکولوژیکی، اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و فرهنگی در برنامه نویسی و تنظیم آن در چارچوب عدالت اسلامی به ساخت یابی عادلانه جامعه و تعالی و پیشرفت متوازن در همه ابعاد، عرصه ها، قشرها و مناطق مختلف جغرافیایی کشور منجر می شود. هدف مقاله حاضر تبیین و شناسایی عوامل و شاخص های تاثیرگذار اسلامی ایرانی در توسعه متوازن استان خراسان رضوی است. نوع تحقیق کاربردی و توسعه ای و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است جامعه آماری متخصصین جغرافیایی، اقتصادی و اجتماعی و حجم نمونه 120 پرسشنامه است که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی پر شده است. روش جم ع آوری داده ه ا، کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) است. جه ت تجزی ه و تحلی ل داده ه ا از روش تحلیل ساختاری نرم افزار MICMAC استفاده شد. نتایج نشان می دهد شاخص پراکنش متعادل جمعیت در سازمان فضایی (از مولفه عدالت اکولوژیکی) با میزان تاثیرگذاری مستقیم (250) و تاثیرگذاری غیرمستقیم (247) و شاخص دسترسی مناسب و برابر ساکنین سکونتگاه های شهری و روستایی به جاده ها، بیمارستانها، مدارس و ... (از مولفه عدالت کالبدی) با میزان تاثیرگذاری مستقیم (241) و غیرمستقیم (239) به عنوان کلیدی ترین عوامل و شاخص های موثر در توسعه متوازن استان خراسان رضوی شناخته شدند. شاخص ارتقاء بخشی فرهنگ بر پایه هویت اصیل اسلامی- ایرانی و نفی پذیرش الگوهای بیگانگان (از مولفه عدالت فرهنگی) با تأثیرپذیری بسیار بالا از دیگر شاخص ها و تأثیر گذاری بسیار پایین بر شاخص های دیگر به عنوان تاثیرپذیرترین شاخص اسلامی ایرانی شناخته شد. نتایج بیانگر آن است که اکثر شاخص های اسلامی ایرانی در توسعه متوازن استان خراسان رضوی تاثیرگذار هستند که اگر در برنامه ریزی ها مورد توجه قرار گیرند و اجرا شوند می تواند تخصیص منابع را با هدف رفع نابرابری های منطقه ای و ایجاد توسعه متوازنتر تحت تاثیر قرار دهد.