فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۲۲۱ تا ۶٬۲۴۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۴ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۴
131 - 150
حوزههای تخصصی:
به دلیل اهمیت ایمنی پرواز، شناخت عوامل موثر بر بروز سوانح و رویدادهای هوایی از اهداف مهم صنعت هوانوردی محسوب می شود. در بررسی دلایل وقوع سوانح و رویدادهای هوایی بر نقش عوامل انسانی بسیار تاکید شده است. با وجود این تاکیدها تعداد سوانح در این صنعت کاهش چشم گیری نداشته است. این مهم احتمال وجود عوامل دیگری را در بروز سوانح هوایی مطرح نموده است. از جمله ی این عوامل می توان به وجود استرس و فشارهای روحی و روانی متخصصین مختلف صنعت هوانوردی از جمله مراقبت پرواز اشاره کرد، که با شناسایی میزان استرس می توان راهکارهایی را در خصوص مدیریت به هنگام آن اتخاذ نمود. جامعه آماری پژوهش کارکنان مراقبت پرواز نهاجا [1] شاغل در سطح استان تهران به تعداد 60 نفر می باشند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده و با استفاده از جدول مورگان 52 نفر انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها، پرسشنامه استرس شغلی فیلیپ. ال. رایس (1992) است که اطلاعاتی در مورد استرس شغلی به ما می دهد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- مقطعی است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS ویراست 19 استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از این است که 4/13 درصد از کارکنان دارای استرس شغلی پایین، 7/16 درصد از کارکنان دارای استرس شغلی طبیعی و 9/69 درصد با استرس شغلی بالایی مواجه هستند. بر این اساس ضرورت اجرای برنامه ای جامع در خصوص مدیریت استرس کارکنان، به همراه با رسیدگی به وضعیت ارتقا و امنیت شغلی و برقراری امکان ارتباط موثر کارکنان با مسئولین و فراهم کردن امکانات مشارکت آن ها در تصمیم گیری ها، بایستی در اولویت اول با هدف بهبود وضعیت شغلی کارکنان قرار گیرد.
مدل ساختاری تحلیل مولفه های نوین نیروی کار در صنعت خودرو با ملاحظه اینترنت اشیاء صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹
224 - 205
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به اهمیت استقرار اینترنت اشیاء در صنعت و پیشرفت روزافزون فناوری ها در این حوزه، بهره گیری از نیروی کار ماهر برای موفقیت صنایع ضروری می باشد. افزایش پیچیدگی فناوری ها مستلزم تمرکز بر معیارهای لازم برای مهارت ها و مشخصه های نیروی کار در حوزه ی اینترنت اشیاء صنعتی می باشد؛ لذا در این پژوهش سعی شده جهت بررسی کارآمدی نیروی کار، در اجرا و پذیرش اینترنت اشیاء صنعتی در صنعت خودرو، به شناسایی و بهره گیری از معیارهای ارزیابی و روابط ساختاری بین آنها پرداخته شود. بدین منظور بعد از مطالعه ی ادبیات تحقیق و استخراج معیارها، با استفاده از ارزیابی خبرگان که ده نفر از مدیران و کارکنان در حوزه ی صنعت خودرو بوده به وسیله ی تکنیک دلفی فازی معیارها بومی سازی شده است. در ادامه به وسیله تکنیک دیمتل تجدید نظر شده، روابط علی و معلولی معیارها مشخص شده، سپس با بکارگیری تکنیک مدل ساختاری تفسیری کل به سطح بندی معیارهای پرداخته شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار MATLAB استفاده شده است. با توجه به نتایج به دست آمده معیارهای پشتیبانی مدیریت، هماهنگی و یکپارچگی فناوری، مهارت ارتباطی، رهبری، مدیریت ریسک و بحران و تجربه ی کاری مرتبط معیارهای علی می باشند و معیارهای سطح عملکرد کارکنان، ارزش و باور و فرهنگ کار، استفاده از تکنولوژی دیجیتال و انعطاف پذیری با تغییر شرایط، معیارهای معلول می باشند؛ بنابراین باید تمرکز لازم به معیارهای اثرگذار از سوی مدیران و صنایع برای پیاده سازی بهتر اینترنت اشیاء صنعتی صورت گیرد تا نتایج موثری به دست آورند.
نقش میانجی سکوت سازمانی در تأثیر تحلیل رفتگی شغلی بر تصمیم گیری سازمانی (مورد مطالعه: بانک مسکن استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۳
1 - 26
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تحلیل رفتگی و سکوت سازمانی در شمار مهم ترین نگرانی های مدیریت منابع انسانی امروزین به شمار می روند که پیامدهای ناگواری برای سازمان به همراه دارند. برای افزایش شناخت موجود در این زمینه پژوهش حاضر تأثیر تحلیل رفتگی شغلی بر کیفیت تصمیم گیری سازمانی را با میانجی گری سکوت سازمانی بررسی می کند. روش شناسی: روش این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری آن را ریاست، معاونت و پایه وران شعب بانک مسکن استان تهران تشکیل می دهند که با روش نمونه گیری خوشه ای 296 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. تحلیل داده ها با استفاده از معادلات ساختاری به کمک نرم افزار اس.پی.اس.اس و لیزرل انجام شده است. یافته ها: تحلیل رفتگی و سکوت سازمانی با هم رابطه مستقیم دارند. همچنین تحلیل رفتگی شغلی و و هر سه مؤلفه آن (تحلیل عاطفی، مسخ شخصیت و کاهش موفقیت فردی) هم به صورت مستقیم و هم از طریق سکوت سازمانی بر کیفیت تصمیم گیری سازمانی تأثیر منفی دارد. نتیجه گیری: با افزایش تحلیل رفتگی در سازمان کیفیت تصمیم گیری افول می کند و این کاهش در صورت وجود سکوت سازمانی شدیدتر هم می شود. در واقع کارکنان تحلیل رفته برای مشارکت فعالانه در تصمیم گیری های سازمانی تمایلی ندارند.
ارائه الگوی مفهوم سازی و آسیب شناسی شایسته سالاری در سازمان.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۳ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱۰
21 - 44
حوزههای تخصصی:
برخی متخصصان مدیریت با محدودساختن نگاه خود به شایسته سالاری، آن راصرفاً با یکی از کارکردهای مدیریت منابع انسانی و شامل موضوعاتی چون انتخاب و انتصاب مشاغل مدیریتی مرتبط نموده و از این رو در چارچوب معیارهای شایستگی، مدل هایی را برای آن در نظر می گیرند و همین معیارها را ملاک سنجش و ارزیابی شایسته سالاری سازمان های بزرگ و دولتی قرار می دهند. شاید مهم ترین علت عدم توفیق بسیاری از این مدل ها در تحقیق شایسته سالاری در سازمان ها آن باشد که فرآیندهای انتخاب و انتصاب تنها نمودهای ظاهری یک نظام شایستگی هستند. ارزیابی و آسیب شناسی این مقوله جامع بر اساس ادبیات روزآمد جهان، مفهومی فراسازمانی است . هم چنان که هرگونه تحول و توسعه نقش منابع انسانی سازمان ها جز با تحلیل توامان ابعاد درون و برون سازمانی اثربخش نخواهد بود، استقرار و آسیب شناسی شایسته سالاری نیز به معیارها و شاخص هایی نیاز دارد که همزمان عوامل و پارامترهای محیطی و درون سازمانی را در کنار یکدیگر مورد بررسی قرار دهد. در این پژوهش، سعی بر آن است تا ضمن مروری بر ادبیات، چالش ها و مدل های مرتبط با شایسته سالاری، در قالب مدلی جامع به آسیب شناسی اثربخشی شایسته سالاری پرداخته شود.
بررسی تأثیر مدیریت منابع انسانی با مسئولیت اجتماعی بر ترس از ابتلا به کووید 19 با میانجی گری اعتماد سازمانی و نقش تعدیل گر ادراک از قدرت همه گیری کووید 19 (مورد مطالعه: بیمارستان های شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
217 - 205
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر مدیریت منابع انسانی با مسئولیت اجتماعی بر ترس از ابتلا به کووید 19 با میانجی گری اعتماد سازمانی و نقش تعدیل گر ادراک از قدرت همه گیری کووید 19 بوده است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و در دسته تحقیق های توصیفی- همبستگی و رگرسیون قرار دارد. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه کادر درمان در بیمارستان های شهر اراک (ولی عصر،امیر المومنین و امیر کبیر) که شامل 900 نفر بودند که با توجه به فرمول کوکران 270 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه می باشد که از پرسشنامه استاندارد هی و همکاران(2021) استفاده شد. برای سنجش روایی پرسشنامه از قضاوت اساتید و خبرگان در این حوزه استفاده گردید. برای آزمون اعتبار پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده گردید که عدد 787/0 به دست آمد. در این تحقیق برای بررسی روابط بین اجزا از مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شده است. با توجه به تجزیه و تحلیل داده ها نتایج حاکی از آن بوده است که مدیریت منابع انسانی با مسئولیت اجتماعی بر اعتماد سازمانی تاثیر مثبت دارد و اعتماد سازمانی بر ترس از ابتلا به همه گیری کووید 19 تاثیر منفی دارد همچنین مدیریت منابع انسانی با مسئولیت اجتماعی بر ترس کارکنان از ابتلا به همه گیری کووید 19 از طریق اعتماد سازمانی تاثیر دارد و نیز قدرت همه گیری کووید 19 تاثیر مدیریت منابع انسانی با مسئولیت اجتماعی بر ترس کارکنان از ابتلا به همه گیری کووید 19 را تعدیل می کند.
تأثیر عدالت رویه ای بر خستگی عاطفی کارکنان با توجه به نقش میانجی نقض قرارداد روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۳
125 - 148
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: خستگی عاطفی نوعی حالت روانشناختی است که می تواند پیامدهای زیانبار بسیاری برای کارکنان و سازمان به همراه داشته باشد. این پژوهش تأثیر عدالت رویه ای بر خستگی عاطفی را به طور مستقیم و با توجه به نقش میانجی نقض قرارداد روانشناختی را بررسی می کند و به ارزیابی نقش تعدیل گر جنسیت در این زمینه نیز می پردازد. روش شناسی: این پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را کارکنان ادارات دولتی شهر شیراز است که از میان آنها 111 نفر به روش تصادفی مورد پیمایش قرار گرفتند. داده های پژوهش با کمک پرسشنامه گردآوری و با استفاده از مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: تأثیر منفی عدالت رویه ای بر خستگی عاطفی تأیید نشد، اما تأثیر منفی آن بر نقض قرارداد روانشناختی تأیید شد. همچنین نقض قرارداد روانشناختی بر خستگی عاطفی تأثیری مثبت داشته است اما تأثیر عدالت رویه ای بر خستگی عاطفی را میانجی گری نمی کند. افزون بر این، جنسیت تأثیر عدالت رویه ای بر خستگی عاطفی را تعدیل می کند. نتیجه گیری: پایبندی مدیران به قراردادهای روانشناختی و رعایت عدالت در تعامل با کارکنان می تواند از احتمال بروز حالات روانی زیانبار همچون خستگی عاطفی کارکنان بکاهد. همچنین ضروری است آنها در این رابطه به تفاوت های انتظارات و شرایط روانی کارکنان دارای جنسیت متفاوت توجه داشته باشند.
ارائه استراتژی های توسعه منابع انسانی در سازمان های علمی و فناورانه (مورد مطالعه: سازمان جهاد دانشگاهی علم و صنعت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۹
112 - 132
حوزههای تخصصی:
منابع انسانی، مهمترین منبع راهبردی سازمان ها به شمار می آیند و تحلیل راهبردی و برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی یکی از مسئولیت های اصلی سازمان ها برای بهره گیری هرچه بیشتر از سرمایه های انسانی است. آنجایی که هدف پژوهش حاضر، تدوین استراتژی های توسعه و بهبود بهره وری منابع انسانی در سازمان جهاد دانشگاهی علم و صنعت است، این مطالعه ابتدا به شناسایی و احصاء نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدیدهای منابع انسانی و سپس ارایه استراتژی های توسعه و تدوین برنامه های عملیاتی و اقدامات متناسب با استراتژی ها در سازمان جهاد دانشگاهی علم و صنعت پرداخته است. در این راستا افراد به شیوه تدریجی (هدفمند) از بین مدیران، خبرگان و متخصصان سازمان جهاد دانشگاهی علم و صنعت انتخاب شده اند. تکنیک مورد استفاده برای تجزیه وتحلیل نتایج نیز رویکرد نقاط مرجع استراتژیک (SRP) است. نتایج حاصل از یافته ها نشان می دهد راهبرد اصلی و کلی سازمان، راهبرد تهاجمی (توسعه) است. همچنین پس از بررسی ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی در حوزه های وظیفه ای منابع انسانی و نظرات افراد خبره در زمینه تحلیل عوامل داخلی و خارجی منابع انسانی سازمان، با بررسی های انجام شده و همچنین در نظر گرفتن سمت و سوی سیاست های شناسایی شده در این حوزه، استراتژی های منابع انسانی در ماتریس SWOT تدوین گردید. نتایج به دست آمده، حاکی از این است که استراتژی مناسب برای مشاغل اصلی و تخصصی صف، مشاغل ستادی تخصصی و ستادی عمومی در سازمان جهاد دانشگاهی علم و صنعت، استراتژی متعهدانه، استراتژی مناسب برای مشاغل خدمات عمومی، استراتژی ثانویه و استراتژی مناسب برای مشاغل قرارداد کار معین، استراتژی پیمانکارانه می باشد.
نقش میانجی تبادل رهبر-عضو و رهبری تحول گرا در رابطه بین هوش فرهنگی و رفتار آوایی کارکنان اداره آموزش و پرورش شهر یزد
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره دوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۴)
128 - 111
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف نقش میانجی تبادل رهبر-عضو و رهبری تحول گرا در رابطه بین هوش فرهنگی و رفتار آوایی انجام شده است.این پژوهش از نظر هدف کاربردی، روش تحقیق آن، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد و جامعه ی آماری این پژوهش را کارکنان اداره آموزش و پرورش شهر یزد تشکیل می دهند که تعداد آن ها برابر با 320 نفر می باشد. جهت انتخاب حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران نمونه 175 نفری به شیوه تصادفی طبقاتی انتخاب گردید. جهت اندازه گیری هوش فرهنگی از پرسشنامه انگ و همکاران(2004)،رفتار آوایی(ون دایان و لیپن، 1998)، رهبری تحول گرا(آویلو و باس و جانگ، 1999) و در نهایت به منظور سنجش تبادل رهبر-عضو از پرسشنامه لیدن و مازلین(1998) واستفاده گردید. پایایی پرسشنامه به وسیله ضریب آلفای کرونباخ و پایایی مرکب و روایی آن توسط روایی سازه و محتوایی مورد بررسی و تایید قرار گرفت. با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری فرضیه های تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق بیانگر آن بود که که بین هوش فرهنگی با تبادل رهبر- عضو، رهبری تحولی و رفتار آوایی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. رابطه تبادل رهبر –عضو و رهبری تحولی با رفتار آوایی نیز تایید شد. همچنین مشخص گردید تبادل عضو - رهبر و رهبری تحولی نقش میانجی بین هوش فرهنگی با رفتار آوایی ایفا می کند.
واکاوی جایگاه مشاغل در الگوی معماری مدیریت منابع انسانی بر اساس مدل لپک و اسنل (مطالعه موردی: شرکت کارگزاری بیمۀ سایپا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۰)
307 - 323
حوزههای تخصصی:
هدف معماری منابع انسانی ترسیم جهت گیری های کلی و جزئی مدیریت منابع انسانی برای گروه های مختلف شغلی و ارائه تصویری منسجم از عملکرد مدیریت منابع انسانی سازمان است. پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت معماری مدیریت منابع انسانی در شرکت کارگزاری بیمه سایپا و مشخص ساختن میزان تناسب آن با وضعیت مطلوب با بهره گیری از مدل لپک و اسنل و همچنین واکاوی جایگاه مشاغل شرکت بر اساس این مدل است. روش پژوهش حاضر مطالعه موردی است. روش نمونه گیری هدفمند و ابزار گردآوری داده پرسشنامه بود و برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی بهره گرفته شد. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد، برخلاف مدل چهاربخشی لپک و اسنل، اکثر مشاغل شرکت کارگزاری بیمه سایپا در دو بخش ماتریس (استراتژی متعهدانه و استراتژی قراردادی) قرار می گیرد. به عبارت دیگر، بین وضعیت مطلوب و موجود زیرسیستم های مدیریت منابع انسانی در شرکت فوق تفاوت وجود دارد. با توجه به جایگاه به دست آمده برای هر یک از گروه های شغلی در مدل، برای زیرسیستم های منابع انسانی هر یک از دو گروه اصلی مشاغل، نسخه هایی در قالب پیشنهادهای کاربردی ارائه شد.
نقش میانجی خلق ارزش مشترک و درگیر کردن کارکنان بر رابطه بین رهبری خدمتگزار و ارائه خدمات نوآورانه در باشگاه های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی خلق ارزش مشترک و درگیر کردن کارکنان بر رابطه بین رهبری خدمتگزار و ارائه خدمات نوآورانه در باشگاه های ورزشی بود . روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق کارکنان باشگاه های ورزشی کشور عراق بودند که با استفاده از روش تصادفی_طبقه ای تعداد 385 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل فرضیات از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار پی ال اس 3 استفاده شد. نتایج نشان داد که رهبری خدمتگزار با درگیر کردن کارکنان، خلق ارزش مشترک و ارائه خدمات نوآورانه رابطه معناداری دارد. طبق نتایج خلق ارزش مشترک با ارائه خدمات نوآورانه رابطه معناداری ندارد اما درگیر کردن کارکنان با ارائه خدمات نوآورانه رابطه معناداری دارد. همچنین، خلق ارزش مشترک بر رابطه بین رهبری خدمتگزار و ارائه خدمات نوآورانه نقش میانجی دارد اما درگیر کردن کارکنان نقش میانجی بر این رابطه ندارد. در مجموع، می توان چنین گفت که وقتی ایجاد ارزش مشترک توسط رهبری خادمانه تحت تاثیر قرار گیرد، ظرفیت سازمان برای شناسایی و پاسخ به نیازها و چالش های اجتماعی از طریق خدمات نوآورانه تقویت می شود .
بررسی عوامل اثرگذار بر تجربه کارکنان در شرکت های تولید نرم افزار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه در سال های اخیر چهار نسل متفاوت از کارکنان در سازمان ها در کنار هم مشغول به کارند، راضی نگه داشتن و ایجاد تعلق خاطر نسبت به سازمان در کارکنان، به چالشی برای مدیران منابع انسانی سازمان بدل شده است. برخی محققان در پاسخ به این چالش، تغییر رویکرد سازمان، به مدیریت تجربه کارکنان را توصیه می کنند. اما آنچه اهمیت می یابد این است که در ساخت یک تجربه مثبت همکاری، چه عواملی اثرگذارند. هدف از پژوهش جاری، ارائه مدل تجربه کارکنان در شرکت های تولید نرم افزار است. پژوهش جاری یک پژوهش کاربردی است. در این پژوهش، با استفاده از روش تحقیق پدیدارشناسی توصیفی، با روش تحلیل موستاکاس به توصیف پدیده تجربه کارکنان، در دو شرکت همکاران سیستم و داتین که دو شرکت تولید نرم افزار بزرگ در کشور هستند، پرداخته شده است، برمبنای یافته های پژوهش 7 عامل سازمانی، 2 عامل فردی و 4 عامل محیطی اثرگذار بر تجربه کارکنان شناسایی شدند. با توجه به اهمیت موضوع تجربه کارکنان در مدیریت منابع انسانی در عصری که چهار نسل متفاوت از کارکنان، با تنوع بالا مشغول به کار در سازمان هستند، یافته های این تحقیق به طراحان تجربه کارکنان در سازمان کمک خواهد کرد تا به بهبود تجربه کارکنان بپردازند.
عناصر و مزایای روش بازی گونه سازی در آموزش با رویکرد فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازی گونه سازی یکی از روش های آموزشی جدید است که به علت توجه به ویژگی های مختلف فراگیران، با ایجاد یک بستر شاد هیجانانگیز، پویا و فعال، آموزش را بهبود می بخشد و کانال های مختلف یادگیری فراگیران را تقویت می کند. بازی گونه سازی کردن محتوای آموزشی، مفاهیم و اطلاعات را به شیوه بهتر و مطلوب تری در اختیار فراگیران قرار می دهد در همین راستا این پژوهش با هدف تبیین عناصر و مزایای روش بازی گونه سازی با استفاده از رویکرد فراتحلیل انجام شده است. جامعه آماری شامل پژوهش های داخلی و خارجی انجام شده در حوزه بازی گونه سازی است که در ابتدا 79 پژوهش داخلی و 301 پژوهش خارجی شناسایی و دانلود شد و از بین آن ها منابع مرتبط تر به عنوان نمونه آماری، شامل 30 پژوهش داخلی و 65 پژوهش خارجی در مجموع 95 پژوهش انتخاب و تحلیل شدند. این منابع (مقاله، پایان نامه و رساله) که با جستجوی هدفمند در سایت های داخلی مانند magiran،sid، noormagz،irandoc، ricest و پرتال جامع علوم انسانی و سایت های خارجی مانند Proquest،Springer، Sciencedirect،Mdpi، Researchgate، Ieee، Acm، Google scholar انتخاب شدند؛ به دنبال شناسایی عناصر مهم و پرکاربرد رویکرد بازی گونه سازی و مزایای این رویکرد بود. قابل ذکر است که مقاله های ارائه شده در همایش و کنفرانس ها در این پژوهش مورد بررسی قرار نگرفتند. با توجه به یافته های پژوهش، امتیاز، پاداش، چالش، بازخورد، سطح بندی، داستان، تعامل و رقابت با داشتن بیشترین درصد فراوانی مهمترین و کاربردی ترین عناصر بازی گونه سازی در آموزش بودند. هم چنین ایجاد و ارتقای تعامل و مشارکت، ایجاد انگیزه، فراهم آوردن بستری جهت یادگیری عمیق، بهبود عملکرد، ایجاد جذابیت و افزایش آن، توسعه رشد شناختی، ایجاد هیجان و نشاط، افزایش اثربخشی آموزش، ایجاد بستری جهت کاربرد فناوری های آموزشی، توسعه رشد اجتماعی، توسعه مهارت های نرم و کاهش اختلال از جمله مزایای بازی گونه سازی در پژوهش ها بودند که از بین این موارد، ایجاد و ارتقای تعامل و مشارکت، فراهم آوردن بستری جهت یادگیری عمیق، ایجاد انگیزه، بهبود عملکرد، توسعه رشد شناختی، ایجاد هیجان و نشاط، افزایش اثربخشی آموزش، ایجاد بستری جهت کاربرد فناوری های آموزشی بیشترین درصد فراوانی را به خود اختصاص دادند.
تدوین چهارچوب مفهومی سرمایه فرهنگی در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق تدوین چهارچوب مفهومی سرمایه فرهنگی در وزارت ورزش و جوانان بود. این پژوهش از روش تحقیق آمیخته کمی کیفی به روش اکتشافی متوالی انجام شد. نمونه بخش کیفی 14 نفر از اساتید گروه مدیریت ورزشی دانشگاه و مدیران اجرایی وزارت ورزش و جوانان بودند که به روش گلوله برفی انتخاب شدند، مصاحبه ها تا رسیدن به حد اشباع نظری ادامه پیدا کرد. در بخش کمی نمونه آماری شامل 378 نفر از مدیران، مسئولان و کارشناسان وزارت ورزش و جوانان بوده اند. پرسشنامه محقق ساخته شامل 76 سوال که روایی محتوایی آن از طریق نظر خواهی از چند تن از اساتید دانشگاه تایید شد و پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ محاسبه و تایید شد. جهت تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. با توجه به نتایج مدلی با 7 بعد مشتمل بر 76 گویه طراحی شد که با توجه به بار عاملی به ترتیب اولویت، شامل ابزارهای معنویت (973/0)، تغییرات مثبت زندگی (969/0)، ارزشمندی زندگی (962/0)، تعامل با دیگران (962/0)، هویت یابی (948)، مدیریت بدن،(896/0) و سرمایه اجتماعی (883/0) بودند. نتایج این پژوهش و عوامل شناسایی شده، نشان دهنده یک مدل جامع و فراگیر است که به عنوان چهارچوبی جامع در وزارت ورزش و جوانان قابلیت کاربرد دارد و استفاده از آن می تواند باعث شناسایی نقاط قوت کارکنان و توانمندسازی و بهبود عملکرد آنان و در نتیجه باعث افزایش بهرهوری سازمان شود.
بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر رقابت پذیری شرکت های منتخب دانش بنیان در انقلاب صنعتی چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
160-141
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر الگویی که برای رقابت پذیری شرکت های منتخب دانش بنیان در انقلاب صنعتی چهارم ارائه شده است، می پردازد. 23 مؤلفه شناسایی و در شش عامل شرایط علّی، زمینه ای، مداخله گر، پدیده محوری، راهبردها، اقدام ها و پیامدها دسته بندی شد. با استفاده از این مؤلفه ها، پرسشنامه ای برای تعیین وضعیت موجود شرکت های منتخب دانش بنیان ایران طراحی و تعداد 127 پرسشنامه تکمیل شده قابل استناد از 197 شرکت دانش بنیان تولیدی نوع یک در حوزه برق و الکترونیک، لیزر و فوتونیک در سطح کشور جمع آوری شد تا وضعیت کنونی مؤلفه های مدل بررسی شود. داده ها با نرم افزار SPSS و PLS تحلیل شد. در تحلیل انجام شده مقدار ضرایب بارهای عاملی مؤلفه ها از 4/0 بیشتر است که نشان از مناسب بودن این مدل دارد. آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی نیز بیشتر از 7/0 است که نشان از پایایی مناسب مدل است. روایی سازه، روایی همگرا و روایی واگرا نیز نتیجه مطلوبی داشت. نتایج نشان داد که تمام مؤلفه ها در مدل ارائه شده برای رقابت پذیری شرکت های منتخب دانش بنیان در انقلاب صنعتی چهارم نقش داشته و وضعیت کنونی تمام عوامل به جز عامل علّی که در وضعیت متوسط قرار دارد، در وضعیت مطلوب می باشند.
نقش رهبری تحول آفرین در کارآفرینی سازمانی.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۶ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۰
79 - 98
حوزههای تخصصی:
روند کنونی اقتصاد، نشان گر جایگاه و اهمیت خلاقیت و کارآفرینی در حفظ و بقای سازمان ها است. عاملی که به تعبیر بسیاری از اندیشمندان، مناسب ترین گزینه برای کاهش فاصله بین کشورهای توسعه یافته و کمتر توسعه یافته یا سازمان های پیشرو و پیرو است. تحقق کارآفرینی سازمانی توجه بیش از پیش به سبک مدیریت و رهبری سازمانی را ضروری نموده است. سؤال اساسی تحقیق عبارت است از اینکه نقش رهبری تحول آفرین در کارآفرینی سازمانی چیست؟ و اینکه آیا سطح بالای مولفه های رهبری تحول آفرین به ارتقای کارآفرینی سازمانی منتهی می شود. جامعه آماری پژوهش کارکنان بیمارستان لبافی نژاد می باشد و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به تعیین نمونه پرداخته شد. روش گردآوری داده ها پرسشنامه حضوری بوده و از روش تحقیق توصیفی- میدانی استفاد شده است. نتایج حاصله، حاکی از وجود رابطه معنی دار بین همه مولفه های رهبری تحول آفرین و کارآفرینی سازمانی می باشد. در پایان با توجه به یافته های پژوهش، پیشنهاداتی ارائه شده است
بررسی رابطه بازاریابی دیجیتال و نوآوری محصول با وفاداری به برند مشتریان فرآورده های لبنی مانیزان کرمانشاه
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره دوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۴)
144 - 129
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بازاریابی دیجیتال و نوآوری محصول با وفاداری به برند مشتریان فرآورده های لبنی مانیزان کرمانشاه است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت توصیفی- پیمایشی و از نظر روش آماری از نوع همبستگی است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و ابزار موردنیاز فیش برداری است. جامعه آماری پژوهش شامل مشتریان شرکت فرآورده های لبنی مانیزان کرمانشاه می باشد. روش نمونه گیری تصادفی ساده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر می باشد. روش گردآوری داده ها میدانی و ابزار موردنیاز استفاده از پرسشنامه های بازاریابی دیجیتال (محقق ساخته)، وفاداری به برند کریستالیس و چریسچو (2013) و نوآوری محصول پالادینو (2008) است. روش تجزیه و تحلیل داده ها آمار توصیفی با استفاده از نرم افزار SPSS26 است. همچنین جهت مدل سازی معادلات ساختاری از نرم افزار AMOS24 استفاده گردید. یافته ها نشان داد که میان بازاریابی دیجیتال و نوآوری محصول ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد. همچنین میان بازاریابی دیجیتال و وفاداری به برند ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد. در نهایت میان نوآوری محصول و وفاداری به برند ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد. همچنین شاخص های برازندگی برای تمام فرضیه ها و متغیرها در سطح مطلوب و مناسبی به دست آمد که نشان دهنده این است که مدل فرضیه کلی پژوهش مورد تأیید قرار می گیرد. نتایج نشان داد که رابطه میان بازاریابی دیجیتال و نوآوری محصول با وفاداری به برند مورد تأیید می گردد.
فراترکیب اقدام ها و ره آوردهای مسئولیت اجتماعی سازمانی با رویکرد مدیریت منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
1 - 24
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در محیط های بسیار رقابتی امروزی، تلاش سازمان ها برای برآورده کردن انتظارها و جلب رضایت ذی نفعان کلیدی خود از جمله کارکنان، در بقا و ارتقای قابلیت رقابت پذیری و بهره وری سازمان تأثیر چشمگیری دارد. به منظور کسب شناخت جامع تر از مدیریت منابع انسانی مسئولیت پذیر اجتماعی، پژوهش حاضر به مرور و طبقه بندی نتایج و دستاوردهای پژوهش هایی پرداخته است که در زمینه اقدام های بانک ها در راستای عمل به مسئولیت اجتماعی سازمانی خود در خصوص کارکنان انجام داده اند.
روش: این پژوهش از نظر هدف توسعه ای است و با رویکرد کیفی و روش فراترکیب اجرا شده است. منابع اطلاعاتی پژوهش، مقاله هایی است که در پایگاه های علمی معتبر بین المللی در بازه زمانی منتخب منتشر شده است. گفتنی است که این مقاله ها بر اساس معیارهای ورود به فرایند فراترکیب انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها نیز از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است.
یافته ها: اقدام هایی که بانک ها برای عمل به مسئولیت اجتماعی سازمانی خود در ارتباط با کارکنان انجام داده اند، در قالب شش دسته اصلی طبقه بندی شدند: اقدام های مربوط به استخدام و ارتقا، حقوق و پاداش، مزایا و خدمات رفاهی، آموزش و توسعه مستمر، ایجاد محیط کاری مطلوب و روابط کار سازنده. افزون بر این، نتایج این اقدام ها از نگاه منابع انسانی، به دو دسته نتایج نگرشی و نتایج عملکردی طبقه بندی شد.
نتیجه گیری: تلاش و توجه بانک ها به تأمین انتظارهای کارکنان، به عنوان یکی از ذی نفعان بسیار مهم درون سازمانی، موجب می شود که نگرش های شغلی و سازمانی مثبت در کارکنان تقویت شود تا آن ها برای ارتقای عملکرد شغلی و سازمانی تلاش و انگیزه بیشتری داشته باشند و در اجرای طرح های مسئولیت اجتماعی سازمانی، مساعدت بیشتری انجام دهند. یافته های پژوهش حاضر به عنوان الگویی برای تدوین طرح های مسئولیت اجتماعی بانک ها در حوزه منابع انسانی قابل بهره برداری است.
طراحی و اعتبارسنجی مدل مفهوم شناختی ناتوانی آموخته شده در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
24 - 49
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سال هاست که از مطرح شدن پدیده ناتوانی آموخته شده در حوزه مطالعات منابع انسانی می گذرد، اما نشانه های پیدا و پنهان آن همچنان نامکشوف مانده است. هدف این پژوهش، کاوش مفهوم ناتوانی آموخته شده در سازمان های دولتی ایران برای رسیدن به درکی عمیق از محتوای این پدیده، از دیدگاه خبرگان امر در نظام اداری است.وش: راهبردپژوهش، نگاشت تفسیری نظریه پردازی داده بنیاد بود و مشارکت کنندگان آن، کارکنان سازمان های دولتی شهر ایلام بودند که از طریق روش نمونه گیری نظری و رعایت قاعده اشباع نظری، با بیست نفر مصاحبه انجام شد. ابزار جمع آوری اصلی داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته برای احصای پدیده محوری و در بخش کمّی، پرسش نامه ای محقق ساخته برای اعتبارسنجی مدل مفهومی به دست آمده بود. اعتبار مصاحبه ها، به کمک دو راهبرد کثرت گرایی و وارسی همکاران بررسی شد، همچنین برای اطمینان یافتن از داده های کیفی، روش پایایی بین دو کدگذار به اجرا درآمد.
یافته ها: بر اساس نتایج، ناتوانی آموخته شده در قالب الگوی سه لایه ای تصور و ترسیم می شود که در عمیق ترین لایه مفهومی، پنج عامل شکل گیری هراس اداری، احساس کِهتری، نهادینگی عادت های شغلی، تعصب پیشین و بسندگی در شغل، پدیده محوری را شکل می دهند و بالاترین لایه ناتوانی آموخته شده، در قالب رفتارهایی از قبیل روزمرگی شغلی، واپس گرایی شغلی و مصون سازی شغلی نمود می یابد. همچنین، نتایج اعتبارسنجی مدل از طریق آزمون تی تک نمونه ای با در نظر گرفتن شش شاخص جامعیت، ایجازگرایی، منحصربه فرد بودن، انسجام، تناسب با سازمان ها و تناسب با نیازهای فعلی سازمان ها، نشان داد که از نظر خبرگان و مطلعان، مدل مفهومی از اعتبار نظری برخوردار است. نتیجه گیری: آگاهی از نشان دهنده های پدیده ناتوانی آموخته شده در محیط سازمان های دولتی کشور، گامی مهم در راستای افزایش شناخت مدیران در خصوص پدیده های کمتر شناخته شده در چارچوب گفتمان لبه تاریک رفتار سازمانی به شمار می رود. استراتژی های مطرح شده در این زمینه نیز، می تواند برای تقلیل اثرهای آن بر پیکره سازمان ها، بستر لازم را فراهم آورد.
اگر دوباره جوان می شدم: پدیدارشناسی تجارب شغلی اعضای هیئت علمی بازنشسته دانشگاه های اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
103 - 131
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از دغدغه های سازمان های دانش محور، بَعد از بازنشستگی کارمندان ماهرشان، اطمینان از این موضوع است که دانش آن ها در سازمان حفظ شود. به ویژه این موضوع در خصوص اعضای هیئت علمی بازنشسته دانشگاه که کوله باری از تجربیات مفید و دانش آشکار و ضمنی فراوانی دارند، از اهمیت بیشتری برخوردار است. در همین راستا، یکی از سؤال های کلیدی این است که چگونه می توان از ذخیره گرانبهای دانش و سواد این فرهیختگان که با سختی فراوان، در طول سال های فعالیت آن ها اندوخته شده است، بهره مند شد؟ هدف از پژوهش حاضر مطالعه کیفی تجربه زیسته اعضای هیئت علمی بازنشسته در طول سال های اشتغال آن هاست.
روش: در این پژوهش با استفاده از روش پدیدارشناسی توصیفی هوسرل، ۱۷ نفر از اعضای هیئت علمی بازنشسته دانشگاه های اصفهان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان شرکت کننده انتخاب شدند. تعداد نهایی شرکت کنندگان از طریق اشباع نظری تعیین شد. برای جمع آوری اطلاعات مربوط به تجربیات شرکت کنندگان، از مصاحبه های عمیق استفاده شد. تجزیه وتحلیل مصاحبه ها نیز به کمک روش کلایزی انجام گرفت.
یافته ها: یافته ها به شناسایی پنج مضمون اصلی انجامید که عبارت اند از: پایبندی به هنجارها و خطوط قرمز دانشگاه؛ تعادل فرد، کار و زندگی؛ تغییر نوع نگاه از کمیت به کیفیت؛ آمادگی برای زندگی بَعد از بازنشستگی؛ توسعه مهارت های ارتباطی. همچنین با تحلیل نتایج، ۱۶ مضمون فرعی به دست آمد.
نتیجه گیری: از بُعد نظری، نتایج این پژوهش به توسعه مفاهیم مرتبط با مدیریت دانش و به طور خاص، به اشتراک گذاری دانش اعضای هیئت علمی بازنشسته کمک می کند. از بُعد کاربردی، نتایج به دست آمده این قابلیت را دارد که هم در سطح فردی (برای اعضای هیئت علمی جوان تر)، هم در سطح دانشگاه (برای مدیران عالی دانشگاه) و هم در سطح ملی (برای سیاست گذاری های کلان وزارت علوم) استفاده شود.
تبیین ارتباط اجتماعات کاری و خلق دانش با رویکردی ساختاری؛مطالعه موردی دانشگاه پیام نور.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۶ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۱
191 - 217
حوزههای تخصصی:
دانش منبع کسب مزیت رقابتی پایدار محسوب می شود و به منظور دستیابی سازمان ها به چنین مزیت رقابتی، خلق دانش می تواند به عنوان یک فرصت جدید، مورد توجه قرار گیرد. در این تحقیق، اجتماعات کاری به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای خلق دانش در یک سازمان آموزشی مدنظر قرار گرفته است.در راستای گسترش و توسعه این مبحث، ابتدا به طور جامع و فراگیرانه معیارهای موثر بر اجتماعات کاری با تمرکز بر خلق دانش مشخص و بررسی گردید و در نهایت 18 معیار به عنوان معیارهای موثر بر اجتماعات کاری که بر خلق دانش در سازمان های آموزشی موثرند، شناسایی گردید و در قالب پرسشنامه ای، در جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه پیام نور تهران- شمال توزیع شد و تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت. بر مبنای تحلیل های آماری، عوامل کلیدی موفقیت اجتماعات کاری که در شش گروه" سازمان"، "بهینه سازی تعاملات"، "زیرساخت مناسب"، "ابزارهای حمایتی"، "استراتژی و اهداف" و "حمایت سازمانی" دسته بندی شدند، تاثیری فزاینده بر فرآیند خلق دانش در مطالعه موردی دارند که تاثیر عوامل "استراتژی و اهداف" و "سازمان" بر خلق دانش بسیار چشمگیرتر است. این تحقیق می تواند راهنمایی برای مراکزی آموزشی باشد تا با تغییراتی در ساختار و اهداف و استراتژی های خود بتوانند زمینه را برای تسهیل تشکیل اجتماعات کاری و فرایند خلق دانش برای دانشجویان خود فراهم آورند.