ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۱۶٬۷۲۶ مورد.
۵۸۱.

نقد تطبیقی کهن الگوی سایه در اشعار فروغ فرخزاد و سیلویا پلات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر ضمیر ناخودآگاه کهن الگوی سایه فروغ فرخزاد سیلویا پلات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۵ تعداد دانلود : ۳۱۹
شاعر در زمان سرایش با ضمیر ناخودآگاه ارتباط می یابد و محتویّات آن را به مخاطب عرضه می کند. بنابراین شناخت و بررسی آرکی تایپ ها از جمله آرکی تایپ سایه ابعاد پنهان شخصیت شاعر را به ما می شناساند. این آرکی تایپ یکی از مهمترین آرکی تایپ هاست که بخش پنهان و تاریک تر ضمیر ناخودآگاه را نشان می دهد. سایه در شکل منفی شامل تمامی امیال و فعّالیّت های غیراخلاقی و منع شده است و در شکل مثبت لازمه ادامه زندگی. این نوشتار بر پایه مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی که با نگاهی جهانی وجود شباهت بین آثار ادبی را برآمده از روح مشترک بشری می داند، با نگاهی روان شناسانه به اشعار فروخ فرخزاد و سیلویا پلات می پردازد. نگارنده در این پژوهش به شیوه تحلیلی توصیفی آرکی تایپ سایه را در شعر این دو شاعر بررسی و مقایسه می کند. این بررسی تطبیقی علاوه بر کشف لایه های پنهان ضمیر ناخودآگاه شاعران مورد بحث، نقاط اشتراک و افتراق فرهنگی اجتماعی جامعه آنان را نیز نشان می دهد. به عنوان مثال فراوانی برخی نمودهای کهن الگوی سایه چون احساس حقارت، ترس و خشم و خشونت در شعر سیلویا نسبت به شعر فروغ، علاوه بر این که نشان دهنده شخصیت برون گرای شاعر نسبت به فروغ است، جامعه خشن و مردسالار او را نیز تداعی می کند. از سوی دیگر سیلویا پلات با به نمایش گذاشتن جلوه های بیشتری از سایه، به شناخت کامل تری از آن می رسد و بهتر با آن آشتی می کند.
۵۸۲.

بازخوانی مروری سنّت تحلیلِ هستی شناختی نماد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نماد قضایای نمادین سنت تحلیلِ هستی شناختی نماد رویکردهای سمبولیستی و رمانتیستی رویکردهای دینی و عرفانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۱۹
پژوهش هایی که به موضوع نماد می پردازند در کل ذیل دو سنّت کلان قرار می گیرند. در سنّت نخست، معنا امری پیشینی تلقی می شود که در نهایت در بستر زبان جاری می شود. چنین نگرشی با هستی شناسی افلاطونی آغاز شده است. به همین سبب، در این جستار تمامی این دیدگاه ها ذیل سنّت هستی شناختیِ تحلیل نماد گنجانده می شوند. در سنّت دوم، معنا خود اساساً ازطریق نماد ممکن می شود. این منظر شامل دو رویکرد کلی رئالیستی و ایده الیستی است. به هر ترتیب، زبانی که شاخصه اصلی آن بهره مندی از حضورِ مسلط نماد است، یا به بیانی فنّی تر، زبان شعر، زبان تمثیلی یا زبان عرفانی، همواره موضوع بحث و بررسی بوده است. براین اساس، جُستار پیش رو بر آن است که با اتخاذ رویکردی در-زمانی یا تاریخی، به بررسی اجمالی این موضوع بپردازد که سنّت تحلیلِ هستی شناختی نماد در چه دوره های تاریخی و در کدام نگرش ها غالب بوده است. به این ترتیب، این پژوهش ضمن بازخوانی مروری سنّت تحلیلِ هستی شناختی نماد، روشن می سازد که این سنت چه موضعی در بابِ مفهوم، جایگاه و کارکردِ نماد اتخاذ می کند.
۵۸۳.

کهن الگوها در ادبیات کودک: بررسی حکایت های بُهلول (1399) بر پایه ی نظریات یونگ و لطف آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکایت های بهلول کودک کهن الگو لطف آبادی یونگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۹۱
کهن الگوها در ادبیات کودک جایگاه ویژه ای دارند و نقش مهمی را در رمزگشایی از دلالت های معنایی آن ها بازی می کنند. هدف از این پژوهش آن است که با بررسی کتاب تصویری حکایت های بُهلول (1399)، نقش کهن الگوها را در رشد اخلاقی کودکان و نوجوانان تبیین کند. روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی است و داده ها با استفاده از نرم افزار 25 SPSS ارزیابی شده اند. پژوهشگر با «روش پژوهش اصیل خلاق» و تلفیق نظریه های «فرایند فردیت» یونگ و «رشد اخلاقی دینی» لطف آبادی به نقد کهن الگویی اثر برگزیده می پردازد. یافته ها نشان می دهند که کهن الگوی «پیر خردمند» نسبت به سایر کهن الگوهای یونگی و «خوش خویی» در میان آموزه های اخلاقی بالاترین بسامد را در حکایت های بُهلول دارند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که آگاهی تصویرگر و نویسنده از دنیای کودکان موجب رسایی ارتباط تصویر، متن و تعامل پویای مخاطبان شده است. برای بررسی نقش کهن الگوها در متون پارسی ادبیات کودک بهتر است از دیدگاه های روان شناسان ایرانی که ریشه در فطرت بشری و حکمت الهی دارند، در کنار نظریه های روان شناختی غربی بهره گرفت.  
۵۸۴.

بررسی تطبیقی تغییر عادت واره ها و سرمایه های سلبی/ ایجابی در شخصیت زنان راوی (در رمان «پرنده من» از فریبا وفی و «دفترچه ممنوع» از «آلبا دسس پدس» بر اساس نظریه پی یر بوردیو)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: زنان سرمایه ها پی یر بوردیو عادت واره وفی دسس پدس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۱۷۷
نظریه انواع سرمایه پی یر بوردیو به شیوه های گوناگون، سرمایه ها و تأثیر انواع آن بر یکدیگر را بازنمایی می کند. در تعریف بوردیو انواع سرمایه عبارت است از: سرمایه اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و نمادین. این مقاله با نگاهی مقایسه ای به عادت واره های متأثر از سرمایه های شخصیت زنان راوی در رمان های پرنده من و دفترچه ممنوع میزان اثر گذاری سرمایه ها بر یکدیگر و تغییر عادت واره زنان راوی را بررسی می کند و با روش توصیفی- تحلیلی نشان می دهد عادت واره ها چه تأثیری بر ایجاد سرمایه های مثبت/ ایجابی و منفی/ سلبی دارند. بارزترین عادت واره های منفی عاملان زن در رمان ها؛ سکوت، انفعال، انزوا، تسلیم و تأمین رضایت مردان خانواده بدون کمترین کنش و اعتراض در راستای دیگربودگی زنان راوی است و مشخص ترین عادت واره های مثبت؛ وفاداری، مادرانگی، احساس مسئولیت، ایثار و مهربانی است. در نتیجه، ماهیت عادت واره های زنان یا تغییر نکرده، یا در جهت تولید و بازتولید منفی و سلبی پیش رفته است و یا اگر تغییر اندکی در تولید و بازتولید سرمایه های مثبت مشاهده می شود، در سایه انفعال راویان کم رنگ است. نتیجه مقایسه ای پژوهش، موقعیت ساختاری مشترک دو زن در دو جامعه متفاوت را نشان می دهد که تجربه های مشابه و تکرارشونده آن ها خصلت و عادت واره های مشترکی ایجاد می کند. این منش ها و عادت واره های شبیه به هم به نوبه خود، به کنش های اجتماعی مثبت یا منفی آنان ساختار می بخشد؛ یعنی دستورالعمل هایی را تنظیم و کنشگری آن ها را محدود می کند. یا در فضاهای اجتماعی بسیار اندکی، از انفعال و محدودیت خارج می سازد. ولی در نهایت آشکار شدن انفعال زنان داستان در میدان های اقتصادی، ناکارآمدی فضاهای اجتماعیِ (قبل و بعد از ازدواج)، در به کارگیری سرمایه های اجتماعی و فقر سرمایه اقتصادی، فرهنگی و نمادین را در زنان راوی برملا می سازد
۵۸۵.

تأملّی در کارکرد آشنایی زدایی از چهره ی اساطیری اژدها در رمان عینکی برای اژدها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آشنایی زدایی اسطوره رمان عینکی برای اژدها فانتزی معکوس سازی هویت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۹۴
فانتزی های نوین، ادامه ی اساطیر و قصه های عامیانه اند که با تأثیرپذیری مستقیم یا غیرمستقیم از چهره ها و حوادثِ قصه های کهن الهام گرفته اند. چهره هایی که از عالمی دیگر، از دنیایی که در چشم ما ناممکن جلوه می کنند، پا به دنیای واقعی مردم می گذارند و همانند چهره های اساطیری، رفتاری از آن ها سرمی زند که برای ما، دور از دسترس و ناشدنی می نماید. ویژگی ها و اعمالی از آن ها می بینیم که آرزوها و نیازهای حال و آینده ی ما را بازتاب می دهند، همچنان که اساطیر و حماسه ها پاسخگوی پرسش ها و بیانگر تشویش ها و آرزوهای نیاکان ما بودند. اژدها در رمان عینکی برای اژدها، اثر محمدهادی محمدی، نمادی از افسانه های رو به فراموشی است که نویسنده قصد دارد با این رمان اهمیت افسانه ها، حماسه ها، قصه های عامیانه و... را به نسل جدید یادآور شود. در این مقاله کوشش شده است که اژدهای این رمان با اژدهایان اساطیری و حماسی (به ویژه در اشعار شاهنامه) مقایسه شود، وجوه تشابه و افتراق آن ها بررسی گردد و کارکردهای اجتماعی اژدهای فانتزی تبیین شود. همچنین به این پرسش پاسخ داده شود که اگر هدف از این فانتزی جلب توجه نسل جوان به افسانه هاست، چرا با وجود دو افسانه گوی فعال، یعنی بی بی ترنج و ننه اژدها، در کل رمان حتی یک بار هم افسانه ای از آن ها نمی شنویم؟ 
۵۸۶.

بررسی برگردان اسامی خاص در مستند «معالم من خوزستان» شبکه الکوثر بر اساس نظریه ون کویلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راهبردهای ترجمه اسامی خاص ون کویلی الکوثر گردشگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲ تعداد دانلود : ۲۲۷
در جوامع پساکرونایی و بازگشت شوق و انگیزه مردم برای تبادل فرهنگ ها و سیروسفر، نیاز به ترجمه بیش ازپیش احساس می شود. در این میان، شاخه های متفاوت صنعت گردشگری با ترجمه شفاهی مرتبط شده است. هدف از انجام این پژوهش، دستیابی به مناسب ترین راهکارها در ترجمه اسامی خاص گردشگری و اطلاع از بیشترین راهبرد به کاررفته از راهبردهای نظریه ون کویلی[1] (2007) در این مستند و آشنایی با چالش های آن است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی می باشد که در آن 200 اسم خاص از مستند گردشگری-تاریخی «معالم من خوزستان» (به فارسی خوزستان در یک نگاه) که از شبکه بین المللی الکوثر پخش شده است، استخراج شده و پس از مقایسه نمونه های موجود در دو نسخه فارسی و عربی مستند، بر اساس نظریه ون کویلی موردنقد و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش، حاکی از آن است که راهبرد عدم ترجمه، بازتولید و نسخه برداری، بیشتر از موارد دیگر استفاده شده است. در حوزه گردشگری، راهبرد عدم ترجمه، بازتولید و نسخه برداری از مناسب ترین راهبردهای ترجمه به شمار می رود؛ زیرا معرفی جاذبه های منحصربه فرد یک منطقه، از اهداف مترجم در این نوع متون است که باید با ذکر نام اصلی خود، حفظ و متمایز شود. راهبردهای دیگر به ترتیب؛ بازتولید به همراه تطبیق با سیستم آوایی واجی زبان مقصد، حذف، عدم ترجمه به همراه توضیح اضافی، جایگزینی با یک معادل در زبان مقصد می باشند. [1]. Van Coillie, J.
۵۸۷.

کهن الگوی عروج و نسبتِ ساختاری معراج نامه و منطق الطیر در ادبیات پیشامدرن و عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سفر نفس معراج نامه منطق الطیر کهن الگو نقد اسطوره ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۰ تعداد دانلود : ۲۲۲
سفرِ نَفس که در اساطیر ملل و ادیان توحیدی از آن به عروج، تشرّف و معراج یاد می شود، یک کهن الگویِ معطوف به رستگاری است که اسطوره هبوط را تبدیل به اسطوره بازگشت جاودان می کند. ادبیات کلاسیک ایران و عرفان اسلامی، برخلاف ادبیات مدرن، بسیار تحت تأثیر این فراروایت است. از قرن چهارم تا قرن ششم؛ یعنی از تأویل معراج پیامبر اسلام با رویکرد فلسفی سفر نفسِ ناطقه و شکل گیری رساله الطیرهای ابن سینا، غزالی و سهروردی تا پیدایش منطق الطیر عطار، نشان می دهد که ساختار منطق الطیر در عرفان اسلامی و ادبیات کلاسیک همان ساختاری است که از کهن الگوی معراج انتزاع شده است. این پژوهش با رویکرد نقد اسطوره ای در جست وجوی راهی است تا نسبتِ ساختاری کهن الگوی عروج را با رساله الطیرها و منطق الطیر نشان دهد. در کهن الگوی عروج و به تَبَع آن در رساله الطیرها وجود هادی آسمانی یا پیر دانای راه، بیانگر کنش قهرمانی است که می خواهد جست وجوگران حقیقت را راهنما باشد. این الگو براساس نقد اسطوره ای، همان محاکات برتر است که در ادبیات پیشامدرن تأکید بسیار بر مفاهیمی چون محاکات قهرمان، راهنما و پیر دانای راه شده است؛ بنابراین نسبت ساختاری وثیقی بین ژانر مقامات و احوال، تذکره ها، منطق الطیر و معراج نامه ها برقرار است.
۵۸۸.

بررسی تطبیقی امشاسپندان در آیین زرتشتی و اعیان ثابته در عرفان نظری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اوستا اعیان ثابته عرفان اسلامی فروهر امشاسپند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۵۴
اعیان ثابته در عرفان نظری، صور علمیه الهی هستند که در فیض مقدس، به کالبد عالم وارد شده اند، اعیان در علم الهی ثابت اند که تنها یک بار در ازل تحدید یافته اند و در کسوت اسماء و صفات، مظهر ذات حق تعالی گشته اند. این پژوهش مطالعه ای نظری است که به شیوه پژوهش کتابخانه ای و توصیف و تطبیق داده ها، تفسیر مترادف اعیان ثابته را به شیوه توصیفی - تطبیقی در آیین کهن زرتشتی مورد بررسی قرار می دهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی شباهت های بنیادی این دو نگرش آیینی و عرفانی است. در اشاره به یافته های تحقیق می توان گفت که صور معنوی عالم در آئین زرتشتی، امشاسپندان فرَوَشی نام دارند که همانند اعیان، پیش از آفرینش هستی، خلق گردیده اند و در کالبد گیتایی قرار گرفته اند، آن ها در تجلی اسماء و صفات، مظاهر اهورامزدا در عالم گیتایی هستند. در هر دو نگرش به عهد الست و اقرار به رسالت بندگی اشاره شده است. علم الهی در آن ها ثابت است و در حقایق علمی موجودات، تعاریفی یکسان با یکدیگر دارند.
۵۸۹.

مطالعه تطبیقی جایگاهِ اجتماعیِ زنان در داستان های کوتاه دهه 20 از منظر فرانقش تجربیِ زبان در رویکرد نقش گرایی هلیدی «با تمرکز بر داستان های کوتاه بزرگ علوی، ابراهیم گلستان، محمود اعتمادزاده و جلال آل احمد»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: جایگاه اجتماعی زنان داستان های کوتاه دهه 20 رویکرد نقش گرایی فرانقش تجربی زبان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۷۱
زبان شناسی نقش گرا بر این نکته تأکید دارد که زبان ابزاری اجتماعی است و به آن دسته از کنش های انسانی می پردازد که بر انتقال معنا با کمک زبان اشاره دارد. هلیدی، زبان را نظامی از گزینش های واژگانی می داند که گویشور در سطوح سه گانه با توجه به بافت موقعیت از آن استفاده می کند. زبان با توجه به ضرورت های اجتماعی و محیط پیرامون تشکیل می شود و به سامان دهی معنی می پردازد. این کارکرد زبان در زبان شناسی نقش گرا فرانقش نامیده می شود. فرانقش های زبان عبارت اند از: فرانقش اندیشگانی که از این فرانقش برای واکاوی و تحلیل متن استفاده می شود؛ فرانقش بینافردی که هدف آن شروع یا ارتقای روابط برای تأثیرگذاری بر رفتار دیگران، بیان نظرات، اصلاح یا تغییر آن هاست؛ فرانقش متنی که وظیفه متناسب سازی پیام با توجه به دیگر عوامل متنی و برون متنی را داراست. پژوهش حاضر تلاش می کند به شیوه توصیفی - تحلیلی به این پرسش ها پاسخ دهد که با توجه به جامعه آماری پژوهش، در ساختار متنی داستان های کوتاه دهه 20، هر کدام از فرآیندهای زبانی چه کارکردی دارند؟ و با توجه به مبانی مطرح در فرانقش اندیشگانی و دیدگاه رئالیستی حاکم بر داستان های کوتاه در دهه بیست، نویسندگان مرد چه تصویری از زن و جایگاه اجتماعی وی در این مقطع تاریخی ترسیم کرده اند؟ ادبیات داستان کوتاه با تأکید بر منش رئالیستی و واقع گرایانه خود همواره به دنبال تعریف جایگاهی برای حضور زنان و همچنین رهایی خود از محدودیت های جنسیتی و خوانش های مردسالارانه بوده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بزرگ علوی، ابراهیم گلستان، محمود اعتمادزاده و جلال آل احمد هر کدام در ساختار متنی داستان های کوتاه خود از انواع مختلف فرآیندهای زبانی برای ترسیم جایگاه اجتماعی مثبت زنان بهره گرفته اند.
۵۹۰.

بازنمایی دیدگاه خواننده نهفته بر اساس شکاف های متنی ایدن چمبرز در رمان برایم شمع روشن کن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایدن چمبرز خواننده ی درون متن شکاف های متنی نقد خواننده محور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۲۰۵
یکی از کارکردهای نقد خواننده محور، فراهم آوردن بستر مناسب برای کشف و مشارکت خواننده در معناسازی در متن است. شکاف های متن از جمله مؤلفه هایی هستند که میزان مشارکت خواننده را در بسط یا محدودسازی معنا در فرایند خواندن، تعیین می کند. موضوع این پژوهش، بررسی رمان برایم شمع روشن کن از فهرست لاکپشت پرنده در فصل نامه ی پژوهشی کودک و نوجوان، با رویکرد چمبرز است که موفق به دریافت پنج نشان لاکپشت پرنده شده است. نویسنده بخش هایی از روایت را به راوی سپرده تا در متن بپروراند و در قالب توصیف مستقیم و غیرمستقیم جهان عاطفی و ارزشی شخصیت ها به ویژه قهرمان داستان را که دختری نوجوان است توصیف کند. اما در بخش هایی از رمان، شکاف های متنی ایجاد کرده است تا ادراک خواننده ی نهفته را به درون متن می کشاند و او به توصیف و شکافتن لایه های پنهان معنایی و تفسیر آن ها در سطح های گوناگون صوری معنایی، سبکی، توصیفی، شخصیت پردازی، ارتباطی و ایدئولوژیکی، هم سو با دغدغه های احساسی، عاطفی و ایدئولوژیکی شخصیت اصلی داستان می پردازد. 
۵۹۱.

تحلیل و تطبیق صفاءالقلوب شیروانی و نان و حلوای شیخ بهایی بر اساس نظریه ترامتنیت ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صفاءالقلوب ژنت ترامتنیت نان و حلوا شیروانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۲۸
شاعر یا نویسنده برای خلق اثر خود با دنیایی از تاثرات از متون دیگر در ذهن خود در چالش است و با ارتباطی که با آثار پیش یا معاصر خود دارد، دست به آفرینش می زند و از این طریق بین متن ها به شیوه-های مختلف پیوند برقرار می کند که به عنوان ترامتنیت قابل مطالعه و بررسی است. نان و حلوا به عنوان متنی است که شیروانی در نوشتن صفاءالقلوب از آن تاثیر پذیرفته است. هر دو اثر، اثری تعلیمی- عرفانی است. از آنجا که ترامتنیت ژنت به لحاظ تقسیم بندی و جزئی نگری خیلی گسترده تر از نظریات بینامتنی دیگر است، هدف اصلی این پژوهش، کشف انواع روابط ترامتنی بین صفاءالقلوب و نان و حلوا است. در این مقاله تلاش شده به روش تطبیقی-تحلیلی- اسنادی به این پرسش پاسخ داده شود که کدامیک از تقسیمات نظریه ترامتنیت ژنت در مقایسه تطبیقی بین صفاءالقلوب و نان و حلوا مصداق پیدا می کند؟ نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که شیروانی، آگاهانه با نان و حلوا رابطه بینامتنی برقرار کرده و در این راستا از انواع روابط ترامتنی از جمله بینامتنیت(صریح، غیر صریح و ضمنی)، پیرامتنیت، فرامتنیت، سرمتنیت و بیش متنیت(همانگونگی و تراگونگی) بهره برده است.
۵۹۲.

از تجربه های زبانی تا ساحت فرازبانی در مراحل سلوک نفّری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفری کتاب مواقف و مخاطبات زبان ساحت های زبانی تجلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۴۷
قاطبه پژوهش ها در بررسی عنصر «زبان» و نقش آن در کتاب مواقف و مخاطبات نفّری، بیشتر بر روی «سکوت» تمرکز کرده اند و به دیگر مظاهر زبانی و فرازبانی موجود در متن، کمتر توجه شده و یا تنها اشاره ای گذرا به آنها شده است. بااین حال، این تأکید به معنای غافل ماندن نفّری از نمودهای عینی زبانی یعنی «سخن» و «سکوت» و درنهایت، گذر از این ساحات زبانی و ورود به اقلیم فرازبانی (فراسخن فراسکوت) یا به عبارتی اقلیم «تجلّی» نیست. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی - تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، می کوشد تا با رویکرد پدیدارشناسی و درنگ در متن کتاب مواقف و مخاطبات ، سه مرحله مختلف در مسیر سیروسلوک در این اثر را شناسایی، تبیین و تحلیل کند. همچنین، می کوشد تا نشان دهد که تأملات زبانی عرفای ما، به ویژه تأملات هستی شناختی شان آنان، چگونه قابل طبقه بندی و تعریف هستند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که دو مرحله از سه مرحله سلوک، ماهیت زبانی دارند و شامل «سخن» و «سکوت» می شوند و عارف با گذر از آنها، وارد سومین منزلگاه، یعنی عرصه تجلی و شهود می شود. به تعبیر دقیق تر، سفر سالک از عالم «سخن»گفتن آغاز می شود، به پهنه «سکوت» می رسد و درنهایت به مرز تجلی (فراسخن فراسکوت) می رسد. ماندن در مرحله «سکوت» و بی توجهی به مراحل «سخن» و خاصه «تجلّی»، به نوعی نادیده گرفتن مراتب تجربه های سلوک و ابترماندنِ دستگاه معرفتی نفّری است. 
۵۹۳.

مکالمه سنت و تجدد در مقالاتی درباره قاآنی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنت تجدد قاآنی مکالمه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۰ تعداد دانلود : ۲۲۹
در این مقاله برآنیم تا برخلاف کلیشه های برساخته از مفاهیم سنت و تجدد و نسبت صرفاً تقابلی آن دو، چگونگی مفهوم یابی سنت و تجدد ادبی در محیط های مختلف و کسب مفاهیم تازه و متفاوت و نسبت های گوناگون آن ها را در زمینه مقالات مربوط به قاآنی بررسی کنیم. بازه زمانی مورد نظر ما از سال 1285 تا 1320 است. برای تبیین و توضیح نسبت سنت و تجدد از اصطلاح «مکالمه» استفاده می کنیم. بررسی ما سه مرحله خواهد داشت: شکل گیری مکالمه، جدال نوگرایان و بازخوانی انگاره ها.در دوره آغازین کسانی که ما آن ها را تجددگرا می شماریم تلاش می کنند با تلقی قاآنی و شعرش به مثابه تجسم امر سنتی، به مقابله با آن برخیزند اما مکالمه سنت و تجدد در مقالات بهار و وحید درباره قاآنی ابعاد تازه ای از دو مفهوم فوق را آشکار می کند که قطعاً در قالب دوگانه کلیشه ای سنت و تجدد قرار نمی گیرد. در مرحله دوم و با بررسی مقالات دو تن از نوگرایان درباره قاآنی متوجه می شویم که تلاش برای محبوس کردن قاآنی در سنت همزمان با انتساب صفات متجددانه به او رابطه دیالکتیکی میان سنت و تجدد پدید می آورد. در مرحله سوم مکالمه میان سنت و تجدد به درون سنت کشیده می شود و مقاومت سنت در مقابل سنت فرو می شکند. این مرحله ای از «عقلانیت و خودآگاهی تاریخی» است که منتقدان را به بازخوانی انگاره های پیشین ترغیب می کند. می توان این تحقیق را در مورد شاعران دیگر هم انجام داد اما قاآنی به اعتبار موقعیت، عملکرد و آثارش بیش از دیگران زمینه این مکالمه را فراهم آورده است.
۵۹۴.

بررسی تطبیقی غزلیات سعاد صباح و مستوره اردلان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی غزل عشق سعاد صباح مستوره اردلان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳ تعداد دانلود : ۱۹۳
سرودن غزلیّات و اشعار عاشقانه، نه تنها در ادبیّات فارسی و عربی، بلکه در ادبیّات دیگر ملّت های جهان نیز به طور وسیعی رایج بوده است، ازآنجاکه سعاد صباح و مستوره اردلان در فرهنگ کویت و ایران جایگاه مشابهی دارند، بررسی تطبیقی غزلیّات این دو شاعر به منظور شناخت و آشنایی بیشتر با آن ها می تواند بحثی نو در زمینه ادبیّات تطبیقی باشد. این پژوهش؛  برآن است که به شیوه توصیفی تحلیلی و برمبنای مکتب آمریکایی که وجود اثرگذاری و اثرپذیری را بین دو شاعر را شرط ادبیّات تطبیقی نمی داند، به واکاوی غزلیّات سعاد صباح و مستوره اردلان بپردازد و ضمن بررسی ویژگی های ادبیّات عاشقانه دو شاعر، دیدگاه های آن ها را در این زمینه مقایسه کند و به رهیافتی از طرز تفکّر و مشرب تغزّلی دو شاعر دست یابد. با عنایت به نتایج به دست آمده در غزلیّات دو شاعر، می توان به نقاط مشترکی ازجمله (تجلّی معشوق، اوصاف و احوال مشترک عاشق و معشوق، هجران و دوری، فضائل عشق و عاشقی،  به کار بردن مرثیه و...) اشاره کرد و همچنین ازنظربیان، دو شاعر به سادگی و شیوایی گرایش دارند. لازم به ذکراست عاشقانه های دو شاعر، از نظر محتوا، زبان و اسلوب نیز باهم تفاوت هایی دارند.
۵۹۵.

مفهوم «وحدت» در مثنوی های مولانا و بیدل دهلوی بر اساس استعاره ها ی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وحدت مولانا بیدل دهلوی مثنوی استعاره ی شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۲۸
مفهوم «وحدت» یکی از مفاهیم انتزاعی، مبهم و بنیادی در حوزه عرفان و فلسفه است و استعاره عمده ترین و مهم ترین محملی است که شعرای عارف، از جمله بیدل دهلوی و مولانا، برای ملموس کردن مفاهیم انتزاعیِ عرفانی همچون «وحدت» از آن بهره برده اند. در این پژوهش تلاش شده است تا بر اساس نظریه استعاره شناختی، مفهوم «وحدت» در مثنوی های این دو شاعر بزرگ (عرفان، طلسم حیرت، محیط اعظم، طور معرفت و مثنوی معنوی) بررسی و تحلیل شود و پس از شناخت انواع و کارکردهای شناختی استعاره ها، دیدگاه و اندیشه بیدل و مولانا از خلال آن ها تبیین شود. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مولانا بیشتر از استعاره های مربوط به امور طبیعی، در دسترس و مذهبی استفاده کرده است؛ اما بیدل از استعاره های مربوط به مصنوعات بشری بیشتر بهره برده است. بر این اساس هدف اصلی مولانا مطابق با اغراض تعلیمی او از به کارگیری استعاره، بیشتر تفهیم «وحدت» به مخاطب است؛ اما بیدل در کنار آن به دنبال هنرنمایی و مضمون پردازی نیز بوده است. هر دو شاعر تحت تأثیر محیط جغرافیایی، شیوه زندگی و تجربیات زندگی خود تأکید بیشتری بر استفاده از برخی استعاره ها داشته اند.
۵۹۶.

تحلیل اسطوره شناختی سیر تحوّل شخصیت بنیادین قهرمان، در افسانه های «آهوبچّه» و «خواهر و برادر» بر اساس نظریه «سفر قهرمان» کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آرکی تایپ قهرمان سفر تحول شخصیت نقد روان شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۸ تعداد دانلود : ۲۴۴
نقد کهن الگویی یونگ، از زیرمجموعه های نقد روان شناختی است. در این گونه نقد، آرکی تایپ های موجود در اثر بررسی می شوند. آن ها، لایه های مبهم ضمیر ناخودآگاه جمعی بشر هستند که جنبه موروثی دارند و با نفوذ در ضمیر ناخودآگاه جمعی، بخشی ذاتی از سازمان روان شناختی فرد می شوند. یکی از پرکاربردترین کهن الگوها که الگویی جهانی و معتبر است؛ «مقوله سفر قهرمان کمپبل» است. وی آن را «هسته اسطوره یگانه» نامید. کمپبل سفر را متشکّل از سه مرحله: عزیمت، جدایی و بازگشت می داند که رشد کهن الگوها در روان فرد، مستلزم گذر از این مراحل است. برابر این مقوله، قهرمانان در افسانه های گوناگون، در قالب و هیئت هایی مختلف هستند و سرگذشتی مشابه دارند. پژوهش حاضر به روشی توصیفی - تحلیلی با هدف نقد کهن الگویی سفر قهرمان در افسانه «آهوبچّه» و «خواهر و برادر» است. قهرمان در این افسانه ها، بدون درنظرگرفتن تقارن زمانی و عدم تقارن آن، واکاوی می شوند و شباهت های ساختاری سفر قهرمان محرز می شود. سفر قهرمان در آثار روایی ملّت های گوناگون، بیشتر از الگویی واحد پیروی می کنند. بیداری قهرمان درون در وجود شخصیت های قهرمانی برپایه انگاره کمپبل، پایان دهنده این نظریه است که باعث فرایند دگردیسی می شود.
۵۹۷.

الملامح الأدبیه لنیما یوشیج في شعر منوتشهر آتشي(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیما یوشیج منوتشهر آتشی التناص النزعه الإقلیمیه التضمین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۹۴
الملامح الأدبیه لنیما یوشیج فی شعر منوتشهر آتشیالملخصفی تاریخ الشعر والأدب الفارسیین، لطالما کان هناک شعراء مبرّزون لفتوا أنظار الشعراء الذین عاصروهم أو عاشوا فی العصور اللاحقه لهم. فقد ظهرت أشعار هؤلاء الناظمین بمظاهر مختلفه فی أعمال الآخرین. وفی الحقیقه، فإن قارضی الشعر اللاحقین، وباتباعهم للتقالید الشعریه والأدبیه، ومن خلال الاستفاده من أشعار الشعراء المعظّمین قبلهم، أقاموا صله بین نصوصهم والنصوص والممتلکات الثقافیه الماضیه، وانبروا إلى إغناء أشعارهم. فی الشعر الفارسی المعاصر، لا نجد من ینکر مکانه نیما. فإن الشعراء البارزین بعده، فی معظمهم، ناظمون استأنسوا بشعره ورأیه وتأثروا بهما. ومن هؤلاء الشعراء، منوتشهر آتشی. فإنه نحى منحى نیما فی الاهتمام بالقضایا الإقلیمیه والمحلیه وبأسماء الأصوات معًا. قام آتشی بتضمین بعض ما أنشده نیما، وکذلک، استفاد من عناوین أشعاره. تناولت المقاله الماثله الدلالات الواضحه لحضور نیما یوشیج فی شعر آتشی عبر مراجعه المصادر المکتبیه وبالمنهج الوصفی - التحلیلی.الکلمات الدلالیه: نیما یوشیج، منوتشهر آتشی، التناص، النزعه الإقلیمیه، التضمین.
۵۹۸.

پیشگامان داستان نویسی زنانه در ادبیات فارسی و عربی (با تأکید بر داستان نویسان زن در قرن نوزدهم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات داستانی جنسیت زنان داستان نویس فارسی و عربی روایت زنانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۷ تعداد دانلود : ۲۳۸
نویسندگان زن در ایران و کشورهای عربی توانسته اند موقعیت خود را در نوشتن آثار داستانی ابراز کنند و مورد استقبال مخاطبان قرار گیرند. داستان نویسان زن تأکید داشته اند که زنان معنی ای خاص از تجربه زنانه را به خواننده نشان می دهند، که ادبیات مردانه قادر به توصیف و بیان آن نیست؛ از این رو کوشیدند آثاری بنویسند که مستقیماً مربوط به تجربه های زنان باشد. در پژوهش حاضر، بر پایه مکتب ادبیات تطبیقی آمریکایی، زمینه های شکل گیری و تحول جریان زنانه نویسی در ادبیات داستانی این دو سرزمین بررسی شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که دوره اول داستان نویسی زنانه در ادبیات فارسی و عربی، بیانگر بی عدالتی ها و رنج و محرومیت زنان است. دوره دوم، دوره بازیابی هویت زنان است و مسأله حق انتخاب، آزادی زن و تمایز بخشیدن به هویت زنانه مطرح است. آزادی زن، خروج از انفعال، ارتقای نقش پذیری زن از محیط خانه به سطوح مختلف جامعه اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و انتخاب قهرمان داستان از بین زنان، از مهم ترین ویژگی های آثار داستانی زنان در دوره سوم زنانه نویسی در ادبیات فارسی و عربی است. تلاش نویسندگان زن برای نمایش روایتی زنانه و بازنمودِ هویت زنان به شیوه های گوناگون در سطوح مختلف متن؛ ازجمله کاربرد واژگان، شخصیت پردازی، انتخاب قهرمان و روایت گرِ زن ارائه شده است.
۵۹۹.

بررسی تطبیقی شخصیت های رمان جزء از کل اثر استیو تولتز و انجمن شاعران مرده اثر ان. اچ.کلاین بام براساس نظریه تحلیل رفتار متقابل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: comparative literature Personality psychology interaction analysis A Fraction of the Whole Dead Poets Society ادبیات تطبیقی نقد روانشناختی تحلیل رفتار متقابل جزء از کل انجمن شاعران مرده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۷۸
تحلیل روانشناختی شخصیت از زیرشاخه های نقد روانشناختی است که در آن، شخصیت داستانی مانند شخصیت در دنیای واقعی تحلیل می شود و با تحلیل محتوای داستان، الگوهای رفتاری شخصیت ها تبیین می گردد. اریک برن در نظریّه تحلیل رفتار متقابل، حالات و شخصیت های انسانی را به سه الگوی رفتاری والد(باورهای تقلید شده و درون فکنی شده)، کودک (رفتار های هیجان زده وغرایز سانسور نشده) و بالغ (پردازشگر ومنطق گرا) تقسیم و بیان می کند که سه بعد شخصیتی فوق در همه انسان ها موجود است؛ اما یک بُعد، چیرگی بیشتری دارد و انسان تکامل یافته باید بتواند هر سه بعد را در جای خود به کارگیرد؛ چراکه این امر به درک متقابل و بهبود روابط میان انسان ها می انجامد. در این پژوهش با استمداد از ماهیت بینارشته ای نقد روانشناختی آثار ادبی، دو رمان جزء از کل اثر استیو تولتز و انجمن شاعران مرده اثر ان. اچ. کلاین بام با استفاده از نظریه تحلیل رفتار متقابل اریک برن به روش توصیفی-تحلیلی مقایسه و تحلیل شده اند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که شخصیت های اصلی در رمان های یادشده با استفاده از قدرت انتخاب، آزادانه و به اراده خود تغییر می کنند و به تحریکات جدید پاسخ های منطقی می دهند. افزون بر آن شخصیت های اصلی دو رمان برگزیده اگر چه در دو زبان و دو فضای فرهنگی متفاوت، و با اختلاف در بازه زمانی حدوداً 1۰ ساله، در دو کشور مختلف خلق شده اند، از منظر تحلیل رفتار متقابل از الگوی مشابهی پیروی می کنند، به گونه ای که چهارچوب، ساختار، رکن و پیام اصلی هر دو رمان بر قالب شدن اندیشه های بالغ استوار است.
۶۰۰.

بررسی تطبیقی سطوح فکری غزلیات حافظ و سنایی با استفاده از تئوری ساخت گرایی تکوینی لوسین گلدمن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: غزل حافظ سنایی ساخت گرایی تکوینی لوسین گلدمن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۸ تعداد دانلود : ۲۲۳
مسأله اصلی این مقاله برّرسی تطبیقی سطح فکری غزلیات حافظ و سنایی با تأکید بر نظریه ساخت گرایی تکوینی لوسین گلدمن است. گلدمن در شیوه خود می کوشد تا ارتباط ساخت درونی اثر را با ساخت فکری (جهان بینی) طبقه اجتماعی نویسنده آشکار کند و به عقیده او هرچه این رابطه محکم تر باشد، اعتبار هنری آن نیز بیشتر است. فرضیه نویسندگان بر این مسأله تأکید دارد که ساختار ذهنی جامعه سنایی موجب شد تا غزلیات وی از حیث سطح فکری در سه دسته عاشقانه، عارفانه و قلندرانه و عقلاءالمجانین و ساختار اجتماعی زمانه حافظ موجب شد تا سطح فکری غزلیاتش در حد یک متفکّر منتقد اصلاح طلب نمایان شود. نتایج پژوهش با استفاده از روش تطبیقی حکایت از آن دارد که سطح فکری غالب بر اشعار حافظ تغییر ساختار وضع موجود و تحقق عدالت بوده و سطح فکری اشعار سنائی به دلیل اشتمال بر دلالت های معرفتی، وضعیتی و به ویژه دلالت هنجاری، از ابعاد و قابلیّت های مهمّ مدنی و سیاسی برخوردار است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان