مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
قابلیت سازمانی
حوزه های تخصصی:
امروزه روابط برونسپاری در حوزه خدمات فناوری اطلاعات در سازمانهای محلی نه یک گزینه بلکه یک ضروت استراتژیک محسوب می¬شود تا سازمان¬ها بتوانند بر وظایف اصلی خود تمرکز نمایند و با کاهش هزینه¬های عملیاتی و ریسک فناوری، منابع برون سازمانی را در خدمت اهداف سازمانی خود قرار دهند. در این پژوهش، سازمان¬های محلی استان زنجان که حداقل در یک زمینه به برونسپاری خدمات فناوری اطلاعات اقدام کرده اند، به عنوان جامعه آماری انتخاب و تاثیر اشتراک دانش مبتنی بر برونسپاری با رویکرد اقتضایی در این سازمانها مورد مطالعه قرار گرفته است. یافته¬های این پژوهش نشان می¬دهد که اشتراک دانش در پرتو متغیرهای وضعی، موفقیت راهبرد برونسپاری را تحت تاثیر قرار می¬دهد. به سخن دیگر، رابطه اشتراک دانش به عنوان یک متغیر مستقل با توفیق در برونسپاری به عنوان متغیر وابسته از یک سو از متغیر میانجی به نام شراکتپذیری تاثیر میپذیرد؛ و از سوی دیگر، قابلیت سازمانی در این ارتباط در نقش متغیر تعدیل کننده ظاهر می¬شود. بنابرین، برونسپاری خدمات فناوری اطلاعات زمانی موفقیت آمیز خواهد بود که از طریق رابطه شراکتپذیری هر یک از طرفین در دانش یکدیگر سهیم شوند و با تقویت قابلیتهای سازمانی خود برای کاربرد دانش کسب شده در سازمان خود تلاش نمایند.
بررسی تأثیر سرمایه فکری بر توسعه محصولات نوآورانه (مورد مطالعه: یکی از مراکز تحقیقاتی صنعتی دفاعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان های تحقیقاتی صنعتی دفاعی با توجه به شرایط پیچیدگی ذاتی تحقیق اعم از زمان بر بودن، نیاز به هزینه بالا، عدم قطعیت، وجود فعالیت های متنوع و نیز تنوع و گستردگی مأموریت ها و تهدیدات نظامی، نیازمند جستجو و بررسی عوامل مؤثر بر محصولات نوآورانه این سازمان ها می باشند. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر سرمایه فکری بر توسعه محصولات نوآورانه (جدید) است. جامعه آماری تحقیق، یکی از مراکز تحقیقاتی صنعتی در حوزه دفاع است. با توجه به محدود بودن جامعه آماری، جمع آوری داده های مورد نیاز به روش تمام شماری و با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری گردید. در تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها و برازش الگو از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که مولفه های مختلف سرمایه فکری بر توسعه محصولات نوآورانه موثر هستند به این صورت که سرمایه ساختاری مستقیم، سرمایه انسانی غیرمستقیم و سرمایه مشتری مستقیم و غیرمستقیم، بر توسعه این محصولات تاثیر دارند. همچنین قابلیت سازمان در اثرگذاری بر سرمایه های انسانی و مشتری نقش میانجی دارد.
الگوسازی عوامل اثرگذار بر قابلیت نوآوری در صنعت مواد غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قابلیت نوآوری یکی از مهم ترین قابلیت های سازمانی است که به ایجاد برتری رقابتی در عرصه کسب وکار منجر می شود؛ از سوی دیگر ایجاد و استقرار قابلیت نوآوری در سازمان، مستلزم شناخت عوامل اثرگذار بر این قابلیت مهم است. پژوهش حاضر ضمن مطالعه عمیق و منتقدانه مبانی علمی این موضوع، نشان داده است که قابلیت نوآوری به قابلیت عملیاتی، قابلیت انسانی و قابلیت ساختاری وابسته است. این پژوهش ضمن تأیید رابطه مستقیم میان قابلیت نوآوری و این سه قابلیت، مؤلفه های مؤثر بر هر یک از این قابلیت ها را استخراج کرده است. ظرفیت یافت فرصت محیطی، ظرفیت ساخت ایده، ظرفیت دانش فردی، ظرفیت دانش سازمانی، ظرفیت مدیریتی، ظرفیت فرهنگی، ظرفیت ارتباطی، ظرفیت فناورانه و ظرفیت پشتیبانی، مؤلفه های استخراج شده در این پژوهش هستند. الگوی نهایی قابلیت نوآوری در سازمان نشان می دهد که قابلیت نوآوری در سازمان به سه بُعد و نُه مؤلفه و 22 شاخص وابستگی مستقیم و معنادار دارد؛ همچنین این شاخص ها در 60 شرکت بزرگ و فعال در صنعت مواد غذایی مورد نظرخواهی قرار گرفتند تا بدین وسیله میزان اثرگذاری و اهمیت هر یک از این شاخص ها سنجیده و به کمک روش معادلات ساختاری، الگوی نهایی پژوهش تبیین شود؛ به علاوه رتبه اهمیت هر یک از این شاخص ها از منظر مخاطبان صنعت مواد غذایی از دیگر نتایج این پژوهش بود.
بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی و عملکرد بازار هتل ها بر پویایی اقتصادی کلان شهرها (موردمطالعه: عملکرد بازار هتل های تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
41 - 55
حوزه های تخصصی:
بهبود وضعیت اقتصاد شهرها تا حد زیادی به بهبود عملکرد سازمان ها و نهادهای فعال در شهرها وابسته است. عملکرد چالشی مستمر و همیشگی برای کسب وکارهای اقتصادی محسوب می شود. در این میان نگاه راهبردی به مسئله عملکرد همواره توجه به دو عامل؛ بیرونی و درونی را محور بررسی های خود قرار داده است؛ اما این امر بیشتر حول توجه به عناصر ملموس درونی در پژوهش های پیشین بوده است. حال آنکه شواهد حاکی از ایجاد مزیت های پایدارتر توسط عناصر ناملموس سازمانی است. بر این اساس در پژوهش حاضر با تأکید بر عناصر و منابع ناملموس درونی مانند؛ قابلیت های سازمانی، سرمایه های فکری و اجتماعی و توجه به عدم اطمینان محیطی به عنوان عامل بیرونی، به دنبال تفسیر استراتژیک عملکرد بازار کسب و کارها است. برای این منظور با استفاده از روش شناسی پیمایشی و ابزار پرسشنامه و با تمرکز بر حوزه گردشگری، هتل های سه، چهار و پنج ستاره، شهر تهران را مورد هدف بررسی خود قرار داده است. بر این اساس پس از جمع آوری 89 پرسشنامه از مجموع 48 هتل شناسایی شده و با استفاده از تکنیک حداقل مربعات جزئی و نرم افزار smart PLS نتایج بررسی ها نشان داد؛ ضمن تأثیرگذاری قابلیت های سازمانی بر عملکرد بازار، سرمایه فکری و اجتماعی نیز بر قابلیت های سازمانی اثر می گذارند. همچنین نتایج بر تائید نقش تعدیل گری عدم اطمینان محیطی اشاره دارند.
طراحی چارچوب شایستگی کارکنان مبتنی بر راهبردهای سازمان (مورد مطالعه معاونت برق وزارت نیرو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
29 - 58
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش که در حیطه پژوهش کاربردی قرار دارد، طراحی چارچوب شایستگی کارکنان ستادی معاونت برق وزارت نیرو است.
روش: این پژوهش از نظر هدف و از نظر چگونگی گردآوری داده ها، در گروه «پژوهش آمیخته» طبقه بندی می شود. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان صنعت برق کشور بوده است. بمنظور شناسایی قابلیت های سازمانی مرتبط با 12 راهبرد وزارت نیرو در حوزه برق و انرژی های تجدیدپذیر، مصاحبه های نیمه ساختاریافته طراحی و اجرا گردید. پس از تجزیه و تحلیل مصاحبه با تکنیک های تحلیل تِم و شناسایی قابلیت های سازمانی، ارتباطات آنها با استفاده از مدل ساختاری- تفسیری (ISM) تعیین شد. برای تعیین شایستگی های فردی مرتبط با هر یک از قابلیت ها، نظرات خبرگان در قالب ماتریس های مقایسه زوجی جمع آوری و با استفاده از مدل تصمیم گیری های چند معیاره فازی (FAHP) تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: از بررسی و استقرای کُدهای حاصل از تحلیل مصاحبه ها، 20 تِم فرعی و 6 تِم اصلی شامل قابلیت های سازمانی: «مدیریت عرضه و تقاضای برق»، «تامین تجهیزات و فناوری»، «توسعه بازار انرژی، کالا و خدمات»، «بهبود اقتصاد برق»، «ارتقای بهره وری» و «تولید انرژی پاک»؛ شناسایی شد. همچنین از تحلیل ماتریس های مقایسه زوجی تعداد 23 شایستگی فردی مرتبط با هر قابلیت تعیین گردید.
نتیجه گیری: بررسی ارتباطات قابلیت های شناسایی شده نشان داد که «مدیریت عرضه و تقاضای برق» اثرگذارترین و «تولید انرژی پاک» اثرپذیرترین قابلیت ها هستند. همچنین مشخص شد که از میان 23 عنوان شایستگی شناسایی شده، 12 شایستگی شامل «آینده نگری و تفکر راهبردی»، «پایش محیطی»، «مشارکت سازی»، «مدیریت مالی»، «مدیریت فناوری»، «قدرت مذاکره و متقاعد سازی»، «مدیریت تعارض»، «سازماندهی وهماهنگی»، «دانش و مهارت حرفه ای»، «کار تیمی»، «آگاهی سازمانی» و «درک و آگاهی سیاسی»؛ مجموعاً بیش از 82 درصد بر تحقق راهبردهای بخش برق و انرژی های تجدید پذیر تاثیر دارند.
طراحی الگوی سلامت سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مدیریت تحول سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
135 - 166
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش سعی شده است با اتخاذ نگاهی چند جانبه به موضوع سلامت سازمانی، الگویی جامع و متوازن جهت ارزیابی و بهبود سلامت سازمانی شرکت فولاد مبارکه اصفهان و ویژگی های تأثیرگذار بر آن ارائه گردد. این پژوهش از منظر هدف کاربردی، از منظر روش پژوهش کیفی از نوع گرانددی نظام مند است. در ابتدا با هدف روشن نمودن مسیر از نمونه گیری هدفمند و در ادامه نیز جهت دستیابی به اشباع نظری از نمونه گیری نظری از بین ذینفعان کلیدی این شرکت استفاده شده است. روش های گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته و مصاحبه گروه کانونی بوده است. با تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار Atlas.ti 8 طی فرایند مقایسه مستمر 1532 نقل قول، 104 کد باز و 37 مقوله نهایی شناسایی شده از انواع عوامل علی، پدیده محوری، راهبردها، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر و پیامدها، در قالب الگوی پارادایمی سلامت سازمانی این شرکت از دیدگاه ذینفعان کلیدی ارائه گردیده است. برای بررسی روایی الگو از شیوه کیفی و از شاخص های کمی CVI [1] و CVR [2] از نظر پنل خبرگان به تعداد 8 نفر و پایایی از روش های کیفی و روش کمی پایایی بازآزمون استفاده گردیده است. نتایج بیانگر ارتباط سلامت سازمانی با رهبری، جهت گیری، فرهنگ و جو سازمانی، شایستگی، توسعه حرفه ای، نوآوری، انسجام، مسئولیت پذیری، اعتماد، اشتیاق، استقلال، چابکی، قابلیت سازگاری و آمادگی برای تغییر، نحوه استفاده از منابع، حمایت، ادراک از سازمان، تکنولوژی، توجه به خواسته ها و انتظارات ذینفعان و سرمایه گذاری های سازمان در قالب الگوی ارائه شده می باشد.
تأثیر قابلیت های سازمانی بر مزیت رقابتی در بانک ملی ایران با توجه به نقش پویایی بازار و ایجاد ارتباط با مشتری
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه قابلیت های سازمانی سهم بسزایی برای کسب مزیت رقابتی در سازمان ها بر عهده دارد و سازمان های پیشرو می کوشند تا با ایجاد نوآوری روابط خود با مشتریان را استحکام بخشند. تحقیق حاضر با هدف شناخت تأثیر قابلیت های سازمانی بر مزیت رقابتی در شعب ملی پلاس بانک ملی ایران با توجه به نقش پویایی بازار و ایجاد ارتباط با مشتری انجام گرفته است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی – پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق را تمام کارکنان شعب ملی پلاس بانک به خود اختصاص داده اند و با استفاده از روش سرشماری 120 پرسشنامه بین آن ها توزیع گردید. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه رومینا و همکاران (2021) استفاده شد که روایی سازه آن به کمک روش تحلیل عاملی تاییدی بررسی و مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS انجام شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که قابلیت های سازمانی بر مزیت رقابتی در شعب ملی پلاس بانک ملی ایران با توجه به نقش میانجی ایجاد ارتباط با مشتری تأثیر مثبت دارد؛ لیکن تعدیل گر پویایی بازار بر آن تأثیرگذار نیست. قابلیت های سازمانی بر ایجاد ارتباط با مشتری در بانک ملی ایران تأثیر مثبت دارد. ایجاد ارتباط با مشتری بر مزیت رقابتی در بانک ملی ایران تأثیر مثبت دارد. ایجاد ارتباط با مشتری بر تأثیر قابلیت های سازمانی بر مزیت رقابتی در بانک ملی ایران تأثیر مثبت دارد.
ارائه مدل توسعه قابلیت های سازمانی وزارت آموزش وپرورش اقلیم کردستان عراق با استفاده از گراندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
319 - 343
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش تعیین مؤلفه های قابلیت های سازمانی، روابط بین این مؤلفه ها و در نهایت، ارائه مدل توسعه قابلیت های سازمانی وزارت آموزش وپرورش کردستان عراق است.
روش: با توجه به هدف پژوهش، این پژوهش به روش کیفی و با ماهیت اکتشافی اجرا شده است. از استراتژی گراندد تئوری، رویکرد ظاهرشونده (گلیزر) داده ها کدگذاری و بعد تجزیه وتحلیل شدند. داده های پژوهش از طریق روش نمونه گیری گلوله برفی و بر اساس مصاحبه های عمیق و تشکیل گروه های کانونی با متخصصان، جمع آوری شد. در این پژوهش با 13 نفر در قالب ۴ گروه کانونی، متشکل از مشاوران و مدیران کل و خبرگان وزارت آموزش وپرورش اقلیم کردستان عراق مصاحبه صورت گرفت.
یافته ها: نتایج به دست آمده از کدگذاری ها، به شناسایی 18 مؤلفه اصلی قابلیت ها و ۴ سطح از قابلیت های سازمانی انجامید. همچنین نتایج نشان داد که مراحل توسعه قابلیت های انسانی، مشتمل بر 4 مرحله چرخه ای است. در نهایت، ۲ محور برای توسعه قابلیت های سازمانی در آموزش وپرورش اقلیم کردستان شناسایی شد.
نتیجه گیری: بررسی ارتباطات قابلیت های سازمانی شناسایی شده نشان داد که قابلیت های سازمانی وزارت آموزش وپرورش اقلیم کردستان عراق عبارت اند از: قابلیت بنیادی، قابلیت استراتژیک، قابلیت توانمندساز و قابلیت عملیاتی. همچنین یافته ها نشان داد که مراحل توسعه قابلیت های سازمانی عبارت اند از: تعیین هدف ها و الزامات، ارزیابی هدف ها و اولویت گذاری، اجرا و پیاده سازی برنامه، و برنامه ریزی مجدد و ادغام های آتی. در این پژوهش، دو محور آزادی و فرصت برای توسعه قابلیت های سازمانی در آموزش وپرورش اقلیم کردستان شناسایی شد. هردو محور آزادی و فرصت، در چرخه مراحل توسعه قابلیت های سازمانی و فراوان شدن سطح قابلیت های سازمانی تأثیرگذار است.
به سوی بازاندیشی تفکرطراحی از دریچه قابلیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفکرطراحی به عنوان شیوه مستخرج از نحوه عمل طراحان، مورد اقبال سازمان های نوآور قرار گرفته است. بااین حال این رویکرد همواره با انتقادهایی در پیاده سازی، پیرامون سطحی نگری و استفاده مقطعی مواجه بوده است . درک تقلیل یافته از تفکرطراحی به عنوان یک شیوه فرایندی که قادر نیست تمامی ابعاد اندیشه و عمل طراحانه را بازگو کند از مهم ترین عوامل این کاستی ذکر می شود. این مطالعه نشان می دهد جریان نوپدیدی از تحقیقات، برای غلبه بر این چالش بر بازترسیم تفکرطراحی از دریچه قابلیت کوشیده است. تشخیص این جریانِ در حال ظهور از طریق مرور نظام مند و شناسایی جریان های اصلی مرتبط با تاثیر تفکرطراحی بر نوآوری و نهایتا تحلیل عمیق مطالعات برگزیده در حوزه مورد بحث، انجام شد. باتوجه به جایگاه راهبردی مفهوم قابلیت در ادبیات سازمان، معتقدیم این سطح از مفهوم سازی قادر است، خلآ موجود در پیاده سازی تفکرطراحی در سطح طرزفکر و ذهنیت سازمان را برطرف کرده و بازتفسیر عمیق تری را از این رویکرد به دست دهد که نهایتا جاری سازی راهبردی نگرش طراحانه را در سازمان امکان پذیر می سازد. بااین وجود، این رویکردِ مطالعاتی با چالش هایی پیرامون ابعاد قابلیتِ تفکرطراحی مواجه است که می توان از طریق رجوع مجدد و مستقیم به طراحان به عنوان سرمنشاء اصلی قابلیت های طراحانه، نسبت به رفع آن اقدام کرد.
طراحی و اعتباربخشی مدل جهت بهبود (ارتقاء) قابلیت سازمانی در بانک های ملی شمالغرب کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۶
415 - 453
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی و اعتباربخشی مدل جهت بهبود (ارتقاء) قابلیت سازمانی در بانک های ملی شمالغرب کشور انجام گرفت. این پژوهش از نظر روش گردآوری داده ها و اطلاعات، از نوع تحقیقات توصیفی و پیمایشی و در زمره پژوهش های کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان بانک های ملی شمالغرب کشور (کارکنان شعب بانک ملی استان آذربایجان شرقی به تعداد 1820 نفر، 600 نفر کارکنان بانک ملی در سطح استان اردبیل، کلیه کارکنان بانک ملی استان آذربایجان غربی به تعداد 606 نفر، کارکنان بانک ملی استان زنجان به تعداد 215 نفر) بود. روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری تصادی طبقه ای بود بدین صورت که با توجه به مجموع کارکنان بانک های ملی شمالغرب کشور (3241 نفر) با توجه به جدول مورگان 343 نفر انتخاب شد که این نسبت برای کارکنان استان آذربایجان شرقی (193 نفر)، استان اردبیل (63 نفر)، استان آذربایجان غربی (64 نفر) و استان زنجان (23 نفر) بود. ابزارهای پژوهش برای عوامل ارتقا دهنده قابلیت سازمانی و عملکرد سازمانی به صورت محقق ساخته و برای قابلیت سازمانی از پرسشنامه استاندارد جمشیدی استفاده شد. نتایج بررسی حاصل از مطالعات کتابخانه ای، نظر متخصصان و تحلیل های عامل تأییدی و اکتشافی منجر به شناسایی 10 مؤلفه موثر بر ارتقا قابلیت سازمانی شد. این مؤلفه ها شامل مشتری مداری، هماهنگی عملکردی، ایجاد دانش، انتقال دانش، کاربرد دانش، قابلیت یادگیری سازمانی، قابلیت برنامه ریزی استراتژیک، قابلیت سنجش بازار، قابلیت فناوری اطلاعات و قابلیت اعتمادسازی بود. نتایج آزمون فریدمن نشان داد از بین عوامل ارتقا دهنده قابلیت سازمانی، انتقال دانش، ایجاد دانش، کاربرد دانش، قابلیت اعتمادسازی، مشتری مداری، هماهنگی عملکردی، قابلیت یادگیری سازمانی، قابلیت فناوری اطلاعات، قابلیت سنجش بازار و قابلیت برنامه ریزی استراتژیک به ترتیب دارای بیشترین میزان رتبه بودند. همچنین نتایج حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد، ضرایب مسیر بین ایجاد دانش (268/0)، کاربرد دانش (644/0)، قابلیت یادگیری سازمانی (191/0)، قابلیت برنامه ریزی استراتژیک (194/0)، قابلیت فناوری اطلاعات (368/0)، قابلیت اعتمادسازی (798/0) با قابلیت سازمانی در سطح معنی داری قرار داشت (05/0>p). همچنین ضریب مسیر قابلیت سازمانی با عملکرد سازمانی در سطح معنی داری قرار داشت (05/0>p). در این بین ضریب مسیر مشتری مداری (11/0)، هماهنگی عملکردی (03/0)، انتقال دانش (01/0)، قابلیت سنجش بازار (25/0) با قابلیت سازمانی در سطح معنی داری نبودند (05/0<p). از طرفی نقش میانجی قابلیت سازمانی در ارتباط بین کاربرد دانش (006/0=p)، قابلیت یادگیری سازمانی (012/0=p)، قابلیت فناوری اطلاعات (013/0=p) و قابلیت اعتمادسازی (001/0=p) با عملکرد سازمانی در حد معنی داری قرار داشت.