فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۴۱ تا ۳٬۸۶۰ مورد از کل ۴٬۲۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: کسب و کارها استفاده از شبکه های اجتماعی را به عنوان راهی برای کمک به ارتباط مشتریان و به منظورکسب اطلاعات درخصوص علایق و ویژگی های آن ها و همچنین ارائه خدمات به مشتریان دریک محیط جذاب فناوری آغاز نموده اند. هدف اصلی این پژوهش تبیین مدل روابط ساختاری میان بازاریابی شبکه های اجتماعی و رفتار مشتری در جهت ارتقاء برند در صنعت لبنیات می باشد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی توسعه ای می باشد که با روش پیمایشی انجام می شود. جامعه آماری دراین پژوهش، کاربران و اعضای پویای شرکت کاله درشبکه های اجتماعی از استان مازندران هستندکه تعداددقیق آن ها اعلام نشده است. دراین تحقیق، به دلیل آنکه جامعه ی آماری نامشخص است، حجم نمونه براساس فرمول کوکران محاسبه گردید. روش نمونه گیری، نمونه گیری در دسترس می باشد و ازشیوه پرسشنامه و برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. تمامی آنالیز داده ها با استفاده از یک نرم افزار پیش بینی گرایانه تحلیلی SPSS 24 و یک برنامه کاربردی نرم افزار مدل سازی مسیر Smart PLS 3بکار برده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که پیشایندهای بازاریابی شبکه های اجتماعی شامل محرک های تجاری اجتماعی، تجربه برند و ارزش های درک شده از تبلیغات وب های برند شده می باشد که از طریق عوامل میانجی درگیری برند مشتری و نگرش نسبت به مقام برند بر روابط کسب و کار مشتری و سلامت برند تاثیر مثبت و معناداری دارد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد درگیری برند مشتری و نگرش نسبت به مقام برند موجب ارتقاء برند می شود. نتایج حاصل حاکی از تایید تمامی فرضیات این پژوهش می باشد.
رتبه بندی موانع توسعه بازاریابی در مشاغل خانگی: مطالعه موردی استان مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مشاغل خانگی به عنوان راهکاری برای غلبه بر مشکلات بیکاری در جوامع در حال توسعه به شمار می آید و بر این اساس قانون حمایت از مشاغل خانگی در ایران تدوین و از سال 1389 عملیاتی گردیده است. یکی از موانع اساسی توسعه مشاغل خانگی عدم دسترسی به بازار و تقاضا برای محصولات مشاغل خانگی است. تدوین و بکارگیری راهبردهای بازاریابی به عنوان یکی از مهمترین راهکارهای غلبه بر این مشکل به شمار می آید. از اینرو هدف اصلی این پژوهش شناسایی و اولویت بندی موانع بکارگیر رویکردهای بازاریابی در مشاغل خانگی است. بدین منظور ضمن بررسی ادبیات موضع و استفاده از نظر خبرگان موانع و تنگناهای توسعه بازاریابی در حوزه مشاغل خانگی شناسایی و استخراج شده و از رویکرد تحلیل سلسله مراتبی برای اولویت بندی موانع استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که عامل شرایط ناپایدار اقتصادی کشور با وزن 140/0 مهمترین مانع بازاریابی مشاغل خانگی بوده است. پس از آن متغیرهای بی ثباتی در قوانین و مقررات، فقدان فرهنگ پشتیبان تولید و محرک نوآوری، نبود ارتباط مستمر میان صاحبان مشاغل و متولیان به ترتیب با وزن های 102/0، 083/0 و 068/0 در رتبه های بعدی قرار دارند.
ارزیابی تأثیر آموزش مهارت های مربیگری بر رفتارهای سازمانی و فردی
حوزههای تخصصی:
هدف - هدف این مقاله بررسی تأثیر مداخله آموزشی ، به منظور توسعه و ترغیب استفاده از مهارتهای مربیگری در یک سازمان غیر انتفاعی کوچک و ارزیابی عوامل مؤثر بر این تأثیر ،می باشد. طراحی / روش شناسی / رویکرد - این برنامه ، به بررسی اثرات آن و عوامل مؤثر بر تأثیر گذاری آن از طریق ارزیابی و بازخورد مداوم و از طریق اطلاعات جمع آوری شده از یک گروه متمرکز و مصاحبه های یک به یک با شرکت کنندگان در مورد نتیجه برنامه ، می پردازد. یافته ها - این برنامه دارای مزایای فردی و سازمانی از جمله مهارتهای تقویت شده در برقراری ارتباط و حل مسئله و درک بهتر طیف وسیعی از مشکلات مؤثر بر سازمان است. عواملی که این مزایا را به وجود می آورند شامل مشارکت مدیران ارشد در برنامه و روش های مربیگری بود که روی مسائل واقعی محل کار متمرکز بودند. عوامل محدود کننده این مزایا شامل فقدان بیان شفاف در مورد اهداف برنامه است. محدودیت ها / پیامدهای تحقیقاتی – این مطالعه مربوط به یک برنامه در یک سازمان خاص است و یافته ها ممکن است تعمیم پذیر نباشند. مفاهیم عملی - از طریق آموزش مهارت های مربیگری به افراد ، می توان مهارت های لازم برای مشاغل مشارکتی(تعاونی) و حل مسئله را تقویت کرد. یک برنامه آموزشی سازمانی در زمینه مهارت های مربیگری می تواند طیف وسیعی از مسائل سازمانی را تحت تأثیر قرار دهد و توانایی کنترل این مسائل را ممکن می سازد.
اهمیت ارزش های فردی و اجتماعی بر رفتار مصرف کننده در استفاده از برند های لوکس آرایشی
حوزههای تخصصی:
رشد لوکس گرایی و به تبع آن بازار لوکس در سال های اخیر به ویژه در بازارهای در حال ظهور مانند هند یک پدیده بوده است. این تحقیق جنبه های ارزش لوکس (شخصی و اجتماعی) برند های لوکس لوازم آرایشی و تاثیر آن بر نگرش مصرف کنندگان و رفتار مصرفی با تمرکز بر مصرف کنندگان زن را مورد بررسی قرار داد. داده ها در قالب یک نظرسنجی از ۳۷۲ کاربران لوکس لوازم آرایشی و بهداشتی جمع آوری شده اند. برای تجزیه و تحلیل چارچوب، از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. فلسفه خوشی(لذت گرائی یا مکتب رفاه طلبی) و ارزش وضعیتی ارتباط معناداری با نگرش داشتند در حالی که رفتار مصرفی تحت تاثیر ارزش وضعیت و مادی گرائی قرار گرفت. از این رو، صفات نمادین و روان شناختی در میان مصرف کنندگان، تمایل آنها برای خرید و ترجیح برند های لوکس لوازم آرایشی را نشان می دهد. یافته های این مطالعه، بینشی ارزشمند برای بازاریابان و مدیران به منظور درک روند مصرف، نگرش و رفتار در بازار لوازم آرایشی لوکس و توسعه راه برد های بازاریابی درجهت موفقیت فروش محصولاتشان، فراهم می کند.
تاثیر عوامل ناشی از بیماری کرونا بر اقتصاد جهانی و بازارهای مالی بین المللی
حوزههای تخصصی:
شیوع بیماری کرونا در سراسر جهان ساختارهای سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی ، مذهبی و مالی جهان را به طور کامل تحت تاثیر قرار داده است. بر اساس داده های 22 آوریل 2020 ، بیش از 4.6 میلیون نفر مورد غربالگری(تست کرونا) قرار گرفته اند که نتیجه تست بیش از 2.7 میلیون نفر مثبت شده است ، که از این تعداد، 182.740 نفر به دلیل کرونا جان خود را از دست داده اند. بیش از 80 کشور مرزهای خود را بر روی کشورهای درگیر کرونا بسته اند ، دستور تعطیلی مشاغل را داده اند ، به مردم خود دستور داده اند که خود را قرنطینه کنند و مدارس را برای 1.5 میلیارد کودک تعطیل کرده اند. ده اقتصاد برتر جهان مانند ایالات متحده ، چین ، ژاپن ، آلمان ، انگلستان ، فرانسه ، هند ، ایتالیا ، برزیل و کانادا در آستانه سقوط کامل هستند. علاوه بر این ، بازارهای سهام در سراسر جهان رو به سقوط قرار گرفته و منابع درآمد مالیاتی کاهش یافته است. اپیدمی ناشی از کرونا تأثیر قابل توجهی بر توسعه اقتصادی جهان دارد. برآورد شده است که در صورت تداوم وضعیت فعلی ، کرونا می تواند در هر ماه بیش از 2.0 درصد بر رشد اقتصادی جهان تاثیر منفی بگذارد. بسته به عمق و میزان رکود اقتصادی جهان ، تجارت جهانی نیز ممکن است از 13 تا 32 درصد کاهش یابد. تا زمانی که اثرات پاندمی رخ ندهد ، تأثیر کامل آن مشخص نخواهد شد.
بررسی مسئولیت اجتماعی شرکتی و عملکرد وظیفه ای کارکنان؛ تبیین نقش میانجی رفتار سبز و مدیریت منابع انسانی سبز (کارکنان شرکت های فعال پتروشیمی منطقه پارس جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئولیت اجتماعی شرکتی یکی از مفاهیم مهمی است که حوزه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی را دربرمی گیرد. عواملی که می تواند در کنار مسئولیت اجتماعی شرکتی به محیط زیست سالم توجه نشان دهد، مدیریت منابع انسانی سبز و رفتار است. بنابراین، هدف این پژوهش بررسی مسئولیت اجتماعی شرکتی و عملکرد وظیفه ای کارکنان با نقش میانجی رفتار سبز و مدیریت منابع انسانی سبز است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و حیث ماهیت جمع آوری داده ها روش توصیفی – پیمایشی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش، 8000 کارکنان شرکت های فعال پتروشیمی منطقه پارس جنوبی می باشد. نمونه آماری پژوهش 370 نفر از کارمندان است. ابزار گردآوری داده های پژوهش نیز پرسشنامه استاندارد بوده که روایی آن به روش روایی محتوای و روایی سازه و پایایی آن به روش آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفته است. روش تجزیه وتحلیل داده ها برای آزمون فرضیه های پژوهش، روش معادلات ساختاری (حداقل مربعات جزئی) به کمک نرم افزار Smart pls3 بوده است. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها حاکی از آن است که مسئولیت اجتماعی شرکتی بر رفتار سبز با مقداری تی معناداری (20/18) بر مدیریت منابع انسانی سبز (85/20) و عملکرد وظیفه ای کارکنان (36/7) تأثیر مثبت و معناداری دارد. رفتار سبز بر عملکرد وظیفه ای کارکنان با مقدار تی معناداری (66/2) و مدیریت منابع انسانی سبز بر عملکرد وظیفه ای کارکنان (52/4) دارای اثر مثبت و معناداری است. هم چنین نقش میانجی رفتار سبز میان مسئولیت اجتماعی شرکتی و عملکرد وظیفه ای (70/2) و نقش میانجی مدیت منابع انسانی سبز میان مسئولیت اجتماعی شرکتی و عملکرد وظیفه ای (33/4) مورد تایید قرار گرفت.
نقش پویایی و فعالیت های اجتماعی در برندسازی شخصی
حوزههای تخصصی:
برندسازی شخصی یک پدیده به سرعت در حال رشد بوده که در اکوسیستم های چند ذینفعی رخ می دهد. این مقاله یک چارچوب مردم شناسی از صنعت صخره نوری (کوهنوردی) در آمریکا و اروپا را به منظور نشان دادن این موضوع که چگونه ذینفعان اقدامات برندسازی شخصی کوهنوردان حرفه ای را فعال کرده و شکل می دهند ارائه کرده است. یافته های این مطالعه نشان داد که برند سازی شخصی یک شیوه ی اجتماعی مهم بوده که در آن ذینفعان، سه نوع منابع را به منظور تشریح برندهای شخصی ارائه می کنند: منابع مادی، منابع اطلاعاتی و منابع نمادین. علاوه بر این، شش کنوانسیون مهم که روابط ذینفعان را کنترل کرده و امکان انتقال منابع را فراهم می آورند، شناسایی و تئوری سازی شد. در نهایت، این یافته ها چارچوبی را به منظور آنالیز همکاری ذینفعان در برندسازی شخصی ارائه می کنند.
اثر نیاز به منحصر به فردبودن و جهان وطنی مصرف کننده بر پذیرش نوآوری ساعت های هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۳)
127 - 156
حوزههای تخصصی:
پذیرش تکنولوژی های پوشیدنی و استفاده از آنها، به سرعت در حال افزایش است. به دلیل تفاوت های قابل توجهی که این تکنولوژی ها با سایر تکنولوژی های جدید دارند، پذیرش آنها از جانب مصرف کننده نیازمند بررسی های بیشتر می باشد. تمرکز پژوهش حاضر در حوزه محصولات تکنولوژی های پوشیدنی بر ساعت های هوشمند است. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی اثر نیاز به منحصر به فرد بودن و جهان وطنی مصرف کننده بر پذیرش نوآوری ساعت های هوشمند با تاکید بر نقش میانجی رهبری عقیده دامنه خاص، نوگرایی ذاتی و نوگرایی دامنه خاص مصرف کننده می باشد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش جمع آوری اطلاعات، توصیفی-پیمایشی می باشد. با توجه به اینکه جوانان و بخصوص افراد تحصیل کرده بخش عمده کاربران ساعت های هوشمند را تشکیل می دهند، دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر تهران به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند و از این بین مبتنی بر تعریف جکسون (۲۰۰۳) برای تخمین حجم نمونه مورد نیاز، ۱۴۶ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که به روش در دسترس از نمونه آماری جمع آوری شده است. تجزیه و تحلیل داده ها به روش مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار Smart-PLS نشان داد که دو ویژگی شخصیتی جهان وطنی (از طریق تاثیر مثبتی که بر نوگرایی ذاتی دارد) و نیاز به منحصربه فرد بودن مصرف کننده (از طریق تاثیر مثبت بر رهبری عقیده دامنه خاص) بطور غیرمستقیم موجب افزایش نوگرایی دامنه خاص مصرف کننده می شوند و متعاقبا این افزایش در نوگرایی دامنه خاص، منجر به افزایش پذیرش نوآوری ساعت های هوشمند در مصرف کننده می گردد.
ترکیب هیئت مدیره ، ساختار مالکیت و عملکرد شرکت
حوزههای تخصصی:
این مقاله تأثیر ترکیب هیئت مدیره و ساختار مالکیت بر حسابداری و همچنین عملکرد بازار شرکت های هندی را با وجود برخی مقررات قانونی منحصر به فرد مربوط به مدیران مستقل و محدودیت در تمرکز مالکیت بررسی می کند. این مطالعه نمونه ای از 265 شرکت غیر مالی ، غیر بانکی و غیر PSU هندی فهرست شده در شاخص S&P 500 را بکار می گیرد و در ابتدا از مدل های OLS استفاده می کند. این مطالعه پس از شناسایی شواهدی از یک حلقه بازخورد احتمالی ، از متغیرهای ابزاری و مدل های 2SLS برای بررسی این موضوع که چگونه عملکرد شرکت تحت تاثیر تمرکز مالکیت و ترکیب هیئت مدیره قرار می گیرد، پس از کنترل ویژگی های سطح شرکت و سطح صنعت استفاده می کند. مجموعه ای از آزمون های استواری برای اثبات یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل اصلی استفاده می شود. یک رابطه دو طرفه و "غیر خطی" بین عملکرد بازار و تمرکز مالکیت شناسایی شد. این مطالعه نشان می دهد که تمرکز مالکیت متوسط تا زیاد بین 25 تا 75 درصد عملکرد شرکت را بهبود می دهد و سطح بسیار پایین تمرکز بر عملکرد تأثیر منفی می گذارد.
بررسی موانع عمومیت یافتن استفاده از شبکه های اجتماعی(تلگرام) در امور داخلی (از منظر دانشجویان و فارغ التحصیلان رشته علوم ارتباطات تهران مرکز)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در صدد است موانع عمومیت یافتن استفاده از شبکه های اجتماعی(تلگرام) در امور داخلی را از منظر دانشجویان و فارغ التحصیلا ن رشته علوم ارتباطات تهران مرکز مورد بررسی قرار دهد این تحقیق از نظر روش پیمایشی و میدانی است و از نظر نوع کاربردی می باشد ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته است جامعه آماری 100 نفر از دانشجویان و فارغ التحصیلان رشته علوم ارتباطات دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز می باشد و نمونه آماری 60 نفر از آنان می باشد که از طریق جدول کرجس و مورگان تعیین گردیدند. از طریق کای اسکوئر فرضیه ها تحلیل و مورد آزمون قرار گرفت و نتایج زیر حاصل شد. بین استفاده از شبکه اجتماعی تلگرام و امکان ترویج و دسترسی فیلم های غیراخلاقی در میان کار بران ،امکان دامن زدن به موارد مجرمانه کشور ، امکان نفوذ سایبری بیگانگان و امکان افشای اطلاعات محرمانه و به تبع آن تهدید امنیتی کشوررابطه قوی وجود دارد .
تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر آزادسازی تجاری در کشورهای منتخب درحال توسعه و توسعه یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
53 - 77
حوزههای تخصصی:
آزادسازی تجاری تدریجی در کشورهای درحال توسعه می تواند به تخصیص بهینه منابع، افزایش بازده فزاینده به مقیاس، انتقال دانش و فناوری و تسهیل واردات کالاهای واسطه ای و سرمایه ای کمک کند و موجبات افزایش رشد اقتصادی را فراهم کند. بنابراین، شناسایی عوامل اثرگذار بر آزادسازی تجاری در کشورهای درحال توسعه ضروری می باشد. در این راستا، تحقیق حاضر، تأثیر شاخص های توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان فناوری برتر را بر آزادسازی تجاری در دو گروه از کشورهای منتخب درحال توسعه آسیایی عضو سازمان همکاری اسلامی و کشورهای منتخب توسعه یافته اروپایی عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه طی دوره 2017-2009 بررسی نموده است. برای این منظور، مدل تحقیق با استفاده از داده های تابلویی و به روش گشتاورهای تعمیم یافته برآورد گردید. نتایج نشان داد، تأثیر متغیرهای دسترسی، مصرف و مهارت استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات بر آزادسازی تجاری در هر دو گروه از کشورهای منتخب مثبت و معنادار است. همچنین، تأثیر متغیرهای کنترلی جهانی شدن سیاسی و نوآوری بر آزادسازی تجاری در هر دو گروه از کشورهای منتخب مثبت و معنادار و تأثیر نرخ ارز واقعی بر آزادسازی تجاری در هر دو گروه از کشورهای منتخب منفی و معنادار است.
نقش فرهنگ سازمانی در هماهنگی استراتژیک سیستم های اطلاعاتی کسب و کار و مدیریت سازمان
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظریه رهبری استراتژیک، این مطالعه، یک مدل نظری را برای بررسی تاثیر رفتارهای رهبری مدیران ارشد در هماهنگی استراتژیک سیستم های اطلاعاتی و کسب و کار(IS-Business) در زمینه ادغام سیستم های سازمانی (ES) توسعه می دهد. به طور خاص، فرهنگ سازمانی به عنوان یک متغیر تعدیلگر بحرانی در مدل تحقیق بر اساس نظریه اقتضائی، افزوده می شود. نتایج تحلیلی تجربی نشان می دهد که تاثیرات رفتارهای آرمان گرایانه و رفتارهای انگیزشی الهام بخش رهبری، محرک فوق العاده ای برای هماهنگی استراتژیک سیستم های اطلاعاتی و کسب و کار هستند که بیشترین تأثیر مثبت را در ادغام سیستم های سازمانی دارد علاوه بر این، فرهنگ انعطاف گرا به طور مثبت رابطه بین رفتارهای رهبری استراتژیک و هماهنگی استراتژیک سیستم های اطلاعاتی و کسب و کار را تعدیل می کند، در حالی که فرهنگ کنترل گرا به طور منفی این روابط را تعدیل میکند. مطالعه ما به ادبیات موجود در هر دو زمینه ی رهبری و هماهنگی استراتژیک سیستم های اطلاعاتی و کسب و کار کمک می کند.
تحلیل تأثیر پاسخ گویی مصرف کنندگان بازاریابی برند با استفاده از توسعه مدل تاییدکنندگان مشهور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از تاییدکنندگان مشهور در بازاریابی برند یکی از روش های معروف بازاریابان در ترویج کالا، خدمت و برند آن ها می باشد اما به عنوان یکی از حوزه های در حال توسعه در ایران محسوب می شود. این رویکرد نوظهور، هزینه های هنگفتی را برای شرکت ها در پی خواهد داشت، لذا این موضوع اهمیت استفاده موثر از این روش را دوچندان می نماید. هدف پژوهش حاضر توسعه مدل تاییدکنندگان مشهور و بررسی تاثیر آن ها بر پاسخگویی مصرف کنندگان به بازاریابی برند می باشد. روش پژوهش حاضر، آمیخته دو روش کمی و کیفی می باشد که جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی شامل خبرگان تجربی و متخصصان دانشگاهی و در بخش کمی خریداران فروشگاه های زنجیره ای (مگامال) شهر تهران تعیین گردید. روش نمونه گیری و جمع آوری اطلاعات در بخش کیفی، 30 نفر با استفاده از نمونه گیری هدفمند و مصاحبه ساختار یافته با سوالات باز و بخش کمی با توجه به تعداد متغیرها، 186 نفر با استفاده از ابزار پرسشنامه می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش در بخش کیفی از روش تحلیل تم و در بخش کمی از روش های تحلیل عاملی و آزمون معادلات ساختاری استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل از بخش کیفی، یازده تم (سه تم جدید) و سه مقوله اصلی (یک مقوله جدید) مورد شناسایی قرار گرفت. در بخش کمی نیز پس از تایید مدل در خصوص متغیرهای تاثیرگذار تاییدکنندگان مشهور بر پاسخگویی مصرف کنندگان بازاریابی برند، ضرایب اثرگذاری به ترتیب تناسب تاییدکننده، درگیری احساسی و اعتبار تاییدکننده تعیین گردید.
دمکراسی اقتصادی در حقوق شرکت های تجارتی از منظر مشارکت کارکنان در تصمیمات شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال بیست و چهارم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹۷
258 - 288
حوزههای تخصصی:
کارکنان سرمایه انسانی شرکت تجارتی تلقی می گردند. ازاین رو توجه به منافع کارکنان و مشارکت آن ها در مدیریت شرکت می تواند در بقای شرکت و تداوم فعالیت آن نقش موثری داشته و در بلندمدت منجر به افزایش سود شرکت گردد. این مقاله با یک شیوه توصیفی و تحلیلی ضمن بررسی انواع رویکردها و نظریه های مرتبط در خصوص مشارکت اقتصادی کارکنان در تصمیمات شرکت درصدد پاسخ به این پرسش برآمده است که در نظام حاکم بر شرکت های تجارتی ایران کارکنان دارای چه جایگاهی بوده و آیا باید در فرایند تصمیم گیری در محیط شرکت مشارکت داشته و منافع آن ها مورد توجه قرار گیرد یا خیر؟ و به این نتیجه رسیده است که در وضعیت کنونی کارکنان فاقد یک جایگاه مهم و مؤثر در تصمیمات شرکت می باشند لیکن با توجه به تجربیات سایر حوزه های قضایی و همچنین ساختار حاکم بر شرکت های تجارتی ایران، امکان ارائه یک سازوکار قاعده مند و منسجم جهت حمایت از کارکنان میسر است. امری که می تواند واجد آثار مثبت و موثری در موفقیت پایدار شرکت تجارتی باشد.
نقش شبکه های اجتماعی برعملکرد زنان کارآفرین(مورد مطالعه:مدیران پیج های لباس زنانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق نقش شبکه های اجتماعی برعملکرد زنان کارآفرین می باشد. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر چگونگی گردآوری اطلاعات توصیفی و از شاخه پیمایشی است. داده های تحقیق از طریق سوالات پنج گزینه ای لیکرت موجود در پرسشنامه تحقیق جمع آوری شده است. درپژوهش حاضر به منظورتجزیه وتحلیل داده های حاصل از پرسشنامه، متناسب با نیاز آماری نرم افزارWARP-PLS در قالب دو بخش آمارتوصیفی و استنباطی بصورت رگرسیون خطی و چندگانه استفاده گردیده است. جامعه ی مورد پژوهش شامل کلیه مدیران فروشگاهای اینستاگرامی ساکن شهر تهران است از فرمول کوکران برای جامعه نامحدود استفاده می شود که کل جامعه آماری بالغ بر 384 نفرمی باشد.جهت محاسبه حجم نمونه موردنیاز برای پژوهش با استفاده از فرمول کوکران در سطح اطمینان 5 درصد برابر با 192نفر بدست آمده است. نمونه مورد مطالعه به روش تصادفی ساده جمع آوری شده است.نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای شبکه های اجتماعی بر عملکرد کارآفرینی زنان در میان مدیران پیج های لباس زنانه (55/3) تنوع شبکه اجتماعی بر عملکرد زنان(65/1) پیوند شبکه اجتماعی بر عملکرد زنان(45/1)در میان مدیران پیج های لباس زنانه تأثیر معنادار دارد.
نقش ارتباطات یکپارچه بازاریابی در خلق ارزش ویژه برند
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش روابط بین دو عنصر اصلی برنامه های ارتباطات یکپارچه بازاریابی- تبلیغات و ترفیع فروش – و تاثیرشان بر خلق ارزش ویژه ی برند بررسی می شود. به ویژه، این تحقیق به هزینه تبلیغات و رویکردهای افراد درباره تبلیغات می پردازد. این تحقیق تاثیرات دو نوع ترفیع فروش، ترفیع پولی و غیرپولی، را نیز بررسی می کند. براساس نظرسنجی از 302 مصرف کننده بریتانیایی، نتایج نشان می دهند رویکرد افراد به سمت تبلیغات نقشی اصلی برای تاثیرگذاری ابعاد ارزش ویژه برند بازی می کند، در حالی که هزینه تبلیغات برای نام های تجاری تحت بررسی به بهبود آگاهی از نام تجاری می پردازد اما برای تاثیرگذاری مثبت بر تداعی نام تجاری و کیفیت ادراکی کافی نیست. این مقاله تاثیرات متمایز ترفیع پولی و غیرپولی را بر ارزش ویژه ی برند نشان می دهد. علاوه بر این، نتایج نشان می دهند شرکت ها می توانند فرایند مدیریت ارزش ویژه برند را با ملاحظه روابط موجود بین ابعاد متفاوت ارزش ویژه برند بهبود دهند.
ایجاد هم افزایی در بازار گرایی و برند گرایی
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تعامل بین گرایش به برند و گرایش به جهت گیری بازار می پردازد. گرایش به برند یک رویکرد درون نگر و هویت محور است که برند را به عنوان مرکز یک سازمان و استراتژی آن می بیند. به همین ترتیب، گرایش به بازار، یک رویکرد تصویر محور و برون نگر است. در ابتدا، بازارگرایی و برندگرایی دو گزینه استراتژیک مختلف به نظر می رسد. اگرچه ترکیب هم افزای این دو نیز ممکن است، اما آنها در نظریههای قبلی بررسی نشده اند و نه به عنوان بخشی از فلسفه وعمل نام تجاری شناخته نشده اند. یک گرایش جدید، یعنی ترکیبی بین گرایش نام تجاری و بازاریابی، در میان یافته های کلیدی این مطالعه قرار می گیرد. این مقاله مسیرهای معمول تکامل این گرایش را نشان می دهد و جنگ بین دو پارادایم را از طریق ایجاد یک رویکرد پویا به تحرک وا می دارد. این مطالعه راه را برای درک بهتر، عملیاتی و ارزیابی رویکردهای جایگزین به بازاریابی هموار می کند.
بازاریابی حسی، ابعاد، مولفه ها و نقش آن بر ماندگاری برند
حوزههای تخصصی:
امروزه در حوزه بازاریابی ، انجام تحقیقات با عنوان بررسی حواس پنج گانه در رفتار مصر کننده سرفصل جدیدی را با نام بازاریابی حسی ایجاد کرده ا ست. شرکت ها و برند های مطرح سعی درایجاد ارتباط دو طرفه و تعامل با مصرف کننده و به کارگیری روش های نوین جذب و ایجاد اعتماد درمشتری دارند.دراین میان بازاریابی حسی روشی نوین و فرآیندی است که می تواند با ایجاد شناخت و درک نیازها و سلیقه مشتری ضمن ایجاد سودآوری منجر به هویت بخشی و ماندگاری برند گردد.بازاریابی حسی، گرایشی نوین در بازاریابی است که شکل های مختلف آن در دهه اخیر مورد توجه بسیاری از صاحب نظران و اندیشمندان بازاریابی قرار گرفته است. پژوهش حاضر به بررسی بازاریابی حسی و ابعاد و مولفه های موثر بر آن پرداخته و درنهایت راهکارهای تعامل و جذب مشتری و تصویر سازی برند را ارائه می نمایداین پژوهش جزء مطالعات مروری بوده است و از روش کتابخانه ای استفاده شده است.
Market orientation in higher education: positioning marketing in Iranian higher education
حوزههای تخصصی:
Considering students expectations and rivalry among higher education institutions, novel practical ways through adaptation of market-oriented mechanisms as well as business mechanisms in higher education are required. The present paper, therefore, aims to examine mechanisms for positioning in Iranian higher education. In doing so, phenomenological approach was applied. A purposive sample of 10 informants consisting of higher education experts and deans was selected. To analyze data, open, axial, and selective coding system was applied and the findings were organized under mechanisms for positioning in higher education. With regard to target market in higher education, attracting factors and success factors were yielded. With regard to positioning in higher education, 4 categories were identified including emphasis on relative advantage, emphasis on Basic resource, emphasis on marketing techniques, and emphasis on customers’ perception. Barriers and constraints were categorized under 6 main categories: political, administrative, institutional, cultural and social, economic, and academic. Based on literature and findings, conceptual framework on mechanisms for positioning in higher education was developed. Considering students expectations and rivalry among higher education institutions, novel practical ways through adaptation of market-oriented mechanisms as well as business mechanisms in higher education are required. The present paper, therefore, aims to examine mechanisms for positioning in Iranian higher education. In doing so, phenomenological approach was applied. A purposive sample of 10 informants consisting of higher education experts and deans was selected. To analyze data, open, axial, and selective coding system was applied and the findings were organized under mechanisms for positioning in higher education. With regard to target market in higher education, attracting factors and success factors were yielded. With regard to positioning in higher education, 4 categories were identified including emphasis on relative advantage, emphasis on Basic resource, emphasis on marketing techniques, and emphasis on customers’ perception. Barriers and constraints were categorized under 6 main categories: political, administrative, institutional, cultural and social, economic, and academic. Based on literature and findings, conceptual framework on mechanisms for positioning in higher education was developed.
شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی(MBCT)
حوزههای تخصصی:
ذهن آگاهی شکلی از مراقبه است که ریشه در تعالیم وآئین مذهبی شرقی خصوصاً بودا دارد . به زبان ساده به معنای آگاه بودن از افکار، رفتار، هیجانات و احساسات است و شکل خاصی از توجه محسوب میشود .درمان های مبتنی به ذهن آگاهی و پذیرش به عنوان درمان های موج سوم شناختی-رفتاری شناخته میشود .این درمان، حضور ذهن را به عنوان هدف درمان با تمرینهایی مانند توقف تفکر هوشیار و مشاهده غیر قضاوتی افکار خود فرد ادغام می کند. ذهن آگاهی از طریق توجه هدفمند و غیر قضاوتی و به شیوهای خاص به لحظه و شرایط کنونی پدید می آید که این تعریف سه مولفه ذهن آگاهی را در بر دارد.در تلاش برای بیان مولفه های ذهنآگاهی به سازههای ساده و قابل درک، مولفههای اساسی ذهن آگاهی شامل هدفمندی یا قصد،توجه و نگرش استخراج شده است. شناخت درمانی مبتنی به ذهن آگاهی در کاهش افسردگی، اضطراب، نگرش ناکارآمد و افکار خود آیند مؤثر بوده است. همچنین نتایج حاکی است که این روش میتواند در پیشگیری از افسردگی و اضطراب موثر واقع شود