فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۹۴۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
استعاره ی مفهومی و تصویرسازی در شعر غاده السمان بر اساس نظریه لیکاف و جانسون چکیده: زبان شناسان شناختی برداشت تازه ای از استعاره را ارائه کرده اند که با مفهوم سنتی آن متفاوت است. این برداشت از استعاره را نخستین بار، لیکاف و جانسون معرفی کردند. در این برداشت تازه، استعاره دیگر واحدی برحسب مشابهت با واحدی دیگر جایگزین نمی شود بلکه، نوعی ساخت اسنادی است و قبلا بر اساس تجربه حسی در ذهن ثبت شده است. برای مثال، استعاره زبانی «عاشق، کوله باری از رنج بر دوش دارد» بازنمود یک استعاره مفهومی ثبت شده در ذهن مان است که: «عشق، سفر است». استعاره های مفهومی به سه دسته: جهتی، هستی شناختی، ساختاری تقسیم می شوند. این مقاله بر آن است تا استعاره مفهومی را تشریح کرده و چگونگی ورود آن به زبان شعر نو را بر اساس نمونه های متعددی تحلیل کند و آنگاه به تحلیل و تطبیق استعاره های مفهومی در نمونه هایی از اشعار خانم غاده السمّان شاعر پرآوازه سوری بپردازد. در این میان، ارزش تصویری اشعار غاده السمان و هنجارگریزی در شعر وی نیز به روش توصیفی تحلیلی بررسی می شود. مهم ترین دستاورد این مقاله را می توان اثبات حضور پررنگ استعاره های مفهومی در شعر غاده السمان و تحلیل تصویرشناسانه این اشعار و تاثیر محیط زیست عربی شاعر، بر شعر وی دانست و این که صحرا به عنوان تصویر مرکزی و محوری شعر وی محسوب می شود.
نمادهای سیاسی در شعر نو در عصر پهلوی تا انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نماد گرایی یکی از روش های بیان دیدگاه های شاعران عصر پهلوی در اعتراض به فضای استبداد و اختناق است. شعر و ادب فارسی در عصر مشروطه توانست ضمن بهره گیری از فضای بدست آمده با مسائل سیاسی و اجتماعی پیوند پیدا کند و در قالب شعر مسائل را بیان نماید اما این فضا دوام چندانی نداشت و با عصر پهلوی و شروع دوران استبداد، شعر و ادب فارسی برای بیان دیدگاه سیاسی ، اجتماعی و اعتراضی خود به نمادگرایی روی آورد. اگرچه شعر و ادبیات همیشه با نمادگرایی همراه بوده اما در این دوران شاعرانی چون نیما ، شاملو ، ابتهاج ، اخوان ثالث و ... هرچند خود شخصیتی سیاسی نداشتند با این حال توانستند در قالب شعر نو با بهره گیری از نمادهایی چون «تاریکی، سیاهی، سرما و زمستان و...» واقعیت های عصر خویش را بیان کنند. بن مایه های این نوع شعر، نشأت گرفته از مسائلی است که ارتباط مستقیمی با سیاست دارند، اما خود شعر،ارتباط چندانی با سیاست ندارد. این شعر، نقد و اعتراض به وضع موجود پیش از انقلاب اسلامی است و برای تغییر اوضاع و احوال سیاسی اجتماعی می کوشد ومردم را برای مقابله با حکومت پهلوی تهییج می نماید. شعری معترض است که آن دوره را به شدت نا مساعد می داند وآینده در آن مفهوم ویژه ای دارد.
کم گرفت و کارکردهای آن در اشعار حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشخصه های اصلی شعر حافظ بلاغت کلام اوست. او با به کارگیری شگردهای مختلف ادبی توانسته به این مهم دست یابد. یکی از راهکارهای حافظ برای پررنگ کردن صبغه بلاغی اشعارش، استفاده از کم گرفت با بسامد بالاست که تاکنون از دید حافظ پژوهان و حافظ شناسان پنهان مانده است. کم گرفت، ابزاری بلاغی و ادبی است که نقطه مقابل اغراق به شمار می رود و مطلبی، کسی یا چیزی را ضعیف تر، فروتر یا کمتر از حد خود نشان دادن یا بیان کردن است. در پژوهش حاضر، ابتدا با تکیه بر نظر اُدبا و صاحب نظران تعریف جامع و کاملی از کم گرفت ارائه، سپس روش های ایجاد مفهوم کم گرفت و اغراض آن در اشعار حافظ به روش مطالعه کتابخانه-ای بررسی و تحلیل شده است. برایند پژوهش نشان می دهد که حافظ با تکیه بر گستردگی قلمرو دانش زبانی و بلاغی خود با استفاده از واژه هایی مانند کم و کمتر، ترسم، گویی یا گوییا، مگر، بهتر، اندکی و... توانسته مفهوم کم گرفت را در کلام خود ایجاد کند. کم گرفت در شعر او کارکردهای معنایی و زیبایی شناختی نیز دارد که از میان کارکردهای معنایی می توان به تواضع و کم گرفت خویش، اعتراض توأم با احتیاط، احترام، پند و اندرز و از میان کارکردهای زیبایی شناختی به تناسبات لفظی اشاره کرد.
نظریه «زیبایی شناسی دریافت» و نقد و بلاغت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخلاف رویکردهای گذشته به متون که غالباً یا ناظر به «متن» و یا «مؤلف متن» بودند، از رویکردهای امروزین نقد ادبی، پرداختن به «خواننده متن» و بحث از نقشِ خواننده در معنی گذاریِ متن است. این دسته از نظریه ها برآنند که متن معنی ی ا مع انی ثاب تی ن دارد بلک ه مع انی محصول خلاقیت خواننده اند. از مهم ترین مکاتب نظری امروز که به اهمیت نقش خواننده در ادراک و دریافتِ معنی، و بلکه در خلقِ معنای متن اشاره دارد نظریه «زیبایی شناسیِ دریافت» است که با نام هانس رابرت یائوس و ولفگانگ ایزر شناخته می شود. تصوّر کلی نسبت به تحول تاریخیِ نظریه های ادبی اینگونه است که اهمیت قائل شدن برای جایگاه خواننده در شکل دهیِ معنای متن، و نقش خواننده در معناگذاریِ متن و مسائل پیرامونِ ادراکِ معنی، دستاورد نظریِ قرونِ اخیر در مغرب زمین است. حال آنکه دقت و بازخوانیِ برخی از متون بلاغیِ گذشته نشان دهنده تأملاتِ نظری و آراء قابل تأملِ برخی از نظریه پردازان و بلاغیانِ اسلامی درباره اهمیت خواننده و نقش وی در خلق معنای متن است. پژوهش حاضر به بررسی تأملات سه تن از بلاغت نگاران و ناقدان ادبی جهان اسلام در باب ارتباط متن و خواننده و جایگاه و اهمیت خواننده در تعیین معنای متن، می پردازد.
کارکردهای بلاغی وزن شعر (از هیپنوتیزم تا سماع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلاغت را رسایی وگیرایی کلام برای تأثیر بر مخاطب و اقناع وی دانسته اند. تشریح چگونگی این تأثیر و تعیین میزان نقش هر یک از عناصر شعر، در اثنای این فرایند می تواند بخشهایی از لایه های علم بلاغت کهن و علوم بلاغی جدید را فعال تر کند. مسأله تناسب وزن با موضوع و محتوای اثر ادبی و نقش آن در میزان تأثیر بر مخاطب از دغدغه های برخی بلاغیون قدیم و جدید در غرب و ایران بوده، اما، وجود قرابتهایی میان حالت تسلیم و اقناع مخاطب یک شعر موزون با حالت تسلیم یک انسان هیپنوز شده، ریچاردز را به تحلیل و تبیین این فرایند با اتخاذ دیدگاهی بینارشته ای کشانده است. این در حالی ست که گاهی وزن شعر انسان را نه به خلسه که به شور و شعفی رقص آور و سماع گونه می کشاند چنانکه در برخی غزلیات شمس و احوال مولوی. مقاله حاضر با تأکید بیشتر بر نگاهی تحلیلی تطبیقی به نظریه «هیپنوتیزمِ وزن» ریچاردز، در پی تبیین این موضوع و کشف برخی همانندیها در نظریات اندیشمندان ایرانی خواهد بود. مهمترین دستاورد این پژوهش، به روزرسانی برخی از نظریه های کهن و اذعان به ضریب تأثیر بلاغی وزن و کارکردهای آن در ساختار شعر فارسی ست.
دامنه و کارکرد بلاغت در سبک فردی مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی، از علوم نسبتاً جدیدی است که در آن، چهارچوب اثر ادبی بررسی می شود. مباحث «درون متنی» (مانند تصویرهای خاصی که اثر ادبی دارد؛ نگاه ویژه به مسایل روز؛ زبان خاص؛ دستور زبان خاص و ...) و برون متنی (مانند زندگی و سرنوشت پدیدآورنده اثر، زمان و مقطع خاصی که اثر پدید آمده و همان مقطع، سایه ای بر سرتاسر اثر گسترده است و ...) در ساختار یک اثر تأثیر می گذارند. در کنار اینها، سبک فردی، شاخه ای است که هم از سبک شناسی جدا شده و هم ارتباط تنگاتنگی با آن دارد. از طرف دیگر، نظام بلاغی و فصاحت یک-اثر، به گونه ای است که سبک فردی را برجسته می سازد. متن ادبی اگر بر پایه بلاغت استوار باشد پدید آورنده با اصول بلاغت آشنا باشد و به-صورت زیرکانه آنها را در نوشتار خود به کار بَرَد، سبک فردی خود را به صورت منحصربه فرد و شاخص مطرح می کند. تحلیل آثار مهدی اخوان ثالث، شاعر معاصر، نشان می دهد که پیوند عمی قی میان بلاغت و سبک فردی او وجود دارد. به گونه ای که این گونه در ذهن خواننده خطور می کند که شاعر با سُلطه بر بلاغت و آشنایی کامل با آن، سبک فردی خود را برگزیده است. در این مقاله، تحلیل محتوایی (Content Analysis) شیوه بررسی اشعار است که با استفاده از آن و تجزیه و تحلیل داده های متن، به ابعاد گوناگون سؤال های طرح شده پاسخ داده شده است.
دلالت هاى تقدیم و تأخیر در ساختارهاى استفهامى بر مبناى نظریه نظم جرجانى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عبدالقاهر جرجانى در مبحث تقدیم و تاخیر با نگاهى دقیق، اسلوب استفهام را مورد بررسى قرار داده و با آوردن شواهد و مثالهاى فراوان به اثبات اغراض نحوى، بلاغى و معناشناسى این اسلوب پرداخت هاست. وى با ژرف نگرى به تشریح اغراض ثانویه ساختارهاى استفهامى پرداخته و دلالت تقریر و انکار، تهکم و توبیخ را مورد بررسى قرار داد هاست. پژوهش حاضر با روش توصیفى، تبیینى و تحلیلى انجام گرفت، منظور از توصیف ساختارهاى استفهامى، برخورد با این پدیده در سطح است، بى آنکه به حریم علیتش وارد گردیم. در مرحله تبیینى، علل پدیده تقدیم و تأخیر در ساختارهاى استفهامى تبیین گردید و این پدیده در پوشش قوانین کلیاى که ماهیت آن را میرساند، جاى گرفت، در این مرحله چرایى و علتیابى مسئله مدنظر است و سرانجام در مرحله تحلیلى، محتواى آشکار پیامهاى موجود در مثالها بررسى شد. نتایج پژوهش نشان داد که جرجانى با تحلیل نحوى و بلاغى اسلوب تقدیم و تأخیر، معانى ثانویه استفهام را کشف کرد و نشان داد که دگرگونى صورت و معنا یک رابطه دوسویه دارند. یعنى دگرگونى صورت، اعم از تقدیم و تأخیر لفظى، به دگرگونى معنا میانجامد و اراده یک معناى خاص نیز دگرگونى صورت را لازم میگرداند. بنابراین طبیعى است که در این فرآیند دوسویه اختلاف، تنوع و تعدد معانى منتسب به ساختارهاى استفهامى شکل بگیرد، به عبارت دیگر هدف جرجانى بیان تأثیر تقدیم و تاخیردر اختلاف و تنوع معانى است.
نقد غزلى از مولانا براساس نظریه نقد خیال ژیلبر دوران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد دنیاى خیال نوعى نقد مضمونى است و در قرننوزدهم میلادى، توسّط گاستون باشلار به صورتمدوّن و قانو نمند به جامعه ادبیّات فرانسه و پس از آن اروپا ارائه شد؛ بعد از باشلار، شاگردان مکتب او، یعنىژا نپیر ریشارد، ژان بورگوس و ژیلبر دوران به تکمیل این نظریه پرداختند. این مقاله با هدف دس تیابى به نگاه مولانا به جهان اطراف خود و با استفاده از روش توصیفى-تحلیلى و ه مچنین، بهر هگیرى از نظریه نقد تخیّلى ژیلبر دوران، به بررسى یک غزل از مولانا بام ىپردازد. نظریه دوران، « اى یوسف خو شنام ما » مطلع نگاهى کاملاً انسا نشناسانه به ادبیّات و تصاویر شعرى دارد. در نظر او، تخیّلات درواقع عک سالعم لهایى هستند که شاعر یا نویسنده در برخورد با زمان از خود بروز م ىدهد و بر همان اساس، تصاویر اثر خود را ایجاد م ىکند. بر این اساس، تصاویر مولانا در غزل مورد بررسى، حاصل عک سالعمل موقعیّتى او در برابر زندگى بوده و نشان از تلاش مولانا براى غلبه بر این عنصر دارد. این غزل کاملاً قهرمانانه و تضادّى است.
بررسی و تحلیل کارکردهای نشانه معناشناختی رجز: پروتزسازی گفتمانی داستان رستم و اسفندیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رجز، گفتمانی تهاجمی میان دو رقیب و از عوامل تأثیر گذار میان دو کنشگر است. کنشگر در پی آن است تا با بیانی که جانشین جنگ می شود، یا مقدمه ای قوی برای شروع آن می باشد، بر حریف غلبه کند. در این شیوه دو عنصرگفتمانی مهم: نازش و مباهات به خود؛ نکوهش رقیب و تحقیر نژاد به عنوان پروتز گفتمانی مطرح می شوند. منظور از پروتزگفتمانی امری بیانی با نقش صیانت از حریم کنشگر است. این مقاله در پی آن است که بر اساس نظریه پروتز گفتمانی به بررسی رجز بپردازد و نشان دهد که با توجه به بررسی نشانه شناسانه، این گفتمان کارکردی پروتزی می یابد و به جای ورود به فرآیند کنشی، در فرآیند گفتمانیِ پیشاکنشی با ویژگی پروتزی قرار می گیرد و نظام بیانی، جانشینِ کُنِش می شود. قهرمان می کوشد با رجز پیش از شروع نبرد، یا تا زمان شکل گیری اساسی آن، برحریف پیروز شود. پس رجز با کارکرد پروتزی، جایگزینی برای کنش اصلی است. هدف اصلی مقاله بررسی کارکرد پروتزی رجز به عنوان امری نشانه ای در راستای تحلیل چگونگی بسط نظام گفتمانی پیشاجنگ است. رجز به عنوان پروتز گفتمانی بستری مناسب جهت توسعه فضای صیانت از خود در مقابل دشمن بدون ورود به کنش، از طریق پادکنش می باشد. پادکنش مانند هاله ای دور کنش را می گیرد تا بتواند یا جایگزین آن شود، یا در صورت ورود به فرآیند کنشی آن را تحت تاثیر قرار دهد. کلید
استعاره مفهومی: نقطه تلاقی تفکر و بلاغت در قصاید ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره مفهومی یا شناختی بر پیوند میان زبان و تفکر تأکید دارد و استعاره را بیش از آنکه مربوط به زبان بداند، به اندیشه مرتبط می داند. استعاره پیش از آنکه در قالب یک عبارت زبانی بیان شود، بر مبنای یک تفکر ذهنی ساخته می شود. این رویکرد جدید توجه منتقدان را به زیرس یی ذهنی جلب می کند که در فرایند ساختن استعاره نقش مهمی دارند. ناصرخسرو، یکی از شاعران اندیشمند و فیلسوف سبک خراسانی، در بسیاری از قصاید خود، از استعاره بهره گرفته است. استعاره هایی که وی به کار می برد همه در قلمرو نظام عقیدتی و دینی او می گنجند و شاعر بسیاری از مفاهیم فکری مورد نظر خود را به صورت استعاره های مفهومی بیان می کند. از آنجایی که قصاید ناصر خسرو بیشتر در حیطه ادبیات تعلیمی جای می گیرند و در نگاه اول، چندان از شگردهای ادبی سود نمی جویند، این پژوهش بر آن است با بررسی پنجاه صفحه از دیوان قصاید ناصرخسرو بر اساس رویکرد استعاره مفهومی نشان دهد که شاعر بسیاری از مفاهیم و عقاید را در قالب استعاره های شناختی بیان کرده و این امر در بالا بردن درجه ادبیت کلام وی مؤثر بوده است.
التزامی نو در شعر میرزا کاظم طبیب یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میرزا کاظم طبیب یزدی شاعر و طبیب برجسته امّا گمنام عصر قاجار از خاندان حکیمان کرمان و منسوب به شجره ناظم الأطباء کرمانی است. دیوان شعر ایشان در قالب نسخ ه خطّی منحصربه فردی در میان فرزندان و نوادگان وی به یادگار مانده است. در غزلیّات میرزا کاظم التزام ویژه ای به چشم می خورد که به نظر می رسد باید خود او را مبدع این نوع التزام دانست. التزام، اعنات یا لزوم ما لا یلزم صنعتی از صنایع بدیع لفظی است که در کتب بدیعی تنها به مصادیق محدودی از آن اشاره شده است؛ درحالی که این صنعت در شمار تفنّن های شاعرانه و دارای مصادیق متعدّدی است؛ از جمل ه این مصادیق، التزام به کاررفته در غزلیّات میرزا کاظم است که در این نوشتار توصیف خواهد شد.
تضمین و گونه هاى آن در غزلیات فیض کاشانى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملامحسن فیض کاشانی، از علما و اکابر بزرگ شیعه در قرن یازدهم هجری است؛ که علی رغم شهرتش در تألیف کتب علوم مختلف، در شاعری نیز دستی توانا داشت. شعر او مالامال از اندیشه های فکری و اعتقادی اوست که با چاشنی عرفان و معرفت درمی آمیزد. آن چه که بیش از همه در شعر فیض خودنمایی می کند، بهره گیری استادانه او از اشعار و مضامین فکری شاعران بلند آوازه و صاحب سبک پیش از او از جمله مولوی و حافظ است که بر رونق و غنای شعر او افزوده است. از این رو، در این پژوهش که با هدف شناخت هرچه بهتر شعر فیض کاشانی صورت گرفته است، تلاش می گردد تا تضمین و گونه های آن به جهت اهمیت و نقش غیرقابل انکاری که در گیرایی و تأثیرگذاری کلام فیض ایفا می کنند، مورد بررسی قرار گیرد؛ که نتیجه حکایت از آن دارد که اشعار فیض، علاوه بر آنکه دربردارنده اندیشه های حکمی و اعتقادی اوست، عصاره فکری و شعری حافظ و مولانا نیز می باشد؛ که شاعر به صورت مستقیم و غیرمستقیم از آن ها بهره برده است و تضمین مبهم عبارتی یا واژگانی تضمین غالب به کار رفته در غزلیات فیض می باشد که باعث آفرینش غزلیاتی چون غزلیات حافظ و مولانا شده است.
ساختارشکنى و تصویرسازى از طریق هنجارگریزى در اشعار نو هوشنگ ابتهاج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنجارگریزی یکی از شیوه های آشنایی زدایی است که طی آن، برای ایجاد تصاویر خلاقانه شعری از قواعد حاکم بر زبان معیار، نوعی انحراف رخ می دهد و موجب برجسته سازی در متن ادبی می گردد. هوشنگ ابتهاج از جمله شاعران معاصر است که در اشعار نیمایی خود از این شگرد بهره فراوان برده است. این پژوهش، با روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایش و در چارچوب مکتب ساخت گرایی، بر آن است که اشعار نو ابتهاج را بر مبنای الگوی هنجارگریزی لیچ مورد بررسی قرار دهد تا شیوه خلق زیبایی و برجستگی در اشعار وی آشکار گردد. اشعار مورد بررسی در این پژوهش با شیوه تصادفی از دیوان تاسیان ابتهاج گزینش شد. نتایج نشان داد که ابتهاج از انواع هشت گانه هنجارگریزی لیچ استفاده کرده و از این طریق توانسته است زبان خود را برجسته سازد. در این میان، وی از هنجارگریزی معنایی بیش از سایر انواع هنجارگریزی بهره گرفته است. میزان کاربرد سایر انواع هنجارگریزی و پیامد آن ها نیز بررسی شده است. با این هنجارگریزی ها ، ابتهاج منظور خود را به گونه ای نوآورانه و به زیباترین شیوه بیان می کند. همچنین تقدّم فعل بر سایر ارکان جمله از پربسامدترین هنجارگریزی های نحوی در شعر ابتهاج است و او نوعی فعل گرایی و تأکید بر عمل به جای عامل را تداعی کرده است.
بازتاب و عملکرد تلمیحات شاهنامه و منابع پیرامون آن در دیوان صحبت لارى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از فردوسی، اغلب شاعران، فارغ از محتوای آثارشان، در سطوح گوناگون، از شاهنامه تأثیر پذیرفته اند. محمد باقر صحبت لاری یکی از برجسته ترین شاعران دوره بازگشت ادبی است که در دیوان خویش به میزان چشم گیری از شاهنامه فردوسی تأثیر پذیرفته است. صحبت لاری با شاهنامه فردوسی آشنایی عمیقی داشته و تلمیحات نادر وی به نام ها و داستان های کمتر شناخته شده شاهنامه و دیگر شخصیت های حماسی و منابع غیر از شاهنامه، گواه درک عمیق وی از اثر سترگ فردوسی است. پژوهش حاضر با روش سندکاوی و تحلیل محتوا نشان می دهد که صحبت لاری برای پیشبرد مقاصد شعری خویش از قبیل مدح و بیان برتری ممدوح، تصویرسازی، ترکیب سازی، رعایت جادوی مجاورت و ذکر احوال شخصی (مفاخره)، در زمینه تلمیحات از شاهنامه تأثیر پذیرفته و این صنعت را با صنایع شعری دیگر همراه کرده است. علاوه بر این با اشارات نادری که به شاهنامه ، منابع تاریخی، منظومه های حماسی، طومارهای نقّالی و داستان های شفاهی و عامیانه انجام داده، به حل برخی مشکلات شاهنامه پژوهی از قبیل معمّای ببرِ بیان کمک کرده است
بنیان های اکوکریتیسیزم در نمادهای بلاغی اشعار رضا براهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربرد نمادهای زیست محیطی در حوزهٔ ادبیات فارسی قدمتی دیرینه دارد. در شعر معاصر فارسی نیز نمادهای جانوری و گیاهی به وفور دیده می شود. بسیاری از این نمادها جهت تبیین واقعیات یا تخیلات فردی شاعران قرار گرفته اند. نمادهای حیوانی و گیاهی در اشعار رضا براهنی از منظر زیست محیطی و نگاه بوم گرایانه قابل تأمل هستند و کاربردی منحصر دارند. در مقاله حاضر تلاش شده است با استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی، به معرفی کاربرد این نوع نمادها و رابطه آن اکوکریتیسیزم موجود در اشعار براهنی پرداخته و به این پرسش پاسخ داده شود که نمادهای حیوانی و گیاهی چگونه در اشعار براهنی تفسیر می شوند و آیا این نمادها در خدمت تبیین خصایص زیست محیطی قرار داشته اند یا انسان محوری در کاربرد این نوع نمادها ملاک شاعر بوده است. بدین منظور ابتدا به چگونگی کاربرد نماد جانوری و گیاهی پرداخته، سپس نمادها از زاویهٔ اکوکریتیسیزم در اشعار تحلیل و بررسی شده است. یافته ها نشان می دهد انسان در اشعار براهنی مغلوب طبیعت است و «اومانیسم واژگونی» بر رتوریک نمادهای جانوری و گیاهی حاکم است.
بررسی نشانه- معناشناختی شعر سوره تماشا (سهراب سپهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی نشانه معناشناختی گفتمان به ویژه گفتمان ادبی، ادبیات را به سوی پویایی و کاربردی شدن سوق می دهد. این روش فرایندی حسی- ادراکی، سیال، زیبایی شناختی و ناپایدار است که با عبور از روش برنامه مدار و با حضور عاملی انسانی به طور ناگهانی شکل گرفته در مسیر تولید معنا قرار می گیرد و فرایندی هنری، حسی و زیبا می آفریند که هیچ گونه نتیجه ای قطعی و از پیش تعیین شده ندارد. حضور ناگهانی و احساسی شوش گر، درروند آفرینش معنا باعث ایجاد فضای تنشی و زیبا در کلام می گردد. در نشانه- معناشناسی، حس، ادراک، تنش، عاطفه و تعامل به تولید و تحول معنا می-انجامد. این روش برخلاف روش برنامه مدار و روش روایی، مکانیکی عمل نمی کند بلکه حالتی غیرمنتظره و ناگهانی دارد بنابراین به نتیجه ای قطعی و ثابت ختم نمی شود؛ به عبارت دیگر طبق برنامه خاص و مشخصی عمل نمی کند تا نتیجه ای مشخص داشته باشد؛ بلکه فضایی تنشی و متزلزل بر معنا حاکم است. در این مقاله شعر «سوره تماشای» سهراب سپهری از دیدگاه نشانه- معناشناسی بررسی می شود تا پاسخ این سؤال داد ه شود. آیا سپهری با رویکردی احساسی و تنشی، جریان زیبا ساز، سیال و متکثر معنا را در این شعر رقم می زند؟
فن مبالغه در سنت بلاغت اسلامی و جنبه های بلاغی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبالغه از همان زمان آغاز سرایش شعر مورد توجه شعرا بوده است و بر همین اساس به زودی مورد توجه شعر شناسان و ادیبان نیز قرار گرفت؛ اما این ابن قتیبه بود که برای اولین بار دقیقا همین اصطلاح را به کار برده است. این فن در میان بلاغیان با نام های افراط، اغراق، مبالغه و غلو شناخته شده است؛ اما آنها در رد و یا قبول آن اختلاف نظر دارند. برخی آن را جزو زیبایی های کلام می شمارند و برخی دیگر آن را دلیل بر ناتوانی شاعر می دانند. مقاله حاضر به تبیین پیشینه پیدایش این فن در سنت بلاغی و ارتباط آن با دیگر شگردهای بلاغی می پردازد. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که هر چند که اصطلاحات به کار رفته در مورد این فن در نزد بلاغیان متفاوت بوده است؛ ولی همه ی آنها تقریبا یک مفهوم را از آن برداشت می کردند. همچنین مشخص شد که کاربرد مبالغه در کنار فنون دیگری چون تشبیه، استعاره، کنایه، اطناب، حسن تعلیل، و قصر بر لطف معنی و دلنشینی بیشتر کلام می افزاید. بنابراین فنون بدیعی از جمله مبالغه ضرورتا برای تزیین کلام نیستند بلکه نقش برجسته در دلالت معنایی دارند.
بررسی الگوی تحلیل گفتمان میشل فوکو و مباحث علم معانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان برگرفته از گرایش های نوین زبان شناسی است و می کوشد روابط و احساسات نهفته در کلمات و درون متن را آشکار کند. این نظریه به طور مستقیم با تأثیرپذیرفتن از اندیشة میشل فوکو ایجاد شد و در متون ادبی به موضوعاتی فراتر مانند پیوند معنایی، نحو جملات، کنش های گفتاری، بافت، بسامد کنش ها و انواع جملات می پردازد. این پژوهش در پی آن است تا ثابت کند همة گزاره های تحلیل گفتمان با منشأ غربی در علم معانی فارسی نیز وجود دارد. به همین سبب در این پژوهش نامه های عاشقانة چهار منظومة غنایی برپایة الگوی تحلیل گفتمان بررسی و سپس با مباحث علم معانی تطبیق داده می شود. سبک نحوی جملات و کنش های گفتاری نامه های عاشقانه در هر چهار منظومه، رابطة مستقیمی با پیوست معنایی و بافت موقعیتی جملات دارد و با تغییر این بافت، سبک نحوی جملات و کنش های گفتاری نیز تغییر می کند. علم معانی بر اقتضای حال تأکید دارد و آن را شرط اصلی بلاغت می داند؛ با تطبیق کنش ها و سبک نحوی جملات با این علم روشن شد کنش های کلامی در نامه های عاشقانه کاملاً درست و بنابر اقتضای حال به کار رفته است.
بررسی شگردهای اقناع بلاغی در شعر ابو طیّب متنبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکتب پراگماتیسم، ادبیات را به منزله ی موثّرترین و زیباترین نوع گفتمان تلقی می کند. گفتمانی که نه تنها زیبایی و جمال در آن موج می زند بلکه تمام کارکردها و وظیفه های ارتباطی زبان در آن موجود است. از این رو فن اقناع به عنوان نقطه غایی هر نوع گفتمان در زیرمجموعه زبان شناسی کاربردی به عنوان علم گفتمان زبانی قرار می گیرد. از آنجا که کاربردشناسی ادبی بیشتر از کاربردشناسی محض و فرضیه ای بیانگر کاربرد عملی زبان در فرآیند گفتمان است، در این پژوهش بر آنیم که به بررسی شگردهای بلاغی اقناع در دیوان ابوطیب متنبی، شاعر بزرگ عرب که از آن به عنوان استاد معماری زبان یاد می شود، بپردازیم. بلندی جایگاه متنبی در عرصه زبانی و حضور کاربست های زبانی در دیوان او نشان از آن دارد که شاعر در انتقال بیشتر انگیزه ها، عواطف و احساسات به مخاطبین جهت تثبیت و تأکید بیشتر معنا از کاربست های بلاغی و بدیعی اقناع و مهم ترین آن ها همچون تشبیه، استعاره ، کنایه، حسن تعلیل، مذهب کلامی و مقابله بهره جسته است. ضمن اینکه « تشبیه ضمنی» به لحاظ ابعاد زیباشناختی کلامی و جنبه های اقناع کلامی و رستاخیزی واژگان نسبت به سایر اسالیب زبانی از بسامد بالایی در دیوان شاعر برخوردار است.
کارکرد تلمیح در طنزسروده هاى معاصر پس از انقلاب اسلامى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلمیح که اشاره به داستان، مثل، آیه، حدیث و شعر است، نوعی پیوند میان مطالب اصلی و داستان و واقعه ای را بیان می کند. این شگرد ادبی جنبه تشبیه یا استشهاد دارد و زیبایی کلام را می افزاید. با توجّه به این که تلمیح دربردارنده فرهنگ عامه و عقاید و رسوم گذشته است از دیرباز مورد توجّه شعرای ادب فارسی یوده است. تلمیح در بازآفرینی صحنه ها ضمن برانگیختن مخاطب، در ارتقاء سطح اندیشگی او مؤثّر است و میدان دیدش را وسعت می بخشد. همین موضوع، اهمیّت و ضرورت بازخوانی این شگرد ادبی را نشان می دهد. با این توضیح، هدف پژوهش حاضر، بیان کارکرد تلمیح در بلاغت افزایی شعر معاصر، تشریح جنبه های معنا آفرینی و تآثیر آن در ایجاد موقعیّت های طنزگونه است. حاصل پژوهش نشان می دهد که این آرایه ادبی با نقشی که در آفرینش طنز دارد، در تبیین انتقادهای اجتماعی و سیاسی که از مهم ترین و پربسامدترین رویکردهای شعر طنز است، تأثیری بسزا گذاشته است. همچنین تصرّف شعرای طنزپرداز در تلمیحات به نوآوری و خلق تصاویر جدید در شعر منجر شده است و این تصویرها نیز در ایجاد فضای طنزآمیز بسیار مؤثّر بوده اند.