مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
ارتباطات یکپارچه بازاریابی
حوزههای تخصصی:
بررسی پیشینه تحقیقات انجام گرفته حاکی از آن ست که عناصر تشکیل دهنده اجزای مدل یکپارچه ارتباطات بازاریابی در قالب آمیخته ترفیع عمدتاً دارای ماهیتی تصادفی، پویا، مبهم، نادقیق، کیفی و یا نامشهود بوده و فهم آنها نیازمند بهره گیری از رویکردهایی است که با ماهیت ذاتی این نوع متغیرها سنخیت و همخوانی داشته باشد. در این مطالعه با بکارگیری رویکرد فازی در مدلسازی، اتکاء به داده های واقعی عملکرد و تحلیل آراء خبرگان در راستای تحقق اهداف توسعه ای بنگاه؛ نارسایی های موجود در مطالعات گذشته تا اندازه زیادی مرتفع شده و رضایت مندی بیشتری در تحقق اهداف بازاریابی و فعالیت های ارتباطاتی و ترفیعی بنگاه حاصل شده است. ضمنا از عواملی همچون منحنی عمر محصولات بنگاه، راهبردهای بازاریابی، بودجه فعالیت های ترفیعی و ماهیت رقابت و صنعت به عنوان سازه های کلیدی جهت طراحی الگوی کارآمد ارتباطات بازاریابی بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مدل یکپارچه حاصل سنخیت بیشتری با اهداف بازاریابی داشته و ضمن برقراری روابط بعضا چند سویه با عناصر کلیدی مؤثر بر آنها در قالب قواعد تصمیم از پویایی و انسجام کافی جهت هدایت اقدامات ترفیعی بنگاه برخوردار می باشد. توضیح اینکه در صنعت مذکور تبلیغات غیر شخصی، عوامل فروش حضوری، روابط عمومی وابزارهای ارتقاء فروش به مثابه عناصر مدل یکپارچه به ترتیب بیشترین اهمیت را دارند.
سنجش تجربی هم افزایی در بازاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای رقابتی امروز، سازمان ها برای حفظ بقای خود بیش از پیش نیازمند ارتباطات مؤثرتر و کارآمدتر با مشتریان خود هستند و از سویی با توجه به ترکیب شدن روش های بازاریابی، توجه به ایجاد هم افزایی در ابزار ارتباطی به منظور ارتباط مؤثرتر با مشتریان در حال افزایش می باشد.ارتباطات یکپارچه بازاریابی یکی از جدیدترین دیدگاه ها و مدل ها در هدفگذاری تبلیغات و ارتباطات تجاری است. این مدل نظام مند در جستجوی ارتقای اثربخشی و هم افزایی در فعالیت های ارتباطی و تبلیغاتی شرکت ها به منظور دستیابی به اهداف خود که مهمترین آن ها ایجاد نگرش مثبت به برند و قصد خرید است، می باشد . اما با وجود اهمیت ایجاد هم افزایی از طریق ارتباطات یکپارچه بازاریابی در نگرش به برند و قصد خرید پژوهش های کمی در این خصوص صورت گرفته است. از این رو تحقیق حاضر به بررسی این موضوع که آیا رویکرد ارتباطات یکپارچه بازاریابی در ایجادهم افزایی در نگرش به برند و قصد خرید تأثیر دارد می پردازد . این تحقیق از نوع یک پژوهش تجربی از نوع پس آزمون با 2 گروه کنترل و 4 گروه آزمایش می باشد. علاوه براین، جهت روایی سازی آن از طریق تصادفی سازی و استفاده از آزمون های آماری انجام شده است. تعداد نمونه شرکت کننده در آزمون تحقیق حاضر در مجموع 206 نفر از فعالین 10 سایت بازاریابی که خرید اینترنتی انجام داده اند، می باشند که به صورت تصادفی وارد گروه ها شده اند. نتایج اطلاعات حاصل از پاسخ های آن ها به پرسش نامه، از طریق آزمون آماری مانکوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بنابراین، در سطح معناداری 0.05 ، نتایج تحقیق حاضر نشان داده است که قصد خرید و نگرش به برند در بین گروه های آزمایش و کنترل متفاوت می باشد و همچنین نتایج حاصل از آزمون توکی در سطح (p-value < 0.001)، نشان داد که میانگین نمرات نگرش به برند و میانگین نمرات قصد خرید در بین افراد قرار گرفته در گروه آزمایش بیشتر از گروه کنترل می باشد. که این امر بیانگر تأیید فرضیه های تحقیق حاضر می باشد. یعنی نتایج تحقیق حاضر نشان داد که فرضیه اول تحقیق که بیان می کند استفاده از رویکرد ارتباطات یکپارچه بازاریابی در ایجاد سینرژی در نگرش به برند تأثیر دارد تأیید می شود. و همچنین فرضیه دوم تحقیق که بیان می کند استفاده از ارتباطات یکپارچه بازاریابی در ایجاد سینرزی در قصد خرید تأثیر دارد، نیز مورد تأیید قرار می گیرد. و نتایج آماری تحقیق در نمونه مورد بررسی معنادار می باشند.
ارزیابی اثرات ارتباطات یکپارچه بازاریابی بر ارزش ویژه برند؛ با نقش تصویر ذهنی شرکت و عملکرد برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر، در حوزه فعالیت های ارتباطیِ مرتبط با برند سازی در سازمان ها و با محوریت تصمیمات بازاریابی در رابطه با ارتقای عملکرد برند طرح و اجرا شده است. هدف اصلی پژوهش، ارزیابی اثرات ارتباطات یکپارچه بازاریابی بر ارزش ویژه برند؛ با نقش تصویر ذهنی شرکت و عملکرد برند است. به این منظور، صنایع غذایی استان کردستان به عنوان جامعه آماری و 384 نفر از مصرف کنندگان محصولات نوشیدنی شرکت ایستک به عنوان نمونه آماری لحاظ و مورد مطالعه قرار گرفته است. به لحاظ روش شناسی، پژوهش حاضر از نوع پیمایشی- کاربردی بوده و مبتنی بر روش های توصیفی است. داده های موردنیاز، از طریق پرسشنامه های ارتباطات یکپارچه بازاریابی دانکن (2005)، ارزش ویژه برند آکر (1991)، تصویر ذهنی شرکت کیم و هیون (2010) و عملکرد برند اوکاس و ان جی اُ (2006)، جمع آوری گردید. اعتبار این آزمون ها به صورت صوری و با نظر اساتید بررسی مجدد شده و در نهایت شامل 33 سوال تنظیم و توزیع گردید. پایایی کلی آزمون نیز با توجه به آلفای کرونباخ، برابر با 895/0 محاسبه و تأیید گردید. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری، در نرم افزارهای آماری علوم اجتماعی و روابط ساختاری خطی، نشان داد که متغیرهای مطرح شده، پیش بین های مناسبی از ارزش ویژه برند هستند. لذا می توان اذعان نمود که ارتباطات یکپارچه بازاریابی، تصویر ذهنی شرکت و عملکرد برند، به طور قابل توجهی ارزش ویژه برند را تبیین می نمایند. سایر نتایج، حاکی از برازش و درجه تقریب مناسب مدل پیشنهادی در جامعه مورد مطالعه است.
تأثیر ابعاد ارتباطات بازاریابی یکپارچه بر بهبود تجربه مشتریان در صنعت گردشگری ساحلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۲
83 - 102
حوزههای تخصصی:
تأثیر صنعت گردشگری بر ابعاد اقتصادی، فرهنگی و سیاسی کشور بر کسی پوشیده نیست. ایجاد اشتغال، به جریان انداختن سرمایه های اقتصادی، افزایش تقاضای سفر خارجی از آثار مثبت گردشگری است. هدف پژوهش حاضر، تحلیل عوامل موثر بر ارتباطات بازاریابی یکپارچه و ارائه راهکارهایی برای بهبود تجربه مشتریان در صنعت گردشگری ساحلی چابهار است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش اجرا یک پژوهش پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه گردشگرانی است که آبان 1396 تا شهریور 1397به شهرستان چابهار سفر کرده اند. تعداد نمونه که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند برای گردشگران 385 نفر بودند که در مجموع 400 پرسشنامه پخش شد که 385 پرسشنامه برگردانده شد. به منظور جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است که برای این منظور از دو پرسشنامه محقق ساخته تأثیر ابعاد ارتباطات بازاریابی یکپارچه بر بهبود تجربه مشتریان در صنعت گردشگری ساحلی استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون متناسب آماری (رگرسیون و فریدمن) استفاده شد. طبق یافته های این پژوهش، متغیر مستقل ارتباطات بازاریابی یکپارچه تأثیر مثبت و معناداری بر متغیر وابسته بهبود تجربه مشتریان دارد.به ترتیب مولفه های پیش برد فروش و بازاریابی مستقیم بر بهبود تجربه مشتریان تأثیر مثبت و معناداری دارند. با توجه به تأثیر مثبت دومولفه پیشبرد فروش و بازاریابی مستقیم لزوم توجه بیش از پیش به ان ها الزامی می باشد.
تبیین نقش پیشایند جهت گیری های استراتژیک در توسعه ارتباطات یکپارچه بازاریابی و عملکرد برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۱)
131 - 148
حوزههای تخصصی:
براساس دیدگاه مبتنی بر منابع، این پژوهش چگونگی تأثیرپذیری قابلیتِ ارتباطات یکپارچه بازاریابی شرکت، از جهت گیری های استراتژیک یادگیری مداری، بازارگرایی، گرایش به کارآفرینی و برندگرایی را بررسی کرده است. علاوه بر این، پژوهش حاضر چگونگی تأثیر قابلیت ارتباطات یکپارچه بازاریابی بر عملکرد برند را واکاوی می کند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد است که روایى آن از نظر صاحب نظران و پایایى آن به روش آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شده است. براساس داده های حاصل از نظرسنجی از 368 نفر از مدیران ارشد کسب وکارهای کوچک و متوسط فعال در صنعت غذایی کشور در شش ماه اول سال 1395، این مقاله تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری را با استفاده از نرم افزار SmartPLS 2 برای ارزیابی روابط مفروض به کار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد یادگیری مداری به طور مستقیم بر گرایش به کارآفرینی و بازارگرایی و از طریق بازارگرایی و برندگرایی بر قابلیت ارتباطات یکپارچه بازاریابی تأثیر می گذارد. همچنین یافته ها نشان می دهد هرچند قابلیت ارتباطات یکپارچه بازاریابی به طور مستقیم از بازارگرایی و برندگرایی تأثیرپذیر است، تمامی جهت گیری های استراتژیک مکمّل یکدیگرند و هیچ یک به تنهایی مؤثر نیست. همچنین، توسعه قابلیت ارتباطات یکپارچه بازاریابی برای بهره مندی از منافع جهت گیری های استراتژیک سازمانی به منظور بهبود عملکرد برند بسیار مهم است.
تاثیر نقاط تماس بر عنصر تامل و تفکر برند
بازاریابان همواره با یک چالش عظیم تحت عنوان تخصیص و اختصاص منابع مالی و بودجه به مجموعه ی وسیعی از نقاط تماس و ابزار تعامل (تعاملی) و انواع استراتژی ها و راه کارهای تبلیغاتی و اطلاع رسانی مواجه هستند، چالش ،گزینش و انتخاب بهترین نقاط تماس اثربخش در اجرای استراتژی تبلیغات ، یک پلن حساس و ضروری محسوب می شود. تأثیر اتخاذ نقاط تماس و تعامل بر بازاریابان و مبلغان بسیار شفاف و مهم به نظر می رسد، مطالعات و تحقیقات قبلی به انواع نقاط تماس مانند تبلیغات برند، آگهی تجاری، نقاط تماس خرده فروش، تبلیغات دهان به دهان و نقاط تماس توسط ابزار سنتی به طور مجزا پرداخته اند و تأثیر هر یک از نقاط تماس مذکور را تک به تک تحلیل و آنالیز نموده اند. این مقاله نیز ، پیرو مقالات و مطالعات قبلی تأثیر چندین نقاط تماس را بررسی می کند، تفاوت این مطالعه با سایر مطالعات پیشین، اتخاذ و ارائه یک رویکرد جدید و کارآمد در خصوص تأثیر نسبی انواع نقاط تماس می باشد. این رویکرد 6 نوع و گونه از نقاط تماس و تعامل را با ذکر مثال تشریح می کند.
تحلیل اثر ارتباطات یکپارچه بازاریابی و فناوری اطلاعات پیشرفته بر ارزش ویژه برند گردشگری سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری سلامت و توریسم درمانی یکی از حوزه هایی است که می تواند نقشی به سزا در جهت توسعه گردشگری ایفا نماید. با توجه به هزینه پایین درمان در ایران نسبت به کشورهای دیگر و وجود تعداد زیاد متخصص مجرب و مختلف پزشکی در کشور در صورت برنامه ریزی و بازاریابی دقیق می توان گردشگران سلامت زیادی را به کشور جذب کرد. در این پژوهش به بررسی اثر ارتباطات یکپارچه بازاریابی و فناوری اطلاعات پیشرفته بر ارزش ویژه برند(تصویر برند، کیفیت درک شده برند و وفاداری به برند) در گردشگری سلامت پرداخته شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق در زمره ی تحقیقات توصیفی پیمایشی قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش، گردشگران بیمارستان مهر تهران می باشد. تحلیل های آماری نیز با استفاده از نرم افزار اس، پی اس، اس و آموس انجام و در آزمون تحلیل مسیر فرضیه ها نیز از روش رگرسیونی استفاده شده است. یافته ها پژوهش حاکی از آن است ارتباطات بازاریابی یکپارچه بر تصویر برند و کیفیت درک شده اثرگذار می باشد و فناوری اطلاعات پیشرفته بر تصویر برند، کیفیت درک شده برند و وفاداری به برند تاثیر مثبت و معناداری دارد. تصویر برند شهر، کیفیت درک شده از خدمات و وفاداری به برند، سبب ارتقای ارزش ویژه برند شهر می شود که خود در جذب گردشگر سلامت تاثیر بسزایی دارد.
شناسایی و رتبه بندی محرک های ارتباطات یکپارچه بازاریابی بر مبنای رویکرد تلفیقی SWARA و ARAS خاکستری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت صنعتی (آزاد سنندج) سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۶
178 - 200
حوزههای تخصصی:
ارتباطات یکپارچه بازاریابی از طریق ایجاد انسجام، هماهنگی، همگرایی و هم افزایی در پیام ها، رسانه ها و ابزارهای ارتباطی، به استحکام تعاملات آشکار و پنهان کسب وکار با ذی نفعان و توسعه ارتباطات ارزش آفرین با مشتریان کمک می نماید. هدف اصلی این مطالعه، تعیین و اولویت بندی محرک های ارتباطات یکپارچه بازاریابی در صنعت بانکداری است، که ماهیت خدمات آن مبتنی بر ارتباطات و تعاملات مستمر تعریف می گردد. نمونه آماری این پژوهش، شامل 14 نفر از خبرگان و متخصصان حوزه بازاریابی خدمات مالی بوده و روند انتخاب آن ها به صورت قضاوتی انجام گرفته است. به لحاظ روش شناسی، مبتنی بر تحلیل محتوای نظری و روش دلفی فازی، محرک های موثر بر ارتباطات یکپارچه بازاریابی شناسایی و غربال سازی شدند. سپس با استفاده از نظر خبرگان و روش سوآرا (SWARA)، معیارهای به دست آمده ارزیابی مجدد و وزن دهی شدند. نهایتاً برای رتبه بندی گزینه ها از روش آراس خاکستری (Gray ARAS) استفاده گردید. بر اساس نتایج پژوهش، چهار معیار اصلی 1. گرایش های راهبردی (استراتژی محوری، تکنولوژی محوری، یادگیری محوری و کارآفرینی محوری)، 2. گرایش های بازار (رقیب محوری، هماهنگی بین بخشی، هوشمندی بازار و قابلیت بازاریابی)، 3. گرایش های هویتی (هویت یکپارچه برند، جایگاه مشترک برند، قابلیت های برند) و 4. گرایش های محیطی (شرایط اقتصادی، گرایش های اجتماعی، توسعه تکنولوژیک، عوامل زیست محیطی و وضعیت قوانین و مقررات) شناسایی گردید، که در این بین گرایش های راهبردی وزن و اولویت بالاتری را به خود اختصاص داده است.
نقش ارتباطات یکپارچه بازاریابی در خلق ارزش ویژه برند
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش روابط بین دو عنصر اصلی برنامه های ارتباطات یکپارچه بازاریابی- تبلیغات و ترفیع فروش – و تاثیرشان بر خلق ارزش ویژه ی برند بررسی می شود. به ویژه، این تحقیق به هزینه تبلیغات و رویکردهای افراد درباره تبلیغات می پردازد. این تحقیق تاثیرات دو نوع ترفیع فروش، ترفیع پولی و غیرپولی، را نیز بررسی می کند. براساس نظرسنجی از 302 مصرف کننده بریتانیایی، نتایج نشان می دهند رویکرد افراد به سمت تبلیغات نقشی اصلی برای تاثیرگذاری ابعاد ارزش ویژه برند بازی می کند، در حالی که هزینه تبلیغات برای نام های تجاری تحت بررسی به بهبود آگاهی از نام تجاری می پردازد اما برای تاثیرگذاری مثبت بر تداعی نام تجاری و کیفیت ادراکی کافی نیست. این مقاله تاثیرات متمایز ترفیع پولی و غیرپولی را بر ارزش ویژه ی برند نشان می دهد. علاوه بر این، نتایج نشان می دهند شرکت ها می توانند فرایند مدیریت ارزش ویژه برند را با ملاحظه روابط موجود بین ابعاد متفاوت ارزش ویژه برند بهبود دهند.
بررسی نقش ارتباطات یکپارچه بازاریابی در بازاریابی اجتماعی
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی نقش مدل 4 پی آمیخته بازاریابی در بازاریابی اجتماعی می پردازد و این طور استدلال می کند که با توجه به پیکر بندی مجدد آمیخته بازاریابی در جریان مثلث شاخه بازاریابی و همچنین مشخصات بازاریابی اجتماعی، به یک آمیخته بازاریابی باز نگری شده، که ابزارهای آن مجدداً مشخص شده باشند، نیاز داریم. باز نگری کوتاه مدل آمیخته بازاریابی 4 پی در حوزه اصلی بازاریابی و حوزه های بازاریابی اجتماعی ارائه شده است. سپس به بررسی انتقادهای مدل 4 پی پرداخته ایم و این طور استدلال کرده ایم که مدل آمیخته بازاریابی 4 پی برای کاربرد در بازاریابی اجتماعی منقضی شده است و یک رویکرد جایگزین برای آمیخته بازاریابی اجتماعی پیشنهاد می شود. این طور فرض شده است که یک رویکرد توسعه یافته با تأکید بر استراتژی هایی مانند تفکر منطقی و فعالیت های بازاریابی اجتماعی در فرادست می تواند رویکردی مناسب تر باشد. با استفاده از آمیخته بازاریابی اجتماعی روشنفکرانه تر و بر اساس مدل 4 پی می توانیم به بازاریابی اجتماعی در حوزه پژوهشی و عملی کمک کنیم.
طراحی الگوی تأثیر رسانه ها بر کیفیت و تنوع خدمات در ارتباطات بازاریابی یکپارچه بانک سپه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
845 - 860
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین الگوی تأثیر رسانه ها بر کیفیت و تنوع خدمات با رویکرد ارتباطات یکپارچه بازاریابی اجرا شده است.
روش: پژوهش حاضر از نظر روش و ماهیت، از جمله تحقیقات توصیفی به شمار می رود و به لحاظ اجرا، پیمایشی و از نظر هدف، کاربردی محسوب می شود. در این پژوهش برای استخراج مدل اولیه، از مصاحبه با گروه کانونی و برای آزمون و بررسی روابط بین اجزای مدل، از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای لیزرل و اس پی اس اس استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارشناسان اداره های مرکزی بانک سپه است. برای رسیدن به اهداف پژوهش، 450 نسخه از پرسش نامه بین کارشناسان اداره های مرکزی بانک سپه توزیع شد که از این تعداد 410 نسخه برای تجزیه و تحلیل مناسب بود.
یافته ها: یافته های بخش کیفی پژوهش نشان می دهد که آموزش و اطلاع رسانی رسانه ها در امور بانکی، شامل اخبار و گزارش های خبری ادراک شده از بانک های داخلی و خارجی، مقاله های علمی و آموزشی ادراک شده و نیز، گزارش های ادراک شده از نیازها و خواسته های مردم، بر بهبود تنوع و کیفیت خدمات بانکی مؤثرند. این یافته ها در بخش کمّی پژوهش نیز تأیید شدند.
نتیجه گیری: مدیریت رسانه در سازمان ها، فقط به اهداف تبلیغاتی به منظور تأثیرگذاری بر مشتریان و افزایش فروش محدود نمی شود، بلکه مدیریت و برنامه ریزی برای استفاده بهینه از کارکردهای آموزشی، اطلاع رسانی و پایشی رسانه ها با هدف قرار دادن مخاطبان درون سازمانی و با رویکرد ارتباطات یکپارچه بازاریابی بر کیفیت و تنوع خدمات مؤثر است.
تاثیرارتباطات یکپارچه بازاریابی روی قوت نام تجاری بیمه دریایی بیمه آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف :تحقیق حاضر بررسی تاثیرتبلیغات،پیشبرد فروش،روابط عمومی ،بازار یابی مستقیم روی قوت نام تجاری بیمه های دریایی است. روش : تحقیق حاضر از نظر روش از نوع توصیفی- پیمایشی و بر مبنای هدف از نوع کاربردی و مبتنی بر معادلات ساختاری است.جامعه آماری تحقیق شامل 61 نمایندگی بیمه آسیا می باشد که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران در جامعه محدود حجم نمونه برابر با 55 نمایندگی محاسبه شد. ابزار سنجش و اندازه گیری شامل پرسشنامه بود و جهت بررسی پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد روایی پرسشنامه مورد تایید خبرگان قرار گرفت روش تحلیل فرضیات پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه و مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها:یافته ها نشان می دهد که توجه دقیق سازمان های بیمه دریایی بر انواع مختلف تکنیک ها و بسترهای موجود در حوزه های تبلیغات،پیشبرد فروش،روابط عمومی،بازاریابی مستقیم می تواند به ارتقاء قوت نشان تجاری بیمه های دریایی بیانجامد و مدیران بیمه ها باید بتواند با دانش نوین ارتباطات یکپارچه بازاریابی آشنا بوده و در این راستا همت گمارند. نتیجه گیری : تبلیغات،پیشبرد فروش،روابط عمومی ،بازار یابی مستقیم روی قوت نام تجاری بیمه های دریایی اثر مثبت و معنا داری دارد بطوریکه بکارگیری فنون و تکنیک های موجود در ارتباطات یکپارچه بازاریابی در قوت نام تجاری و عملکرد بیمه های دریایی نقش داشته باشد.
طراحی الگوی ابزارهای ارتباطات یکپارچه بازاریابی (IMC) در ورزش کشتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این تحقیق طراحی الگوی ابزارهای ارتباطات یکپارچه بازاریابی در ورزش کشتی ایران بود. روش پژوهش: این پژوهش از طریق روش تحقیق آمیخته کمی-کیفی به روش اکتشافی متوالی انجام شد. نمونه بخش کیفی 14 نفر از خبرگان ورزش کشتی بودند که به روش گلوله برفی و در حد اشباع نظری انتخاب شدند و در بخش کمی نمونه آماری 160 نفر از مسئولان، ورزشکاران، مربیان، کارشناسان و اصحاب رسانه در رشته کشتی بودند. پرسشنامه محقق ساخته شامل 38 مؤلفه بود. روایی سازه به روش تحلیل عاملی تاییدی انجام شد. پایایی پرسشنامه با آزمون آلفای کرونباخ محاسبه و تأیید شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. یافته ها: با توجه به نتایج، مدلی با 5 بعد مشتمل بر 38 گویه طراحی شد که با توجه به بار عاملی به ترتیب اولویت شامل ابزارهای تبلیغاتی (72/0)، ابزارهای روابط عمومی (71/0)، ابزارهای پیشبرد فروش (67/0)، ابزارهای بازاریابی مستقیم (59/0) و ابزارهای فروش شخصی (56/0) بودند. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان دهنده یک مدل جامع و فراگیر است که بعنوان چهارچوبی جامع برای بهبود تبلیغات با الگوی ابزارهای ارتباطات یکپارچه بازاریابی (IMC) در ورزش کشتی ایران می باشد، که استفاده از آن می تواند باعث جذابیت ورزش کشتی، جذب تماشاگر، جذب حامیان مالی و در نهایت افزایش درآمدزایی شود.
اولویت بندی شاخص ها و ابزارهای ارتباطات یکپارچه بازاریابی در صنعت پوشاک و تجهیزات ورزشی ایران بر اساس مدل سلسله مراتب اثر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی شاخص ها و ابزارهای ارتباطات یکپارچه بازاریابی در صنعت پوشاک و تجهیزات ورزشی با استفاده از مدل سلسله مراتب اثر بود . روش تحقیق از نوع توصیفی پیمایشی داده ها با استفاده پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط متخصصین تأیید گردید و باتوجه به نرخ ناسازگاری پرسشنامه (کمتر از 1/0)، ابزار تحقیق از اعتبار و پایایی مناسب برخوردار بود. جامعه آماری شامل 38 نفر از صاحب نظران و متخصصین بازاریابی ورزشی بود، داده ها نیز از طریق روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار Expert Choice مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد، به ترتیب برای اهداف شناختی؛ ایجاد آگاهی و دانش با وزن نهایی (0.278) و (0.255)، اهداف احساسی؛ میل و تمایل با وزن نهایی(0.257) و(0.232) و اهداف رفتاری؛ اطمینان و عمل (خرید) با وزن نهایی (0.231) و (0.307) از اهمیت بالایی در صنعت پوشاک وتجهیزات ورزشی ایران برخوردار هستند. از دیگر نتایج این مطالعه در میان ابزارهای IMC در مدل ارتباطی HET، تبلیغات و روابط عمومی به ترتیب با داشتن وزن نهایی(0.313) و (0.260) برای ایجاد آگاهی، و با وزن نهایی (206/0) و (300/0) برای ایجاد دانش دارای اولویت اول بودند. لذا به تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک و تجهیزات ورزشی توصیه می گردد برای فروش اقلام ورزشی خود با استفاده از ابزارهای ارتباطات یکپارچه بازاریابی برای ایجاد آگاهی و دانش، میل و تمایل، و اطمینان و خرید مشتریان خود از طریق تبلیغات و روابط عمومی، پیشبرد فروش، فروش شخصی و بازاریابی مستقیم، اقدام نمایند.
طراحی مدل ارتباطات یکپارچه بازاریابی اجتماعی در سازمان امور مالیاتی کشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال دوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
91 - 113
حوزههای تخصصی:
هدف اص لی ای ن پژوهش ارائه مدل ارتباطات یکپارچه بازاریابی اجتماعی سازمان امور مالیاتی کشور می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش از نوع تحقیقات کیفی با استفاده از استراتژی تحلیل محتوا بوده که به دنیال کشف و شناسایی متغیرها، روابط آن ها و کیفیت مسائل ارتباطات یکپارچه بازاریابی اجتماعی در سازمان مالیاتی کشور می باشد. جامعه آماری پژوهش، خبرگان مالیاتی و اصناف و کار و امور اجتماعی بوده که به روش نمونه گیری غیراحتمالی و از نوع گلوله برفی در مجموع 12 نفر تا رسیدن به کفایت نظری داده ها انتخاب شده اند. داده ها به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شد. برای بررسی اعتبار و روایی داده ها از روش بازبینی و بررسی نظر مشارکت کنندگان استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها نیز از تحلیل مصاحبه ها و کدگذاری استفاده شد. نتایج نشان داد که معیارهای ارتباطات یکپارچه بازاریابی اجتماعی در سازمان امور مالیاتی کشور شامل سرمایه اجتماعی (کاهش فرار مالیاتی، اعتماد اجتماعی، کاهش نرخ بیکاری)، مسئولیت اجتماعی (نیازهای اقتصادی، رعایت قوانین، اخلاق کسب و کار، مسئولیت های بشردوستانه)، ارزش کارکردی (کیفیت خدمات، نحوه خدمت رسانی، استانداردها، نظم در خدمت)، آمیخته بازاریابی ترفیع (روابط عمومی، بازاریابی مستقیم، فروش شخصی، تبلیغات غیرشفاهی)، منابع افراد (همکاری، انگیزش، تحمل) و منابع سازمان (کیفیت اجرا، کیفیت فنی، کیفیت ارتباطی) می باشد.
تأثیر ارتباطات یکپارچه بازاریابی بر عملکرد بازار و مالی، بررسی نقش میانجی عملکرد مشتری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال دوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
115 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تأثیر ارتباطات یکپارچه بازاریابی بر عملکرد مالی و عملکرد بازار از طریق نقش میانجی عملکرد مشتری بوده است. این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از حیث روش، پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق، مدیران شرکت های صنایع غذایی واقع در شهرک های صنعتی مشهد می باشد که تعداد آن ها 340 نفرمدیر فعال بوده است. بر اساس جدول مورگان 181 نمونه به روش نمونه گیری در دسترس در نظر گرفته شده است. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه باتوکایا، لیونچ و آرسلون (2021) بوده است. جهت سنجش روایی صوری از نظر خبرگان و روایی همگرا و واگرا و تحلیل عاملی استفاده شده است. جهت سنجش پایایی، از آلفای کرونباخ و پایایی مرکب استفاده شد. مقدار آلفای کرونباخ کل 931/0 برآورد گردید که در محدوده قابل پذیرش قرار دارد. تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری و با نرم افزار اسمارت پی ال اس 3 انجام شده است. نتایج نشان داد ارتباطات یکپارچه بازاریابی بر عملکرد بازار، عملکرد مشتری و عملکرد مالی شرکت تأثیر مثبت و معناداری دارد. به علاوه، تأثیر ارتباطات یکپارچه بازاریابی از طریق نقش میانجی عملکرد مشتری بر عملکرد مالی و عملکرد بازار نیز مثبت و معنادار گزارش شده است. همچنین، عملکرد مشتری بر عملکرد بازار و عملکرد مالی تأثیر مثبت و معنادار بوده است.
عادات رسانه ای و ارتباطات یکپارچه بازاریابی؛ رابطه فرهنگ مصرفی رسانه و جذب مخاطبان (مطالعه ای در مراکز جراحی خاص)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
98 - 115
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی عادات رسانه ای و ارتباطات یکپارچه بازاریابی؛ اثرات فرهنگ مصرف رسانه ای در جذب مخاطبان مراکز جراحی خاص در شهرهای سنندج و همدان است. فرهنگ مصرف رسانه ای بخش بزرگی از زندگی روزمره افراد را شامل می شود و تفاوت های این زمینه از ویژگی های فردی، موقعیتی و ساختاری برگرفته از نوع جامعه یا موقعیت اجتماعی نشأت می گیرد. از طرفی تمایل به زیبایی بخش مهمی از هویت فرد است و ظاهر مطلوب، تصور شخص نسبت به خویش را بهتر می کند و به او اعتماد به نفس می دهد. امروزه تحولات فرهنگی در جوامع متعدد و نیز افزایش نگرانی مردم درباره وضعیت ظاهری خود، تقاضای بسیاری برای انجام جراحی زیبایی را به دنبال دارد. افزایش تمایل به جوان تر دیده شدن و نتایج بهتر ظاهری این درمان ها، سبب جذابیت جهانی خدمات زیبایی پوست و مو شده است. با پیشرفت تکنولوژی دیجیتالی، کسب وکار خدمات زیبایی پوست و مو نیز پرطرفدار شده است. این تحقیق از نظر هدف از نوع کاربردی و بر حسب روش توصیفی است زیرا نتایج این پژوهش می تواند پژوهشگران فعال در این حوزه را نیز قادر به استفاده از مطالب آورده شده در چارچوب طرح های تحقیقاتی خود کند. همچنین تحقیق حاضر از لحاظ اجرا از نوع توصیفی – پیمایشی می باشد. پژوهش حاضر از منظر شیوه گردآوری داده ها، یک پژوهش مطالعه موردی است. در تحقیقات توصیفی محقق به دنبال چگونه بودن موضوع است که شامل جمع آوری اطلاعات برای آزمون فرضیه یا پاسخ به سؤالات مربوط به وضعیت فعلی موضوع مورد مطالعه می شود. در این تحقیق از روش پیمایشی نیز استفاده گردیده است. با توجه به ساختار مسئله از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP[1]) استفاده شد. پس از شناسایی عادات رسانه ای مؤثر به کمک پرسشنامه، مدل سازی شد و اولویت ها تعیین گردید. وزن نهایی هر یک از استراتژی های IMC[1] مشخص و این استراتژی ها رتبه بندی شدند.