۱.
کلیدواژهها:
ارتباطات یکپارچه بازاریابی ترفیع فروش ابعاد ارزش ویژه برند
در این پژوهش روابط بین دو عنصر اصلی برنامه های ارتباطات یکپارچه بازاریابی- تبلیغات و ترفیع فروش – و تاثیرشان بر خلق ارزش ویژه ی برند بررسی می شود. به ویژه، این تحقیق به هزینه تبلیغات و رویکردهای افراد درباره تبلیغات می پردازد. این تحقیق تاثیرات دو نوع ترفیع فروش، ترفیع پولی و غیرپولی، را نیز بررسی می کند. براساس نظرسنجی از 302 مصرف کننده بریتانیایی، نتایج نشان می دهند رویکرد افراد به سمت تبلیغات نقشی اصلی برای تاثیرگذاری ابعاد ارزش ویژه برند بازی می کند، در حالی که هزینه تبلیغات برای نام های تجاری تحت بررسی به بهبود آگاهی از نام تجاری می پردازد اما برای تاثیرگذاری مثبت بر تداعی نام تجاری و کیفیت ادراکی کافی نیست. این مقاله تاثیرات متمایز ترفیع پولی و غیرپولی را بر ارزش ویژه ی برند نشان می دهد. علاوه بر این، نتایج نشان می دهند شرکت ها می توانند فرایند مدیریت ارزش ویژه برند را با ملاحظه روابط موجود بین ابعاد متفاوت ارزش ویژه برند بهبود دهند.
۲.
کلیدواژهها:
ارزش ویژه برند استراتژی برند اخلاق برند
برندسازی ، روابط مشتری با برند، استراتژی های ارزش برند و ایجاد برند به عنوان یک نهاد اجتماعی به یک موضوع بحث برانگیز در جنبش های ضد برند در سراسر قاره های مختلف ، تبدیل شده است. این جنبش معتقد است که برندسازی فقط مشکل آفرین نیست، بلکه از لحاظ اخلاقی غلط است. این مقاله از تئوری اخلاق هانت ویتل استفاده می کند تا چارچوبی برای تشریح نشانه های اخلاقی شخصی افراد ارائه شود، که به نوبه خود، به ما کمک می کند ، مباحث اخلاقی درمورد برندسازی را درک کنیم. این مقاله (۱) یک بحث کوتاه درباره ماهیت برندسازی ارائه می دهد، (۲) استدلال های عمده ای را شناسایی می کند که معتقدند برندسازی از نظر اخلاقی غلط است، (۳) مروری کلی بر تئوری H-V اخلاق بازاریابی دارد، (۴) چارچوب “نشانه های اخلاقی شخصی” تئوری H-V را تشریح می کند و (۵) نشان می دهد که این مقاله چگونه یک نقطه شروع برای کسانی است که به دنبال درک، ارزیابی و بررسی اصول اخلاقی در برندسازی، هستند.
۳.
کلیدواژهها:
تجربه برند مشتری اشتیاق برند تعهد برند
در بازار رقابتی و پویای امروزی، دستیابی به تعهد برند یکی از اهداف نهایی برای برندها است. با توجه به اهمیت فزاینده و رابطه ی درک اخلاق برند و مزایای نمادین آن، پژوهش حاضر، به بررسی تأثیر اخلاق برند درک شده بر روی اعتماد و تعهد برند می پردازد. یک چارچوب مفهومی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری با پاسخ های ۲۷۳ خریدار پوشاک که با استفاده از پرسشنامه ساخت یافته جمع آوری شده بود ، مورد آزمون قرار گرفت. ما شواهدی از اثر میانجی و تعدیلگر را پیدا می کنیم که در آن اثر تعدیلگر اخلاق برند درک شده با اضافه شدن متغیر میانجی اشتیاق برند ، حذف می شود. جالب توجه است، در مطالعه پیوندهای “میانجی گر-تعدیلگر”، ما همچنین اثرات تعدیلگر اخلاق برند را مشاهده می کنیم. نتایج حاصل از این مقاله پیامدها و مشارکت های تئوری برای مدیران دارد.
۴.
کلیدواژهها:
وفاداری برند روابط مشتری و برند عشق به برند
هدف از این پژوهش، ایجاد و اعتبار سنجی مقیاس چند بعدی وفاداری برند است. این مقاله از طریق دو مطالعه جداگانه که شامل 592 مصرف کننده آمریکایی است ، روند دقیق ایجاد مقیاس را گزارش می کند. مطالعه 1 شامل تولید گویه های مقیاس ، اعتبار سنجی محتوایی و تلخیص مقیاس است ، در حالی که مطالعه 2 شامل یک روش جمع آوری داده های دو مرحله ای شامل ارزیابی مقیاس وفاداری برند تلخیص شده در شبکه ای از روابط منطقی می باشد. نتایج نشان می دهد مقیاس وفاداری برند 20 گویه ای دارای اعتبار سازه ای قوی به عنوان یک مقیاس انعکاسی مرتبه اول ، از مقیاس مشتق شده مرتبه دوم است. یافته ها حاکی از آن است که اگر مصرف کنندگان درگیر رفتارها / شناخت ها شوند (همانطور که در مقیاس وفاداری برند مشخص شده است) ، روابط بین مصرف کننده و برند به احتمال زیاد پایدار و قابل پیش بینی خواهد بود ، همچنین احتمالاً متحمل اثرات مخرب زمانی خواهند شد ، و مهمتر از همه ، احتمالاً یکنواخت خواهند ماند. برای شاغلان ، از نمره کلی وفاداری برند می توان برای ارزیابی عملکرد برند در طول زمان و برای اهداف معیار سنجی صنعت استفاده کرد. علاوه بر این ، ابعاد وفاداری برندِ اندازه گیری شده ،مسیر مشخصی را ارائه می دهد که براساس آن می توان اقدامات بازاریابی اصلاحی را اجرا کرد.