مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
دانش واژگانی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی پایایی (reliability) خودارزیابی (self assessment) دانش واژگانی (lexical knowledge) در متن و نقش توانش زبانی بر آن، می پردازد. این پژوهش در سه مرحله انجام شده است. در مرحله نخست، زبان آموزان، آزمون توانش زبانی را پاسخ گفتند و میزان درک خود از معنای 40 واژه مشخص شده در متن را تعیین کردند. در مرحله دوم، از آن ها خواسته شد تا ترجمه، مترادف، متضاد و یا توضیح واژگانی را که در مرحله قبل میزان درک خود از آنها را مشخص کرده بودند، فراهم آورند. در مرحله سوم آن ها میزان دانش خود از واژگان مشخص شده در مرحله اول را ارزیابی کردند. نتایج این پژوهش نشان داد که خودارزیابی زبان آموزان معتبر نیست و تحت تاثیر توانش زبانی آن ها قرار دارد. از این رو پژوهش حاضر پیشنهاد می کند که مدرسان زبان ضمن تشویق زبان آموزان به حدس واژگان ناآشنا در متن، آن ها را به طور مستمر به بازنگری و بررسی معنای حدس زده ترغیب کنند.
مقایسه ی دانش زبان انگلیسی دانش آموزان دو زبانه ی استان خوزستان و دانش آموزان یک زبانه ی استان فارس در مقطع چهارم متوسطه: رویکردی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر قصد دارد ضمن ارائه ی شرح مختصری از پدیده ی دوزبانگی و رابطه ی آن با رشد شناختی و یادگیری زبان سوم، با روشی مقایسه ای به بررسی میزان دانش زبان انگلیسی دانش آموزان دوزبانه ی استان خوزستان و دانش آموزان یک زبانه ی استان فارس در مقطع چهارم متوسطه بپردازد. درمجموع، از میان کل جمعیت 67031 دانش آموز مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 92-91، 243 دانش آموز یک زبانه در استان فارس و 205 دانش آموز دوزبانه در استان خوزستان انتخاب شده و در این تحقیق شرکت کردند. به منظور ارزیابی دانش زبان انگلیسی آزمودنی ها، آزمون بسندگی طراحی شده در بین آن ها توزیع شد. پس از تجزیه و تحلیل آماری داده های جمع آوری شده، نتایج به دست آمده، نشان می دهد که در تقابل با پژوهش های دیگری که در این زمینه انجام شده است، بین دوزبانگی و دانش واژگانی و دستوری زبان انگلیسی دانش آموزان رابطه ی معناداری وجود ندارد. به عبارت دیگر، در این تحقیق، دانش آموزان یک زبانه در مقایسه با همتایان دو زبانه شان، در میزان دانش دستوری و واژگانی زبان انگلیسی، از وضعیت بهتری برخوردارند. بر اساس یافته های این تحقیق، پیشنهاد می گردد به منظور تبیین علل و عوامل پنهان دخیل در رشد ضعیف دوزبانه ها، در یادگیری زبان انگلیسی در این جوامع دوزبانه مطالعاتی انجام شود.
Compréhension de Texte en Langue Étrangère: Élaboration d’un Modèle de Facteurs en Jeu (درک متن نوشتاری در زبان خارجی : طراحی انگاره ای برای عوامل تاثیرگذار بر آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان مهارت های زبانی، درک متون نوشتاری با سرعت مناسب مهمترین مهارت است. یادگیرندگان یک زبان خارجی یا دوم می توانند با تاکید بر مهارت درک خوانداری، پیشرفت چشمگیری در زمینه های علمی دیگر به ویژه در محیطهای رسمیِ آموزشی به دست آورند. عوامل بیشماری ممکن است بر فهم متون نوشتاری به یک زبان خارجی تاثیر گذارد. به نظر می رسد که تاکنون پژوهشهای پراکنده و ناقصی برای مطالعه ی این متغیرهای تاثیرگذار انجام شده است. هدف از این پژوهش، ارائه چارچوبی جامع تر برای شناخت این تنوع متغیرهای گوناگون می باشد. بدین منظور، در مرحله نخست پژوهشهای انجام گرفته در این زمینه مورد بررسی قرار گرفت و انواع مختلفی از متغیرها و عوامل استخراج گردید. سپس، مراجع و منابع این متغیرها شناسایی و طبقه بندی شد. واکاویهای این پژوهش نشان می دهد سه گروه اصلی از متغیرهای را می توان بر اساس منابع تولید آنها تشخیص داد و دسته-بندی کرد: متغیرهای خاص خوانندگان، متغیرهای مربوط به متون و متغیرهای وابسته به متن. به کمک نتایج حاصل از این پژوهش، ما انگاره ای را به عنوان نمایشی طرحواره از متغیرهای موثر بر درک متن زبان خارجی طراحی کرده ایم. در آموزش کارامدِ درک متن که برای اثربخشی بر متغیرهای درگیر در درک متن نوشتاری، از تکنیک های گوناگون آموزشی استفاده می کند، از این انگاره می توان بهره گرفت.
آموزش مستقیم واژه در متن: مقایسة تأثیر دو رویکرد یادگیری مستقیم و تصادفی در یادگیری واژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور تسهیل آموزش و یادگیری واژه به بررسی آموزش مستقیم واژه پرداخته است و در پی پاسخگویی به این پرسش است که آیا صرف وقت در کلاسِ خواندن آموزش زبان دوم برای آموزش مستقیم واژه کوششی بیهوده و اتلاف وقت است و زبان آموزان خود باید به آن بپردازند یا این که تأثیر قابل قبولی در یادگیری واژه دارد. از این رو، مطالعة پیشِ رو به مقایسه تأثیر دو موقعیت یادگیری می پردازد: یادگیری تصادفی از طریق خواندنِ تنها، و آموزش مستقیم واژه در متن. 10 آزمودنی که پس از اجرای پیش آزمون انتخاب شده بودند در دو موقعیت یادشده تحت آموزش قرار گرفتند. پس از آموزش،چهار سطح دانش واژگانی (یادآوری صورت، یادآوری معنی، تشخیص صورت و تشخیص معنی) از طریق چهار مرحله پس آزمون (تکمیل صورت واژه، ارائه معنی یا ترجمه واژه، انتخاب صورت درست و انتخاب معنی درست واژه در آزمون چند گزینه ای) ارزیابی شد. این پس آزمون با هدف سنجش میزان ماندگاری واژه ها، در دو دوره (بلافاصله بعد از آموزش و یک هفته بعد از آموزش) برگزار شد و نتایج مورد مقایسه قرار گرفت. توصیف داده ها ی حاصل از آزمون های یادشده و نتایج آزمون های آماری، آموزش مستقیم واژه در متن را در تمام سطوح دانش واژگانی بسیار مؤثرتر از یادگیری تصادفی تنها نشان دادند. بنابراین یافته های پژوهش حاضر تأکید بر به کارگیری متعادل دو رویکرد یادگیری تصادفی و مستقیم برای آموزش واژه دارد و ارزش تلاش و صرف وقت برای آموزش مستقیم واژه در کلاس های خواندن آموزش زبان دوم را اثبات می کند.
تاثیر دانش واژگانی و دانش پیشین بر درک مطلب خوانداری فارسی آموزان غیر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
195 - 217
حوزه های تخصصی:
درک مطلب، فرایند دریافت اطلاعات از متن های خوانداری و شنیداری است که نقش بنیادی در یادگیری زبان بر عهده دارد. چند عامل در درک مطلب دخالت دارند که دانش واژگانی و دانش پیشین از آن جمله هستند. پژوهش پیش رو، بر آن است تا به صورت میدانی به بررسی تأثیر آموزش واژه و فعال سازی دانش پیشین بر درک مطلب خوانداری فارسی آموزان غیرایرانی مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) بپردازد. به این منظور، از میان حدود 100 نفر از زبان آموزان دوره پیشرفته مرکز آموزش زبان فارسی این دانشگاه، 65 نفر (از هر دو جنس) انتخاب گردیدند و با همگن سازی از طریق برگزاری آزمون سطح واژه، به 46 نفر (جمعیت نمونه) کاسته شدند. سپس این تعداد به دو گروه 23 نفری آموزشِ واژه و فعال سازی دانش پیشین تقسیم گردیدند. پس از آن یک پیش آزمون مشترک با تأکید بر پیشینه فرهنگی ایران، برای هر دو گروه برگزار گردید که پایایی آن بر اساس آزمون کودر-ریچاردسون محاسبه گردید و رقم 71/0 به دست آمد. سپس، همزمان با تدریس واژه های متن های آزمون در گروه آموزش واژه و فعال سازی دانش پیشین آزمودنی ها در پیوند با موضوع این متن ها در گروه دانش پیشین، همان آزمون به صورت پس آزمون برگزار گردید. یافته های پیش آزمون و پس آزمون دو گروه که از طریق آزمون های آنالیز واریانس، تیِ زوجی و کولموگروف-اسمیرنوف مورد تحلیل قرار گرفت، نشان داد دانش واژگانی بر درک مطلب خوانداری تأثیر معناداری دارد، در حالی که این روند در مورد فعال سازی دانش پیشین فارسی آموزان مشاهده نمی شود.
اهمیت آموزش و ارزشیابی واژگان در یادگیری زبان دوم/خارجی
حوزه های تخصصی:
برای یادگیری زبان تسلط بر چهار مهارت اصلی زبانی مهم است. پایه و اساس این مهارت ها یاددهی و یادگیری واژه است. زیرا واژگان مهم ترین بخش زبان آموزی است. آنچه در دنیای امروز بسیار اهمیت دارد، انتقال معناست که نیازمند بهره مندی از دانش واژگانی است. یکی از دلایل آموزش واژه، گسترش مفهومی دایره واژگان و همچنین جهانی شدن و گسترش ارتباطات جهانی است. در دوره های آموزشی می کوشند بخش واژگان به نحو کارآمدی طراحی بشود و شامل ارزشیابی دانش واژگانی زبان آموزان نیز باشد. در آموزش واژگان، انتخاب لغاتی که باید آموزش داده شوند، شیوه تدریس آنها و ارزشیابی دانش واژگانی و روند رشد یادگیری واژه مهم اند. پیشرفت مهارت های زبانی بر اساس نتایج آزمون ها مورد سنجش قرار می گیرد. ارزشیابی صحیح واژگان نقاط قوت و ضعف موجود در آموزش مهارت های زبانی و میزان آمادگی زبان آموزان را برای کسب آموزش های بعدی روشن می سازد. در این مقاله با روش تحقیق کتابخانه ای و موردی با تکیه بر تجربه کار در آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان، اهمیت آموزش واژه برای کسب مهارت های زبانی نشان داده شده و همچنین به اهمیت ارزشیابی و سنجشِ میزان یادگیری زبان آموزان، به عنوان نمایانگر موفقیت یا عدم موفقیت برنامه ی آموزشی، پرداخته می شود. در پایان به این نتیجه می رسیم که یکی از مهم ترین حوزه های آموزش، آموزش واژگان و بالا بردن دایره لغات زبان آموز است که باید با استفاده از هر چهار مهارت زبانی به آن دست یافت.