برآورد میزان دانش و نگرش محیط زیستی و رابطه آن با عوامل سیاسی- اجتماعی (مورد مطالعه: کارکنان شرکت های دانش بنیان کشاورزی استان های همدان و کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد جمعیت و آلودگی حاصل از فعالیت های آنها و تغییرات اقلیمی قرن اخیر، نگرانی ها را در مورد حفظ محیط زیست برای نسل آینده بیشتر کرده است. به طوری که امروزه در بیشتر دنیا ترویج دانش و نگرش زیست محیطی یکی از گرایش های مهم فکری و راهبردهای سیاسی است. توسعه این تفکر در سازمانهای مردم نهاد مثل شرکت های دانش بنیان نیز در صدر قرار دارد. بنابراین هدف اصلی این پژوهش، سنجش دانش و نگرش محیط زیستی کارکنان شرکت های دانش بنیان کشاورزی و رابطه آن با عوامل سیاسی اجتماعی بود. این تحقیق از روش توصیفی همبستگی است که از نظر ماهیت از نوع پژوهش های کمّی محسوب می شود. جامعه آماری این تحقیق را کارکنان و مدیران شرکت های دانش بنیان کشاورزی استان کرمانشاه و همدان تشکیل دادند. تعداد این افراد براساس آخرین آمار مراکز رشد استان کرمانشاه و همدان 175 نفر بود. برای تعیین جامعه نمونه از روش تمام شماری استفاده شد که در این پژوهش تعداد 175 نفر در پژوهش شرکت نمودند. ابزار اصلی تحقیق در مرحله میدانی پرسشنامه بود. سؤالات پرسشنامه شامل سه بخش بود: سؤالات بخش اول را ویژگی های دموگرافیکی کارکنان تشکیل دادند، بخش دوم را مقیاس برای سنجش میزان دانش و بخش سوم را مقیاسی برای سنجش نگرش زیست محیطی کارکنان و مدیران تشکیل داد. شاخص ها و مقوله های مورد نظر برای سنجش نگرش زیست محیطی از مقیاس NEP مبنای کار قرار گرفت. پس از طی فرآیند داده پردازی، محاسبات آماری (توصیفی و استنباطی) با استفاده از برنامه SPSS 15وAmos 22انجام شد. نتایج تحقیق نشان می دهد، سیاست گذاری های دولتی، پایبندی خانواده به حفظ محیط زیست، رسانه، عضویت درNGO ، تحصیلات و آموزش موجب تغییر در نگرش افراد به محیط زیست می گردد.