فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۲۱ تا ۲٬۳۴۰ مورد از کل ۱۰٬۸۰۸ مورد.
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
702 - 726
حوزههای تخصصی:
هدف: صادرات غیرنفتی از موضوعاتی است که در چند دهه اخیر، مباحث زیادی را به خود اختصاص داده است. در ایران، بخش عمده درآمد صادراتی، از فروش نفت تأمین می شود و اتکای دولت به منابع درآمدی دیگر در کمترین سطح قرار دارد، از این رو، صادرات غیرنفتی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. خروجی این پژوهش، مدلی شبکه ای از ریسک هایی است که صادرکنندگان ایرانی در بخش صادرات غیرنفتی با آن مواجه هستند. این مدل یکپارچه از بررسی، تحلیل روابط و سطح بندی ریسک ها به دست آمده است و به تصمیم گیران حوزه صادرات کشور کمک می کند تا از ارتباطات بین ریسک های مؤثر بر بخش صادرات غیرنفتی، نگرشی کامل داشته باشند و در سیاست گذاری ها، اولویت ها را شناسایی کنند.
روش: مرحله نخست پرسش نامه توزیع شد و مؤلفه های تأثیرگذار، با توجه به نظرهای خبرگان و فعالان اقتصادی منتخب و با استفاده از آزمون آماری t، مشخص شدند. پرسش نامه دوم، بر اساس مؤلفه ها تدوین و دوباره توزیع شد که با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری آن را تحلیل کردیم.
یافته ها: خروجی پژوهش، مدل شبکه ای شش سطحی حاصل از مدل سازی ساختاری تفسیری است که کلیه ریسک ها سطح بندی و ارتباط بین آنها مشخص شده است. سطح شش که سطح آخر و تأثیرگذارترین عوامل را نشان می دهد، جنگ، قوانین دولتی و نرخ ارز را شامل می شود.
نتیجه گیری: بیشتر ریسک ها با ارتباطات و تأثیرات زیادی به هم گره خورده اند و در این میان، ریسک زائد یا کم همیتی مشاهده نمی شود. هر گونه کوتاهی در یک ریسک، باعث می شود نتیجه نهایی که همان افزایش صادرات غیرنفتی است، با نقصان مواجه شود.
ارایه الگوی بین المللی شدن زودهنگام شرکت های کوچک و متوسط صنایع غذایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش اکتشافی ارایه مدلی برای بین المللی شدن زودهنگام شرکت های کوچک و متوسط صنایع غذایی در ایران است. برای رسیدن به این هدف، طی روش دلفی فازی سه مرحله ای ابتدا با «مرورسیستماتیک» مطالعات و تحقیقات انجام شده، ابعاد، مولفه ها، فلسفه و اهداف بین المللی شدن زودهنگام در شرکت های کوچک و متوسط صنایع غذایی در ایران شناسایی و توسط 17 نفر از خبرگان علمی و اجرایی مورد تائید قرار گرفتند. این عوامل به صورت همگن در 3 رکن سازمان، محیط و فرد و 6 بعد ساختاری، مدیریتی، فرهنگی، فضای رقابتی، محیط نهادی صنعت و ویژگی های روانشناختی طبقه بندی گردید. سپس با نظرسنجی، توسط 107 نفر از مدیران صنایع غذایی به عنوان نمونه آماری، 61 مولفه ی تاثیرگذار در بین المللی شدن زودهنگام شرکت های کوچک و متوسط شناسایی شد که بر اساس نگرش آنان، قیمت رقابتی محصول، مهارت های ارتباطات بین المللی مدیر(دانستن زبان های خارجی)، وجود فرهنگ سازمانی صادرات محور در شرکت، شرکت در نمایشگاه های تخصصی بین المللی، پاسخ به سفارشات غیرمنتظره خارج از کشور، ساختار متناسب با بیمه، بانک، مالیات و نظام مالی پشتیبانی صادراتی از شرکت های صادرات محور و داشتن روحیه پیشگامی در مدیر، مهم ترین مولفه های تاثیرگذار در هر یک از این ابعاد بودند.
بررسی سیوه مشارکت مشتری در برندسازی در رسانه های اجتماعی مبتنی بر تئوری UGT و چارچوب S-O-R(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برندهای مختلف برای برقراری رابطه مشتری-برند در شبکه های اجتماعی به منظور ارتباط، ترویج و تبلیغ محصولات جدید خود به مشتریان و تشویق آنها به مشارکت، «جامعه های برند» خود را ایجاد کرده اند. جوامع برند نوعی ابزار بازاریابی است که تبادلات اجتماعی بین مشتریان را تسهیل می کند. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی نحوه مشارکت مشتری در همکاری در برندسازی در رسانه های اجتماعی مبتنی بر انگیزاننده مؤثر است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه خوارزمی است که در یکی از رسانه های اجتماعی دارای حساب کاربری هستند؛ از میان آنها 216 نفر از طریق روش نمونه گیری در دسترس برای نمونه انتخاب شدند و داده ها از طریق پرسشنامه استاندارد جمع آوری شدند. تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار PLS انجام شد. نتایج نشان داد انگیزه مشارکت (انگیزه های ایجاد رابطه، جستجوی سرگرمی، جستجوی اطلاعات و زیبایی شناسی بصری) بر مشارکت مشتری در جامعه برند در رسانه های اجتماعی تأثیر مثبت دارد و مشارکت مشتری در جامعه برند رسانه های اجتماعی بر اعتماد به برند، وفاداری به برند و تبلیغات دهان به دهان الکترونیک اثر دارد؛ ولی تأثیر تبلیغات دهان به دهان الکترونیک در جامعه برند رسانه های اجتماعی بر همکاری در برندسازی تأیید نشد.
خطرات حقوقی امضای الکترونیکی و الزامات قانونی پیشگیری از آنها (مطالعه تطبیقی در حقوق ایران و آمریکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال بیست و چهارم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۹۶
189 - 224
حوزههای تخصصی:
مطابق قانون تجارت الکترونیکی ایران مصوب 1382، وزارت صنعت، معدن و تجارت (وزارت بازرگانی سابق) متولی گسترش تجارت الکترونیکی در کشور است. یکی از ملزومات تحقق این سیاست، گسترش امضای الکترونیکی می باشد. برای گسترش این امضا علاوه بر زیرساخت های فنی و اقتصادی، جنبه های حقوقی نیز اهمیت دارد؛ زیرا صاحبان امضا باید با حقوق و تکالیف خود نسبت به این نوع امضا آشنا باشند. امضای الکترونیکی به دو گروه باینری و دیجیتالی به معنای عام تقسیم می گردد. امضاهای باینری صورت ساده از امضاهای الکترونیکی می باشند که در خرید و فروش های اینترنتی، انجام معاملات فاقد حساسیت و در دادرسی الکترونیکی نیز مورد استفاده قرار می گیرند. امضاهای دیجیتالی در معنای عام به دو نوع بیومتریکی و دیجیتالی در معنای خاص تقسیم می شوند. نوع بیومتریکی آنها در نظام حقوقی ایران کاربرد فراوان داشته و در بیشتر جنبه های حقوقی این نظام از جمله ثبت الکترونیکی اسناد، ثبت مالکیت های فکری و انجام معاملات، مورد پذیرش قرار گرفته است. نوع دیجیتالی آن در نظام حقوقی آمریکا به عنوان اصلی ترین ابزار انعقاد قراردادهای هوشمند در نظام نوین مبادلاتی به کار گرفته می شود. سوالی که در این مقاله به دنبال آن هستیم این است که آیا نظام حقوقی ایران دارای مقررات روشن و کاربردی در زمینه انواع امضای الکترونیکی است یا خیر؟ فرضیه اثبات شده این نوشتار، پاسخ منفی به سوال فوق است. این مقاله با روش کتابخانه ای و تطبیقی در سه بخش به بررسی امضای الکترونیکی در آمریکا، ایران و درجه بندی امضای الکترونیکی پرداخته است.
بازاندیشی نسبت قانون اعمال پذیر بر شرکت با تابعیت شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال بیست و چهارم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۹۶
225 - 254
حوزههای تخصصی:
مسائل مربوط به تشکیل، فعالیت و انحلال شرکت ها مساله ی تعیین قانون اعمال پذیر بر شرکت را پیش می کشند. برای تعیین این قانون سیستم های حقوقی مختلف اصولاً از یکی از دو معیار اقامتگاه و محل تاسیس شرکت بهره می برند. استفاده از این معیارها در تعیین تابعیت شرکت ناخواسته موجب درهم آمیختن دو مفهوم تابعیت شرکت و قانون قابل اعمال بر شرکت شده است. بدین ترتیب، حقوقدانان ایرانی ضمن متعارض دانستن ماده ی 591 قانون تجارت و ماده ی یک قانون ثبت شرکت ها سعی در حل این تعارض نموده اند. نگاهی به حقوق اروپای قاره ای به عنوان الگوی اقتباس مقررات یادشده نشان از آن دارد که تعارض یاد شده واقعی نیست. ماده ی 591 قانون تجارت دربردارنده ی قاعده ی حل تعارض شرکتی بوده و ارتباطی به بحث تابعیت شرکت ندارد. در نقطه ی مقابل نیز ماده ی یک قانون ثبت شرکت ها مختص تابعیت شرکت بوده و ارتباطی به قانون اعمال پذیر بر شرکت ندارد.
بررسی تأثیر قابلیت های بازاریابی و استراتژی های بازاریابی بر عملکرد تجاری شرکت های صادراتی (موردمطالعه: صنعت شکلات در شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با گسترش روند جهانی شدن، افزایش رقابت، ورود شرکت های مختلف داخلی و خارجی، محصولات متنوع و پیشرفت تکنولوژی، حفظ رضایت و وفاداری مشتری مشکل شده است؛ بنابراین بهره گیری از قابلیت ها و استراتژی های بازاریابی جهت بقا در صحنه رقابت امر ضروری به نظر می رسد؛ چراکه این دو عامل می تواند زمینه ساز مناسبی برای بهبود عملکرد تجاری شرکت فراهم نماید. بر این اساس در این پژوهش قصد بر این است تا تأثیر قابلیت ها و استراتژی های بازاریابی بر عملکرد تجاری شرکت های صادراتی در صنعت شکلات شهر تبریز بررسی شود. جامعه آماری شامل تمامی مدیران و کارمندان ارشد شرکت های صادرکننده شکلات در شهر تبریز است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با 215 نفر به دست آمد که بر اساس روش نمونه گیری غیر تصادفی قضاوتی انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه استاندارد استفاده شد. روایی پرسشنامه بر اساس روایی سازه، تشخیصی و همگرا و پایایی پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ بررسی گردید. آزمون مدل پژوهش بر اساس روش معادلات ساختاری و نرم افزار LISREL انجام گرفت. نتایج نشان داد که قابلیت های معماری بازاریابی، قابلیت های تخصصی بازاریابی و قابلیت های میان وظیفه ای بازاریابی براثر بخشی درونی و بیرونی پیاده سازی استراتژی های بازاریابی صادراتی تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین تأثیر مثبت و معنادار اثربخشی درونی براثر بخشی بیرونی پیاده سازی استراتژی های بازاریابی صادراتی تائید شد. نهایتاً تأثیر مثبت و معنادار اثربخشی بیرونی پیاده سازی استراتژی های بازاریابی صادراتی بر عملکرد تجاری شامل عملکرد مشتری، عملکرد بازار و عملکرد مالی تائید شد.
تبیین رابطه ارزش ادراک شده مصرف کنندگان برندهای لوکس خودرو و رفتار خرید آنان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزش ادارک شده مشتری، مفهومی کلیدی در بازاریابی استراتژیک است؛ زیرا تا زمانی که خواسته ذهنی مشتری برمبنای ادراک وی از محصول برآورده نشود، اهداف بلندمدت سازمان محقق نخواهد شد. از این رو، هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ارزش ادراک شده مصرف کنندگان برندهای لوکس خودرو و رفتار خرید آنان است. ابعاد ارزش ادراک شده در این پژوهش براساس پژوهش ویدمن و همکاران[1](2010) در نظر گرفته شده است. این پژوهش، به صورت میدانی انجام شده و در میان انواع روش های پژوهش، توصیفی– همبستگی از نوع معادلات ساختاری و ازلحاظ هدف نیز ازنوع پژوهش های کاربردی است. داده ها به صورت تصادفی از 385 نفر از دارندگان خودروی لوکس در تهران، با استفاده از ابزار پرسشنامه استاندارد ویدمن و همکاران (2009 و 2012)، لی و وهوانگ (2011) و چو و همکاران (2012)، جمع آوری شده است. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از روش تحلیل مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که ادراک ارزش های عملکردی، فردی، اجتماعی و مالی بر رفتار خرید ایرانیان از خودروهای لوکس تأثیر مثبتی داشته است و زیرمؤلفه های هریک از این متغیرهای ارزشی نیز بر رفتار خرید اثرگذار است؛ اما مطابق با این نتیجه، ارزش های فردی و عملکردی بیشترین تأثیر را بر رفتار خرید ایرانیان از خودروهای لوکس دارند و ارزش مادی گرایی و لذت جویانه از ارزش های فردی و کیفیت از ارزش های عملکردی، بیشترین ضریب اهمیت را در پیش بینی رفتار خرید دارند. <br clear="all" /> [1]. Wiedmann
اثر جهت گیری ارزشی بر رفتار گردشگری محیطزیستی به واسطه تئوری ارزش عقیده هنجار و نظریه انتظار در میان گردشگران دربند و درکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
221 - 252
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با ادغام تئوری ارزش عقیده هنجار استرن و تئوری انتظار وروم به دنبال تعیین مدل رفتار محیط زیستی گردشگران دربند و درکه می-پردازد. جامعه آماری پژوهش، گردشگران درکه و دربند تهران میباشد. در اینپژوهش از نرمافزار اس، پی اس، اس و آموس انجام شده است. یافتهها پژوهش حاکی از آن است جهتگیری ارزشی محیط زیست و جهتگیری ارزشی نوع دوستی اجتماعی بر پارادایم اکولوژیکی نوین تاثیرگذار است همچنین آگاهی از عواقب بر حفظ محیط زیست بیتاثیر میباشد در واقع نتایج تحقیق حاضر نشان داد که ارزشها نقش مهمی در شکلدهی رفتارهای گردشگری محیط زیستی در سطح جامعه ایفا میکنند، اما باید توجه داشت که ارزش یگانه متغیر هدایت کننده رفتار گردشگر نیست و در کنار آن بایست به نقش متغیرهایی همچون عوامل موقعیتی، نگرش افراد، دانش و آگاهی افراد از موضوع و درک اهمیت آن نیز توجه کرد.
شناسایی مدل های ذهنی مدیران شرکت های صنایع غذایی از موانع توسعه صادرات (نمونه کاوی: مدیران شرکت های لبنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
198 - 226
حوزههای تخصصی:
هدف: علی رغم تأثیر شایان توجه مدل های ذهنی روی تصمیم گیری مدیران، فقط تعداد انگشت شماری از پژوهش های بازاریابی مدل ذهنی مدیران این حوزه را بررسی کرده و تعداد به مراتب کمتری به تأیید اهمیت این پدیده پرداخته اند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی مدل های ذهنی مدیران شرکت های لبنی در رابطه با موانع شروع یا گسترش صادرات است.
روش: این پژوهش بر مبنای هدف، از نوع کاربردی و بر اساس گردآوری اطلاعات توصیفی است. مدیران ارشد در حوزه بازرگانی، فروش و صادرات شرکت های فعال در صنعت لبنی، جامعه آماری پژوهش را تشکیل داده اند و برای جمع آوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی و فنون فرافکنی استفاده شده است.با استفاده از روش نمونه گیری نظری، مصاحبه با مدیران ارشد دوازده شرکت لبنی تا حد اشباع ادامه پیدا کرد. برای اطمینان از روایی و پایایی داده ها از روش بازنگری توسط شرکت کنندگان و روش چندجانبه نگری از طریق مصاحبه با گروه های متفاوت مشارکت کنندگان استفاده شد و برای تحلیل داده ها از تحلیل تم و نرم افزار10Maxqdaاستفاده شده است.
یافته ها: شش مدل ذهنی شناسایی شده در این پژوهش عبارت اند از: مدل ذهنی بازارگرا، حاکمیت گرا، منبع گرا، سودگرا، زیرساخت گرا و نهادگرا. بر اساس نتایج، مدل های ذهنی بازارگرا، حاکمیت گرا و منبع گرا برجسته ترین مدل های ذهنی در این پژوهش هستند.
نتیجه گیری: نداشتن مزیت رقابتی و جایگاه ضعیف بازاریابی در شرکت های ایرانی، از موانع مهم توسعه صادرات محصول های لبنی در بازارهای فرامنطقه ای است. از دیدگاه مشارکت کنندگان پژوهش، دولت از طریق وضع قوانین روشن و ثابت، تأمین منابع مالی مستقیم و غیرمستقیم، وضع معافیت های گمرکی و مالیاتی و اعطای جایزه صادراتی، می تواند بستر مناسبی برای توسعه صادرات شرکت های ایرانی فراهم آورد و بسیاری از موانع مطرح شده در مدل های ذهنی شش گانه را رفع کند.
مدل تجاری سازی ایده فروش الکترونیک با به کارگیری نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
335 - 356
حوزههای تخصصی:
هدف: در دنیای رقابتی امروز، تجاری سازی و بهره گیری از ایده های نو بسیار حیاتی است، در واقع می توان گفت که یکی از دلایل اصلی پیشرفت تکنولوژی در کشورهای توسعه یافته، توجه به مسئله تجاری سازی ایده ها بوده است. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه هدف این پژوهش را افرادی با دانش کافی در خصوص فروش الکترونیک و رسانه های دیجیتال در کشور و شاغلان رده های مدیریتی شرکت های فعال در فروش الکترونیک تشکیل داده است. نمونه گیری در پژوهش حاضر به صورت هدفمند انجام گرفت و 14 نفر از میان افراد ذکرشده انتخاب شد. در این پژوهش برای جمع آوری دیدگاه های افراد مرتبط با عرصه فروش الکترونیک و رسانه های دیجیتال از ابزار مصاحبه استفاده شده است. یافته ها: بر اساس تحلیل مصاحبه های صورت گرفته، ۲۷۷ کد باز اولیه شناسایی شد که این کدها به 20 کد محوری و 5 کد منتخب کاهش داده شدند. در نهایت با استناد به رهیافت سیستماتیک در نظریه داده بنیاد، کدهای شناسایی شده در 6 طبقه هسته ای شامل شرایط علّی، شرایط زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مقوله های علّی (دانش و شناخت نیازهای بازار، حمایت مالکیت فکری و اتخاذ چشم اندازهای بازاریابی)، مقوله های محوری (خلاقیت و ایده پردازی، کاربردی بودن ایده، حمایت از ایده پردازی و ریسک پذیری)، مقوله های راهبردی (آموزش، پژوهش و توسعه، سازوکار های مدیریتی و شناسایی نیازهای مشتری)، مقوله های زمینه ای (بررسی های محیطی، منابع مالی و انسانی و بسترهای سازمانی)، مقوله های مداخله گر (زیرساخت های قانونی، عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و توسعه فناوری) و مقوله های پیامدی (فروش و سود بیشتر، رضایت مشتری، نوآوری و توسعه خدمات) بر تجاری سازی ایده فروش الکترونیک تأثیرگذارند. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده حاکی از تأثیر هر یک از مقوله های مختلف بر تجاری سازی ایده فروش الکترونیک است، از این رو برای موفقیت در فروش الکترونیک، باید به این مقوله ها توجه ویژه ای شود.
واکاوی چالش های قانون کار جمهوری اسلامی ایران، در راستای ایجاد، حفظ و توسعه فرصت های شغلی (مطالعه گروه کانونی در بنگاه های کوچک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
956 - 975
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، واکاوی مشکلات اثرگذار قانون کار جمهوری اسلامی ایران بر ایجاد، حفظ و توسعه فرصت های شغلی در بنگاه های کوچک اقتصادی و ارائه راهکارهایی به منظور رفع تأثیر این مشکلات است.
روش: در این پژوهش کاربردی، برای شناسایی مشکلات، از روش گروه کانونی استفاده شد. جامعه آماری آن، کارآفرینان و مدیران بنگاه های کوچک بخش خصوصی و صاحب نظران حوزه قانون کار و روابط کار با حداقل از 10 سال سابقه کاری بود. انتخاب مشارکت کنندگان به روش نمونه گیری هدفمند انجام گرفت و در نهایت 4 گروه کانونی با حضور 35 نفر برگزار شد.
یافته ها: چهار مشکل اصلی که بر ایجاد، حفظ و توسعه فرصت های شغلی تأثیرگذار است، عبارت است از: راه اندازی کسب وکار جدید و توسعه آنها؛ بهره وری و ادامه فعالیت بنگاه های کوچک اقتصادی؛ ادغام بنگاه های کوچک اقتصادی و خروج آنها از بازار و اشتغال زنان. راهکارهای ارائه شده برای این مشکلات بدین صورت مشخص شد: برون سپاری بخشی از فرایندهای تولید به خارج از بنگاه؛ بهره گیری از مشاوران حقوقی توسط بنگاه های کوچک؛ کاهش عناوین شغلی در بنگاه برای کاهش حداکثری نیروی کار و در نظر گرفتن شرایط اقتضایی برای بانوان هنگام استخدام.
نتیجه گیری: بنگاه های کوچک اقتصادی، برای رفع مشکلات ناشی از قانون کار، باید دو راهبرد کلان را در پیش بگیرند: 1. پیگیری مطالبات ظرفیت های موجود در قانون کار به کمک مشاوران حقوقی خبره (مانند مواد 191 و 190) و 2. اجرای سناریوهای گوناگون برای به کارگیری نیروی انسانی (برای مثال، عقد قراردادهای موقت کار).
ارائه الگوی بازاریابی محتوا مبتنی بر الگوریتم ژنتیک در صنعت گردشگری استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲
175 - 208
حوزههای تخصصی:
فضای دیجیتال به شکل فزاینده ای با صنعت گردشگری در ارتباط است و تولید محتوا به عنوان بخشی مهم از این فضا، به دنبال جلب توجه مشتریان است. در قلب بازاریابی دیجیتال، محتوا خانه دارد و بار بخش آموزش، بالا بردن آگاهی، اطلاع رسانی و ایجاد ارزش های افزوده برای مشتریان را به دوش می کشد. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی بازاریابی محتوا مبتنی بر هوش مصنوعی در صنعت گردشگری استان فارس است .در این پژوهش با استفاده از تئوری داده بنیاد اقدام به طراحی یک الگو برای بازاریابی محتوا شده است . الگوریتم ژنتیک به عنوان یکی از الگوریتم های هوش مصنوعی ،جهت انتخاب محتوا ،فرمت محتوا و کانال انتشار محتوا، به کار گرفته شده است . نتایج نشان می دهد هوش مصنوعی توانایی انتخاب محتوای کاربردی تر و مناسب تری را نسبت به کارشناسان و نیروی انسانی داراست.در نهایت این الگو، در صنعت گردشگری استان فارس نیز توانسته است جهت انتشار محتوا، کارآمد و موثر باشد.
صادرات صنعتی متقابل ایران و تاثیر تغییرات نرخ ارز حقیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال بیست و چهارم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۹۶
33 - 60
حوزههای تخصصی:
اقتصاد ایران برای رسیدن به چشم انداز مطلوب رشد متناسب با مزیت نسبی و رقابتی قابل دسترس، نیازمند به رونق مستمر صادرات صنایع تولیدی است. دولت با اتخاذ سیاست های ارزی مناسب زمینه های تحقق رشد صادرات صنعتی را فراهم می نماید. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر تغییرات نرخ ارز حقیقی بر عملکرد صادرات صنعتی ایران در تجارت با شرکای صادراتی اش(متقابل) است. در این مطالعه همچنین متغیرهای دیگر، نظیر نرخ تعرفه، رشد اقتصادی شرکای صادراتی نیز بررسی شده است. تاکنون پژوهش های کمی در مورد رابطه میان نرخ ارز حقیقی و صادرات صنعتی متقابل ایران در قالب داده های تابلویی(با اثرات ثابت و به روش FGLS) و در تجارت با 124 کشور طى دوره زمانی 2016-1996 انجام شده است. یافته ها مؤید این حقیقت هستند که (الف) سیاست تقویت نرخ ارز حقیقی، تا حدودی منجر به رشد عملکرد صادرات صنعتی متقابل می شود (ب) متغیرهای دیگر نظیر نرخ تعرفه و رشد اقتصادی نیز بر صادرات صنعتی تاثیر گذار است ضمن اینکه تاثیر چشم انداز رشد اقتصادی شرکای تجاری در مقایسه با افزایش نرخ ارز حقیقی بیشتر می باشد. درک مناسبی از این رابطه، به سیاستگذاران پولی و ارزی کشور کمک می کند که اثربخشی سیاست های تنظیم بازار ارز برای تشویق و گسترش صادرات صنعتی منوط به تقویت دیپلماسی تجاری در کشورهایی با چشم انداز رشد اقتصادی بالا در قالب تعمیق موافقت نامه های منطقه ای نیز هست.
پیش بینی رفتار مصرف کننده: مدل آینده پژوهی رفتار آتی خرید با استفاده از روش پژوهش ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال بیست و چهارم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹۷
133 - 176
حوزههای تخصصی:
امروزه نمی توان در مورد موفقیت کسب و کارها ساده انگاری کرد. به همین دلیل، پیش بینی رفتار مصرف کننده کلید موفقیت در برنامه ریزی و مدیریت محیط در حال دگرگونی است. تمرکز این پژوهش بر شناخت رفتار خرید آینده مصرف کننده در کالاهای با درگیری ذهنی بالا می باشد. در واقع، این پژوهش به شناسایی عوامل، ابعاد، مولفه ها و شاخص های اثرگذار بر رفتار خرید آینده مصرف کننده در کالاهای با درگیری ذهنی بالا پرداخته و به ارائه مدلی ساختاری میپردازد. در مطالعه اول، از روش دلفی در چهار راند جهت بررسی ادبیات نظری و مصاحبه با 17 نفر از خبرگان دانشگاهی و صنعت و اخذ نظرات آنها و از منطق دلفی فازی برای تحلیل این نظرات استفاده شد و در مطالعه دوم با استفاده از یک نمونه 417 نفره و نرم افزارهای AMOS و SPSS ، مولفه ها و شاخص ها در قالب دو مدل اندازه گیری و ساختاری تحلیل شدند. در مطالعه اول، دو عامل، چهار بعد، هجده مولفه و شصت و پنج شاخص مرتبط با مفهوم اصلی شناسایی شدند و در مطالعه دوم مولفه های پژوهش با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی تحلیل و در نهایت مولفه های تایید شده در مدل نهایی برازش گردیدند. نتایج این پژوهش نشان داد که شاخص های بازخورد از سوی فروشندگان و توجه به تغییرات محصولات از مولفه اثرات اجتماعی با بالاترین مقدار دی فازی شده پر اهمیت ترین و شاخص گروه های محیطی از مولفه هنجارهای ذهنی با کمترین مقدار دی فازی شده کم اهمیت ترین شاخص پژوهش به حساب می آیند .
فقدان ساختار برنامه ریزی مشارکتی؛ تأثیر مشارکت در برنامه ریزی های شهرداری ها
حوزههای تخصصی:
پیوستن شهروندان به فرایند برنامه ریزی، از نتایج مثبت انکارناپذیری برخوردار است. سالهای اخیر موضوع مشارکت شهروندان در برنامه ریزی در اغلب کشورها بسیار مورد توجه قرار گرفته و سعی شده امکان مشارکت عمومی در سطوح گوناگون برنامه ریزی و تصمیم سازی فراهم شود. نقش مدیریت محله می بایست برای ساماندهی مشارکت های اجتماعی در محلات شهر و به تبع آن برنامه ریزی محله محور مورد توجه ذینفعان حوزه مدیریت شهری قرار گیرد.این مقاله تاثیر مشارکت، به عنوان ابزاری در تقویت فرایند برنامه ریزی را مورد بحث قرار داده است. این تحقیق به منظور بررسی نقش برنامه ریزی مشارکتی به عنوان الگویی برای برنامه ریزی مؤثر در شهرداریها و همچنین توجه به این نوع از برنامه ریزی به عنوان ابزاری برای توانمندسازی شهروندان صورت گرفته است. هدف این تحقیق ارائه مکانیزیم هایی برای طرح مدیریت محله است تا میزان موفقیت آن را در جلب مشارکت شهروندان جهت برنامه ریزی مشارکتی در شهرداری ها محیا سازد. در این تحقیق از مقالات، گزارشات، آئین نامه های مرتبط با موضوع و همچنین مصاحبه با معاونان شهرداران برخی از مناطق شهر تهران استفاده شده است. افزایش رشد و توسعه شهری، رضایت شهروندان از مدیریت شهری، افزایش اعتماد به مدیریت شهری از نتایج یافته های تحقیق می باشد که نشان دهنده این است که ایجاد ساختار رسمی، قانونی و موثر در نتیجه گیری های مدیران مناطق می تواند نقش به سزایی در دخالت دادن شهروندان در اداره شهر داشته باشد و این مشارکت به عنوان ابزاری برای تصمیم گیری و تصمیم سازی ایفای نقش نماید. در این پژوهش مشخصات و ویژگی های افرادی که در فرایند تصمیم سازی می توانند تأثیر گذار باشند نیز مورد اشاره قرار گرفته است. در انتها مشخص گردید برنامه ریزی مشارکتی و توجه به سرای محله و ایجاد ساختار رسمی موثر برای آن می تواند منجر به رضایت مردم و افزایش اعتماد به مدیریت شهری، افزایش رشد و سرعت توسعه شهری را در پی داشته باشد.
تاثیر بازاریابی سبز بر گردشگری پزشکی با نقش میانجی فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سفر و گردشگری با اهداف جهت استفاده از منابع درمانی همچون آب های معدنی، گذراندن دوران نقاهت، معالجه و نظایر ان گردشگری سلامت یا توریسم درمانی می نامند. بازاریابی سبز که خود یک استراتژی در بازار کنونی تلقی می شود با هدف انطباق با محیط زیست و سلامت جامعه، افراد و کسب و کار روند رو به رشدی را داشته است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر بازاریابی سبز بر گردشگری سلامت در استان سیستان و بلوچستان می باشدکه در بازه زمانی مهر 97 تا اردیبهشت 98 انجام شده است. داده های مورد نیاز پژوهش حاضر با استفاده از روش های میدانی همچون مصاحبه و توزیع پرسشنامه جمع آوری و با استفاده روش های تحلیل توصیفی و تحلیل عاملی و T, P Value, و ... تجزیه و تحلیل شد. از 16 فرضیه مورد آزمون تعداد هشت فرضیه مورد پذیرش قرار گرفتند. طبق نتایج حاصله بازاریابی سبز بر گردشگری سلامت تاثیر معناداری دارد و رابطه متغیرهای فرصت و سطح درآمد، فرصت و محیط زیست، مسئولیت اجتماعی و امکانات فیزیکی، مسئولیت اجتماعی و دسترسی به اطلاعات، مسئولیت اجتماعی و سطح درآمد، مسئولیت اجتماعی و اثرات زیست محیطی و درنهایت امکانات فیزیکی و محیط زیست مورد پذیرش واقع شدند.
تاثیر کانال های ارتباطی بر تبلیغات کلامی با میانجی گری ریسک اجتماعی و انتشار سریع اطلاعات و تعدیل گری خود ابرازی برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر کانال های ارتباطی بر تبلیغات کلامی با نقش میانجی ریسک اجتماعی و انتشار سریع اطلاعات و نقش تعدیلگر خود ابرازی برند است. پژوهش از حیث هدف کاربردی و از حیث روش، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش مشتریان شرکت بیمه رازی در شهر مشهد هستند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 396 نفر بر اساس فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد بوده که روایی آن به روش روایی محتوا، روایی همگرا و روایی واگرا مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن به روش آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بالاتر از مقدار مطلوب 7/0 برآورد شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در بخش آمار توصیفی از نرم افزار آماریSPSS23 و در بخش آمار استنباطی از نرم افزار آماری Smart PLS3 استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که کانال های ارتباطی تأثیر معناداری بر ریسک اجتماعی، سرعت انتشار اطلاعات و تبلیغات کلامی دارند. همچنین تأثیر ریسک اجتماعی بر تبلیغات کلامی و سرعت انتشار اطلاعات بر تبلیغات کلامی معنادار بود. نقش میانجی ریسک اجتماعی و سرعت انتشار اطلاعات در رابطه بین کانال های ارتباطی و تبلیغات کلامی نیز مورد تأیید قرار گرفت. همچنین نقش تعدیل گر خودابرازی برند در رابطه بین ریسک اجتماعی و تبلیغات کلامی و سرعت انتشار اطلاعات و تبلیغات کلامی مورد تأیید قرار گرفت. در این راستا می توان گفت که با کاهش میزان ریسک اجتماعی و افزایش سرعت انتشار اطلاعات در سایه ارتقای کانال های ارتباطی می توان تبلیغات کلامی را در خصوص بیمه رازی از مشتریان انتظار داشت. همچنین عنصر خود ابرازی برند نیز می تواند نقش مهمی در ارتقای تبلیغات کلامی مشتریان داشته باشد.
Modeling the Factors Influencing Store Price Image in Iran by Interpretive Structural Modeling Method
حوزههای تخصصی:
Price is one of the most significant factors in competing in the retail market. This study aims to present the interpretive-structural modeling of elements affecting store price image, considering local and situational variables. Having analyzed KIOSERT analysis and been sure of accuracy in variables choice, the interpretive-structural modeling was used at the level of categories. The outcome of interpretive-structural modeling was a two-level model, in which the first one consisted of ‘services’, ‘enthralling factors’, ‘store factors’, and ‘social responsibility’, and in the second level, the variables consisted of ‘competitors’, ‘buyer factors’, ‘price and promotions’, and ‘sale policies’. In addition to the mentioned model, another finding of the study is depicting driving-dependency power, in which research variables are divided into four groups: autonomous, dependent, independent, and linkage. Accordingly, the ‘competitors’, ‘buyer factors,’ ‘price and promotions’, ‘sale policies’, ‘enthralling factors’, ‘store factors’, and ‘social responsibility’ belong to linkage variables and ‘service’ variable, by itself, belong to independent variables.
پدیدارشناسی هویت در تجربه زیسته مخاطبان برندِ محصولاتِ صنعتی با رویکرد رابطه ای به مدیریت برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال هفتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
69 - 118
حوزههای تخصصی:
مفهوم هویت در شکل گیری و تکامل رویکردهای مدیریتی به برند همواره متغیر بوده است، از رویکردهای مبتنی بر هویتِ تجویزی گرفته تا رویکردهای معاصرتر نظیر رویکردهای رابطه ای به مدیریت برند که در آن مفهوم هویت برند در طی ارتباطِ ماندگارِ برند و مخاطبانش و در تجربه زیسته آنان شکل می گیرد. پژوهش حاضر در پی یافتن این پرسش ها که در رابطه برند-مصرف کننده، چه متغیرهای مستقل و پنهانی بر احراز هویت برند توسط مصرف کننده در تجربه زیسته به یادماندنی از برند و در نتیجه احساس تعلق به آن اثرگذارند؟ و متغیرهای مذکور تحت چه روابطی این مهم را محقق می سازند؟ در دو گام انجام گرفت. در گام اول برای دستیابی به ماهیت شکل گیری مفهوم هویت در رابطه برند-مصرف کننده و استخراج مضامین، مقوله ها و روابط بین آن ها و دستیابی به مدلی مفهومی در این حوزه، از روش پدیدارشناسی تفسیری و ابزار مصاحبه های نیمه ساختاریافته به واسطه 21 نفر از مشارکت کنندگان بهره گرفته شد و در گام دوم نیز، به منظور تعمیم نتایج و تجزیه وتحلیل آن ها، داده های مذکور در قالب ابزار پرسشنامه در اختیار 384 مشارکت کننده قرار داده شده و موردنظر سنجی قرار گرفت و در ادامه به کمک نرم افزارهایی نظیر اس پی اس اس و آموس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت که در طی آن با تائید مدل ساختاری پژوهش، این نتیجه حاصل شد که شکل گیری مفهوم هویت در تجربه زیسته مخاطبان برند و در ارتباط مصرف کننده-برند دست کم به 5 مضمون و 25 مقوله وابسته است که در طی روابطی منجر به برساخته شدن مفهوم هویت در رابطه برند-مصرف کننده می شوند؛ بنابراین پیشنهاد می شود مدیران برند، طراحان محصولات برند، بازاریابان و سایر متخصصین مربوط به این حوزه ها، به نتایج حاصل از این پژوهش برای خلق برندهای پایا و هویت مدار، به مثابه ابزاری برای رهایی از دیدگاه تک بعدی و تجویزی به مقوله هویت بنگرند.
ارزیابی تقاضای گردشگری در مجموعه های تاریخی آسیب دیده (مورد مطالعه ارگ بم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد تقاضای سفر به جاذبه هایی که به دلایل طبیعی و انسانی تخریب شده اند، نوع جدیدی از گردشگری را در دنیای امروز رقم زده است. به باور صاحب نظران، توسعه گردشگری در این قبیل سایت ها می تواند در بازسازی آن ها مؤثر باشد. در این راستا، توجه به ویژگی های تقاضا به عنوان یکی از مهم ترین ارکان سیستم گردشگری، دارای اهمیت بسیاری است. بر همین اساس، در این پژوهش بررسی ویژگی های تقاضا در مجموعه تاریخی زلزله زده ارگ بم (یکی از سایت های فرهنگی ثبت در فهرست میراث جهانی یونسکو) بعد از بازسازی سایت، موردتوجه قرار گرفته است. جامعه آماری را گردشگرانی تشکیل دادند که در سه ماه اول سال 1396، از ارگ بم بازدید کرده اند که طبق جدول مورگان و بررسی های آماری، تعداد 200 نفر به عنوان نمونه برآورد شده اند و پرسشنامه، به روش تصادفی ساده در اختیار آن ها گذاشته شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها و به منظور مدل سازی معادلات تحلیل مسیر و انجام آزمون های آماری از دو نرم افزار SPSS 22 و AMOS، استفاده شده است. نتایج پژوهش بر وجود رابطه معنادار بین ویژگی های جمعیتی تقاضا (سن، جنسیت و سطح تحصیلات) و انگیزه گردشگران، رابطه مثبت و معنادار بین ویژگی های رفتاری تقاضا (انگیزه، هدف و تعداد دفعات سفر) و رضایت مندی گردشگران، عدم رابطه معنادار بین رضایت مندی گردشگران و وفاداری آنان، تأثیر مثبت و معنادار تصویر ذهنی مقصد (مثبت و منفی) بر انگیزه گردشگران و نیز عدم تأثیر معنادار تصویر ذهنی مقصد (مثبت و منفی) بر رضایت مندی و وفاداری گردشگران، اشاره دارد.