ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۶۱ تا ۲٬۶۸۰ مورد از کل ۱۴٬۵۸۲ مورد.
۲۶۶۱.

کرونا و مسئولیت های بشر دوستانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۵ تعداد دانلود : ۲۲۶
باوجود پیامدهای ناگوار فراوان کرونا برای زندگی بشر، می توان آن را آزمونی بی همانند برای بشردوستی در جهان کنونی دانست. گ ف تم ان بش ردوست انه برخلاف گفتمان حقوق بشر، به جای حقوق، بیشتر بر مسئولیت تأکید می کند و در حوادث و رویدادهای هولناک و فاجعه آمیز دولت ها، نهادها و افراد را به انجام وظایف بشردوستانه فرامی خواند. مسئولیت معادل responsiblity است و انجام تعهد را تضمین می کند؛ ازاین رو با آن همراه است. هر شخص یا نهادی که از انجام تکلیف و تعهد خود شانه خالی کند، نسبت به آن مسئول شناخته می شود. مسئولیت دولت اصلی، فراگیر در حقوق بین الملل و از قدمتی به اندازه آن برخوردار است. تبار این مفهوم را می توان جنگ عادلانه دانست که به موجب آن هردولتی حق توسل به جنگ به عنوان آخرین چاره برای استیفای حق خود در برابر دولت دیگر را دارد؛ همچنان که دولتی که جنگ ناعادلانه به راه اندازد، وظیفه دارد به دولت زیان دیده خسارت بپردازد (Mashood A. Baderin, Manisuli Ssenyonjo,2010, p397). بنابراین مسئولیت دولت، خلاصه این اصل ساده و حیاتی است که هر اشتباه قانونی، مسئولیت حقوقی در پی دارد. بر این اساس، مسئولیت دولت برای اقتدار و اثربخشی قوانین بین المللی ضروری است. در تحلیل مفهوم مسئولیت پیش از هر چیز، توجه به دو جنبه بازنگرانه یا گذشته نگر و آینده نگرانه آن اهمیت دارد: در بعد نخست، مسئولیت به اعتبار انجام عمل مجرمانه و نقض قانون معنا پیدا می کند. از این نظر مسئولیت به معنای نقش داشتن در اقدامی زیان بار و درنتیجه مسئول بودن درخصوص جبران آن است. وجه آینده نگرانه مسئولیت، نشان دهنده وظایفی است که دولت ها در برابر حقوق بین الملل برعهده دارند؛ ازاین رو معنای آن با تعهد یکسان است. با تحلیل کاربردهای مسئولیت در گفتمان بشردوستانه، می توان چهار مفهوم را از یکدیگر تفکیک و بازشناسی کرد. به بیان دیگر، در پاسخ به این پرسش که مسئولیت این کار با کیست؟ می توان از چهار نوع مسئولیت سخن گفت: علیت و پاسخ گویی، منصب اداری و وظیفه، توانایی و نوع دوستی و درنهایت وظیفه اخلاقی بنیادی نسبت به دیگران (itoma & Bystrom, in Mills &Karp, 2015, p25). ایمانوئل لویناس (1906-1995) فیلسوف اخلاق معاصر، اخلاق را بر بنیاد تقدم دیگری بر خود استوار می دانست. بر پایه دریافت او، مسئولیت امری اخلاقی است و جایگاهی بس فراتر و بنیادی تر از سه مفهوم پیشین دارد. این مسئولیت نامشروط، فروناکاستنی و مطلق است؛ زیرا بنیادی است که سوژه به عنوان عاملی که می تواند شرط، وظیفه و مرزبندی برقرار کند، بر آن استوار است. به بیان دیگر، ش رط ک ام ل خود بودن، مسئولیت نامحدود نسبت به دیگری است. این امر مستلزم آرمان های بلندپروازانه نیست، بلکه به معنایی عمل گرایانه، کارهایی را تعیین می کند که در شرایط خاص لازم است برای کمک به دیگری انجام شوند (bid, p33-34).
۲۶۶۲.

مرگ، ترس و تغییر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۲۵۵
با زاده شدن انسان، ترس نیز زاده می شود و احساس ترس می تواند در تمام طول حیات یکی از مهم ترین فاکتورهای شکل دهنده حیات انسانی باشد. این پارادوکس سازنده، نوع نگاه انسان به حیات را با دگرگونی مواجه کرده؛ کما این که تاریخ بشر نیز ناشی از این احساس، شکل های گوناگونی به خود گرفته است. در این میان بزرگ ترین ترس ها، ترس از پایان حیات یا همان مرگ است. مرگ ما را تمام وکمال احاطه می کند؛ نه تنها ما را، بلکه هرچیزی را که در ماست در طوفان و گرداب خویش فرومی برد و پس ازآن موجودیت هر چیزی را که احاطه کرده است، نفی می کند. این همان عامل ترس بزرگ است که درعین رازآلود و وهم آلودبودن، زندگی بشر را تحت تأثیر خود قرار داده است.مرگ و ترس ناشی از آن وجهی پارادوکسیکال به خود می گیرد؛ زیرا در نهاد خود زایندگی و زیستن و حیات را هم حامل است. حیات و میل به زیستن درگرو مرگ و گریز از آن، تغییر و تحول را به دنبال دارد؛ ازاین روست که ترس منشأ ایجادکردن، زایندگی و خلق است؛ نمونه این تضاد حیات است. جهان پس از کرونا، جهانی بحران زده است که منشأ آن را مرگ و ترس بزرگ ناشی از آن ایجاد کرده و بدون شک منشأ تغییرات اساسی در معرفت شناسی و اپیستمولوژی انسان خواهد شد. به زعم «لارس اندرسون»، دامنه و گستره ترس و وحشت در مقایسه با گذشته بیشتر شده است. ترس و مرگ می تواند ناشی از شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی هر زمانه ای تأثیرات خود را داشته باشد و باید اذعان داشت جهان انسان ایمن با جهان انسان ترس خورده متفاوت است. می توان گفت ترس، مرگ و احساس ناشی از آن، بنیان کل تمدن بشری است. ترس به تکوین همه ارزش هایی که مردم دوروبرشان ساخته اند، کمک کرده و شتاب بخشیده است. در یک نگاه پارادوکسیکال به دنبال مرگ، زایندگی اتفاق می افتد و از دل آن تغییر که نمادی از وجود هستی انسانی و اراده اوست، هر تهدیدی به حیات ناخودآگاه، ت م ام ی س اح ت ه ای موجود زیست انسانی را دچار تغییر و تحول می کند؛ همان گونه که مرگ از ابتدای هستی انسان به عنوان مهم ترین چالش او بوده و باعث و منشأ شدن های بسیاری شده و چنانکه اشاره شد حتی اندیشه های سیاسی را پی افکنده است.
۲۶۶۳.

عینیت و ذهنیت زیبایی در فلسفه کانتی و صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عینیت و ذهنیت زیبایی کانت صدرالمتألهین مکتب صدرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۵ تعداد دانلود : ۵۰۶
مسئله ذهنیت و عینیت در فلسفه عرصه های متفاوتی از زندگی بشری را تحت تأثیر قرار داده است. از جمله این عرصه ها فلسفه هنر و به ویژه مسئله شناخت زیبایی است. صدرالمتألهین و کانت، دو فیلسوف اسلامی و غربی هستند که در این حوزه کنکاش و نظریات تأثیرگذاری را مطرح کرده اند. با مقایسه دیدگاه هر دو فیلسوف می توان به این نتیجه رسید که هر دو به گونه ای معتقد به دخالت ذهن در درک زیبایی هستند؛ ولی کانت ورای زیبایی ذهنی، زیبایی عینی را قبول ندارد و تمام زیبایی را به ذهن و احساس درک شده ناشی از آن بازمی گرداند. در مقابل اگرچه صدرالمتألهین ذهن را در درک زیبایی دخیل می داند و قائل به درک زیبایی در مرتبه بالاتری از عالم مادی است، اما حقیقت زیبایی را از آن جهت که از اوصاف وجود و مساوق با وجود است، متشخص در خارج لحاظ می کند. صدرالمتألهین با گنجاندن زیبایی تحت معقولات فلسفی و کانت با ذهنیِ صرف دانستن زیبایی، در عمل وجودی مستقل برای زیبایی در نظر نمی گیرند.
۲۶۶۴.

نقش نظام طبایعی در علم فلاحت دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلاحت دوره اسلامی فلاحت نامه ها علم یونانی و دوره اسلامی نظام طبایعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۱ تعداد دانلود : ۴۵۳
نظریه عناصر چهارگانه به همراه نظام طبایعی از ارکان طبیعیات فلسفه یونانی خصوصاً از ارسطو به بعد است. با ترجمه و انتقال علوم یونانی، این نظریه به جهان اسلام راه یافت و مبنای نظری غالب علوم دوره اسلامی را تشکیل داد. از آن میان در حوزه علوم کشاورزی دوره اسلامی نیز به صورت گسترده مورد استفاده قرار گرفته است. در مقاله حاضر می کوشیم تأثیر این نظریه را در دو قسمت علمی و تکنولوژیکی نشان دهیم. قسمتی که می توان توسعه طبیعیات ارسطویی بر مبنای نظام طبایعی دانست، و بخشی که در زمره فن و تکنولوژی است و نظام طبایعی نقش الهام بخشی برای آن دارد.
۲۶۶۵.

تبیین و نقد رویکرد پارادایمی در اندیشه های تربیتی غرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رویکرد پارادایمی عناصر پارادایم ها نظریه های تربیتی مؤلفه های تربیتی دلالت های تربیتی پیشامدرن مدرن پسامدرن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۶ تعداد دانلود : ۳۳۳
انجام مؤثر فعالیت های تربیتی مستلزم کسب نظریه های تربیتی است. در طول تاریخ از گذشته تا به امروز نظریه های متعددی در حوزه ی تعلیم و تربیت پدید آمده است. درک و فهم این نظریه ها کار ساده و آسانی نیست. بنابراین سؤال اساسی در مطالعه ی آرای تربیتی، چگونگی درک و فهم نظریه های تربیتی یا به عبارتی، نظریه شناسی تربیتی است. رویکرد پارادایمی ازجمله رویکردها در نظریه پردازی و یا نظریه شناسی می باشد که می تواند ما را در خوانش و درک اندیشه ها، خصوصاً اندیشه های تربیتی کمک کند. دیدگاه پارادایمی در تبیین نظریه های علمی این است که در شکل گیری نظریه ها ازجمله نظریه های تربیتی، باورها و مفروضات اساسی و به عبارتی دیگر «پارادایم» نقش مهمی دارند. اوصاف پارادایم ها از سه رکن اساسی هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی برخوردارند. تعلیم و تربیت نیز مانند پارادایم ها دارای سه مؤلفه اساسی از قبیل اهداف، محتوی و روش های آموزش هستند. مؤلفه های تربیت از طریق بررسی و تحلیل عناصر پارادایم ها به دست می آیند. نظریه های تعلیم و تربیت را با توجه به ملاک زمان می توان در سه پارادایم پیشامدرن، مدرن و پسامدرن مورد بررسی و تحلیل قرار داد. در این پژوهش، نظریه های تربیتی با رویکرد پارادایمی در سه پارادایم یاد شده مورد مطالعه قرارگرفته اند. روش مطالعه توصیفی-تحلیلی است.
۲۶۶۶.

معیار تقسیم گزاره ها به پایه و غیرپایه از نگاه متفکران مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گزاره مکتسب گزاره پایه گزاره بیّن مبادی بدیهی الواجب قبولها صنعت های پنج گانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۳ تعداد دانلود : ۴۳۵
تقسیم گزاره ها به پایه و غیرپایه در تبیین مباحث معرفت شناختی و داوری میان دیدگاه ها در معرفت شناسی، و به ویژه در مبناگروی، نقشی اساسی دارد. پرسش اصلی نوشتار حاضر این است که معیار تقسیم گزاره ها به پایه و غیرپایه از نگاه متفکران مسلمان چیست؟ افزون بر آن، آیا گزاره های پایه از نظر معرفت شناختی لزوماً یقینی اند؟ آیا مبدئیت گزاره های پایه، واجد معیارﹾ نسبی است؟ در این نوشتار، با روش توصیفی تحلیلی به پرسش های مذکور پاسخ داده خواهد شد. از نظر متفکران مسلمان، معیار تقسیم گزاره ها به پایه و غیرپایه نیازمندی به استدلال و بی نیازی از آن است. براین اساس گزاره ها به لحاظ استدلال که یکی از شیوه های تفکر است به دو قسم پایه و غیرپایه تقسیم می شوند. گزاره های پایه لزوماً یقینی نیستند و شامل ظنیات هم می شوند، حتی مجازاً گزاره های مخیل را، که مقتضی تصدیق نیستند، دربرمی گیرند. برخی مبادی (گزاره های پایه) همواره و به طور مطلق، صرف نظر از هدف استدلال و اینکه در کدام علم و صنعت به کار گرفته می شوند، بی نیاز از استدلال اند؛ مانند اولیات و وجدانیات؛ هرچند برخی از آنها تنها در صنعت خود اینچنین اند. بنابراین می توان گفت پایه بودن دسته ای از گزاره های مبدأ، به یک معنا، نسبی است؛ اما دسته ای دیگر مطلق هستند. پس به نظر می رسد گستره گزاره هایی که به گزاره های پایه شهرت یافته اند، محدودتر است و تنها دسته ای از آنها، واقعاً و به طور مطلق، واجد معیار و بی نیاز از استدلال اند. افزون بر آن، درصورتی که ملاک تقسیم گزاره ها مقتضی تصدیق بودن آنها باشد، صنعت شعر از گستره تصدیق خارج می شود و نباید آن را از مبادی تصدیق به شمار آورد.
۲۶۶۷.

بررسی دوگانه انگاری جوهری دکارتی درباره علیت ذهنی با تأکید بر آرای جاناتان لو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جاناتان لو دوگانه انگاری جوهری رنه دکارت علیت ذهنی فیزیکالیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۱ تعداد دانلود : ۵۲۴
دفاع از دیدگاه دکارتیِ علیت ذهنی - بدنی، با توجه به یافته های امروزه عصب شناسان از مغز انسان و همچنین انتقادهایِ جدیِ فلسفی به آن، به نظر دشوار می رسد. باوجود این، جاناتان لو می کوشد، با بازبینی در برخی از مفروضات دکارت و نیز ارائه طرحی نوین از علیت ذهنی - بدنی، دیدگاه متفاوتی را در قالب دوگانه انگاری جوهری ارائه کند. در این مقاله برآنیم تا برتری دیدگاه وی را نسبت به تقریر دکارتی نشان دهیم. به این منظور، در ابتدا اهم مشکلات پیش روی دوگانه انگاری جوهری، اعم از مسئله ارتباط علّی، مسئله جفت شدن و مسئله بستار علّی، را توضیح خواهیم داد. سپس نشان می دهیم که جاناتان لو، با تجدیدنظر در برخی از مفروضات دکارتی، مسئله ارتباط علّی و مسئله جفت شدن را حل می کند. همچنین توضیح خواهیم داد که لو، با توجه به جایگاه و نقشی که برای ذهن در جهان مادی قائل است، می تواند علاوه بر تبیین حرکات ارادی انسان، طرح خود را با اصل بستار علّی نیز سازگار کند، اگرچه به نظر می رسد طرح او در این زمینه همچنان نیازمند شفافیت بیشتری است.  
۲۶۶۸.

بررسی نقش تصاویر هنری در مواجهه منطقی مخاطب نوجوان با مفهوم مرگ براساس الگوی ساختارهای نظام تخیل از منظر ژیلبر دوران (نمونه موردی رمان آن سوی دریای مردگان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تخیل منظومه روزانه تخیلات منظومه شبانه تخیلات ژیلبر دوران رمان نوجوان آن سوی دریای مردگان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۹ تعداد دانلود : ۶۵۶
ژیلبر دوران فیلسوف و متفکر فرانسوی، ریشه بسیاری از خیال پردازی های بشر را کهن الگوهایی می داند که خاستگاه اصلی آن ها ترس از گذر زمان و تلاش برای کنترل آن است. برهمین اساس نمادهای خیالی را به دو منظومه اصلی روزانه و شبانه تقسیم می کند. منظومه روزانه بازنمایی کننده ترس از مرگ و منظومه شبانه تعدیل کننده این هراس است. این رویکرد نقش شایانی در تشخیص انگیزه های پنهانی داشت که به شکل ناخودآگاه خود را بر ذهن هنرمند تحمیل می کنند. رمان «آن سوی دریای مردگان» از معصومه میرابوطالبی اثری است که دغدغه اصلی خود را مسئله مرگ و نحوه ارائه آن برای مخاطب نوجوان قرار داده است. نویسنده در این اثر با بهره گیری از تصاویری خیالی تلاش کرده است تا مخاطب خود را با جلوه ای متناسب از مرگ مواجه سازد. مقاله حاضر که به روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است در پی بررسی شیوه اثرگذاری تصاویر رمان یادشده در تعدیل ترس مخاطب نوجوان از مرگ است. نتایج نشان گر آن است که نویسنده بیشترین استفاده را از منظومه روزانه تخیلات داشته است و در این میان ریخت های حیوانی، تاریکی و سقوطی به ترتیب بیشترین انعکاس را دارند. تقابل های موجود در این تصاویر بازنمایی کننده مرگ و زندگی و هراس از مرگ و مواجهه مطلوب با این هراس است.
۲۶۶۹.

نسبت میان فلسفه و سینما؛ پژوهشی بر اساس فلسفه سینماییِ ژیل دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصویر- حرکت تصویر-زمان هستی شناسیِ تصویر ژیل دلوز فلسفه سینما

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۲۲۹
ژیل دلوز (Gilles Deleuze)، فیلسوف برجسته پست مدرن، در دو اثر سینماییِ خود، سینما 1: تصویر-حرکت و سینما 2: تصویر-زمان، روایت ژرف و منحصربه فردی از نسبت میان فلسفه و سینما ارائه می کند، که به نظر می رسد از نظریه فیلم متعارف فراتر می رود. همین ایده پیوند درونی میان تصویر و واقعیت، یا سینما و هستی شناسیِ تصویر است که میان دیدگاه های او و رویکردهای متعارف نظری-سینمایی فاصله زیادی ایجاد می کند. تصادفی نیست که فلسفه او با اولویت وانمایی و تصویر در پروژه ای به نام «افلاطون گرایی وارونه» آغاز می شود. در این مقاله، با ترسیم تفکر سینمایی دلوز، اهمیت خاص آن را در جریان نقد فیلم و حتی در تفکر فلسفی نشان می دهیم، و به تحلیل این مسئله می پردازیم که دلوز چگونه سینما را شکلی از فلسفه ورزی (و بالعکس) تلقی می کند و چگونه این دو حوزه می توانند مرزهای یکدیگر را تغییر داده، بسط دهند؛ در عین حال، در این پژوهش می کوشیم قوت ها و محدودیت های رویکرد او را از منظر نوعی نخبه گرایی که در کتاب های او دیده می شود، بررسی کنیم. فهم تفکر سینمایی دلوز به ما اجازه می دهد که در مضامین سفت و سخت تفکر سنتی بازاندیشی کنیم و حتی پویایی متقابل و پیوند تفکر با پدیده های مدرنی مانند سینما را به عنوان زمینه ای که با حرکت، زمان و تصویر کار می کند، تشخیص دهیم.
۲۶۷۰.

رایشنباخ و گذار از تألیفیِ پیشین به پیشینِ نسبی شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصول موضوعه ارتباط اصول موضوعه هماهنگی پیشین نسبی شده تألیفی پیشین روش شناسی علم رایشنباخ اینشتین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۵ تعداد دانلود : ۳۸۲
هانس رایشنباخ در نظریه نسبیت و معرفت پیشین (1920) و پیدایش فلسفه علمی (1951) از احکام تألیفی پیشینِ کانت دو برداشت یا خوانش متضاد دارد. کتاب نخست، خواستار بازاندیشی تألیفی پیشین از طریق نظریه نسبیت، اما اثر دوم، به دنبال ردّ این احکام است. رایشنباخ در 1920، با تفکیک میان اصول موضوعه ارتباط و اصول موضوعه هماهنگی، دو برداشت متفاوت از امر پیشین کانت ارائه نمود: 1. ضروری و غیرقابل تجدیدنظر، 2. سازنده متعلق شناخت. رایشنباخ با نپذیرفتنِ معنای نخست، معنای دوم را نگه می دارد و آن را آموزه ای اینشتینی می داند. او اثبات گرایی متقدم را به دلیل عدم توجه به نقش اصول موضوعه هماهنگی در فلسفه علم سرزنش می کند. اندیشه های رایشنباخ در باره پیشینِ نسبی شده از چند جهت قابل تأمل و بررسی است: 1. اتخاذ رویکرد مابین کانت و تجربه باوری متقدم در بازنگری تألیفی پیشین به پیشین نسبی شده، 2. دستیابی به یک ایده آل فلسفه علمیِ قطعی، علی رغم نقد به مطلق انگاری کانت، 3. بی توجهی به اختلاف در کارکرد مفهوم قرارداد نزد پوانکاره و اثبات گرایان منطقی، 4. غفلت از پیوند نظریه نسبیت اینشتین با احکام تألیفی پیشینِ کانت، 5. نداشتنِ الگویی مشخص جهت تفکیک اصول پیشین از اصول تجربی. هدف این نوشتار، بازسازی، تکمیل و توسعه نظریه پیشینِ نسبی شده رایشنباخی در روش شناسی علم است.
۲۶۷۱.

نسبت بین خودآگاهی و آگاهی به غیر در فلسفه ارسطو و ابن سینا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: خودآگاهی آگاهی به غیر ارسطو ابن سینا خودآگاهی پیشا تأملی خودآگاهی تأملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴۸ تعداد دانلود : ۴۸۴
  دیدگاه ابن سینا در مورد خودآگاهی با دیدگاه ارسطو متفاوت است. بر اساس نظر ارسطو فاعل شناسا نمی تواند آگاهی بی واسطه ای به خود داشته باشد، بلکه همواره به واسطه علم به شیء دیگر به خود علم پیدا می کند و چون مبدأ علم در فلسفه ارسطو علم به اشیای مادی و محسوس است، اصولاً شناخت انسانی بر این اساس و مبتنی بر این مدل شکل می گیرد و از این جهت حقیقت «خود» نیز که همواره همراه با ادراک اشیای مادی و ملازم با آنها درک می شود، امری مکانمند و زمانمند است. این در حالی است که از نظر ابن سینا حقیقت «خود» از راه نوعی شهود بی واسطه درونی و صرف نظر از هر گونه ادراک حسی  قابل وصول است و دقیقاً این همان نکته ای است که ابن سینا در انسان معلق در فضا در صدد بیان آن است. اگر بخواهیم دیدگاه ارسطو و ابن سینا در مورد خودآگاهی و نسبت آن با آگاهی به غیر را با دیدگاه های رایج در فلسفه ذهن معاصر مقایسه کنیم، باید بگوییم دیدگاه ارسطو در مورد خودآگاهی بیشتر با آن نوع خودآگاهی که در فلسفه ذهن از آن با نام خودآگاهی مرتبه اول یا پیشا تأملی یاد می شود، سازگار است؛ در حالی که ابن سینا ضمن پذیرش این معنا از خودآگاهی به نوعی خودآگاهی مرتبه بالاتر یا تأملی نیز قایل است.
۲۶۷۲.

شرط عمل اختیاری در حقوق جزا و کوشش هایی برای توجیه اخلاقی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شرطِ عمل اختیاری حرکت های بدنی خواسته شده مسؤولیت کیفری وضعیت های ذهنی علیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۱ تعداد دانلود : ۵۰۳
برای اینکه جرمی متحقق شود، متهم مجرم شناخته و مسئولیت کیفری و اخلاقی بر گرده او بار شود و به تبع اخلاقاً شایسته اعمال مجازات متناسبی شود، در حقوق کیفری کامن لا به شرط عمل اختیاری به عنوان شرطی لازم و فراگیر استناد جسته می شود. بر اساس این شرط لازم، عمل مجرمانه متشکل از دو عنصر معنوی و عنصر مادی است که عمل اختیاری سازنده عنصر مادی به معنایی مقید و معین است. فیلسوفان اخلاق و حقوق کوشیده اند تا، به ویژه با توسل به نظریه هایی در فلسفه عمل، تبیین های اخلاقی گوناگونی برای شرط عمل اختیاری ارایه دهند. در این مقاله، نخست شرط عمل اختیاری چنان که در نظریه حقوقی کامن لا آمده است، تقریر شده و سپس ۵ دلیل و توجیه اخلاقی ممکن و متفاوتی که تاکنون ارایه شده اند، بررسی می شود. نهایتاً، در نتیجه گیری مقاله ضمن اشاره به نظریه قابل قبول تر سوال هایی را طرح خواهم کرد تا نشان دهم چرا هر کدام از این تبیین ها دچار کمبود و نقیصه هستند.
۲۶۷۳.

بررسی انتقادی نظریه تفکیک مقام گردآوری از مقام داوری در باب متدولوژی فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا نقد متدولوژی مقام داوری مقام گردآوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۸ تعداد دانلود : ۳۴۰
در میان دیدگاه های مختلف پیرامون روش شناسی فلسفه ملاصدرا، باورمندان به نظریه تفکیک مقام گردآوری از مقام داوری بر این عقیده اند که ملاصدرا صرفاً در مقام گردآوری از کشف و نقل استفاده کرده است. پژوهش حاضر بیانگر این است که آنچه مدعیان این دیدگاه معتقدند قابل خدشه و ناپذیرفتنی است. چرا که ملاصدرا علاوه بر اینکه در مقام داوری نیز از کشف و نقل بهره برده است، در مسیر داوری و ارزش گذاری مسائل فلسفی، رویکردهایی دارد که بر اساس آن می توان مدعای نظریه پردازان دیدگاه مورد اشاره را مورد چالش قرار داد. در میان این رویکردها، می توان از تلاش برای آشتی میان دیدگاه های متفاوت و متعارض(روش تلمودی)، ارائه مبناگرایی نوین و رجحان قطعیت وحیانی بر قطعیت عقلانی و نیز ظهور مکتب تفکیک به عنوان واکنش به روش صدرالمتألهین در مقام داوری را نام برد. طرح این مباحث علاوه بر اینکه به مثابه نقض دیدگاه طرفداران تفکیک مقام گردآوری از مقام داوری محسوب می شود، از منظر روش شناختی نیز نقص محسوب می شود.
۲۶۷۴.

دولت عاطفی؛ من رنج می برم و کسی باید به خاطر آن سرزنش شود.

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۵ تعداد دانلود : ۲۶۰
ملتی که به آینده مشترک خود بی تفاوت می شود، ارزش های مشترکی را که مقوم حیات خود است، پوچ می بیند. ارزش های مشترک وقتی بی رنگ می شود، مقاومت مشترک و قدرت تاب آوری یک ملت کم می شود. این گونه است که ذره ذره انفعال، جسم یک ملت را زخمی می کند و مثل خوره روح آن را می تراشد. دولت ها نیز به سان ملت ها می توانند عاطفه داشته باشند. دولت بی عاطفه، ملت بی عاطفه پدید می آورد. هر دولتی «باید» به برخی حقوق و ارزش ها حساس باشد. دولتی که در برابر همه حقوق و ارزش ها خنثی و بی طرف باشد، دولت مرده است. دولتی که اجازه می دهد شهروندانش آزادانه دق دلی خود را خالی کنند و آن را سرزنش کنند، ازقضا دولت اخلاقی تری است؛ چون اولاً حقوق اقلیت را، هرچند نتوانسته برآورده کند، به رسمیت شناخته و همچنین معترف است که وظایفی در قبال همگان دارد؛ اما نتوانسته آن ها را به جای بیاورد. انفعال یک ملت زمانی جوانه می زند که حقوق و ارزش های مشترک آن ملت به منصه ظهور نرسند و دولت آن ها را مهم نشمارد. دولتی که عاطفه ملت خود را به رسمیت می شناسد، عاطفه ملامت و سرزنش را نباید سرکوب کند.
۲۶۷۵.

مهارت ها، گرایش ها و روش های تدریس تفکر انتقادی در برنامه های درسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفکر انتقادی مهارت ها و گرایش ها روش های تدریس سنتز پژوهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۶ تعداد دانلود : ۵۲۶
پژوهش حاضر با هدف بررسی مهارت ها، گرایش ها و روش های تدریس تفکر انتقادی در برنامه درسی بر پایه نتایج تحقیقات مرتبط انجام شده است. رویکرد پژوهش از نوع کیفی و روش آن سنتز پژوهی است که در آن پژوهش های مرتبط به صورت نظام مند انتخاب، واکاوی محتوایی و دسته بندی شده اند. جامعه مورد مطالعه مقالات مربوط به تفکر انتقادی به زبان انگلیسی از سال 2014 تاکنون بوده است. از 120 مقاله به دست آمده به روش هدفمند، بر اساس اشباع داده ای 31 تحقیق درباره آموزش تفکر انتقادی، غربالگری و انتخاب شده اند. پس از تحلیل داده ها به روش تحلیل محتوای کیفی، کلیه مهارت ها و گرایش های تفکر انتقادی بر اساس تقسیم بندی جدیدی مرتب گردیده اند. بدین ترتیب مهارت ها به شش دسته اصلی تشخیص، گردآوری اطلاعات، واکاوی، تعمق، ارائه، سنجش و خود انتقادی و گرایش ها به هشت طبقه خردورزی، آفرینندگی، انعطاف پذیری، شفافیت، سازمان دهی، خوداتکایی، کاوشگری و تعامل تقسیم شده اند. سپس روش های تدریس تقویت مهارت ها و گرایش های تفکر انتقادی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان داده که روش های تدریس شبیه سازی، مشارکتی، بازی گروهی، کارگروهی، شش کلاه تفکر، ایفای نقش، مسئله محور، اکتشافی، پروژه محور، پژوهش محور، بارش فکری و نقشه مفهومی در اغلب پژوهش ها بر رشد مهارت ها و گرایش های تفکر انتقادی سهم قابل توجهی داشته اند.
۲۶۷۶.

وحدت مفهومی صفات واجب الوجود نزد ابن سینا و بررسی نقد ملاصدرا بر این نظریه(مقاله ترویجی حوزه)

کلیدواژه‌ها: واجب الوجود مفهوم مصداق عینیت وحدت وحدت مفهومی وحدت مصداقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۸ تعداد دانلود : ۲۶۰
بررسی ذات و صفات واجب الوجود از اصلی ترین بحث های الهیات بمعنی الاخص است. به ویژه در جهان اسلام به دلیل تصریحات متون دینی و فرهنگ حاکم، فلاسفه بیشترین اهتمام خود را در راستای حل مسایل این موضوع صرف کرده اند. نحوه ی ارتباط صفات با ذات و با یکدیگر از لحاظ مفهوم و مصداق یکی از این مسایل است. ابن سینا به عنوان یکی از استوانه های فلسفه ی اسلامی در مبحث اتحاد مفهومی صفات واجب الوجود با یکدیگر نظریه ای را طرح کرده که در میان دیگر فلاسفه پذیرفته نشده است. پس از وی ملاصدرا در صدد مخدوش کردن نظریه ی ابن سینا برآمده است و دیگران نیز به تبعیت از وی زبان به انتقاد از ابن سینا گشوده اند. ما در این مقاله سعی در تبیین روشن نظریه ی ابن سینا داریم تا ملاحظه گردد که آیا انتقاد ملاصدرا بر این نظریه صحیح است یا خیر؟
۲۶۷۷.

رواداری ادعای ادیان توحیدی بر ناحق بودن سایر ادیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حقانیت ناظر به واقع جبری و اختیاری کثرت گرایی انحصارگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۲ تعداد دانلود : ۱۸۷
در این مقاله در نظر است نشان داده شود که ادیان توحیدی که به وجود خداوند و رخداد معاد باور دارند می توانند ادیانی که این دو واقعیت را تکذیب می کنند از دائره حقانیت بیرون بدانند چرا که این دو باور ناظر به واقعیتهایی ابژکتیو است نه اموری سوبژکتیو که مبنای ادعا و استدلال کثرت گرایان است. سپس دوشرط اساسی دینداری یعنی پرستش و رفتارهای مبتنی بر اخلاقیات تبیین خواهد شد. از آنجا که اعتقادات و رفتار دین مدارانه باورمندان به ادیان مختلف تحت تاثیر عوامل جبری بسیاری است لذا در خصوص درست و غلط بودن زندگی مومنانه آنها نمی توان بسادگی قضاوت کرد ودر این زمینه نه می توان از کثرت گرایی دفاع کرد و نه انحصارگرایی. اما تنوع غیر اختیاری زندگی های مومنانه منافاتی ندارد با آن که باورهای بنیادین هر دین را بتوان در معرض ارزیابی عقلانی قرار داد و هرکس با محدودیتهای خود بتواند درست ترین مسیر دینی را انتخاب کند. لذا دینی که بیشترین توفیق را بتواند در تجزیه و تحلیل عقلانی بدست آورد می تواند انحصارگرایانه از درست بودن خود در برابر سایر ادیان و مذاهب سخن بگوید.
۲۶۷۸.

واقع گرایی علمی و تعین ناقص نظریه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واقع گرایی علمی ضدواقع گرایی علمی برهان تعین ناقص اصالت موجود وجود ماهیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۱ تعداد دانلود : ۳۱۰
یکی از براهین ضدواقع گرایان علیه واقع گرایی علمی، برهان تعین ناقص است. بر مبنای این برهان، می توان تعداد نامتناهی توصیف تئوریک ناسازگار با یک دیگر درباره عالم داشت در حالی که همگی در نتایج تجربی با یک دیگر هم ارز باشند. نتیجه این که نمی توان به هیچ توصیف علمیِ واحد، مرجح و صادق درباره جهان باور داشت. برای نقد این دیدگاه، در این مقاله، ابتدا، واقع گرایی های معناشناسانه، معرفت شناسانه، و هستی شناسانه، تعریف، و پس از آن، پیش فرض ها و نکات کلی درباره تز تعین ناقص، و صورت بندی های مختلف از براهین له و علیه آن ارائه می شود. آن گاه، با توضیح روابط محتمل بین این تز و انواع واقع گرایی علمی، نشان داده می شود که حتی در صورت درستی تز تعین ناقص، نوعی واقع گرایی علمی موسوم به "اصالت موجود" می تواند باقی بماند. بر مبنای اصالت موجود، می توان به وجود هویاتی تئوریک در عالَم باور داشت، بدون آن که باور کنیم توصیف نظریه های علمی از آن هویات، صادق اند. در پایان نیز به اختصار توضیح می دهیم هرچند اصالت موجود می تواند سنگری برای واقع گرایان در برابر حملات ضدواقع گرایان باشد، اما دیدگاهی سازگار نخواهد بود مگر آن که نوعی تفکیک هستی شناسانه و معرفت شناسانه بین وجود هویات و باور به اصالت آن ها، از یک طرف، و ویژگی ها یا ماهیت آن ها، از طرف دیگر، برقرار سازد.
۲۶۷۹.

واقعیت از نگاه محمدباقر صدر و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واقعیت صدر شیئیت صدرا معقولات ثانی فلسفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۸ تعداد دانلود : ۴۱۳
شناسایی واقعیت از نگاه صدرالمتألهین که تساوی واقع با وجود را امری بدیهی تلقی می کند، همان وجودشناسی است. اما شهید سید محمدباقر صدر با انکار بداهت این تساوی، سعی می کند با استناد به صدق قضایایی که مطابقی موجود در خارج ندارند، واقعیت را اعم از وجود نشان دهد. اگرچه این ادعا، در اندیشه اسلامی طرف دارانی چون معتزله را دارد، اما شهید صدر هم در انگیزه بیان این ادعا، هم در محتوای آن و هم در ادله ارائه شده برای آن، از معتزلیان فاصله گرفته و دیدگاهی متقن عرضه کرده است. به هرحال نتیجه این اختلاف مبنایی میان صدر و صدرا، دو توصیف کاملاً متفاوت از عالم واقع است، اگرچه نسبت واقعیت با وجود، ماهیات، معقولات ثانی فلسفی، معدومات و مدرکات عقل عملی در این دو نگاه، قرابت های زیادی نیز با هم دارند. پژوهش حاضر با نگاهی تطبیقی، ابتدا عالم واقعِ صدری را در کنار وجودشناسی صدرایی، تبیین و ارزیابی کرده است، سپس نشان داده که این دو متفکر با وجود اختلافات مبنایی در بداهت برخی گزاره ها، روش مشابهی را در شناسایی واقعیت به کار بسته و در تعارض میان برهان و بداهت، هر دو جانب برهان را گرفته اند. در نهایت چرایی و چگونگی تجدیدنظر آن ها در گزاره هایی که بدیهی به نظر می رسیدند، تبیین شده و منشأ آن، تفاوت و مرز میان وجدان عدم و عدم وجدان، دانسته شده است.
۲۶۸۰.

بررسی و تحلیل نگرش حکمت متعالیه و فیزیک کوانتوم از مساله ی علیت و عدم قطعیت با محوریت آراء هایزنبرگ و بوهم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بوهم حکمت متعالیه عدم قطعیت علیت کوانتوم هایزنبرگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۷ تعداد دانلود : ۴۸۵
از بزرگترین دغدغه های پیش روی فیزیک دانان و فیلسوفان، پس از طرح روابط عدم قطعیت و با توجه به تجربه ی طولانی خود از اصل علیت، تفسیر این مدعا یعنی چگونگی روابط عدم قطعیت بوده است و آراء مختلفی در این عرصه بیان شده که دیدگاه هایزنبرگ و بوهم از جمله تفاسیر مهم و در عین حال منافی با یکدیگر در این زمینه است. حکمت صدرایی، در مواجه با این مساله در وجودشناسی فلسفی خود، پاسخ های مبنایی مناسبی ارائه داده است و پژوهش حاضر، با تکیه بر این مبانی و با محوریت بدیهی بودن اصل علیت، به تبیین، تطبیق و تحلیل مبانی چون: اثبات ناپذیری علیت؛ تفکیک بین علت حقیقی و اعدادی؛ مساوقت علت حقیقی با ضرورت و سنخیت پرداخته و از این طریق راه گشای بسیاری از نقاط تاریک و مجهول در این موضوع شده است و در انتهای پژوهش چنین پیشنهاد می شود تا جهت جلوگیری از خطای فکری به دلیل وجود اشتراکات لفظی و دقت های خاص فلسفی، از واژه ی "عدم یقین" به جای "عدم قطعیت" استفاده شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان