فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۷٬۱۴۱ تا ۱۷٬۱۶۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
53 - 68
حوزههای تخصصی:
فرایندهای طبیعی به ویژه ژئومورفولوژی نقش مهمی درروند مکانیابی، برنامه ریزی و توسعه شهرها بر عهده دارد. به نحوی که از گذشته تاکنون سعی شده که بهترین مکان به لحاظ محیطی وژئوموفولوژیک برای استقرار و روند توسعه فیزیکی شهرها در نظر گرفته شود. در پژوهش حاضر به بررسی ژئومورفولوژی کاربردی و نقش آن در توسعه فیزیکی شهر سمنان با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و تکنیکهای ارزیابی چند معیاره تحلیل سلسله مراتبی (AHP) پرداخته شده است. برای این کار معیارهای مؤثر از جمله: ارتفاع، شیب، جهت شیب، لیتولوژی و فاصله از گسل استفاده شده است. هرکدام از معیارهای مورد بررسی طبق نظر کارشناسی و با استفاده از نرم افزار Expert choice وزن دهی ودرجه اهمیت هر کدام از آنها مشخص شد. در نهایت با استفاده از روش ترکیبی منطق فازی و سیستم اطلاعات جغرافیائی مکان گزینی انجام و با توجه به مقایسه تحلیلی، پهنه های مناسب وضع موجود شهر ونقشه ژئومورفولوژی منطقه بر اساس نقاط بحرانی با پهنه های مناسب حاصل از تحلیل سلسله مراتبی و g.i.s انجام گرفت. نتایج حاکی از این است که نقش عوامل ژئومورفولوژی در مکان گزینی شهر سمنان بسیار مؤثرتر از دیگر عوامل محیطی بوده است. همچنین تحلیل داده ها نشان می دهد که شهر سمنان در معرض تهدید عوامل مختلف محیطی قرار دارند. برخی از آنها همچون عوامل لیتولوژی به صورت جدی محدودیت ایجاد کرده وممکن است در آینده شرایط نامناسبی را برای وقوع سایر مخاطرات محیطی پدید آورد. به این منظور باید به تبعیت از فرایندهای ژئومورفولوژیک روند گسترش شهر امتداد یابد.
تحلیل ساختاری استراتژی های خلق ارزش برند مقصد گردشگری یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
172 - 209
حوزههای تخصصی:
ارزش آفرینی برای مقصد اهرمی است که انتخاب را برای مقاصد رقم میزند. با توجه به اهمیت موضوع فوق، در پژوهش حاضربه بررسی مدل های موجود در خصوص برند سازی، مدیریت برند، توسعه برند و دوباره سازی برند در صنعت گردشگری پرداخته شد. در ابتدا با روش تحلیل محتوی حدود 50 مدل مورد بررسی قرار گرفت. پس از استخراج سازه ها ، با روش تئوری داده بنیاد مفاهیم و بعد مقوله بندی آنها صورت گرفت که در نهایت مدل پاردایمی شامل 5 محور اصلی: علل (شرایط علی)، بستر(شرایط اختصاصی) لازم، راهبرد های (کنش و واکنش) خلق ارزش برند مقاصد، مقوله های مداخله گر (شرایط عمومی)، پیامدهای حاصل از راهبرهای خلق ارزش برند مقاصد استخراج شد. در ادامه استراتژی های مستخرج از مدل در شهر یزد با روش معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان، اساتید و خبرگان در حوزه برند مقصد یزد است که به دلیل بزرگ بودن جامعه آماری و عدم دسترسی به همه با استفاده از روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس حدود 385 پرسشنامه توزیع گردیدکه ازروش آلفای کرونباخ برای سنجش پایایی وروش روایی صوری برای بررسی روایی پرسشنامه استفاده گردیدو در ادامه با استفاده از روش معادلات ساختاری مدل مورد بررسی قرار گرفت که نتایج حاصل از آزمون بیانگر تایید تمامی فرضیه ها و شاخص های نیکویی برازش مدل حاکی از مناسب و سازگار بودن مدل با داده های به دست آمده بودند.
عوامل مؤثر برکارآفرینی روستایی با تأکید بر گردشگری الکترونیکی در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر کارآفرینی روستایی با تأکید بر گردشگری الکترونیکی در استان گلستان بوده است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و توسعه ای است و از حیث روش اجرا از نوع تحقیقات توصیفی-پیمایشی و از نوع همبستگی قرار می گیرد و از روش دلفی فازی جهت انجام تحقیق استفاده شد. جامعه آماری تحقیق 50 نفر است که از خبرگان و اساتید دانشگاهی منتخب و متخصص در کارآفرینی روستایی و گردشگری الکترونیکی که دارای ویژگی هایی نظیر در دسترس بودن، تجربه، تناسب رشته تحصیلی، مدرک دکتری، اشتغال به تدریس در دانشگاه، با سابقه پژوهشی و تألیف در این زمینه، انتخاب شده است. برای بررسی عوامل مؤثر بر کارافرینی روستایی از روش دلفی فازی استفاده شده و شاخص های گردشگری الکترونیک با روش تحلیل عاملی سنجش شده است. نتایج تحقیق نشان داد شش عامل خدمات اینترنتی، توسعه و آموزش نیروی انسانی، توسعه فرهنگ جامعه، حمایت های دولتی، امنیت و استفاده از اینترنت در سایر امور مرتبط با مردم، با عنوان مهمترین شاخص های گردشگری الکترونیک مؤثر بر کارآفرینی روستایی معرفی شده است.
ارزیابی نگرش ساکنان نسبت به کیفیت محیط شهری (نمونه موردی: محله یافت آباد تهران)
حوزههای تخصصی:
محیط شهری مکانی است که فرد و یا به عبارت بهتر شهروندان در آن زندگی کرده، کار می کنند و در آن به استراحت و فراغت می پردازند؛ اما برای اینکه یک محیط شهری بتواند ضامن حیات سالم اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مردم باشد نیازمند کیفیت مناسب و شایسته شهروندان خود می باشد. دراین بین برای دستیابی به کیفیت مطلوب محیطی نظرسنجی و مشارکت دادن مردم در برنامه ریزی و طراحی شهری گامی اساسی می باشد. ازآنجاکه ارتقاء کیفیت محیط شهری یکی از ملزومات ارتقاء سطح کیفیت زندگی شهری محسوب می گردد. این تحقیق برآنست تا با بررسی شاخص های مرتبط باکیفیت محیط شهری از منظر دید شهروندان محله یافت آباد شهر تهران، به شناسایی ابعاد آن به پردازد. این تحقیق به لحاظ روش از نوع پیمایشی مبتنی بر استفاده از پرسشنامه می باشد. تعداد جامعه نمونه 250 نفر است. به منظور تحلیل و استنتاج، بسته به نوع داده، مقیاس متغیرها و اهداف موردنظر از روش آماری توصیفی نظیر میانگین، روش های تحلیل آماری نظیر همبستگی و برای درک شکاف بین وضع موجود و ایده آلات از دید جامعه نمونه از روش های آماری نا پارامتری نظیر آزمون ویلکاکسون استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که وضعیت کیفیت محیط شهری در منطقه موردمطالعه در اکثر شاخص های بررسی شده با وضعیت مطلوب از دید ساکنین فاصله زیادی دارد و تنها در برخی شاخص ها نظیر فضای سبز، حمل ونقل، بهداشت و درمان در حد مطلوب ارزیابی شده است.
مطالعه ابعاد سرمایه اجتماعی در توسعه روستایی از دیدگاه روستاییان دهستان مینو بار شهرستان آبادان
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴
456 - 469
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی یک عامل کلیدی پنهان در توسعه روستایی و بهره وری عوامل تولید به حساب می آید. ساختار سرمایه اجتماعی بر روابط بین انسان و نهادهای تأکید دارد و در برگیرنده مواردی از قبیل قوانین، شبکه های اجتماعی، انجمن ها، نهادها، نقش ها، رویه ها و... است. هدف اصلی این تحقیق مطالعه ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی در توسعه روستایی از دیدگاه روستاییان دهستان مینو بار شهرستان آبادان است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی نوع توصیفی و همبستگی است جامعه آماری این پژوهش کلیه ساکنان دهستان مینوبار در شهرستان آبادان می باشد که در این تحقیق نمونه پژوهش به صورت تصادفی در میان 185 پرسش شونده توزیع شد. ابزار گردآوری داده های تحقیق پرسشنامه محقق ساخت است. نتایج نشان داده است که بین ارتباط اعتماد اجتماعی و توسعه روستایی ارتباط معناداری باهم دارند. یعنی اعتماد اجتماعی بر توسعه روستایان تأثیرگذار می باشد و بین ارتباط انسجام اجتماعی و توسعه روستایی ارتباط معناداری دارد یعنی انسجام اجتماعی در دهستان مینوبار باعث توسعه روستایی شده است و بین ارتباط مشارکت اجتماعی و توسعه روستایی ارتباط معناداری دارد یعنی مشارکت اجتماعی در توسعه روستایی دهستان مینوبار تأثیر بسزایی دارد روستاییان از وضعیت اجتماعی و توسعه روستایی در این دهستان رضایت دارند.
تحلیل موانع کشاورزان در استفاده از شیوه های مبارزه بیولوژیک در شهرستان طارم (مطالعه موردی: زنبور براکون در مبارزه با آفت کرم هلیوتیس گوجه فرنگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش محیط زیست و توسعه پایدار سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
157 - 171
حوزههای تخصصی:
با توجه به اثرات منفی استفاده بی رویه از آفت کش ها بر سلامت انسان و محیط زیست، در سال های اخیر شیوه های پایدار و سبز برای کنترل آفات به ویژه کنترل بیولوژیک موردتوجه بسیاری از محققان قرارگرفته است. این در حالی است که به دلیل وجود موانع پرشمار، فرایند پذیرش و استفاده از شیوه های کنترل بیولوژیک در بین کشاورزان بسیار کند است. با توجه به اهمیت موضوع، هدف اصلی این تحقیق تحلیل موانع کشاورزان در استفاده از زنبور براکون در مبارزه با آفت کرم هلیوتیس گوجه فرنگی در شهرستان طارم بود. به لحاظ روش پژوهش، این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی محسوب می شود. جامعه آماری این تحقیق 1666 نفر از تولیدکنندگان گوجه فرنگی در شهرستان طارم در استان زنجان بودند. بر اساس فرمول بارتلت و همکاران (Bartlett et al., 2001)، 330 نفر از تولیدکنندگان با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای برای انجام تحقیق انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. روایی پرسشنامه با نظر پانلی از کارشناسان و متخصصان مورد تأیید قرار گرفت. برای تعیین پایایی ابزار تحقیق پیش آزمون انجام گرفت که ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده برای مقیاس اصلی پرسشنامه در حد مناسب (بالای 75/0) بود. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS Win22تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که موانع اصلی استفاده کشاورزان از زنبور براکون در مبارزه با آفت کرم هلیوتیس گوجه فرنگی در شهرستان طارم در قالب پنج عامل موانع مالی- اقتصادی، موانع روان شناختی- اجتماعی، ضعف شناختی- اطلاعاتی، ضعف حمایتی و محدودیت های فنی دسته بندی شده و درمجموع در حدود 73/68 درصد از واریانس موانع را تبیین کردند.
تحلیل شاخص های خشکسالی و بارش استاندارد شده در مراکز شهرهای استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، تحلیل شاخص های خشکسالی بارش برای پیش بینی و کاهش اثرات منفی آن در استان اردبیل بوده است که از نظر نوع تحقیق، یک مطالعه توصیفی- تحلیلی محسوب می گردد. داده ها با استفاده از روش اسنادی گردآوری شد. بر همین اساس، اطلاعات میانگین بارندگی و میانگین دما به صورت ماهانه در ایستگاه های سینوپتیک اردبیل، گرمی، پارس آباد، مشکین شهر و خلخال در استان اردبیل در بازه زمانی (2016-1996) از سازمان هواشناسی کشور دریافت گردید. جهت تحلیل داده ها در هرکدام از 5 ایستگاه سینوپتیک استان، شاخص های SPI و CZI، از نرم افزارهای Dip و Dic، استفاده شد. سپس پهنه بندی خشکسالی در دو مقیاس 6 و 12 ماهه، از درون یابی IDW، در نرم افزار Arc Gis، انجام گرفت. نوآوری پژوهش حاضر استفاده از قواعد اگر - آنگاه در نرم افزار MATLAB، در تلفیق شاخص های خشکسالی در رشته اقلیم شناسی می باشد. نتایج به دست آمده نشان داد که خشکسالی های خیلی شدید در مقیاس 12 ماهه کم تر از مقیاس 6 ماهه رخ داده است و در هر 5 ایستگاه مورد مطالعه، تعداد خشکسالی های متوسط، بیش تر از خشکسالی های شدید و خیلی شدید بوده است. همچنین بیش ترین درصد فراوانی خشکسالی در شهرستان اردبیل و کم ترین آن در ایستگاه گرمی مشاهده گردید. مقایسه دو شاخص مذکور نشان داد که عملکرد آن ها اختلاف چندانی با هم ندارد؛ اما مشخص گردید که شاخص SPI، بهتر از شاخص CZI، می تواند تعداد خشکسالی ها را آشکار نماید.
شناسایی و بررسی عوامل تأثیرگذار بر گردشگری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۰
195 - 212
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری به یکی از بزرگ ترین صنعت خدماتی جهان از لحاظ درآمدزایی تبدیل شده است. گسترش صنعت گردشگری افزون بر تأثیری که بر ابعاد وسیع اقتصادی چون ایجاد فرصت های شغلی، درآمدزایی، کاهش فقر و افزایش رفاه در جامعه دارد؛ در ابراز هویت ملی، ایجاد امنیت اجتماعی و گسترش عدالت اجتماعی در جامعه نیز نقش چشم گیری دارد. نگارنده، در پژوهش حاضر به دنبال بررسی چگونگی تأثیرگذاری زیر ساخت ها بر عوامل امنیتی، اقتصادی، فرهنگی– اجتماعی، آلودگی زیست محیطی، خدمات رفاهی– بهداشتی و تأثیرات متقابل این عوامل بر یکدیگر بوده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و با تاکید بر استراتژی ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی است. در ابتدا روش کیفی سپس کمی(پیمایشی) اجرا شده است. جامعه آماری، شامل تمام مسافران و کارشناسان گردشگری بوده و از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و درون طبقات تصادفی ساده استفاده شده است. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان محاسبه شده و بنابر این، نمونه 384 نفری در نظر گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان دهنده ی تأیید فرضیات پژوهش است. از جمله این که زیرساخت ها با ضریب اثر 94/0 بیشترین تأثیر را روی عوامل امنیتی دارد و عوامل اقتصادی با ضریب اثر 23/0کمترین اثر را روی آلودگی زیست محیطی دارند.
مکان یابی توقفگاه های محلی با رویکرد پیشگیری از سرقت خودرو در شهر شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۸
91 - 114
حوزههای تخصصی:
خودرو یکی از ابزارهای اساسی در حمل ونقل سریع و آسان به حساب می آید. کمبود مکان توقف سبب افزایش سرقت خودرو شده و موجبات بزه دیدگی مالی و روانی را فراهم می آورد. در سال های اخیر کمبود توقفگاه در شهر شهریار به شدت بر وقوع سرقت خودرو تأثیرگذار بوده و به همین علت پژوهش حاضر با هدف مکان یابی توقفگاه های محلی به روش توصیفی- تحلیلی با ماهیت کاربردی در سال (۱۳۹۸) انجام شده است. جمع آوری داده ها به وسیله فیش برداری از اسناد، مشاهده میدانی و نیز مصاحبه کوتاه با (۲۰) نفر از خبرگان صورت گرفته است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات و پایش نهایی اراضی مستعد، بر اساس معیارها و شاخص های مشخص، از محیط نرم افزارهای تحلیل مکانی، سامانه اطلاعات جغرافیایی، گوگل ارث و تحلیل فضایی، استفاده شده است. به موجب یافته های پژوهش، تعداد (۶۱) نقطه در محدوده مرکزی شهریار با متراژ ناخالص (۸۷۱۸۷) مترمربع، بر اساس (۸) شاخص رتبه بندی شده، انتخاب و ظرفیت سنجی شدند. نتایج پژوهش نشان داد که نقاط نزدیک به محل سکونت یا محل کار مالکان خودرو به جهت تسریع در دسترسی، کاهش هزینه ها و از همه مهم تر پیشگیری از سرقت خودرو، مناسب ترین نقاط برای احداث توقفگاه های محلی هستند. این سیاست به عنوان یک سیاست بدیل در کنار توسعه توقفگاه های عمومی بوده و اجرای آن در سطح محلی با توجه به سیاست های مدیران شهری و میزان مشارکت مردم می تواند در پیشگیری از سرقت خودرو مفید باشد.
تحلیل اثرات برنامه ریزی کالبدی بر حفظ امنیت روستاییان با تأکید بر امنیت اجتماعی (مطالعه موردی: شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت در محیط های مسکونی روستایی از جمله عوامل انسانی و محیطی است که با تاثیرپذیری از برنامه ریزی و طراحی این مجموعه ها، کیفیت زندگی انسان ها را ارتقاء می بخشد. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثرگذاری برنامه ریزی کالبدی بر امنیت ساکنین روستاهای مورد مطالعه به ویژه امنیت اجتماعی روستاییان است. پژوهش حاضر، از حیث هدف «کاربردی» و به لحاظ روش و ماهیت «توصیفی - تحلیلی» است. واحد تحلیل، خانوارهای روستایی واقع در 3 دهستان تبادکان، طوس و درزآب است که دارای طرح هادی است که از مجموع 2356 خانوار روستایی، حجم نمونه ای با فرمول کوکران با خطای 075/0 درصد، تعداد 163 خانوار با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. سنجش میزان امنیت، توسط 13 شاخص امنیت اجتماعی و 11 شاخص برنامه ریزی کالبدی صورت گرفته است. جهت تحلیل داده ها از آزمون های آماری پیرسون، آزمون تی تک نمونه ای، رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که متغیر برنامه ریزی کالبدی در سطح روستاهای نمونه با میانگین 06/2 در حد متوسط به پایین است که با توجه به نتایج آزمون Tتک نمونه ای شاخص کیفیت ساختمان با مقدار 8.15 در برنامه ریزی های کالبدی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. متغیر امنیت اجتماعی نیز با میانگین 42/3 وضعیت متوسطی در بین روستاهای موردمطالعه داشته است و شاخص امنیت فردی با میانگین 73/2 در پایین ترین سطح قرار دارد. با توجه به نتایج همبستگی پیرسون مشخص شد بین برنامه ریزی کالبدی و احساس امنیت اجتماعی رابطه معنی دار و مستقیم (045/۰) وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان می دهد شاخص های اندازه قطعات با ضریب تاثیر 255/0 و سازگاری با ضریب تاثیر 254/0 بیشترین میزان اثر را بر احساس امنیت اجتماعی دارد.
پهنه بندی پایدار سواحل با استفاده از روش فازی (مطالعه موردی :جزیره قشم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
85 - 94
حوزههای تخصصی:
محیط های ساحلی از حساس ترین سیستم های محیطی به شمار می روند که تحت تأثیر فرآیندهای هیدرودینامیکی حاکم، تغییر و تحول در آنها نسبتاً سریع بوده و شاید از این نظر قابل مقایسه با سایر سیستم های ژئومرفولوژی نباشد. سواحل قشم به واسطه نوسانات و تغییرات زیاد دوره ای سطح آب، محیطی منحصربه فرد با ویژگیهای خاص به وجود آورده است. به واسطه همین تغییر سطح آب، شاهد تغییرات زیاد خط ساحلی در مناطق ساحلی هستیم. با درک این تغییرات قادر خواهیم بود برنامه ریزی دقیق تری برای مناطق مذکور داشته باشیم و مدیریتی کارآمد برای آینده ای بهتر در سواحل قشم داشته باشیم. پهنه مورد مطالعهدر این پژوهش، خطوط ساحلی جزیره قشم می باشد. هدف از این مطالعه، پهنه بندی پایدار ساحلی جزیره قشم جهت احداث مناطق دریایی جدید می باشد. روش پژوهش حاضر با توجه به ماهیت و هدف، روش تحقیق ارزیابی- تحلیلی با هدف کاربردی است . بخش مهمی از مطالعات، مربوط به گردآوری و تحلیل اطلاعات و داده های موجود و مورد نیاز برای شبیه سازی ها است. در این پژوهش با استفاده از روش فازی تاپسیس ( FTOPSIS) و سلسله مراتبی فازی (FAHP) به تحلیل معیار مؤثر بر پهنه بندی سواحل دریایی می پردازیم. نتلیج بدست آمده حاکی از آن است که قسمت شمالی جزیره موقعیت بهتری جهت از لحاظ شاخصهای بررسی شده دارا است. بنابراین این قسمت با مساحت هزار هکتار به عنوان مکان مورد نظر مشخص می گردد.
تحلیل و سطح بندی پارامترهای مرزی مؤثر بر امنیت و توسعه شهرهای مرزی (نمونه موردی: شهر جوانرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرزها پدیده های فضایی- جغرافیایی کاملا پیچیده ای هستند که شامل ابعاد و پارامترهای متعددی می شوند. این پدیده های فضایی- جغرافیایی با توجه به اهمیت و جایگاهی که جهت برقراری نظم و امنیت در درون کشور و حفظ منافع ملی دارا می باشند به کانون توجه حکومت ها تبدیل گشته اند و به صورت مختلف تلاش می شود با در پیشگیری راهبردهایی از این کانون ها حفاظت و حراست لازم صورت گیرد. جهت دستیابی به این مهم، گام اولیه و پایه ایی شناخت ابعاد و پارامترهای شکل دهنده و موثر بر مرزها است که در این تحقیق تلاش شده است که این ابعاد و پارامترها و تاثیر آن ها بر توسعه شهر مرزی جوانرود سنجیده شود. بر همین اساس پرسش نامه ای متشکل از پارامترها و مولفه های موثر بر توسعه مناطق مرزی براساس 9 بعد (سرزمینی، اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، سیاسی-حاکمیتی، ژئوپلیتیکی، دفاعی-امنیتی، تاریخی، حقوقی - ساختاری و فناورانه) شکل گرفت. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از حیث روش گردآوری اطلاعات، توصیفی- تحلیلی است. از آن جایی که در این تحقیق هدف بررسی تاثیر پارامترهای امنیتی بر توسعه شهرهای مرزی است، تحقیق مورد نظر توصیفی از نوع همبستگی است. نتایج به دست آمده نشان داد که در بین مولفه های بعد سرزمینی، تاب آوری محیطی؛ در بین مولفه های بعد اجتماعی-فرهنگی، وجود یا عدم وجود سرمایه اجتماعی در شهر مرزی؛ مولفه های بعد اقتصادی، وابستگی ساکنین مرزی به تعامل اقتصادی با مرز؛ مولفه های بعد سیاسی- حاکمیتی، سطح آزادی عمل دولت های محلی دو سوی مرز؛ مولفه های ژئوپلیتیکی، موقعیت ژئواکونومیکی مرز؛ مولفه های بعد دفاعی-امنیتی، مداخله بازیگران فرو ملی؛ مولفه های بعد تاریخی، تاریخ مشترک طبیعی و انسانی بین دو سوی مرز؛ مولفه های بعد حقوقی- ساختاری، نگرش حکومت به مردم و مرز و در بین مولفه های بعد فناورانه نیز مولفه زیرساخت و فناوری های مرز مهم ترین و تاثیرگذارترین عوامل موثر بر توسعه مرزی شهر جوانرود شناخته شدند.
فرایند خروج فضاهای جغرافیایی از تک متن گرایی، در جامعه شبکه ای (چرخه ها و چرخش ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال سوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۹
10.22067/pg.v4i9.76681
حوزههای تخصصی:
فضای جغرافیایی یک تولید اجتماعی و تا حدود زیادی یک درهم تنیده ی سامان مند و معناداری است که نه تنها رو به آینده باز است بلکه جوامع انسانی سعی می کنند آن را بر مبنای اهداف و خواسته های خود سامان بخشند. بنابراین فضای جغرافیایی را می توان یک متنِ تولید شده و معنادار اجتماعی دانست. در فضاهای جغرافیایی فرایندها و قدرت های بی شمار اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و... وجود دارد که هر گفتمانی ، سعی دارد تا آنها را در راستای اهداف خویش همسو نماید و متن ویژه ی خود را بیافریند. این نوشتار با روشی تحلیلی منطقی، به دنبال تبیین «چرایی و چگونگی روانه شدنِ فضاهای جغرافیایی از تک متن گرایی به چند متن گرایی و سرانجام بینامتن گرایی در بستر جامعه ی شبکه ای» است؛ با این پرسش که: «چه چیزی فضاهای جغرافیایی را از تک متن گرایی به چند متن گرایی و سپس بینامتن گرایی روانه می سازد؟ و چگونه؟». نتایج گویای این است که خرد-گفتمان ها به کمک شبکه های اطلاعاتی ارتباطی جهانی، نامحدود، متکثر، و غیرقابل کنترل توسط گفتمان مسلط، فرصتِ زاده شدن و دیده شدن پیدا می کنند و با اثرگذاری و واردشدن به چرخه ی گفتمان مسلط، متن فضاهای جغرافیایی را به سوی چندمتنی و بینامتنی روانه می کنند. بنابراین، چرخه های تک گویی- تک گفتمانی، چندگویی چند گفتمانی و گفت وگویی - بینا گفتمانی به ترتیب فضاهای جغرافیاییِ تک متن، چندمتن و بینامتن را ساخته و پرداخته می کند.
آینده نگری مدل های رفتاری شهروندان در انواع فضاهای عمومی (نمونه موردی: منطقه 1 و 10 کلانشهر مشهد)
حوزههای تخصصی:
همه انسان ها در زندگی روزمره خود در ارتباط با محیط اطراف خود هستند و به نحوی از محیط تاثیر گرفته یا بر آن اثر می گذارند.تمامی رفتارهای انسان در فضاهای معینی صورت می پذیرد . در این فضاها، رفتارهای واقعی و مورد انتظار در حد امکانات موجود، فرصت بروز می یابند و هنگامی یک فضا مطلوب فرض می شود که مطابق با خصوصیات رفتاری و نیازهای افراد، طراحی شده باشد . یکی از اهداف علمی این مقاله ارایه و تبیین مدل سیستمی رفتار انسان ها در فضاهای شهری و محیط های انسان ساخت، تحت قالب محورهای ارتباط شهری و مقایسه تطبیقی آن ها و اثرات آن بر ایجاد الگوهای رفتاری استفاده کنندگان است . این پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش آن نیز توصیفی – تحلیلی است. همچنین از روش های آمار ناپارامتریک جهت سنجش و تحلیل 275 پرسشنامه های طراحی شده به کمک نرم افزار SPSS بهره گرفته شده است. نتایج حاصله از این پژوهش نشان می دهد که الگوهای رفتاری شهروندان در معابر اصلی دو منطقه 1 و 10 کلانشهر مشهد شامل محور اصلی بلوار سجاد با اختلاف میانگین -0.41071 در شاخص های سرعت حرکت، ایجاد تعاملات اجتماعی، زمان استفاده از فضا، حضور دسته جمعی و میزان پرتاب زباله به اطراف، نسبت به محور امامیه دارای تفاوت معنی دار و آشکاری است که این خود نشان دهنده ضرورت توجه ویژه به نحوه طراحی فضاهای عمومی شهر از جمله خیابان ها را دارد.
ردیابی و ساخت رابطه های فضایی بین کنشگران در اقتصاد نخلداری: سازگاری اقلیمی نخل خرما در ناحیه مَکُّران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: درک ماهیت و پویایی اقتصادی در نواحی حاشیه ای و روستایی کشورهای کمتر توسعه یافته که از عوامل متعددی ازجمله شرایط اکولوژیک به شدت متأثراند، نه تنها نیازمند آگاهی از تغییرات محیطی و ساختاری است، بلکه مستلزم آگاهی از اثرهای نهادهای تصمیم گیری و اهداف آن ها و تغییرات فضایی حاصل از آن نیز است؛ ازاین رو، هدف پژوهش حاضر ردیابی و ساخت رابطه های فضایی بین کنشگران انسانی و غیرانسانی (طبیعی و فنی) در زمینه سازگاری اقلیمی نخل خرما به منظور توسعه کارکردی اقتصاد نخلداری در ناحیه مکّران ایران است. روش: این پژوهش مبتنی بر روش ترکیبی (راهبرد متوالی-تغییرپذیر) است. جامعه آماری شامل 17493 بهره بردار ساکن در روستاهای ناحیه مکران و 32 نفر کارشناس است. برای نمونه گیری از روش هدفمند- احتمالی و برای تعیین اندازه نمونه در مرحله کیفی، از معیار «کفایت اطلاعات» و در مرحله کمّی از معیار «نمایندگی (معرف بودن)» با کمک روش کوکران استفاده شده است. اندازه نمونه در مرحله کیفی 111 نفر بهره بردار خرما و 16 کارشناس بود. در مرحله کمّی 376 بهره بردار و 32 کارشناس به پرسش نامه کمّی پاسخ دادند. نوع تحلیل ترکیبی، تحلیل ترکیبی متوالی براساس راهبرد کیفی-کمّی متوالی بود. داده های کیفی با نرم افزار NVIVO و داده های کمّی با روش های آماری در محیط نرم افزار SPSS پردازش و تحلیل شدند. در مرحله نهایی، تحلیل و استنتاج داده ها براساس استدلال لاتور (1987) با روش ترجمه انجام شد. یافته ها/نتایج: رابطه های فضایی گوناگونی بین کنشگران انسانی و غیرانسانی برقرار شده اند یا درحال شکل گیری هستند. براساس این رابطه های فضایی، نخل خرما، موقعیت جغرافیایی، اقلیم، بهره بردار، دولت (سازمان جهاد کشاورزی)، سرمایه، آب و زمین، به ترتیب بازیگران کلیدی و مؤثر در چگونگی سازگاربودن یا سازگارشدن نخل خرما در ناحیه مکران محسوب می شوند. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاکی از آن است که هریک از کنشگران دارای میدان نیرویی هستند که همدیگر را تحت تأثیر نیروی خود قرار داده اند و در حالتی از فشار و واکنش در چگونگی سازگاری اقلیمی نخل خرما نقش و ماهیت یافته اند؛ ازاین رو، نخل خرما رابطه هایی متقابل از نوع رابطه های قدرت در مفهوم فشار-مقاومت با موقعیت جغرافیایی و کنشگران اقلیمی دارد که به وسیله بهره بردار، سرمایه، دولت، زمین و آب میانجیگری می شود.
نقش بنیان های جغرافیایی در پدافند غیرعامل شهرستان گرمسار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۰
145 - 180
حوزههای تخصصی:
از دیرباز، عوامل جغرافیایی ابزار آفند و پدافند، عامل امنیت و بعضاً ناامنی بوده اند. توجه به نقش این عوامل در قرن بیستم، به ویژه طی جنگ های جهانی اول و دوم، حاکی از اهمیت ویژه آن نزد برنامه ریزان و طراحان نظامی است؛ اما در اواخر قرن بیستم و شروع قرن بیست و یکم امنیت معنایی وسیع تر و فراتر از بعد نظامی پیدا کرده است. شهرستان گرمسار با توجه به اینکه از ابعاد مختلف اقتصادی، جغرافیایی و امنیتی برخورداراست، نیازمند مدلی برای توسعه پایدار از طریق پدافندغیرعامل می باشد؛ بنابراین پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که بنیان های جغرافیایی چه نقشی در تقویت پدافندغیرعامل در شهرستان گرمسار ایفا می کنند؟ روش انجام این پژوهش با توجه به موضوع، اهداف و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت توصیفی-تحلیلی می باشد و از طریق بررسی متون و نظریه های علمی در خصوص موضوع حاضر انجام شده است. بر این اساس جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای، مراجعه به پایگاه های داده و جستجوی اینترنتی مقالات دارای درجه علمی معتبر و به روزرسانی شده، با استفاده از فیش برداری بوده و از روش کیفی و استدلالی برای تجزیه وتحلیل آن ها استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که شرایط آب وهوایی، مسائل زیست محیطی، وضعیت زمین شناسی و ژئوتکنیکی، شرایط لرزه خیزی، مسیرهای دسترسی، امکانات فنی و ... از جمله عواملی است که در بررسی نقش بنیان های جغرافیایی در پدافندغیرعامل شهرستان گرمسار با درجه کمتر یا بیشتر نسبت به یکدیگر بایستی موردتوجه قرار گیرند.
تبیین مدل رفتار هم آفرینی ارزش مشتری در توسعه صنعت گردشگری پزشکی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
141 - 159
حوزههای تخصصی:
امروزه با گسترش فنون ارتباطی همراه با انتقال دانش پزشکی شکل جدیدی از گردشگری به نام پزشکی مطرح گردیده است که یکی از بازارهای جذاب و پررونق خدماتی حوزه گردشگری محسوب می شود. هم آفرینی ارزش شکل جدیدی از استراتژی کسب وکار است که بر ایجاد و تشخیص مستمر ارزش های مشترک سازمان ها و مشتریانشان تأکید دارد. پژوهش حاضر باهدف ارائه مدل رفتار هم آفرینی ارزش مشتری در توسعه صنعت گردشگری پزشکی استان گیلان، از نوع کاربردی و ترکیبی و در دو مرحله کیفی و کمی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق در فاز کیفی شامل خبرگان حوزه گردشگری پزشکی و گردشگران پزشکی و در فاز کمی شامل رؤسای بیمارستان ها و گردشگران پزشکی استان گیلان بودند. حجم نمونه در فاز کیفی 16 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و در فاز کمی شامل 50 نفر رؤسای بیمارستان های استان گیلان و 250 نفر گردشگران پزشکی آن بیمارستان ها، به روش غیر احتمالی در دسترس انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها در فاز کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در فاز کمی از ابزار پرسشنامه استفاده شد. تحلیل داده های کیفی با کمک نرم افزار MAXQDA10 و داده های کمی با نرم افزار PLS انجام گرفت. یافته بخش کیفی پس از پیاده سازی مصاحبه ها و حذف هم پوشانی ها تعداد 59 مفهوم اولیه، 13 مفهوم اصلی و در نهایت، 5 مقوله در قالب یک الگوی پارادایمی شامل راهبردهای هم آفرینی ارزش سازمانی و قابلیت های گردشگری پزشکی، هم آفرینی ارزش و رفتار هم آفرینی ارزش استخراج شد. نتایج بخش کمی نشان داد هم آفرینی ارزش سازمانی می توانند در جهت ایجاد هم آفرینی ارزش مشتری نقش به سزایی داشته باشد.
نقش حقوق پزشکی در توسعه پایدار جغرافیای انسانی؛ مطالعه موردی مسؤولیت مدنی پزشک در باروری های پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئولیت در قبال سلامتی انسان ها و داشتن جامعه سالم یکی از شرایط اصلی توسعه پایدار جغرافیایی- انسانی است. بی شک عوامل بسیاری در این مساله تاثیر گذارند که توسعه حقوق پزشکی یکی از مهم ترین این عوامل محسوب می شود. تعهد در برابر سلامتی انسان ها و مراقبت از سلامتی نسل های آینده گامی اساسی به سوی شکل گیری ملتی توسعه یافته و مسئول در قبال محیط جغرافیایی است. هدف این مقاله عبارت است از بررسی نقش توسعه حقوق پزشکی در توسعه پایدار جغرافیای انسانی با تاکید بر مسئولیت مدنی پزشک در باروری های پزشکی است. سوال اصلی مقاله این است که توسعه حقوق پزشکی چه نقشی در توسعه پایدار جغرافیای انسانی دارد؟ روش این مقاله کیفی است. داده های مقاله از منابع کتابخانه ای گردآوری خواهند شد. شیوه تحلیل یافته های پژوهش نیز توصیفی- تحلیلی است. نتایج مقاله نشان می دهد که حفاظت و حمایت از سلامتی انسان ها در چارچوب نظامات حقوقی نقش مهمی در توسعه پایدار جغرافیای انسانی دارد. از منظر حقوقی ، پزشک وظایف معینی را ارائه می دهد ودانش خود را در جهت حل مشکلات بهداشتی و درمانی مردم به کار می گیرد و باید در برابر چهار نوع مسؤولیت پاسخگو باشد: مسؤولیت اخلاقی ، مسؤولیت مدنی (جبران خسارت توسط پزشک )، مسؤولیت انتظامی (نقض قوانین و مقررات صنفی و حرفه ای) و مسؤولیت کیفری (ارتکاب جرم بر اثر فعل یا ترک فعل).
بررسی و تحلیل چگونگی انتقال معنا و اولویت بندی انواع کاربری ها در فضای شهری با توجه به پارامترهای برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۸
103 - 120
حوزههای تخصصی:
ادراک فرآیندی است که در رابطه متقابل انسان و محیط و با استفاده از محرک های محیطی، مبتنی بر ایجاد نوعی تطابق میان حالات ذهنی انسان و نیروهای محیطی رخ می دهد. بنابراین هر پدیده از جمله یک بنای معماری و یا شهری زمانی که در محدوده ادراک انسان قرار می گیرد پیام خود را از طریق معنا، انتقال می دهد. هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل چگونگی انتقال معنا و یافتن اولویت بندی انواع کاربری ها، با توجه به تطابق با پارامترهای برنامه ریزی شهری در انتقال معنا است. این پژوهش از لحاظ هدف، یک پژوهش کاربردی و از نظر طرح پژوهش، توصیفی محسوب می شود که در زیر گروه پیمایشی از نوع روش دلفی انجام پذیرفت. در بخش نظری به منظور جمع آوری اطلاعات، از مطالعات اسنادی استفاده شده است. پس از تدوین چارچوب نظری پژوهش گردآوری داده ها با استفاده از تکنیک پرسشنامه به صورت میدانی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه استادان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه های شهر شیراز می باشد. برای نگرش سنجی جامعه، در مرحله اول، انواع کاربری های شهری در قالب پرسش نامه ای با میزان تطابق با پتانسیل های انتقال معنا و پارامترهای برنامه ریزی شهری مورد سنجش قرار گرفت. سپس اطلاعات حاصل از تعداد 203 پرسش نامه های برگشتی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که اولویت بندی انواع کاربری ها در فضای شهری با توجه به پارامترهای برنامه ریزی، به ترتیب متعلق به کاربری های فرهنگی، مذهبی و مسکونی با مقادیر 33/4، 03/4 و 91/3 است. سطح معناداری آزمون فرضیه، نشان داد که بین کاربری های گوناگون، در امکان برآورده سازی پتانسیل های انتقال معنا و پارامترهای برنامه ریزی شهری اختلاف معنادار وجود دارد. سپس بر اساس لزوم بازبینی طرح تفصیلی شهر شیراز و با توجه به مؤلفه های موثر بر سازوکار انتقال معنا، تعداد 12 سایت با کاربری پیشنهادی فرهنگی و سطح تأثیر شهری-فراشهری شناسایی شدند. پس از آن به انتخاب معیارهای ارزیابی مرتبط برای افزایش مشارکت شهروندان و فرهنگ شهروندی، اقدام گردید. در مرحله دوم پرسشنامه، سایت های پیشنهادی با در نظر گرفتن امتیازهای هر معیار، با استفاده از تکنیک اولویت بندی تاپسیس رتبه بندی شدند. نتیجه نهایی این رتبه بندی نشان داد که سایت های چهارراه ادبیات، کارخانه روغن نباتی و گلدشت به ترتیب با مقدار عددی 83/0، 75/0 و 72/0 در سه جایگاه نخست قرار گرفتند.
نقش سرمایه اجتماعی بر خودکارآمدی زنان روستایی در حفاظت از جنگل های زاگرس با نقش میانجی آگاهی محیط زیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت جامه روستایی در مدیریت منابع طبیعی نشان می دهد که مدیریت بحران های منابع طبیعی بدون مشارکت فعال زنان روستایی به دلیل نقش فعال آن ها در واحد تولیدی و کشاورزی امکان پذیر نخواهد بود. در این راستا این پژوهش با هدف کلی نقش سرمایه اجتماعی بر خودکارآمدی زنان روستایی در حفاظت از جنگل های زاگرس با نقش میانجی آگاهی محیط زیستی انجام شد. جامعه آماری موردمطالعه شامل تمامی زنان روستایی بالای 15 سال در استان لرستان به تعداد 231000 نفر بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 226 نفر با روش طبقه بندی با انتساب متناسب (بر اساس سطح جنگل) برآورد گردید. تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزار SPSS<sub>Win19</sub> و SMART PLS انجام شد. روایی ظاهری و محتوایی این پژوهش توسط پانل متخصصان و روایی همگرا با محاسبه شاخص میانگین استخراج شده (AVE) و پایایی آن از طریق محاسبه ضریب های آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بررسی و تأیید شد. نتایج پژوهش نشان داد از دیدگاه زنان روستایی مهم ترین دلایل تخریب جنگل های زاگرس شامل تخریب تأمین سوخت هیزمی و مصارف روستایی و چرای بی رویه دام بود و مهم ترین راهکارهای حفاظت جنگل، تغییر شیوه معیشت جنگل نشینان و قرق نمودن جنگل ها برای ورود بیش ازحد دام بود. علاوه بر این، نتایج پژوهش بیانگر آن بود که سرمایه اجتماعی به طور مستقیم و غیرمستقیم (از طریق آگاهی محیط زیستی) بر خودکارآمدی زنان روستایی در حفاظت از جنگل های زاگرس تأثیرگذار است. علاوه بر این نتایج معادلات ساختاری نشان داد که سرمایه اجتماعی و آگاهی محیط زیستی قادرند ۴/69 درصد از واریانس متغیر وابسته پژوهش (خودکارآمدی) را تببین نمایند.