
پژوهشنامه فرهنگ و زبان های باستانی
پژوهشنامه فرهنگ و زبان های باستانی سال 4 پاییز و زمستان 1402 شماره 2 (پیاپی 7) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
سکه در دنیای باستان واحد استانداردی از جنس فلز بود که ابزار مبادله ای شمرده می شد. سکه ها را یکی از منابع مطالعاتی دستِ اول می دانند زیرا اطلاعاتی فراتر از ارزش مادی خود در اختیار پژوهشگران رشته های مختلف قرار می دهند. این داده ها شامل موضوعاتی مرتبط با تاریخ، زبان ، اسطوره ، اقتصاد، سیاست و هنر است. این پژوهش در نظر دارد با مطالعه در زمانی سکه های اشکانی و ساسانی رابطه میان تصویر صحنه اهدای نمادهای مقدس به پادشاه را مورد مطالعه قرار دهد. در سکه هایی که مورد بررسی قرار می گیرند یک شخصیت اسطوره ای فرّه یا نماد مقدسی را به شاه تقدیم می کند. این بن مایه تصویری بر برخی از سکه های اشکانی دیده می شود که ادامه آن را در سکه های ساسانی نیز می توان دنبال کرد. این مطالعه نشان می دهد که ارتباط شخص پادشاه با نیروی قدسی که نمادی از جهان مقدس را به پادشاه هدیه می دهد، از دوران اشکانی بن مایه ای نقش شده بر سکه ها بوده که با توجه به شرایط تغییر یافته، به حیات خود در سکه های ساسانی ادامه می دهد. در اصل پرسش اصلی این پژوهش چگونگی تحولات تصویری در هنر ایران پیش از اسلام و بررسی روند تبدیل یک مفهوم تصویری به شمایل است. این پژوهش با روش کتابخانه ای و مشاهده ای (مشاهده سکه های مربوط به دوران اشکانی و ساسانی) و رویکرد پژوهشی بیناتصویری انجام می گیرد.
ورزش و اخلاق در دوره هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هخامنشیان (550-330 ق.م) به عنوان یکی از دولت های ایرانی در عرصه فرهنگ و تمدن جهانی آثار شگرفی از خود برجای گذاشته اند. ورزش و اخلاق از مسائل مهم فرهنگی دوره هخامنشی بوده اند. تقویت قوای جسمانی و معنوی از همان نخست مورد توجه ایرانیان بوده و این امر در دوره هخامنشی نمود بیشتری پیدا کرد. در پژوهش حاضر تلاش شده تا با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع دست یکم به این پرسش پاسخ داده شود که ورزش و اخلاق در دوره هخامنشی چه جایگاهی داشته اند و چه ارتباطی میان آنها وجود داشته است؟ یافته های پژوهش بیانگر آن است که در دوره هخامنشی میان پرورش قوای جسمانی و معنوی رابطه متقابلی وجود داشته و پرورش هرکدام از این دو در گرو پرورش دیگری بوده است و انسان کامل کسی بوده که در هر دو زمینه پرورش یافته باشد. در این دوره ورزش هایی از جمله تیراندازی، نیزه اندازی، سوارکاری، شنا، چوگان، شطرنج و تخته نرد در کنار راست گویی، درست کاری، تحمل سختی هایی چون گرما و سرما، گرسنگی و تشنگی، تسلط بر خشم و هوای نفس، آموزش داده می شد.
روایت پژوهی و تحلیل مضمونی روایتی از تولد بودا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایتی از تولد بودا ترجمه یکی از مهم ترین متن های سُغدی بودایی است که در گروه زبان های ایرانی میانه شرقی قرار دارد و به همین سبب بارها پژوهشگرانِ زبان های باستانی آن را مورد تخقیق و تفحص های زبان شناختی قرار داده اند؛ اما از آنجا که این متن، نه داستانی خطی و بی فروغ، که روایتی پرفراز و نشیب از زندگی بودا را روایت می کند، جای آن دارد که ازمنظر روایت پژوهی نیز به بحث گذاشته شود. در این مقاله روایت سغدی تولد بودا از دو منظرِ روایت پژوهی (ساختاری) و تحلیل مضمون مورد بررسی قرار می گیرد تا هم شیوه روایت و هم مضامین به کار رفته در آن که گاهی متأثر از باورهای مترجم ایرانی و گاه مطابق با اندیشه های بودایی است، بیشتر واکاوی و نشان داده شود؛ چراکه در طول متن تنها به اشاره ای گذرا به این مضمون ها بسنده شده است. پژوهش با روش تحلیل محتوا صورت گرفته و نشان می دهد که این داستان به لحاظ شگردهای روایی، در میان داستان های همتای خود، منحصر به فرد، و به لحاظ مضمون، تلفیقی از اندیشه های ایرانی و بودایی است
پیوند شاه و آیین در اساطیر ایران و یونان و بررسی استمرار آن در مشروعیت بخشی هخامنشیان (مطالعه موردی: کوروش دوم و داریوش اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیین و سیاست همواره دو رکن اساسی جوامع باستانی و در تمدن های کهن به نحوی با یکدیگر در ارتباط و پیوستگی بوده اند. اولین شواهدی که می توان از چگونگی شکل گیری آیین های نخستین به دست آورد در اساطیر یافت می شود. ایران و یونان به مثابه دو تمدن هماورد که با یکدیگر در تعامل و تقابل سیاسی-اجتماعی و فرهنگی-هنری به سر می بردند، بستری ارزشمند برای ریشه یابی مفاهیمی همچون آیین و پادشاهی هستند. بررسی تطبیقی اساطیر این دو تمدن ما را در تحلیل مناسبات و کنش ها و برهمکنش های اجتماعی-فرهنگی آنان یاری می کند. هدف اصلی این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی با استناد به شواهد ادبی تدوین شده، بررسی تطبیقی پیوند شاه و آیین در اساطیر ایران و یونان و نسبت آن با دوران فرمانروایی کوروش دوم و داریوش اول است. پرسش بنیادین پژوهش حاضر این است که با توجه به روایات اساطیری ایرانی و یونانی، ارتباط شاه و آیین در اساطیر این دو تمدن به چه شیوه ای بوده و این ارتباط در دوران هخامنشی چگونه در فرآیند مشروعیت بخشی برای شاهان ایفای نقش کرده است. فرضیه مطرح در این پژوهش بر این بنیان است که با توجه به ارائه نمونه های شاه آرمانی در سنت اساطیری هندواروپایی، تصور شاه بدون پیوند او با آیین، ناممکن و به همین طریق امکان در نظر گرفتن آیین بدون شاه نیز وجود نداشته است؛ بدین سان با قدرت گرفتن هخامنشیان نیز این مسئله با کارکرد مشروعیت بخشی به حکومت به استوارترین شکل خود ادامه می یابد.
نماد شناسی اسب بالدار در ایران باستان (مطالعه موردی مهری از موزه بوعلی سینای همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نقوش به جا مانده بر مهرهای ساسانی نقش اسب بالدار است که پیشینه آن در ایران بسیار قدیمی تر از دوران ساسانی است و به قرن 10 یا 9 ق.م برمی گردد. در ابتدا تصویر اسب بالدار را نشان از مرکبی برای حمل روح درگذشتگان می دانستند که مفهوم آن به مرور زمان تغییر و جنبه اسطوره ای می یابد. وجه اشتراک افسانه های متفاوت درباره خلقت این موجود ترکیبی در تمدن های مختلف، ارتباط اسب بالدار با عالم ماورایی و ایزدان است. علیرغم تفاوت ها در افسانه های پیدایش اسب بالدار اما در آثار مختلف هنری، شباهت های زیادی وجود دارد. نقش اسب بالدار پشت سکه های یونانی، رومی و بعضی از سکه های اشکانی و روی مهرهای ساسانی آمده است. در ایران اسب بالدار به عنوان یکی از جلوه های ایزدان تیشتر و بهرام و به عنوان حمل کننده گردونه مهر در دین زردشتی بوده است. پرسش های این پژوهش عباتند از : تاثیر ایران در انتقال درون مایه اسب بالدار چیست؟ ارتباط میان نقش اسب بالدار با باورهای دینی و اساطیری چیست؟ بر اساس فرضیه این پژوهش اسب بالدار از ایران به تمدن های همسایه راه پیدا کرد و در دوره ساسانیان، نقش آن بیشتر بر روی مهرها و گاهی بر روی پارچه ها و ظروف استفاده شد که تاثیر باورهای دینی بر هنر را نشان می دهد. مطالعات انجام شده بر مهرهای کتیبه داری که حاوی نقش اسب بالدار هستند، حاکی از آن است که نقش این اسب بر روی مهرهای موبدان کاربرد بیشتری داشته است. پژوهش فوق به روش تاریخی- توصیفی وبه شیوه گردآوری مطالب کتابخانه ای انجام شده است.
نگاهی به ریشه های آیین کهن «نری گله» در ندوشن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رها کردن بزهای نر را در گله به منظور جفت گیری «نری گله» می گویند. از گذشته، در ندوشن (شهری در شهرستان میبد، غرب استان یزد)، این کار برای گله ها در روز بیست و پنجم مهرماه و با انجام مراسمی خاص شبیه یک جشن صورت می گرفته است. منظور از انجام پژوهش، پیدا کردن ریشه های کهن این آیین است. شیوه پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده است. کاربرد میوه انار (نماد باروری در فرهنگ های مختلف) در مراسم نری گله، نشان از اهمیت نتایج این مراسم برای برگزارکنندگانش دارد. روز انجام نری گله در بازه زمانی مناسب از لحاظ طبیعی و زیستی قرار دارد. همچنین روزی است (روز اورمزد از ماه آبان در گاهشمار زردشتی) که از نظر زردشتیان آغاز آفرینش چهارپایان سودمند از جمله گوسفند است. نری گله با گهنبار ایاسرم همزمان است که زمان بازگشت گله و جفت گیری گوسفندان معنی می شود. نری گله را می توان با گشن گیری (گشن گذاری) در ادبیات مکتوب زردشتی همسان دانست. از نظر ارداویراف نامه یکی از وظایف شبانان، گشن گیری به قاعده گوسفندان بوده است. شیوه اجرا و زمان برگزاری مراسم نری گله در ندوشن نشان می دهد که مراسم نری گله، آیین بسیار کهنی است.
نقد و بررسی جایگاه زبان شناسی تاریخی در ایران شناسی از دیدگاه ایران شناسان غربی و ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی تاریخی، یکی از شاخه های کلیدی ایران شناسی، نقش مهمی در تحلیل تاریخ زبانی، فرهنگی و اجتماعی ایران دارد. این حوزه با مطالعه زبان های باستانی مانند اوستایی، پهلوی و فارسی باستان، به بازسازی روابط زبانی و تحولات آن می پردازد و جنبه های فکری و فرهنگی ایرانیان را روشن می کند. در این پژوهش، جایگاه زبان شناسی تاریخی در ایران شناسی بررسی شده و روش های تطبیقی و تحلیلی در بازسازی زبان های باستانی ارزیابی شده اند. یافته ها نشان می دهد که پژوهش های اولیه، علی رغم دقت در بازسازی زبان های ایرانی بر اساس نظریه های هندواروپایی، از ابعاد اجتماعی، فرهنگی و هویت محلی غفلت کرده اند. پژوهش های معاصر با تمرکز بر متون تاریخی و زبان های میانه و نوین ایرانی، ارتباط جامع تری میان زبان و فرهنگ ارائه می دهند، اما محدودیت منابع و تمرکز بر زبان های رسمی، تنوع زبانی و گویش های محلی را نادیده گرفته است. این مقاله با تحلیل محتوایی و تطبیقی، نقاط ضعف و قوت روش ها را بررسی و تأکید می کند که ابزارهای دیجیتال، رویکردهای میان رشته ای، و توجه به گویش های محلی، می تواند شکاف های این حوزه را برطرف سازد.
خدمات مردان انیرانیِ تورانی به ایرانیان بر مبنای شاهنامه و متون باستانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق ریشه در ژرف ترین بخش باورهای انسانی دارد. بسیاری متون باستانی ایران بر رعایت اخلاقیات تاکید دارند. در روایات اسطوره ای و حماسی ایران، برخی دشمنان بیگانه در تقابل با ایرانیان، به یاری ایشان کوشیده اند؛ در راستای اقدامات این بیگانگان که در این پژوهش با عنوان "انیرانیان" بررسی می شوند، این پرسش مطرح می شود که دلیل یاری رسانی ها چه بوده و چقدر پیروی از موازین اخلاقی و مقاصد خیرخواهانه در تصمیم ایشان موثر بوده است؟ این پژوهش، مطالعه ای مروری است که به شیوه کتابخانه ای انجام شده است. منابع مورد بررسی آن، برخی متون باستانی ایران و نیز شاهنامه فردوسی است، که منابعی قابل اطمینان در مورد روایات کهن اسطوره ای و حماسی ایران می باشند. در این پژوهش مردان انیرانی ِتورانی بررسی شده است که دربرخی موارد نسبت به سایر قهرمانان، کمتر شناخته شده اند. اما اقداماتی بس نیک و درخور توجه انجام داده اند. اساس تصمیمات انیرانیانی که در موقعیت های مختلف، به نحوی در مواجهه با ایرانیان تصمیم به یاری آنان گرفته اند، گاهی منافع و خواست فردی را نیز در برمی گیرد اما انگیزه بیشترشان زنده نگه داشتن ارزش های اخلاقی است. این افراد یا شخصیت هایی مانند افراسیاب هستند که در گستره قدرتهای سیاسی، و غیر مستقیم به ایرانیان خدماتی کردند، و یا کسانی چون اغریرث و پیران که از روی موازین جوانمردی و اخلاقی به ایرانیان یاری رسانیدند. در نهایت با تحلیل و بررسی انگیزه های پنهان هر شخصیت برای خدمت به ایران، میتوان گفت که چه بسا مشاهده و الگوبرداری از اخلاق نیک ایرانیان، انیرانیان را به چنین اقدامات نیک و خیر خواهانه ای واداشته است.
بازشناسی ساختار حقوقی جهان شاهی هخامنشی: مطالعه ای بر قوانین مرکزی در برابر قوانین منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تداوم و تحول فرایندی است که در آسیای غربی باستان بیش از هر چیز دیگر قابل مشاهده است. تحولات سیاسی و به قدرت رسیدن اقوام و گروه های گوناگون از سویی زمینه تغییرات بسیاری را فراهم می کرد؛ اما آنچه بیشتر قابل مشاهده بود ساختارهای فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی است که در طول هزاره های باستان با تحولات یا دگرگونی های کران مند به زندگی خود ادامه می دادند. بسیاری از این ساختارهای پیشین در دوره هخامنشی نیز قابل مشاهد است. همواره در پژوهش های معاصر به تأثیرپذیری پارسیان از میان رودان باستان پرداخته شده است. یکی از مهم ترین ساختارها که کم تر موردتوجه واقع شده است نظام های حقوقی عصر باستان است. براین اساس این پژوهش در نظر دارد به بررسی دو پرسش اساسی در این زمینه بپردازد. نخست آنکه نظام حقوقی هخامنشیان دقیقاً چه ویژگی هایی دارد؟ و دودیگر آنکه آیا می توان نظام حقوقی هخامنشیان را در چارچوب فرایند تداوم و تحول تأثیر پذیرفته از میان رودان باستان دانست؟ براین اساس این مقاله با بررسی منابع حقوقی این عصر به دنبال پاسخ به این پرسش هاست. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه-ای است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که علی رغم فقدان منابع بنیادین حقوقی مربوط به عصر هخامنشی، می توان با تحلیل تطبیقی اسناد و مدارک گوناگون این عصر نتیجه گرفت که نظام حقوقی پارسیان بر ساختاری مرکز-پیرامون استوار بوده است؛ ساختاری که در آن قوانین محلی و منطقه ای نقش برجسته ای ایفا می کردند.
بنیاد هستی شناختی خیر و شر در دیانت زردشتی و تأثیر آن در نظام اخلاقی دوره ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با بررسی متون زردشتی و با روش کتابخانه ای به بررسی بنیادهای هستی شناختی خیر و شر و نقش تقابل این دو در تنظیم نظم اجتماعی، دینی، و سیاسی پرداخته است. تصویر ساسانیان در خدای نامه ها نوعی شاهنشاهی متمرکز است که با همکاری روحانیان اداره می شد. با اینکه این اتحاد بیشتر جهت جلب اعتماد عامه مزدیسنان صورت گرفت (تلاشی جهت تمرکزگرایی)، اما در هر حال، حکومتی تر کردن دین، اسباب ضعف بیشتر حکومت و در نهایت، افول ایشان را فراهم ساخت. تلاش شده است تا نقش و تأثیر ثنویت مبتنی بر دو مفهوم خیر و شر به عنوان یک نگرش کهن در این سرزمین بر دیانت زردشتی به معرض نظر و نقد قرار داده شود و به تأثیر آن در فهم از بایدها و ضرورت های اخلاقی جامعه و چگونه واداشتن انسان ها به کنش بر آن اساس و به عبارتی گذر از «بودن» به «شدن» بپردازد. دوگانه ای که به ایجاد یک جامعه با نظم، اخلاق، و هارمونی کمک کردند و بخشی از هویت فرهنگی ایران را تشکیل دادند که اثرات آن تا امروز توانسته چه در جامعه ی ایرانی و چه در نظرات فلاسفه ی دنیا، به ویژه افلاطون و کانت، باقی ماند.
ساختار ازدواج های برون همسری شاهنامه (مطالعه موردی: زال، بیژن، کیکاوس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد ساختارگرایانه میراث ارزشمند مردم شناس فرانسوی، لوی استروس است. وی پدیده های اجتماعی و روایات اسطوره ای را به مثابه متنی در نظر می گیرد و با استخراج تقابل های دوگانه و ترسیم جدول اسطوره واجی، به تحلیل داستان و یا پدیده مدنظر می پردازد. در پژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی، رابطه وصلت در ازدواج های برون همسری زال، بیژن و کیکاوس در شاهنامه بر مبنای شیوه ساختارگرایانه استروس بررسی می شود و در پی پاسخ به این پرسش است که نظام ساختاری و الگوی حاکم بر این ازدواج ها چگونه است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد جایگشت های چهارگانه هرکدام از این ازدواج ها بر الگوی ریاضی پیشنهادی استروس تطابق دارد و روایاتشان نیز دربردارنده تقابل های دوگانه متعددی است که مهم ترین آن ها، یعنی تقابل ما/ایشان، بیان کننده اهمیت مرزبندی های درون گروهی با افراد خارج از گروه نزد ایرانیان است. وصلت با بیگانگان از نظر اختلاط با چنین نژادهایی چندان خوشایند نیست؛ اما از جنبه آنکه در اثر این نوع ازدواج ها بخشی از سرزمین بیگانه به تصرف ایرانیان درمی آید، از قبح برون همسری می کاهد. در این ازدواج ها، تضعیف پیوندهای خانوادگی به صورت تقابل پدر/پسر یا پدر/دختر چشمگیر است.