فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۱۶٬۷۲۶ مورد.
منبع:
ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۲۶
93 - 123
حوزههای تخصصی:
حس آمیزی یکی از شیوه های بلاغی و هنری است که شاعر با استفاده از آن دامنه خیال پردازی خویش را گسترش داده و منجر به آفرینش تصاویری زیبا و تأثیرگذار می شود. این آرایه هنری به-خاطر بالا بردن سطح لذت ادبی از راه جلب توجه خواننده و انتقال دقیق حس درونی به مخاطب از اهمیت ویژه ای برخوردار است. پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی حس آمیز دو مجموعه شعری «لا تعتذر اما فعلت» محمود درویش و «از آتش از ابریشم» قهّار عاصی بر اساس روش توصیفی–تحلیلی و با استفاده از آمارهای دقیق از اشعار دو شاعر پرداخته است. بررسی ها نشان می دهد که استفاده از این آرایه هنری در شعر شاعران بسامد بالایی دارد، به گونه ای که می توان آن را یکی از ویژگی های سبکی شعر آنان برشمرد. با آنهم نکات اختلافی در نحوه استفاده از حس آمیزی در شعر هردو شاعر موجود است؛ اما پیوند میان کاربرد این آرایه هنری با محتوا، اندیشه و احساسات شاعرانه، مسأله بوده که همواره در اشعار آنان رعایت شده است.
بررسی و تحلیل قربانی حیوانات در متون نظم روایی بر اساس نظریه های قربانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۶
91 - 121
حوزههای تخصصی:
آیین قربانی، به عنوان رفتاری دینی اجتماعی ازجمله آیین های کهنی است که در میان اقوام مختلف به شیوه های گوناگون وجود داشته است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی می کوشد به تحلیل قربانی های حیوانی در متون نظم روایی (تا قرن هفتم) بپردازد. نتایج پژوهش، نشان می دهد که تعدیل قربانی های انسانی به قربانی های حیوانی از آثار نیک پایه گذاران ادیان الهی است. در متون مختلف ادب فارسی، اغلب حیواناتی مانند: گاو، شتر، گوسفند، اسب و گاه مادیان، گورخر، الاغ و ماکیان به مناسبت های گوناگونی مانند بلاگردانی، دفع نحوست و چشم زخم، شکرگزاری، کامیابی در اُمور، تولّد فرزند، تقویت روان مرده، دفع جادو و ابطال طلسم قربانی می شوند. آیین قربانی در متون حماسی و عرفانی به طور یکسان بازتاب یافته است، اما در متون غنایی با توجه به فضای عاشقانه این متون، اغلب سخن از تقدیم و بخشیدن حیوانات به معابد و آتشگاه ها است و به ندرت از ریختن خون حیوانات سخن می رود و نمود برجسته ای ندارد. نظریات بلاگردانی فریزر و خشنودی ایزدان از بویس و تایلور در تحلیل مصادیق قربانی، کارآمدتر و انعطاف پذیرتر از سایر نظریه ها در این باره است.
تحلیل تطبیقی اثرپذیری اشعار پارسی سرایان متقدّم از کتاب شایست ناشایست و آثار امام محمّد غزّالی (با تکیه بر احیاءعلوم الدّین و کیمیای سعادت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
95 - 120
حوزههای تخصصی:
شایست ناشایست، متنی به زبان پارسی میانه و اثری دینی، بازمانده از دوره زرتشت است. احیاءعلوم الدّین نیزکتابی دینی، اخلاقی و عرفانی مربوط به قرن پنجم است. مقاله حاضر می کوشد با تأکید بر دستورهای اخلاقی شعرای متقدّم، به مقایسه اشعار آنان با این متون دینی، یعنی شایست ناشایست و احیاءعلوم الدّین امام محمّد غزّالی و ترجمه فارسی آن، کیمیای سعادت، بپردازد. ادبیّات تعلیمی ما از آغاز شعر فارسی تا کنون، همواره بایدها و نبایدهای اخلاقی را مورد توجّه قرار داده، امّا در زمینه مقایسه اشعار شاعران متقدّم و متون دینی، پژوهش های کمتری صورت گرفته است. این نوشتار، به شیوه کتابخانه ای و با روش استقرایی، اندیشه های موجود در اشعار شعرای متقدّم را با شایست ناشایست و احیاءعلوم الدّین، مقایسه می کند و به این نتیجه می رسد که شعرای متقدّم، بنا به پیشینه باورهای اعتقادی که داشته اند و هم چنین به دلیل تأثیرپذیری از آموزه های اسلامی- قرآنی، بایدها و نبایدهای اخلاقی را در شعرشان، مطرح و به دیگر شعرا توصیه کرده اند و حلقه پیوند، میان اندیشه های اخلاق مدار قبل و بعد از اسلام در ایران شدند و با زبان شعر، اهمیّت دستیابی به تطهیر باطن و معرفت الهی را نزد ایرانیان، نشان دادند.
نقدی بر تصحیح «مقالات» شمس تبریزی و ضرورت تصحیح مجدد آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : شیوه بیان و روش تعلیمی مشایخ بزرگ عرفان که در محافل عرفانی غالباً به صورت وعظ و تذکیر بود، تحت عنوان «مجلس گویی» یاد شده است. شمس تبریزی نیز در بیان تقریرات عرفانی خود به این سنت عرفانی توجه داشته و بیشتر تعالیم و مقولات مهم عرفانی را با این شیوه به مخاطبان و شاگردان خود انتقال داده است. نسخه های متعدد و متنوع بازمانده از تقریرات شمس تبریزی به نوعی مانع از ارائه متنی منقّح و صحیح از مقالات شمس شده است؛ ازاین روی در تصحیح علمی انتقادی این اثر که موحّد انجام داده است، کاستی هایی در متنِ مصَحَّح آن دیده می شود که گاهی موجب ابهام هایی در متن شده و فهم آن را برای خوانندگان مشکل کرده است. روش: در این نوشته ضمن نقد تصحیح یادشده، براساس نسخه های موجود در موزه قونیه به شیوه تحلیلی و براساس اصول نسخه پژوهی به بررسی اهمیت و اعتبار نسخه های کهن مقالات پرداخته شده است و ضرورت تصحیح مجدد آن تبیین می شود. یافته ها و نتایج: از میان نسخه های کهن «مقالات» شمس، نسخه سوم موزه قونیه به شماره 2155 به دلیل قدمت و اعتبار تاریخی، جامعیّت و یکدست بودن متن و توالی منطقی سخنان شمس اهمیت خاصی دارد. عاری بودن نسبی این نسخه از الحاقات و تصحیف کاتبان نیز یکی دیگر از یافته های این تحقیق است. با اساس قراردادن این نسخه می توان تصحیحی مجدد و متنی یکدست از مقالات ارائه داد؛ دیگر نسخه های کهن نیز برای نسخه بدل برحسب ارجحیت و اولویت بندی آنها برای رفع نقایص و مشکلاتِ نسخه اساس استفاده می شود.
بازتولید انگاره های گفتمان سنتی جنسیت در نوشته های کودکان و نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازتولید انگاره های گفتمان سنتی جنسیت در نوشته های کودکان و نوجوانان
فاطمه فرشچی*
قدرت اله طاهری**
چکیده
نشریه ی عروسک سخنگو از سال ۱۳۶۸ در لابه لای مطالب فرهنگی ادبی خود اقدام به انتشار دست نوشته های کودکان و نوجوانان در قالب داستان و انشا با محوریت موضوعات معین کرده است. در این نوشته ها، خوانندگان کودک در هیأت نویسنده ظاهر شده اند. این متن ها از ابعاد گوناگون درخور تحلیل هستند. در پژوهش حاضر، به این مسئله پرداخته شده است که کودکان در روایات و داستان های خویش هویت جنسیتی شان را چگونه بازتاب می دهند. با استفاده از رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان نورمن فرکلاف متن های خودنوشت کودکان در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین برای نشان دادن چگونگی بازنمایی هویت جنسیتی آنان بررسی و تحلیل شده اند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که با وجود تحولاتی که در لایه های آشکار و پنهان جامعه ی ایرانی به وجود آمده و تا اندازه ای انگاره های جنسیتی را تغییر داده است، همچنان هویت جنسیتی کودکان و نوجوانان بیشتر متأثر از کلیشه های سنتی بازتولید می شود. به عنوان نمونه، پسران در نوشته های شان هویت برتر اجتماعی را به نمایش می گذارند و دختران نیز احساس فرودستی را در مقایسه با پسران بازتاب می دهند. پسران خود را در موقعیت های کنشگرانه به تصویر می کشند و دختران، تمایل دارند نقش های جنسیتی تعریف و تثبیت شده ی اجتماعی از زنان را بروز دهند. این نمونه ها خود تابعی از اثرات ایدئولوژی های پنهان و آشکار مردسالارانه ی حاکم بر جامعه و خانواده های ایرانی است.
واژه های کلیدی : انگاره های جنسیتی، ایدئولوژی، تحلیل انتقادی گفتمان، فرکلاف، عروسک سخنگو، نویسندگان کودک و نوجوان.
* کارشناس ارشد ادبیات کودک و نوجوان دانشگاه شهید بهشتی fatima.farshchi@hotmail.com (نویسنده ی مسئول)
** دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید بهشتی ghodrat66@yahoo.com
تاریخ دریافت مقاله: 18/4/1399 تاریخ پذیرش مقاله: 6/3/1400
بررسی تطبیقی کاربرد شناسی طبیعت گیاهی در شعر شوقی بزیع و منوچهر آتشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
113 - 130
حوزههای تخصصی:
شوقی بزیع و منوچهر آتشی، دو شاعر نوگرایی هستند که طبیعت در شعرشان بازتاب وسیعی داشته است. آن ها عناصر طبیعت گیاهی را در اشعارشان با اغراض خاص ادبی به کار برده و گامی در جهت نوگرایی لفظی و معنایی در شعر برداشته اند. پژوهش حاضر بر آن است تا براساس چارچوب های ادبیات تطبیقی به بررسی کاربرد ادبی طبیعت گیاهی و بازتاب اسماء خاص گل ها، گیاهان، درختان و میوه ها در شعر این دو شاعر بپردازد. براساس یافته های پژوهش، بزیع و آتشی از طبیعت زیبای سرزمینشان، به ویژه طبیعت گیاهی، استفاده ادبی کرده و اسم گل ها، گیاهان، درختان و میوه ها را با هدف آشنایی زدایی، برجسته سازی معنا و مضمون شعری، بالا بردن ظرفیت معنایی واژگان شعر، غنا بخشیدن به گستره خیال و عاطفه شعر به کار برده اند. یکی از مهم ترین ویژگی های کاربرد این واژگان طبیعت گیاهی، به کارگیری آن ها در قالب آرایه های ادبی به ویژه استعاره و جان بخشی و تشبیه است که این کار باعث می شود آن ها شکل نمادینی به خود بگیرند. بار معنایی واژگان مربوط به عناصر طبیعت در شعر ایشان، متناسب با مضمون و فضای کلّی شعر به شکل مثبت و منفی تغییر می یابد.
معارضه ثنائیه لمفاهیم صوفیه مشترکه فی شعر أبی الحسن الششتری والعطار النیسابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
9 - 28
حوزههای تخصصی:
التصوف العرفانی عباره عن معرفه قائمه على حاله روحیه لا توصف یشعر فیها الإنسان أن لدیه علاقه مباشره بدون وساطه مع وجود الحق تعالى. هذه المشاعر هی حاله روحانیه متسامیه یدرک من خلالها الصوفی، الجوهر المطلق من خلال حاله الذوق الصوفیه وضمیره الواعی. یعدّ التصوف أحد الموضوعات الهامّه للأدب الذی ساهم بدوره فی توسیع وإثراء الموضوعات الشعریه. أبوالحسن الششتری الملقب ب "عروس الفقهاء"، هو أحد شعراء العصر الأندلسی فی القرن السابع الهجری، وقد کتب قصائد شعریه جمیله وممتعه فی مجال التصوف. فی غضون ذلک، یعتبر العطار النیسابوری أحد أبرز شعراء القرن السادس ورائد الشعر الصوفی فی الأدب الفارسی. یهدف هذا المقال وفقاً للمنهج الوصفی- التحلیلی، إلى القواسم المشترکه للأفکار الصوفیه لهذین الشاعرین حول مفاهیم مثل (وحده الوجود، والحب الإلهی، والخمره الصوفیه، والحریه، والبقاء والفناء، وحقیقه العالم، والرضا والخنوع) فی بنیه الشعر ولغته. تشیر نتائج هذه الدراسه إلى أن العطار النیسابوری وأبا الحسن الششتری من أبرز شعراء التصوف وقد تکررت فی شعرهما مفاهیم، مثل: الحریه، والرضا الإلهی، والخمره الصوفیه، والموت، والفناء فی الله، وحب الذات الأحدیه بتردد کبیر. وقد أثّر شعر العطار فی نفوس المتلقّین بما یمتاز به من سمات کالرمزیه والعزله وحداثه الکلام والصمت. ویتحدّث أبوالحسن الششتری باستمرار عن الفناء فی السیر إلى الله ویؤمن بضروره التعبیر عن الحب الإلهی علانیه کما کان للعطار حضور لافت فی أشعار أبی الحسن الششتری.
نقد ترجمه ساخت اطلاعی نشان دار در رمان های نجیب محفوظ (مطالعه موردی: رمان های «الشحاذ» و «الطریق»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدول از چینش واژگانی معمول در هر زبانی، ساخت هایی با عنوان ساخت های اطلاعی نشان دار را رقم می زند. ساخت های نشان دار معانی کاربردشناختی و نقش ارتباطی در گفتمان دارند. از آنجایی که ترجمه کنشی ارتباطی است، اهتمام به این ساخت ها به منظور برقراری تعادل کاربردشناختی و ارتباطی میان گفتمان مبدأ و مقصد ضروری می نماید. در این پژوهش پس از بررسی مبانی نظری ساخت اطلاع و فرآیند مبتداسازی که جزء مهم ترین ساخت های اطلاعی نشان دار است به شیوه توصیفی- تحلیلی به هفت نمونه ترجمه فارسی از رمان های «الشحاذ» و «الطریق» از نجیب محفوظ، نویسنده سرشناس مصری و برنده جایزه نوبل ادبی 1988، پرداخته شده است. رمان «الشحاذ» را محمد دهقانی با عنوان «گدا» و رمان «الطریق» را محمدرضا مرعشی پور با عنوان «راه» به فارسی برگردان کرده است. در آثار نجیب محفوظ و ازجمله دو رمان یادشده عدول از چینش واژگانی معمول ساخت های اطلاعی نشان داری را رقم زده است که انتقال صحیح آن ها به همان صورت نشان دار به منظور بیان مقصود نویسنده ضروری می نماید. نتایج حاصل شده از این پژوهش نشان داده است که مترجمان اغلب با شم زبانی خود به ترجمه پرداخته و در نتیجه ساخت های نشان دار را به صورت بی نشان برگردان کرده اند. این امر سبب شده است بخشی از معنای مدنظر نویسنده بیان نشده و تعادل ارتباطی و نقشی میان دو گفتمان حاصل نشود.
شعر و مختصر معرفی از فرناندو پسوآ
منبع:
ادبیات متعهد دوره دوم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۷
14 - 16
حوزههای تخصصی:
فرناندو په سوآ، نویسنده و شاعر مشهور پرتغالی است که در سیزدهم ژوئن 1888 در لیسبون متولد شد. نام خانوادگی په سوآ در پرتغالی به معنای «شخص» است. شاعری که به تقسیم ادبی «خود» به چند «دیگرنام» مشهور است، چنان که می دانیم فرناندو په سوآ بسیار بیش از یک تن بود، یا شاید باید گفت که چندین و چند ذهن یا ضمیر در یک تن، یا شاید که خویشتن های یک تن بود. این «چندخویشیِ شخصیتی» به شعر او وضعیتی متمایز و موقعیتی یگانه می بخشد، «خودپراکنی» تا جایی که به ناچار این شعر ها را واقعاً باید به عنوان شعر های چهار شخص و شخصیتِ متشخص و مشخص درنظر آورده و بپذیریم، هرچند از جهتی ظاهراً در این جا صحبت از همان شخصیت های پرداخته ی درونی ست که برخی شاید تمایزات ظاهر شده میان آن ها را به حساب تغییر و تحولات فردی و درونی شاعر در روند شاعری اش بگذارند، اما فراموش نمی شود که این شخصیت ها عموماً و در بسیاری از سال ها عملاً به طور هم زمان و موازی در ذهن و زبان شاعر حضور و دست به تألیف داشته اند.
نقد و معرفی منابع ابیات عربی نامه های عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نامه های عین القضات همدانی با توجه به زبان ساده و ساختار درس گونه آنها در راه یابی محققان و پژوهشگران به مسائل و مبادی عرفان همواره محل تأمل بوده است. عین القضات همدانی در این نامه ها از 204 بیت عربی، بدون شمارش ابیات تکراری، بهره برده است؛ به همین سبب، برای شناخت دقیق تر اندیشه او، بهتر است نام شاعران عربی و دیوان های مأنوس و محبوب وی که ابیات عربی بسیاری را از آنها انتخاب کرده و در نامه ها گنجانده است را شناخت. ابیات عربی مندرج در متن نامه ها در بسیاری اوقات با صورت اصلی آنها متفاوت است و گاهی نیز به صورتی نادرست در متن درج شده است. روش: نویسندگان مقاله درپی آن بوده اند تا با رجوع به متون اصلی عربی، سراینده اصلی ابیات و نیز ابیات تحریف و تصحیف شده را با ذکر صورت های متفاوتشان ذکر کنند. یافته ها و نتایج: عین القضات همدانی در میان متون عربی، به متون نقد و لغت علاقه خاص تری دارد و اطلاع و دانش وی از ادبیات عرب بیشتر به این شاخه و نیز به منابع آموزشی مدارس قدیم محصور بوده است. ابیات عربی که وی در نامه های خود گنجانده، در بیشتر لغت نامه ها و متون نقد برای مثال ذکر شده است و غیر از این، وی در میان شاعران عربی، در کنار متنبی و عمر بن ابی ربیعه، بیشتر به ایرانیان عربی سرا مثل ابیوردی و شاعران مخضرم و صدر اسلام توجه دارد.
واکاوی فضایل و خصوصیّات اخلاقی مشترک در شاهنامه و اوستا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۹
1 - 29
حوزههای تخصصی:
مضامین اخلاقی و اجتماعی از مباحث اصلی در ادبیّات فارسی است و از گذشته تاکنون جلوه گاه نغزترین و ناب ترین معانی و مضامین اخلاقی و تعلیمی بوده است؛ به گونه ای که در هر دوره، بخش انبوهی از شعر فارسی به حکمت و موعظه اختصاص داشته است. ادبیّات تعلیمی از رایج ترین و کهن ترین گونه های ادبی در جهان است که آموزه های عقلانی و اخلاقی را به مخاطبان ارائه می کند تا با کاربست آن ها در زندگی به نیکبختی و سعادت برسد. در شاهنامه که اثری حماسی است، سخن از انسان هایی آرمانی به میان می آید که آراسته به صفات نیکوی انسانی هستند و پای بندی به اخلاق، بارزترین ویژگی زندگی آنان است. فردوسی که صاحب گفتاری پاک و آراسته به راستی و درستی است، خود، به فضایل اخلاقی پای بند است و در داستان های شاهنامه به بیان این ارزش ها در زندگی آدمی می پردازد. اوستا نیز که اثری تعلیمی و اخلاقی است، پر از خوبی ها و اندیشه های انسان دوستانه است؛ که در آن مضامین اخلاقی به انحای مختلف بیان شده است. این مقاله سعی دارد با بهره گیری از روش تحلیل محتوا و روش توصیفی- تطبیقی و با ابزار کتابخانه ای خصوصیات اخلاقی مشترک در این دو اثر را بررسی کند؛ از بررسی و مقایسه این دو منبع، این نتیجه حاصل شد که شاهنامه ضمن تأثیرپذیری و جذب مؤلفه های فرهنگی دین مبین اسلام، تأثیرات فراوانی نیز از فرهنگ ایران پیش از اسلام گرفته، بسیاری از مؤلفه های فرهنگی آن را حفظ و ضبط کرده است.
فضایل اخلاقی در اشعار قاسمی و الیازجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
35 - 65
حوزههای تخصصی:
ا اخلاق یکی از زمینه های اصلی ادب گران سنگ فارسی است که گویندگان کثیری، بدان پرداخته اند. فضایل اخلاقی در دیگر زبان ها هم مورد توجه بوده است. از قاسمی گنابادی (ف.982ق.)، هشت مثنوی برجای است که در آنها با طرفه اندیشی و بیانی سهل، مضامین اخلاقی را غالباً در قالب حکایت سروده است. در ادب عربی نیز شاعران سترگی از جمله ناصیف الیازجی (1871-1800م.) به مفاهیم اخلاقی توجّه داشته اند. در این جستار با تکیه بر مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی که وجود زمینه های تأثیر و تأثّر را صرفاً شرط تطبیق نمی داند، به بیان فضایل اخلاقی مشترک در اشعار دو شاعر پرداخته شد. پژوهش حاضر با تکیه بر منظومه های عمدهالاشعار و زبدهالاشعا ر قاسمی و دیوان ا شعار الیازجی و بر اساس تقسیم بندی خواجه نصیرالدّین طوسی از فضایل اخلاقی در چهار حوزه کلی (حکمت، شجاعت، عفت و عدالت) انجام گرفته است. پرسش اصلی پژوهش آن است که چه مضمون های اخلاقی مشترکی در شعر قاسمی و الیازجی وجود دارد؟ از دستاوردهای ارزشمند آن تبیین و تحلیل مضامین مشترکی چون علم، تواضع، صداقت ، صبر و وفای به عهد است که در شعر دو شاعر ایرانی و لبنانی بیان شده است. به زیبایی های ادبی اشعار درحد گنجایش مقاله اشاره شد. بسامد برخی مفاهیم اخلاقی در شعر قاسمی چشم گیرتر است. از دلایل آن می توان به اهتمام قاسمی در سرودن مثنوی های متعددی که مشحون از مفاهیم اخلاقی و اجتماعی است و نیز مناعت طبع و ویژگی های خُلقی شاعر اشاره نمود.
بازخوانی مؤلفه های مدرنیته در آثار محمدرضا شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازخوانی مؤلفه های مدرنیته در آثار محمدرضا شمس چکیده مدرنیسم به عنوان جنبشی بزرگ به ایجاد تحول عظیمی در عرصه ی هنر و ادبیات منجر شد که این تحول به حوزه ی ادبیات کودک و نوجوان نیز راه پیدا کرد. محمدرضا شمس از نویسندگانی است که قصد دارد کودکان و نوجوانان جامعه را با واقعیت های دنیای مدرن آشنا سازد؛ به همین دلیل این نویسنده مؤلفه های عصر نو را با فرم روایی و داستانی برای این قشر از مخاطبان بیان می کند. این پژوهش بر آن است تا جامعه ی مخاطبان را با قلم متفاوت محمدرضا شمس که هم گام با فضای مدرنیستی و متناسب با تغییر ذائقه ی کودکان است، آشنا سازد. روش پژوهش تحلیل محتوای قیاسی با رویکرد توصیفی تحلیلی است. این پژوهش درصدد است به بررسی مؤلفه های برجسته ی معنایی مدرنیته از جمله تفکر انتقادی، الیناسیون و کلیشه زدایی در آثار شمس بپردازد. نتایج پژوهش بر این است که محمدرضا شمس در آثار خود بی عدالتی های جامعه از جمله فساد اداری در نظام بروکراسی و مردسالاری را به بوته نقد می گذارد و بر آن است که مخاطب را با واقعیت های تلخ جامعه آشنا سازد؛ از سوی دیگر زندگی امروز افراد جامعه توأم با ازخودبیگانگی است که شمس این مؤلفه را در قالب تنهایی و مرگ، بحران هویت و زمان پریشی به نمایش می گذارد. ادبیات مدرنیستی با نگاهی متفاوت درصدد جلب نظر خوانندگان خاص است؛ از این رو با استفاده از بداعت، خلاقیت و هنجارشکنی، مخاطبان خاص خود را می طلبد. از همین روست که شمس از شخصیت هایی بهره می گیرد که از هم نوعان خود متمایز هستند، بنابراین شخصیت ها با ایدئولوژی ابرقهرمانی و مستقلانه درصدد انجام مأموریت خود می شوند و با جسارت در جویندگی به اجرای امور و هدف می اندیشند. واژه های کلیدی: الیناسیون، تفکر انتقادی، کلیشه زدایی، محمدرضا شمس، مدرنیسم. تاریخ دریافت مقاله: 30/7/1399 تاریخ پذیرش مقاله: 7/10/1399
جستاری در کارکرد نمادین رنگ و انواع دلالت های آن در شعر کودک و نوجوان دهه ی شصت تا هشتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رنگ ها ورای ظاهر خود، مفاهیم گوناگونی دارند و تکیه گاه افکار و احساسات نمادین به شمار می آیند. نماد، مخاطب را به درنگ بر معنای شعر وا می دارد و لذت مشارکت در خلق معنای متن را فراهم می کند. این مقاله به بررسی اشعار کودک و نوجوان از چشم انداز نماد رنگ و توجه به این امر که کدام رنگ ها در شعر کودک و نوجوان در موقعیت نمادین قرار دارند و چه مفاهیمی را القا می کنند، پرداخته است. پس از انتخاب نُه شاعر کودک و نوجوان، از میان 134 مجموعه شعری که دسترسی به آن ها ممکن شده است، تنها در 32 مجموعه، رنگ هایی با ویژگی نمادین مشاهده شده است. این مقاله، به روش توصیفی تحلیلی، ضمن بیان فراوانی هرکدام از رنگ های نمادین در شعر شاعران منتخب و همچنین بیان بسامد آن ها در هرکدام از گروه های سنی (ب، ج، د و ه)، دلالت های هر رنگ را در اشعار مدّنظر، بررسی و با شعر کهن و معاصر مقایسه کرده و میزان تازگی یا تداول آن ها را نشان می دهد. نتایج این بررسی نشان می دهد که رنگ های سیاه، سفید، سبز و سرخ در شعر کودک و نوجوان بیش از رنگ های دیگر، ویژگی نمادین یافته اند؛ سیاه برای بیان ظلمت فقر، گمراهی، ظلم و خفقان به کار رفته است. سفید، پاکی و معصومیت، امید و آگاهی را القا می کند و سبز، رنگ طبیعت، امید، امنیت و بیانگر مفاهیم مذهبی است. رنگ سرخ نیز با مفهوم شهید و شهادت، زیبایی، عشق، شرم و گاه تشویش گره خورده است. بیشتر نمادهای رنگ در این حوزه، نمادهای مرسوم شعر فارسی اند. از میان شاعران منتخب نیز بیوک ملکی، جعفر ابراهیمی، مصطفی رحمان دوست و قیصر امین پور، از نمادهای رنگ بیش از بقیه شاعران بهره گرفته اند.
بررسی و تحلیل تکنیک های انضباطی گفتمان قدرت و شیوه های مقاومت کودک در نمایش نامه ی دیکته غلامحسین ساعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل تکنیک های انضباطی گفتمان قدرت و شیوه های مقاومت کودک در نمایش نامه ی دیکته غلامحسین ساعدی سارا مطوری* فرامرز خجسته ** مصطفی صدیقی *** چکیده کودکی، مفهومی برساخته ی تاریخ و متأثر از گفتمان های گوناگون است. نمایش نامه یکی از بسترهایی است که می توان برای بازشناخت این تصویر و مفهوم در دوره ای خاص از آن بهره برد؛ زیرا نمایش نامه ها همچون دیگر آثار هنری، همراهی یا تقابل گفتمان ها را می توانند نشان دهند. غلامحسین ساعدی در نمایش نامه ی دیکته (1347ش) جدال دو گفتمان را که یکی متأثر از گفتمان قدرت و دیگری تحت تأثیر گفتمان مقاومت است به تصویر می کشد. گفتمان قدرت خواهان کودکی منقاد است و در این راه نهاد مدرسه با بهره گیری از تکنیک های انضباطی، تداوم بخش این گفتمان اند. گفتمان مقاومت نیز از ابزار و شیوه های گوناگونی بهره می برد؛ کودک در این نمایش نامه در میانه ی جدال این دو گفتمان است. این پژوهش با بهره گیری از آرای فوکو، تکنیک های انضباطی و منقاد ساز و شیوه های مقاومت و مبارزه ی کودک، این نمایش نامه را بررسی کرده و مشخص شد که گفتمان قدرت از تکنیک هایی مثل مرزبندی، ایجاد ترس از عاقبت بد و طرد، تهدید و تشویق برای به اطاعت واداشتن کودک سود می جوید. در مقابل کودک از شیوه هایی همچون سکوت و نافرمانی، پرسش گری و عصیان، خنده و استهزاء برای مقاومت استفاده می کند. واژه های کلیدی: دهه ی چهل، ساعدی، کودک، قدرت، مقاومت، نمایش نامه ی دیکته. * دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه هرمزگان saramatoori1981@gmail.com (نویسنده ی مسئول) ** دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه هرمزگان faramarz.khojasteh@gmail.com *** دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه هرمزگان navisa_man@yahoo.com تاریخ دریافت مقاله: 19/12/1399 تاریخ پذیرش مقاله: 1/3/1400 ی خاص از آن بهره برد؛ چرا که نمایش نامه ها همچون دیگر آثار هنری، همراهی یا تقابل گفتمان ها را می توانند نشان دهند. غلامحسین ساعدی در نمایش نامه دیکته (1347)جدال دو گفتمان را که یکی متأثر از گفتمان قدرت و دیگری تحت تأثیر گفتمان مقاومت است به تصویر می کشد. گفتمان قدرت خواهان کودکی منقاد است و در این راه نهاد مدرسه با بهره گیری از تکنیک های انضباطی، تداوم بخش این گفتمان اند. گفتمان مقاومت نیز از ابزار و شیوه های گوناگونی بهره می برد؛ کودک در این نمایش نامه در میانه جدال این دو گفتمان است. با روش تحلیل محتوای کیفی و بهره گیری از آرای فوکو، تکنیک های انضباطی و منقاد ساز و شیوه های مقاومت و مبارزه کودک بررسی و مشخص شد که گفتمان قدرت از تکنیک هایی مثل مرزبندی، ایجاد ترس از عاقبت بد و طرد، تهدید و تشویق برای به اطاعت واداشتن کودک سود می جوید. درمقابل کودک از شیوه هایی همچون سکوت و نافرمانی، پرسش گری و عصیان، خنده و استهزاء برای مقاومت استفاده می کند.
بررسی تطبیقی اسطوره در رمان های منتخب آلخو کارپانتیه و محمود دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
39 - 66
حوزههای تخصصی:
اسطوره ها در خلق آثار ادبی، به ویژه رمان، نقش بزرگی ایفا می کنند. رمان های «قلمرو این عالم» و «قرن روشنفکری» آلخو کارپاتیه و «روزگار سپری شده مردم سالخورده» محمود دولت آبادی ، از جمله رمان هایی هستند که در سبک و سیاق رئالیسم جادویی، ترکیبی از دنیای واقعی و وهمی و اساطیری ایجاد کرده است. در زیر لایه واقع گرا و تاریخی این رمان ها، ژرف ساخت دنیای اساطیری، حضوری جدی و مداوم دارد. بر همین اساس، هدف اصلی این مقاله بررسی تطبیقی اسطوره ها در سه رمان مذکور است. آلخو کارپانتیه و محمود دولت آبادی نویسندگانی از دو ملت متفاوت با دو زبان متفاوت اند که روابط تاریخی میان آن ها برقرار نبوده است. در دوران معاصر هم این دو نویسنده شناخت و آگاهی از یکدیگر نداشتند که از آثار، اندیشه ها، جریانات و گونه ها، سبک و ساختار داستان نویسی یکدیگر تأثیر و تأثری گرفته باشند. به همین دلیل، در مقاله حاضر با روش تحلیلی- توصیفی در چارچوب رویکرد ادبیات تطبیقی مکتب آمریکایی کنش ها و مفاهیم بنیادین اسطوره ها در لایه های پنهان این سه رمان بررسی و تحلیل می شود.
تحلیل البعد الدینی کعنصر فی الهویه الثقافیه فی روایه الوباء لهانی الراهب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
139 - 161
حوزههای تخصصی:
تشتمل الثقافه على طرق وأسالیب حیاه الناس فی المجتمع وتمیز بین الشعوب. لقد ولدنا جمیعًا فی سیاق معین للهویه یؤثر على جمیع جوانب حیاتنا. فمن خلال التاریخ والدین واللغه وغیرها من العناصر التی تساهم فی تکوین الهویه، یتم تعزیز وتمکین هویتنا الثقافیه. إن للدین مکانه أساسیه فی تکوین الهویه الثقافیه السوریه. تمهد دراسه الهویه الثقافیه فی الروایه المعاصره الطریق للتعرف على أوجه التشابه والاختلاف الثقافی بین الأمم والعلاقات مع الدول الأخرى فی مختلف المجالات الثقافیه والاقتصادیه والسیاسیه والعلمیه، إلخ. تمکننا قراءه آثار الکتّاب الذین عملوا على بحث الثقافه والهویه الثقافیه فی آثارهم، من حمایه الهویه الثقافیه من التغییر والتحول والنسیان وضیاع عناصرها على مر الزمن وتدفعنا إلى إحیاء ثقافتنا بطریقه لائقه. تهدف هذه المقاله إلى إظهار تأثیر الدین على الهویه الثقافیه للمجتمع السوری فی روایه الوباء للکاتب السوری هانی الراهب، حیث اخترنا هذه الروایه لما أوصلته من صوره واقعیه عن ذلک المجتمع فی فتره معینه من الزمن ولإظهارها ماکان یشغله الدین فی حیاه هذا المجتمع بین الماضی والحاضر من خلال المنهج الوصفی التحلیلی. وتُظهر نتائج البحث أن الدین عامل أساسی فی تکوین هویه الأشخاص کما أن الاعتقاد الدینی للناس یتأثر بعوامل عده على مر الزمن فنجد فی هذا البحث أن الإنسان السوری فی الروایه أقل تمسکاً بالدین على ماکان علیه فی الماضی.
ازدواجیه التجربتین المختلفتین؛ لمدینه الدیستوبیه فی تجربه "یاسین طه حافظ" الرومانسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
85 - 108
حوزههای تخصصی:
ینتمی شعر "یاسین طه حافظ" إلی شعر طائفه من الشعراء الذین مزجوا فی أشعارهم بین تجربه الحبّ الرومانسی وتجربه المکان فی بعده العام الخارج عن الإطار الرومانسی المرتبط بحالات الحب والاشتیاق أو البعد والافتراق. تکون التجربه الرومانسیه فی هذا النمط من الأشعار فریده فی نوعها بحیث تسرد قصه الحب المرتبطه بالمجتمع الفاسد والمدینه الفاسده أی یسرد الشاعر من خلال أشعاره الرومانسیه الحالات الفاسده الغیر مرغوبه فیها للمدینه والمکان. یحاول هذا البحث عبر المنهج الوصفی _ التحلیلی دراسه هذا الملمح الشعری الجدید فی أشعار" یاسین طه حافظ" والهدف المرجو هو الکشف والإبانه عن التمظهر الواسع لهذا الدمج الشعری الإبداعی بین الدیستوبیا وتجربه الحب الرومانسیه وتشیر النتائج إلی أن شعر "طه حافظ یاسین" یمثّل شعراً ذی البعدین فی ارتباطه بالمکان وتجربه الحب الرومانسی الذی یحکی قصه حبّ الشاعر لعشیقته فاطمه رمزاً أو حقیقهً. فعمد الشاعر فی أشعاره علی تجسید الحالات الفاسده وغیر المرغوبه للمکان الذی یعیش فیه والذی یختلف ویکون فی مفارقه کامله مع صفاء الحب وبراءته ولا یمکن للإنسان المعاصر أن یمتلک تجربه الحب الرومانسی الخالص فی مثل هذه المدینه. فالمدینه والمکان اللذان یخوض فیهما الشاعر لا یحملان البعد المنشود المثالی فالمدینه فقدت فی شعر الشاعر بعدها المثالی ولایشمُّ منها رائحه الصفاء والبراءه ولا تکون المدینه المعاصره حاضنه للحب البرئ مادامت علی نقیض مع الحب الطاهر نتیجه الحاله السلبیه وهیمنه الوجه المادی والنزعه الجسدیه و زوال الحرکه والفکر فی المدینه الدیستوبیه.
بررسی تطبیقی اشعار ایدئولوژیک احمد شاملو و پل الوآر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
291 - 308
حوزههای تخصصی:
در حوزه ادبیات تطبیقی با بررسی مضامین مشترک در ادبیات ملل مختلف می توان به اشتراکات بی شماری دست یافت که بر تأثیرگذاری متقابل شعرا یا نویسندگان تأکید می کند. زایش هر متن شعری، برخاسته از شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی حاکم بر جامعه است که با قلم شاعر متعهد بازگو و منعکس می شود. در این مقاله با تأکید بر مفاهیم پایه مانند صلح، عدالت، آزادی، عشق و آرمان- اتوپیا- بر اساس روش جامعه شناختی و نقد ایدئولوژی به بررسی تطبیقی اشعار ایدئولوژیک دو شاعر بلندآوازه از دو فرهنگ و تمدن متفاوت پل الوآر (1895-1952م) فرانسوی و احمد شاملو ایرانی (1305-1379ش) خواهیم پرداخت. رویکرد مورد نظر برای مقایسه اشعار این دو شاعر بزرگ، رویکرد جامعه شناختی است؛ چراکه این دو شاعر، تا حد زیادی تحت تأثیر زمانه ای بوده اند که در آن می زیسته اند و در آثارشان رویدادهای اجتماعی را منعکس نموده اند. در واقع هدف نقد اجتماعی، مطالعه تأثیرات متقابل ادبیات و جامعه می باشد. افزون بر این، در این مقاله از نقد ایدئولوژی نیز استفاده خواهیم نمود.