مطالب مرتبط با کلیدواژه

الگوی روایی گریماس


۱.

تحلیل ساختار روایی داستان حضرت سلیمان(ع) و ملکه سبا بر پایه الگوی روایی گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختار روایی ادبیات قرآن داستان حضرت سلیمان(ع) و ملکه سبا الگوی روایی گریماس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳۳ تعداد دانلود : ۹۰۸
در الگوی روایی گریماس، به دنبال شناخت مراحل تولید تا دریافت معنا، ژرف ساخت روایت در قالب الگوی کنش و زنجیره ها و گزاره های متنوع مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. از آن جا که بررسی و شناخت سازوکارهای تولید معنا در روایت داستان های قرآنی امری ضروری به نظر می رسد؛ بر همین اساس، در این جستار با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی نظام روایی داستان حضرت سلیمان بر پایه ی الگوی روایی گریماس پرداخته ایم. در پی پاسخ گویی به این سؤال که آیا الگوی گریماس در تحلیل داستان قابلیت انطباق با داستان حضرت سلیمان(ع) و ملکه ی سبأ را دارد؟ آیا الگوی کنش و زنجیره ها و گزاره های روایی گریماس در تحلیل نمونه ای از قصص قرآنی کارایی دارد؟ این فرضیه مطرح است که نظریه گریماس در بررسی قصص قرآنی کارآمد بوده و الگوی کنش و زنجیره ها و گزاره های روایی نظریه گریماس با داستان مذکور منطبق می باشد. در این پژوهش در صدد آن نیستیم که ارزش قصص قرآنی را به سبب مطابقت با الگوی گریماس بدانیم بلکه در پی توصیف این نظام در سطح و عمق داستان حاضر هستیم تا از این رهگذر یکی دیگر از ابعاد ارزشمند قصص قرآنی تبیین و اثبات شود. هدف این پژوهش بررسی میزان انطباق مطالعات روایی گریماس با داستان مذکور و تحلیل ساختار روایی داستان بر پایه این نظریه است. نتایج تحقیق بیان گر این است که نظام گفتمانی روایی گریماس با داستان قرآنی مذکور هم گرایی داشته و منطبق است. **تاریخ دریافت 20/02/95 تاریخ پذیرش08/10/95 [1] استاد گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه خوارزمیsedghi@tmu.ac.ir [2] نویسنده مسئول: دانشجوی دکتری دانشگاه خوارزمیganjazad@yahoo.com#,
۲.

بررسی داستان بت شکنی و در آتش افکنده شدن حضرت ابراهیم بر پایه ی الگوی روایی گریماس

کلیدواژه‌ها: داستان داستان بت شکنی و در آتش افکنده شدن حضرت ابراهیم (ع) الگوی روایی گریماس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۹ تعداد دانلود : ۷۱۲
از مهم ترین ویژگی های ادبیات قرآنی ساختار رواییو داستانی است، از جمله داستان های بلند قرآن کریم که درسوره های متعددی آمده، داستان حضرت ابراهیم است که دارای عمیق ترین معناهاو آموزه های اسلامیمی باشد وباتوجه به ساختار ویژه و طرح منسجم و پیوند محکمی که بین اجزای آن است ،می توان آن را یکی از منحصر به فرد ترین داستان های قرآن به شمار آورد که با اسلوبیخاص بیان شده است.در پژوهشحاضر با تکیه بر روش توصیفی– تحلیلی به بررسی نظام رواییداستان بت شکنی حضرت ابراهیمو به آتش افکندهشدنوی بر پایه ی الگوی روایی گریماس پرداخته ایم. یافته های این پژوهشحاکی از این است که الگوی کنشو زنجیره ها و گزاره های روایی گریماس با داستان مذکورمنطبق می باشند ،و موقعیتهای مختلف اینداستان از جمله دعوت آزر به پرستش خدای یگانه و دوری از بت پرستیتوسط حضرت ابراهیم، تهدید کردنو نقشه ی حضرت ابراهیم برای شکستن بت ها و محاکمه ی آن حضرت و به آتش افکنده شدن وی توسط نمرودیان با الگوی مذکور مطابقت دارند اما این بدین معنا نیست که ارزش قصص قرآنی را به سبب مطابقتشان با الگوی گریماس بدانیم بلکه هدف اثبات دیگر ابعاد ارزشمند قصص قرآنی است که با توصیف الگوی گریماسدر سطح و عمق داستان مذکور نشان داده شده است .
۳.

تحلیل دو داستان «همای و داراب» و «موسی و فرعون» بر پایه الگوی روایی گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روایت الگوی روایی گریماس شاهنامه قرآن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۸۲
با مطالعه در قرآن و «شاهنامه» فردوسی می توان شباهت هایی بین شخصیت ها و روایت های آن دو یافت. یکی از مشهورترین مکتب های روایت شناسی که در بررسی متون ادبی به کار می رود ساختارگرایی است. گریماس با ساده کردن الگوی تحلیل قصه پراپ نشان داد که همه عناصر شکل دهنده قصه قابل تجزیه، تحلیل و دارای نقش مؤثر هستند. او با ارائه فرضیه مدل کنشی، نقش شخصیت ها را در روایت مطرح می کند که با تمام روایت ها قابل تطبیق باشد. بر همین اساس در این پژوهش سعی بر آن است که ساختار روایتی داستان های «همای و داراب» و «موسی و فرعون» به عنوان نمونه ای از داستان های «شاهنامه» و قرآن بر مبنای نظریه گریماس مورد مطالعه قرار گیرد. پس از تجزیه و تحلیل متن، این نتیجه حاصل شد که بر اساس الگوی گریماس ، هر دو داستان، روایتی کامل می باشند.