مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
عملکرد نیروی فروش
حوزه های تخصصی:
عملکرد نیروی فروش از موضوعات مورد توجه شرکتها در فضای رقابتی امروز است. در این مطالعه محققان الگویی را برای شناسایی عوامل مؤثر بر سه جنبه مختلف عملکرد نیروی فروش (رفتاری، ارائه فروش و عینی) طراحی نموده و با استفاده از معادلات ساختاری و کاربرد نرم افزار لیزرل نسخه 5/8 آن را آزمون نمودند. برای آزمون فرضیه های تحقیق از نمونه 165 نفره از نیروهای فروش در صنعت مواد غذایی استفاده شد. نتایج نشان داد که از بین ادراکات شغلی نیروی فروش: اشتیاق شغلی بر عملکرد عینی فروش و سخت کوشی بر عملکرد ارائه فروش و رفتاری بیشترین اثر را دارند. همچنین مشخص شد که عملکرد عینی فروش تابعی از عملکردهای ارائه فروش و رفتاری است. این تحقیق نشان داد که برای تبیین اثر تعارض، اشتیاق و رضایت شغلی باید متغیر میانجی سخت کوشی را مد نظر قرار داد.
نقش تعدیل گری مهارتهای فروش در تاثیر فروش گرایی و مشتری گرایی بر عملکرد نیروی فروش نمایندگی های شرکت بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به ارتباط وسیع مصرف کننده و فروشنده در صنایع خدماتی مانند صنعت بیمه و همچنین تاثیر گذاری بالای رفتار فروشنده بر تصمیم خریدار، این پژوهش با هدف تعیین شدت رابطه فروش گرایی و مشتری گرایی بر عملکرد نیروی فروش با تاکید بر نقش تعدیل گری مهارت های فروش انجام شد. در این راستا 118 فروشنده فعال در نمایندگی های شرکت بیمه آسیا به عنوان نمونه انتخاب گردید. از پرسشنامه برای جمع آوری داده ها در سه بخش شامل فروش گرایی / مشتری گرایی، مهارت های فروش و ارزیابی عملکرد استفاده به عمل آمد. از روش تحلیل همبستگی و رگرسیون تعدیل یافته، برای تعیین شدت رابطه بین مشتری گرایی، مهارت های فروش و عملکرد فروشندگان و همچنین اثر تعدیل گری مهارت های فروش استفاده شد. بر اساس نتایج آزمون فرضیه ها، مشتری گرایی، فروش گرایی و مهارت های فروش بر عملکرد فروشنده تاثیر مثبت و معناداری داشت. هم چنین مهارت های فروش رابطه بین مشتری گرایی و عملکرد را به صورت مثبت و معناداری تعدیل کرد. اما در مورد اثر تعدیل گری مهارت های فروش بر رابطه بین فروش گرایی و عملکرد، رابطه معناداری به دست نیامد.
بررسی تأثیر فروش گرایی و تخصص نیروی فروش بر عملکرد نیروی فروش با توجه به نقش واسط اعتماد مشتری (مطالعه موردی: نمایندگی های فروش خودروهای وارداتی در سطح شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدیهی است که تمامی تلاش ها و فعالیت های بشر برای رسیدن به سرانجام و غایتی معلوم و معین صورت می گیرد و در عرصه بازرگانی و تجارت سرانجام فعالیت یک شخص، یک تیم و یا یک شرکت و سازمان، به موفقیت آنان در فروش وابسته است و این موفقیت در گروی فعالیت و قدرت فروش و عملکرد فروشندگان است. با توجه به ارتباط وسیع مصرف کننده و فروشنده در صنعت خودرو و تأثیر گذاری بالای رفتار فروشنده بر تصمیم خریدار، مسئله اصلی این پژوهش بررسی تأثیر فروش گرایی و تخصص نیروی فروش بر عملکرد نیروی فروش با توجه به نقش واسط اعتماد مشتری است. پژوهش حاضر دارای ماهیتی کاربردی بوده و در آن پنج فرضیه مطروحه از سوی نگارنده با روش روش پیمایشی- توصیفی اثبات شده است. داده های این پژوهش با نظرسنجی از میان 70 نفر از نیروهای فروش در نمایندگی های فروش خودروهای وارداتی در سطح شهر مشهد و از طریق پرسشنامه، جمع آوری گردیده است. روایی سازه از طریق تحلیل عاملیِ تأییدی مورد بررسی قرار گرفته است و ضریب آلفای کرونباخ بزرگ تر از 7/0 برای همه متغیرها پایایی آن را مورد تأیید قرار داد. تحلیل آماری داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار «SmartPLS» صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده نشان می دهد که فی ما بین فروش گرایی و تخصص نیروی فروش با عملکرد نیروی فروش و همچنین بین فروش گرایی و تخصص نیروی فروش با اعتماد مشتری به نیروی فروش رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. بین اعتماد مشتری به نیروی فروش و عملکرد نیروی فروش نیز این رابطه مشاهده می شود.
الگوی پیامدهای رفتاری-عملکردی مهارت شنود نیروی فروش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های گذشته، عملکرد فروشندگان توجه بسیاری از دانشگاهیان و متخصصان را به خود جلب کرده است. هم چنین پیچیدگی فرایند ارائه خدمات، چالش های ویژه ای را برای ایجاد استراتژی های بازاریابی، مدیریت روابط مشتری و در نهایت ایجاد سهم بالا به وجود آورده است؛ ازاین رو، سازمان ها باید از فروشندگان مشتری مدار برای تقویت روابط خود با مشتریان برای دستیابی به عملکرد بهتر استفاده کنند. موفقیت در این امر زمانی تکمیل می شود که نیروی حرفه ای فروش با روشی مناسب اصول و فنون فروش را اجرا کنند. شواهد روزافزونی وجود دارد مبنی بر این که گوش دادن مؤثر به طور خاص نقشی حیاتی در ارتباط موفق و درنهایت توسعه روابط کاری سالم ایفا می کند؛ ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مهارت شنود نیروی فروش بر عملکرد نیروی فروش با نقش میانجی رفتار فروش انطباقی است. پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت، کاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها، توصیفی همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر کارکنان 74 نمایندگی بیمه البرز در شهر اهواز است. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است که روایی و پایایی آن تأیید شده است. رابطه بین متغیرها بعد از تأیید نرمال بودن داده ها با استفاده از روش مدل یابی ساختاری PLS برای تحلیل فرضیه ها استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد شنود نیروی فروش تأثیر مثبت و معنی داری با متغیر رفتار فروش انطباقی و هم چنین عملکرد نیروی فروش دارد. متغیر رفتار فروش انطباقی نیز تأثیر مثبت و معنی داری بر عملکرد نیروی فروش دارد و رفتار فروش انطباقی نقش میانجی جزئی را بین شنود نیروی فروش و عملکرد نیروی فروش دارد.
شناسایی تأثیر مؤلفه های رفتاری روی عملکرد نیروی فروش با رویکرد توسعه هوش هیجانی (مورد مطالعه: فروشگاه های زنجیره ای رفاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
114 - 148
حوزه های تخصصی:
هدف: علی رغم تأثیر شایان توجه مؤلفه های رفتاری روی عملکرد نیروی فروش، فقط تعداد انگشت شماری از پژوهش های بازاریابی با رویکرد توسعه هوش هیجانی، به بررسی تأثیر مؤلفه های رفتاری روی عملکرد نیروی فروش پرداخته اند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی تأثیر مؤلفه های رفتاری روی عملکرد نیروی فروش با رویکرد توسعه هوش هیجانی در فروشگاه های زنجیره ای رفاه است. روش: پژوهش حاضر، در چارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل تم صورت گرفته است. برای استخراج تأثیر مؤلفه های رفتاری روی عملکرد نیروی فروش با رویکرد توسعه هوش هیجانی با 19 نفر از متخصصان و خبرگان صنعت خرده فروشی با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند مصاحبه انجام شده است. یافته ها: مؤلفه های رفتاری روی عملکرد نیروی فروش با رویکرد توسعه هوش هیجانی، در قالب 4 تم اصلی، 15 تم فرعی و 66 مفهوم استخراج شدند. یافته ها نشان داد که مؤلفه های رفتاری تأثیرگذار روی عملکرد نیروی فروش با رویکرد توسعه هوش هیجانی عبارت اند از: ادراک محیطی (داخلی و خارجی)، مدیریت احساسات، مدیریت استرس و شادکامی. نتیجه گیری: عملکرد نیروی فروش بایستی در راستای توسعه هوش هیجانی باشد. عملکرد نیروی فروش با درک نسبی از توانایی ها و روحیه های افراد و با فهم صحیح از زمان حال و شناخت از هنجارهای یک گروه آغاز می شود و با شناخت علایق و سلایق فردی و احترام به ویژگی های احساسی دیگران توسعه می یابد. نتایج نشان داد با مدیریت استرس و توسعه مهارت لذت از زندگی و تقویت خوش بینی و برون گرایی، می توان به اهمیت نقش هوش هیجانی در توسعه تعاملات انسانی و بهبود روابط متقابل پی برد.
تأثیر سبک های رهبری نوظهور بر عملکرد نیروی فروش، با نقش واسطه ای رضایت و اعتماد به مدیر فروش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، بحث اتخاذ سبک رهبری مناسب و تأثیرات شگرف آن بر عملکرد سازمان ها و شرکت های دولتی و خصوصی، به وضوح مشاهده می شود و اخیراً سبک های جدیدی از رهبری مطرح شده است که می تواند در اجرای راهبردها و تعقیب اهداف سازمان بسیار مؤثر واقع شود؛ بنابراین، هدف این پژوهش، بررسی تأثیر سبک های رهبری نوظهور بر عملکرد نیروی فروش، با نقش واسطه ای رضایت و اعتماد به مدیر فروش بود. جامعۀ آماری شامل فروشندگان فروشگاه های زنجیره ای (کورش، رفاه، هایپراستار، شهروند و جانبو) در سطح شهر تهران بود که باتوجه به نامحدودبودن جامعه، حجم نمونه 384 نفر به دست آمد. برای اندازه گیری متغیرها، از پرسشنامه های استاندارد سبک رهبری خدمت گزار (لیدن و همکاران، 2008)، سبک رهبری پدرسالارانه (چن و همکاران، 2014)، سبک رهبری اصیل (لو، 2019)، رفتار مشتری گرا (گواد و جارامیلو، 2014)، رضایت از مدیر فروش (جی و همکاران، 2014)، اعتماد به مدیر فروش و عملکرد نیروی فروش (چارلز و شوپکر، 2019) استفاده شد و پرسشنامه ها به روش نمونه گیری تصادفی در بین فروشندگان فروشگاه های زنجیره ای منتخب توزیع و جمع آوری شد. روایی پرسشنامه ازطریق روایی سازه، روایی تشخیصی و روایی همگرا صورت گرفت که تأیید شد و برای بررسی پایایی پرسشنامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که پایایی برای تمام متغیرهای پژوهش، بیشتر از 7/0 بود و می توان بیان کرد که پرسشنامه از پایایی مناسبی برخوردار بود. آزمون مدل پژوهش، براساس روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار لیزرل صورت گرفت. نتایج نشان داد از بین سبک های رهبری، تنها سبک رهبری اصیل بر رضایت (37/3, t=95/0β=) و اعتماد به مدیر فروش (8/5,t=20/0β=) تأثیر مثبت معنادار دارد. سبک رهبری خدمت گزار بر رضایت (1/1, t=13/0β=) و اعتماد به مدیر فروش (,8/0- β= 77/0- t=) و سبک رهبری پدرسالارانه بر رضایت (76/0-, t= 13/0- β=) و اعتماد به مدیر فروش (77/0-, t= 13/0- β=) تأثیر ندارد. رضایت از مدیر فروش بر رفتار مشتری گرا (97/2- , t=27/0- β=) تأثیر منفی معنادار دارد. اعتماد به مدیر فروش بر رفتار مشتری گرا (53/11, t=22/0β=) تأثیر مثبت معنادار دارد. درنهایت، تأثیر رفتار مشتری گرا بر عملکرد نیروی فروش (13/17, t=92/0β=) تأیید شد و تأثیر مثبت معنادار دارد.
ارزیابی اثرات استراتژی فروش، مشتری مداری و متغیرهای فردی برخودکارایی و عملکرد نیروی فروش
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به ارزیابی اثرات استراتژی های فروش، مشتری مداری و متغیرهای فردی بر خودکارایی و عملکرد نیروی فروش می پردازد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی پیمایشی می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه می باشد و داده های این پژوهش با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد مشتری مداری، فروش مبتنی بر ارزش، انگیزش و از میان استراتژی های فروش، بخش بندی و مدل های فروش بر عملکرد نیروی فروش تأثیر مستقیم و معناداری دارند. اولویت بندی مشتریان به طور غیر مستقیم توسط فروش مبتنی بر ارزش و مشتری مداری بر روی عملکرد تاثیر گذار است. تأثیر مستقیم متغیر نگرش و خودکارایی و همچنین اثرات متغیرهای تعدیل گر بخش بندی و مدل های فروش مورد تایید قرار نگرفت.