فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی الزام سهم داخل در قراردادهای بین المللی نفت و گاز مطالعه تطبیقی حقوق ایران با کشورهای نروژ، برزیل و نیجریه می باشد. صنعت نفت، بزرگترین و موثرترین صنعت فعال کشور بوده و علاوه بر اینکه عمده ترین منبع تامین انرژی در دنیای امروزی محسوب می شود، نقش مهمی در تعیین میزان قدرت ملی و اعتبار بین المللی کشورهای مختلف ایفا می کند. بخش نفت در اقتصاد ایران سال های زیادی است که عمده درآمد ملی کشور را تامین نموده و در واقع، این بخش در اقتصاد کشور، نقش غالب دارد. سیاست الزام سهم داخل، هم می تواند ماهیت امری و الزام آور داشته باشد و هم ماهیت اختیاری و تفسیری. این امر به متغیرهای گوناگونی همچون سطح توسعه یافتگی کشورها، منابع مالی موجود در کشور و رشد و بلوغ بخش های مختلف اقتصادی کشور بستگی دارد. پذیرش ماهیت امریِ الزام سهم داخل و اتخاذ رویکرد نظارتی که هدف از آن اجرا و نظارت بر اجرای قوانین و سایر ابزارهای این سیاست توسط شرکت های بین المللی نفتی است، سبب اعمال مقرراتی خواهد شد که ماهیت الزام آور دارند و اگر نادیده گرفته شود، ممکن است به تحر یم های شدید مالی یا از دست دادن مجوز در برخی موارد بینجامد.
مقایسه کارآیی طبقه بندی کننده های یادگیری ماشین در استخراج محدوده توسعه فیزیکی شهر همدان با استفاده از پردازش شیئ گرای تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۳۱
7 - 22
حوزههای تخصصی:
توسعه فیزیکی مناطق شهری یکی از محرک های اصلی تغییرات جهانی است که تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم مهمی بر شرایط محیطی و تنوع زیستی دارد. استفاده از تکنیک های سنجش از دور، یکی از رویکردهای جدید در برنامه ریزی شهری محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارآیی طبقه بندی کننده های یادگیری ماشین مبتنی بر پردازش شیئ گرای تصاویر ماهواره ای در استخراج محدوده توسعه فیزیکی شهر همدان با استفاده از تصویر ماهواره سنتینل 2 انجام شده است. در این راستا، فرایند قطعه بندی بر اساس مقیاس، ضریب شکل و ضریب فشردگی مناسب با هدف تولید اشیاء تصویری انجام شد. پس از قطعه بندی و تبدیل تصویر به اشیاء تصویری، با استفاده از طبقه بندی کننده های یادگیری ماشین مبتنی بر پردازش شیئ گرای تصاویر ماهواره ای شامل الگوریتم های طبقه بندی کننده بیز، k - نزدیکترین همسایه، ماشین بردار پشتیبان، درخت تصمیم گیری و درخت های تصادفی، فرایند طبقه بندی انجام و نقشه های محدوده توسعه فیزیکی شهری تولید شد. در نهایت، مقدار دقت هر کدام از نقشه های تولید شده محاسبه شد. بر اساس نتایج تحقیق، امکان تولید نقشه محدوده توسعه فیزیکی شهری همدان با استفاده از الگوریتم های یادگیری ماشین مبتنی بر پردازش شیئ گرای تصاویر ماهواره ای با دقت قابل قبول وجود دارد. به طوری که طبقه بندی کننده بیز دارای دقت کلی 96 درصد و ضریب کاپای 0.95، k - نزدیکترین همسایه دارای دقت کلی 97 درصد و ضریب کاپای 0.96، ماشین بردار پشتیبان دارای دقت کلی 96 درصد و ضریب کاپای 0.95، درخت تصمیم گیری دارای دقت کلی 95 درصد و ضریب کاپای 0.94 و درخت های تصادفی دارای دقت کلی 95 درصد و ضریب کاپای 0.94 بودند. لذا از بین کلیه الگوریتم های مورد استفاده در این تحقیق، k - نزدیکترین همسایه با دقت کلی 97 درصد و ضریب کاپای 0.96 مقدار دقت بیشتری را ارائه نمود.
ارزیابی اثرات سیاست های دولت در توسعه ی اقتصادی مناطق روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان آستارا)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
لازمه ی رسیدن به توسعه ی ملی، ارتقاء سطح توانمندی های جوامع روستایی در بخش اقتصادی است. در این راستا، ارزیابی سیاست های موجود در راستای توسعه ی اقتصادی جوامع روستایی ضروری تلقی می گردد. بدین منظور پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تأثیر سیاست های دولت بر توسعه ی اقتصادی روستاهای شهرستان آستارا با تأکید بر برنامه های چهارم و پنجم توسعه نگارش شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر آمیخته (کمی-کیفی) با هدف کاربردی و ماهیت تحلیلی-اکتشافی می باشد. جامعه ی آماری تحقیق نیز شامل مدیران، مسئولان و کارشناسان مسائل روستایی استان گیلان و شهرستان آستارا بوده که با استفاده از فرمول کوهن در سطح اطمینان 95 درصد، 70 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردیده است. همچنین در راستای تحلیل اطلاعات از آزمون های تی تک نمونه ای و رگرسیون خطی و لگاریتمی در نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میزان اشتغال در طول برنامه های چهارم و پنجم توسعه در روستاهای شهرستان آستارا روند صعودی، هرچند با شیب کند، داشته است. همچنین مراکز تجاری-صنعتی تحت حمایت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با رشد 56/26 درصدی طی برنامه ی چهارم و رشد قابل ملاحظه ی 7/155 درصدی در طی برنامه ی پنجم توسعه روبه رو بوده است. صنایع غذایی روستایی نیز طی دوره ی چهارم توسعه افزایش 5/87 درصدی را داشته است که این مقدار در طول برنامه ی پنجم توسعه نیز همچنان روند رو به رشد ولی با شیب کمتر را نشان می دهد. از طرفی بررسی 5 سیاست عمده در طول هرکدام از برنامه های چهارم و پنجم نشان می دهد که تأثیر برنامه ی پنجم بر توسعه ی اقتصادی روستاهای شهرستان آستارا به مراتب بیشتر بوده است.
ارزیابی خطر آتش سوزی در جنگل های زاگرس با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش بهترین- بدترین (BWM) (مطالعه موردی: شهرستان دوره چگنی، استان لرستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
68 - 85
حوزههای تخصصی:
به دلیل اثر تغییر اقلیم، فراوانی و شدت آتش سوزی جنگل ها به طور مداوم در حال افزایش است. ارزیابی خطر آتش سوزی جنگل بخش مهمی از پیشگیری آتش است، زیرا برنامه ریزی قبل از آتش نیاز به ابزارهای پایش یک منطقه از نظر زمان و مکان که در آن وقوع آتش محتمل تر است، یا وقتی که آتش آثار منفی شدیدتری خواهد داشت، دارد. آتش جنگل از مهم ترین مخاطرات طبیعی در بوم سازگان های جنگلی زاگرس در غرب ایران است. این مطالعه به منظور تجزیه و تحلیل خطر آتش سوزی و بررسی عوامل موثر بر آتش سوزی در محدوده جنگلی شهرستان دوره چگنی انجام شد. هدف اصلی مطالعه حاضر تلاش برای تهیه نقشه پهنه بندی خطر آتش سوزی با ترکیب داده های توپوگرافی و سایر داده های کمکی از طریق سیستم اطلاعات جغرافیایی و استفاده از روش بهترین-بدترین برای منطقه مورد مطالعه است. نقشه خطر آتش سوزی از طریق نمره دهی و وزن دهی لایه های عوامل موثر آتش سوزی (پوشش گیاهی، شیب، جهت، ارتفاع، اقلیم و فاصله از سکونت گاه ها و جاده ها) بدست آمد. بر اساس نتایج، منطقه مورد مطالعه به چهار کلاسه خطر آتش سوزی طبقه بندی شد. مناطق با خطر آتش خیلی زیاد (7 درصد) و زیاد (11 درصد) در منطقه مورد مطالعه شناسایی شد. همچنین به ترتیب 8 و 74 درصد از منطقه مورد مطالعه در کلاسه های خطر آتش متوسط و کم قرار گرفت. این تجزیه و تحلیل به مدیران زمین در درک الگوهای آسیب پذیری و خطر آتش در سیمای سرزمین کمک می کند. با استفاده از تجزیه و تحلیل نتایج، سرمایه گذاری ها در شرایط محدودیت منابع، بازسازی جنگل، تیمارهای ماده سوختنی و سایر اقدامات کاهش آسیب آتش می تواند در نواحی با خطر آتش سوزی زیاد هدف گذاری شود.
شناسایی وجوه بلاغی محصولات فرایند طراحی معماری؛ مطالعه موردی: طرح های آپارتمانی شهر کرمانشاه از منظر خریداران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۸۷
۴۰-۲۷
حوزههای تخصصی:
هدف: در عرصه طراحی پژوهی، یکی از رویکردهای تبیین کننده ماهیت طراحی سعی نموده که طراحی را به مثابه بلاغت معرفی نماید. این نوشتار نیز به دنبال شناسایی وجوه بلاغی طراحی در متقاعد نمودن مخاطبین خود بوده است. نظر به اهمیت مسکن، به عنوان یکی از مهم ترین محصولات طراحی معماری، پژوهش پیش رو به وجوه بلاغی در واحدهای مسکونی شهر کرمانشاه معطوف شده است. روش پژوهش: روش به کار گرفته شده در این پژوهش پیمایشی است. برای این کار، ابتدا ابعاد و شاخص های مؤثر بر مطلوبیت مسکن، از پژوهش های معتبر (عمدتاً) داخلی استخراج شد. سپس نظرات خریداران ازطریق ابزار پرسش نامه پیمایش و جمع آوری گردید تا درنهایت، وجوه متقاعدکننده آن ها شناسایی شود. جامعه آماری شامل کلیه شهروندان کرمانشاهی است که در پنج سال اخیر، واحد مسکونی خریداری کرده اند. نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام پذیرفته و حجم نمونه نیز با توجه به تعداد متغیرها (35 متغیر) برابر با 120 نفر بوده است که بیش از 3 برابر تعداد متغیرهاست و برای تحلیل آماری مناسب است. تجزیه وتحلیل داده ها در نرم افزار آماری SPSS و به کمک مدل های تحلیل عاملی اکتشافی و رگرسیون چندمتغیره خطی انجام گرفته است. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که تنها 28 متغیر از 35 متغیر مطلوبیت مسکن بر متقاعد شدن خریداران مؤثر بوده اند. یافته ها همچنین مؤید آن است که طرحی از مسکن، متقاعدکننده خریداران کرمانشاهی بوده که ویژگی های زیر را داشته است: 1- پاسخ گوی رفتارهای جمعی/اجتماعی افراد. 2- پاسخ گوی نیاز به تفکیک زندگی فردی/جمعی آن ها. 3- فراهم آورنده امکانات و تسهیلات مناسب برای زندگی. 4- دارا بودن نمود بیرونی مناسب برای بهره برداران. نتیجه گیری: نتایج مقاله حاضر نشان می دهد که در طراحی و ساخت واحدهای مسکونی شهر کرمانشاه، توجه به هزینه، شیوه های ساختمانی، ایمنی و قابلیت انعطاف در مسکن ازجمله متغیرهایی هستند که کمتر موردتوجه قرار گرفته اند. این مسئله ضرورت توجه جدی تر به عوامل مغفول مانده را از آموزش دانشجویان معماری گرفته تا مجریان و ناظران حوزه ساخت وساز نمایان می سازد.
رابطه درون و بیرون خانه به روایت ساکنین زن؛ مطالعه موردی: خانه های بافت میانی شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر الگوهای کالبدی مؤثر بر شکل گیری رابطه مناسب میان درون و بیرون خانه مورد سؤال است. این الگوها کمک می کنند که ضمن حفظ حریم های درونی خانه، این مکان به بستر پیرامونی اش پیوند بخورد. ازآنجاکه میزان مطلوب رابطه درون خانه با بیرون تا حد زیادی به شیوه زندگی ساکنین مربوط می شود؛ پژوهش به یک حوزه مکانی-فرهنگی خاص یعنی بافت میانی شهر کرمانشاه محدود شده است. علت انتخاب این بافت، برخورداری اغلب خانه های بافت میانی از شرایط کالبدی تقویت کننده رابطه درون و بیرون برآمده از بررسی منابع مکتوب و جریان داشتن زندگی در این خانه ها است که از سویی امکان مطالعه هم زمان رفتار و کالبد را فراهم کرده و از سوی دیگر تعمیم پذیری نتایج به محیط های مسکونی با شیوه زندگی مشابه را افزایش می دهد. همچنین نسبت نزدیک زنان به خصوص زنان خانه دار با خانه سبب شده سؤال از دریچه روایت ساکنین زن، به پاسخ نزدیک گردد. روش پژوهش: راهبرد پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است. جمع آوری داده ها از طریق انجام مصاحبه باز با 16 نفر از زنان خانه دار ساکن 9 خانه از خانه های بافت میانی کرمانشاه، تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافته است. پس از تطبیق دادن کدهای اولیه حاصل از مصاحبه ها با نقشه های برداشت شده از خانه ها و مقوله بندی کدها بر اساس چهارچوب نظری پژوهش، نتایجی در پاسخ به سؤالات به دست آمده است. یافته ها: نتایج نشان می دهد، رابطه مناسب درون و بیرون خانه برای زنان ساکن در بافت میانی شهر کرمانشاه، رابطه ای است که کنترل نوع و میزان آن در اختیار ساکنین خانه باشد؛ بنا بر این هرقدر در خانه ای فضاها ازنظر میزان ارتباط با بیرون متنوع تر باشند، آن خانه در شکل دادن به رابطه مطلوب درون با بیرون کارآمدتر است. نتیجه گیری: در خانه های موردبررسی سه سطح از ارتباط میان فضاهای درونی با بیرون دیده می شود. همچنین دو دسته الگوی کالبدی یعنی «لایه بندی فضایی» و «پنجره ها» به تحقق رابطه مطلوب میان درون و بیرون کمک می کنند؛ «لایه بندی فضایی» به معنای قرارگیری بخش های خصوصی خانه (اتاق خواب و نشیمن) در عمق و طبقات بالاتر و هم جوار شدن دیگر فضاهای خانه با معبر است. همچنین «پنجره های» هم جوار با بیرون، در مقیاس خرد بر کیفیت رابطه درون و بیرون تأثیرگذارند. علاوه بر این به واسطه حضور بلندمدت زن (مادر) در آشپزخانه این فضا به قلب خانه تبدیل شده و نوع و میزان ارتباط آن با بیرون تا حد زیادی تعیین کننده نوع و میزان ارتباط خانه با بیرون است.
تحلیل مکانی رفتار وندالی دانش آموزان متوسطه اول و دوم در مدارس آموزش و پرورش ناحیه 2 شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
103 - 122
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رفتارهای وندالی جوانان در مدارس مسئله جدی بوده و امروزه، پیش بینی، شناسایی و ارزیابی خطر رفتارهای وندالی و به کارگیری برنامه های پیشگیرانه بر آن اساس، از اهمیت ویژه ای برخوردار است.هدف: تفاوت های مکانی رفتارهای وندالی دانش آموزان در ناحیه 2 شهر رشت نیز هدف این پژوهش است.روش شناسی: این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و طبق جدول مورگان 377 نفر بعنوان نمونه انتخاب شدند. پایایی و روایی پرسشنامه با آزمون آلفای کرونباخ و HTMT برابر با 873/0 و با 27/0- محاسبه و برای تحلیل رفتارهای وندالی از آماره های مکانی استفاده شد.قلمرو جغرافیایی پژوهش: این پژوهش در مدارس ناحیه 2 شهر رشت انجام شده است.یافته ها و بحث: تصادفی بودن 21 رفتار وندالی به استثنای "پاره کردن کتاب و دفتر همکلاسی ها" و "آتش زدن اموال مدرسه" با I موران جهانی و تصادفی بودن آنها به استثنای رفتار وندالی "پاره کردن کتاب و دفتر همکلاسی ها" با الگوی خوشه پایین توسط آماره G ثابت شد. نتایج آماره I موران محلی بیانگر رفتار وندالی "چیدن گل ها" و "پاره نمودن دفتر نمرات و حضور غیاب" در مدرسه دکتر شریعتی با الگوی LH و LL و رفتار وندالی "پاره کردن کتاب و دفتر همکلاسی ها"، "شکستن لوازم التحریر همکلاسی ها" با الگوی HH و HH در مدرسه شاهد امام حسین بودند. همچنین تحلیل نقاط داغ نشان داد که نقاط داغ و سرد در سطوح مختلف اطمینان 90، 95 و 99 درصد در 11 رفتار وندالی وجود داشته و در 9 مورد باقیمانده تشکیل الگو بی معنی است.نتیجه گیری: در نتیجه تحلیل رفتارهای وندالی در مدارس ناحیه 2 رشت با آماره تحلیل نقاط داغ، نتایج دقیق تری از عدم همگنی مکانی رفتارهای وندالی ارائه کرد.
ارزیابی میزان تحقق پذیری حکمروایی خوب شهری در شهر ماکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
104 - 88
حوزههای تخصصی:
هدف: افزایش روزافزون جمعیت شهرها مشکلات عدیده ای را برای اداره شهرها ایجاد کرده است؛ به طوری که حل این مشکلات به چالشی بزرگ برای مدیریت شهری تبدیل شده است. به نحوی که مدیریت شهری به تنهایی قادر به حل این مشکلات نیست. مراکز علمی و تحقیقاتی و سازمان های بین المللی توسعه در زمان حاضر رویکرد «حکمروایی خوب شهری» را به عنوان اثربخش ترین، کم هزینه ترین و پایدارترین شیوه مدیریت شهری معرفی کرده اند. حکمروایی شهری فرایندی است که بر اساس کنش متقابل میان سازمان ها و نهادهای رسمی اداره شهر از یک سو و سازمان های غیردولتی و تشکل های جامعه مدنی از طرف دیگر شکل می گیرد. هدف از این مقاله، تحلیل و بررسی میزان تحقق پذیری حکمروایی خوب در مدیریت شهری شهر ماکو از طریق بررسی شاخص های حکمروایی خوب شهری است.روش و داده: روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش شامل دو گروه شهروندان و کارشناسان (شهرداری و شورای شهر) است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده از پرسش نامه، از آزمون های آماری مقایسه میانگین (T-test و ANOVA) استفاده شده است.یافته ها: نتایج به دست آمده نشان می دهد از دید شهروندان تمامی شاخص های حکمروایی خوب شهری در سطح پایینی قرار دارد. اما از نظر کارشناسان تنها شاخص مشارکت در سطح پایین قرار دارد. همچنین همه محله های شهر ماکو از لحاظ حکمروایی خوب شهری در سطح پایینی قرار دارند و محله های شهر ماکو در سه شاخص قانون مداری و شاخص عدالت و شاخص بینش راهبردی با یکدیگر تفاوت معنی داری دارند. به طور کلی نتایج این تحقیق حاکی از پایین بودن میزان تحقق حکمروایی خوب شهری در شهر ماکو است.نوآوری، کاربرد نتایج: در بیشتر پژوهش های صورت گرفته به بررسی تنها برخی از شاخص های حکمروایی خوب شهری پرداخته شده اما در پژوهش حاضر از هشت شاخص حکمروایی خوب شهری، هم از دیدگاه شهروندان و هم از دیدگاه کارشناسان بررسی شده استفاده شده است. همچنین از نتایج این پژوهش می توان در برنامه ریزی های مختلف با تأکید بر تمرکززدایی از فرایند مدیریت شهری بهره گرفت.
طراحی و اعتباریابی برنامه اصلاح رفتار پایدار مصرف بهینه برق براساس رویکرد بازاریابی اجتماعی اجتماع محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی و اعتباریابی یک برنامه بازی وارسازی برای اصلاح رفتار پایدار بر اساس رویکرد بازاریابی اجتماعی اجتماع محور (CBSM) و بررسی اثربخشی آن بر میزان مصرف برق است. ابتدا برنامه بازی وارسازی برای اصلاح رفتار مصرف برق مشترکان خانگی بر اساس CBSM طراحی و بر اساس نظر ده متخصص اعتباریابی انجام شد. مرحله دوم به صورت تک موردی با طرح سری زمانی منقطع بود. جامعه آماری مشترکان خانگی برق شهر تهران و نمونه سه خانواده بودند که به شیوه در دسترس انتخاب شدند. داده های مصرف برق، ماهیانه گردآوری شد. خط پایه از تیر 1395 تا اسفند 1399، مداخله از فروردین 1400 تا آذر 1400 و پیگیری از دی 1400 تا خرداد 1402 بود. سرانه مصرف برق مشترکان خانگی برق شهر تهران در همین بازه های زمانی به عنوان گواه در تحلیل ها استفاده شد. اندازه اثر با روش «کاهش میانگین از خط پایه» محاسبه شد. تحلیل کلی داده های سری زمانی و معناداری تغییرات با روش تحلیل سری زمانی منقطع و مدل میانگین متحرک یکپارچه خودرگرسیونی (ARIMA) در نرم افزار SPSS 26 انجام شد. شاخص های CVR و CVI بالای 9/0 شدند که گویای اعتبار برنامه هستند. محاسبه اندازه اثر از کاهش مصرف خانواده یک و دو بعد از آغاز مداخله حکایت داشت و بیشتر کاهش مصرف مربوط به مرحله پیگیری است. بر اساس تحلیل سری زمانی منقطع فقط کاهش مصرف خانواده یک که مشترک پرمصرفی بود معنادار شد. می توان گفت که برنامه دارای اعتبار است. مطالعه بیشتر اثربخشی آن با لحاظ کردن محدودیت های این پژوهش به ویژه در خانوارهای پرمصرفی که در مرحله پیش عمل قرار دارند توصیه می شود.
آینده پژوهی مقصدهای گردشگری روستایی، عنصر کلیدی در توسعه پایدار گردشگری روستایی استان یزد (مورد مطالعه: روستای سریزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
282 - 297
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش ارائه رهنمودهایی برای توسعه پایدار گردشگری روستاهای هدف گردشگری ایران مرکزی با استفاده از آینده پژوهی است که با مطالعه روستای هدف گردشگری سریزد استان یزد انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق 10 نفر از خبرگان مرتبط با موضوع، دارای سابقه بیش از 10 سال است که با روش نمونه برداری غیرتصادفی گلوله برفی انتخاب شده اند. داده ها از طریق اسکن رسانه، منابع نوشتاری و دیجیتال، مصاحبه و پرسش نامه جمع آوری شدند و با استفاده از نرم افزار مکس کیودا و تکنیک تحلیل محتوای کمی تحلیل شده اند. روش تحقیق مبتنی بر تکنیک تایدا در آینده پژوهی و تدوین سناریو است. یافته های پژوهش نشان داد که در سطح مدیریت، مهم ترین استراتژی، ایجاد یک سازمان مدیریت/بازاریابی مقصد (DMO) و تدوین برنامه مدیریت مقصد (DMP) است. در سطح فعالیت، آموزش جامعه محلی و آماده سازی آن ها برای مشارکت در فعالیت گردشگری روستایی از سوی متخصصان و ایجاد تسهیلاتی از سوی بخش عمومی نظیر مشوق های معافیت مالیاتی برای سرمایه گذاران جهت تشویق سرمایه گذاری در روستا و گردشگری روستایی است. در سطح وظیفه نیز تغییر الگوی مصرف آب و آشنایی با روش های نوین مصرف آب و تکنیک های نوین آبیاری از سوی تمامی ذی نفعان، رهنمود پیشنهادی برای رسیدن به سناریوی مطلوب آینده است.
ارزیابی مؤلفه های مؤثر بر شکل گیری فرم و هندسه فضاهای شهری به منظور افزایش حضور پذیری سالمندان (نمونه موردی: منطقه یک شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۵)
161 - 179
حوزههای تخصصی:
سالمندان نیازهای متفاوتی نسبت به دیگر گروه های سنی جامعه دارا هستند که کمتر به این نیازها در فضاهای شهری توجه شده است. با توجه به مفهوم همه شمول بودن فضاهای شهری، سالمندان نیز ازجمله اقشار موردتوجه در جامعه می باشند که کمتر مطالعه ای بر حضور آن ها در محیط های عمومی پرداخته است. این پژوهش باهدف بررسی مؤلفه های مؤثر بر شکل گیری فرم و هندسه فضاهای شهری، در پی افزایش حضور سالمندان در این گونه مکان ها می باشد. به منظور انجام این مطالعه در میان محلات مختلف در کلان شهر سالمند پذیر شیراز، محله سردار جنگل با توجه به جمعیت بیشتر سالمند در منطقه یک به عنوان نمونه آماری برای تحلیل کمی انتخاب شد. با توجه به چهارچوب مفهومی مطالعه، داده ها در سه حوزه امنیت، کالبد و اجتماع مورد تجزیه وتحلیل آماری قرارگرفته اند. در تجزیه وتحلیل استنباطی با استفاده از آزمون فریدمن، شاخص عزت نفس و احترام بیشترین و شاخص آشنایی کمترین مطلوبیت را به منظور حضور پذیری سالمندان در محله دارا می باشد. مقایسه تطبیقی نتایج با مطالعات گذشته نشان داد که دو متغیر شادکامی و امیدواری که از زیرشاخه های مطرح در بحث عزت نفس سالمندان می باشند بیشترین اثر در استفاده سالمندان از فضاهای شهری دارا می باشند. اگرچه در مطالعات گذشته به اهمیت متغیرهایی همچون آشنایی به منطقه، نسبت ارتفاع به پهنه، مقیاس انسانی و تعلق به محیط اشاره شده است، نتایج مطالعه نشان دهنده اولویت کمتر این شاخصه ها در بین سالمندان می باشد. به منظور بهبود وضعیت فعلی و افزایش حضور پذیری سالمندان با توجه به نتایج به دست آمده، تقویت هندسه فضاها برای مکث و گرد هم آمدن سالمندان، توجه به خط آسمان برگرفته از فرم و هندسه ساختمان ها در کوی های منتهی به خیابان های اصلی محله پیشنهادشده است.
بررسی تأثیر تغییر اقلیم بر روند تولید غلات و امنیت غذایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأمین غذای جمعیت رو به رشد جهان و افزایش تقاضای روزافزون، فشار فزاینده ای بر محیط زیست وارد کرده که منجر به استفاده بیشتر از منابع طبیعی، آلودگی آب و هوا و در نهایت تغییرات اقلیمی شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیرات کوتاه مدت و بلند مدت شاخص های تغییر اقلیم بر تولید غلات در ایران، انجام شد. برای این منظور، یک مدل خودرگرسیون برداری با وقفه توزیعی (ARDL) با استفاده از داده های سالانه سری زمانی طی دوره 2023-2000 برآورد شد. نتایج حاصل از تخمین مدل نشان داد متغیرهای سطح زیرکشت، میزان بارش و مصرف کود شیمیایی در بلندمدت و کوتاه مدت تأثیر مثبت و معنی داری بر تولید غلات در ایران در طول دوره مورد مطالعه داشته اند. نتایج همچنین حاکی از عدم تأثیر معنی دار متغیر بهبود تکنولوژی بر تولید غلات در کوتاه مدت بود، اما در بلندمدت تغییر تکنولوژی و استفاده از روش های مکانیزه و نوین تولید تأثیر مثبت و معنی داری بر تولید غلات داشته است. متغیر مصرف انرژی در کوتاه مدت تأثیر مثبت و معنی دار داشته و در بلند مدت معنی دار نبود. همچنین، نتایج نشان داد افزایش دما و انتشار CO2 به عنوان شاخص های تغییر اقلیم، هم در کوتاه مدت و هم در بلندمدت تأثیر منفی و معنی دار بر تولید غلات در ایران در طول دوره مورد بررسی داشته اند؛ که این نتایج می تواند به عنوان یک هشدار جدی در ظهور آثار مخرب تغییر اقلیم بر امنیت غذایی کشور در نظر گرفته شود. براساس نتایج، توصیه می شود با توجه به اهمیت زمین در تأمین امنیت غذایی و چالش های مرتبط با بهره وری اراضی قطعه قطعه شده، ضروری است سیاست گذاران طرحی جامع برای یکپارچه سازی اراضی کشاورزی تدوین کنند. همچنین، باید از تفکیک بیشتر زمین های کشاورزی جلوگیری شود تا بهره وری و پایداری تولید ارتقا یابد و توان تولید در بلندمدت حفظ شود
تحلیل تطبیقی و رتبه بندی شاخص های کیفیت زندگی بر پایه عدالت اجتماعی در مناطق همجوار ناهمگون شهری، مورد پژوهش: کوی گلستان و کوی چنیبه اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
145 - 158
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال تحلیل تطبیقی و رتبهبندی شاخصهای کیفیت زندگی با تأکید بر مفهوم عدالت اجتماعی در محله های همجوار ناهمگون شهری در دو محله گلستان و چنیبه در شهر اهواز می باشد. این مطالعه ازلحاظ روش، توصیفی و تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی است. برای انجام این پژوهش ابتدا شاخص های مربوط به مفاهیم کیفیت زندگی (اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و خدماتی) و عدالت اجتماعی (آموزشی- فرهنگی، بهداشتی درمانی، اداری انتظامی و اوقات فراغت) استخراج و برای هرکدام گویه هایی تعریف گردید. در گام دوم پرسشنامه های محقق ساخته طراحی و به تعداد ۳۸۰ نمونه میان شهروندان محدوده مورد مطالعه براساس فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی، توزیع و نتایج استخراج گردید. تحلیل آماری داده ها با استفاده از آزمون T مستقل نشان داد که محله گلستان در تمامی ابعاد کیفیت زندگی شامل (اجتماعی، کالبدی، خدماتی و اقتصادی) با میانگین مجموع (85/3) از محله چنبیه با میانگین مجموع (46/2) به طور معنادار بالاتر می باشد. همچنین در بررسی شاخص های مختلف عدالت اجتماعی (آموزشی و فرهنگی، بهداشتی و درمانی، اداری-انتظامی و اوقات فراغت) نیز محله گلستان با میانگین مجموع (79/3) به طور معناداری بالاتر از محله چنیبه با میانگین مجموع (39/2) است. ضمناً نتایج به دست آمده از رتبه بندی شاخص های مورد استفاده دراین پژوهش با استفاده از مدل SAW نشان داد که اختلافات مشاهده شده، بیش تر در ابعاد کالبدی اقتصادی و اجتماعی نمودار است.
مطالعه نقش پایداری حمل و نقل شهری در دو بعد پایداری اجتماعی و پایداری زیست محیطی در کاهش مشکلات شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اکولوژی انسانی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸
603 - 615
حوزههای تخصصی:
روند سریع توسعه شهرنشینی منجر به افزایش تقاضا برای زیرساخت ها نظیر تأمین آب آشامیدنی، شبکه برق و ایجاد امکانات حمل و نقل و .... گردیده است. عدم کفایت سیستم موجود یا مدیریت های موازی در بخش مدیریت ترافیک شهری موجب افزایش فاصله بین تقاضا و عرضه امکانات حمل و نقل گردیده است . از تبعات سیستم حمل و نقل ناپایدار در مناطق شهری ورور به مرزهای تهدید سلامت انسانی می باشد. در نتیجه لزوم توجه به برنامهریزی و مدیریت شهری، مطرح شد. هدف این مقاله، بررسی نقش و اهمیت توسعه پایداری حمل و نقل شهری در جهت کاهش مشکلات شهری و به تبع آن ارتقاء کیفیت زندگی شهری میباشد. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی به صورت توصیفی تحلیلی میباشدو از ابزار مصاحبه و پرسشامه در راستای اهاف تحقیق استفاده شده است همچنین از طریق داده های آماری اسناد و مدارک موجود در ادارات و سازمان های مربوطه جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است.نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری نشان داد بین پایداری حمل و نقل شهری و بعد زیست محیطی رابطه تنگاتنگی وجود دارد همچنین بین پایداری حمل و نقل شهری و بعد اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد.در نهایت چنین نتیجهگیری میشود که با برنامهریزی براساس شناخت فضای شهری ، می توان زمینه ایجاد توسعه مناسب شهرها و آسایش شهروندان را فراهم کرد.
مدل موفقیت بوم گردی: پیشایندها و پسایندها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
199 - 229
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل موفقیت بوم گردی: پیشایندها و پسایندهاست. روش شناسی پژوهش، کیفی با رویکرد فراترکیب است. منابع اطلاعاتی این مرحله شامل مقالات منتشرشده در پایگاه های علمی بین المللی است که براساس معیارهای فرایند فراترکیب انتخاب شدند. طبق این فرایند، پس از مشخص کردن معیارهای جست وجوی مقالات شامل زمان، زبان، کلیدواژه، عنوان، چکیده، روش تحقیق، محتوا و کیفیت، مقالات فارسی در محدوده زمانی 1380 تا 1402 و مقالات انگلیسی در محدوده زمانی 1998 تا 2023 بررسی شدند؛ درنتیجه تعداد 597 مقاله انتخاب و در نهایت، 55 مقاله که معیارهای مدنظر را داشتند باقی ماندند. پس از آن، فرایند فراترکیب براساس الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو روی نتایج این 55 مقاله انجام شد. در مرحله کدگذاری باز 100 کد، در مرحله کدگذاری محوری 23 مضمون و در مرحله کدگذاری انتخابی 7 بعد اصلی شناسایی شد. اعتبار کدگذاری ها ازطریق آزمون کاپای کوهن تأیید شد و مدل موفقیت اقامتگاه بوم گردی: پیشایندها و پسایندها ارائه و ترسیم شد. نتایج این پژوهش هفت عامل را به منزله عوامل موفقیت بوم گردی استخراج کرد که ابعاد «قانونی» و «ویژگی های اقامتگاه» جزو پیشایندهای موفقیت، ابعاد «رهبری»، «خدمات» و «بازاریابی» جزو ابعاد موفقیت و بعد «توسعه پایدار» و «پیامدهای اقتصادی و اجتماعی» جزو پسایندهای موفقیت اقامتگاه بوم گردی هستند.
گونه بندی توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی (TOD) در ایستگاه های جنوب خط یک مترو شهر اصفهان بر مبنای مدل گره-مکان-سیستم پشتیبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، شهرها، به محل اصلی زندگی انسان ها تبدیل شده است و شهرنشینی پایدار از جمله دغدغه های اصلی سکونتگاه های شهری امروزی محسوب می شود. رویکرد توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی به عنوان یکی از راهبردهای یکپارچه سازی سیستم حمل ونقل و کاربری زمین مطرح شده است. گونه بندی توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی، موضوعی نوظهور محسوب می شود که به دنبال توجه به تفاوت های محلی برای سیاست گذاری توسعه پایدار است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به دنبال گونه بندی توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی در فاصله 500 متری از هفت ایستگاه مترو واقع در بخش جنوبی خط یک مترو شهر اصفهان با استفاده از مدل گره-مکان- سیستم پشتیبان می باشد. هدف از گونه بندی ایستگاه های مترو موردمطالعه، ارزیابی نحوه یکپارچگی حمل ونقل و کاربری زمین و ارائه پیشنهاد ها مکان محور برای تحقق توسعه پایدار است. بدین منظور ابتدا شاخص های گونه بندی با مرور ادبیات نظری معتبر استخراج شده و داده ها با استفاده از روش های کتابخانه ای و میدانی جمع آوری می گردد. سپس وضعیت ایستگاه ها از نظر شاخص ها، تحلیل و مقدار سه بعد گره، مکان و سیستم پشتیبانی برای هریک از آنها محاسبه می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد، وضعیت حمل ونقل و کاربری زمین در پیرامون ایستگاه های سی وسه پل، کارگر و دانشگاه در حالت تعادل، در ایستگاه های آزادی، دفاع مقدس و کوی امام با غلبه سیستم حمل و نقل و در ایستگاه شریعتی با غلبه سیستم کاربری زمین می باشد و به طور کلی 5 گونه توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی در جنوب خط یک مترو اصفهان وجود دارد.
شناسایی تغییرات شروع، پایان و طول دوره فصل برف گیری در ایران به کمک داده های «سنجنده مودیس»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۷
187 - 206
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر واکاوی شروع، پایان و طول دوره فصل برف گیری در ایران است. برای این منظور، داده های روزانه «سنجنده مودیس» برای بازه زمانی 1/1/1379 تا 29/12/1399 در تفکیک مکانی 500 متری، از تارنمای ناسا دریافت گردید. در گام اول، به کمک پالایه های زمانی و مکانی اثر ابرناکی از داده های اولیه حذف گردید و در گام بعدی، چیدمان داده ها از مبدأ اول فروردین به سال آبی؛ یعنی اول ماه مهر تبدیل شد و برای هر سال آبی، ماتریسی در ابعاد 7541502 × 365 ساخته شد که سطرها نماینده هر روز سال و ستون ها نماینده یاخته های مکانی بود و در مرحله بعدی، اولین روزی که یک یاخته پوشیده از برف شده بود (بر پایه روزهای سپری شده از اول مهر) برای هر سال آبی استخراج شد. این فرآیند، به تفکیک هر سال آبی انجام گرفت و در نهایت، ماتریسی در ابعاد 7541502 × 20 ساخته شد که سطرها نماینده اولین روزی است که «سنجنده مودیس» بر روی یک یاخته، برف گزارش کرده است و ستون ها نیز نماینده یاخته های مکانی بود. همین فرآیند برای محاسبه پایان فصل برف گیری انجام گرفت با این تفاوت که به جای محاسبه اولین روزی که یک یاخته پوشیده از برف شده است، آخرین روزی که یک یاخته پوشش برف گزارش کرده و پس از آن دیگر برفی بر روی آن ثبت نشده است، محاسبه گردید. یافته ها نشان می دهد به طور کلی در بخش های غربی، شروع فصل برف گیری در حال کشیده شدن به سوی زمستان است اما در بخش های شمال غرب کشور، در دامنه های شمالی البرز و در بخش هایی از زاگرس جنوبی، شروع فصل برف گیری در حال پیشروی به سوی فصل پاییز است. در بسیاری از مناطق مرتفع غربی، شمال غربی و همچنین بر روی رشته کوه های البرز، پایان فصل برف گیری در حال پیشروی به سوی اواخر زمستان و فصل بهار است.
Regional Comprehensive Economic Partnership (RCEP) as Geopolitical Strategy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ویژه نامه
1 - 22
حوزههای تخصصی:
The Regional Comprehensive Economic Partnership (RCEP) is a ground-breaking free trade agreement that encompasses fifteen Asia-Pacific nations, including significant economies such as China, Japan, South Korea, and Australia. The Regional Comprehensive Economic Partnership (RCEP), which was signed in 2020, is one of the most significant free trade agreements in the world. It is comprised of 15 nations, including the ASEAN countries. The primary objective of the paper is to investigate the RCEP as a geopolitical strategy, examining its formation and significance, as well as elucidate on the issues and challenges associated with its implementation in order to effectively promote global trade and regional stability. This article also examines the strategic benefits that are crucial to RCEP member’s interests and the motivations that underlie their participation. The paper employs a doctrinal legal approach to analyse the strategic significance, implications, and formulation of the RCEP. The results indicate that the RCEP substantially improves regional economic integration, reduces economic dependencies, and decreases susceptibility to external trade conflicts. China’s leadership in RCEP, which establishes it as a central participant in regional trade and counters Western influence, supports the Belt and Road Initiative. The agreement enhances intra-regional trade, reduces Western leverage, and cultivates a collaborative framework that transforms the geopolitical landscape of the Asia-Pacific region.
مسئولیت کیفری آمران و ماموران ترور شهید سردار سلیمانی از منظر حقوق بین الملل و ابعاد ژئوپلیتیک آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تروریسم در دنیای امروز به عنوان یکی از عوامل اصلی هرج و مرج شناخته می شود.برخی از کشورها با استفاده ابزاری از این پدیده درصدد دستیابی به اهداف خود هستند. در این راستا، دستور بی سابقه و اعلام رسمی ترور اشخاص مورد حمایت بین المللی، از جمله فرمانده سپاه قدس توسط رئیس دولت ایالات متحد آمریکا، مصداق جنایتی است که ناقض معاهدات، قواعد عرفی و اصول حقوقی بین المللی بوده و اشکال نوین آن که ازسوی رؤسای سایر دول تقلیدپذیر است، صلح و ثبات جامعه جهانی را تهدید می کند. نظر به این که اقدام تروریستی در قلمرو سرزمینی یک کشور خارجی و با مباشرت اتباع بیگانه ارتکاب یافته، کشور قربانی به سهولت قادر نیست تا به تعقیب آمران و مباشران آن حادثه بپردازد. به این دلیل که اقدام تروریستی، خارج از قلمرو جمهوری اسلامی ایران واقع شده و اصل صلاحیت سرزمینی که مبنای تعیین محاکم ذیصلاح و تشخیص قوانین حاکم بر آن هاست، قابل اجرا نمی باشد. استناد به دفاع پیش دستانه ازسوی آمریکا فاقد عناصر لازم برای انتساب عمل به ایران است. توسل به زور در حقوق بین الملل ممنوع بوده و حق دفاع مشروع دولت ها فقط زمانی که مورد حملات مسلحانه قرار می گیرند؛ به رسمیت شناخته شده است؛ بنابراین اقدام امریکا مخالف صریح ماده 51 منشور بوده و هیچ تجانسی با دیگر اصول بین المللی ندارد. راهبردهایی نظیر اعمال اصول صلاحیتی جانشین، استفاده از ظرفیت همکاری دول ذیربط، ظرفیت سازی حقوقی مبتنی بر تدابیر تجربه شده در جامعه جهانی پاسخ های اجراپذیر حل مسئله را تشکیل می دهند.
اولویت بندی موانع مشارکت مردمی در اجرای طرح های بیابان زدایی: تجربه جوامع محلی از اجرای طرح های بیابان زدایی در شهرستان گرمسار، استان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
۱۲۱-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
بیابان زایی موضوع پیچیده ای است، که هم ناشی از فرآیندهای طبیعی و هم فعالیت های انسانی است. این امر شامل تخریب زمین در اثر عوامل مختلفی مانند فرسایش بادی و آبی، تخریب پوشش گیاهی و کاهش منابع آب است. توسعه پایدار انسانی، به سه عنصر کلیدی بستگی دارد: مردم، منابع و مشارکت. هدف از این پژوهش، شناسایی معیارها و شاخص های مؤثر بر عدم مشارکت پایدار جوامع روستایی در طرح های بیابان زدایی، اولویت بندی این معیارها و شاخص ها بر اساس دیدگاه ساکنان محلی و ارائه راهکارهایی برای افزایش مشارکت روستائیان می باشد. جوامع در طرح های بیابان زدایی این تحقیق، روستاهای غیاث آباد، شورقاضی و محسن آباد شهرستان گرمسار می باشند، که دارای طرح های موجود بیابان زدایی هستند. بعد از ارزیابی اولیه مناطق، صحبت با ساکنین محلی، معیارها و شاخص های مناسب جهت تهیه پرسشنامه مشخص گردید و بین افراد توزیع گردید. جهت تحلیل پرسشنامه ها، آزمون فریدمن برای اولویت بندی شاخص ها استفاده شده است. نتایج نشان داد، که معیار آموزشی، مهم ترین معیار عدم مشارکت مردمی در طرح های بیابان زدایی از دیدگاه جوامع محلی (رتبه 69/2) می باشد و معیارهای اجتماعی (63/2)، اقتصادی (35/2) و برنامه ریزی (33/2) از دیدگاه جوامع محلی در مراحل بعدی اولویت قرار گرفتند. همچنین، آزمون فریدمن نشان داد، که از دیدگاه جوامع محلی، شاخص عدم استفاده از گروه های مروج بومی، به ترتیب با میانگین رتبه 72/11 و 33/10 به عنوان مهم ترین شاخص موثر بر عدم مشارکت مردمی در طرح های بیابان زدایی شناسایی شدند.