فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۶۶۱ تا ۱۰٬۶۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که سواد ارزیابی یک مفهوم جدید در زمینه ارزیابی و آموزش تدریس است، معلمان باید از نحوه استفاده از راهبردهای ارزیابی برای ارزیابی پیشرفت دانش آموزان خود مطلع شوند. پژوهش حاضر با الهام از عدالت در تدریس و ارزیابی، به بررسی رابطه بین دانش ارزیابی و دانش آموزشی معلمان کم تجربه و با تجربه زبان انگلیسی پرداخت. 50شرکت کنندگان معلم ایرانی (25 نفر کم تجربه و 25 نفر با تجربه) در دانشگاه های دولتی و آزاد تبریز و تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. معلمان با سابقه تدریس بین یک تا سه سال به عنوان معلمان کم تجربه در نظر گرفته شدند، در حالی که معلمان با سابقه تدریس بیش از 10 سال به عنوان معلمان با تجربه در نظر گرفته شدند. برای سنجش دانش ارزیابی معلم از آزمون دانش ارزیابی زبان مبتنی بر سناریو فرهادی و توسلی (2018) استفاده شد. یک پرسشنامه پایه دانش تربیتی که توسط دادوند (2013) تهیه و تایید شد برای ارزیابی پایه دانش آموزشی معلمان مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که دردانش ارزیابی بین دو گروه از معلمان تفاوت معناداری وجود دارد. علاوه بر این، در دانش آموزشی بین همان دو گروه تفاوت معناداری وجود داشت. همچنین بین دانش ارزیابی معلمان کم تجربه و باتجربه از یک سو و دانش آموزشی آنان از سوی دیگر رابطه مثبت و معناداری مشاهده شد. نتایج به دست آمده حاکی از اهمیت به روز رسانی دارد دانش تربیتی در تدریس و معلمان زبان انگلیسی است.
تأثیر ارزیابی پویای بر خط بر بهبود مهارت نوشتاری دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی پویا که بر پایه مفهوم پیشرفت در منطقه تقریبی رشد ویگوتسکی (1987) استوار است، روشی است در جهت اجرای همزمان دو فرآیند آموزش و ارزیابی به عنوان فعالیتی ترکیبی که در آن هدف اصلی درک درست توانایی های دانش آموزان و حمایت فعالانه در جهت ارتقای این توانایی ها است. نگاهی کلی به تاریخچه حاضر نشان می دهد که تأثیر ارزیابی پویا بر مهارت نوشتاری دانش آموزان ابتدایی در ایران در کلاس های برخط تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته است. بنابراین، پژوهش حاضر تأثیر به کارگیری ارزیابی پویای برخط و ارزیابی غیر پویا/ایستا بر میزان رشد توانایی نوشتاری دانش آموزان دختر پایه چهارم ابتدایی را بررسی کرد. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی پیش آزمون، آموزش، پس آزمون و پس آزمون با تاخیر بود که با شرکت دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) که به شکل تصادفی در یکی از مدارس دولتی شهرستان بروجرد انتخاب شدند انجام گرفت. تحلیل داده ها با تحلیل کوواریانس یک طرفه صورت گرفت. یافته ها نشان داد که بین گروه آزمایش و گروه کنترل در پس آزمون تفاوت معناداری وجود داشت. همچنین، نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و گروه کنترل در پس آزمون با تاخیر نسبت به مهارت نوشتاری وجود داشت. در پایان، با توجه به بنیان های فکری نظریه فرهنگی-اجتماعی ویگوتسکی، نتایج بحث شد و پیشنهادات کاربردی برای بهبود آموزش نوشتاری ارایه شد.
بررسی ساختار زبان شناختی فرسته های جعلی تبلیغاتی در پیام رسان های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی اخبار جعلی، دیرینه ای بس طولانی، تقریباً به قدمت تاریخ رسانه دارد و در سالیان اخیر، مجدداً به کانون توجه پژوهشگران بازگشته و از آنجا که ماده خام تمام اخبار، محتوای زبانی است، ویژگی های اخبار جعلی از منظر زبانی نیز در سالیان اخیر مورد توجه زبانشناسان قرار گرفته است. در این پژوهش که از نظر روش شناختی از نوع توصیفی-تحلیلی و از منظر جمع آوری داده ها از نوع کتابخانه ای است، مبتنی بر چارچوب پیشنهادی گریو و وودفیلد (2023)، به بررسی ویژگی های زبانشناختی اخبار جعلی، در پیکره ای متشکل از 100 پیام متنی منتشر شده در صفحات فارسی پیام رسانهای اجتماعی تلگرام و اینستاگرام در پاییز و زمستان 1402 پرداخته ایم. هدف از انجام این پژوهش، بررسی مولفه های زبانشناختی فرسته ها و پیام های تبلیغیِ دروغ رسان، در پیام رسانهای اجتماعی است. پیکره مورد بررسی شامل پیام هایی است که به طور محرز درچارچوب دروغ رسانی در برابر غلط رسانی قرار می گیرند. پیکره پژوهش حاضر که شامل 7330 واژه می باشد، دربرگیرنده پیامهایی است که ظاهراً به نیّت اطلاع رسانی و تبلیغ، اما در اصل برای فریب مخاطب در صفحات و کانال های پیامرسان های اجتماعی پرمخاطب منتشر شده است. نتایج نشان داد که این گونه از پیام ها به لحاظ تراکم اطلاعات از نوع پیام های کم تراکم اما از نظر ویژگی قطعیت از نوع متن هایی با قطعیت بالا هستند. یافته های این پژوهش می تواند هم به عمق بخشی بینش زبانشناسان از سازوکارهای زبانی خبر جعلی (به ویژه از نوع دروغ رسانی) منجر شود و هم در نهایت به افزایش آگاهی مخاطبان این رسانه ها و پیام رسانها بیانجامد.
سرزمین متن؛ تحلیل نشانه شناختی نقد بلاغی جرجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های نقدی پسا ساختارگرا، گام های بلند و ارزشمندی را در پایه گذاری مبانی نقدی و گسترش چارچوب های تحلیلی برداشته است، اما با این حال روش های کلاسیک نقد و نحله های فکری و فلسفی قدما، نقطه آغاز این پژوهش ها به حساب می آیند. نویسنده کتاب سرزمین متن؛ تحلیل نشانه شناختی تقد بلاغی جرجانی با توجه به خصوصیت های منحصر به فرد عبدالقاهر جرجانی و استعداد شگفت انگیز او در پرداختن به متن و تحلیل آن، منطبق بر مبانی نشانه شناسی، در یک مطالعه موردی، نشانه شناسی نقد بلاغی را در آثار گرانسنگ جرجانی و به ویژه اسرار البلاغه تحلیل کرده است. او در این کتاب نشانه شناسی مجاز، استعاره، تشبیه، تمثیل و تناص را در نوشته های جرجانی مورد بررسی قرار داده است. در پژوهش حاضر، ضمن ارائه گزارشی مختصر و جامع از کتاب ذکر شده، این اثر از دو جنبه شکلی و محتوایی بررسی و نقد شده است. یافته ها نشان داد که کتاب محمد سالم سعدالله توانسته است برخی از مهمترین موضوعات بلاغی مورد بحث جرجانی را بر اساس مبانی نشانه شناسی تحلیل کند؛ اگر چه این تحلیل در شکل و محتوا بدون کاستی هم نیست.
چالش به کارگیری افعال آلمانی با حروف اضافه ثابت و اهمیت توجه به بحث انتقال منفی در آموزش زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر مشکلات احتمالی را که از انتقال منفی افعال آلمانی با حروف اضافه ثابت به وجود می آید مورد بررسی قرار می دهد. برگرفته از بحثهای نظری، تزاحم ساختاری زبان مادری و زبان بیگانه در حال فراگیری امری محرز است و موجب خطا می شود. به موجب ویژگی ساختاری زبان های فارسی و آلمانی، افعال آلمانی با حروف اضافه ثابت مستثنا نخواهند بود، به تبع آن این پرسش مطرح است «چگونه با این چالش در دانشگاههای کشور بالاخص در دانشگاههای جامعه آماری این تحقیق، دانشگاه آزاد اسلامی واحدهای تهران مرکزی و واحد علوم و تحقیقات، مواجه می شوند؟» در این راستا به کمک بحث های نظری و بررسی های تجربی به دنبال پاسخ پرسش فوق هستیم. به کمک بحث های نظری درکی از تزاحم ساختاری و تبعات آن خواهیم داشت و به مبانی نظری انتقال، هم انتقال مثبت و هم انتقال منفی و در اصل تداخل می پردازیم و در پی آن توصیفی به پرسش این تحقیق پاسخ خواهیم داد. بر این منوال در بررسی های میدانی زبان آموزان فارسی زبان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی و واحد علوم و تحقیقات، گروه زبان آلمانی، مورد آزمایش قرار گرفتند. بررسی های تجربی در قالب آزمون بار اول در ترم پاییز سال ۱۳۹۸ در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی و مجدداً در ترم پاییز سال ۱۴۰۲ در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات انجام شد. شایان توجه است که هر دو گروه براساس سرفصل دانشگاهیِ رشته مترجمی زبان آلمانی، واحد درسی آلمانی پیشرفته را گذرانده بودند.
رویکرد رسانه ملی به زبان فارسی و زبان های محلی: تحلیلی انتقادی در چهارچوب سیاست و برنامه ریزی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسانه در کنار نهاد آموزش نقشی اساسی در حفظ و تقویت زبانها دارد و از همین روست که جایگاهی ویژه در الگوهای مطرح حوزه سیاست و برنامه ریزی زبان دارد. در پژوهش حاضر با بهره گیری از الگوی جانسون (2013) که تلفیقی مبتکرانه از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی و چهارچوب سیاست و برنامه ریزی زبان است، به کشف رویکرد رسانه ملی در قبال زبان فارسی و زبانهای محلی پرداخته شده است. بدین منظور، با استخراج رویدادهای مرتبط با موضوع زبان در دو سطح مکتوب و شفاهی و بررسی متن و فرامتن آنها، به شکلی توصیفی و تحلیلی به بررسی آنها پرداخته شد. یافته ها بیانگر آن است که رویکرد رسانه ملی به زبان فارسی «ارتقامحور» و البته محدود به لایه هایی از سطوح برنامه ریزی پیکره ای و رویکرد آن به زبان های محلی «اقتضامحور» است. یافته های این پژوهش می تواند زمینه بهره گیری از چهارچوب سیاست و برنامه ریزی زبان در راستای تدوین نقشه راهی با هدف تقویت زبان فارسی و حفظ زبانهای محلی را فراهم آورد.
پردازش شناختی درک اصطلاحات زبان دوم: مطالعه تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۶ مهر و آبان ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۸۸)
399 - 432
حوزههای تخصصی:
این مطالعه فرایندهای شناختی زیربنای درک عبارات اصطلاحی زبان دوم را با استفاده از دو تکنیک آموزشی بصری مختلف نمایش تصویری معانی تحت اللفظی در مقابل نمایش تصویری معانی مجازی هر عبارت اصطلاحی بررسی می کند. برای این امر دو محیط (موقعیت) (PFL در مقابل PSL)، دو نوع اصطلاحات مختلف (غیرشفاف (کدر) در مقابل شفاف) و دو سطح بسندگی متفاوت (متوسط در مقابل پیشرفته) در نظر گرفته می شود. این کار شامل شیوه های آموزشی رایج بود که از نظریه کدگذاری دوگانه به عنوان دو تکنیک بصری متفاوت با پشتیبانی کلامی برای آموزش انواع مختلف اصطلاحات استفاده می کند. 67 زبان آموز به عنوان زبان دوم و 63 زبان آموز به عنوان زبان خارجی در این مطالعه شرکت کردند. قبل و بعد از آموزش از آزمون درک اصطلاح استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس اندازه مکرر براساس مقایسه های پیش آزمون و پس آزمون نشان داد که درک اصطلاحات زبان دوم با توجه به محیط یادگیری، تکنیک آموزشی و نوع اصطلاح متفاوت است. با وجود این، به نظر نمی رسد که سطح بسندگی تأثیری بر نتایج درک برای هیچ گروهی داشته باشد. نتایج آشکار می سازد که در محیط زبان دوم تکنیک مجاز موفق تر از تکنیک تحت اللفظی بوده است. در حالی که در محیط زبان خارجی به کارگیری تکنیک تحت اللفظی در مقایسه با تکنیک مجاز، نمرات بهتری برای زبان آموز به دست آورد. زبان آموزان PSL در یادگیری اصطلاحات با معانی غیرشفاف (کدر) بهتر از زبان آموزان PFL بودند در حالی که زبان آموزان PFL در یادگیری اصطلاحات با معانی شفاف عملکرد بهتری داشتند. نتایج این مطالعه از مدل بازنمایی اصطلاح دوگانه حمایت می کند که بیان می کند زبان آموزان PSL مدخل های اصطلاحات موجود خود را فعال می کنند و آن ها را به صورت مجازی درک می کنند در حالی که زبان آموزان PFL باید اصطلاحات را تجزیه کنند.
تحلیل تعادل معنایی در ترجمه خدیوجم از کتاب الأیام بر اساس الگوی رایس و بیکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوع متن، راهکارهای ترجمه را مشخص می کند؛ بنابراین برخورداری از نظامی که تعیین کننده نوع متن است، بسیار اهمیت دارد. رایس در الگوی خود از چهار نوع متن با نقش های: اطلاعاتی، بیانی، ترغیبی و نیز شنیداری- رسانه ای نام برده است. آثاری نظیر: الأیام که در ژانر زندگی نامه خودنوشت طبقه بندی شده اند، ترکیبی از نقش های: اطلاع رسانی، بیانی و ترغیبی هستند؛ بنابراین مترجم باید در ترجمه این آثار از راهکارهای متناسب با هر نقش استفاده کند؛ زیرا این نقش ها هستند که تعیین می کنند، مترجم چگونه و بر اساس چه راهکارهایی باید ترجمه کند. پس از شناخت نوع متن، دو سنجه عینی در اختیار تحلیلگر ترجمه است؛ نخست معیارهای زبانی و دوم معیارهای فرازبانی. معیارهای زبانی شامل: تعادل های معنایی، واژگانی، دستوری و سبکی است که در پژوهش حاضر، تنها تعادل معنایی مد نظر است و با الگوی بیکر در ارتباط با انواع معانی منطقی، القائی، پیش انگاشته و برانگیخته حمایت می شود. به منظور کاربست الگوی رایس و بیکر در معنی شناسی نقش گرا، ترجمه حسین خدیوجم، از کتاب الأیام طه حسین، انتخاب شده است. خدیوجم، کتاب یاد شده را با عنوان آن روزها به فارسی ترجمه کرده است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که خدیوجم، الأیام را بر اساس نقش مسلط آن یعنی: اطلاع رسانی، ترجمه کرده است. مترجم، صرف نظر از برخی کاستی هایی که در ترجمه معانی تأکیدی دارد، توانسته، تعادل معنایی را بین متن مبدأ الأیام و متن مقصد آن (= آن روزها) در ابعاد منطقی، القائی، پیش انگاشته و برانگیخته برقرار سازد. ترجمه خدیوجم، از الأیام، بر اساس سنجه های معنی شناسی نقش گرا هم ارز با متن مبدأ است.
افراشتگیِ درزمانیِ واکه در گویش کردی سنقرکلیایی در چارچوب واج شناسی زایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نوشتار پیشِ رو با رویکرد تاریخی، فرایند افراشتگی درزمانی واکه در چارچوب واج شناسی زایشی چامسکی و هله (1968) در بافت های گوناگون واجی در گویش کردی سنقرکلیایی بررسی شده است. فرایند افراشتگیِ درزمانی واکه افتاده /a/ به واکه میانیِ [e]؛ واکه های میانی /e/ و /e:/ به واکه افراشته [i]؛ و واکه میانی /o:/ به واکه افراشته [u] از نظر درزمانی در واژه های نمونه ارائه شده، از شکل فارسی میانه تا دوره نو در این گویش بررسی شده است. داده های این پژوهش به دو شیوه بررسی اسناد مکتوب تاریخی و مصاحبه میدانی از گویشوران بومی گردآوری شده اند. واژه های نمونه بررسی شده در پژوهش حاضر برگرفته از فرهنگ مردوخ (1392) است. در این جستار مشخص شد که فرایند افراشتگی درزمانی واکه در گذر از دوره باستان به دوره نو در این گویش در بافتِ هم نشینی واکه ها با همخوان هایِ افراشته لثوی-کامیِ /ʃ/، /ʒ/، /ʧ/، /ʤ/؛ نرمکامی هایِ /ŋ/، /g/، /k/ و خیشومی هایِ /m/ و /n/ رخ داده است.
Early Reading in EFL Contexts Deserves More Attention from ELT Community(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Reading is the main language skill in English as a Foreign Language (EFL)contexts, and the key to the reading skill is the knowledge of the alphabet. Although there are various approaches to teaching early reading and the alphabet in L1, such as whole language, language experience, literature-based, whole word, alphabetic method, and analytic and synthetic phonics, the topic of teaching alphabet and early reading is almost missing in language teaching methodology textbooks, and the few sources which deal with the subject seem to be mainly concerned with English as a Second Language (ESL) contexts where the learners’ mother tongue also uses a Latin alphabet. Early reading and alphabet teaching in EFL contexts has also received little research attention, and many aspects of literacy teaching in these contexts such as the effectiveness of different approaches for different age groups are still a mystery. ELT community, hence, needs to pay more heed to the needs of teachers and learners in EFL contexts. This paper intends to sensitize the international ELT community, including the researchers, teachers, and publishers to the importance and necessity of taking early literacy in EFL contexts into account.
بررسی اهمیت بکارگیری طرح درس آموزشی، در ارائه متون ادبی، به منظور تکوین و بهبود مهارت خواندن و درک مطلب زبان آموزان زبان آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه در میانه راه آموزش، نقش پر رنگی را از خود نشان می دهد، مهارت خواندن و درک کردن مطلب خوانده شده، از سوی زبان آموز است. هدف از این پژوهش، ارزیابی درک مطلب دانشجویان کارشناسی فارسی زبان، آلمانی آموز، در بکارگیری متون ادبی طبقه بندی شده، در قالب طرح درسی با سطح زبانی «آ دو» است. در این پژوهش، با هدف تسهیل درک متون ادبی آلمان، داستان هایی از این ادبیات انتخاب و سعی گردید که با استفاده از یک طرح درس ویژه، برای بهبود مهارت های درک مطلب و خواندن، مورد مطالعه قرار گیرد. در این راستا، با روش پژوهش شبه آزمایشی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون، بر جامعه آماری 40 دانشجوی مترجمی زبان آلمانی دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات ایران، در مقطع کارشناسی، اثرات این طرح درس بر درک مهارت مطلب خوانی زبان آموزان آلمانی مورد مطالعه قرار گرفت و عملکرد آن در درک متون ادبی آلمانی، در دو گروه آزمایش و کنترل مقایسه گردید. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که آموزش متون ادبی با کمک طرح درس می تواند مؤلفه درک مطلب را به طور معناداری بهبود بخشد (P‹0.01) و مقایسه عملکرد دو گروه، در پیش آزمون و پس آزمون بر اساس میزان درک مطلب، طی یک دوره آموزشی نشان داد که میان بکار بردن طرح درس بر پایه متون ادبی و میزان درک مطلب رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. بنابراین، بهره گیری از طرح درس، برای آموزش درک مطلب متون ادبی می تواند مورداستفاده مدرسان زبان آلمانی قرار گیرد.
نگرش، ادراک و انگیزه زبان آموزان ایرانی با عملکرد بالا و پایین، نسبت به نگارش مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه که بر اساس نظریه اجتماعی- فرهنگی انجام شده است، به بررسی نگرش، دیدگاه و انگیزه زبان آموزان ایرانی در ارتباط با نگارش مشارکتی می- پردازد. در این پژوهش از یک رویکرد ترکیبی استفاده شده است که جامعه ای متشکل از ۵۰ زبان آموز با سطوح عملکرد متفاوت (پایین و بالا) را شامل می شود. داده های کمی از طریق سه پرسشنامه با تمرکز بر: نگرش، درک و انگیزه جمع آوری و با داده های کیفی حاصل از یادداشت های تأملی تکمیل گردید. نتایج پرسشنامه های نگرش، درک و انگیزه نشان دهنده دیدگاه مثبت، نسبت به نگارش مشارکتی در هر دو سطح عملکردى بود؛ به خصوص زبان آموزان با عملکرد بالا در تمامی سطوح، نمرات به مراتب بالاتری کسب کردند. تحلیل کیفی نیز این موارد را تأیید کرد و نگرش مثبتی نسبت به ارزش آموزشی نگارش مشارکتی را نشان داد. زبان آموزان با عملکرد بالا نگرش مشتاقانه تری نسبت به نگارش مشارکتی در مقایسه با همتایان خود داشتند. تحلیل موضوعی داده های کیفی، هفت مضمون اصلی را نمایان کرد: همکاری با همتایان، ترجیح و تمایل های شخصی و عوامل فردی، تأثیرات و پیامدهای قابل درک، پیشرفت زبان، کارایی و لذت بردن. با وجود اتفاق نظر کلی بر فوائد نگارش مشارکتی، چالش هایی مربوط به مدیریت زمان و اختلاف های فردی نیز شناسایی شدند. یافته ها، بینش های ارزشمندی در مورد تعامل پیچیده بین عوامل فردی و گروهی، در زمینه نگارش مشارکتی ارائه می دهند و نشان می دهند که ممکن است ارتباطی بین مهارت زبانی موجود و فوائد حاصل از نگارش مشارکتی وجود داشته باشد.
بازنگری واژه های «زند و پازند» در برهان قاطع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان فرهنگ لغت های فارسی، بی گمان برهان قاطع از جایگاه قابل توجهی برخوردار است. از دلایل اهمیت این فرهنگ، یکی بهره گیری از سنتی دیرپا در هند به منظور نگارش فرهنگی یک زبانه است، و دیگری ارائه طیف وسیعی از واژه های گویشی، غیر فارسی و کهن در کنار واژه های فارسی. از جمله واژه هایی که در برهان مکرر به آنها برمی خوریم، واژه هایی هستند که متعلق به «زبان زند و پازند» معرفی می شوند، و درستی و تعلق آنها به متون زردشتی مورد بحث و جدل بوده است. این مقاله ضمن ارائه فهرست کاملی از این واژه ها، به ارائه توضیحات روشنگرانه در مورد هریک از آنها می پردازد و میکوشد تا با بررسی منابع معتبر و واژه نامه های قبل استناد، مروری مجدد بر این واژه ها داشته باشد. به منظور انجام این کار نیز، واژه ها در دو گروه کلی «دارای وزن تلفظی» و «فاقد وزن تلفظی» دسته بندی شده اند تا امکان اظهار نظر درباره تلفظ آنها نیز وجود داشته باشد.
A Comparative Study of Authentic Listening Materials and their Simplified Versions on the Listening Comprehension and Motivation of Iranian EFL Learners(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Applied Linguistics Vol. ۳, No. ۷, fall ۲۰۱۰
205 - 219
حوزههای تخصصی:
The present study was an attempt, to empirically investigate if there was any significant difference between authentic listening materials and their simplified version in terms of the listening comprehension of Iranian EFL learners. To this end, two groups of thirty subjects were chosen. One group received authentic listening materials and the other group received the same topic in simplified version through ten sessions. The subjects studied Top Notch Book, level 3. The listening parts were followed with seven listening comprehension questions to assess the listening comprehension of the subjects. Then, at the end of the course, the listening comprehension scores of the two groups were compared by a T-Test. The result showed that simplified demonstration of materials had a benefit over the use of authentic version. A questionnaire was also given to the subjects at the beginning and at the end of the course to find out their motivation toward using authentic or simplified materials. The result indicated that there was no significant difference between two groups in terms of motivation.
کاهش اضطراب نوشتن به زبان ژاپنی، به عنوان زبان دوم، از طریق بازخورد برخط همتایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارش به زبان دوم، از سخت ترین مهارت ها در فراگیری زبان دوم است که اغلب باعث می شود، زبان آموزان اضطراب شدیدی را تجربه کنند. اضطراب مربوطه می تواند، به طور جدی، ظرفیت یادگیرنده را برای برقراری ارتباط بین ایده ها و انجام تکالیف نوشتاری مختل کند .با توجه به این مهم، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر بازخورد برخط همتایان، بر اضطراب نوشتن به زبان ژاپنی، به عنوان زبان دوم، در زبان آموزان ایرانی می پردازد. این مطالعه، به طور خاص، اثر بازخورد همتایان را بر اضطراب شناختی، جسمانی و رفتار اجتنابی در مراحل مختلف فرآیند نوشتن و محیط های مختلف، از جمله: امتحان، خانه، کلاس های حضوری و کلاس های برخط بررسی می کند. در این پژوهش، ۴۶ دانشجوی ایرانی، (شامل: ۲۱ نفر دانشجوی سطح متوسط و ۲۵ نفر دانشجوی سطح پیشرفته) به مدت شش هفته، به صورت هفتگی، انشاهایی نوشتند و بازخورد برخط همتایان خود را دریافت کردند. داده ها، قبل و بعد از انجام آزمایش، با استفاده از پرسشنامه اضطراب نوشتن به زبان دوم و یک پرسشنامه باز جمع آوری شد. تحلیل های کمی و کیفی نشان دادند که پس از دریافت بازخورد همتایان، اضطراب شناختی و اجتنابی به طور قابل توجهی کاهش یافت؛ اگرچه اضطراب جسمانی همچنان به قوت خود باقی ماند. هم چنین، نتایج نشان داد که منابع اضطراب، بسته به مرحله نوشتن و محیط تغییر می کنند و نیاز به مداخله مناسب را می طلبد. پژوهش حاضر به درک چگونگی کاهش اضطراب نوشتن به زبان دوم، به ویژه در محیط یادگیری برخط، از طریق بازخورد همتایان کمک می کند.
عروض دودویی، نام گذاری و طبقه بندی ریاضی کلیه وزن های کمی ممکن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
249-276
حوزههای تخصصی:
طبقه بندی وزن شعر مساله ای است که قرن هاست عروضیان مشغول چالش با آن هستند و برای حل این مساله، شیوه های زیادی را ابداع کرده اند . عروض دودویی، روشی مبتنی بر ریاضیات برای طبقه بندی وزن شعر ارائه می دهد. این روش دو قسمت دارد : قسمت اول «نام گذاری دودویی» است که در آن به هر رشته وزنی، یک نام یکتا به اسم «کد وزن» تخصیص داده می شود . قسمت دوم «بحر دودویی» است که وزن ها را طبقه بندی می کند. مهم ترین ویژگی های عروض دودویی عبارت است از : توانایی نام گذاری و طبقه بندی هر وزن ممکن، شیوه نام گذاری و طبقه بندی علمی و مبتنی بر ریاضیات، یکتا بودن نام هر وزن، تبدیل ساده نام وزن به رشته وزنی و برعکس، مستقل بودن نام گذاری از رکن بندی با توجه به قراردادی بودن رکن بندی. این روش با توجه به ریاضی بودن می تواند به عنوان مبنایی برای پژوهش های نرم افزاری عروض در نظر گرفته شود، همچنین کد وزنی یکتای آن که یک عدد مبنای شانزده است، توانایی یکپارچه سازی اطلاعات راجع به وزن ها را دارد. علاوه بر این موارد، می توان بر مبنای این کد یکتا، «فرهنگ وزن ها» را پدید آورد که مانند یک لغت نامه در آن همه وزن های موجود در شعر فارسی گردآوری، نام گذاری و طبقه بندی می شوند و هر وزن دارای پرونده ای حاوی اطلاعات مرتبط می شود.
تعبیه گراف دانش به منظور بهبود سامانه های پرسش و پاسخ فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
131-152
حوزههای تخصصی:
با ذخیره داده ها در گراف های دانش می توان علاوه بر روابط صریح، روابطی ضمنی را نیز حدس و بازیابی کرد. این ویژگی به سامانه های پرسش و پاسخ این امکان را می دهد که فراتر از آنچه از سه گانه های گراف دیده اند به چالش کشیده شوند. تعبیه گراف دانش یا نمایش گره ها و یال های گراف در قالب بردار های عددی، به همین منظور صورت می پذیرد. در این مقاله مسئله پاسخ به پرسش های فارسی با استفاده از تعبیه گراف دانش فارسی بررسی شده است. مدل های مختلفی برای تعبیه گراف دانش آموزش داده شده اند تا هویت پیدا و نهان گره ها را در قالب بردار بازنمایی کند. از سوی دیگر با استفاده از مدل های زبانی، پرسش های فارسی به گونه ای تعبیه می شوند که نمایانگر یال ضمنی و یا عینی بین هر پرسش و پاسخ مربوطه باشد. با این رویکرد می توان به پرسش هایی پاسخ داد که مستقیماً سه گانه مربوطه در گراف آورده نشده است و همچنین پا را فراتر گذاشته و به پرسش های پیچیده تر که نیازمند طی چندین یال است نیز، پاسخ مناسب داد. نتایج حاصل از مدل پیشنهادی مبتنی بر تعبیه گراف دانش فارسی فارس-ویکی-کی جی برای پاسخ گویی به پرسش های فارسی، نشان دهنده دقت ۸۵ درصد بر روی مجموعه داده پرسش و پاسخ ساده و پیچیده به زبان فارسی می باشد.با ذخیره داده ها در گراف های دانش می توان علاوه بر روابط صریح، روابطی ضمنی را نیز حدس و بازیابی کرد. این ویژگی به سامانه های پرسش و پاسخ این امکان را می دهد که فراتر از آنچه از سه گانه های گراف دیده اند به چالش کشیده شوند. تعبیه گراف دانش یا نمایش گره ها و یال های گراف در قالب بردار های عددی، به همین منظور صورت می پذیرد. در این مقاله مسئله پاسخ به پرسش های فارسی با استفاده از تعبیه گراف دانش فارسی بررسی شده است. مدل های مختلفی برای تعبیه گراف دانش آموزش داده شده اند تا هویت پیدا و نهان گره ها را در قالب بردار بازنمایی کند. از سوی دیگر با استفاده از مدل های زبانی، پرسش های فارسی به گونه ای تعبیه می شوند که نمایانگر یال ضمنی و یا عینی بین هر پرسش و پاسخ مربوطه باشد. با این رویکرد می توان به پرسش هایی پاسخ داد که مستقیماً سه گانه مربوطه در گراف آورده نشده است و همچنین پا را فراتر گذاشته و به پرسش های پیچیده تر که نیازمند طی چندین یال است نیز، پاسخ مناسب داد. نتایج حاصل از مدل پیشنهادی مبتنی بر تعبیه گراف دانش فارسی فارس-ویکی-کی جی برای پاسخ گویی به پرسش های فارسی، نشان دهنده دقت ۸۵ درصد بر روی مجموعه داده پرسش و پاسخ ساده و پیچیده به زبان فارسی می باشد.
روش های بیان مفهوم جمع در زبان تاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
107-130
حوزههای تخصصی:
زبان های دنیا، با روش های مختلف مفهوم جمع را نشان دار می کند. تعدادی از این روش ها ساختواژی، تعدادی نحوی و بعضی واژگانی هستند. پرسش این تحقیق آنست که در زبان تاتی، از مجموع زبان های ایرانی شاخه شمال غربی، مفهوم جمع به چه روشی بیان می شود؟ زبان تاتی مورد بررسی این پژوهش، گونه دروی از گونه های تاتی رایج در روستای درو derav از روستاهای بخش شاهرود خلخال است. در این زبان، روش های ساختواژی، ساختواژی- نحوی، مطابقه فعلی و مطابقه ضمیری، مضاعف سازی، ترکیب و نیز روش واژگانی برای بیان مفهوم شمار جمع به کار می روند. داده های این تحقیق به روش میدانی جمع آوری شده و در تحلیل از شّم زبانی نگارنده که خود گویشور تاتی است، نیز استفاده شده است. در این زبان، نام های خانوادگی و نیز اندام های بدن، هر کدام روش خاصی برای بیان جمع دارند که در هیچ بافت دیگری آن روش به کار نمی رود. رعایت ساخت ارگتیو در این گویش باعث شده، اسم ها و ضمایر جمع دو شکل فاعلی و غیرفاعلی داشته باشند. مطابقه فعلی و ضمیری در این گویش اجباری است. تعدادی از روش های بیان جمع در این گویش مختص انسان است و برای اشیاء و جاندار به کار نمی رود. شمار در این زبان یک مقوله دستوری اجباری است و رعایت نکردنش موجب بدساختی می شود.
جنسیت و قدرت: بررسی تسلط مشارکتی در نمایشنامه های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به ارزیابی برهم کنش های واقعی میان جنسیت های مختلف می پردازد و فضای بازسازی شده نمایشی را برمی گزیند که درآن برهم کنش های انسانیِ پالوده و اندیشیده، تجلی می یابد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیرِ جنسیت بر تولید شاخص های زبانی قطع گفتار، همپوشی کلام و پرسش های ضمیمه ای به عنوان عوامل اصلی تسط مشارکتی در گفت وگو است. جنسیت در دو سطح جنسیت شخصیت های نمایشی و نیز جنسیت نویسنده بررسی می شود. گفت وگوها نیز در دو مقطع پیش و پس از انقلاب با هم مقایسه می شوند. جامعه آماری این تحقیق تمام نمایشنامه های ایرانی چاپ شده شصت سال اخیر ادبیات نمایشی ایران و حجم نمونه عبارت است از نه نمایشنامه که به شیوه نمونه گیری غیرتصادفی انتخاب شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد فراوانی قطع گفتار در میان مردان بیش از زنان، و همپوشی کلام و به کارگیری پرسش های ضمیمه ای در زنان به مراتب بیشتر از مردان است. جنسیت نمایشنامه نویسان بر تولید دو شاخص همپوشی کلام و پرسش های ضمیمه ای تأثیر معناداری دارد اما بر بازتولید قطع گفتار تأثیری ندارد. از میان شاخص های تسلط مکالمه ای، فراوانیِ قطع گفتار و همپوشی کلام در آثار پیش از انقلاب، بیش از آثار پس از انقلاب بوده است. به طور کلی، این تحقیق بازتولیدِ جنسیت در گفتمان زنان و مردان را تأیید می کند و نشان می دهد که گفتمان ادبیات نمایشی ایران حاوی مؤلفه های جنسیت گرا است. نتایج این پژوهش برای نویسندگان، زبان شناسان اجتماعی، جامعه شناسان و نیز برنامه ریزان زبانی در شناخت الگوهای زبانی و مکالمه ای و نیز آشنایی با پارادایم توزیع روابط قدرت بین دو جنس و در نهایت درک بهتر زبان و عملکرد آن در جامعه سودمند است.
مقایسه تکیه کلمه در فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تفاوت های رده شناختیِ جایگاه تکیه کلمه را در دو زبان فارسی معیار گفتاری و عربی معیار جدید بررسی می کنیم. در اینجا ابتدا براساس مطالعات رده شناختی نشان می دهیم که هر دو زبان فارسی و عربی جزو زبان هایی هستند که محل تکیه کلمه در آنها براساس ملاحظات واجی قابل پیش بینی است. این زبان ها درمقابلِ زبان هایی چون انگلیسی و روسی قرار دارند که محل تکیه کلمه اشان صرفاً براساس ملاحظات واجی قابل پیش بینی نیست و برای تعیین محل تکیه در آنها علاوه بر اطلاعات واجی به اطلاعات صرفی و واژگانی و تاریخی نیز نیاز است. سپس بحث می کنیم که در زبان هایی که جایگاهِ تکیه کلمه در آنها قابلِ پیش بینی است، تکیه نمی تواند تقابل دهنده باشد، یعنی در این زبان ها صرفاً با تغییر محل تکیه در کلمه، معنای کلمه تغییر نمی کند و جفت های کمینه تکیه ای پدید نمی آید؛ در این معنا تکیه کلمه هم در فارسی و هم در عربی غیر تقابل دهنده است. آنگاه نشان می دهیم که گرچه هر دو زبان فارسی و عربی دارای تکیه کلمه قابل پیش بینی و غیر تقابلی هستند، تفاوت عظیمی بینشان وجود دارد و آن این که محل هجای تکیه بر در فارسی گفتاری همواره روی هجای پایانی کلمه است و وزن هجاهای کلمه هیچ تأثیری بر محل تکیه ندارد، اما محل هجای تکیه بر در کلمات عربی معیار جدید بسته به وزن هجاهای کلمه فرق می کند. دراین معنا زبان فارسی از حیث تکیه کلمه، زبانی غیر حساس به کمّیت با تکیه ثابت است، اما زبان عربی زبانی حساس به کمّیت با تکیه آزاد است. در این مقاله پس از معرفی ویژگی های رده شناختی فوق به بررسی و معرفی این ویژگی ها در دو زبان فارسی گفتاری و عربی معیار جدید می پردازیم.