فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۱۲٬۵۰۶ مورد.
منبع:
حسابداری و منافع اجتماعی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۲)
237 - 270
حوزههای تخصصی:
هدف: حسابداری سایه به عنوان یک فرآیند موازی با رویه های حسابداری کلاسیک، در تلاش برای انعکاس سطح بالاتری از عملکردهای اختیاری شرکت ها می باشد تا از این طریق بتواند به ارزش های اجتماعی هویت تازه تری اعطا نماید. هدف این مطالعه، اقدام پژوهی حسابداری سایه به منظور گونه شناسی رعایت ارزش های اجتماعی شرکت های بازار سرمایه می باشد.روش: در این مطالعه با پیروی از الگوی کلایزی (1978)، تلاش شد تا به منظور ارتقاء سطح شناخت ماهیت حسابداری سایه، از گام های اقدام پژوهی برای بسترسازی این مفهوم بهره برده شود. بر این اساس این الگو، ابتدا از طریق مصاحبه با خبرگان و کدگذاری باز، تلاش گردید تا زمینه های کارکردی حسابداری سایه، مشخص شوند. سپس به منظور روایی سازی گزاره ها، از طریق ارزیابی انتقادی نسبت به تطبیق گزاره ها با پژوهش های مشابه اقدام گردید تا امکان ورود گزاره ها به مرحله تشکیل گروه کانونی جهت بحث و تبادل نظر برای تفکیک شناختی هریک از گزاره ها در قالب یک مقوله مهیا شود. در ادامه از طریق چک لیست ارزیابی کیو، هریک از گزاره ها در حدفاصل 5+ تا 5- امتیازبندی شدند.یافته ها: نتایج در بخش کیفی بر اساس 12 مصاحبه انجام شده از وجود 289 کدباز ایجادشده حکایت داشت که 26 زمینه مرتبط با پیاده سازی حسابداری سایه بر اساس آن شناسایی شد. از طرف دیگر در بخش کمی مشخص شد، 26 معیار شناسایی شده در 4 مقوله ایجادکننده چارچوب گونه شناسی حسابداری سایه شرکت های بازار سرمایه، تفکیک شدند.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد، توسعه کارکردی حسابداری سایه در بستر شرکت های بازار سرمایه، این فرصت را برای شرکت ها ایجاد می کند تا با افشاء گسترده تری از فرآیندهای عملکردی شرکت، اعتماد بالاتری را به لحاظ رعایت حقوق ذینفعان؛ حقوق زیست محیطی؛ حقوق قضایی و حقوق منابع انسانی از جانب استفاده کنندگان از اطلاعات کسب نمایند.
بررسی ضعف رفتارهای اخلاقی مدیران بر سیستم حاکمیت شرکتی و کیفیت گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
5 - 24
حوزههای تخصصی:
در پی رسوایی های اخیر، برخی قوانین از قبیل ساربنز آکسلی بر نقشی که مدیران می تواند در برنامه ریزی و نظارت بر اخلاق حرفه ای داشته باشد، تمرکز نموده و شکل گیری اصول اخلاقی موجبات ساماندهی اساسی در حرفه ای گری سازمان می گردد. لذا بر پایه این استدلال، هدف از پژوهش حاضر به بررسی ضعف رفتارهای اخلاقی مدیران بر سیستم حاکمیت شرکتی و کیفیت گزارشگری مالی با استفاده از یک نمونه متشکل از 93 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال 1398 است. همچنین، آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که ضعف رفتارهای اخلاقی مدیران در شرکت ها باعث ضعف در سیستم حاکمیت شرکتی نیز می گردد. همچنین فرضیه دوم نشان دهنده آن است که ضعف رفتارهای اخلاقی مدیران نیز باعث کاهش کیفیت گزارشگری مالی نیز می شود. در مجموع، نتایج پژوهش نشان می دهد مدیران با وجود ضعف رفتارهای اخلاقی در سازمان باعث ضعف در سیستم های حاکمیت شرکتی و کاهش کیفیت گزارشگری مالی نیز می گردد.
بررسی رابطه بین افشای مسئولیت اجتماعی و کارایی بازار سهام در سطح نیمه قوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
5 - 22
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، مسئولیت اجتماعی شرکت با مطرح شدن مباحثی چون محیط زیست، حقوق بشر و مبارزه با فساد دامنه گسترده تری نسبت به گذشته پیدا کرده است. شرکت ها با افشای اطلاعات فراتر از اطلاعات مالی می توانند بخشی از پاسخ گویی خود را در برابر جامعه ایفا کرده و زمینه تصمیم گیری بهتر را برای ذی نفعان فراهم نمایند. لازمه کارایی بازار وجود جریان شفاف و عمومی از اطلاعات است و میزان توفیق یک بازار کارا در گروی موفقیت آن در تعیین قیمت اوراق بهادار به گونه ای است که قیمت ها به طور پیوسته منعکس کننده اطلاعات جدید باشد. بر این اساس، هدف این پژوهش بررسی رابطه بین افشای مسئولیت اجتماعی شرکت ها و کارایی بازار سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. بدین منظور، تعداد 450 سال-شرکت طی سال های 1395-1399 به روش نمونه گیری حذف سیستماتیک انتخاب شده است. برای اندازه گیری سطح افشای مسئولیت اجتماعی شرکت ها، از گزارش هیئت مدیره و صورت های مالی سالانه شرکت ها و برای سنجش رتبه مسئولیت اجتماعی از روش تحلیل محتوای آن گزارش ها و رابطه شاخص رتبه استفاده شده است. کارایی بازار سرمایه نیز از طریق مدل سود باقیمانده اولسون که بیانگر کارایی بازار در سطح نیمه قوی است، محاسبه می شود. آزمون فرضیه ها، به روش داده های ترکیبی و نرم افزار 10 Eviews انجام شده است. نتایج آزمون ها نشان می دهد که همه اطلاعات در قیمت سهام منعکس نمی شود که شاید بتوان دلیل این امر را در ناکارآمدی بازار سرمایه ایران جست و جو کرد. لذا، افشای مسئولیت اجتماعی به طور قابل توجهی بر کارایی بازار سهام تأثیر معناداری ندارد و فرضیه کارایی بازار سهام در ایران را نمی توان تایید کرد.
رابطه میان شخصیت سازمانی حسابرسان و سرمایه اجتماعی موسسات حسابرسی
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
78 - 97
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه رابطه میان شخصیت سازمانی حسابرس و سرمایه اجتماعی موسسات حسابرسی است. برای این منظور در حدود 200 نفر از حسابرسان شاغل در موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی کشور به عنوان نمونه آماری به صورت تصادفی انتخاب شدند. مبانی نظری پژوهش بر اساس مطالعات کتابخانه ای و داده های پژوهش از طریق پرسش نامه جمع آوری گردیده است. آزمون فرضیه های پژوهش نیز بر اساس روش همبستگی و با استفاده از رگرسیون چند متغیره انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد ویژگی های شخصیتی وظیفه شناسی، برون گرایی و گشودگی به تجربه حسابرسان رابطه ای معنی دار و مثبت با سرمایه اجتماعی موسسات حسابرسی دارند. اما ویژگی های شخصیتی روان رنجوری و توافق پذیری حسابرسان رابطه ای معنی دار با سرمایه اجتماعی موسسات حسابرسی ندارند. هم چنین، نتایج این مطالعه تایید می نماید که تحصیلات دانشگاهی حسابرسان رابطه معنی داری با سرمایه اجتماعی موسسات حسابرسی ندارد. اما مدارج حرفه ای نظیر حسابدار رسمی توسط حسابرس رابطه ای مثبت و معنی دار با سرمایه اجتماعی موسسات حسابرسی دارد. هم چنین شواهد نشان می دهد زنان در مقایسه با مردان ، در بهبود سرمایه اجتماعی موسسات حسابرسی نقش مثبت تری را ایفاء می نمایند.
تاثیر انحراف توجه سهامدار ان نهادی بر قابلیت مقایسه صورت های مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۱
139 - 164
حوزههای تخصصی:
بی توجهی یا کم توجهی سهامداران نهادی به عنوان ضعف سازوکار نظارتی و تقاضای کمتر برای گزارشگری قابل اتکا، می تواند کیفیت و قابلیت مقایسه اطلاعات را تحت تأثیر قرار دهد. بر این اساس هدف این پژوهش بررسی تأثیر انحراف توجه سهامدار نهادی بر قابلیت مقایسه صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. آزمون فرضیه های پژوهش، با داده های 123 شرکت در فاصله زمانی 1391-1400 با استفاده از مدل های رگرسیونی چند گانه، نشان داد حضور سهامداران نهادی سبب فزایش قابلیت مقایسه صورت های مالی و انحراف توجه سهامداران نهادی سبب کاهش قابلیت مقایسه صورت های مالی می شود. نتیجه به دست آمده بیانگر این است که انحراف توجه سهامدار نهادی، قدرت نظارتی سرمایه گذاران نهادی را خنثی، نتایج حاکمیت شرکتی را تضعیف، رویکرد منفعلانه و فرصت طلبانه مدیریت را تقویت و درنتیجه کیفیت پایین گزارشگری و قابلیت مقایسه کمتر صورت های مالی را در پی دارد. به طورکلی این یافته ها مطابق با فرضیه منافع شخصی سهامداران نهادی است و می تواند پیامدهای اقتصادی مهمی برای دیگر سرمایه گذاران داشته باشد.
مدل سازی خطاهای سوگیری بر تصمیم گیری مالی مدیران یک نگرش چند سطحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
45 - 66
حوزههای تخصصی:
مالی رفتاری یک حوزه نسبتاً جدید؛ اما به سرعت در حال تحول است که توضیح هایی را درباره یک تصمیم گیری اقتصادی توسط روان شناسی شناختی، تئوری اقتصادی و مالی مرسوم ارائه می دهد. مالی رفتاری تأثیر روان شناسی را بر رفتار متخصصان مالی و تأثیرهای بعدی آن بر بازارهای مالی را جستجو می کند. هدف اصلی پژوهش حاضر مدل سازی خطاهای سوگیری تصمیم گیری مالی مدیران با نگرشی چند سطحی است.این پژوهش در قلمرو پژوهش های کاربردی می باشد و در دو جامعه مورد بررسی قرار گرفته است . جامعه اول متخصصان و خبرگان حوزه حسابرسی، حسابداری و مدیران ارشد شرکت های بورسی و جامعه دوم حسابرسان و مدیران شرکت های بورسی، است.برای دستیابی به اهداف پژوهش تعداد 75 خطای سوگیری وارد مدل دلفی فازی گردید و مهم ترین خطاهای سوگیری شناسایی شد. در ادامه 5 گروه متغیر شامل، تأثیر متغیرهای کلان، خرد، هوش مدیریتی؛ شخصیتی و خطاهای سوگیری بر تصمیم گیری در سطوح مختلف (بالا؛ پایین و متوسط) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد؛ تمامی گروه ها در شدت و سطح معناداری متفاوتی؛ بر سطوح مختلف تصمیم گیری مدیران تأثیر دارند و تأثیر خطا ها بر تصمیم گیری در سطح پایین معنادارتر و قوی تر است؛ از طرفی بر اساس نتایج افزایش سطح تجربه کاری، رفتاری u شکل بر تصمیم گیری مدیران دارد. تأثیر درک متورم نیز بر سطوح تصمیم گیری معنادار ارزیابی شد. متغیر هوش مدیریتی، شاخص های کلان اقتصادی و تیبپ شخصیتی نیز بر سطوح مختلف تصمیم گیری تأثیر معناداری داشتند.
نکول شرکتی و قیمت گذاری دارایی ها در بازار سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
47 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، تحلیل نقش نکول شرکتی در قیمت گذاری دارایی ها و توضیح سودآوری مهمترین راهبردهای سرمایه گذاری است. روش: در این پژوهش، از نسخه های بسط یافته مدل های فاما و فرنچ (1993) و کارهارت (1997) به منظور آزمون رابطه بین بازده های مازاد سهام و فاکتورهای ریسک استفاده شده است. یافته ها: صرف ارزش، بی تفاوت نسبت به حضور یا عدم حضور فاکتور نکول شرکتی در مدل های قیمت گذاری دارایی ها، غالباً در گروه های سهام کوچک ارزشی و بزرگ ارزشی، وجود دارد. با ورود متغیر نکول شرکتی، معناداری اثر اندازه در بین سهام بزرگ ارزشی ناپدید می شود، اما این فاکتور همچنان تأثیرگذاری خود را در توضیح نوسان های بازده سه گروه دیگر سهام شامل کوچک ارزشی، کوچک رشدی و بزرگ رشدی، حفظ می کند. همچنین، مشخص شد که بازده های مازاد هیچ یک از پرتفوی ها، حاوی صرف تکانه نیستند. مهم تر اینکه، یک رابطه منفی و معنادار بین احتمال نکول شرکتی و بازده های مازاد پرتفوی ها مشاهده می شود. نتیجه گیری: ورود فاکتور نکول شرکتی به مدل های پیش گفته، عملکرد آنها را در قیمت گذاری سهام بهبود می دهد. نماگر احتمال نکول کمپل و همکاران، بیشترین سهم را در افزایش قدرت توضیح دهندگی مدل های مذکور دارد. امتیاز O اولسن و امتیاز Z آلتمن، در رتبه های دوم و سوم قرار می گیرند و معیار مبتنی بر مدل مرتون، در جایگاه آخر می ایستد. با توجه به یافته های پژوهش، نمی توان صرف ارزش، صرف اندازه و صرف تکانه در بازده سهام را به عنوان پاداشی در ازای تحمل ریسک نکول در نظر گرفت.
تبیین روابط استراتژی های بودجه ای و عدالت اجتماعی با تاکید بر حسابداری نسلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ارزش استفاده از حسابداری نسلی در کشورهای دنیا رو به گسترش است. به منظور دستیابی به عدالت اجتماعی و بین نسلی، استفاده ازحسابداری نسلی و به روز کردن خطمشیهای بودجهای و مالیاتی مهم بر شمرده میشود. هدف از این پژوهش تبیین رابطه استراتژیهای بودجهای و عدالت اجتماعی با در نظر گرفتن حسابداری نسلی در ایران میباشد. در مرحله اول، مقالات انگلیسی و فارسی مربوطه با استفاده ازبرنامه مهارت های ارزیابی حیاتی CASP انتخاب شدند. سپس با استفاده از آنها به شناسایی متغیرهای اصلی یعنی حسابداری نسلی به عنوان متغیر مستقل، عدالت بین نسلی به عنوان متغیر وابسته و خط مشیهای بودجهای به عنوان متغیر میانجی و مولفه های آنها پرداخته شد. در ادامه این متغیرها و مولفه های مربوط به آنها از طریق پرسشنامه دلفی فازی در اختیار 15نفر از خبرگان قرار گرفتنند تا پایایی آنها مسجل شود . سپس به منظور اعتبارسنجی مدل نهایی پژوهش، پرسشنامه 5 گزینهای به همراه مولفه های تایید شده، طراحی و از طریق سایت پرسا بین 235 نفر از کارشناسان، حسابداران و خبرگان توزیع گردید و ضریب همبستگی و رگرسیون فرضیهها با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد که بین حسابداری نسلی، تعهدات و خط مشیهای بودجهای ، استراتژیهای بودجه و عدالت بین نسلی با عدالت اجتماعی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. لذا با توجه به اهمیت استراتژیهای بودجهای برای نسلهای آینده و تاثیر آن برعدالت اجتماعی و نسلی لازم است کشورمان آنها را مد نظر قرار دهد.
بررسی احساسات سرمایه گذاران و واکنش بازار سرمایه ایران نسبت به همه گیری ویروس کرونا (رویکرد رویداد پژوهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همه گیری ویروس کرونا در چند سال اخیر و پیامدهای اقتصادی منفی متعاقب آن، فرصت مناسبی برای انجام پژوهش های تجربی به منظور بررسی آثار و پیامدهای این همه گیری در شرایط محیطی کشور و ایجاد بینشی به منظور احتمال تکرار این تجربه فراهم کرده است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی احساسات سرمایه گذاران و واکنش بازار سرمایه ایران نسبت به همه گیری ویروس کرونا با رویکرد رویداد پژوهی است که از داده های 204 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 8 ماهه از 24 مهرماه 1398 تا 28 خردادماه 1399 و با استفاده از آزمون مقایسه زوجی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داده است که احساسات سرمایه گذاران بازار سرمایه ایران قبل و بعد از شیوع ویروس کرونا تفاوت معناداری دارد و احساسات سرمایه گذاران در بازار سرمایه، پس از اعلام همه گیری کرونا افزایش یافته است. همچنین یافته ها نشان داده که با اعلام همه گیری کرونا تا چهار روز بازده غیرعادی ایجاد شده است. همچنین بازار سرمایه به دلیل آینده نامعلوم جامعه و عدم قطعیت در اقتصاد، دچار نوسان قیمت شده و پس از دو روز تا پنج روز حجم معاملات سهام دچار تغییرات غیرعادی گردیده است، تا پاسخگوی نوسان قیمت باشد. یافته های حاضر با بررسی عوامل مؤثر بر تعادل بازار سرمایه و تشویق دولت در دوران همه گیری کرونا، می تواند از بروز شوک های قیمتی و نوسانات غیرعادی سهام در موارد مشابه جلوگیری نموده و رفتارهای احساسی سرمایه گذاران در بروز رفتارهای پرریسک را کاهش دهد.
نقش زمان ورود به بازار در تقویت یا تضعیف اثر تمایلاتی سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
33 - 58
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه بررسی وجود و شدت اثر تمایلاتی (Disposition Effect) در میان سرمایه گذاران حقیقی است. اثر تمایلاتی به تمایل سرمایه گذاران برای فروش سهام با بازدهی مثبت و نگهداری سهام با بازدهی منفی اطلاق می شود. این پدیده می تواند منجر به قیمت گذاری نادرست دارایی ها و کاهش کارایی بازار گردد، چرا که تصمیمات سرمایه گذاران تحت تأثیر خطاهای شناختی و احساسی قرار می گیرد. در این پژوهش، تمرکز بر بررسی این است که آیا زمان ورود سرمایه گذاران به بازار بر شدت اثر تمایلاتی آن ها تأثیرگذار است یا خیر. از آنجا که ورود به بازار تحت تأثیر شرایط اقتصادی و روانی قرار دارد، درک این تأثیرات می تواند به بهبود تصمیم گیری های مالی و استراتژی های سرمایه گذاری کمک کند.روش: جامعه آماری کلیه سهامداران حقیقی بازار سرمایه ایران می باشند که در بازه زمانی ابتدای تیرماه تا ابتدای دی ماه سال ۱۴۰۱ استخراج می شود. برای دستیابی به هدف تحقیق، داده های معاملاتی مربوط به سرمایه گذاران حقیقی شامل تاریخ، جهت، قیمت و حجم هر معامله به همراه اطلاعات شخصی مانند سن، جنسیت، سابقه معاملاتی و موجودی حساب جمع آوری شد که به منظور بررسی اثر تمایلاتی مورد استفاده قرار گرفتند. برای نمونه گیری نیز داده های زمان ورود سرمایه گذاران به بازار بر اساس بازده ماهانه بازار، نوسانات و شاخص عدم ثبات اقتصادی به نمونه های فرعی تقسیم بندی می شوند. به منظور تحلیل داده ها، روش های آماری مختلفی از جمله تجزیه و تحلیل بقا و مدل کاپلان مایر به کار گرفته شد. روش تجزیه و تحلیل بقا برای ارزیابی مدت زمانی که سرمایه گذاران تحت تأثیر اثر تمایلاتی قرار دارند، به ویژه در شرایط مختلف بازار، به کار رفت. مدل کاپلان مایر به تحلیل توزیع طول عمر اثر تمایلاتی در میان سرمایه گذاران کمک کرد و بررسی شد که چگونه زمان ورود به بازار و شرایط بازار بر شدت این اثر تأثیر می گذارد.یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که سرمایه گذاران، به ویژه در آغاز ورود به بازار و در مواجهه با شرایط نامطلوب، تمایل بیشتری به نگهداری سهام با بازدهی منفی و فروش سهام با بازدهی مثبت از خود نشان می دهند. شرایط نامطلوب بازار شامل دوره هایی با بازده بازار کمتر، نوسانات بالاتر و عدم قطعیت اقتصادی بیشتر است. این تمایل بیشتر در سرمایه گذاران تازه وارد مشاهده شد که نشان دهنده تأثیرات روانی و شناختی خاصی است که در اوایل فعالیت های سرمایه گذاری می تواند به تشدید اثر تمایلاتی منجر شود. علاوه بر این، تجزیه و تحلیل ها نشان داد که سرمایه گذاران با سابقه معاملاتی بیشتر نسبت به سرمایه گذاران تازه وارد، کمتر تحت تأثیر اثر تمایلاتی قرار دارند، که بیانگر تأثیر تجربه بر کاهش این خطای رفتاری است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش بر اهمیت درک اثر تمایلاتی و تأثیر زمان ورود به بازار تأکید می کند. سرمایه گذاران در ابتدای ورود به بازار و در شرایط نامطلوب، بیشتر در معرض بروز اثر تمایلاتی هستند. این یافته ها به مدیران مالی و مشاوران سرمایه گذاری کمک می کند تا با طراحی استراتژی های مناسب، مانند آموزش سرمایه گذاران و تنظیم راهکارهای بهینه برای مدیریت سهام، به بهبود تصمیم گیری های سرمایه گذاری و افزایش کارایی بازار کمک کنند. همچنین، این مطالعه می تواند به سیاست گذاران بازار کمک کند تا با شناسایی و مدیریت بهتر خطاهای رفتاری، محیط سرمایه گذاری را بهبود بخشند و به کاهش تأثیرات منفی آن ها بر بازار کمک کنند.
تبارشناسی زمینه های پدیدارشدن دارایی های سمی در شرکت های بازار سرمایه: کاربست چارچوب پارادایمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
93 - 131
حوزههای تخصصی:
هدف: با وقوع بحران های مالی، بسیاری از شرکت های تجاری که دارای فعالیت های گسترده ای در سطح بازار سرمایه هستند، دچار سمی شدن دارایی های خود می شوند که به دلیل عدم وجود جذابیت های معاملاتی، ارزش بازار آن ها کمتر از ارزش اسمی و ثبتی در صورت های مالی می گردند. ارزیابی این دارایی ها معمولاً به دلیل پیچیدگی، در کارکردهای مالی شرکت ها پنهان می باشند که با انباشت این دارایی ها، شرکت های بازار سرمایه را با ریسک سقوط قیمت سهام مواجه می کنند. هدف این مطالعه تبارشناسی زمینه های پدیدارشدن دارایی های سمی در شرکت های بازار سرمایه از طریق ارائه کاربست چارچوب پارادایمی می باشد.روش: در این مطالعه ابتدا از طریق مصاحبه با خبرگان، کدهای باز ناشی از شناسایی ماهیت دارایی های سمی ایجاد می شود. در طول انجام مصاحبه، سوالات به طور مداوم مورد اعمال تعدیل های مقتضی براساس شرایط مصاحبه و اطلاعات مصاحبه شوندگان، قرار می گرفت تا مسیر مصاحبه از جریان اصلی ماهیت پدیده مورد بررسی خارج نشود. لذا با طراحی پروتکلی که جریان های اصلی مطالعه را شامل می شد، اقدام به طراحی مسیر اصلی مصاحبه با خبرگان شد تا بتوان نسبت به استخراج کدهای باز اقدام نمود. سپس با تناسب سازی محتوایی کدهای باز ایجاد شده براساس تکرار و مشابهت مفهومی، به مضامین گزاره ای تبدیل می شوند تا جهت شناخت بهتر پدیده مورد بررسی، با مشارکت تجربه گرایان در بستر مطالعه، کاربست چارچوب پارادایمی به عنوان فلسفه ی این شیوه پیاده سازی، ایجاد گردد. لذا در گام بعدی، با تشکیل گروه کانونی، گزاره های شناسایی شده می بایست به منظور قرار گرفتنِ هریک از گزاره ها در گونه های مشخص براساس ساختار معنایی مدل پارادایمی، از طریق چک لیست سلسله مراتبی ایجاد شده، مورد ارزیابی قرار می گیرد.یافته ها: نتایج در بخش کیفی پس از حذف زوائد و تکرار کدهای باز مشابه، حکایت از شناسایی 51 گزاره های زمینه ای دارد تا براساس تناسب محتوایی با پژوهش های مشابه، امکان تعمیم آن به گام دوم مطالعه وجود داشته باشد. نتایج در بخش کمّی براساس چارچوب پارادایمی ایجاد شده، حکایت از گونه شناسی 51 گزاره ی زمینه ای تأییده از بخش کیفی در 5 بخش شرایط علّی، زمینه ای، مداخله گر، استراتژی ها و پیامدها دارد.نتیجه گیری: نتایج کسب شده نشان می دهد تحتِ تأثیر جنبه های فراگیری همچون کارکردهای مدیریتی تا کارکردهای اقتصادی و ساختاری، اگرچه ممکن است استراتژی های پنهان سازی یا اقناع مثبت نیازهای اطلاعاتی ذینفعان، وقوع تأثیرات منفی دارایی های سمی بر عملکردهای شرکت ها را تاحدی به تأخیر بیندازند، اما انباشته این دارایی ها به مرور زمان، باعث می شود تا شرکت ها با توده ی منفی از اخبار، به دلیل عدم مخابره اطلاعات به موقع به ذینفعان، مواجه باشند که احتمالاً با ریزش قیمت سهام در آینده ای نزدیک همراه خواهد بود. از طرف دیگر، تأخیر در فروش این دارایی ها حتی با قیمت پایین تری از ارزش واقعی، به دلیل نبود بازار مناسب برای معامله ی آن ها، می تواند زیان شرکت ها را افزایش دهد.
پیش بینی شاخص بورس اوراق بهادار به کمک گراف پدیداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
1 - 26
حوزههای تخصصی:
پویایی بازار و رفتار تصادفی سری زمانی شاخص در دنیا باعث شده پیش بینی روند آن از دغدغه اصلی پژوهشگران و سرمایه گذاران بازار سرمایه شود و لذا از مدل های مختلف برای پیش بینی استفاده گردد . روش های تحلیل سری های زمانی مبتنی بر شبکه و پیش بینی از جمله مدل گراف پدیداری نشان می دهد که این روش ها برای تحلیل سری های زمانی مؤثر است. در این پژوهش سعی بر این داشته ایم که به کمک سه روش گراف پدیداری به پیش بینی شاخص TEDPIX در سال های 1392 تا 1403 بپردازیم. این روش ها شامل متشابه ترین گره، مدل گره های متشابه وزن دار، و مدل ابداعی پژوهش مدل گراف پدیداری متقاطع می باشند.در این راستا سری زمانی شاخص و چند متغیر کمکی را به گراف پدیداری تبدیل کرده و به کمک سه مدل به پیش بینی سری های زمانی فوق الذکر پرداختیم. نتایج نشان داد که عملکرد مدل گره های متشابه وزن دار و مدل مشابه ترین گره بسته به شرایط مختلف گاهی بهتر از دیگری بوده است. با این حال، مدل ابداعی ما، یعنی مدل گراف پدیداری متقاطع و مدل گره های متشابه وزن دار ، به طور کلی در پیش بینی شاخص بهترین نتایج را به دست آورده.
اثر تعدیل کننده نوسان بازار مالی بر رابطه میان میانگین -واریانس بازده سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
167 - 192
حوزههای تخصصی:
نوسان بازار مالی یک شاخص مهم برای اندازه گیری خطر در بازار است که تأثیر مهمی در تصمیم سرمایه گذاران جهت سنجش خطر، مدیریت سبد سرمایه گذاری و قیمت گذاری دارد و دغدغه مشترک تنظیم کنندگان مقررات دولتی، سرمایه گذاران و بازارهای سرمایه است. مبادله میانگین واریانس در دوره های که نوسان بازار مالی قوی است همبستگی منفی بین بازده سهام و تغییرات نوسانات وجود دارد، زیرا بازده مورد انتظار با واریانس شرطی بازده در دوره ای که نوسانات ضعیف است مرتبط است. هدف این پژوهش ارائه مدلی مبتنی براثر تعدیل کننده نوسان بازار مالی و رابطه میانگین واریانس بازده سهام است. جامعه آماری این پژوهش را شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تشکیل می دهد که بر اساس روش حذفی سیستماتیک، تعداد 112 شرکت طی سال های 1400-1394 به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی می باشد. تجزیه وتحلیل داده را با استفاده از مدل رگرسیونی چندمتغیره ارائه شده در پژوهش به کمک نرم افزار استتا و ایویوزانجام شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیات پژوهش نشان داد نوسانات بازار مالی رابطه معناداری با میانگین واریانس بازده سهام دارد. مقدار نوسان کل نیز بر میانگین واریانس پیش بینی نشده بازده سهام تأثیر مثبت داشته که نشان می دهد که قیمت سهام موردتوجه سرمایه گذاران به بازار سهام بوده و باعث کاهش ریسک سرمایه گذاری و شوک های نامطلوب بازار سهام افزایش حجم معاملات بازده سهام نیز افزایش داشته است. همچنین متغیرهای نرخ ارز، تورم، رشد تولید واقعی توانسته است میانگین واریانس بازده سهام را افزایش دهند.
واکنش مدیران در مواجهه با ابهام: واکاوی رابطه بین گزارشگری مالی محافظه کارانه و اقدامات احتیاطی سرمایه گذاری با توجه به شرایط رشد اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
83 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر رابطه بین محافظه کاری در گزارشگری مالی و اقدام احتیاطی مدیران در فرآیند سرمایه گذاری با توجه به شرایط اقتصادی در وضعیت ابهام مورد کنکاش قرار گرفته است.
روش: محافظه کاری از نوع غیرشرطی طبق مدل مطرح شده توسط گیولی و هاین (2000) و اقدامات احتیاطی سرمایه گذاری مدیران طبق الگوی مطرح شده توسط هسیه و همکاران (2012) اندازه گیری شدند. تعداد 204 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 7 ساله از 1391 تا 1397 به عنوان جامعه آماری پژوهش غربال شدند.
یافته ها: یافته ها بیانگر این است که اقدامات احتیاطی مدیران در فرآیند سرمایه گذاری تأثیر معنی دار و منفی بر محافظه کاری در گزارشگری مالی دارد؛ به علاوه، شرایط رونق اقتصادی تأثیر معنی دار و منفی بر محافظه کاری در گزارشگری مالی دارد. همچنین، رابطه بین محافظه کاری در گزارشگری مالی و اقدامات احتیاطی مدیران در فرآیند سرمایه گذاری تحت تأثیر شرایط رشد اقتصادی قرار دارد.
نتیجه گیری: شواهد بیانگر آن است که هم در حالت کلی و هم در دوره رونق اقتصادی، اعمال رویه محافظه کارانه در گزارشگری مالی و اقدامات احتیاطی سرمایه گذاری شرکت ها راه حل های جایگزین بکار گرفته شده توسط مدیران در مواجهه با ابهام هستند. در حقیقت، شرکت های مواجه با اقدامات احتیاطی سرمایه گذاری مدیران، از محافظه کاری کمتری برخوردارند
الگوی بهینه و کاربردی فناوری اطلاعات در حسابرسی با رویکرد عمل گرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
27 - 50
حوزههای تخصصی:
گسترش روزافزون فناوری اطلاعات، با سرعت فزاینده آن، برای رفع نیاز به دسترسی سریع، کارا و اثربخش به اطلاعاتِ با کیفیت، بر تمام جنبه های عملیات سازمان های امروزی و بیش تر، بر سامانه های اطلاعاتی حسابداری و مدیریت سازمان ها تاثیر داشته است. حسابرسانِ سامانه های نوین نیز از ره آوردهای این فناوری برای بهبود اثربخشی و کارایی بهره می گیرند. فناوری اطلاعات عنصری کلیدی در حذف محدودیت زمانی و مکانی و دسترسی بهتر و سریعتر به اطلاعات به روز توسط حسابرسان است. بنابراین، در این تحقیق به ارائه الگوی بهینه و کاربردی فناوری اطلاعات در حسابرسی با رویکرد عمل گرایانه پرداخته شد.
روش مورد استفاده در این تحقیق، میدانی و تحلیل عاملی می باشد. جامعه آماری، شامل افراد فعال در حرفه حسابرسی می باشد و اطلاعات پرسش نامه ای در سال 1402 تکمیل گردیدند. برای اجرای روش ترکیبیِ این تحقیق، ابتدا با استفاده از روش گراندد تئوریِ چند وجهی با استفاده از مصاحبه و جستجو در تحقیقات پیشین، متغیر های تحقیق شناسایی و با استفاده از شاخص لاوشه، عوامل تاثیرگذار نهایی شدند. سوالات تحقیق با استفاده از تحلیل عاملی تجزیه و تحلیل شدند و الگوی بهینه ارائه گردید. نتایج نشان داد که شناسایی ذینفعان اصلی داخل و خارج از سازمان، ساختار حاکمیتی، گزارشگری و موقعیت سازمانی حسابرسی، پاسخگویی و مدیریت عملکرد، عوامل مرتبط با مدیریت نیروی انسانی، عوامل مرتبط با برنامه ها و سیاست های عملکرد حرفه ای حسابرسی، کسب شناخت از کنترل های داخلی صاحبکار، هدف های حسابرسی، فرآیند حسابرسی مربوط به معاملات، آزمون های محتوا، شبیه سازی موازی، پایش و گزارش نتایج، بر الگوی بهینه و کاربردی فناوری اطلاعات در حسابرسی با رویکرد عمل گرایانه تاثیرگذار می باشند.
تأثیر توجه سرمایه گذار بر رابطه بین نوسان نامتعارف و بازده آتی سهام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: نوسان نامتعارف بازده سهام ناشی از ریسک نامتعارف (غیرسیستماتیک) است که با تنوع بخشی مناسب سبد سرمایه گذاری سهام حذف شدنی است. درزمینه ارتباط بین نوسان نامتعارف و بازده سهام شواهد و نتایج مبهمی وجود دارد. هدف پژوهش کنونی بررسی تأثیر توجه سرمایه گذار بر رابطه بین نوسان نامتعارف و بازده آتی سهام است.
روش: نمونه آماری شامل 176 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1395 تا 1401 است که به روش غربالگری انتخاب شده است. نوسان نامتعارف با استفاده از مدل بازار و توجه سرمایه گذار براساسِ حجم معاملات غیرعادی اندازه گیری شده است. برای آزمون فرضیه ها از الگوهای رگرسیونی چندمتغیره، داده های ماهانه و روش داده های تابلویی استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد که نوسان نامتعارف سهام بر بازده آتی سهام تأثیر منفی و معنادار دارد. علاوه براین، توجه سرمایه گذار تأثیر منفی نوسان نامتعارف بر بازده آتی سهام را تقویت می کند که این موضوع ممکن است ناشی از تورش رفتاری توجه محدود سرمایه گذاران باشد. نوآوری: در حوزه نوسان نامتعارف سهام موضوعاتی نظیر کیفیت عملکرد، قابلیت مقایسه و عوامل تعیین کننده نوسانات غیرسیستماتیک بازده سهام بررسی شده است؛ اما در پژوهش های پیشین متغیر توجه سرمایه گذار بررسی نشده است. بنابراین، پژوهش کنونی ازنظرِ حوزه موضوعی و بهره گیری از متغیر توجه سرمایه گذار و بررسی تأثیر آن بر رابطه نوسان نامتعارف و بازده آتی سهام از پژوهش های پیشین متمایز است.
تأثیر عدم تحمل ابهام در رابطه بین قصد و رفتار استفاده از اطلاعات حسابداری تعهدی
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت اتخاذ سیستم های حسابداری تعهدی از یک سو، و نقش برجسته ویژگی شخصیتی عدم تحمل ابهام در آن از سوی دیگر، هدف اصلی مطالعه حاضر، بررسی تأثیر عدم تحمل ابهام در رابطه بین قصد و رفتار استفاده از اطلاعات حسابداری تعهدی می باشد. علاوه بر این، پژوهش حاضر به ارزیابی تأثیر باورها بر نگرش نسبت به استفاده از اطلاعات حسابداری تعهدی، تأثیر هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری ادراک شده بر قصد استفاده از اطلاعات تعهدی، و تأثیر کنترل رفتاری ادراک شده و قصد بر رفتار استفاده از اطلاعات تعهدی پرداخته است. داده های مورد نیاز، با استفاده از تکمیل پرسشنامه توسط اساتید و کارشناسان مالی (واحدهای بودجه، مالی و اداری) بخش عمومی جمع آوری شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، باورها و نگرش های مدیران تأثیر معناداری بر قصد استفاده از حسابداری تعهدی دارد. همچنین هنجارهای ذهنی در مورد حسابداری تعهدی تأثیر معناداری بر قصد مدیران برای استفاده از آن دارد. علاوه بر این، کنترل رفتاری ادراک شده مدیران نسبت به حسابداری تعهدی و همچنین قصد مدیران برای استفاده از آن، تأثیر معناداری بر اهداف و رفتار واقعی آنها در استفاده از حسابداری تعهدی دارد. در نهایت عدم تحمل ابهام مدیران، تأثیر معناداری بر رابطه بین اهداف و رفتارهای واقعی آنها در حسابداری تعهدی دارد.
رابطه بین سیاست های پولی و تغییرات نرخ ارز با رفتارهای توده وار سهامداران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
59 - 83
حوزههای تخصصی:
هدف: در بازارهای مالی و مطالعات مالی-رفتاری، رفتار توده وار سهامداران عنصری با اهمیت محسوب شده و به فرایندی اشاره دارد که در آن، فعالان بازار سرمایه تصمیمات خود را بدون توجه به اطلاعات و تحلیل های خود و به تقلید از رفتار دیگران، اخذ می نمایند. تجزیه و تحلیل رفتار توده وار می تواند درک ما را از چگونگی شکل گیری حباب در بازارهای سهام و کمک به افزایش کارایی بازار سرمایه، بهبود بخشد. با عنایت به اهمیت رفتارهای توده وار، در این پژوهش به بررسی رابطه بین سیاست های پولی و تغییرات نرخ ارز با رفتارهای توده وار سهامداران پرداخته شده است.
روش: به منظور اندازه گیری رفتارهای توده وار از مدل چانگ و همکاران (2000) استفاده شده؛ مطابق این مدل، هنگامی که انحراف بازده سهام شرکت های موجود در بازار از بازده بازار کاهش یابد، نشانه های شکل گیری رفتار توده وار سهامداران احراز می شود. همچنین جهت اندازه گیری متغیرهای سیاست های پولی و تغییرات نرخ ارز، به ترتیب از شاخص های تغییرات فصلی حجم نقدینگی و نیز تغییرات ماهانه نرخ ارز استفاده شده است.
یافته ها: با استفاده از داده های سری زمانی طی سال های 1390 تا 1400 (شامل داده های 133 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران) و استفاده از رگرسیون چند متغیره جهت تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها، نتایج تحقیق نشان می دهد که تغییرات نرخ ارز سبب شکل گیری رفتارهای توده وار در بورس اوراق بهادار تهران می گردد. مضافا، مطابق نتایج تحقیق هرچند تغییرات حجم نقدینگی سبب تشکیل رفتارهای توده وار سهامداران می شود لیکن، این نتایج از نظر آماری معنی دار نمی باشد.
نتیجه گیری: رفتارهای توده وار سهامداران، سبب افزایش فاصله بین قیمت بازار و ارزش ذاتی سهام شده و افزایش ریسک سقوط قیمت سهام و کاهش کارایی بازار سرمایه را به دنبال دارد. مضافا نتایج برخی مطالعات نشان داده که رفتارهای توده وار زمانی که بازارها در وضعیت با ثبات قرار دارند (صعودی و یا نزولی) نسبت به زمانی که دچار آشفتگی بوده و ابهام بر بازار حاکم می باشد، بیشتر مشاهده می شود. مفهوم این موضوع آن است که اگر سیاست گذاران قصد اثرگذاری بر رفتارهای توده وار را دارند، باید زودتر و در زمانی که بازارها هنوز در وضعیت با ثبات هستند و قبل از ورود بازار به بحران مالی و شکل گیری حباب، تصمیمات لازم را اتخاذ و اجرا نمایند. با عنایت به نتایج تحقیق در خصوص تاثیر نوسانات نرخ ارز بر شکل گیری رفتار توده وار ، پیشنهاد می شود تصمیم گیران در سازمان بورس از این عامل به منظور جهت دهی به رفتارهای سرمایه گذاران و حرکت بازار به سمت ارزش های ذاتی و پیش گیری از شکل گیری حباب و نیز ریزش بیش از حد بازار، استفاده نمایند. به طور کلی، پیامد مهم نتایج این مطالعه ارائه این موضوع است که ناظران بازار، قانون گذاران و به طور خاص بانک مرکزی، می بایستی هنگام طراحی سیاست ها و اخذ تصمیمات مرتبط با سیاست های پولی شامل تعیین حجم نقدینگی و کنترل نرخ ارز، محدودیت های بالقوه مدل های منطقی موجود را در نظر بگیرند. ضمن آنکه می بایستی عناصر رفتاری نگرش مشارکت کنندگان در بازار و سویه های روانی و شناختی در هنگام اخذ تصمیمات یاد شده، در نظر گرفته شود.
نقش تعدیل کننده مالکیت خانوادگی در رابطه بین چرخه عمر و مدیریت سود واقعی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
35 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر جایگاه شرکت در چرخه عمر بر مدیریت سود واقعی با تأکید بر نقش تعدیل کننده مالکیت خانوادگی می باشد. روش این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی محسوب می شود. همچنین این پژوهش، از نظر ماهیت یک پژوهش علّی-معلولی از نوع پژوهش های پسارویدادی است و منبع آن اطلاعاتی است که در صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران درج شده است. محدوده زمانی تحقیق شامل هشت سال متوالی از سال 1393 تا 1400 می باشد. نمونه آماری شامل 141 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران است. تجزیه و تحلیل نهایی داده ها با کمک نرم افزار آماری ایویوز صورت گرفته است. برای بررسی و آزمون فرضیه های پژوهش، ابتدا نمونه کل تحقیق به دو گروه شرکت های دارای مالکیت خانوادگی و فاقد مالکیت خانوادگی تقسیم می شود. در ادامه تاثیر چرخه عمر بر متغیرهای مدیریت سود با استفاده از آنالیز رگرسیون چندمتغیره در هر دو نمونه به طور مستقل آزمون می شود. در نهایت نیز ضرایب تاثیر به دست آمده در دو نمونه از طریق آزمون مقایسه میانگین دونمونه ای (مقایسه زوجی) با یکدیگر مقایسه می شود. نتایج به دست آمده نشان می دهد اولاً بین مراحل چرخه عمر شرکت ها و مدیریت سود از طریق مدیریت فروش، مدیریت هزینه های تولید و مدیریت سرمایه گذاری ها ارتباط معناداری وجود دارد؛ ثانیاً استراتژی های مدیریت سود مورد استفاده در چرخه عمر شرکت های دارای مالکیت خانوادگی متفاوت از سایر شرکت ها است. بر اساس یافته های این پژوهش، شرکت های فاقد مالکیت خانوادگی در مراحل معرفی و بلوغ به ترتیب از مدیریت هزینه های تولید و مدیریت فروش استفاده می کنند و در مراحل پایانی عمر (افول) مدیریت سود با استفاده از مدیریت سرمایه گذاری ها را در دستور کار قرار می دهند؛ درحالی که شرکت های دارای مالکیت خانوادگی در مراحل اولیه (معرفی و رشد) از مدیریت سود استفاده نمی کنند و در مراحل بلوغ نیز با استفاده از مدیریت فروش، اقدام به مدیریت سود واقعی می کنند.
فراترکیب اثرات پذیرش استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی بر متغیرهای بازار سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
67 - 120
حوزههای تخصصی:
ه کارگیری استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی در سراسر جهان مورد توجه بسیاری از پژوهش ها واقع شده است. در این میان، یک خط فکری، نحوه گزارشگری مالی و اثرات بازار سرمایه مرتبط با تغییر رویکرد حسابداری را بررسی می کند. نظر به اینکه مطالعات قبلی یافته های متنوعی را گزارش می کنند، پژوهش حاضر فراترکیبی از مصادیق پذیرش استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی را بین سال های 2007 تا 2023 (سپتامبر) شکل می دهد تا آثار آن را بر متغیرهای بازار سرمایه بسنجد و تشریح کند. یافته های مطالعه که منتج از بررسی 109 مقاله چاپ شده می باشد، نشان می دهند که اثرات پذیرش استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی، در 6 بُعد اصلی شامل راهبری شرکتی، شفافیت، تصمیم گیری مشارکت کنندگان بازار، کیفیت گزارشگری مالی، یکپارچه سازی بین المللی بازارها، و متغیرهای بازار سهام قابل بحث است. در راستا، 18 مقوله فرعی، 81 مفهوم و 163 کد در ارتباط با پذیرش استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی در بازار سرمایه استخراج گردید. چارچوب مأخوذه مبنای نظری فراگیر و شواهد صریحی را برای اطلاع رسانی به ارزیابی های سیاست گذاری و بررسی های مربوط به گزارشگری مالی و اثرات ناشی از اتخاذ استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی در بستر بازار سرمایه فراهم می کند. بنابراین، نتایج حاصل از آن بر تأثیرات پذیرش استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی در سیستم های مالی و حسابداری تأکید کرده و داده هایی را برای انعکاس پیامدهای آن در بازار سرمایه، ارائه می کند.