مطالب مرتبط با کلیدواژه

چرخش گفتمانی


۱.

تحلیل انتقادی روایت زندگی و مرگ حلاج در گفتمان انقلابی/ چپ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مفصل بندی حلاج چرخش گفتمانی ایدئولوژی چپ میرفطروس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹۷ تعداد دانلود : ۸۷۶
روایت زندگی، اندیشه و مرگ حلاج دربیشتر متون عرفانی همواره از ظرفیت و توانمایگی برای معرفی زمینه ها ونشانه های گفتمان صوفیانه برخورداربوده است. برخی گفتمان ها بتدریج این نشانه ها رابعنوان «دال های شناور» درخود جذب و باماهیتی متفاوت مفصل بندی کردند وازین طریق زمینه تغییرگفتمان عرفانی رافراهم ساختند.دردوره مشروطه، برخلاف دوران گذشته که رنگ گفتمان عرفانی در متون مرتبط باحلاج رنگ غالب بودو بیشتر قرائت ها ازحلاج بازتاب مستقیمی ازمقام عرفانی وی محسوب می شد،جنبش های چپ گرا باتقلیلگرایی وکلیشه سازی وبازنمایی عرفان بدو نوع متفاوت و تفکیک عرفان منفعل وناکارآمد ازعرفان انقلابی، عناصری ازگفتمان عرفانی حلاج رابرجسته ساختند وبادرون مایه ودال مرکزی گفتمان چپ مفصل بندی کردند. بارزترین نمونه این چرخش گفتمانی دردو قرائت متمایز ماسینیون و میرفطروس دیده می شود که یکی روایت خود را در چهارچوب گفتمان عرفانی و بر پایه حقایق تاریخی مستند بنا کرد و دیگری در قالب گفتمان ایدئولوژیک و چپ گرایانه؛ چنانکه می توان میرفطروس را نقطه اوج تغییر گفتمان عرفانی به انقلابی شمرد.این مقاله بامروری بردونوع مواجهه فاصله مندباعرفان و تحلیل نشانه های درمتون عرفانی وادبی وسیاسی ببررسی و تحلیل تفاوت قرائت ها وروایات موجود ازسرگذشت و اندیشه حلاج ومهم تر ازآن تغییر وجذب برخی عناصر گفتمان عرفانی در گفتمان انقلابی می پردازد. نتیجه این تحول وجذب، جایگزینی عشق واتحاد عرفانی بعنوان مبنای اصلی حیات ومرگ حلاج باماتریالیسم و اومانسیم ازیکسو وکرامات معنوی ومواعظ عرفانی باجادوگری و تبلیغ بیدینی وخداستیزی درجهت انقلاب مردمی ازسوی دیگراست.
۲.

چرخش گفتمانی و خوانش های ایرانی قیام خیابانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آذربایجان مشروطه شیخ محمد خیابانی چرخش گفتمانی قیام خیابانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷۶ تعداد دانلود : ۹۸۷
رابطه شرایط تاریخی، متن و خواننده به دلایل متعدد دچار پیچیدگی است. این پیچیدگی اجازه نمی دهد فرد در مواجهه با متن آن را به راحتی خوانده و فهم کند. یکی از عوامل تاثیر گذار در این پیچیدگی، مساله چرخش های گفتمانی درفرایند تاریخی است. در این مقاله با تحلیل روایت های قیام شیخ محمد خیابانی در صدد هستیم تا تاثیرچرخش گفتمانی را از خیزش در سال1299 تا سقوط سلسله پهلوی در قالب دو خوانش مسلط گفتمان ملی مشروطه خواه(آذربایجان محور، ایران محور، قیام محور) وگفتمان ملی باستان گرا(ایران محور) با استفاده از روش تحلیل انتقادی روایت و گفتمان مورد تبیین و تحلیل قرار دهیم. حاصل سخن این که، چرخش گفتمانی اجازه درک و فهم وقایع اتفاقیه را آن گونه که اتفاق افتاده اند، نمی دهند و موجب تولید خوانش های متعدد، متفاوت و متعارض از یک واقعه می شود. قیام خیابانی، در این روایت ها، از قیامی برای آزادیخواهی و دموکراسی تا هویت جویی و تجزیه طلبی، از ایران دوستی تا وابستگی به عوامل بیگانه به قصد تجزیه کشور، خوانش شده است. شخصیت ارائه شده در خوانش/روایت ها از خیابانی و دوستان ویارانش نیز متفاوت بوده و از خودخواهی و قدرت طلبی تا مردم دوستی و ظلم و استبداد و استعمار ستیزی در نوسان بود.
۳.

سیاست نامه نویسی و چرخش گفتمانی اندیشه سیاسی ایران؛ تحلیل کنش گفتار «سیر الملوک»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: چرخش گفتمانی اندیشه سیاسی سیاستنامه موقعیت سوژگی بینامتنیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۴ تعداد دانلود : ۴۹۸
نسبت نقش مؤلف و زمینه اجتماعی در چرخش گفتمانی اندیشه سیاسی اسلام و ایران دوره میانه اسلامی، موضوعی شایسته بررسی است. زمینه های اجتماعی قرن های سوم تا پنجم ه.ق، بسترهایی را ایجاد کرد که از درون آن، الزامات تحول اندیشه سیاسی اسلام و ایران و چرخش گفتمانی آن شکل گرفت. در واکنش به تحولات و زمینه های سیاسی جامعه اسلامی- ایرانی این دوره، سه گونه اندیشه ورزی درباره خلافت- سلطنت شاهد هستیم؛ ابوالحسن ماوردی با طرح اندیشه خلافت اسلامی به دنبال حفظ خلافت؛ امام محمد غزالی ضمن تلاش برای توجیه شرعی قدرت امرا و سلاطین به دنبال آشتی خلافت و سلطنت و در نهایت خواجه نظام الملک طوسی با نظریه شاهی از نظم خلافت-محور گذر نموده و گفتمانی جدید را صورت بندی کرده است. چنین منازعه ای در متن «سیرالملوک» قابل بازیابی است. در این متن، منازعه سه گفتمان اندیشه سیاسی قابل بازیابی است: گفتمان خلافت، گفتمان شاهی و گفتمان دینی مقاومت. این مقاله این فرض را به آزمون می گذارد که خواجه نظام الملک در متن سیر الملوک، نقش «سوژگی سیاسی» را در تحول گفتمانی از شریعت نامه به اندرزنامه بازی کرده است. او در متن سیرالملوک، از سه استراتژی زبانی برای ایفای نقش موقعیت سوژگی بهره می گیرد: «کم رنگ سازی» که از طریق آن در بازنمایی ها، خلیفه و ارکان ساختاری آن را به «حاشیه» می راند؛ «طرد» که از طریق آن، گفتمان های دینی مقاومت را در زنجیره نفی گفتمانی قرار می دهد و «برجسته سازی» که از طریق آن، گفتمان شاهی را «صورت بندی» می کند. روش تحلیل در این مقاله، تلفیقی از نظریه گفتمان «لاکلائو» و «موفه» برای سطح کلان تحلیل و رویکرد گفتمان سطح خرد «ون لوون» است.