مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
مدل آنتروپی
حوزههای تخصصی:
در نظامهای مردمسالار، انتخابات مهمترین روش برای شناسایی اراده و اعمال حق حاکمیت عمومی است. کنش انتخاباتی یا رای تابع عوامل متعددی است. این عوامل در مطالعات انتخاباتی در ذیل چهار مدل انتخاب رای، شامل مدل عقلانی، هنجاری، شناختی و آنتروپی دستهبندی و تحلیل میشوند. در مدل عقلانی تاکید عمده بر سودمندی رای، در مدل هنجاری تاکید بر هویت حزبی و فشارهای هنجاری رای، در مدل شناختی تاکید بر تجارب شناختی رایدهنده و در مدل آنتروپی، تاکید عمده بر شفافیت تبلیغ نامزدهاست. در مقاله حاضر، بر اساس تحلیل فرانظری رای، همه وجوه محتمل رای در مدل نظام کنش انتخاباتی تئوریزه و بر اساس آن، چهار خردهنظام رای، شامل رای اقتصادی، رای سیاسی، رای فرهنگی و رای اخلاقی از هم تفکیک و سپس عناصر اصلی و سازنده هر خردهنظام و الزامات ساختاری آن مشخص گردیده است. براساس مدل پیشنهادی انتخاب رای؛ عنصر اصلی و تعیینکننده تصمیم به رای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی به ترتیب سودمندی، اثربخشی، بیتناقضی معنایی و سازگاری هنجاری رای است. تعیینکنندگی و برجستگی هر یک از چهار نوع رای مذکور در نظام کنش انتخاباتی، متناسب با الزامات ساختاری مربوط مشخص میگردد. در شرایط کمبود منابع رفاهی و نابرابری توزیعی الزام به رای اقتصادی، در شرایط ضعف کارایی نظام تصمیمگیری الزام به رای سیاسی، در شرایط ناهمگونی فرهنگی سیاسی الزام به رای فرهنگی و در شرایط همگونی فرهنگی سیاسی جامعه، الزام به رای اخلاقی در نظام کنش انتخاباتی بیشتر میشود. با توجه به روابط متقابل در بین خردهنظامهای کنش انتخاباتی، اصلیترین ملاحظه روششناختی دراستفاده از مدل مذکور، تاکید بر علیت ساختاری و حلقههای علی (در مقابل علیت مکانیکی یا یک طرفه) و استفاده از توابع ساختاری در تحلیل دادههای تجربی مربوط است.
سنجش الگوی توزیع فضایی خدمات شهری در منطقه 5 شهر تهران به کمک مدل آنتروپی و ویلیامسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با افزایش جمعیت و رشد لجام گسیخته شهرها در اثر مهاجرت، خدمات رسانی به جمعیت شهرنشین یکی از مباحث مهم در برنامه ریزی شهری است. توزیع متعادل و متوازن خدمات شهری برای شهروندان سبب ایجاد نوعی عدالت و برابری در میان فضای شهری می گردد. این پژوهش بررسی توزیع فضایی خدمات شهری(آموزشی، بهداشتی، فرهنگی، مذهبی و ورزشی) در منطقه 5 شهر تهران با هدف سنجش عدالت فضایی در نواحی منطقه 5 را مورد بررسی قرار داده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، روش جمع آوری اطلاعات روش اسنادی و روش میدانی می باشد. نتایج تحقیق بر اساس مدل ویلیامسون و مدل آنتروپی نشان دهنده توزیع نا متعادل خدمات شهری در سطح نواحی منطقه 5 شهر تهران است و توزیع نامناسب و کمبود خدمات شهری به نسبت جمعیت در سطح نواحی منطقه 5 به چشم می خورد که با استفاده از مکان گزینی مناسب در نواحی دارای پتانسیل و ساخته نشده موجود می توان خدمات شهری لازم را ارائه داد.
پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش با استفاده از مدل آنتروپی (مطالعه ی موردی: تاقدیس نسار زاگرس شمال غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زاگرس شمال غربی به دلیل شرایط جغرافیایی و زمین شناسی، ازجمله مناطق مستعد برای رخداد زمین لغزش در ایران است. با توجّه به تراکم بالای جمعیّت و پتانسیل بالای محیط طبیعی در این نواحی، پهنه بندی رخداد خطر زمین لغزش با هدف مدیریت خطر این نواحی، از اهمّیّت بسزایی برخوردار است. هدف از این پژوهش، ارزیابی مدل آنتروپی در پهنه بندی رخداد زمین لغزش، تهیّه ی نقشه ی پهنه بندی خطر زمین لغزش و شناخت میزان تأثیر هر یک از عوامل پنج گانه در وقوع زمین لغزش در تاقدیس نسار است که درنهایت منجر به ارائه ی راهکارهایی برای مدیریت بهینه ی منطقه از نظر وقوع زمین لغزش می شود. در این پژوهش از روش های میدانی، کتابخانه ای و مدل آنتروپی استفاده شده است. نخست مهم ترین عوامل مؤثّر بر رخداد زمین لغزش (لیتولوژی، فاصله از گسل، ارتفاع، شیب و جهت شیب) مشخّص و سپس ماتریس آنتروپی برای این عوامل محاسبه و در محیط GIS، پهنه بندی خطر زمین لغزش منطقه انجام شد. نتایج نشان می دهد که مدل آنتروپی کارایی مطلوبی در برآورد میزان خطر رخداد زمین لغزش دارد و ارتفاع، شیب، فاصله از گسل، جهت شیب و لیتولوژی، به ترتیب بیشترین نقش را در رخداد زمین لغزش دارند. منطقه ی مورد مطالعه جزء نواحی پُرخطرِ رخداد زمین لغزش به شمار می رود و 98 درصد از مساحت آن، جزء نواحی ای با میزان خطر زیاد و متوسّط است. راهکارهای مدیریتی برای مقابله ی علمی با این مخاطره در منطقه ی مورد مطالعه را می توان به دو دسته بخش بندی کرد: الف) تهیّه ی نقشه ی پهنه بندی خطر زمین لغزش منطقه و جلوگیری از فعّالیّت های عمرانی در فواصل کمتر از 2 کیلومتری حاشیه ی تاقدیس و جابه جایی تأسیساتی که در فاصله ی 1 کیلومتری تاقدیس قرار گرفته اند؛ ب) جلوگیری از عملیّات خاک برداری، زیربُری و انجام عملیّات آبخیزداری در دامنه های تاقدیس، به عنوان عوامل تسریع کننده رخداد زمین لغزش.
تحلیل ساختاری و سنجش الگوی فضایی و سطح بندی ساخت وسازهای مناطق شهری براساس میزان بهره مندی از خدمات شهری (نمونه موردی: مناطق پنج گانه شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین پیامدهای رشد شتابان شهرنشینی و توسعه فیزیکی شهرهای کشور در دهه های گذشته، یک دست نبودن نظام توزیع مراکز خدماتی شهری می باشد که زمینه ساز نابرابری اجتماعی می شود. پژوهش حاضر، به منظور سنجش میزان دستیابی افراد ساکن در مناطق شهری زاهدان به امکانات و خدمات مورد نیاز، تدوین شده است. ابتدا با استفاده از داده ها و اطلاعات طرح جامع شهری شهر زاهدان، سرانه وضع موجود هر یک از افراد از کاربری های خدماتی وضع موجود شهر، استخراج شد و سپس با بهره گیری از مدل ویلیامسون و مدل آنتروپی، وسعت و پراکندگی کاربری های مورد نظر در سطح مناطق پنج گانه شهر زاهدان، بررسی شد و نهایتاً به وسیله تکنیک تاپسیس، به ارزیابی هر یک از نواحی، از نظر میزان برخورداری از امکانات و خدمات و رتبه بندی آنها پرداخته شده است. نتایج حاصل از مدل ویلیامسون و آنتروپی، نشان دهنده توزیع نامتعادل در منطقه 4 و کمبود خدمات در این منطقه با توجه به جمعیت زیاد و رو به افزایش در این منطقه می باشد و در منطقه 5 توزیع متعادل خدمات دیده می شود. بررسی نتایج حاصل از میزان برخورداری نواحی شهر زاهدان از امکانات و خدمات شهری با توجه به مدل تاپسیس، حاکی از آن است که در بین مناطق شهری، از نظر میزان دستیابی به امکانات و خدمات شهری، تفاوت زیادی وجود دارد؛ به طوری که بیشترین میزان تاپسیس برای منطقه 5 (894/0) و کمترین میزان تاپسیس برای مناطق 2 و 4 (058/0 و 178/0) می باشد.
بررسی و تحلیل سازمان فضایی نظام سکونتگاههای شهری استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلسله مراتب شهری در کشورهای جهان سوم، نشانگر نبود تعادل در توزیع جمعیت بین شهرهای آن کشورهاست و این نبود تعادل، در سال های اخیر شدت بیشتری یافته است. در ایران نیز به تبعیت از تحولات شهرنشینی، سلسله مراتب شهری دچار تغییراتی شده است که این تغییرات بیشتر درجهت ازبین رفتن تعادل شبکه شهری در مناطق مختلف کشور است. هدف این پژوهش، بررسی سلسله مراتب شهری در استان گیلان، طی سال های 1345- 1390 است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی با تکیه بر بعضی از مدل های برنامه ریزی شهری و منطقه ای است. مطابق یافته ها، سلسله مراتب شهری در استان تعادل ندارد و تعادل آن به تدریج کاهش می یابد. در این پژوهش، با تأکید بر مدل های حد اختلاف طبقه ای، ضریب آنتروپی، قانون رتبه و اندازه، شاخص نخست شهری، شاخص دوشهر یا جفرسون، شاخص چهارشهر یا کینزبرگ، شاخص چهارشهر مهتا و شاخص موماو مشخص شد که سلسله مراتب شهری در استان بدون تعادل است. همچنین شبکه شهری استان طی 50 سال گذشته با پدیده نخست شهری مواجه بوده و در سال های اخیر شدت آن افزایش یافته است. برای رسیدن به تعادل در سلسله مراتب شهری استان گیلان، تمرکززدایی از کلان شهر رشت، بهبود وضعیت زیست در سکونتگاه های روستایی استان گیلان، حمایت از اشتغال روستایی از جمله بخش کشاورزی و تشویق سرمایه گذاری در شهرهای کوچک و مناطق روستایی استان گیلان ضروری است.
ارزیابی نظام سلسله مراتبی شهری استان لرستان در دوره 1365 تا 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر، یکی از چالش های اساسی دولت ها به ویژه در کشورهای درحال توسعه، سازمان دهی ساختار فضایی ملی مطلوب در جریان شهرنشینی درحال دگرگون است. چنین ساختاری امکان تقسیم کارکرد اقتصادی، اجتماعی متعادلی را در سلسله مراتب شهری و منطقه ای فراهم می کند.در اغلب استان ها و نواحی ایران نیز سلسله مراتب شهری کاملاً به هم ریخته و بی قاعده شکل گرفته است که موجب مشکلات متعددی شده است. در این تحقیق، بررسی و تجزیه و تحلیل سلسله مراتب شهری استان لرستان از سال 1365 تا 1390 صورت گرفته است. روش اصلی تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر نوع تحقیق کاربردی- توسعه ای است. آمار و اطلاعات مورد نیاز به روش اسنادی- کتابخانه ای گردآوری شده است. هدف این تحقیق ارزیابی تحولات سلسله مراتب شهری استان لرستان از سال 1365 تا 1390 است. در راستای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل آنتروپی، قانون رتبه- اندازة شهر، مدل حد اختلاف طبقه ای و نزدیک ترین همسایگی استفاده شده است. نتایج و یافته های این تحقیق نشان می دهد شبکة شهری استان لرستان در سال های 1365 و 1375 از لحاظ توزیع فضایی شهرها تقریباً حالت متعادلی داشته است، ولی در سال های 1385 و 1390 این حالت تعادل به هم خورده است و توزیع فضایی شهرها نامتعادل شده است که از دلایل عمدة آن می توان به پیدایش شهرهای بسیار کوچک (روستا- شهرها) اشاره کرد. همچنین از لحاظ توزیع جمعیتی شهرها براساس مدل حد اختلاف طبقه ای ناهماهنگی و گسیختگی آماری فاحشی در دوره های مورد بررسی در شهرهای استان وجود دارد.
بررسی زمین لغزش های منطقه پشتکوه فریدون شهر با استفاده از مدل آنتروپی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۴
37 - 50
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرها، به دلایل متعدد در معرض آسیب ناشی از مخاطرات طبیعی قرار دارند، این مخاطرات که آسیب های جانی و مالی بسیاری با خود به همراه دارند نیازمند اقدامات فوری و پیشگیرانه می باشند. منطقه پشتکوه یکی از شهرستان های فریدون شهر می باشد. هدف از پژوهش حاضر تحلیل و پهنه بندی مخاطرات ژئومورفیک در منطقه پشتکوه شهرستان فریدونشهر به وسعت حدود 581 کیلومتر مربع واقع درغرب استان اصفهان انتخاب شد. روش انجام این تحقیق به دو صورت توصیفی – تحلیلی است که در بخش توصیفی با استفاده از مطالعات اسنادی و سپس با استفاده از عکس های هوایی، گوگل ارث ، نقشه های زمین شناسی و مطالعات میدانی، نقشه پهنه بندی زمین لغزش منطقه صورت گرفت و از طریق مدل آنتروپی در نرم افزار (Arc GIS 10) تهیه شد. نتایج نشان می دهد فاصله از گسل (84/60) درصد، زمین شناسی (49/12) درصد، جهت شیب (38/11) درصد، طبقات ارتفاعی (01/7) درصد، فاصله از آبراهه (74/5) درصد، شیب (59/2) درصد در وقوع زمین لغزش های منطقه اثر گذار بوده اند. نقشه پهنه بندی منطقه نشان می دهد که پهنه های کم خطر (31) درصد، متوسط (33) درصد و منطقه پرخطر (36) درصد از منطقه را در بر می گیرد. ساخت و ساز با فاصله از گسل و لایه های زمین شناسی در نواحی پرشیب، ایمن سازی مسیر های ارتباطی و کنترل اقدامات حفاری و خاک برداری در لایه های زمین شناسی مهم ترین اقدام برای کاهش خسارت های حرکات دامنه ای در منطقه پشتکوه فریدون شهر هستند.
پهنه بندی توسعه کارست سطحی با استفاده از مدل آنتروپی مطالعه موردی: توده کوهستانی پرآو بیستون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توده های کارستی از اهمیت زیادی در تأمین آب سکونتگاه ها و زمین های کشاورزی در مناطق خشک و نیمه خشک برخوردارند. بخش عمده ارتفاعات استان کرمانشاه از سازندهای کربناتی تشکیل شده است که توده کوهستانی پرآو - بیستون در زون ساختمانی زاگرس مرتفع (رورانده)، یکی از مهم ترین توده های کارستی است. اشکال کارستی دولین و اووالا و غارهای کارستی در این توده کوهستانی به دلیل وجود عوامل مؤثر در توسعه کارست همانند سازندهای کربناته، شرایط تکتونیکی، اقلیمی و ژئومورفولوژیکی مناسب تشکیل شده اند. هدف این پژوهش، پهنه بندی توسعه کارست سطحی در توده کوهستانی پرآو - بیستون با استفاده از مدل آنتروپی است. برای این کار از هفت عامل زمین شناسی، طبقات ارتفاعی، شیب، جهت شیب، بارش، دما و فاصله از گسل به منزله متغیرهای مستقل و عامل فروچاله های منطقه مطالعاتی به منزله متغیر وابسته استفاده شده است. نتیجه پژوهش نشان دهنده آن است که 39% منطقه در طبقات با توسعه کارست بسیار زیاد و زیاد قرار دارد و دقت سنجی مدل با استفاده از لایه فروچاله ها نشان دهنده وجود 98% از فروچاله های منطقه در این دو محدوده است؛ همچنین وجود تعداد زیادی چشمه کارستی (سرآو) در اطراف این توده کوهستانی نیز نشان دهنده تحول کارست در این منطقه است.
بررسی زمین لغزش های زاگرس میانی با استفاده از مدل آنتروپی (مطالعه موردی: منطقه اردل – ناغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرها در نقاط مختلف دنیا به دلایل متعدد در معرض آسیب ناشی از مخاطرات طبیعی قرار دارند. این مخاطرات آسیب های بسیاری می رسانند که نیازمند اقدامات فوری و پیشگیرانه است. وقوع زمین لغزش و مخاطرات آن، شناسایی و اولویت بندی این مناطق حساس را ضرورت بخشیده است. منطقه اردل - ناغان ازجمله این مناطق است که در جنوب غربی استان چهارمحال و بختیاری قرار دارد. روش انجام این پژوهش توصیفی تحلیلی است که در بخش توصیفی با استفاده از مطالعات اسنادی و در بخش تحلیلی با شناسایی عوامل مؤثر بر پهنه بندی مخاطرات ژئومورفیک و تلفیق آن با تحلیل های فضایی در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)، پهنه های آسیب پذیر در محدوده مدنظر مشخص شد. در این پژوهش نخست عوامل مؤثر بر پهنه بندی مخاطرات شناسایی و پس از بررسی تصاویر ماهواره ای، نقشه زمین شناسی و مطالعات میدانی عوامل مؤثر با استفاده از مدل آنتروپی ارزیابی شد. هدف پژوهش، پهنه بندی خطر زمین لغزش در منطقه اردل ناغان با استفاده از مدل آنتروپی در وقوع زمین لغزش ها با شناسایی عوامل مؤثر نظیر شیب، جهت شیب، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، طبقات ارتفاعی و زمین شناسی است. با توجه به مدل آنتروپی نتایج نشان می دهد 23درصد از زمین لغزش ها در محدوده کم خطر، 25درصد در محدوده با خطر متوسط و 52درصد از زمین لغزش ها در منطقه پرخطر واقع می شود که با مدل آنتروپی مشخص شد و این مسئله نشان می دهد در پهنه بندی لغزش های منطقه ای، مدل آنتروپی دقت و روایی لازم را دارد.
تحلیلی بر سازمان فضایی سطوح شهری طی سال های 95-1390(مطالعه موردی : استان فارس)
حوزههای تخصصی:
عدم توجه به نظام شهری و نحوه ی پراکنش و الگوی فضایی آن در پهنه سرزمین از یک سو و رشد شتابان شهر نشینی از سوی دیگر به گسیختگی و عدم انسجام در ساختار فضایی منجر خواهد شد. در چنین شرایطی بسیاری از سیاستهای توسعه در سطوح ملی و منطقه ای کارآمدی خود را از دست داده و نتایج مورد انتظار را به همراه نخواهد داشت. هدف این مقاله استفاده از یک مدل ریاضی برای توجیه وضع موجود نحوة استقرار جمعیت کانونهای شهری در محدودة جغرافیایی استان فارس می باشد . در این مقاله ضمن معرفی مدل آنتروپی ، از این مدل در سطح شهرهای استان فارس استفاده شده است . در این راستا از نتایج سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن سالهای 95-1390 استان فارس استفاده شده است تا روند تغییر و تحولات سازمان فضایی استان در سی سال گذشته مشخص شود . روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی بارویکردتوسعه ای- کاربردی می باشد و اطلاعات مورد نیاز از طریق روش کتابخانه ای گردآوری شده است . از مهمترین نتایج این پژوهش این است که ضریب آنتروپی در سطح شهرهای استان فارس در طول سالهای 95-1390 به ترتیب برابر با 63/0، 67/0 و 54/0 محاسبه شده است که نشان دهنده بی نظمی تمرکز جمعیت شهری در طول سه دهه گذشته می باشد.
پهنه بندی توسعه کارست سطحی در حوضه آبریز فخر داوود(دامنه جنوبی بینالود)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۰
212 - 230
حوزههای تخصصی:
فرایند تحول کارست، فرایندی پیچیده و متاثر از متغیرهای مختلف است. با توجه به حساسیت ذاتی سیستم کارست، امروزه در برنامه ریزی های مربوط به مناطق کارستی تلاش بر این است که میزان تحول و حساسیت کارست در چهارچوب مدل های مناسب مورد بررسی قرار گیرد. دامنه جنوبی بینالود بدلیل گستردگی سازندهای آهکی، وجود خطواره های تکتونیکی و شرایط اقلیمی، دارای کارست تحول یافته ای است. ابزارهای اصلی این پژوهش را نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، تیپ خاک و کاربری اراضی به همراه داده های هواشناسی تشکیل داده اند. در پژوهش موجود 9 عامل محیطی به عنوان متغیرهای مستقل و اشکال کارستی به عنوان متغیر وابسته مورد بررسی قرار گرفت. چاله های بسته به عنوان تکامل یافته ترین لندفرم های کارستی منطقه شناسایی شد و براساس ویژگی های این لندفرم ها به هرکدام از عوامل مؤثر در توسعه کارست وزن کارشناسی اختصاص داده شد. سپس با استفاده از مدل آنتروپی و سیستم اطلاعات جغرافیایی پهنه بندی توسعه کارست سطحی انجام شده است. در نهایت درمحیط Arc GIS10/4 نقشه های همپوشانی تهیه و یکسان سازی عوامل و تصحیح نهایی با کمک مدل آنتروپی انجام شد و نقشه پهنه بندی نهایی تهیه و عوامل تأثیرگذار در تحول کارست منطقه مشخص شد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی مناطق مستعد توسعه کارست می باشد که نتیجه آن شناسایی منابع آب های زیر زمینی و چشمه های کارستی می باشد.
پتانسیل سنجی خطر زمین لغزش با استفاده از مدل آنتروپی، مطالعه موردی: (منطقه کوهستانی شیرپناه در جنوب غرب استان کرمانشاه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال یازدهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
89 - 103
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از این مطالعه تهیه نقشه حساسیت زمین لغزش در کوهستان شیرپناه ، با استفاده از مدل آنتروپی و ارزیابی این مدل در پهنه بندی وقوع زمین لغزش های کوهستان شیرپناه و شناخت میزان تاثیر هریک از عوامل پنج گانه در وقوع زمین لغزش می باشد. در این پژوهش از عکس های هوایی، تصاویر ماهواره ای، نقشه توپوگرافی 50000، نقشه زمین شناسی 100000/1 و همچنین تحقیقات میدانی به منظور شناخت منطقه و عکسبرداری از لغزش های رخ داده استفاده گردید. به منظور تهیه نقشه خطر زمین لغزش در منطقه از مدل آنتروپی در محیط GIS استفاده گردید.نتایج نشان می دهد که عوامل فاصله از گسل، شیب، ارتفاع، لیتولوژی و جهت شیب، به ترتیب بیشترین تأثیر را در وقوع زمین لغزش در منطقه دارند. از مجموع مساحت منطقه، 249 کیلومترمربع (32 درصد) در محدوده خطر زیاد و 380کیلومتر مربع (84/48درصد) در پهنه خطر متوسط قرار دارد. این امر حاکی از آن است که پتانسیل خطر وقع زمین لغزش در منطقه بالا است. همچنین نتایج نشان می دهد 60 درصد لغزش های رخ داده در این منطقه، در پهنه حساس که توسط مدل آنتروپی مشخص شده بود، قرار گرفته اند، بنابراین صحت مدل پیشنهادی مورد تأیید قرار گرفته و نقشه حساسیت تهیه شده می تواند به عنوان مرجعی در برنامه ریزی ها مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی سیستم شهری استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال یازدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۰
79 - 94
حوزههای تخصصی:
نظام شهری تجسم فضایی مدیریت و برنامه ریزی سرزمین است. با مطالعه نظام شهری نحوه پخشایش و میزان تعادل جمعیت شهرها و تناسب این توزیع با تعداد شهرها مشخص می گردد هدف مقاله حاضر، بررسی نظام شهری استان لرستان و تحلیل میزان تعادل و تناسب اندازه جمعیت و تعداد سکونت گاههای شهری در سطح استان می باشد. تحقیق حاضر از منظر هدف؛ شناختی ، استراتژی تحقیق استفهامی، با روش ارزیابی- مقایسه ای با به کارگیری مدل های بررسی کننده صوت پذیرفته است؛ داده های تحقیق کتابخانه ای و روش گردآوری استفاده از جدول و فیش بوده است. یافته ها، نشان می دهند پخشایش فضایی جمعیت شهری و تعداد شهرهای استان تناسب وجود ندارد در صورت ادامه این روند، و عدم چاره اندیشی در شرایط فعلی، ضمن وقوع پدیده ماکروسفالی در استان، شهرهای میانی و کوچک مجال رشد نمی یابندکه می توان با تزریق امکانات- خدمات و تجویز نقش های تخصصی به این سکونت گاهها، مانع این امر شد.
تحلیل رابطه سطح شاخص های کیفیت زندگی روستاییان و توسعه روستایی، مورد مطالعه: بخش جزینک، شهرستان زهک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
1397 - 1413
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی به عنوان یکی از مفاهیم محوری توسعه در تمام زمینه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، محیطی، کالبدی و نهادی در سکونتگاه های روستایی مطرح می باشد، ازاین رو پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی – تحلیلی به بررسی و تحلیل رابطه بین سطح شاخص های کیفیت زندگی روستاییان و توسعه روستایی پرداخته است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه خانوارهای روستایی بخش جزینک از توابع شهرستان زهک است که داری 5223 خانوار می باشد حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 357 نفر برآورد شد. و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از مدل آنتروپی و SAW، آزمون های اسپیرمن و تحلیل واریانس در نرم افزار spss مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج سطح بندی با استفاده از مدل SAW و آنتروپی نشان داد، شاخص های کیفیت آموزش و کیفیت اشتغال و درآمد به ترتیب با وزن 189/0 و 113/0 بیشترین میزان را به خود اختصاص داده اند. و شاخص های کیفیت محیط و کیفیت اوقات فراغت به ترتیب با وزن 009/0 و 023/0 کمترین سطح ازنظر شاخص های کیفیت زندگی را در میان روستاهای بخش جزینک دارا می باشند. همچنین؛ روستاهای جزینک، ندام شرقی و صفدر میربیک به ترتیب با نمره نهایی 586/0، 581/0، 576/0 با بیشترین امتیاز و روستاهای قلعه نو، آس قاضی و لچوی به ترتیب با نمره نهایی 494/0، 494/0، 491/0 در رتبه آخر ازنظر شاخص های کیفیت زندگی قرار دارند. نتایج حاصل از آزمون آماری آزمون تحلیل واریانس گویای آن است که؛ بین ابعاد (اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیطی) کیفیت زندگی در روستاهای موردمطالعه تفاوت معناداری مشاهده می شود. همچنین نتایج آزمون اسپیرمن گویای آن است که بین سطح شاخص های کیفیت زندگی روستاییان و توسعه روستاهای بخش جزینک، رابطه معناداری وجود دارد، و سطح کیفیت زندگی روستاییان در توسعه روستایی نقش مؤثری دارد.
بررسی تأثیرات تراکم شهری بر سیستم حمل و نقل درون شهری (مطالعه موردی: بافت مرکزی شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۷
163 - 182
حوزههای تخصصی:
راهبرد بلند مرتبه سازی و توسعه فضایی در ارتفاع به عنوان محصول رشد جمعیت و همچنین کمبود زمین مناسب جهت ساخت و ساز دهه های اخیر در شهرهای جهان به ویژه شهرهای بزرگ رواج یافته است. در شهر ایلام مانند بیشتر شهرهای ایران هسته اصلی و مرکزی شهر در بافت قدیمی این شهر که عمده ترین مراکز سیاسی و تجاری را نیز شامل می شود قرار دارد. این بخش مرکزی شهر ایلام به علت ساختار شهری و پراکنش کاربری های جاذب سفر که در این قسمت از شهر واقع شده، حجم زیادی از جابجایی هایی سطح شهر را به خود اختصاص داده است. در این پژوهش سعی گردیده است با تحلیلی علمی و مبتنی بر دانش، اثرات کارکردی تراکم ساختمانی بر شبکه حمل ونقل در بافت مرکزی شهر ایلام مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. پژوهش حاضر با رویکرد توسعه ای– کاربردی و ترکیبی از روش های تحقیق (توصیفی/ تحلیلی و میدانی) به بررسی موضوع در بافت مرکزی شهر ایلام پرداخته است. لازم به ذکر است جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از نرم افزارهای Visio ، Grafer، ArcGIS، SPSS و دیگر برنامه های موردنیاز و تکنیک آنتروپی (Entropy) استفاده گردیده است. بر اساس نتایج تحقیق، ضعف دسترسی و ساختار نامناسب شبکه حمل و نقل شهری و موقعیت فضایی کاربری ها و تراکم ساختمانی بیش از حد در بافت قدیم (مرکزی) شهر، نارسایی در سامانه حمل و نقل عمومی را به وجود آورده و نامنسجم بودن تردد عابر پیاده و وسایل نقلیه در ساختار شهری بافت مرکزی ایلام را نشان می دهد.
سنجش اثرات مهاجرتی بر الگوی پراکنش فضایی جمعیت سکونتگاههای روستایی و آینده نگری برای افق 1400 (مطالعه موردی: شهرستان بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
نظام توزیع فضای ی جمعیت سکونتگاههای انسانی ماحصل عملکرد عوامل مختلف محیطی است. هدف از مقاله حاضر، سنجش اثرات مهاجرتی بر الگوی پراکنش جمعیتی سکونتگاههای روستایی با استفاده از روش آنتروپی و پیشبینی گرایش نظام سکونتگاهی در افق 1400 میباشد.روش تحقیق در مقاله حاضر، از نظر ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی و از حیث هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است. برای انجام پژوهش حاضر، ابتدا بانک اطلاعات جمعیتی سکونتگاه های روستایی شهرستان بیرجند در دوره زمانی 85-1335 تهیه و به کمک نرم افزارهای آماری Exel وSpss طبقهبندی جمعیتی و میزانهای رشد انجام شد و سپس با استفاده از روش آنتروپی نسبت به سنجش میزان بیقوارهگی و گرایش به تعادل یا عدم تعادل توزیع فضایی جمعیت سکونتگاههای روستایی اقدام گردید. نتایج حاصل از تحلیل بر اساس مدل آنتروپی، بیانگر عدم تعادل فضایی جمعیت در دهستان های شهرستان بیرجند و گرایش نسبی به عدم تعادل در افق 1400 میباشد.
ﺍﻭﻟﻮیت ﺑﻨﺪی و پهنه بندی ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ ﻭﻗﻮﻉ ﺯﻣیﻦ ﻟﻐﺰﺵ با استفاده از مدل آنتروپی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۴ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۱
105 - 125
حوزههای تخصصی:
منطقه باجگیران به دلیل شرایط جغرافیایی از جمله مناطق مستعد برای وقوع زمین لغزش است. ﻫﺪف اﺻﻠﯽ از اﯾﻦ پژوهش اولویّت بندی عوامل موثر بر وقوع زمین لغزش و پهنه بندی خطر وقوع زﻣﯿﻦ ﻟﻐﺰه در منطقه می باشد. بدین منظور بعد از انجام مطالعات کتابخانه ای و تهیّه نقشه پراکندگی لغزش منطقه از ده پارامتر تاثیر گذار شامل ارتفاع، بارندگی، شیب، جهت شیب، شکل شیب، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده، فاصله از گسل، پوشش زمین و لیتولوژی استفاده شد و ماتریس آنتروپی برای این عوامل محاسبه و در محیط Gis پهنه بندی خطر زمین لغزش در منطقه انجام شد. اولویّت بندی عوامل مؤثر با استفاده از شاخص آنتروپی نشان داد که لایه های شیب، جهت شیب، لیتولوژی، فاصله از گسل و ارتفاع بیشترین نقش را در وقوع زمین لغزش در منطقه دارند. پهنه بندی حساسیّت زمین لغزش با مدل مذکور نشان میدهد که42 % زمین لغزه ها در محدوده خطر زیاد، 31% در محدوده خطر متوسط، 27 % در محدوده خطر کم واقع شده است. نتایج نشان می دهد بیشترین درصد لغزش های رخ داده در منطقه، در پهنه خطر زیاد که توسط مدل آنتروپی مشخص شده بود، قرار گرفته است. این امر حاکی از آن است که مدل پیشنهادی مدلی مناسب برای تعیین خطر حساسیّت وقوع زمین لغزش در منطقه است.