فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۱۱٬۴۲۲ مورد.
تحلیل فرایند فردیت از نظرگاه یونگ در «اسکندرنامه» نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو
منظومه شرفنامه و اقبالنامه حکیم نظامی گنجوی که به اسکندرنامه شهرت یافته، سرگذشت
سفرها و جنگ های اسکندر مقدونی است. نظامی در آفرینش این دو منظومه علاوه بر
استفاده از وقایع تاریخی از داستان های اسطوره ای و افسانه ها نیز استفاده کرده و
طرحی نو درانداخته است. اسکندر در این دو منظومه، آن سردار فاتح تاریخ نیست، بلکه
شخصیتی اسطوره ای و پیامبرگونه دارد که تمامی نیروهای زمینی و فرازمینی، او را در
راه پر فراز و نشیب سفرها و طی فرایند فردیت و مسیر شناخت خویشتن یاری می دهند.
اسکندر در شرفنامه، حکیمی است که در پی کسب حکمت، راهی آفاق شده و در اقبالنامه در
قالب یک پیامبر، سفری انفسی را تجربه می کند. نقد روان شناسانه این دو منظومه نشان
می دهد که این شاه جوان در سفرها با هر یک از عناصر ناخودآگاهی از جمله: سایه،
آنیما و پیر خرد دیدار می کند و سرانجام به خود و حقیقت والای وجود دست می یابد.
هدف این مقاله، تحلیل این کهن الگوها با تکیه بر دیدگاه های یونگ است.
آشنایی ایران قاجار با نظام حیدرآباد؛ بررسی نسخه «کیفیت سلطنت اسلامیه مملکت دکن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان و فرهنگ عامیانه در اشعار حمید مصدق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر فارسی در سیر تاریخی خویش از عوامل بسیاری تأثیر پذیرفت که از جمله آنها عناصر زبان عامیانه است، البته تأثیر این عناصر در همه ادوار ادب فارسی به یک اندازه نیست. زبان عامیانه به عنوان گونه ای زبان زیرِمعیار دربردارنده عناصر گوناگونی است که به مقدار قابل توجهی در شعر شاعران معاصر نمود یافته است. حمید مصدق از جمله شاعران نوگرای معاصر، به پیروی از نیما، به مقدار قابل توجهی، از عناصر زبان عامیانه در اشعارش بهره برده است. کاربرد اشکال مختلف عناصر زبان عامیانه در شعر مصدق گذشته از آنکه موجب تشخص زبان شعر وی شده، روانی و سادگی کلام او را نیز به همراه داشته است. زبان و فرهنگ عامیانه به کاررفته در دفاتر شش گانه مصدق را می توان در هفت گروه تقسیم کرد: 1- واژگان عامیانه، 2- واژگان رایج و محاوره ای 3- کنایه و مثل 4- تلفظهای عامیانه 5- تلمیح به قصه های عامیانه 6- باورها و رسوم عامیانه 7- واژگان محلی. بسامد موارد مذکور در دفاتر مصدق یکسان نیست. این عناصر در دو دفتر «درفش کاویان» و «آبی خاکستری سیاه» بسیار اندک است، فضای حماسی حاکم بر این دو دفتر را می توان از جمله عوامل کاهش این عناصر دانست؛ از سویی دیگر تغزل و عشقی صمیمی، ملموس و زمینی محتوای اغلب اشعار مصدق در چهار دفتر «سالهای صبوری»، «شیر سرخ»، «در رهگذار باد» و «از جدایی ها» را تشکیل می دهد و این امر به کاربرد زبانی آشنا همراه با بهره بردن از عناصر زبان عامیانه انجامیده است.
رویکرد ریزوماتیک و درختی: دو شیوه متفاوت در آفرینش و خوانش اثر ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیامد گفتمان درختی در آفرینش اثر ادبی، ترسیم نمودار بی پایانی از مفاهیم و واژگان تثبیت شده در جهان گذشته، حال و آینده و معرفت قاب بندی شده است. چنین رویکردی در خوانش متن، مرکزگرا و قلمرو محور است. در مقابل، گفتمان ریزوماتیک برهم زننده نظم پایگانی ساختار اندیشه ورزی است که ایده ها، مفاهیم و موضوعات گونه گون را در شبکه ای از روابط همسطح و افقی به هم پیوند میدهد و اثر ادبی را چونان مجموعه ای گرد هم آمده ارائه میکند که در خوانش آن به جای جستجوی فهم معنای یکه اثر و دلالتی خاص، کارکردها و پیوندها پیگرفته میشود. این نوشتار، بی آنکه قصد برتری بخشیدن به یکی از این دو رویکرد را داشته باشد، به طور خاص به بررسی و بازگویی آراء دلوز و متفکرانی می پردازد که در نگره خود به سوژه/ ابژه، من/ دیگری، مبانی فلسفی و معرفت شناختی گفتمان ریزوماتیک را فراهم کردهاند و در پی پاسخ به این پرسش است که: خوانش متنهای ادبی با رویکرد ریزوماتیک، چگونه و تا چه پایه میسر است؟
بازخوانی انتقادی نقد جامعه شناختی در ایران با تکیه بر مقالات علمی پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
پیوندهای گفتمانی و تصویر زنان در باغ بلور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، رمان باغ بلور (1365) نوشتة محسن مخملباف از منظر نحوة تعامل با گفتمان غالب اجتماعی در این دهه، در موضوع زنان و با استفاده از تحلیل متنی برمبنای دستور نقش گرا و عمدتاً با استفاده از مؤلفه هایی که سیمپسون (Paul Simpson) (1993) بر آن ها تأکید کرده است و سپس تبیین یافته ها بر اساس نگره های تفسیری تحلیل فمینیستی انتقادی گفتمان تحلیل شده است. باغ بلور به جریانی در داستان نویسی فارسی تعلق دارد که پس از انقلاب و با هدف اجرای آرمان های انقلاب اسلامی در حوزة ادبیات پدید آمد. در این مقاله، پس از توصیف مختصری از گفتمان های ناظر به جنسیت در تاریخ معاصر ایران و گفتمان غالب در این حوزه در دهة 1360 و برمبنای این زمینة تاریخی و گفتمانی، متن رمان بررسی شده است. نتیجة این بررسی نشان می دهد در این رمان، با بازتولید ارزش های سنت پدرسالاری، بازنمایندة دو استراتژی گفتمانی عمده در حوزة زنان به کار گرفته شده است؛ تقلیل زن به مادر و تقدیس مظلومیت وی. این تصویر نیز به نوبة خود، هم جهت با کلیشه های جنسیتی است.
جمهوری ادبیات جهان، ترجمه و استعمار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد مباحث نظری درباره ادبیات جهان در یکی دو دهه اخیر حاصل واکنش به محدودیتهای رشته ادبیات تطبیقی و تلاش برای بازتعریف اصول نقد ادبی در قالب ادبیات جهان است. یک هدف ادبیات جهان، توسعه روشهایی علمی است که برای مطالعه ادبیات های غیرغربی در نقد ادبی و، در نتیجه، نگارش تاریخ ادبیات جهان کافی باشد. با ترجمه جمهوری جهانی ادبیات اثر پاسکال کازانووا، بخشی از این مباحث اخیراً به زبان فارسی هم راه پیدا کرده است. در این مقاله پس از معرفی مختصر چهارچوب نظری ادبیات جهان، در مورد سه محور اساسی طرح کازانووا (مدل جمهوری، مرکزیت شهر پاریس، و ایدئولوژی ملت-دولت) بحث خواهم کرد. ضمن پرسش در مورد پیش فرض های کتاب اضافه خواهم کرد که چرا تاریخ ادبیات فارسی در قالب چنین تعاریفی نمی گنجد و چرا پذیرش این روایت از تاریخ ادبیات جهان، تغییرات معرفت شناسانه ای را ضروری می کند که نتیجه منطقی آن حذف بخش اعظم تاریخ ادبیات فارسی از تاریخ ادبیات جهان است. بعد در همین ارتباط به ترجمه خواهم پرداخت و در مورد روابط قدرت و استعمار نهفته در آن اشاره خواهم داشت.
تصویر شاهد آزادی در شعر فرخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقتی نویسنده، متن می شود: متنی شدن سوژه در داستان «داستان ویران»، نوشته ی ابوتراب خسروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به ابعاد هستی شناسانه ی متون ادبیات داستانی، تحلیلی است هم برای تبیین ویژگی های ادبی متن، و هم راهی برای شناخت بهتر انسان در جامعه ای که داستان در زمینه ی ان جامعه روی میدهد. در پژوهش های هستی شناختی انچه بررسی می شود، نوع تعامل انسان، به عنوان سوژه، با متن و با دیگران است. درحقیقت سوژه شدن، گذار از سوژه شدگی، نتایج این گذار و چگونگی انجام گرفتن چنین فرایندهایی، مبنای تحلیل هستی شناسانه از انسان، در فلسفه ی معاصر است. چنین تحلیلی بر یکی از متون ادبیات داستانی ایران از نویسنده ای که به عنوان یک داستان نویس پسامدرن شناخته می شود، می تواند موارد پیش گفته را در ادبیات و جامعه ی امروز ایران بررسی و مشخص کند. آنچه در این مقاله به ان پرداخته شده، چگونگی متنی شدن، ویژگی های این فرایند و نتایج حاصل از آن، برمبنای متن «داستان ویران»، نوشته ی ابوتراب خسروی است. بر این اساس سوژه در ادبیات پسامدرن (ایران)، سوژه ای متنی است. سوژه ی متنی، ماهیتی پیشینی ندارد، بلکه تابع موقعیت سوژه در متن است. پی آیند این وضعیت، کاسته شدن از ویژگی های ذهنیِ سوژه و افزایش خصیصه های عینی آن است.
پژوهشی در بابِ ساختارِ اثرِ هنری از چشم اندازِ یوری لوتمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لوتمن با الهام از نگرش های زبان شناختی دوسوسور و یِلْمْزلِف و تکیه بر روش شناسی ساختارگرا نظریات بکر و بدیعی در بابِ چگونگی تحلیلِ ساختارِ اثر هنری به دست می دهد. او با طرحِ موضوعِ «هنر به مثابه نظامِ نظام ها» نشان می دهد که اثر هنری نوعی «نظامِ الگوسازِ ثانوی» است که بر اساسِ الگوی اولیه زبان شکل می گیرد. با این همه، اثر هنری از آن جایی که اطلاعاتِ بیشتری را در فضای محدودتری می گنجاند، نسبت به زبانِ معمول ساختار پیچیده تری دارد. بنابراین مقاله پیش رو می کوشد ضمنِ بررسی خاستگاه های نظری اندیشه لوتمن، استدلال های وی را در این باره بررسی و تحلیل کند. در این بررسی مشخص می شود که در اثر هنری، تمامی فرم ها قابلیتِ آن را دارند که سمانتیره یا دلالتمند شوند. بر این اساس، در اثر هنری چندین نظام به طور هم زمان فعّال می شوند؛ تنش و برخورد بین این نظام ها موجبِ تشدید یا تقویتِ دلالتمندی اثر و در نتیجه غنای آن می شود. در پایان این بررسی، نگارنده با طرحِ موضوع «انتظام معنایی» یا «بازی مدلول ها» می کوشد نکته ای هرچند مختصر در حوزه نشانه شناسی شعر پیش روی نهد.
نگاهی به هنجارگریزی در شعر نیما
حوزههای تخصصی:
پیام های بسیاری در ادبیات، وجود دارد که قواعدصرفی و نحوی را در زبان مخدوش می سازد. شکستن یا گذر از این قواعد، مخاطب را متوجه پیام جدیدی می سازد. زبان ادبی معمولاً به طور آگاهانه و عمدی ، از هر قاعده ای فراتر می رود و به این اعتبار، شاید بتوان ادبیات را به معنای گریز از اقتدار زبان و انقلاب مداوم زبان خواند و شعر را گذر از یک معنا به معناهای بی شمار. از طریق هنجارگریزی درمی یابیم، شاعر با استفاده از این شگردها و فنون، چه اندازه در ایجاد حس و حال تازه، انسجام بیش تر بخشیدن به شعر، نظام مندسازی بهتر آن، تقویت بعد موسیقایی و تأثیرگذاری عمیق تر آن موفق بوده است.
فراهنجاری دستوری، هنجارگریزی، نحوستیزی، کژتابی، عدول از هنجار و برجسته سازی، اصطلاحاتی است که طی چند دهه اخیر به محافل ادبی و متون نقد ادبی راه یافته است. مقاله حاضر، نگاهی دارد به انواع هنجارگریزی در 23 شعر نیمایوشیج و بر آن است که با تعریف این اصطلاحات و ارائه نمونه ها و مصداق های عینی از اشعار این شاعر صاحب سبک ایران، کارکردهای این پدیده را به شیوه ای توصیفی - تحلیلی نشان دهد و میزان خلاقیت شاعر را در آفرینش های زبانی بررسی نماید.
بررسی تجربه های عرفانی در تمهیدات بر اساس فعل با تأکید بر رویکرد نقشگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
استقبال و معارضه حزین لاهیجی در قصاید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حزین لاهیجی از شاعران و علمای برجستة سدة دوازدهم هجری است که بیشتر ایّام خود را در هند گذرانیده است. وی تقریباً به همه موضوعات علمی عصر خود تسلّط داشته و دربارة آنها دست به نگارش زده است. وی با اینکه شاعری را به عنوان هنر اول خود محسوب نمی کند و مقام علمی او فراتر از شاعری او است، صاحب اشعار فراوانی در قالب های گوناگون: غزل؛ قصیده؛ قطعه؛ ترکیب بند؛ رباعی و مثنوی است. برجستگی و امتیاز وی در زمینة شاعری، بیشتر در غزل های اوست. حزین چهل قصیده دارد که اغلب محتوای آنها را، توحید، نعت حضرت رسول(ص)، مدح و منقبت حضرت علی (ع) و پیشوایان دین تشکیل می دهد. منقبت حضرت علی(ع) پربسامدترین قصاید اوست. وی در قصاید خود به ترتیب از انوری، خاقانی، سنایی، سعدی و ناصرخسرو استقبال کرده و با همان وزن و قافیه و ردیف و با پاره ای کلمات و مضامین مشترک اشعار خود را سروده است. ارادت او به پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) و سایر ائمه (علیهم السلام)، باعث شده است تا در مقابل مدّاحان متملق مثل انوری به معارضه برخیزد و با ذکر نام آنها اشعارشان را سحر، و مدایحشان را دروغین جلوه دهد و در برابر آنها، اشعار خود را سحر حلال و بیان صدق معرفی نماید. این مقاله با روش کتابخانه ای و به شیوه ی تحلیل محتوای قصاید به بررسی این موضوع و انطباق قصاید حزین با شاعران یاد شده می پردازد .
بررسی روابط بینامتنی قرآن در شعر فدوی طوقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکنیک تناص یا بینامتنیت امروزه از بارزترین ویژگی های ساختاری شعر معاصر به شمار می رود. این پدیده به فراخوانی متون غایب، سابق و یا همزمان با متن کنونی می پردازد، تا به نوعی وظیفه ای معنایی، هنری، و یا اسلوبی را بر این متون بار نماید. در این میان قرآن به عنوان برنامه ای جامع و متنی مقدس به مهم ترین منبع الهام شعری شاعران معاصر عرب تبدیل گشته است. فدوی طوقان از جمله شاعران توانمند فلسطینی است که از مفاهیم و تصاویر قرآنی سیراب شده و برای تبیین و تأیید احساسات و عواطف درونی خود، به ویژه در مسائل ملی و میهنی از این تکنیک بهره جسته است. این تحقیق بر آن است تا ضمن بررسی پدیده تناص قرآنی در شعر فدوی به شیوه ای تحلیلی- توصیفی، میزان تأثیرگذاری این کتاب مقدس را بر زندگی و شعر او نمایان سازد. از یافته های تحقیق بر می آید که استفاده از تکنیک تناص یا بینامتنیت قرآنی در دوره دوم زندگی ادبی شاعر یعنی در مرحله ""رمانتیک موضوعی"" کاربرد بیشتری داشته و به عمیق تر شدن معنا و خلق تصاویری بدیع و هنرمندانه در شعر او انجامیده است.