فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۸۱ تا ۳٬۱۰۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
بحران تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی به همراه رشد روزافزون شهرنشینی حیات جامعه انسانی و بافت های شهری و سرزمینی را با تهدیداتی جدی روبرو کرده است.از آنجایی که هنوز راه حلی با توجه به کربن خنثی در مناطق پرجمعیت ارائه نشده است. در این پژوهش با پرداختن به این خلأپژوهشی،سرزمین به عنوان یک ارگانیسم واحد درنظر گرفته شود در واقع هدف از این تحقیق ادغام تئوری ها و شیوه های مختلف مانند بیواریانیسم،طب سوزنی شهری و طراحی جوامع انرژی در جهت تدوین و پیشنهاد دو رویکرد جدید طب سوزنی شهری آسایش حرارتی و طب سوزنی فراشهری و تجمیع این دو در راستای مقابله با مهم ترین چالش معاصر(همانا بحران تغییر اقلیم و گرمایش جهانی است) به همراه ارائه مدل مفهومی در جهت گذار به کربن خنثی با رویکرد تسکین و سازگاری می باشد،پژوهش حاضر در هدف بنیادی از نظر ماهیت پژوهشی،توصیفی تحلیلی (با استفاده از منابع اینترنتی و کتابخانه ای) و به لحاظ روش از ساختار توصیفی تبینی بهره می گیرد.برای اینکه این تئوری به درستی عمل کند لازم است تحلیل های چند مقیاس و چند رشته ای در کل شهر و سرزمین در مقیاس خرد و کلان انجام شود و نقاط مداخلاتی سوزنی شناسایی شده و سپس به طراحی و اتصال هر محله و منطقه منفرد پرداخته شود. در ادامه تدوین و تجمیع دو رویکرد نوین طب سوزنی فراشهری (سرزمینی) و شهری آسایش حرارتی راهکار جدیدی را در جهت تسکین و سازگاری در مقابله با بحران های معاصر جدید در مقیاس خرد و کلان با هدف پایداری و گذار به کربن خنثی در جهت تجدید حیات شهرها و سرزمین ها ارائه می دهد.
مدیریت توسعه کسب و کارهای کوچک و کارآفرینی در مناطق مرزی و ارائه راهکارها (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان نیمروز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل عوامل موثر بر بهبود مدیریت توسعه کسب و کارهای کوچک و کارآفرینی در شهرستان نیمروز است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. در این پژوهش، جامعه آمارى، تمامی ساکنین و اهالی روستاهای واقع در شهرستان نیمروز که دارای سابقه فعالیت در زمینه کسب و کارهای کوچک خانگی هستند. در راستای فرضیه های تحقیق، متغیرها و شاخص های متعددی شناسایی و تعیین شدند، این شاخص ها در چهار گروه زیرساختی- کالبدی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و مدیریتی - نهادی دسته بندی شدند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق نشان می دهد تأثیرگذارترین عامل اقتصادی در توسعه کسب و کارهای کوچک مقیاس در روستاهای شهرستان نیمروز، استفاده از تسهیلات و اعتبارات مناسب از طرف دولت و سازمان های متولی شدیدا احساس خواهد شد و در ارتباط با عامل اجتماعی-فرهنگی صرفاً مهم بودن عامل همکاری همسر در اشتغال زنان نمی تواند دلیل کافی باشد و سایر عوامل مطرح شده نیز دارای اهمیت هستند و در ارتباط با عامل زیر ساختی – محیطی، شاخص های راه های ارتباطی و شرایط اقلیمی منطقه جهت توسعه این نوع فعالیت مهم و اساسی هستند و در نهایت تأثیرگذارترین عامل مدیریتی- نهادی در توسعه کسب و کارهای کوچک صدور آسان مجوز مشاغل ویژه زنان بیان شده است. میانگین بعد اقتصادی با میانگین 56/3 بالاترین امتیاز و در واقع موثرترین عامل موثر در رونق کسب و کارهای کوچک مطرح شده و در ادامه بعد زیرساختی- کالبدی با میانگین 47/3 فرهنگی اجتماعی با میانگین 43/3و در نهایت در بعد نهادی مدیریتی با میانگین 35/3 بودند.
اثربخشی ابزارها و سازوکارهای سازمان ملل متحد در ارتقاء و اجرای حقوق بشر و تبیین ابعاد ژئوپلیتیک آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی ابزارها و سازوکارهای سازمان ملل متحد در ارتقاء و اجرای حقوق بشر و تبیین ابعاد ژئوپلیتیک آن پرداخته شده است. سازوکارهای بین المللی را هرگز نمی توان جایگزین سازوکارها و اقدامات ملی جهت پیاده نمودن استاندارد حقوق بشری نمود. حقوق بشر در ابتدا و در درجه ی نخست، باید در سطح ملی و محلی پیاده شود. با این حال روش ها و سازوکارهای بین المللی نقش مکمل را دارند چرا که مبیّن خواست عمومی جامعه بین المللی برای فراهم آوردن شرایطی هستند که مفاد اسناد مهم حقوق بشری به مرحله اجرا درآید. سازوکارهای سازمان ملل متحد برای حمایت بهتر و مؤثرتر از موازین ارائه شده در اسناد حقوق بشری را می توان به دو دسته تقسیم کرد؛ نهادهای مبتنی بر معاهدات حقوق بشری و نهادهای مبتنی بر منشور. مدافعان و حامیان حقوق بشر در سراسر جهان از لزوم تقویت سازوکارهای ملل متحد برای حمایت مؤثرتر از موازین مقرر شده در اسناد حقوق بشری حمایت می کنند. اگرچه اولین و مهم ترین روش اجرای اسناد بین المللی حقوق بشر، حمایت ملی و محلی از آنهاست، اما برای اجرای حقوق بشر بین المللی توجه به نقش ملل متحد به عنوان رکن پیشگام بین المللی و کارایی آنها برای حمایت، ضرورتی انکارناپذیر است. ارکان مبتنی بر معاهدات در نُه معاهده ی مهم حقوق بشری پیش بینی شده-اند و شکل فعالیت آنها بر مبنای روشن حقوقی موجود در خود معاهده است. با اینکه کار این ارکان از اهمیت زیادی برخوردار است در عین حال با چالش هایی جدی نیز مواجه هستند.
مدل سازی و تحلیل فضایی فقر با تمرکز بر نابرابری های مکانی (مورد مطالعه: استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
285 - 301
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل فقر فضایی در مناطق روستایی استان زنجان با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. تأثیر عوامل جغرافیایی، زیرساختی، و اجتماعی اقتصادی بر توزیع فقر فضایی با استفاده از داده های سرشماری رسمی، تصاویر ماهواره ای، و طرح های بالادستی بررسی شد. تحلیل و انتخاب داده ها از طریق روش های آماری فضایی شامل مدل حداقل مربعات معمولی (OLS) انجام گرفت. مدل OLS به شناسایی رابطه بین متغیرهای مستقل، مانند ارتفاع و شیب و فاصله تا شهر، پرداخته و به تبیین تفاوت های محلی شاخص ها کمک کرده است. همچنین، با استفاده از شاخص درجه فقر فضایی (SRPDI) برای ارزیابی تأثیر شاخص ها بر فقر مکانی پرخته شد و سپس سنتز مؤلفه ها با استفاده از شاخص فقر فضایی (SPI) انجام و در نهایت خوشه بندی صورت گرفت. نتایج نشان داد که بیش از نیمی از سکونتگاه ها در ارتفاعات بالا و مناطق با شیب زیاد قرار دارند که دسترسی محدود به زیرساخت ها و منابع طبیعی را موجب شده است. علاوه بر این، میزان پایین سواد و کمبود جمعیت فعال شرایط اجتماعی نامطلوبی را در این مناطق ایجاد کرده است. یافته ها بر ضرورت رویکردهای چندبُعدی و سیاست های هدفمند برای کاهش فقر تأکید دارند. بهبود دسترسی به خدمات و توسعه زیرساخت ها و تقویت سرمایه اجتماعی از راهبردهای کلیدی پیشنهادی هستند. این پژوهش با شناسایی روابط پیچیده بین عوامل مختلف مبنایی علمی برای سیاست گذاری جهت توسعه پایدار و کاهش نابرابری های منطقه ای فراهم می آورد.
Livelihood Characteristics of the Fish Farmers in Ilorin, Kwara State Nigeria(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
69 - 77
حوزههای تخصصی:
Purpose- Fish farming is an important source of Livelihood and nutrition for several people involved in fishing activities in Nigeria. This study aims to assess the Livelihood characteristics of the fish farmers in Ilorin, Kwara State, Nigeria.Design/methodology/approach- The study was carried-out in Ilorin Kwara State, Nigeria. Ilorin is the Capital of Kwara State. The Research involved a 3-stage sampling procedure. The first stage involved a purposive selection of two (Ilorin East and Ilorin West) Local Government Areas in Ilorin due to the prevalence of fishing activities in the area. The second stage involved a purposive selection of five fishing settlements along the river bank in each of the two local Government Areas and the third stage involved the random selection of ten fish farmers within the fishing settlements. A total of 150 fish farmers were randomly selected for this research work. Descriptive statistics such as frequency count, percentage, and mean were employed to analyze the data. The questionnaire was the instrument used for data collection.Findings Findings: The findings showed that involvement in other income-generating activities (mean=3.81) was the highest-ranked financial asset. Owned/leased fish ponds (mean=3.51) was the highest-ranked physical asset. The ability to network with the extension agents/experts for fish production (mean=3.61) was the highest-ranked social asset. Physically fit to carry out the fish production activities (mean=3.73) was the highest-ranked human asset. Access to water for fish production (mean=3.70) was the highest-ranked natural asset. The overall Livelihood status of the fish farmers was High (mean=3.38).Originality/value: This study is important as it would provide up-to-date information on the livelihoods of fish farmers which would drive the governments’ policy and interventions towards the fish farmers in Nigeria. Also, the Agricultural extension programme aimed to improve fish farmers’ livelihood outcomes in fish production in Kwara State, Nigeria should improve their skills and information on areas of need which include pond water treatment, construction, and maintenance were the leading information needed by fish farmers, and to help the fish farmers overcome the factors limiting their production.
Evaluation of the Effectiveness and Efficiency of the Agricultural Insurance Fund in the Development of Rural areas of Shiraz County(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
79 - 94
حوزههای تخصصی:
Purpose- The agricultural insurance fund plays a crucial role in rural areas and agricultural sector. Evaluating the performance of this fund can better identify its effectiveness and challenges. This study aims to evaluate the effectiveness and efficiency of the agricultural insurance fund in the development of rural areas in Shiraz County.Design/methodology/approach- This descriptive-analytical research is based on data collection through a survey. The data collection tool was a researcher-made questionnaire. The validity of the questionnaire was confirmed by experts, and its reliability was verified with a Cronbach’s alpha coefficient greater than 0.70. The statistical population consisted of rural residents totaling 55323 individuals. Based on Cochran’s formula, the sample size was determined to be 382 individuals.Findings- The test results, at a significance level less than 0.05, indicated that the Agricultural Insurance Fund had poor efficiency in rural development from the perspective of rural residents. The average test result of 2.404 also confirms this finding. Despite its poor performance, the fund’s highest effectiveness and efficiency were related to promoting social justice with an average score of 2.609. Furthermore, analysis of variance showed no significant difference between rural areas regarding the performance status of the Agricultural Insurance fund at a level greater than 0.05 but equal to 0.774. It is also predicted that the Agricultural Insurance Fund may have an impact on the situation of rural areas. According to the regression results, support for the expansion of greenhouse cultivation with a beta value of 0.349 has been the most important factor in the effectiveness of the fund.Research limitations/implications- challenges related to data collection access and significant costs complicated this research endeavor. To mitigate these negative impacts, villages with larger populations were prioritized for inclusion.Practical implications- Sustainable rural development in agriculture hinges on various forms of managerial support from entities like the Agricultural Insurance Fund. Dynamism in this area can expedite development.Originality/value- Despite being relatively overlooked, evaluating the performance of Agricultural Insurance Funds can highlight positive aspects for managers and specialists due to their importance. The villages within the research scope also provide value and authenticity to this study.
بررسی میزان سازگاری زیرساخت های سبز با کاربری های شهری، پژوهش موردی: اراضی عباس آباد تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
127 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی میزان سازگاری و مطلوبیت کاربری های اراضی عباس آباد تهران با سایر کاربری های اطراف این محدوده می باشد. زیرساخت های سبز را می توان به عنوان شبکه ای از اکوسیستم های مدیریت شده با انسان و طبیعت تعریف کرد که در کنار هم سلامت و انعطاف پذیری اکوسیستم را تقویت می کنند و به تنوع زیستی کمک می کنند. مهم ترین هدف برنامه ریزی کاربری اراضی شهری مکانیابی مناسب کاربری ها و جداسازی کاربری های ناسازگار از یکدیگر است. روش انجام پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و معیارهای مؤثر بر سازگاری و مطلوبیت با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای تعیین شدند. تعیین مطلوبیت معیارها با استفاده از مدل فازی (Fuzzy) انجام گرفت. نقشه های سازگاری و مطلوبیت در محیط ArcGIS تهیه و میزان فواصل هر لایه به همراه استانداردسازی آن ها با استفاده از دستور Raster Calculator محاسبه شد. درنهایت نقشه نهایی کلاس بندی شده فازی به دست آمد. استفاده از مدل فازی براساس جدول میزان سازگاری کاربری اراضی شهری و تلفیق آن با معیارهای مطلوبیت کاربری ها از نوآوری این پژوهش می باشد. نتایج پژوهش نشان داد که براساس معیارهای انتخابی، مناطق شرقی، شمال شرقی و غربی اراضی عباس آباد دارای پهنه های نامناسب؛ جنوب شرقی دارای پهنه های خوب و بخش مرکزی پهنه های متوسط می باشند همچنین سایر بخش ها باارزش ضعیف طبقه بندی شدند.
ارائه الگوی رقابت پذیری پایدار در جهان پسا کرونا با رویکرد توسعه گردشگری خلاق (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
53 - 68
حوزههای تخصصی:
کرونا ویروس از هر نظر دنیا را برای همیشه تغییر داده و نقش بسزایی در توقف این تحرک اجتماعی بزرگ(گردشگری)، سفرهای بین المللی، تقاضای گردشگری و صنعت مهمان نوازی داشته است. چنانکه حتی اقتصادهای توس عه یافته و مس تحکم هم از اثرات مخرب ناش ی از مبارزه با این ویروس در امان نمانده اند وآنها نیز به خصوص در بخش های مربوط به خدمات دچار بحران جدی ش ده اند. با این ضرورت، تحقیق حاضر درصدد بازشناسی محرک های موثر بر رقابت پذیری سفر وگردشگری برای دوران پساکرونا خواهد بود. بر این اساس تحقیق حاضر سعی دارد با تلفیق روش مورفول و متاسوات الگوهای رقابت پذیری گردشگری خلاق را در شهر زنجان مشخص سازد. برای این منظور نیز براساس مطالعات اسنادی، کتابخانه ای، میدانی نه عامل در 27 وضعیت شناسایی شده اند که جهت تحلیل وضعیت های آینده از نرم افزار مورفول و متاسوات و برای تعیین الگوهای رقابت پذیری گردشگری خلاق از متاسوات استفاده شده اند. لازم به ذکر است که نمونه مورد استفاده در تحقیق حاضر خبره محور و به میزان (تعداد 15) نفر بوده است. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که وضعیت آینده گردشگری خلاق در شهر زنجان وضعیت نامطلوب داشته است، در این راستا الگوهای توان یابی رقابت پذیری گردشگری خلاق در این شهر در جهان پسا کرونا به شرح زیر بوده اند: اهتمام به امکانات ارتباط شهر با دیگر استان ها و بهبود خدمات الکتریکی- برقی شهر به عنوان عامل تقلیدناپذیر، توجه به نیروی متخصص و قیمت گذاری مناسب محصولات برای عرضه به گردشگران به عنوان الگوهای متناسب با استراتژی گردشگری، و در نهایت شیوع ویروس کرونا، تحریم های آمریکا و بی توجهی به ذینفعان گردشگری به عنوان تهدید شناسایی شده اند.
تعهدات دولت در قبال حق ایمنی بهداشت شغلی در پرتو اسناد بین المللی حقوق بشر و نظام حقوقی ایران در راستای برنامه ریزی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حق ایمنی و بهداشت شغلی کارکنان به عنوان یکی از حقوق اساسی بشر در جوامع جهانی به رسمیت شناخته شده است. دولت ها بر اساس اسناد بین المللی حقوق بشری و نظام داخلی خود، مکلف به حفاظت از ایمنی و بهداشت شاغلین هستند. ایران نیز به عنوان یکی از اعضای فعال جامعه جهانی، در این زمینه تعهداتی دارد. این پژوهش، باهدف شناسایی وظایف دولت نسبت به حق ایمنی و بهداشت شغلی، با رویکردی تطبیقی در اسناد بین المللی و نظام حقوق ایران انجام شده است. این مطالعه از روشی توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای برای بررسی تعهدات دولت در رعایت، حمایت و اجرای حقوق ایمنی و بهداشت حرفه ای استفاده می کند. بر این اساس پژوهش، لازم است دولت ها با درنظر گرفتن اولویت ملی، نسبت به حفاظت از حق ایمنی و بهداشت شغلی، در حد توان و امکانات خود متعهد شوند. دست یابی به ایمنی و بهداشت شغلی در ایران می تواند به تقویت حقوق بشر، پیشرفت اجتماعی، توسعه اقتصادی و کاهش هزینه های عمومی کمک کند.
بازشناسی مانایی مفاهیم نماد، در شکل گیری ماهیت کالبد معماری اصیل سنتی ایران و تأثیرات آن بر معماری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرایش به نماد و نشانه ها در معماری سنتی، معماری معاصر و حتی معماری مدرن همواره مورد توجه خاص بوده است از زمان غارنشینی بشر و بررسی آثار انسان های اولیه به دلایل فنی و کارکردی نمادها و نقاشی های بر روی دیوارهای غارها انجام شده اند. در طی تکامل بشر و با روی کار آمدن مکاتب، ادیان و فرهنگ ها این روند در طول تاریخ ادامه پیدا کرد و در جامعه ی امروز دیگر کمتر بستری را می توان یافت که در آن نشانی از نماد و نشانه نباشد. به ویژه این امر در معماری معاصر بسیار مشهود است. این پژوهش با هدف بازشناسی مانایی مفاهیم نماد، در شکل گیری ماهیت کالبد معماری اصیل سنتی ایران و تأثیرات آن بر معماری معاصر انجام شد. شیوه پژوهش به روش توصیفی، میدانی با استفاده از اسناد کتابخانه ای و پیمایشی استخراج و نقش نمادها در معماری معاصر مورد بررسی و آزمون قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش کارشناسان و اساتید دانشگاه می باشد. با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته داده های تحقیق از حدود 250 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده جمع آوری شد با استفاده از نرم افزار spss و با بهره گیری از آزمون رگرسیون خطی تاثیر ابعاد نمادها در معماری معاصر مورد بررسی و آزمون قرار گرفت. نتایج نشان داد که اشکال هندسی، رنگ ها، نقوش گیاهی، اسلیمی و ختایی، نقوش حیوانی و ارکان آتش، باد، آب و خاک نماد ارکان چهار وضعیت بنیادی ماده بر شکل گیری معماری معاصر اثر مبتنی دارند. از نتایج حاصل از این تحقیق می توان جهت خلق فضاهای با هویت ایرانی اسلامی بهره جست.
استخراج و تحلیل الگوهای سینوپتیک و پایش منشاء و مسیر عبور توفان های گردوغبار؛ مطالعه موردی: استان اردبیل، ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ریزگردها و توفان های گردوغبار به یکی از مسائل و مشکلات مهم کشور ایران و سایر مناطق جهان تبدیل شده است. این پژوهش درصدد استخراج الگوهای سینوپتیک توفان های گردوغبار استان اردبیل و پایش و منشأیابی مکان برخواست آن به انجام رسیده است. بازه زمانی موردمطالعه 34 ساله (2013 – 1979) می باشد. از داده های ایستگاه های سینوپتیک استان اردبیل و داده های سطوح فوقانی جو سازمان ناسا جهت انجام پژوهش پیش رو استفاده به عمل آمد. جهت نیل به اهداف پژوهش از روش های محیطی به گردشی، خوشه بندی سلسله مراتبی و مدل HYSPLIT بهره گرفته شد. با توجه به نتایج حاصل شده 3 الگوی ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال شناسایی گردید. الگوی شماره 1 و 2 تقریباً مشابه به یکدیگر بوده و بیانگر رخ داد ناوه عمیق است که از اروپای مرکزی شکل گرفته و تا نیمه های دریای سرخ امتداد داشته است. در الگوهای یادشده منطقه مورد مطالعه در شرق ناوه مذکور قرار داشته است. الگوی سوم بیانگر رخ داد بلوکینگ بریده کم فشار بر فراز دریای سیاه و مناطق هم جوار و قرارگیری استان اردبیل در شرق ناوه متشکل از بلوکینگ می باشد. منشأ ریزگردها در الگوهای 1 و 2 نواحی شرقی کشور عراق و غرب کشور ایران و در الگوی شماره 3 در ارتفاع 500 هکتوپاسکال نواحی مرکزی کشور عراق و در ارتفاعات 850 و 1000 هکتوپاسکال نواحی مرکزی کشور سوریه می باشد. واژگان کلیدی: توفان گردوغبار؛ استخراج الگو؛ تحلیل سینوپتیک؛ مدل HYSPLIT؛ استان اردبیل
تجزیه و تحلیل و پهنه بندی میزان فرسایش خاک و ارتباط آن با شاخص های هیدروژئومورفیک و پوشش گیاهی ، مطالعه موردی: حوزه آبریز خیاوچای، مشکین شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
59 - 40
حوزههای تخصصی:
فرسایش خاک از جمله تهدیدات زیست محیطی جدی است که می تواند بر جنبه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشورها تأثیر بگذارد. یکی از مدل های تجربی پرکاربرد برای تخمین میزان فرسایش خاک معادله جهانی فرسایش خاک اصلاح شده موسوم به مدل RUSLE می باشد. هدف از این پژوهش تجزیه و تحلیل و پهنه بندی میزان فرسایش خاک و ارتباط آن با شاخص های هیدروژئومورفیک و پوشش گیاهی حوضه آبریز خیاوچای مشکین شهر می باشد. فاکتورهای مدل RUSLE شامل فرسایندگی باران (R)، فرسایش پذیری خاک (K)، توپوگرافی (LS)، پوشش گیاهی (C) و عملیات حفاظتی (P) است که به ترتیب عامل فرسایندگی باران با استفاده از داده های بارندگی، لایه بافت خاک، مدل رقومی ارتفاعی و کاربری اراضی می باشد در محیط سامانه اطلاعات مکانی (GIS) تهیه شده اند و پس از روی هم گذاری لایه ها، مقدار فرسایش سالانه خاک بین 0 تا 54/150 تن بر هکتار در سال در سطح حوضه برآورد شد. در گام بعد شاخص های هیدروژئومورفیک و پوشش گیاهی که در رخداد فرسایش خاک موثر هستند شامل شاخص رطوبت توپوگرافی (TWI)، شاخص توان آبراهه (SPI)، شاخص انحناء دامنه (Curvatore)، شاخص انحناء مقطع (Profil Curvatore)، شاخص انحناء سطح (Plan Curvatore) و شاخص پوشش گیاهی عادی (NDVI) در محیط ArcMap ایجاد و نقشه های پهنه بندی تهیه شدند. نتایج این پژوهش همچنین نشان داد عامل توپوگرافی با ضریب همبستگی 92/0 درصد بیش ترین تاثیر را در برآورد فرسایش سالانه خاک توسط مدل RUSLE داشته است. در بررسی دیگر ارتباط بین شاخص های هیدروژئومورفیک و پوشش گیاهی با میزان فرسایش سالانه خاک انجام گرفت و نتایج نشان داد که شاخص های تفاضل پوشش گیاهی نرمال شده و انحناء مقطع به ترتیب با ضریب همبستگی 57/0 و 05/0 نسبت به شاخص های دیگر به ترتیب بیش ترین و کم ترین تاثیرگذاری را دارا می باشند. نتایج این پژوهش امکان تلفیق شاخص های موثر هیدروژئومورفیک و پوشش گیاهی بر فرسایش و نیز امکان استفاده از سایر شاخص های موثر و قابلیت های RS و GIS را جهت تخمین کمی مقادیر فرسایش خاک را تایید می نماید.
موانع حق بر شهر معلولان جسمی - حرکتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
124 - 143
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افراد دارای معلولیت به عنوان بزرگ ترین اقلیت جهانی با چالش های متعددی در زمینه دسترسی به حقوق برابر، به ویژه «حق بر شهر»، مواجه هستند. این مقاله با تمرکز بر شهر تهران، به بررسی موانع مختلفی که افراد دارای معلولیت در استفاده از فضاها و خدمات شهری با آن روبه رو هستند، می پردازد. موانع فیزیکی، مانند عدم مناسب سازی معابر، موانع اجتماعی نظیر نگرش های تبعیض آمیز و موانع اقتصادی و فرهنگی، این افراد را از بهره مندی کامل از حقوق شهروندی خود محروم می کنند. با مرور نظریات اجتماعی از جمله نظریه مدل اجتماعی معلولیت و مفهوم «حق بر شهر» هانری لوفور، این مقاله بر اهمیت طراحی فضاهای شهری عادلانه و مشارکت همه شهروندان، از جمله افراد معلول، در تصمیم گیری های شهری تأکید دارد. هدف اصلی، تبیین ضرورت ایجاد شهری فراگیر است که در آن تمامی شهروندان، فارغ از توانایی های جسمی، از حقوق و امکانات یکسان بهره مند شوند.مواد و روش هااین مقاله از یک رویکرد ترکیبی استفاده می کند و در دو مرحله به جمع آوری و تحلیل داده ها می پردازد.مرحله اول: جمع آوری و تحلیل داده های کیفی با استفاده از روش مصاحبه عمیق انجام شده است. مشارکت کنندگان بر اساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و جامعه آماری شامل نخبگان، صاحب نظران علمی و اجرایی و جامعه معلولان شهر تهران است. در مجموع، ۲۷ مصاحبه عمیق شامل ۱۳ مصاحبه با نخبگان و ۱۴ مصاحبه با معلولان انجام شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تکنیک تحلیل مضمون استفاده شد که شامل پنج مرحله است: استخراج و کدگذاری اولیه، سازماندهی کدها، بازبینی و پالایش مضمون ها، تعریف و نام گذاری مضمون ها و در نهایت تهیه گزارشی جامع از تحلیل ها و داستان کلی داده ها. پایایی مصاحبه ها از طریق پایایی بازآزمایی و توافق درون موضوعی ارزیابی شد که نشان دهنده قابلیت اعتماد کدگذاری ها بود.مرحله دوم: در این مرحله، پرسش نامه ای با ۶۵ گویه طراحی شد که ۶۰ گویه برای سنجش متغیرهای مستقل و ۵ گویه برای متغیر وابسته «حق به شهر معلولان» بود. گویه ها با مقیاس لیکرت ۱۰ درجه ای ارزیابی شدند. جامعه آماری شامل ۱۹۳,۸۷۳ نفر معلول ساکن تهران در سال ۱۳۹۸ بود که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه ۳۸۴ نفر تعیین شد و نمونه گیری به روش طبقه ای متناسب انجام شد. پرسش نامه با روایی صوری و محتوایی توسط اساتید تأیید و ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسش نامه 0/75 محاسبه شد که نشان دهنده پایایی قابل قبول آن است. یافته هایافته های کیفی پژوهش نشان می دهد معلولان در شهر تهران با موانع متعدد و گاه متداخل مواجه هستند که هر یک از این موانع می تواند تأثیرات منفی متعددی بر زندگی آنان داشته باشد. این موانع ممکن است باعث محدودیت در تردد و مشارکت معلولان در جامعه و احساس طرد و تنهایی و عدم دسترسی به حقوق و خدمات ضروری شود. تلاش های نهادهای متولی معلولان در ایران برای رفع این موانع قابل توجه است، اما هنوز کافی نبوده و نتوانسته اند به طور کامل این گروه را در جامعه ادغام کنند. نتایج مصاحبه ها پس از تحلیل مضمون به چهار مضمون اصلی منجر شد:شهر فراگیر و همه شمول: معلولان حق برخورداری از زندگی مستقل و فرصت های برابر دارند، اما موانع متعددی همچون عدم مناسب سازی فضاهای شهری مانع حضور آن ها در جامعه می شود. در ایران، اگرچه قوانین متعددی برای بهسازی این فضاها وجود دارد، اما مناسب سازی به صورت پراکنده و بدون برنامه ریزی منسجم اجرا می شود. مشکلاتی نظیر نبود پله های برقی، تابلوهای راهنما، و مسیرهای مناسب، و همچنین عدم دسترسی به حمل ونقل مناسب، تأثیر منفی بر کیفیت زندگی معلولان دارد. نارضایتی از کارآمدی نهادهای مسئول مانند شهرداری و عدم توجه به استانداردهای مناسب سازی، موجب کاهش اعتماد اجتماعی و مشارکت معلولان در فعالیت های اجتماعی می شود. این وضعیت می تواند به انزوا، احساس بی قدرتی و افزایش استرس و نگرانی در افراد دارای معلولیت منجر شود، که بر سلامت روان و رفاه اجتماعی آن ها تأثیر می گذارد.حق اختصاص دادن فضا به معلولان: این مضمون شامل کنترل و مالکیت، سهم فیزیکی، امنیت، سرزندگی و ارتباطات شهری است. نتایج پژوهش نشان می دهد این افراد به اندازه سایر شهروندان از فرصت های تفریحی و فرهنگی برخوردار نیستند، که این امر می تواند به احساس طرد و ناامیدی منجر شود. دلایل اصلی این مشکل شامل عدم سازگاری فضاهای تفریحی با نیازهای معلولان، عدم آگاهی از فرصت ها، و هزینه های زیاد است. کمبود زیرساخت های مناسب، مشکلات اقتصادی مانند عدم مالکیت مسکن و خودرو، و تبعیض در بازار کار نیز چالش های جدی برای معلولان ایجاد می کند. این وضعیت به انزوای اجتماعی و کاهش کیفیت زندگی آن ها منجر می شود. همچنین، فقدان امنیت در فضاهای عمومی به افزایش استرس و اضطراب در معلولان منجر می شود، که کیفیت زندگی آن ها را به طور قابل توجهی کاهش می دهد.شهروندی فعال: یکی از موانع مهم مشارکت معلولان در فعالیت های شهری، عدم مشارکت آنان در تصمیم گیری های شهری است. معلولان به دلیل ناتوانی های خود از فرصت های مشارکت در تصمیم گیری ها محروم هستند و این موضوع نیازها و خواسته های آنان را نادیده می گیرد. یافته ها نشان می دهد عدم آگاهی معلولان از حقوق خود، نبود فرهنگ مشارکت در تصمیم گیری ها و وجود موانع فیزیکی، اجتماعی و فرهنگی، از جمله دلایل عدم مشارکت آنان در تصمیم گیری های شهری است. همچنین، بی اعتمادی معلولان به ساختارهای اجتماعی و نهادها به دلیل تجربیات منفی و عدم اقدام مؤثر آنان، می تواند مشکلات بیشتری ایجاد کند. حمل ونقل عمومی برای همه: این مضمون به مناسب سازی حمل ونقل عمومی برای معلولان اشاره دارد و شامل مناسب سازی مترو، اتوبوس و تاکسی می شود. یافته ها نشان می دهد مشکلات فیزیکی و عدم دسترسی به حمل ونقل عمومی مناسب، تأثیر منفی بر کیفیت زندگی معلولان دارد و موجب افزایش وابستگی آنان به دیگران می شود. به طور کلی، این یافته ها نشان می دهد موانع مختلف، به ویژه در زمینه مناسب سازی فضاهای شهری، دسترسی به خدمات و مشارکت در تصمیم گیری ها، به کاهش کیفیت زندگی و احساس امنیت معلولان منجر می شود و نیاز به توجه و اقدامات جدی برای رفع این مشکلات و افزایش مشارکت آنان در جامعه را نشان می دهد.نتیجه گیرینتایج این پژوهش نشان می دهد معلولان جسمی حرکتی در تهران با مشکلات جدی مواجه اند که تأثیرات منفی بر کیفیت زندگی و مشارکت اجتماعی آنان دارد. یافته ها نشان می دهد عدم مناسب سازی فضاهای شهری، نابرابری های اجتماعی و فضایی را تشدید می کند و این نابرابری ها به ویژه در فضاهای عمومی که باید محلی برای برابری و تعامل اجتماعی باشند، بیشتر نمایان می شود. عدم دسترسی مساوی به این فضاها موجب نقض عدالت اجتماعی و محرومیت معلولان از فرصت های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی می شود. این وضعیت نه تنها محدودیت های فیزیکی را به همراه دارد، بلکه تأثیرات روانی نظیر کاهش عزت نفس و افزایش استرس را نیز به دنبال دارد. پژوهش به خوبی نشان می دهد عدم بهسازی فضاهای شهری، قدرت و کنترل را از معلولان سلب می کند. از دیدگاه جامعه شناسی، این وضعیت نابرابری ساختاری و اجتماعی را نمایان می سازد که معلولان با آن مواجه اند. هنگامی که فضاهای عمومی به طور مناسب طراحی نشده اند، این گروه به طور سیستماتیک از مشارکت در زندگی اجتماعی محروم می شود و این محرومیت به معنای ناتوانی در استفاده از زیرساخت های فیزیکی و محدودیت در دسترسی به فرصت های اجتماعی و اقتصادی است. پژوهش بر اساس تئوری مبارزه برای فضا که توسط میچل مطرح شده، به تحلیل چگونگی شکل گیری و دسترسی به فضاهای شهری و اجتماعی از طریق روابط قدرت و تضاد منافع می پردازد. بر این اساس، فضاها به هیچ وجه بی طرف نیستند، بلکه عرصه ای برای مبارزه های اجتماعی و اقتصادی هستند. در این زمینه، معلولان با موانع پیچیده ای مواجه هستند که نشان دهنده نوعی «مبارزه برای فضا» است. بهسازی فضاهای شهری نه تنها از جنبه فیزیکی، بلکه به عنوان یک ضرورت اجتماعی برای ارتقای برابری و عدالت در جامعه مطرح است. ایجاد محیط های شهری دسترس پذیر می تواند به تقویت هویت اجتماعی معلولان، افزایش اعتماد به نفس و فراهم آوردن زمینه ای برای مشارکت فعال آنان در جامعه کمک کند. یافته ها همچنین تحلیل عمیقی از چالش های اساسی و نیازهای معلولان در خصوص حق اختصاص دادن فضا به آنان (کنترل و مالکیت، سهم فیزیکی، و ارتباط شهری و امنیت) ارائه می دهد. مشکلات موجود نمایانگر نابرابری های ساختاری و سیستماتیک در فضاهای شهری هستند که بر کیفیت زندگی و مشارکت اجتماعی معلولان تأثیر می گذارند. از جمله این مشکلات می توان به فقدان زیرساخت های مناسب، عدم دسترسی به امکانات تفریحی و فرهنگی، و نبود برنامه های حمایتی در بازار مسکن و خودرو اشاره کرد. عدم مالکیت مسکن و خودرو و مشکلات اقتصادی ناشی از آن به چالش های عمیق اجتماعی و اقتصادی برای معلولان دامن می زند. این ناتوانی در خرید یا اجاره مسکن مناسب و هزینه های زیاد برای نگهداری از خودرو، به شرایط اقتصادی دشواری برای آن ها منجر می شود. تبعیض های موجود در بازار اجاره و کار، به ویژه در زمینه های اشتغال پایدار و دسترسی به منابع مالی، این مشکلات را تشدید می کند. یافته ها همچنین نشان می دهند عدم مشارکت معلولان در فرایندهای تصمیم گیری و اجرایی به عوامل ساختاری و فردی بستگی دارد. عوامل ساختاری شامل نبود زیرساخت های مناسب، قوانین تبعیض آمیز و نگرش های منفی به افراد دارای معلولیت هستند. از سوی دیگر، عوامل فردی شامل عدم اعتماد به افراد سالم و مقامات و کمبود آگاهی از حقوق و توانمندی های خود است. عدم اعتماد معلولان به نهادها و مسئولان ریشه در تجارب منفی و تبعیض در زمینه های مختلف دارد. این بی اعتمادی می تواند به سوءتفاهم، قضاوت و طرد شدن منجر شود. از سوی دیگر، دلبستگی معلولان به محل سکونت خود و تشکیل شبکه های اجتماعی قوی می تواند حمایت عاطفی و اجتماعی لازم را فراهم کند. با این حال، اگر معلولان نتوانند به راحتی در جامعه خود مشارکت کنند، ممکن است احساس انزوا و طردشدن کنند و فرصت های دسترسی به آموزش، اشتغال و خدمات بهداشتی محدود شود.
واکاوی مفهوم حق به شهر در بازنمایی های فضایی طرح های توسعه شهری قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۳
79 - 99
حوزههای تخصصی:
واکاوی مفهوم حق به شهر به خصوص در تولید و بازتولید فضاهای شهری، علاوه بر اینکه ضرورتی برای جامعه جدید است، نیازی اساسی نیز به شمار می رود؛ چرا که بدون قائل شدن این حق برای شهروندان، فضاهایی تولید خواهند شد که بنده قدرت و جریان های سرمایه داری می باشد، اتفاقی که در طرح های توسعه شهری ایران بدون نگاه جدی به شهروندان و با تصمیمات یک طرفه و نخبه گرایانه در حال وقوع است. هدف اصلی واکاوی مفهوم حق به شهر و تبیین جایگاه شهروندان و حقوق اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی آن ها، در طرح های توسعه شهری قزوین می باشد. در این پژوهش، طرح های توسعه شش گانه شهر تاریخی قزوین که شامل چهار طرح جامع و دو طرح توسعه راهبردی است، به عنوان جامعه و نمونه انتخاب گردیده است. برای گردآوری داده ها، روش مطالعات اسنادی و به منظور تحلیل داده ها، روش تحلیل محتوا و نرم افزار MAXQDA2020 به عنوان ابزار تحلیل و مدیریت داده ها، به کار بسته شد. بازنمایی فضایی تاکنون، با رویکردی بیشتر انتزاعی و کالبدی بوده که خود منجر به دامن زدن به قطب بندی شهری و دخل و تصرف بدون مطالعه در منابع پایدار شهری بوده است و نتوانسته حق به شهر را در ابعادی چون احقاق حقوق مالکانه، مشارکت شهروندی، حفظ و ارتقاء کیفیت محیط زیست، ارتقاء جایگاه اقتصادی و اجتماعی شهروندان، فراهم نماید. مهم ترین ابعادی که در فرایند تهیه و اجرای بازنمایی فضایی طرح های توسعه در ارتباط با حق به شهر نیازمند توجه است، همه شمولی و احترام به تفاوت های شهری و منطقه ای، توجه به هویت تاریخی، جلوگیری از قطب بندی شهری و توجه به منابع پایدار در شهرها می باشد.
تحلیل اسناد بین المللی مرتبط با قراردادهای سرمایه گذاری بین المللی گردشگری ماجراجویانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
295 - 315
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری ماجراجویانه صنعت ترکیبی بزرگی است که نیازمند سرمایه گذاری های گوناگون و کلان است. این تنوع در صنعت گردشگری ماجراجویانه باعث می شود قراردادهای سرمایه گذاری این صنعت با اسناد گوناگونی از حقوق بین الملل ارتباط داشته باشند. در این پژوهش، به اسناد بین المللی ای می پردازیم که بیشترین ارتباط را با سفر ماجرایی دارند و در قراردادهای بین المللی سرمایه گذاری صنعت گردشگری ماجراجویانه کاربرد دارند. گردشگری ماجراجویانه یکی از انواع گردشگری است که با توجه به اصل وجود ریسک و خطر بالقوهٔ آن به مهارت های تخصصی و فیزیکی بسیاری نیاز دارد و لازم است قراردادها با تعریف این نوع گردشگری هم سو شوند. هدف این مقاله تحلیل هماهنگی و همسویی قراردادهای بین المللی سرمایه گذاری سفر ماجرایی با این اسناد بین المللی است. روش شناسی مقاله، با شیوهٔ استدلالی تحلیل محتوا، به پرسش طرح شده پاسخ علمی - حقوقی می دهد. نتایج نشان می دهد که برای حفظ صنعت گردشگری ماجراجویانه باید قراردادهای سرمایه گذاری گردشگری را با توجه به اسناد بین المللی این حوزه از قبیل حقوق بشر، حقوق محیط زیست و حقوق میراث فرهنگی تنظیم کرد و مناسب ترین قراردادهای سرمایه گذاری مربوط به گروه بی (قراردادهای بی اُتی و مشابه آن) هستند و از این گروه تنها چند نوع قرارداد با تعاریف گردشگری ماجراجویانه و اسناد بین المللی هماهنگ است. در صورت عدم همسویی قراردادهای بین المللی سرمایه گذاری با اسناد بین المللی، محیط زیست تهدید می شود و، در صورت همسویی، اماکن گردشگری ماجراجویانه حفظ می شوند و می توان آن ها را برای نسل های بعدی حفظ و از درآمد پایدار آن استفاده کرد.
تحلیل و تبیین شبکه های بازاریابی محصول زیتون در نواحی روستایی شهرستان طارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازاریابی محصولات کشاورزی یکی از شیوه های تسریع در توسعه و پیشرفت روستاها بوده که موجب افزایش درآمد، رفاه و سطح کیفیت زندگی خانوارهای روستایی می گردد. در همین ارتباط، شهرستان طارم نیز به عنوان بزرگترین تولید کننده زیتون که بیشتر تولیدکنندگان آن در مناطق روستایی فعالیت می کنند، اما نارسایی در بازار محصول زیتون موجب سود پایین برای بهره برداران آن گشته است. تحقیق با توجه به اهمیت موضوع بازاریابی و آن که تعیین سیاست های خاص آن منطقه برای توسعه کشاورزی دارای اهمیت می باشد، به تحلیل و تبیین شبکه های بازاریابی محصول زیتون در شهرستان طارم پرداخت. تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی و از نظر ماهیت کیفی و کمی بود. روش جمع آوری اطلاعات به صورت مصاحبه هدفمند (اشباع نظری از نظر پاسخ ها) و پرسشنامه بود. انتخاب نواحی روستایی برمبنای 3 معیار (15 روستا) و براساس فرمول کوکران شامل 236 بهره بردار بود. براساس نتایج تحقیق، مسیرهای بازاریابی و انتقال محصول زیتون کارایی مناسبی ندارند و سود اندکی را برای تولیدکننده زیتون دارند. در این میان عوامل نهان و آشکاری نیز برای این ناکارمدی وجود دارد که پایداری درآمد و تولید زیتون بهره برداران در گروه رفع و اصلاح این عوامل است. عامل مزرعه ای به عنوان تأثیرگذارترین عامل در شبکه بازاریابی محصول زیتون بوده است. در میان مؤلفه های مورد نظر نیز مؤلفه قیمت عمده فروشی- خرده فروشی و خریداران محصول، تقاضای خریداران و هزینه های تولید محصول بیشترین میانگین را داشته است. بنابراین در خصوص مدیریت و اصلاح بازار محصول زیتون، معیارهای یاد شده راهگشای بخش بیشتری از افزایش عملکرد محصول زیتون خواهند بود.
عوامل اجتماعی و روانشناختی اثرگذار بر بکارگیری عملیات مناسب کشاورزی توسط روستاییان شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
115 - 136
حوزههای تخصصی:
امروزه بحث حفظ محیط زیست، یکی از چالش های مهم بشر می باشد و تولید محصولات کشاورزی سالم همراه با رعایت استانداردهای جهانی همگام با حفظ محیط زیست در دستیابی به پایداری و کشاورزی پایدار مورد توجه قرار گرفته است. در راستای این مهم پژوهش حاضر با هدف کلی شناسایی عوامل تاثیرگذار بر بکارگیری عملیات مناسب کشاورزی در میان کشاورزان شهرستان خرم آباد انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کشاورزان شهرستان خرم آباد بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 380 نفر از کشاورزان در مناطق روستایی با روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب برای مطالعه شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط پانل متخصصان و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی توسط نرم افزارهای SPSS و Smart Pls انجام شد. در این پژوهش از مدل اعتقاد سلامت به عنوان چارچوب نظری تحقیق استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل مورد استفاده در این زمینه بسیار کارآمد بوده و قادر است 62 درصد از واریانس عملیات مناسب کشاورزی را تبیین نماید. نتایج بیانگر اثر معنی دار متغیرهای حساسیت و شدت درک شده، منافع و موانع درک شده، خودکارآمدی و راهنمای عمل بر بکارگیری عملیات مناسب کشاورزی دارد. نتایج این پژوهش می تواند به سیاست گذارن عالی حوزه محیط زیست جهت حفظ محیط طبیعی و ترویج محصولات سالم در جامعه کمک شایایی نماید.
عوامل مؤثر بر تمایل خانوارهای روستایی شهرستان باغملک برای حفاظت از آب در بخش خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
132 - 147
حوزههای تخصصی:
از اصلی ترین عواملی که امروزه باعث تهدید توسعه پایدار اجتماعی و اقتصادی می شود، کمبود آب است یکی از دلایل اصلی کمبود آب، افزایش تقاضای آب برای فعالیت های خانگی به ویژه در اقتصادهای درحال توسعه است. چراکه افزایش آگاهی مردم و توجه بیشتر به سلامتی و مسائل بهداشتی باعث بالاتر رفتن مصرف آب در این زمینه شده است. بنابراین نیاز به شناخت عواملی که باعث افزایش تمایل خانوارها نسبت به حفاظت از آب می شود، مهم است و باید موردتوجه ویژه قرار گیرد. ازاین رو هدف این مقاله تبیین عوامل مؤثر بر تمایل خانوارهای روستایی جهت حفاظت از آب در بخش خانگی است. اطلاعات موردنیاز پژوهش با روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسش نامه محقق ساخت گردآوری شدند. داده های گردآوری شده به وسیله نرم افزارهای SPSS و Amos و با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش را خانوارهای روستایی در چهار دهستان شهرستان باغملک استان خوزستان (3005=N) خانوار تشکیل می دهند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه 340 سرپرست خانوار انتخاب شدند. افراد نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب موردمطالعه قرار گرفت. نتایج به دست آمده از مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل مسیر نشان داد، سازه های اثربخشی واکنش درک شده، خودکارآمدی درک شده، هنجار اخلاقی، اطلاعات و آگاهی و عادت، تأثیر مثبت، مستقیم و معنی داری بر تمایل رفتاری خانوارهای روستایی جهت حفاظت از آب دارند و درنهایت نیز نظریه توسعه یافته انگیزش حفاظت می تواند 54 درصد از تغییرات متغیر تمایل رفتاری خانوارهای روستایی را نسبت به حفاظت از آب پیش بینی کند. در این راستا توصیه می گردد نهادهای محلی و سازمانهای دولتی حامی حفاظت از منابع طبیعی به ویژه آب با برگزاری کلاس های آموزشی، کارگاه ها و سمینارها در ذهن مخاطبان دغدغه حفاظت از آب و لزوم توجه به آن را به وجود آورده و همچنین مشارکت مردم و تمایل آنان را به حفاظت از آب افزایش دهند.
شناسایی شبکه مضامین اشتغال زنان در صنایع دستی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
139 - 153
حوزههای تخصصی:
ظرفیت های متنوع صنایع دستی در روستاهای مختلف کشور زمینه ای را برای اشتغال آسان تر و در دسترس تر زنان فراهم آورده است. ازاین رو، هدف از پژوهش حاضر شناسایی موانع و ظرفیت های این حوزه از نگاه زنان فعال در صنایع دستی روستایی کشور بود. پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها از نوع کیفی است. نمونه گیری (16 نفر) از میان جامعه هدف زنان کارآفرین شاغل در زمینه صنایع دستی کشور به صورت هدفمند- در دسترس شروع و با استفاده از روش گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. گردآوری داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. متن مصاحبه با روش تحلیل مضمون به سبک آتراید و استرلینگ و توسط نرم افزار Maxqda2020 کدگذاری گردید. درمجموع 71 کد، 31 مضمون پایه، 12 مضمون سازمان دهنده و سه مضمون فراگیر شناسایی شدند. مضامین فراگیر شناسایی شده شامل ظرفیت های اشتغال در صنایع دستی برای زنان (شامل مضامین سازمان دهنده ظرفیت های خاص صنایع دستی، آثار اشتغال در صنایع دستی و حمایت دیگران از اشتغال زنان)، موانع اشتغال زنان در صنایع دستی (شامل مضامین سازمان دهنده موانع اجتماعی، موانع خانوادگی، موانع دولتی، موانع محصول و بازار گردشگری، موانع مالی و موانع مهارتی) و پیشنهادهای برای اشتغال زنان در صنایع دستی (شامل مضامین سازمان دهنده پیشنهادهای سطح کلان، پیشنهادهای سطح کسب وکار و پیشنهادهای سطح فردی) هستند. یافته ها می تواند برای سیاست گذاری بهتر اشتغال زنان در زمینه صنایع دستی روستایی و همچنین بهبود عملکرد زنان به کار گرفته شود.
ادراک مردم روستایی از مؤلفه های مقصد گردشگری هوشمند، مطالعه موردی: استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
155 - 177
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش ویژه تکنولوژی در گردشگری، توجه به هوشمند سازی از مهم ترین مباحثی است که می تواند به رشد و توسعه گردشگری کمک نماید. ازآنجاکه مهم ترین عامل مؤثر بر اقتصاد استان قم، صنعت گردشگری است، پژوهش حاضر به ارزیابی ادراک روستاییان از مؤلفه های گردشگری هوشمند در 12 روستای مقصد گردشگری استان قم می پردازد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی مبتنی بر پرسشنامه و تحلیل آماری است. در این مطالعه ابعاد سنجش هوشمندی یک فضای جغرافیایی بر اساس مدل کوهن ذیل شش بعد بررسی شد. واحد تحلیل خانوارهای روستایی ساکن در روستاهای مقصد گردشگری استان قم است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 222 خانوار تعیین شد. ضریب آلفای کرونباخ 76/0 بیانگر پایایی مطلوب ابزار تحقیق است. نتایج نشان داد بر اساس ادراک روستاییان، روستاهای هدف گردشگری استان قم ازنظر مؤلفه های روستای هوشمند در سطح ضعیف و نامطلوبی قرار دارند، به طوری که در طیف لیکرت میانگین مؤلفه های اقتصاد هوشمند 7/1، مردم هوشمند 2/2، محیط هوشمند 8/1، حکمروایی هوشمند 3/2، زندگی هوشمند 9/1 و تحرک هوشمند 2/2 در سطح پایین بوده است. در مجموع میانگین توسعه هوشمند در مقاصد گردشگری روستایی شهرستان قم با 07/2 پایین تر از میانه نظری ارزیابی شد. لذا روستاهای مقصد گردشگری استان قم راه درازی تا تحقق هوشمندی به معنای واقعی دارند. با توجه به اینکه پیش شرط هوشمند سازی مقاصد گردشگری روستایی دستیابی مطلوب به ابزارهای هوشمند سازی ازجمله ICT می باشد، به نظر می رسد قبل از هر اقدامی، لازم است در زمینه دستیابی به ابزارهای هوشمند سازی اقدام مؤثری صورت گیرد.