فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۱۰٬۷۸۷ مورد.
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
979 - 1001
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مسائل بسیار مهم در تخفیف های قیمتی، قالب بندی ارائه این تخفیف ها و انتخاب اثربخش ترین آن ها برای رسیدن به حداکثر سودآوری است؛ بنابراین ضروری است که فهرست جامع و دسته بندی کارآمدی از انواع قالب های تخفیف تهیه شود تا با استفاده از نظر متخصصان حوزه فروش، به اثربخشی آن ها بر سود شرکت پی بُرد.
روش: رویکرد این پژوهش ترکیبی بوده و در دو مرحله پی درپی صورت گرفته است. در مرحله اول با مرور نظام مندی روی مطالعات ۱۰ سال گذشته، بر اساس فرایند سه مرحله ای ترنفیلد و همکاران (۲۰۰۳) انجام گرفت که طی این مرحله ۸۷ مقاله برگزیده و تحلیل شد. سپس برای طبقه بندی، از روش نوع شناسی استفاده شد. برای اجرای مرحله نوع شناسی، به کمک نرم افزار مکس کیودا به کدگذاری قالب های تخفیف در مقاله ها اقدام شد و در مجموع ۵۵ کد از قالب های گوناگون تخفیف شناسایی شد. تهیه این فهرست جامع از کدهای تخفیف با هدف اجرای مرحله بعدی پژوهش، یعنی رتبه بندی قالب های تخفیف انجام گرفت. کدهای قالب های گوناگون تخفیف با نظر استادان و خبرگان، در ماتریسی دسته بندی شدند و نوع شناسی قالب های تخفیف انجام گرفت. منطق نوع شناسی بر اساس تخفیف نقدی یا غیرنقدی و همچنین، نوع وابستگی تخفیف (وابسته به زمان خرید، نوع محصول، ...) استوار بوده است. در مرحله دوم، طی مطالعه کمّی در جامعه متخصصان حوزه فروش و جمع آوری داده از طریق پرسش نامه، با استفاده از روش تاپسیس فازی، به رتبه بندی قالب های تخفیف شناسایی شده در مرحله اول و شناسایی تأثیرگذارترین قالب های تخفیف بر سود شرکت پرداخته شد. در این مقاله، برای بررسی روایی، از روایی نظریه ای استفاده شد؛ بدین ترتیب که پس از جمع آوری نظر متخصصان با روش تکثرگرایی نظری، روایی آن به تأیید رسید. کیفیت نیز با بررسی پایایی سنجش شد. برای تعیین پایایی، از یک دانشجوی دکتری مدیریت بازرگانی که سابقه کدگذاری در پژوهش را داشت، درخواست مشارکت شد و با استفاده از روش توافق درون موضوعی دو کدگذار (شاخص تکرارپذیری)، پایایی پژوهش با مقدار بیش از ۶۰درصد تأیید و قابلیت اعتماد کدگذاری ها مشخص شد؛ بنابراین می توان گفت که پایایی تحلیل مقاله ها در مرور نظام مند قابل قبول است. از بین ۸۷ مقاله بررسی شده، در مجموع ۳۴۴ کد شناسایی شد که ۵۵ کد غیرتکراری بود. در مرحله دوم، از تکنیک تاپسیس فازی استفاده شد. ماتریس تصمیم گیری فقط یک ماتریس ریاضی است که در آن، گزینه ها نسبت به معیارها ارزیابی می شود؛ بنابراین مانند پرسش نامه های آماری، متغیر مفهومی از طریق سنجه ها اندازه گیری نمی شود، بلکه فقط امتیاز هر گزینه در هر معیار، توسط فرد خبره مشخص می شود و معنای پرسش نامه آماری ندارد. به همین دلیل چون پرسش نامه نیست، روایی و پایایی برای ماتریس تصمیم گیری معنایی ندارد.
یافته ها: بر اساس تحلیل داده ها در مرحله اول، قالب های تخفیف شناسایی شده در ۶ دسته مرتب شدند و در مرحله دوم، فهرست رتبه بندی ده قالب برگزیده به دست آمد. در مرحله دوم پژوهش، از مدیران و متخصصان حوزه کسب وکار پرسیدیم که قالب های تخفیف را از حیث اثرگذاری بر سود شرکت به چه ترتیب مرتب می کنند و پس از دریافت پاسخ ها و تحلیل آن ها، قالب های تخفیف بدین ترتیب اولویت بندی شدند: ۱. تخفیف نقدی؛ ۲. تخفیف درصدی؛ ۳. تخفیف حجمی؛ ۴. تخفیف مناسبتی و ۵. تخفیف در قبال عملکرد مشتری.
نتیجه گیری: برای لحاظ کردن برنامه های تخفیف در فروش، ابتدا باید قالب های تخفیف مناسب بررسی شود؛ سپس آگاهانه و هوشمندانه به انتخاب قالب تخفیف اقدام شود. مدیریت تخفیف ها از نظر نوع تخفیف، آستانه تخفیف و زمان تخفیف، می تواند مانع نشت سود شود و برای بنگاه ارزش های پیشنهادی به همراه داشته باشد.
تأثیر سبک رهبری مدیران بر تحول دیجیتال در سازمان امور مالیاتی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
263 - 297
حوزههای تخصصی:
مالیات، یکی از جنبه های حیاتی توسعه در کشورها است و نقش اساسی در پیشبرد پیشرفت اقتصادی کشورها ایفا می کند. به همین دلیل، کشورهای مختلف جهان برنامه ریزی های جامعی را برای بهبود و تحول نظام های مالیاتی خود اجرا می کنند. این مطالعه با هدف ارزیابی سبک رهبری مدیران بر تحول دیجیتال در میان مدیران ارشد و میانی سازمان امور مالیاتی کشور انجام شده است. یک نمونه ی تصادفی شامل 44 نفر از مدیران خبره انتخاب شد. این مطالعه از نرم افزار Smart-PLS برای تحلیل داده ها استفاده کرد و در تابستان 1402 انجام شد. یافته های مطالعه نشان داد که سبک رهبری مدیران و استراتژی تحول دیجیتال بر تحول دیجیتال سازمان مالیاتی تاثیرگذار هستند. به عبارت دیگر مشخص شد که استراتژی تحول دیجیتال به طور قابل توجهی بر رابطه بین سبک رهبری مدیران و تحول دیجیتال نقش واسطه گری دارد نه نقش تعدیلگر.علاوه بر این نتایج نشان داد که سبک رهبری مدیران و استراتژی تحول دیجیتال بیشترین تاثیر را بر تحول دیجیتال دارند. یافته های به دست آمده نشان داده است که فرضیه های پیشنهادی قابل قبول است.
تحلیل و نقد محوریت کلان داده ها در پزشکی سیستمی به عنوان پاسخی برای حل مناقشه پزشکی مبتنی بر شواهد و بیمار محور
منبع:
پژوهش های کاربردی مدیریت بازار سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۴
70 - 86
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر رویکرد پزشکی سیستمی با تکیه بر کلان داده ها، ادعاهایی مثل توانایی برقراری ارتباط بین وضعیت فردی بیماران با یکدیگر، نظام مند تر کردن و دقیق تر کردن پزشکی داشته است. هدف از این مطالعه تحلیل و نقد محوریت کلان داده ها در پزشکی سیستمی به عنوان پاسخی برای حل مناقشه پزشکی مبتنی بر شواهد یا بیمارمحور است. کلیدواژه های مرتبط (پزشکی مبتنی برشواهد، پزشکی بیمارمحور، پزشکی سیستمی، کلان داده) در پایگاه های داده PubMed, Scopus, web of science و موتور جست وجوگر Google Scholar جست وجو شد. بعد از محدود کردن استراتژی سرچ و حذف کردن موارد تکراری مقالات باقی مانده از طریق مرور عنوان و چکیده غربال شدند. در نهایت، متن کامل مقالات غربال شده ارزیابی شد و نتیجه گیری کلی گرفته شد. نتایج بررسی مطالعات نشان می دهد یکی از بحران های پزشکی مدرن فاصله گرفتن روز افزون پزشکی بیمارمحور و مبتنی بر شواهد از یکدیگر است و برای حل این مشکل هرکدام از این رویکردها باید تن به تغییراتی دهند. پزشکی بیمارمحور باید در جهت نظام مندتر کردن و قابل مقایسه کردن داده های خود تلاش کند و پزشکی مبتنی برشواهد بر فردی تر شدن داده ها تمرکز کند. براساس پندار نویسندگان پزشکی سیستمی با نگاه آماری به پزشکی موجب فاصله بیشتر پزشکی مبتنی بر شواهد وبیمارمحور خواهد شد و ضمن اینکه گفتوگوی موثر میان این دوجهان را ناممکن تر می کند، می تواند اهداف و عملکرد فعلی آنها را نیز منحرف کرده و آتش مناقشات زیربنایی مثل پزشکی انسان باورانه-زیست پزشکی، کثرت گرایی-تعمیم گرایی، اصالت ناخوشی-اصالت بیماری و... شعله ورتر کند، بنابرین پزشکی باید در محول کردن وظایفی که کلان داده توان به دوش کشیدن آن را ندارد هوشیارانه عمل کند تا بحران های فعلی آن تشدید نیابد.
توسعه و بهبود شاخص رتبه بندی در روش تاپسیس با داده های فازی تصویری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
از زمانی که در سال ۱۹۶۵، پروفسور لطفی عسگر زاده مجموعه ی فازی را به جهان معرفی نمود، نظریه های جدید زیادی در مورد عدم دقت و عدم قطعیت به وجود آمدند. برخی از این نظریه ها، به عنوان یک توسعه ی فرعی از نظریه مجموعه های فازی، مفهومی جدید به نام مجموعه فازی تصویری را مطرح کردند. از طرف دیگر، یکی از روش هایی که بسیار در تصمیم گیری های چندمعیاره مورد استفاده قرار می گیرد، روش تاپسیس نام دارد. در این مقاله، ابتدا روش تاپسیس در حضور داده های فازی تصویری، توضیح داده شده و سپس با استفاده از این روش، با هدف بهبود عملکرد آن، شاخصی جدید برای رتبه بندی، توسعه داده می شود. در ادامه، با استفاده از نرم افزار اکسل، جهت توضیح روش ارائه شده در این مقاله، مثالی حل می گردد. همچنین، با حل مثالی با اعداد فازی که در تعریف اعداد فازی تصویری دراین تحقیق ارائه شده است، تغییرات لازم با استفاده از نرم افزار اکسل انجام شده و فاصله تا حالت ایده آل و ضد ایده آل محاسبه می گردد. در نهایت، رتبه بندی جدیدی مشخص می شود.
مقایسه پدیدارشناسانه رفتارهای برندساز منابع انسانی در فروشگاه های زنجیره ای ایران و افغانستان؛ یک تحقیق بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
20 - 46
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی-اکتشافی و از نوع تحقیقات کیفی است که با استفاده از روش پدیدار شناسی انجام شده است. از آنجا که پژوهش حاضر کیفی است روش جمع آوری اطلاعات در آن، مصاحبه های عمیق با مشارکت کنندگان است. براساس هدف پژوهش، که مقایسه پدیدارشناسانه رفتارهای برندساز منابع انسانی در فروشگاه های زنجیره ای ایران و افغانستان است، لذا جامعه در دو بخش تعریف شده است. به این صورت که جامعه آماری پژوهش در افغانستان، اساتید دانشگاه های کابل و هرات در رشته های مدیریت و بازاریابی و همچنین مدیران و کارکنان فروشگاه زنجیره ای الکوزی می باشند که 21 نفر از آنان باروش نمونه گیری هدفمند و براساس اصل اشباع نظری انتخاب شدند و در ایران، اساتید دانشگاه و مدیران و کارکنان فروشگاه های زنجیره ای می باشند که 25 نفر از آن ها نیز، به روش نمونه گیری هدفمند و براساس اصل اشباع نظری به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش به منظور بررسی و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه، از از روش تحلیل مضمون و نرم افزار مکس کیو دا استفاده شده است. نتایج پژوهش علاوه بر شناخت و فهم پدیده مذکور ابعاد رفتارهای برندساز منابع انسانی را که شامل 10 مضمون فراگیر بود را شناسایی نمود که شامل: توجه به ارزش، ارتباطات، خلق خودانگاره مطلوب برند، توجه به امنیت، نوع مشارکت، نوع تبلیغات مورد تأکید، رفتارهای درون نقش برندساز، مهمترین مهارت مورد تأکید، نوع موضع سازی و راهبردهای آموزشی توسعه رفتارهای برندساز، می باشند که درنهایت به تفکیک برای ایران و افغانستان ارائه شده اند.
تحلیل علم سنجی کاربرد هوش مصنوعی در تبلیغات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
197 - 212
حوزههای تخصصی:
امروزه هوش مصنوعی به یکی از ابزارهای کلیدی در بهبود راهبردهای تبلیغاتی تبدیل شده است. استفاده از هوش مصنوعی، با بهره گیری از قابلیت های تحلیل داده، یادگیری ماشین، و پردازش زبان طبیعی، امکان ایجاد تحول در فرآیندهای تبلیغاتی و بازاریابی را فراهم کرده است. بررسی نقش هوش مصنوعی در ایجاد نوآوری های تبلیغاتی، افزایش تعامل با مخاطبان، و بهینه سازی استراتژی های تبلیغاتی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف اصلی ، نقشه برداری از ساختار دانش مطالعات کاربرد هوش مصنوعی در تبلیغات با استفاده از روش تحلیل هم واژه ای است. برای این منظور، 3577 مقاله علمی منتشرشده بین سال های 1994 تا 2024 از پایگاه داده Scopus بازیابی شد. عناوین و چکیده های این مقالات با استفاده از نرم افزار VOSviewer تحلیل شدند تا نقشه ای جامع از پرتکرارترین اصطلاحات و موضوعات کلیدی ایجاد شود. نتایج نشان داد که واژه کلیدی «تبلیغات» از بیشترین فراوانی برخوردار است و به عنوان نقطه تمرکز بسیاری از مطالعات در این حوزه شناخته می شود.تحلیل هم واژه ای به شناسایی پنج خوشه اصلی منجر شد: (1) پیش بینی و بهینه سازی عملکرد تبلیغات، (2) تولید محتوای تبلیغاتی با استفاده از هوش مصنوعی، (3) هدف گذاری دقیق و شناسایی مخاطبان، (4) شخصی سازی تبلیغات برای بهبود تعامل، و (5) توسعه سیستم های توصیه گر برای ارتقاء کارایی تبلیغات. این خوشه ها منعکس کننده روندهای کلیدی در کاربردهای هوش مصنوعی در تبلیغات هستند.این تحلیل نقشه ای جامع و ساختاریافته از دانش موجود در زمینه کاربرد هوش مصنوعی در تبلیغات ارائه می دهد و می تواند به عنوان مرجعی برای پژوهش های آینده در این حوزه و نیز راهنمایی برای توسعه سیاست ها و راهبردهای تبلیغاتی در صنعت تبلیغات مورد استفاده قرار گیرد
بررسی تاثیر رفاه مقصد و تجربه گردشگری بر دلبستگی به مکان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : مکان جزء جدایی ناپذیر گردشگری است و در گردشگری، تقریباً همه مسائل را می توان در نهایت به تعاملات انسان مکان و روابط انسان مکان ردیابی کرد. دلبستگی به مکان در بازاریابی گردشگری مهم است؛ زیرا بر اهداف بازدید مجدد و وفاداری به مقصد تأثیر می گذارد. این مطالعه با تکیه بر نظریه دلبستگی مکانی، بررسی می کند که چگونه تجارب به یاد ماندنی گردشگری و رفاه بر دلبستگی مقصد در گردشگری تأثیر می گذارد. این پژوهش با این رویکرد تلاش کرده است تا تحلیلی بر مسأله دلبستگی به مقصد گردشگری ارائه دهد و در این مسیر از شاخص تجربه گردشگری به عنوان متغیر مستقل رفاه مقصد به عنوان متغیر میانجی استفاده کرده است.
روش شناسی : تحقیق حاضر از نظر هدف تحقیق از نوع کاربردی و از منظر ماهیت و روش از نوع توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق کلیه گردشگرانی است که از منطقه و شهر توریستی ماسوله دیدن کرده اند. نمونه آماری تحقیق بر اساس فرمول کوکران برابر با 384 نفر تعیین شده است. ضمن اینکه روش نمونه گیری در این تحقیق، تصادفی ساده است. تجزیه وتحلیل اطلاعات بر اساس شیوه مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار اسمارت پی.ال. اس انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه بوده است که شامل 3 متغیر و 16 گویه می باشد. برای سنجش سؤالات پرسش نامه از مقیاس لیکرت استفاده شده است. جهت تعیین روایی آن از نظرات خبرگان و همچنین جهت بررسی، پایایی ابزار پژوهش از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است.
یافته ها: تجربه خاطره انگیز گردشگری بر دلبستگی به مقصد گردشگری تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین رفاه مقصد نقش میانجی بر رابطه بین تجربه خاطره انگیز گردشگری و دلبستگی به مقصد گردشگری دارد.
نتیجه گیری و پیشنهادها : با توجه به تأثیر مثبت و سازنده تجربه خاطره انگیز گردشگری بر دل بستگی به مقصد گردشگری، به صاحبان مشاغل در صنعت گردشگری توصیه می شود تا در ارائه خدمات گردشگری تمام تلاش خود را برای ایجاد سفری خاطره انگیز برای گردشگران فراهم سازند. در این صورت می توانند انتظار داشته باشند تا گردشگران با دلبستگی نسبت به مقصد گردشگری مجدداً به آن جا سفر کنند. همچنین به آن ها پیشنهاد می شود تا به جای پرداختن به کارکردهای بلندمدت به ایجاد لحظاتی دل انگیز برای گردشگران بپردازند؛ چراکه نتایج نشان داده است که گردشگران بیش از آنکه به خوش گذرانی توجه کنند، به رفاه مقصد اهمیت می دهند.
نوآوری و اصالت : توجه به دیدگاه ها و انگیزه های گردشگری برای سفر به یک مقصد، به عنوان ضرورت بازاریابی و برنامه ریزی توسعه گردشگری است و همچنین مبنایی برای طراحی زیرساختارهای مرتبط با گردشگری از اهمیت خاص برخوردار است.
بررسی مدل ارتباطی از مشارکت مشتری و کسب و کار رقابتی با رسانه های اجتماعی بر پایه برند در شرکت های تولیدی و بازرگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی مدل ارتباطی از مشارکت مشتری و کسب و کار رقابتی با رسانه های اجتماعی بر پایه برند در شرکت های تولیدی و بازرگانی شهرستان اهواز می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نوع پژوهش های پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل مشتریان شرکت های تولیدی و بازرگانی مواد غذایی در شهرک های صنعتی شهرستان اهواز می باشد که نمونه آماری با توجه به نامحدود بودن جامعه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر در نظر گرفته شد و در نهایت 312 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نمونه گیری در این پژوهش به صورت تصادفی در دسترس می باشد. ابزار گردآوری در تحقیق حاضر، پرسشنامه می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و PLS انجام گرفت. یافته ها نشان داد که عوامل شناسایی شده دارای تأثیر معناداری بوده است و شاخص کلی برازش (GOF) عددی برابر 661/0 به دست می آید که شاخصی قوی است و نشان از کیفیت بالای کلی مدل دارد.
بررسی عوامل موثر بر احیای مالی کسب و کارهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر احیای مالی کسب و کارهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار انجام گرفته است. این پژوهش مطالعه ای میان رشته ای، ترکیبی از مباحث حقوقی و مالی با داده های کیفی و کمی را استفاده نماید. در این راستا، تعداد 144 شرکت در دوره 12 ساله 1400-1389 با استناد به فرایند غربالگری، به عنوان نمونه آماری تحقیق مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان داد، در بررسی شاخص های نیکویی برازش مدل مشاهده می شود که بر اساس شاخص ضریب تعیین مک فادن، بکارگیری متغیرهای پیش بین در مدل نهایی احیای مالی شرکت ها، توانسته تا 25/71 درصد تابع درستنمایی را بهبود بخشد. یعنی می توان نتیجه گرفت که مؤلفه های اصلی پیش بین در مدل نهایی توانسته اند تا 25/71 درصد در دقت تشخیص احیای مالی شرکت ها مؤثر واقع گردند. در نهایت، تحلیل شبکه های عصبی مصنوعی چندلایه به منظور ارزیابی پایایی نتایج در تشخیص و الویت بندی احیای مالی شرکت ها نشان می دهد که، بنابراین، با توجه به اینکه مؤلفه اصلی دهم مهمترین عامل در احیای مالی شرکت ها بوده و با استناد به بزرگی (قدرمطلق) ضرایب هریک از متغیرها در تشکیل این مؤلفه، می توان ترتیب اهمیت متغیرهای مالی در احیای مالی شرکت ها و خروج آنها از وضعیت ورشکستگی داشته باشد.
مطالعه اثرات تمرکززدایی با تکیه بر اتوماسیون اداری
حوزههای تخصصی:
مدیریت کردن به معنای انجام تمام امور توسط ما یا زیر نظر مستقیم ما نیست. اصولا مدیریت عبارت است از انجام کارها از طریق دیگران و این چیزی نیست مگر تفویض اختیار. مشارکت کارکنان در اداره امور در راستای تمرکز زدایی مدیریت موجب توانمندی نیروی انسانی می گردد. از جمله شیوه های مرسوم جهت توانمند سازی، تفویض اختیار و تمرکز زدایی است. تفویض اختیار علاوه بر توانمند سازی (از طریق ایجاد انگیزه، تعهد و بر انگیختن حس مسئولیت در کارکنان) فرصت بیشتر برای مدیر جهت انجام امور ضروری تر و نظارت موثرتر بر امور را فراهم می کند.
واکاوی عوامل مؤثر بر توسعه کسب وکارهای خانگی کارآفرینانه در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
104 - 85
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی به عنوان عامل کلیدی رشد و توسعه اقتصادی با ایجاد کسب وکارهای جدید منجر به افزایش تولید ناخالص ملی و درآمد سرانه شده و از این طریق نقش مهمی در ارتقای توسعه متوازن منطقه ای ایفا می کند. این امر به ویژه برای کشورهای در حال توسعه که فقر و بیکاری از مسائل اساسی فراروی آن ها است اهمیت دارد. از این رو این مطالعه به واکاوی عوامل مؤثر بر توسعه کسب وکارهای خانگی کارآفرینانه در استان ایلام برای دست یابی به آثار و پیامدهای مثبت ایجاد کسب وکارهای کارآفرینانه پرداخته است. رویکرد پژوهش حاضر آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی می باشد. جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی شامل کلیه خبرگان و جامعه آماری در بخش کمی صاحبان کسب وکارهای خانگی کارآفرینانه در استان ایلام بود. در بخش کیفی با به کارگیری روش گلوله برفی مشارکت کنندگان انتخاب شدند که با 12 نفر اشباع نظری حاصل شد. در بخش کمی نیز 120 نفر از صاحبان کسب وکارهای خانگی کارآفرینانه به صورت تمام شماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود. تحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از تحلیل مضمون و در بخش کمی با مدلسازی معادلات ساختاری انجام شد. بر اساس نتایج، 57 شاخص در قالب 15 مضمون فرعی و 6 مضمون اصلی شامل قابلیت های بازاریابی، هوشمندی رقابتی، خط مشی دولت، توانمندسازی کارآفرینانه، ارتباطات استراتژیک و مقبولیت اجتماعی شناسایی شدند که در بخش کمی نیز تأثیر هر یک از آنان ارزیابی و نهایتاً تأیید شدند. پیشنهاد می شود که سیاست گذاران و برنامه ریزان کلان و همچنین مسئولان محلی با توجه به شاخص ها و مضامین شناسایی شده، برنامه های حمایتی و آموزشی متناسبی را برای صاحبان کسب وکارهای خانگی تدوین و اجرا کنند.
بررسی تأثیر شیوه های پیشگیری از فساد بر اجتناب مالیاتی با در نظر گرفتن نقش تعدیل کننده ویژگی های هیئت مدیره شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
117 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، بررسی تأثیر شیوه های پیشگیری از فساد بر اجتناب مالیاتی با در نظر گرفتن نقش تعدیل کننده ویژگی های هیئت مدیره شرکت است. جامعه آماری پژوهش حاضر شرکت های کوچک و متوسط فعال در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور تعداد 54 شرکت در بین سال های 1400-1391 با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک انتخاب گردید. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون چند متغیره به روش داده های ترکیبی با اثرات ثابت و نرم افزار Eviews 10 استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که شیوه های پیشگیری از فساد بر اجتناب مالیاتی تأثیر دارد و ویژگی های هیئت مدیره شرکت (اندازه، تنوع جنسیتی، استقلال) در ارتباط بین شیوه های پیشگیری از فساد و اجتناب مالیاتی نقش تعدیل گر دارد. نتیجه گیری می شود که شرکت هایی با شیوه های پیشگیری از فساد خوب تمایل کمتری به رفتار اجتناب از مالیات دارند و مالیات بیشتری بر سود خود می پردازند. این بدان معناست که متعهد بودن به شیوه های خوب مبارزه با فساد نه تنها ممکن است با افزایش نظارت بر رفتارهای فرصت طلبانه مدیریت، کارایی شرکت را بهبود بخشد، بلکه می تواند مشروعیت اجتماعی و پذیرش آن را نیز بهبود بخشد. علاوه بر این، نتایج این مطالعه از اهمیت ویژگی های هیئت مدیره شرکتی در تأثیرگذاری بر رویه های پیشگیری از فساد در پیوند اجتناب مالیاتی حمایت می کند. یافته های پژوهش شواهد مفیدی را برای دولت ها، تنظیم کننده ها و سایر ذینفعانی فراهم می کند که هدفشان تعیین بهترین شیوه های تجاری است که می تواند به کاهش خطر اجتناب از مالیات شرکت ها کمک کند.
شناسایی نقاط تماس گردشگران خارجی در طول سفر مشتری بر اساس مدل پنج اِی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
114 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف: سفر مشتری و نقاط تماس به مفاهیمی مهم در بازاریابی و به ویژه تجربه مشتری تبدیل شده است. سفر مشتری که در برگیرنده سه مرحله پیش از خرید، حین خرید و پساخرید است، شامل نقاط تماس بسیاری است که در هر نقطه، ذی نفعان متعدد می توانند بر تجربه مشتریان تأثیر بگذارند. در گردشگری نیز، بررسی و شناسایی نقاط تماس گردشگران در سراسر سفر مشتری و تجربه آنان در هر یک از این نقاط تماس، می تواند به مدیران مقصدها و کسب وکارهای گردشگری، در جهت طراحی تجربه ای ماندگار برای گردشگران، یاری رساند. مدل پنج اِی، مدلی است که تجربه مشتری در طول سفر مشتری را در چارچوب گام های آگاهی، جذابیت، پرسش، اقدام و دفاع بررسی می کند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی نقاط تماس گردشگران بازدیدکننده از ایران با استفاده از مدل پنج اِی است.روش: این پژوهش از نوع ابداکتیو است. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس و گلوله برفی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه گردشگران خارجی بودند که طی چهار سال اخیر به ایران سفر کرده بودند و در اینستاگرام حساب کاربری داشتند. گردآوری داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق با هر یک از مشارکت کنندگان انجام گرفت؛ به گونه ای که بتوانند تجربه خود را بیان کنند. برای تجزیه وتحلیل داده ها نیز از روش تحلیل مضمون استفاده شد. بر این اساس، پس از مطالعه مکرر مصاحبه ها و استخراج کدها، کدهای مشابه دسته بندی و در نتیجه تم های فرعی پدیدار شدند. ۲۳ تم شناسایی شده، در پنج تم اصلی آگاهی، جذب، پرسش، اقدام و دفاع دسته بندی شدند.یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش ۲۳ تم فرعی طی پنج مرحله به دست آمد که عبارت اند از: ۱. مرحله آگاهی: شبکه ارتباطی با ایرانیان، توصیه مثبت دوستان و دیگر گردشگران، کتاب های درسی و داستانی، اخبار و رسانه های جمعی و نوستالژی و ارتباط با گذشته؛ ۲. مرحله جذب: ناشناخته بودن ایران نسبت به دیگر کشورهای جهان، تجربه مستقیم تاریخ، جذابیت ارتباط با مردم، غذا و آداب و رسوم ایران و مقرون به صرفه بودن سفر به ایران. ۳. مرحله پرسش، تجربه دوستان سفر کرده به ایران، اطلاعات گردشگران در رسانه های اجتماعی، سایت ها و کتاب های بین المللی، تماس با آژانس های مسافرتی، محتواهای کاربر ساخته ایرانیان در رسانه های اجتماعی؛ ۴. مرحله اقدام: تمایل به تجربه بی واسطه و انفرادی، زیستن زندگی یک ایرانی، کشف زیبایی های تاریخی و فرهنگی.5. مرحله دفاع: توصیه به دیگران، دفاع از ایران در برابر نظرهای منفی، نیت برای بازدید مجدد، همراه ساختن دیگران در سفرهای بعدی، تولید محتوا در رسانه های اجتماعی و حساس شدن به اخبار ایران.نتیجه گیری: در تمامی مراحل سفر مشتری، به ویژه مراحل آگاهی و پرسش، به تبلیغات و تولید محتوا و حضور در رسانه های اجتماعی نیاز بسیاری وجود دارد. این امر تأثیر بسیاری بر آگاهی گردشگران از مقصد و در نتیجه بر تصمیم گیری آنان خواهد گذاشت. همچنین، یافته ها نشان می دهد که با وجود استفاده از تکنولوژی و نوآوری در ارائه خدمات، باید بر جاذبه های منحصربه فرد و تجربه های اصیل تمرکز و اصالت را حفظ کرد. علاوه براین، دفاع کنندگان از برند در رسانه های اجتماعی عاملی بسیار مهم برای اثرگذاری بر تصمیم گردشگران بالقوه برای سفر به ایران هستند.
اختیارات مدیران و مسئولیت آنها در موسسات غیر تجاری در حقوق ایران با نگاهی به حقوق انگلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱۰
121 - 152
حوزههای تخصصی:
نهاد مدیریت، به مثابه بازوی اجرایی یک شخص حقوقی است، تا جایی که اجرای تصمیمات اتخاذ شده از سوی هیات مدیره و حدود اختیارات آنان، می تواند بقای یک شخص حقوقی و فعالیت های پربازده و یا زیان آور آن را توجیه و تأمین نماید. در حقوق ایران، رکن مدیریت مؤسسات غیرتجاری به مانند شرکت های تجاری، در رابطه با حدود مسئولیت مدیران مورد توجه قانون گذار قرار نگرفته؛ درحالیکه در حقوق انگلیس، به رکن مدیریت، حدود اختیارات و مسئولیت آنها توجه ویژه ای به عمل آمده است؛ بنابراین بررسی حقوق این کشور با نگاه تطبیقی، می تواند جهت اصلاح قوانین ایران و یا ایجاد دکترین حقوقی موثر افتد. نتایج پژوهش حاضراز طریق کتابخانه ای و با شیوه مطالعه تحلیلی- توصیفی نشان می دهد، در سیستم حقوقی ایران، در مواردی که به طور کلی قانون خاص یا اساسنامه، دلالتی بر جایگاه مدیران و میزان حدود اختیارات و مسئولیت آنان ندارد، پذیرش نمایندگی مدیران، مبتنی بر اعمال قواعد راجع به وکالت در قانون مدنی مفید و مقبول به نظر می رسد. در حقوق انگلیس، جایگاه مدیران در ارتباط با سازمان و اعضای مبتنی بر نوعی نمایندگی قراردادی و در ارتباط با اشخاص ثالث با حسن نیت، مبتنی بر نظریه رکنیت است؛ به این ترتیب با گستره دایره اختیارات مدیران، کلیه اعمال ایشان در مقابل اشخاص ثالث با حسن نیت، معتبر بوده و برای سازمان متبوع ضمان آور است مگر اینکه خلاف حسن نیت شخص ثالث اثبات گردد اما این به معنای عدم مسئولیت مدیر درباره اقدامات فراتر از اختیار خود در مقابل سازمان و اعضاء نخواهد بود.
ارائه مدل عوامل مؤثر بر حکمرانی هوشمند در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه مدل عوامل مؤثر بر حکمرانی هوشمند در کشور می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) و برحسب نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 28 نفر از خبرگان دانشگاهی آشنا با موضوع می باشد که به صورت غیراحتمالی و قضاوتی انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی شامل کلیه مدیران و کارشناسان شاغل در استانداری خراسان جنوبی و فرمانداری شهرستان بیرجند اداری برنامه ریزی برابر 420 نفر می باشد که تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران 200 نفر انتخاب شدند. روش نمونه گیری در این بخش به صورت طبقه ای تصادفی انجام گرفت. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه ساخته محقق و برگرفته از بخش کیفی استفاده شد. در بخش کیفی از روش دلفی فازی استفاده شد که داده های حاصل از مصاحبه ها، کدگذاری گردید و در سه مرحله اصلی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی تحلیل شدند و در بخش کمی تحلیل عاملی از نرم افزار SmartPLS 3 استفاده گردید و به منظور تجزیه وتحلیل از نرم افزار SPSS 22 استفاده شد. نتایج پژوهش در بخش کیفی نشان داد که سه دسته عوامل زمینه ای (تجهیزات و زیرساخت ها، منابع مورد نیاز، فناوری اطلاعات و ارتباطات، آمار و اطلاعات هوشمند و بستر شکل گیری)، محتوایی (امنیت سایبری، تدوین استراتژی، مدیریت هوشمند و برنامه ریزی هوشمند) و ساختاری (آمادگی هوشمند، معماری هوشمند و اداره هوشمند) بر شکل گیری حکمرانی هوشمند در کشور مؤثر می باشند. نتایج بخش کمی نشان داد که مدل از کیفیت مناسبی برخوردار است.
ارائه مدل دیپلماسی اقتصادی نوین ایران با رویکرد صادراتی برای کشورهای همسایه با تأکید بر ظرفیت های دیپلماسی فرهنگی و رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق آسیب شناسی روند صادرات ایران به هر یک از کشورهای همسایه و ارائه مدل مناسب دیپلماسی اقتصادی نوین ایران جهت بکارگیری در ارتقاء جایگاه تجاری ایران می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، «کاربردی» و از نظر روش «توصیفی- همبستگی» و «علی- ارتباطی» است و در تحلیل نتایج از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. جامعه این پژوهش، تجار فعال در کشورهای همسایه، تولیدکنندگان، صادرکنندگان، مدیران درجه عالی، فعالین خبره فرهنگی و رسانه ای می باشد که با توجه به تحلیل رگرسیون چند متغیری و تعداد متغیرهای مشاهده پذیر، 195 نفر به عنوان نمونه بخش کمی انتخاب شدند. ابزار گردآوری، پرسشنامه ساخته محقق می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و برای طراحی مدل نهایی از نرم افزار AMOS استفاده گردید. یافته های پژوهش بر مبنای نظریه نهادگرایی نئولیبرال و نتایج به دست آمده بارعاملی متغیر های «تبادل فرهنگی با مولفه های دیپلماسی فرهنگی» و «ارتباطات صلح گرا با مولفه های دیپلماسی رسانه ای» و «سیاست خارجی اقتصاد محور با مولفه های دیپلماسی اقتصادی» با اطمینان قابل قبولی در ارتقاء جایگاه ایران در منطقه و تقویت مناسبات تجاری و اقتصادی ایران تأثیر دارد و شاخص های برازش مدل مقادیر قابل قبولی را نشان داد.
بررسی تأثیر عوامل شناختی و عاطفی بر پاسخ رفتاری مصرف کنندگان در تبلیغات رفتاری آنلاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 33
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه به دلیل رشد سریع تکنولوژی، دنبال کردن رفتار مصرف کنندگان در فضای اینترنت امکان پذیر شده است. در نتیجه برای مدیران بازاریابی این فرصت فراهم آمده است که تبلیغات خود را به گونه ای سفارشی کنند تا با نیازها و شخصیت مصرف کننده هم سو باشد. هرچند این ویژگی، باعث می شود که نگرانی مصرف کننده از بابت حریم خصوصی افزایش پیدا کند. بعضی از محققان روی جنبه های مثبت تبلیغات رفتاری آنلاین تمرکز کرده اند؛ درحالی که بعضی دیگر، به موشکافی نتایج منفی آن پرداخته اند. با توجه به آنچه بیان شد، این پژوهش به دنبال بررسی تأثیر عوامل شناختی و عاطفی روی پاسخ رفتاری مصرف کنندگان به تبلیغات رفتاری آنلاین است تا هر دو جنبه مثبت و منفی این شیوه از تبلیغ را بررسی کند.
روش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی است و ماهیتی توصیفی پیمایشی دارد. جامعه آماری آن، دانشجویان دانشگاه های تهران است که در شش ماه گذشته یک تبلیغ رفتاری آنلاین مشاهده کرده اند. ۳۸۵ پرسش نامه به روش در دسترس بین اعضای نمونه توزیع شد. در ابتدای پرسش نامه، از طریق یک سؤال غربالگری، افرادی که در شش ماه گذشته تجربه مشاهده این گونه تبلیغات را داشتند، برای پاسخ به ادامه سؤال ها انتخاب شدند. از این میان ۲۹۹ نفر تبلیغات رفتاری آنلاین را مشاهده کرده بودند و به سؤال های پرسش نامه پاسخ دادند. برای آمار توصیفی، از نسخه ۲۶ نرم افزار اس پی اس اس و به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس ۳ استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که شخصی سازی ادراک شده، پاسخ رفتاری به تبلیغ را افزایش می دهد و متغیرهای ارتباط ادراک شده و مزاحمت ادراک شده این رابطه را میانجی می کنند. همچنین کنترل اطلاعات، بر مزاحمت ادراک شده و نگرانی حریم خصوصی تأثیر منفی دارد. دانش ترغیب بر نگرانی حریم خصوصی در جهت مثبت تأثیر دارد؛ مصرف کنندگانی که سطوح بالاتری از دانش ترغیب دارند، نسبت به تبلیغات رفتاری آنلاین با نگرانی حریم خصوصی بیشتری مواجهند. یافته ها مبنی بر این است که کاهش نگرانی حریم خصوصی، باعث می شود که نگرش به تبلیغات رفتاری آنلاین بهبود یابد و به دنبال آن، پاسخ رفتاری به تبلیغ افزایش پیدا کند.
نتیجه گیری: تبلیغات رفتاری آنلاین، به دلیل مربوط بودن به نیاز مصرف کننده و همچنین، کاهش مزاحمت ادراک شده، باعث افزایش پاسخ رفتاری می شود (به ترتیب سازوکار مثبت مستقیم و غیرمستقیم). این روش رویکرد مناسبی برای افزایش میزان پاسخ به تبلیغات آنلاین است. فراهم کردن امکان کنترل اطلاعات برای کاربران، مزاحمت ادراک شده و نگرانی حریم خصوصی را کاهش می دهد. می توان با انتقال پیام به مخاطبان هدف در خصوص مزایای تبلیغات رفتاری آنلاین، نگرانی حریم خصوصی را در این گونه تبلیغات کاهش داد؛ در نتیجه نگرش به آن بهبود پیدا می کند و باعث افزایش پاسخ رفتاری به آن خواهد شد. بر خلاف یافته های بعضی از پژوهش های گذشته، تأثیر نگرانی حریم خصوصی بر پاسخ رفتاری به تبلیغ معنادار نشد. این اتفاق شاید به دلیل ماهیت تبلیغ رفتاری آنلاین باشد؛ زیرا در مقایسه با تبلیغ شخصی سازی شده، از اطلاعات متفاوتی برای سفارشی کردن تبلیغ استفاده می کند. تبلیغ رفتاری آنلاین، مانند شمشیر دولبه است؛ اما تأثیر جنبه نامطلوب آن (نگرانی حریم خصوصی) در مقایسه با جنبه مطلوب آن (ارتباط ادراک شده) آنچنان قوی نیست. یافته های این پژوهش افزونه ای به ادبیات موجود در حوزه تبلیغات شخصی سازی شده و به ویژه تبلیغات رفتاری آنلاین است و به تصمیم های بازاریابان، مدیران برند و آژانس های تبلیغاتی، برای افزایش اثربخشی پیام های ارتباطی خود کمک خواهد کرد.
طراحی مدل عوامل پیش بین فرصت های کارآفرینانه در شرکت های بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی مدل عوامل پیش بین فرصت های کارآفرینانه در شرکت های بین المللی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کیفی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 17 نفر از مدیران و همچنین کارشناسان فعال در حوزه کارآفرینیمی باشد و نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی انجام شد و مصاحبه ها تا دستیابی به اشباع نظری ادامه داشت. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد. برای گردآوری و تحلیل داده ها از روش داده بنیاد استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها و طراحی الگو، در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفت. برای تحلیل داده ها از نرم افزار 18 MAXQDA برای کدگذاری ها استفاده گردید. در مرحله کدگذاری باز، 305 کد مقدماتی از تحلیل مصاحبه ها شناسایی شد. در دومین مرحله، کدگذاری محوری بر اساس یافته های پژوهش، مفهوم فرصت های کارآفرینانه به عنوان پدیده محوری انتخاب شد. شرایط علی در قالب هفت دسته رویدادهای خلاف انتظار، تغییرات مبتنی بر صنعت و ساختار بازار، کمبود مبتنی بر روش ها، وضعیت متناقض، تغییر مبتنی بر ارزش ها و شناخت، دانش جدید و ویژگی های جمعیتی جای گرفتند و چهار مقوله اصلی شامل راهبردهای سازمانی، راهبردهای مربوط به بازار، راهبردهای تجاری و مدیریت مؤثر عملکرد انتخاب شدند. عوامل مداخله گر در دو دسته تقویت کننده و تضعیف کننده شناسایی شدند. سرمایه، عوامل شرکتی، یادگیری اجتماعی، جمع آوری و مطالعه اطلاعات، ویژگی های فردی و عوامل اجتماعی به عنوان عوامل زمینه و بسترساز فرصت های کارآفرینانه تعیین شدند درنهایت پیامدهای عوامل پیش بین فرصت های کارآفرینانه در دو دسته مالی و مشهود و غیرمالی و نامشهود تعیین شدند.
سناریوهای امکان پذیر زنجیره تأمین پایدار در صنایع لبنی با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف سناریوهای امکان پذیر زنجیره تأمین پایدار در صنایع لبنی با رویکرد آینده پژوهی می باشد. روش پژوهش کیفی و از نوع کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده ها، یک تحقیق توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل 11 نفر از اساتید صاحب نظر (خبرگان آکادمیک)، کار شناسان و متخصصان شاغل در صنایع لبنی کشور (خبرگان صنعت)، و مشتریان و محققان مستقل (ذی نفعان مردمی)، می باشد. روش نمونه گیری غیراحتمالی هدف مند (قضاوتی) و گلوله برفی می باشد. عوامل مؤثر و عدم قطعیت های کلی دی در صنایع لبنی با روش دلفی فازی شناسایی شدند، سپس به کمک نرم افزار Wizard Scenario، سه سناریوی سازگار مشخص شد. مطابق یافته های پژوهش، عوامل مؤثر در نیرویهای پیشران و عدم قطعیتهای کلیدی بر آینده زنجیره تأمین پایدار در صنعت لبنی شناسایی شد که عبارت اند از: مقررات ارتباطات و تجارت خارجی، وضعیت قوانین رقابتی، توجه به موضوعات و استانداردهای بهداشتی و ایمنی، توجه به نگهداری موجودی برای هر واحد محصول، نوسانهای نرخ ارز خارجی، نوسانهای نرخ تورم، هزینه تولید مواد اولیه، هزینه فاسدشدن محصولات لبنی و میزان انگیزه و تمایل سرمایه گذاران خصوصی برای سرمایه گذاری در صنایع لبنی. نتایج یافته های تحقیق نشان داد پس از آنکه حالت های ممکن برای هر یک از ع دم قطعی ت ه ای کلی دی، ب ه کم ک ن رم اف زار Wizard Scenario شناسایی شد، سه سناریوی سازگار با عنوان های «رونق»، «واقعبینانه» و «ناعلاجی» به دست آمد. از سوی دیگ ر، مش خص ش د ک ه نرخ ارز خارجی و تورم، بر سایر عوامل و آینده صنایع لبنی ، بیشترین تأثیر را می گذارند.
شناسایی فرصت های راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه: تلاشی در جهت دستیابی به معیشت پایدار روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
83 - 108
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رویکرد معیشت پایدار در طول سال های گذشته بهترین روش برای پرداختن به مسائل فقر و توانمندسازی فقرا بوده و سعی دارد مشکل فقر و آسیب پذیری نواحی روستایی را به شکلی همه جانبه نگر و بر محوریت توسعه منابع انسان حل کند. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف شناسایی فرصت هایی برای راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه در راستای دستیابی به معیشت پایدار روستاییان شهرستان مهاباد طراحی و انجام گرفت.
روش شناسی: برای رسیدن به هدف مورد نظر، از رویکرد ترکیبی (کیفی-کمی) و روش های دلفی و تحلیل سلسله مراتبی استفاده گردید. جامعه موردمطالعه در این پژوهش، متخصصان، صاحب نظران، خبرگان و افراد باتجربه در حوزه کارآفرینی روستایی و کشاورزی در شهرستان مهاباد بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 24 نفر از آنان به عنوان اعضای پانل دلفی انتخاب گردیدند. در این پژوهش، پس از سه دور بررسی، نسبت به فرصت های راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه، اجماع حاصل شد. ابزار اصلی پژوهش در دور اول دلفی، پرسشنامه ای با پرسش های باز پاسخ، در دورهای دوم و سوم، پرسشنامه با پرسش های بسته و باز پاسخ و در مرحله تحلیل سلسله مراتبی، ابزار پژوهش پرسشنامه مقایسات زوجی بود. داده ها با استفاده از کدگذاری، تحلیل محتوا و آماره های توصیفی در محیط نرم افزارهای SPSS، Excel و Expert Choice تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: براساس نتایج، توسعه باغات مکانیزه (سیب، انگور، گردو، هلو وغیره)، توسعه واحدهای دامی (سبک و سنگین) کوچک و تولید و فروش لبنیات محلی، احداث واحدهای سردخانه چندمنظوره جهت نگهداری محصولات کشاورزی و دامی و توسعه صنایع فرآوری و بسته بندی محصولات کشاورزی، باغی و دامی، به عنوان مناسب ترین فرصت ها برای راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه در نواحی روستایی شهرستان مهاباد، شناسایی گردیدند. فرصت هایی که اهمیت کمتری داشتند، عبارت بودند از: احداث کشتارگاه مکانیزه دام سنگین و سبک، توسعه تولید قارچ و حل مشکل بازاریابی، توسعه کاشت گیاهان دارویی و ایجاد کارگاه بسته بندی و عصاره گیری و توسعه صنایع تبدیلی جهت کاهش خام فروشی محصولات کشاورزی و باغی. همچنین، براساس ظرفیت ایجاد اشتغال، فرصت های مرتبط با بخش کشاورزی، براساس سهولت بهره برداری از فرصت، فرصت های مرتبط با بخش صنایع دستی و مشاغل خانگی و براساس تناسب فرصت با قابلیت های منطقه، فرصت های مرتبط با بخش کشاورزی، بالاترین اولویت را در بین فرصت های کارآفرینی در نواحی روستایی شهرستان مهاباد، داشتند.
نتیجه گیری/ دستاوردها: به طورکلی نتایج پژوهش حاکی از آن بود که فرصت های کسب وکار بسیاری در منطقه موردمطالعه وجود دارد که به صورت کشف نشده و یا بلااستفاده، باقی مانده اند و یافتن این فرصت ها، باعث اشتغال زایی، رشد اقتصادی ملی و منطقه ای و بهبود معیشت پایدار روستاییان می گردد که بیانگر الزام به نیازسنجی و برنامه ریزی توسعه ای محلی و منطقه ای در این زمینه است.