فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۲۱ تا ۴٬۲۴۰ مورد از کل ۱۲٬۰۳۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
پول، منابع مالی و نقدینگی از جمله عناصر بسیار مهم در اقتصاد کشورها هستند که تحت تاثیر سیاست ها و شرایط مختلف بر اقتصاد تاثیر گذاشته و از آن تاثیر می پذیرند. بخش قابل توجهی از منابع پولی از طریق بانک ها و در قبال ارائه خدمات بانکی وارد چرخه اقتصاد می شود. به عبارتی بانک ها با جذب منابع پولی در قالب سپرده از یک سو و تزریق منابع پولی به اقتصاد از طریق ارائه تسهیلات از سوی دیگر در سیستم اقتصادی وارد می شوند و به طور طبیعی در معرض نوسان ها و بحران های اقتصادی نیز قرار می گیرند. بر این اساس همیشه این احتمال وجود خواهد داشت که بانک ها در مسیر فعالیت خود با چالش-هایی مواجه شوند. ریسک هایی همانند ریسک نقدینگی، اعتباری، ارزی، عملیاتی و غیره همواره به تنهایی و به صورت مجزا مورد توجه قرار گرفته اند لیکن بررسی عوامل موثر بر انواع ریسک ها و مخاطرات مترتب بر فعالیت های بانک ها به عنوان ریسک جامع، کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
بررسی رابطه نقدینگی با ریسک پذیری بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
ریسک در هر حیطه ای قابلیت مطرح شدن دارد که یکی از این حیطه ها بانک و فعالیت های بانکداری است و بانک ها به علت اهمیت به سزایی که در نظام اقتصادی دارند در این زمینه مورد توجه خاص قرار می گیرند. هدف اصلی از این پژوهش بررسی رابطه نقدینگی با ریسک پذیری بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بود. این تحقیق از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی است و از نظر طبقه بندی بر مبنای روش و ماهیت در طبقه بندی تحقیقات همبستگی قرار می گیرد. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس روش مطالعه داده های ترکیبی رگرسیون داده های ترکیبی با اثرات ثابت (پتل) انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش، بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی سال 1391 تا سال 1396 بود. با استفاده از روش نمونه گیری غربالگری حذفی تعداد 9 بانک در دوره های 6 ماهه به عنوان حجم نمونه اماری مورد مطالعه قرار گرفت. تجزیه و تحلیل و پردازش داده ها با بهره گیری از روش های معمول اقتصاد سنجی و مدل های رگرسیونی صورت گرفته است که بدین منظور از نرم افزارEviews استفاده گردید. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که نقدینگی سال t تاثیر معناداری بر ریسک نقدینگی بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران دارد. همچنین مشخص گردید که نقدینگی سال t-1 بر ریسک نقدینگی تاثیر معناداری ندارد. در خصوص ریسک اعتباری، مشخص گردید که نقدینگی سال t و سال t-1 بر ریسک اعتباری بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر معناداری ندارد.
بررسی تاثیر پیچیدگی و عدم اطمینان محیطی برصحت پیش بینی سود مدیریت با تاکید بر کیفیت حسابرسی به عنوان متغیر میانجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۳
247 - 275
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر پیچیدگی و عدم اطمینان محیطی بر صحت پیش بینی سود مدیریت با تاکید بر کیفیت حسابرسی به عنوان متغیر میانجی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران صورت گرفته است. در پژوهش حاضر؛ آزمون فرضیه ها با استفاده از روش رگرسیونی چند متغیره بر اساس داده های تابلویی انجام گرفته است. تحلیل داده ها نشان می دهد که پیچیدگی و عدم اطمینان محیطی تاثیر منفی و معناداری بر صحت پیش بینی سود مدیریت دارد و تاثیرکیفیت حسابرسی بر صحت پیش بینی سود مدیریت، مثبت و معنادار می باشد. پیچیدگی و عدم اطمینان محیطی شرکت تاثیر منفی و معناداری بر کیفیت حسابرسی دارد. نتایج نشان می دهد که کیفیت حسابرسی به عنوان یک متغیر میانجی رابطه ی بین پیچیدگی و عدم اطمینان محیطی و صحت پیش بینی سود مدیریت را تحت تأثیر قرار می دهد.
The main objective of this study is to review the impact of of Environmental Complexity and Uncertainty on Management Earnings Forecast Accuracy with Audit Quality as a Mediator Variable in Listed Companies in Tehran Stock Exchange.To achieve this goal, 102 companies as sample was selected.From Panel Data Approach was used for examining hypothesis. The research results show that Environmental Complexity and Uncertainty has a negative and significant effect on Management Earnings Forecast Accuracy and has a negative and significant effect on audit quality. Also, the research result show audit quality has a mediating effect on relationship between of Environmental Complexity and Uncertainty and Management Earnings Forecast Accuracy.
تأثیر احساسات سرمایه گذاران بر پویایی معاملات بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی الگوهای رفتاری سرمایه گذاران حقیقی به عنوان یک عنصر مهم در بورس اوراق بهادار حائز اهمیت می باشد. هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر احساسات سرمایه گذاران بر پویایی معاملات بورس اوراق بهادار تهران در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. جامعه آماری تحقیق شامل شرکت های پذیرفت ه شده در بورس اوراق بهادار ته ران است که با استفاده از روش غربالگری تع داد 117 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای بررسی فرضیه های این تحقیق از روش رگرسیون و نرم افزار EViews استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد احساسات سرمایه گذاران تأثیر مستقیمی بر بازده سهام دارد. همچنین ب ر اساس دیگر یافته های تحقیق مشخص شد که تولید ناخالص داخلی تأثیر مستقیم و تورم تأثیر معکوس بر ارتباط بین احساسات سرمایه گذار و بازده سهام دارند؛ اما رابط ه معنی داری در خصوص تأثیر هزینه های دولت بر ارتباط بین احساسات سرمایه گذار و بازده سهام به دست نیامد
رتبه بندی شبکه بانکی کشور بر اساس مدل کملز
حوزههای تخصصی:
بررسی عملکرد صنعت بانک داری و تحلیل سلامت بانکی از اهمیت ویژه ای برای ناظرین بانکی، سهامداران و سپرده گذاران برخوردار است. وجود یک سیستم مناسب برای رتبه بندی بانک ها باعث افزایش سلامت و شفافیت در نظام بانکی و شناسایی ضعف ها خواهد شد. سیستم رتبه بندی کملز به عنوان یک سیستم هشدار دهنده سریع، سیستم بسیار کارآمدی برای تعیین سطح ریسک مرتبط با بانک ها است که مقامات ناظر بانک های هر کشور از آن استفاده می کنند تا شرایط مالی، عملیاتی و مدیریتی بانک ها مورد ارزیابی قرار گیرد. هدف از این پژوهش رتبه بندی شبکه بانکی ایران (شامل ۲۲ بانک دولتی و غیردولتی) بر اساس مدل کملز با استفاده از اطلاعات صورت های مالی حسابرسی شده است. طبق نتایج حاصل از این تحقیق مشخص شد، اکثر بانک های بزرگ دولتی در سال۱۳۹۷ در طبقه ناکارآمد قرار دارند. چنانچه کنترل ها و اقدام های لازم جهت برخورد و مقابله با ریسک های مزبور صورت نگیرد، نسبت های مالی اغلب بانک های بزرگ نامطلوبتر شده، به سمت ورشکستگی خواهند رفت و بحران اقتصادی فراگیری را ایجاد خواهند نمود.
بررسی عوامل مؤثر در استخدام تازه فارغ التحصیلان دانشگاهی در واحدهای حسابرسی داخلی شرکت های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
93 - 120
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی استخدام تازه فارغ التحصیلان دانشگاهی در واحدهای حسابرسی داخلی شرکت های ایرانی پرداختیم. بر اساس پیمایش صورت گرفته از 95 مشارکت کننده، مشخص شد که تقریباً 50 درصد از مشارکت کنندگان (47 نفر) به دنبال استخدام تازه فارغ التحصیلان دانشگاهی در واحدهای حسابرسی داخلی تحت نظارتشان هستند. از طرفی حدود نیمی از مشارکت کنندگان تمایلی به استخدام تازه فارغ التحصیلان دانشگاهی نداشته اند. دلیل اصلی این موضوع را می توان به اندازه کوچک واحد حسابرسی داخلی و محدودیت های ناشی از بودجه و سرپرستی کار ارتباط داد به طوری که شواهد نشان می دهد که واحدهای حسابرسی داخلی با اندازه بزرگ تر تمایل بیشتری برای جذب تازه فارغ التحصیلان دانشگاهی دارند. همچنین شواهد نشان می دهد که مؤسسات حسابرسی همان گونه که انتظار می رفت، تازه فارغ التحصیلان دانشگاهی را عموماً استخدام می کنند. مهم ترین دلایل مبنای تصمیم عدم استخدام مشارکت کنندگان در این پژوهش، فقدان تجربه تازه فارغ التحصیلان، شکاف میان نیازهای حرفه و آموزش های دانشگاهی، عدم آگاهی کافی تازه فارغ التحصیلان دانشگاهی نسبت به مسائل قانونی، حرفه ای، صنعت و غیره عنوان گردید. در بررسی عوامل مؤثر در استخدام تازه فارغ التحصیلان مشخص گردید که عمده عوامل شناسایی شده (39 عامل) در استخدام تازه فارغ التحصیلان دانشگاهی مؤثر بودند به طوری که هر پنج فرضیه اصلی پژوهش تائید شدند یعنی عوامل فردی، تحصیلات دانشگاهی، تجارب پیشین، گواهی نامه ها و مدارک حرفه ای و آموزش های غیردانشگاهی در استخدام تازه فارغ التحصیلان دانشگاهی ازنظر مشارکت کنندگان در پژوهش مؤثر می باشند .
تأثیر غیرخطی رقابت در بازار محصول و سودآوری بر نسبت بدهی ها، با درنظرگرفتن مجموع فضای کسب وکار ایران در اندازه گیری رقابت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
195 - 218
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی رابطه غیرخطی بین رقابت در بازار محصول و نسبت بدهی ها و همچنین بین سودآوری و نسبت بدهی ها است. رقابت در بازار محصول، بر مبنای دو معیار شامل سهم بازار و اندازه بازار اندازه گیری شده است. سهم بازار نشان دهنده رقابت از سوی رقبای بالفعل و اندازه بازار نشان دهنده رقابت از سوی رقبای بالقوه است. برای اندازه گیری این دو معیار از رقابت در بازار محصول، مجموع فضای کسب وکار و همگن بودن تولید استفاده شده است. برای عملیاتی کردن متغیر سودآوری، سود قبل از بهره و مالیات مورد استفاده قرار گرفته است. برای آزمون فرضیه ها از اطلاعات 91 شرکت بورس اوراق بهادار تهران در طول هشت سال (1387 تا 1394) استفاده شده است. نتایج به دست آمده با استفاده از مدل های رگرسیونی غیرخطی نشان دهنده وجود رابطه غیرخطی درجه سه به صورت مکعبی شکل بین معیارهای رقابت در بازار محصول (شامل سهم بازار و اندازه بازار) و نسبت بدهی ها و نیز رابطه غیرخطی درجه دو به صورتU شکل بین سودآوری و نسبت بدهی ها است
توضیح رابطه رفتار جمعی و مومنتوم با بازدهی سهام: شواهدی از بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۶
121-145
حوزههای تخصصی:
مالی رفتاری، پارادایم جدیدی در بازارهای مالی است که به تازگی و در پاسخ به مشکلاتی که پارادایم مالی مدرن با آن روبه رو بوده، در پی توضیح و تشریح پدیده های غیرعادی مشاهده شده در حوزه مالی است. وجود بی قاعدگی های قیمت گذاری در مدل های متعارف قیمت گذاری به وفور در مبانی نظری موضوعی قیمت گذاری دارایی مالی و همچنین در حوزه مبانی نظری مالی رفتاری گزارش شده است. هدف این پژوهش بررسی عوامل رفتاری مهم دیگری نظیر رفتار جمعی و مومنتوم در سطح هر صنعت حاضر در بورس تهران و فرا بورس ایران است. با به کارگیریروش شناسی پرتفوی پژوهی در سطح هر صنعت و استفاده از داده های قیمتی شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران و فرا بورس ایران در طول دوره 17/09/1387 تا 22/08/1397، عوامل رفتار جمعی و مومنتوم برای 24 صنعت که لااقل دارای 5 شرکت بوده اند، محاسبه شد. در مرحله نخست، بررسی و تحلیل مقادیر این عوامل به طور مقدماتی حاکی از وجود رفتار جمعی و مومنتوم بود. در مرحله دوم، بررسی و تحلیل رگرسیون تلفیقی نشان داد که بازدهی آتی کوتاه مدت (1ماهه)، میان مدت (2ماهه) و نسبتاً بلندمدت (3ماهه)، رابطه معناداری با عوامل رفتار جمعی و عامل مومنتوم دارد. در مرحله سوم، با به کارگیری روش شناسی پرتفوی پژوهی در سطح صنایع، صرف بازدهی مبتنی بر عوامل محاسبه و مشاهده شد که پرتفوی دارای رفتار جمعی و مومنتوم، بازدهی بالاتری در مقایسه با پرتفوی بدون رفتار جمعی و بدون مومنتوم دارد و عامل رفتار جمعی موجب کسب بازدهی مومنتومی بالاتر در آینده می شود.
مقایسه نظری چارچوب گزارشگری مالی چند ارزی و تک ارزی با توجه به کاهش ارزش واحد پول گزارشگری و اثرات آن بر حسابداری و حسابرسی بخش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی گزارشگری مالی افزایش کیفیت گزارشگری در ارائه وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطاف پذیری واحد گزارشگر به همراه ارتقا خصوصیات کیفی مرتبط با اطلاعات مالی و ارائه آن اطلاعات میباشد تا در نهایت تصویر مطلوب و دقیقی از واحد گزارشگر ارائه نماید. بررسی سیر تطور اندازه گیری در گزارشگری مالی نشان می دهد که بهای تاریخی کماکان معیار اندازه گیری غالب در گزارشگری مالی است. با توجه به کاهش ارزش واحد پولی گزارشگری (ریال) ناشی از تورم و سایر عوامل اقتصادی، انتقادات زیادی در مورد کیفیت گزارشگری مالی و کیفیت گزارش حسابرسی آن (بویژه بخش عمومی) وارد شده است. لذا در این پژوهش ضمن بررسی سیر تطورات تاریخی اندازه گیری، یک چارچوب جدید گزارشگری پیشنهاد شده است و بر مبنای معیارهای مستخرج از مفاهیم نظری گزارشگری مالی، چارچوب رایج و چارچوب جدید با یکدیگر مقایسه شده است. بدین منظور با استفاده از روش دلفی فازی نظرات 12 خبره (انتخاب شده بر اساس روش نمونه گیری گلوله برفی) درمورد 40 معیار در سال 1397 مورد ارزیابی قرارگرفته است. از نظر خبرگان گزارشگری چند ارزی در 4 دسته از معیارها نسبت به گزارشگری مالی رایج با کیفیت تر است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که چارچوب گزارشگری مالی چند ارزی (با استفاده از ارز قوی در گزارشگری مالی) از منظر اهداف و خصوصیات کیفی محتوا و ارائه اطلاعات نسبت به چارچوب گزارشگری مالی تک ارزی رایج، تصویر مطلوب تری (دقیق تری) از واحد گزارشگر نشان می دهد. علاوه بر این با نشان داده حدود ریسک ارزی اقلام صورتهای مالی اطلاعات مفیدی در جهت تصمیم گیری برای پوشش ریسک در اختیار استفاده کننده قرار می دهد.
محدودیت مالی و رقابت در بازار محصول: نقش میانجی قیمت گذاری محصول در چرخه های تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رقابت در بازار محصول معیاری مناسب برای ارزیابی درجه موفقیت شرکت ها در بازار به حساب می آید و شرکت ها برای پیروزی در این رقابت، نیاز به منابع مالی دارند. شرکت ها با دسترسی محدود به منابع مالی داخلی و خارجی برای استفاده از فرصت های سرمایه گذاری و افزایش رقابت پذیری، ممکن است قیمت محصول را افزایش داده که منجر به کاهش توان رقابتی واحد تجاری می شود و این مسئله می تواند در دوران رکود اقتصادی تشدید گردد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی قیمت گذاری محصول بر رابطه بین محدودیت مالی و رقابت در بازار محصول در طی چرخه های تجاری می باشد. بدین منظور 150 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره زمانی 1387-1395 به عنوان نمونه پژوهش می باشند. نتایج نشان می دهد که شرکت های دارای محدودیت مالی، قیمت بالاتری برای محصول خود در نظر می گیرند و این مسئله موجب کاهش قدرت رقابت پذیری شرکت در بازار می شود. بعلاوه، نتایج بیانگر این است که اثر میانجی قیمت گذاری محصول بر رابطه بین محدودیت مالی و رقابت در بازار محصول در چرخه های تجاری متفاوت نمی باشد.
تئوری نمایندگی و جرایم مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۹
37 - 52
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به بررسی فلسفی مسأله فرصت طلبی مدیریتی و تشریح پارادوکس مدیر اجرایی فرصت طلب در زمانی که مدیرعامل را بتوان "مجرم آینده" درنظر گرفت، پرداخته می شود. همچنین بررسی خواهد شد که مکانیزم های حاکمیتی تا چه اندازه در جلوگیری از فرصت طلبی مدیریتی به ویژه از طریق بسته های جبران خدمات "هویج های مالی" سهم دارند. سپس، دیدگاه الیور ویلیامسون در زمینه فرصت طلبی تجزیه و تحلیل خواهد شد، زیرا تئوری وی شیوه تعریف فرصت طلبی مدیریتی در تئوری های نمایندگی را تا حد زیادی تحت تأثیر قرار داده است. در ادامه شکاف موجود در بررسی سه نوع اصلی فرصت طلبی (خودگرای اسمیتی، خودگرای هابزی و خودگرای ماکیاولی) بررسی گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که خودگرای اسمیتی تلاش می کنند به تعادلی میان منافع شخصی و شفقت و دلسوزی دست یابد، درحالی که خودگرای هابزی توسط منافع شخصی، قدرت طلبی و گرایش به احتیاط برانگیخته می شود. خودگرای ماکیاولی همواره در جستجوی قدرت و ایجاد ترس در پیروان است. در واقع اگر مدیرعامل به شیوه خودگرای اسمیتی، هابزی یا ماکیاولی عمل کند، ساختارها و مکانیزم های حاکمیتی که باید طراحی و اجرا شوند می توانند کاملا متفاوت باشند. گرایش مدیر اجرایی ارشد به ارتکاب جرایم مالی ممکن است در هریک از این حالت ها متفاوت باشد، ریسک کم (خودگرای اسمیتی)، ریسک متوسط (خودگرای هابزی) یا ریسک زیاد (خودگرای ماکیاولی). فلسفه اسمیت، هابز و ماکیاولی به این دلیل انتخاب شده است که تئوری نمایندگی گاهی اوقات هنگام تعریف مفهوم فرصت طلبی، به این فلسفه اشاره کرده است. مفاهیم فلسفی دیگری را نیز می توان تجزیه و تحلیل کرد تا مشخص شود این مفاهیم فلسفی تا چه اندازه به سوی فرصت طلبی راهگشا هستند (برای مثال اسپینوزا).
رویکرد حسابرسی مستمر یکپارچه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
13 - 28
حوزههای تخصصی:
حدود سه دهه از معرفی مفهوم حسابرسی مستمر میگذرد، اما با وجود پیشرفتهای قابل توجه پژوهشگران در افزایش درک ما از حسابرسی مستمر و همچنین بکارگیری آن در عمل، هنوز چالشهایی باقی مانده است. بهبود روش اجرای حسابرسی، افزایش همکاری بین حسابرس داخلی و مستقل، تقویت نقش حسابرس داخلی در حاکمیت شرکتی از جمله چالشهایی هستند که این مطالعه تلاش دارد به آنها در چارچوب جدیدی با رویکرد حسابرسی مستمر یکپارچه پاسخ دهد. ارائه این رویکرد همراه با توجه به سه بُعد ابزارهای حسابرسی، فرایندهای حسابرسی و نقش گروههای حسابرسی، مشارکت بین گروههای حسابرسی را در قالب تصویری واحد به نمایش در میآورد.
معرفی جایگزین هایی برای شیوه تفکر در حسابداری: «رویکرد انتقادی» و «تفکر بینابینی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
29 - 44
حوزههای تخصصی:
رویکرد هنجاری (دستوری) مدتها بعنوان رویکرد قالب در پژوهشهای حسابداری مورد استفاده قرار میگرفت. در این رویکرد، یک مجموعه اهداف بزرگ و کلی برای حسابداری، تعریف شده و بر آن اساس مجموعهای از بایدها و نبایدها تدوین و ارائه میشد که در مرحله عمل، لزوماً قابلیت کاربرد نداشت. تقریباً از دهه 1970 در پژوهشهای حسابداری، یک تغییر جهت به سمت رویکرد اثباتی (توصیفی) ایجاد شد. هدف از این تغییر جهت این بود که یک تئوری توصیفی در حسابداری شکل بگیرد که توانایی تبیین و پیشیبینی نحوه عمل حسابداران، مدیران و کلیه افراد مرتبط با شرکتها را داشته باشد. در همین راستا واتس و زیمرمن در سال 1986 تئوری اثباتی حسابداری را ارائه دادند. در حال حاضر عمده پژوهشهای تجربی در رشته حسابداری، با رویکرد اثباتی در حال انجام است. به این رویکرد، انتقاداتی وارد شده و جایگزینهایی نیز برای آن پیشنهاد شده است. لافلین (1995) یکی از متفکران حسابداری است که با تکیه بر «نظریه انتقاد» الگویی را برای پژوهشهای تجربی حسابداری ارائه داده است که به «تفکر بینابینی» مشهور است. مقالهی حاضر قصد دارد ضمن مرور اجمالی رویکردهای هنجاری و اثباتی در حسابداری، به معرفی «نظریه انتقاد» و «تفکر بینابینی» پرداخته و پس از بررسی ویژگیهای آنها، به توضیح جایگاه و نقش این دو در پژوهشهای تجربی حسابداری بپردازد.
رابطه میان محافظه کاری اجتماعی و جهت گیری اخلاقی حسابداران و حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
177 - 192
حوزههای تخصصی:
این تحقیق رابطه میان محافظه کاری اجتماعی و جهت گیری اخلاقی حسابداران و حسابرسان را مورد بررسی قرار می دهد. روش تحقیق برای جمع آوری مبانی نظری تحقیق، کتابخانه ای و برای جمع آوری داده های تحقیق،از پرسشنامه استفاده شده است. فرضیه های تحقیق از طریق تحلیل های ناپارامتریک و هم چنین رگرسیون چند متغیره مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بیانگر آن است که آرمان گرایی با محافظه کاری اجتماعی رابطه ای معنی دار دارد. اما نسبی گرایی رابطه ای با محافظه کاری اجتماعی ندارد. همچنین میان نوع شغل، محل اشتغال و جنسیت رابطه ای معنی دار با سطح محافظه کاری اجتماعی وجود دارد. نتایج نشان می دهد که سطح محافظه کاری اجتماعی در میان حسابرسان بیشتر از حسابداران است و زنان نیز در مقایسه با مردان محافظه کاری کمتری دارند. همچنین محافظه کاری اجتماعی میان دو جامعه حسابداران و حسابرسان شاغل در بخش دولتی بیشتر از بخش خصوصی است.
ارائه الگویی نوین از حاکمیت شرکتی و عملکرد شرکتی: مسئولیت اجتماعی و کارآفرینی شرکتی و نقش تعدیل کنندگی فناوری اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۳
133 - 150
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق ارائه الگویی نوین از حاکمیت شرکتی و عملکرد شرکتی میباشد که در این راستا از متغیرهای کارآفرینی شرکتی، مسئولیت اجتماعی و تعدیلگر فناوری اطلاعات بهعنوان، استفادهشده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری تحقیق، شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران میباشند که از این میانبر اساس فرمول کوکران 203 شرکت انتخاب و از مدیر ارشد هر شرکت جهت گردآوری داده، استفادهشده است. ابزار گردآوری دادهها شامل پنج پرسشنامه استاندارد می-باشد که پایایی و روایی توسط آزمونهای واگرایی و همگرایی موردسنجش و تائید قرارگرفته است. روش تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار Smart-Pls انجامشده است. در نتایج تحقیق تأثیر مثبت و معنادار حاکمیت شرکتی بر عملکرد شرکت؛ حاکمیت شرکتی بر مسئولیت اجتماعی، حاکمیت شرکتی بر کارآفرینی شرکتی؛ مسئولیت اجتماعی بر عملکرد شرکت؛ کارآفرینی شرکتی بر عملکرد شرکت مورد تائید قرار گرفت؛ اما در نتایج حاصل از تحقیق، نقش تعدیل گری فناوری اطلاعات در رابطه بین کارآفرینی شرکتی و عملکرد شرکت و رابطه بین حاکمیت شرکتی و عملکرد شرکت مورد تائید قرار نگرفت.
بررسی رابطه بین مکانیزم های حاکمیت شرکتی و به موقع بودن سود با تاکید بر آشفتگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۴
45 - 62
حوزههای تخصصی:
بر اساس تئوری نمایندگی، تضاد منافع میان مالکان و مدیران هزینههای نمایندگی را سبب میشود. قوانین مربوط به حاکمیت شرکتی درصدد تخفیف این هزینهها هستند. از ابزارهای بااهمیت در این حوزه میتوان به استقلال هیات مدیره، تمرکز مالکیت، ساختار مالکیت، مالکیت نهادی و غیره اشاره کرد. این مطالعه درصدد شناسایی رابطه بین مکانیزم-های حاکمیت شرکتی و به موقع بودن سود با تاکید بر آشفتگی مالی، شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. از اینرو، تعداد 128 شرکت در طی دوره 1387 تا 1392 بررسی شدند. در ابتدا با استفاده از مدل تعدیل شده آلتمن شرکتهای آشفته مالی از شرکتهای سالم مالی تفکیک شدند. جهت تجزیه و تحلیل دادهها و آزمون فرضیههای پژوهش از نرم افزارSPSS، Eviews و Excel بهره گرفته شد. سپس آزمون فرضیههای پژوهش به کمک تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه با استفاده از روش حداقل مربعات تعمیم یافته(GLS) از طریق دادههای ترکیبی انجام شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که درصد استقلال هیأت مدیره و درصد مالکیت نهادی رابطه معنادار و منفی با به موقع سود و تمرکز مالکیت و ساختار مالکیت رابطه معنادار و مثبتی با به موقع بودن سود دارند. همچنین در شرکتهای درمانده مالی، درصد استقلال هیات مدیره، درصد مالکیت نهادی و درصد تمرکز مالکیت رابطه مثبت و معناداری با به موقع بودن سود دارند و رابطهی معناداری بین ساختار مالکیت و به موقع بودن سود مشاهده نگردید.
بررسی تأثیر اعتماد به نفس بیش از حد مدیر عامل بر بازده و ریسک غیرسیستماتیک سهام با توجه به نقش دوگانگی وظیفه مدیر عامل: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
79 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مقاله بررسی تأثیر اعتماد به نفس بیش از حد مدیر عامل بر بازده و ریسک غیر سیستماتیک سهام با توجه به نقش دوگانگی وظیفه مدیر عامل در بورس اوراق بهادار تهران است. روش : جامعه آماری این پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه آماری آن شامل داده های 142 شرکت طی دوره هشت ساله 1395-1388 است. روش نمونه گیری، حذف سیستماتیک بوده و روش مورد استفاده برای برآورد الگو، روش رگرسیون چندمتغیره به روش داده های ترکیبی است. یافته ها : نتایج نشان داد مدیران بیش اعتماد هم باعث افزایش بازده سهام می شوند و هم ریسک بیشتری تقبل می کنند. نتایج دیگر نشان داد اگر مدیر عامل هم بیش اعتماد بوده و هم عضو هیئت مدیره باشد، تأثیر معنادار مثبتی بر بازده و تأثیر معنادار منفی بر ریسک غیر سیستماتیک شرکت دارد. نتیجه گیری : اغلب مدیران دارای اعتماد به نفس شروع به سرمایه گذاری بیشتری می کنند. همچنین به فکر توسعه و گسترش و نوآوری های بیشتر هستند که این عوامل موجب می شود شرکت آنها ارزش بیشتری کسب کند، بنابراین بازده شرکت افزایش می یابد. همچنین مدیری که اعتماد به نفس بیش از حدی دارد و جسورانه عمل می کند، همواره می کوشد تا وجوه نقد و اوراق بهادار قابل فروش را به حداقل ممکن رسانده و سطح وام ه ای کوت اه م دت را ب ه حداکثر برساند، بنابراین این عوامل موجب افزایش ریسک شرکت خواهد شد. در شرایطی که مدیر عامل بیش اطمینان، عضو هیئت مدیره نیز باشد، درک وی از بازار و خواسته های سهام داران و فرایند گزارشگری مالی افزایش یافته و از قدرت و نظارت و نظرهای بالاتری برخوردار خواهد بود، در نتیجه بازده شرکت افزایش می یابد و شرکت ریسک کمتری را متحمل خواهد شد.
بررسی تأثیر حد نوسان و توقف نماد معاملاتی بر فعالیت معاملاتی، نقدشوندگی و نوسان پذیری در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۱ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
213 - 236
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این تحقیق، بررسی اثربخشی نسبی توقف نماد و حد نوسان قیمت در بورس اوراق بهادار تهران است. در این تحقیق با بررسی فعالیت معاملاتی، نقدشوندگی، نوسان پذیری و بازده غیرعادی، به این دو سؤال پاسخ داده شده است که آیا سازوکار توقف نماد معاملات و حد نوسان قیمت در بورس اوراق بهادار تهران تأثیری بر متغیرهای بازار دارد؟ کارایی سازوکار توقف نماد در قیاس با حد نوسان، بیشتر است یا کمتر؟ روش: در این پژوهش برای آزمون اثربخشی نسبی توقف نماد و حد نوسان قیمت، به بررسی تغییرات در میانگین از دوره پیش از رویداد به دوره پس از رویداد پرداخته شده است. 400 وقفه معاملاتی و 893 حد نوسان قیمت مربوط به 80 شرکت منتخب به روش نمونه گیری حذفی، طی دوره زمانی 1392 تا 1396 بررسی شدند. آزمون فرضیه ها نیز با استفاده از نرم افزار SPSS و روش مقایسه میانگین و آزمون ویلکاکسون صورت پذیرفته است. یافته ها: آزمون فرضیه ها نشان داد که فعالیت معاملاتی پس از توقف نماد کاهش و پس از حد نوسان افزایش می یابد. نقدشوندگی بعد از توقف نماد افزایش می یابد؛ اما پس از حد نوسان قیمت رو به کاهش می گذارد. همچنین نتایج نشان می دهد که نوسان پذیری پس از توقف نماد کاهش می یابد و پس از حد نوسان تفاوت معناداری با قبل از آن ندارد. طبق نتایج این تحقیق، بازده غیرعادی پس از توقف افزایش و پس از حد نوسان کاهش می یابد. نتیجه گیری: با توجه به معیارهای نوسان پذیری و نقدشوندگی، توقف نماد کاراتر است؛ اما بر مبنای معیارهای فعالیت معاملاتی و بازده غیرعادی، حد نوسان کاراتر است، بنابراین، برای مقایسه عملکرد نسبی توقف نماد معاملاتی و حد نوسان در بورس اوراق بهادار تهران، نمی توان نظر قطعی داد.
مدیریت سود واقعی، کیفیت حاکمیت شرکتی و رتبه اعتباری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
595 - 614
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه مالکان شرکت ها به منظور کاهش رفتار فرصت طلبانه مدیران و همچنین پایین نگه داشتن ریسک اعتباری، از سازوکارهای حاکمیت شرکتی بهره می گیرند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر میانجی مدیریت سود بر رابطه بین کیفیت حاکمیت شرکتی و رتبه اعتباری است.
روش: به منظور اجرای این پژوهش، 144 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی بازه زمانی 1388تا 1396 انتخاب شدند. رتبه اعتباری از طریق مدل امتیاز بازار نوظهور و مدیریت سود واقعی از طریق مدل روی چودهری اندازه گیری شده است. اطلاعات لازم از نرم افزار ره آورد نوین، صورت های مالی و سامانه کدال استخراج شده و فرضیه ها با استفاده از مدل رگرسیون چندمتغیره و روش حداقل مربعات تعمیم یافته آزمون شدند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که کیفیت حاکمیت شرکتی بر مدیریت سود واقعی اثر معکوس و معنادار و مدیریت سود واقعی اثر منفی و معنادار بر رتبه اعتباری دارد. همچنین نتایج حاکی از این است که کیفیت حاکمیت شرکتی به صورت غیرمستقیم و از طریق مدیریت سود واقعی بر رتبه اعتباری اثرگذار است.
نتیجه گیری: وجود سازوکارهای حاکمیت شرکتی قوی، به کاهش رفتار فرصت طلبانه مدیران منجر می شود و از این طریق باعث می شود که رتبه اعتباری افزایش یابد. به بیان دیگر، نقش میانجی مدیریت سود واقعی در رابطه بین کیفیت حاکمیت شرکتی و رتبه اعتباری تأیید می شود.
بررسی عملکرد سرمایه گذاران حقیقی فعال و منفعل در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از رویکردهای مطالعه سبد و بازده غیر نرمال خودمعیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر این است که عملکرد سرمایه گذارانی را که فعالانه به خرید و فروش سهام مبادرت دارند، نسبت به سایر سرمایه گذاران بررسی کند. روش: برای این منظور، صورت وضعیت سبد سرمایه گذاران حقیقی بورس اوراق بهادار تهران طی دوره ای پنج ساله (1395-1391)، ارزیابی و از دو رویکرد تحلیلی استفاده شده است؛ ابتدا به روش مطالعه سبد، بازده ماهانه سرمایه گذاران با نرخ گردش سبد بالا (سرمایه گذاران فعال) با سرمایه گذاران با نرخ گردش سبد پایین (سرمایه گذاران منفعل) بررسی و مقایسه و سپس با استفاده از یک رویکرد مکمل به نام بازده غیرنرمال خودمعیار، بازده ماهانه سرمایه گذاران در دو حالت انجام معامله و حفظ ترکیب سبد سرمایه گذاری ابتدای دوره بررسی شده است. نتایج: نتایج نشان می دهد سرمایه گذارانی که فراوانی معاملاتی بالاتری دارند، چه قبل از کسر هزینه معاملات و چه بعد از آن، عملکرد بهتری نسبت به سایر سرمایه گذاران دارند. ازسوی دیگر، عملکرد سرمایه گذاران در شرایط انجام معامله نسبت به وضعیت حفظ ترکیب سبد ابتدای دوره، بهتر است.