مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
بازاریابی حسی
حوزه های تخصصی:
امروزه، سازمان های خدماتی می بایست در بستر جدید بازاریابی حسی محیطی را فراهم کنند تا با ارائه خدماتی متمایز به مشتریان جدید، برای آنها تجربه ای خوشایند خلق نموده و آنها را به مشتریان وفادار خود تبدیل کنند. مشتریانی که به سبب شکل گیری تجربه شخصی مثبت، نه تنها مجددا به سازمان مراجعه خواهند کرد، بلکه آن را به اطرافیان خود نیز توصیه می کنند. در همین راستا، پژوهش حاضر به بررسی تاثیر نوآوری در خدمات بر نیات رفتاری مشتریان به واسطه بازاریابی حسی می پردازد. این پژوهش از نوع پیمایشی – تحلیلی بوده و داده-های آن در یک نمونه 276 نفری از میان مهمانان هتل های 5 ستاره شهر مشهد، با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری و جهت آزمون فرضیات نیز از تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل استفاده شده است. نتایج حاصل نشان داد که نوآوری در خدمات تاثیر معناداری بر بازاریابی حسی و نیات رفتاری مشتریان دارد، همچنین بازاریابی حسی دارای تاثیر معناداری بر نیات رفتاری مشتریان می باشد. از طرفی، بازاریابی حسی نقش واسط معناداری بین نوآوری در خدمات و نیات رفتاری مشتریان داشته است.
بازاریابی حسی
حوزه های تخصصی:
شرکت هاى بزرگ امروز به دنبال روشها و کانالهاى متنوعى هستند که با تمام ظرفیت و پتانسیل از شیوه هاى نوین بازاریابى استفاده کنند تا بتوانند در فضاى جدید و بدون ارتباط یک طرفه و از طریق به کارگیرى روش هاى جدید به وفادارى مشتریانشان اقدام کنند. بازاریابی حسی یکی از ابزارهای مهم و نسبتاً جدیدتر نسبت به سایر ابزارهای ارتباطات (ترویج،تبلیغات، روابط عمومی، فروش حضوری، چاشنی های فروش و بازاریابی مستقیم) بازاریابی حسی، فرآیند شناسایی و تأمین نیازها و علایق مشتری به روشی سودآور است تا آنها را درگیر ارتباطات دوجانبه ای کند که شخصیت نام های تجاری (برندها) را به زندگی آورده و برای مشتریان هدف، ارزش افزوده ایجاد کند. در مقاله حاضر، ضمن مروری مختصر و مستند بر ادبیات موضوعی مربوط به بازاریابی حسی، به بیان مختصری از تعاریف، تاریخچه، تعاریف و ابعاد بازاریابی حسی را ارائه نموده است.
بازاریابی حسی و توسعه خدمت جدید، مورد مطالعه: بانک رسالت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به افزایش رقابت در صنعت بانکداری طی چند سال اخیر و ظهور تعداد زیاد بانک های خصوصی، الزام استفاده از روش های نوین بازاریابی در ارائه خدمات جدید بیش از پیش احساس می شود. بازاریابی حسی یکی از روش های نوظهور بازاریابی است. هدف مطالعه حاضر، شناسایی تأثیر بازاریابی حسی بر توسعه خدمات جدید در بانک با ماهیت قرض الحسنه، رسالت است. با توجه به مرور متون گذشته هیچ پژوهشی به شناسایی تأثیر بازاریابی حسی در عرصه خدمات و به ویژه خدمات مالی نپرداخته است و این یکی از جنبه های نوآوری پژوهش حاضر به شمار می رود. پژوهش حاضر از نوع پیمایشی بوده و به منظورگردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. با مرور متون مرتبط و نظر متخصصان تعداد 41 سؤال برای پرسشنامه طراحی و به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، نمونه 96 نفری از مشتریان بانک قرض الحسنه رسالت در شهر تهران انتخاب شد داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و plsSmart مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که پنج حس بینایی، شنوایی، لامسه، چشایی و بویایی بر مرحله ارائه خدمت به بازار در فرآیند توسعه خدمت جدید تأثیرگذار است. به علاوه اینکه از نظر مشتریان بانک، حس لامسه بر ارائه خدمت به بازار اثرگذاری بیشتری از سایر حواس دارد. Abstract Due to increased competition in the banking industry over the past few years and the emergence of a large number of private banks, there is a need for innovative methods of marketing new services more than ever. Sensory marketing is one of the recent methods of marketing. The present study aims to identify sensory marketing impacts on the development of new services in the Resalat Qarz–al-Hasaneh Bank. According to the literature review, no research has focused on the impacts of sensory marketing in the field of services, particularly financial services, and this is one innovative aspect of this study. This paper is a survey study, and questionnaire has been used to collect data. After reviewing the existing literature and consulting the experts' opinions, 41 questions were designed. In order to achieve the goals of the study, a sample of 96 customers of the Resalat Qarz–al-Hasaneh Bank in Tehran were selected. And the data were analyzed by means of SPSS and SMART PLS software. The results revealed that five senses of sight, hearing, touch, taste, and smelling have an impact on the phase of service introduction to the market in the process of NSD. Besides according to the customers, the sense of touch is more influential than other senses in service introduction to the market. Keywords: Sensory Marketing; New Service Development; Banking Industry; Qars-al-Hasaneh Banking
بازاریابی حسی و اعتماد به برند مشتریان فروشگاه های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۸ شماره ۵۳
121 - 138
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی بازاریابی حسی و اعتماد به برند مشتریان فروشگاه های ورزشی استان مازندران بود. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و روش جمع آوری اطلاعات ازنوع میدانی بود. جامعه آماری کلیه مشتریان فروشگاه های ورزشی نایک، آدیداس، ریبوک، پوما و مجید در استان مازندران بودند که با توجه به حجم جامعه نامحدود، براساس فرمول کوکران تعداد 384 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه بازاریابی حسی حسینی و پورکیانی (1394) و اعتماد مشتریان یوچارونکیت (2014) استفاده شد. روایی پرسش نامه ها به تأیید 10 نفر از اساتید تربیت بدنی رسید و پایایی آن ها براساس ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 87/0 و 88/0 به دست آمد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از ضریب کشیدگی بهنجار شده، آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با نرم افزار اس . پی.اس.اس. و آموس استفاده شد. نتایج نشان داد که بین بازاریابی حسی و اعتماد به برند مشتریان فروشگا ه های ورزشی استان مازندران ارتباط مثبت و معناداری وجود داشت . براساس یافته های پژوهش، حس بینایی، حس بویایی و حس شنوایی تأثیر معنادار و مثبتی بر اعتماد مشتریان فروشگاه های ورزشی استان مازندران داشتند؛ اما حس چشایی و حس لامسه تأثیر معناداری بر اعتماد مشتریان ورزشی نداشتند. همچنین، همه شاخص های برازش مدل نشان دهنده برازش مطلوب بودند. با توجه به نتایج به دست آمده می توان لزوم توسعه و بسط شاخصه های بازاریابی حسی ازجمله حس های بینایی، بویایی و شنوایی را بااهمیت دانست. بدیهی است که با ایجاد تجربه حسی مشتریان در فروشگاه های ورزشی و ایجاد رابطه عاطفی میزان اعتماد مشتریان بهبود می یابد.
طراحی مدل تکانه های حسی به منظور ایجاد تصویر مثبت برند (مورد مطالعه: صنعت لبنیات)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت صنعتی (آزاد سنندج) سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
183 - 202
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش طراحی مدل علی تکانه های حسی به منظور ایجاد تصویر سالم، خوشمزه، سبز برند در صنعت لبنیات می باشد. این پژوهش از نظر هدف و نتیجه توصیفی و کاربردی، با روش جمع آوری پیمایشی، داده های کمی به صورت مقطع زمانی می باشد. برای سنجش نظر خبرگان و مصرف کنندگان از مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه استفاده شده است. خبرگان با روش نمونه گیری گلوله برفی و مصرف کنندگان با نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شده است. برای بررسی رابطه علی بین متغیرها از روش معادلات ساختاری و نرم افزار PLS استفاده گردید. نتایج نشان داد حس بویایی و لامسه بر تصویر مثبت برند اثر معنادار و مثبت دارند. بنابراین برای ایجاد تصویر سالم باید جنس بسته-بندی نرم و منعطف، دمای محصول خنک فرم محصول نه غلیظ نه رقیق، فرم بسته بندی نه تکراری نه منحصر به فرد، بوی ملایم و تند، جنس بو ترکیبی از زنانه و مردانه باشد. برای ایجاد تصویر خوشمزه باید جنس بسته بندی نرم و منعطف،دمای محصول خنک، فرم محصول نه رقیق و نه غلیظ و فرم بسته بندی منحصر به فرد، بوی محصول تند و جنس بو ترکیبی از زنانه و مردانه باشد. برای ایجاد تصویر سبز باید جنس بسته بندی نرم و سفت به طور ترکیبی، دمای محصول خنک، فرم محصول نه رقیق نه غلیظ، فرم بسته بندی نه تکراری و نه منحصر به فرد، بوی محصول ترکیبی ملایم و تند و جنس بو ترکیبی از بوی زنانه و مردانه استفاده شود.البته از تاثیر اندک سایر تکانه نیز نباید غافل شد.
بررسی تأثیر آمیخته بازاریابی حسی بر ارزش ویژه برند و تصویر برند (مطالعه موردی: برند تشک رویال)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
303 - 324
حوزه های تخصصی:
بازاریابی حسی یکی از روش های نوین بازاریابی است که موجب جذب مشتریان بازار هدف از طریق ارتباطات مرتبط با ارزش ویژه برند و تصویر ذهنی مناسب از برند می شود. این پژوهش به بررسی تأثیر آمیخته بازاریابی حسی بر ارزش ویژه برند و تصویر برند در شرکت تشک رویال پرداخته است. جامعه آماری آن 435 نفر از مشتریان این شرکت هستند که بر اساس جدول مورگان حجم نمونه 204 نفر محاسبه شده است. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری شد. فرضیه های مورد نظر پژوهش با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزار آماری AMOS تجزیه و تحلیل شدند. به طور کلی نتایج پژوهش حاکی از آن است که آمیخته بازاریابی حسی بر ارزش ویژه برند و تصویر برند تأثیر مستقیم دارد و تبلیغات دهان به دهان مؤثرترین مؤلفه آمیخته بازاریابی حسی است. در نتیجه استفاده از بازاریابی حسی شیوه ای کارآمد برای ایجاد ذهنیت مناسب است که شرکت ها از این طریق می توانند در اذهان عمومی برند خود را به یک برند برتر و باارزش تبدیل کنند.
بازاریابی حسی، ابعاد، مولفه ها و نقش آن بر ماندگاری برند
حوزه های تخصصی:
امروزه در حوزه بازاریابی ، انجام تحقیقات با عنوان بررسی حواس پنج گانه در رفتار مصر کننده سرفصل جدیدی را با نام بازاریابی حسی ایجاد کرده ا ست. شرکت ها و برند های مطرح سعی درایجاد ارتباط دو طرفه و تعامل با مصرف کننده و به کارگیری روش های نوین جذب و ایجاد اعتماد درمشتری دارند.دراین میان بازاریابی حسی روشی نوین و فرآیندی است که می تواند با ایجاد شناخت و درک نیازها و سلیقه مشتری ضمن ایجاد سودآوری منجر به هویت بخشی و ماندگاری برند گردد.بازاریابی حسی، گرایشی نوین در بازاریابی است که شکل های مختلف آن در دهه اخیر مورد توجه بسیاری از صاحب نظران و اندیشمندان بازاریابی قرار گرفته است. پژوهش حاضر به بررسی بازاریابی حسی و ابعاد و مولفه های موثر بر آن پرداخته و درنهایت راهکارهای تعامل و جذب مشتری و تصویر سازی برند را ارائه می نمایداین پژوهش جزء مطالعات مروری بوده است و از روش کتابخانه ای استفاده شده است.
بازاریابی و حواس: تأثیر محرک های حسی رایحه و رنگ بر تجربیات حسی مشتریان خرده فروشی های آنلاین مواد غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی تأثیر محرک های حسی رایحه و رنگ بر تجربیات حسی مشتریان خرده فروشی های آنلاین مواد غذایی است. پژوهش حاضر به لحاظ هدفْ کاربردی است و روش پژوهش این مطالعه، شبه آزمایشی از نوع طرح بین آزمودنی هاست. جامعه آماری این پژوهش را مشتریان خرده فروشی های آنلاین صنعت غذایی تشکیل می دهد که با بهره گیری از روش نمونه گیری غیرتصادفی دردَسترس و حجم نمونه براساس فرمول کوکران ۳84 نفر انتخاب شد و درنهایت، ۴۰۰ پرسشنامه سالم جمع شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه پژوهشگرساخته است. پژوهش حاضر در دو مطالعه صورت گرفت به این شکل که در هر مطالعه آزمودنی ها درقالب دو گروه تصاویر محصول موردنظر (آب میوه و فنجان قهوه) را مشاهده می کردند و به سؤالات پاسخ می دادند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدل سازی معالات ساختاری و نرم افزار PLS2 استفاده شده است. نتایج دو مطالعه پژوهش حاکی از آن است که رنگ پس زمینه متجانس با محصول و تصویرسازی پویای رایحه محصول نسبت به تصویرسازی ایستا بر واکنش حسی (بینایی و بویایی)، احساسات و عواطف و تجربه حسی و عاطفی مصرف کنندگان از محصولات در فضای خرده فروشی آنلاین تأثیر می گذارد.
ارائه الگوی بازاریابی حسی در صنعت مواد غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹)
489 - 508
حوزه های تخصصی:
با وجود اهمیت نظری موضوع برندسازی حسی، شکافی ژرف در حوزه تجربی وجود دارد. در مقاله حاضر با هدف پرکردن این شکاف به ارائه الگوی بازاریابی حسی در صنعت مواد غذایی پرداخته شده است. این مقاله از منظر هدف یک پژوهش بنیادی است که با روش پژوهش آمیخته و مبتنی بر استدلالی قیاسی-استقرایی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان نظری (اساتید بازاریابی) و خبرگان تجربی (مدیران صنایع غذایی) است. نمونه گیری به روش غیراحتمالی و به صورت هدفمند صورت گرفته است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه می باشد. جهت تحلیل مصاحبه های تخصصی، روش تحلیل مضمون بکار گرفته شده است. همچنین شاخص های شناسایی شده با روش دلفی فازی اعتبارسنجی شده است. در نهایت به ارائه مدل نهایی پژوهش با روش ساختاری-تفسیری پرداخته شده است. تحلیل داده های پژوهش در فاز کیفی با نرم افزار MaxQDA و در فاز کمی با نرم افزار Matlab انجام شده است. برای دستیابی به هدف های پژوهش با تحلیل مصاحبه با خبرگان، مجموعه ای از شاخص های کاربردی بازاریابی حسی شناسایی شدند. مقوله های اصلی بازاریابی حسی عبارتند از استراتژی برند، بازاریابی حسی، مدیریت برند، مدیریت حواس، شخصیت برند، ارتباط هیجانی، شناخت مشتری هدف، مدیریت تجربه برند، تعامل دوسویه. نتایج تحلیل نشان داده است مدیریت برند عنصر زیربنایی مدل است که بر استراتژی برند، شناسایی مشتریان هدف و بازاریابی حسی تاثیر می گذارد. این عوامل نیز به نوبه خود موجب ارتباط هیجانی، مدیریت حواس و تعامل دوسویه با مشتریان می شوند.
تحلیل تاثیر مولفه های حسی بر رضایت و نیات رفتاری گردشگران خارجی (مورد مطالعه: هتل های چهار و پنج ستاره شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری بخش عمده ای از اقتصاد جهانی را تشکیل می دهد و یکی از بزرگ ترین صنایع جهان به حساب می آید. از مهم ترین عواملی که می تواند موجب رشد و توسعه ی گردشگری بین المللی و داخلی شود اقامتگاه ها و هتل ها جهت اسکان مسافرین می باشد. استفاده از بازاریابی نوین در این راه می تواند کمک شایانی به پیشرفت و توسعه ی صنعت هتل داری کند. بازاریابی حسی نوعی از بازاریابی است که نقش به سزایی در رضایت مشتریان دارد زیرا راه دستیابی به موفقیت را تا حد زیادی از میان احساسات و عواطف می داند، مسیری که در آن بسیاری از مشتریان از ارزیابی صرف ویژگی ها و خصوصیات کاربردی محصول پا را فراتر نهاده و می خواهند به محصول به عنوان یک تجربه بنگرند. این پژوهش به دنبال تعیین تاثیر بازاریابی حسی و مؤلفه های آن در بهبود رضایت مشتریان هتل ها است. در این مقاله ابتدا زیر مؤلفه های بازاریابی حسی شناسایی شده و سپس به کمک پرسشنامه ای محقق ساخته، میزان رضایت گردشگران از هریک از مؤلفه های حسی در هتل های مورد مطالعه مورد سنجش قرار گرفته است. سپس تاثیر بازاریابی حسی در بهبود رضایت مشتریان هتل ها بررسی شده است. جامعه ی آماری در پژوهش حاضر کلیه هتل های چهار و پنج ستاره ی شهر اصفهان هستند، حجم نمونه نیز به روش کوکران 120 نفر به دست آمده است. در نهایت جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و به منظور آزمون فرضیه های پژوهش و تعیین تأثیر متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته از آمار استنباطی (مدل سازی معادلات ساختاری) استفاده شده است. نرم افزار کامپیوتری مورد استفاده نیز SPSS 20 و Amos 20 بوده است. یافته ها حاکی از این موضوع بود که متناسب بودن ویژگی هتل های مورد مطالعه با ذائقه ی حسی گردشگر تاثیر مستقیمی بر رضایت وی دارد و رضایت گردشگر خود بر نیات رفتاری گردشگر و بازگشت مجدد وی به هتل تاثیر گذار است.
دستیابی به شهر اقتصادی؛ بر پایه ارائه الگوی مفهومی بازاریابی حسی در شبکه های اجتماعی (رویکرد کیفی تحلیل تم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۹
93 - 112
هم زمان با دگرگونی تعاملات برنامه ریزی و بازار توسعه شهری تحت تأثیر فرایندهای جهانی شدن و رقابت شهری، شاخص های رشد اقتصادی شهرها نیز شکل جدیدی یافته اند؛ به طوری که برخی از مراکز تولیدی و کارخانجات باموفقیت توانسته اند پایه اقتصادی شهرها را از راه توسعه بخش تجارت و بازرگانی با ارزش افزوده بالا تنوع بخشند؛ و برخی دیگر در این کار موفق نبوده اند. این در حالی است که در کشور ما در عمل، به تسهیل فرایندهای بازرگانی و بازاریابی، در مقیاس های اقتصادی و بستر های الکترونیکی و دیجیتالی در جهت دستیابی به شهر های اقتصادی توجه کمی معطوف شده است. از این رو این مقاله سعی دارد بر اساس متدلوژی تحلیل مضمون، برای بازاریابی حسی که اخیرا” از جدیدترین و مهم ترین روش های بازرگانی و بازاریابی در دنیا است در شبکه های اجتماعی که این روزها به یکی از محبوب ترین ابزار ها در فضای مجازی تبدیل شده است؛ در راستای دستیابی به شهر اقتصادی چارچوبی مفهومی ارائه دهد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ رویکرد، اکتشافی، و از لحاظ نحوه تجریه و تحلیل داده ها کیفی می باشد. بدین منظور گروهی از متخصصان بازاریابی انتخاب شدند و مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد و فرایند انتخاب خبرگان و انجام مصاحبه با آن ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و مجموعا 16 مصاحبه صورت گرفت. سرانجام نتایج تحقیق منجر به ارائه الگوی مفهومی بازاریابی حسی در شبکه های اجتماعی بر اساس پنج بعد حواس پنجگانه، احساسات، تفکر، عمل و رابطه شد.
در باب اخلاق بازاریابی عصبی و بازاریابی حسی
در این مقاله چند مورد از موضوعات اخلاقی کلیدی مربوط به ظهور حوزه های مرتبط با بازاریابی عصبی و بازاریابی حسی در سال های اخیر بررسی می شود. حال که این تکنیک های جدید واقعاً توانایی پیش بینی خود را نسبت به سایر تکنیک های سنتی تر از قبیل رویکردهای آزمایش رفتار یا روانشناسی مصرف کننده در بازاریابی به رخ کشیده اند، سؤالاتی پیرامون اخلاق تحریک «دکمه خرید» مغز مصرف کنندگان به وجود آمده است. در اینجا سؤال این است که دقیقاً چه چیزی در مورد «نگریستن به درون ذهن مصرف کننده» بسیار خاص و نگران کننده است؟ من بحث خواهم کرد که در مورد ترس های عمومی پیرامون بازاریابی عصبی، حداقل تاکنون و تا جایی که من می بینم، در آینده نزدیک و قابل پیش بینی اغراق شده است. با این حال، من می خواهم نگرانی هایی را در مورد تأثیر فزاینده بازاریابی حسی بر رفتارمان (با تأکید ویژه بر دنیای بازاریابی موارد غذایی و نوشیدنی) مطرح کنم. در نهایت، من بر این باورم که مصرف کننده در آینده ممکن است از رویکردهای نوظهور الهام گرفته از علوم اعصاب در بازاریابی حسی ترس زیادی داشته باشد. در واقع ممکن است طولی نکشد که همه ما در خصوص طیفی از عادت های غذایی نه چندان سالم به خودمان «تلنگر» بزنیم. همچنین من معتقدم تدوین دستورالعمل های اخلاقی روشن برای کسانی که در این حوزه کار می کنند به یک مسئله بسیار حائز اهمیت تبدیل خواهد شد.
طراحی الگوی بازاریابی حسی، پیشایندها و راهبردهای آن در صنعت محصولات مصرفی تند گردش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
265 - 287
هدف از این پژوهش طراحی الگوی بازاریابی حسی و پیشایندهای آن در صنعت محصولات مصرفی تند گردش لبنی است. روش تحقیق از نوع آمیخته اکتشافی بوده و ابتدا داده های کیفی، گردآوری شد. سپس بر مبنای یافته های حاصل از اجرای مرحله کیفی، ابزاری ساخته شد تا در چارچوب آن داده های کمی گردآوری و تعمیم پذیری یافته ها میسر شود. برای دستیابی به داده های کیفی با توجه به نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی از 16 نفر خبرگان دانشگاهی و مدیران باتجربه در صنعت لبنیات انتخاب گردید و با روش مصاحبه های نیمه ساختاریافته و مطرح نمودن سؤالات باز انجام گرفته و از رویکرد مبتنی بر داده بنیاد استفاده و سپس بر اساس یافته های این مرحله مدل الگوی بازاریابی حسی و پیشایندهای آن تدوین شد. در ادامه به منظور تبیین مدل بر مبنای یافته های روش کیفی، پرسشنامه اولیه در بخش کمی طراحی شد. جامعه آماری در بخش کمی، مشتریان محصولات لبنی در تهران به صورت نامعین و نمونه آماری با توجه به فرمول کوکران 384 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و پردازش داده های کمی به وسیله نرم افزار PLS2 صورت گرفت. از یافته های آزمون ها الگوی نهائی پژوهش در شش مقوله اصلی؛ شرایط مداخله گر (عوامل سازمانی و برند)، زمینه ای (عوامل اقتصادی، اجتماعی– فرهنگی و فناوری)، علی (عوامل سازمانی، مشتری و محیط رقابتی)، پدیده محوری (حس چشایی، بویایی، بینایی، لامسه و شنوایی)، راهبردها (کمپین بازاریابی حسی، ارزش ویژه برند، دانش مشتری) و پیامدها (مالی، رقابتی، مشتری و برندینگ) متشکل شد و مقولات خرد و شاخص های مرتبط در صنعت لبنی نیز در الگو مشخص شد.
تحلیل اثر بازاریابی حسی بر ارتقاء برند اماکن ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی بهمن و اسفند ۱۴۰۱ شماره ۷۶
317 - 338
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثر بازاریابی حسی بر ارتقاء برند اماکن ورزشی بود. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مشتریان اماکن ورزشی منتخب شهر مشهد بود. نمونه پژوهش از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند (348 نفر). برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بازاریابی حسی یوچارونکیت (2015) و ارتقاء برند رضوی (1395) استفاده شد. روایی محتوایی آن توسط 11 تن از صاحب نظران و اساتید دانشگاهی و پایایی آن نیز با آزمون آلفای کرونباخ (84/0) تأیید گردید. تجزیه و تحلیل داده ها به روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار AMOS ورژن 24 و آزمون ضریب همبستگی پیرسون (SPSS 24) انجام شد. بر اساس نتایج تحقیق در مجموع، بازاریابی حسی و 5 مؤلفه آن (حواس، احساس، تفکر، عمل و رابطه) بر روی ارتقاء برند اماکن ورزشی منتخب شهر مشهد اثرگذار است. با توجه به این مؤلفه ها به مسئولین و مدیران اماکن ورزشی توصیه می شود جهت بهره مندی هر چه بیشتر از مزایای بازاریابی حسی بر روی برندهای ورزشی خود، استفاده از تکنیک های بازاریابی حسی را در برنامه های استراتژیک خود قرار دهند.
بررسی تأثیر بازاریابی حسی در ارزش ویژه برند در صنعت گردشگری (مورد مطالعه: هتل های چهارستاره و پنج ستاره استان تهران)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
133 - 150
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری امروزه بزرگ ترین صنعت خدماتی از لحاظ درآمدزایی و عامل مهمی برای توسعه ی اقتصادی به شمار می آید. یکی از مهم ترین اقداماتی که می تواند با کاهش وابستگی اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی موجب رشد صنعت گردشگری شود توسعه ی اقامتگاه ها و هتل ها به منظور اقامت مسافران است. استفاده از بازاریابی حسی ازجمله عوامل مؤثر در پیشرفت صنعت هتل داری است. ازاین رو، در این پژوهش، اثر بازاریابی حسی در ارزش ویژه ی برند در صنعت گردشگری را با میانجیگری متغیرهای تجربه ی برند، نگرش به برند و دلبستگی به برند بررسی می کنیم. جامعه ی آماری این پژوهش گردشگران خارجی هستند که در بهار و تابستان امسال به شهر تهران سفر کرده اند و در هتل های چهارستاره و پنج ستاره اقامت داشتند. شیوه ی نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس و پرسش نامه به منظور جمع آوری داده ها استفاده شد. برای بررسی روایی پرسش نامه از روایی محتوایی و همچنین برای بررسی پایایی پرسش نامه از آلفای کرونباخ استفاده شد. به منظور تحلیل داده های گرد آوری شده، شیوه ی مدل سازی معادلات ساختاری از طریق نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. براساس نتایج به دست آمده، مؤلفه ی لامسه در تجربه ی برند اثر معناداری ندارد، اما هر چهار مؤلفه ی بینایی، بویایی، چشایی و شنوایی تأثیر مثبت و معناداری در تجربه ی برند دارند. سایر فرضیه های پژوهش نیز تأیید شده اند.