موسی غنچه پور

موسی غنچه پور

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۲ مورد.
۱.

تحلیل ساختارهای گفتمان مدار در روایت بَردارکردن حسنک وزیر: پژوهشی ازمنظر انگاره شناختی-اجتماعی ون دایک (2007)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان انتقادی ون دایک قدرت ایدئولوژی مبتدا سازی شناختی-اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۱
تحلیل گفتمان انتقادی با آشکارسازی لایه های زیرینِ پیام، بر درک افراد از مسائل فرهنگی-اجتماعی و سیاسی تأثیر می گذارد. پژوهشِ توصیفی-تحلیلی حاضر با واکاوی داستان بَردارکردن حسنک وزیر ازمنظر رویکرد شناختی-اجتماعی ون دایک (2007)، ارتباط کارکردی زبان، ایدئولوژی و روابط قدرت و سلطه در بافت سیاسی و اجتماعی زمان بیهقی را روشن می کند. نمونه گیری در این پژوهش، هدفمند و نمونه ها برگرفته از داستان حسنک وزیر برمبنای نمون برگ محقق ساخته است. تحلیل داده ها نشان داد که در این روایت، از راهبردهای سطوح معنایی مقوله بندی، قطبی سازی، مبالغه، تکذیب، ابهام، همدلی، فاصله و حسن تعبیر استفاده شده است. در سطح استدلال نیز مؤلفه های استناد، ارجاع، مقایسه و صراحت به کار برده شده اند. یافته ها مؤید آن است که بیهقی در این گفتمان که براساس تقابل گروه های قدرت شکل گرفته است به جامعه دوقطبی ما-آن ها اشاره دارد. همچنین مؤلفه های مقوله بندی، تکذیب و مبالغه بر مشخصه های خوب درون گروه (خودنمودی مثبت) و کنش های ناپسند اجتماعی برون گروه (دیگرنمودی منفی) تأکید دارند. سورهای مبهم، فضای تاریک جامعه زمان بیهقی (روابط درون گروه و برون گروه) را نشان می دهد. راهبرد حسن تعبیر نیز برای تلطیف کردن اوضاع نابسامان است و مؤید واقعیت جامعه خشن و شرایط بدِ زمان بیهقی است. در سطح سبکی، استعاره، مجاز و تقابل و در سطح نحوی جابه جایی ارکان جمله و وجهیت برای نشان دادن قطب بندی ما-آن ها به کار می روند.
۲.

ترکیب گروهی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ترکیب گروهی موضوع گروه نحوی هسته زبان فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۸۹
در این نوشتار، ترکیب گروهی در زبان فارسی معاصر با توجه به 281 واژه (135 واژه مرکب گروهی فعلی و 146 واژه مرکب گروهی غیر فعلی) استخراج شده از فرهنگ بزرگ سخن انوری (Anvari, 2007) بررسی می شود. هدف پژوهش، مطالعه ترکیب های گروهی از جنبه هسته معنایی، هسته نحوی، نوع واژه و مقوله های سازنده در چارچوب نظری لیبر (Lieber, 2009; Lieber, 2010) است تا دسته بندی کاملی از این مقوله در زبان فارسی ارائه شود. همچنین، با مقایسه ترکیب های گروهی فعلی و غیر فعلی تفاوت ها و شباهت های این دو ساخت روشن شود. تحلیل داده ها نشان داد که ترکیب گروهی ساختی متشکل از انضمام گروه نحوی به سازه واژگانی است. سازه واژگانی در ترکیب های گروهی فعلی، هسته و در ترکیب های گروهی غیر فعلی بسته به نوع ترکیب، هسته و یا غیر هسته است. ترکیب های گروهی با توجه به ساختار و هسته نحوی برگرفته از فعل یا غیر فعل شامل دو طبقه فعلی و غیر فعلی می شوند. برخلاف ترکیب های گروهی فعلی که به لحاظ هسته نحوی فقط هسته پایانی هستند، ترکیب های گروهی غیر فعلی می توانند هسته آغازین، هسته پایانی و یا فاقد هسته باشند. از نظر هسته معنایی، ترکیب های گروهی فعلی درون مرکز هسته پایانی و برون مرکز هستند و به انواع موضوعی، افزوده ای و وصفی دسته بندی می شوند، حال آنکه نوع غیر فعلی فقط برون مرکز هستند. داده ها تأییدی است بر اینکه از نظر نوع واژه، صفت های مرکب گروهی فعلی و غیر فعلی فراوانی بیشتری در مقایسه با اسم ها و قیدهای مرکب گروهی فعلی و غیر فعلی دارند. از نظر نوع سازه های تشکیل دهنده، ترکیب غیر فعلی تنوع بیشتری در مقایسه با فعلی دارد. نیز در هر دو نوع ترکیب، گروه حرف اضافه ای فراوانی بیشتری در مقایسه با گروه های نحوی اسمی و صفتی در ساخت ترکیب های گروهی دارد.
۳.

رده شناسی ترتیب واژه ها در زبان آمیخته ترکی -فارسی گونه بافتی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زبان آمیخته ترتیب واژه همبستگی گروه زبان سوی انشعاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۵۶
در این مقاله ترتیب واژه در ساخت های نحوی زبانِ آمیخته ترکی فارسی گونه بافتی با استفاده از 24 مؤلفه هم بستگی درایر (1992; 2009 & 2013) بررسی شد تا مشخص شود این زبان در مقایسه با گروه زبان های اروپا آسیا و جهان با چه رده زبانی مطابقت دارد. همچنین، کارایی نظریه های هسته وابسته، سوی انشعاب و اصل توازن فرامقوله ای در تبیین رفتار رده شناختی این گونه زبانی مطالعه شد. یافته ها نشان داد که زبانِ آمیخته ترکی فارسی در مقایسه با زبان های اروپا آسیا دارای شانزده مؤلفه از مؤلفه های زبان های فعل پایانی قوی (فعل پس از مفعول) و پانزده مؤلفه از مؤلفه های فعل میانی قوی (فعل پیش از مفعول) است. همچنین، این زبان در مقایسه با زبان های جهان برخوردار از پانزده مؤلفه از مؤلفه های گروه زبان های فعل پایانی قوی و چهارده مؤلفه از مؤلفه های گروه زبان های فعل میانی قوی است. این یافته ها تأییدی است بر اینکه این گونه زبانی در مقایسه با زبان های اروپا آسیا و جهان، با گروه زبان های فعل پایانی قوی مطابقت دارد. دارا بودن مؤلفه های زبان های فعل میانی قوی در مقایسه با زبان های اروپا آسیا و جهان نیز مؤید آن است که این گونه زبانی در حال حرکت به سوی زبان های فعل میانی قوی است و به لحاظ رده شناسی زبانی، یکدست هسته پایانی و یا هسته میانی نیست، بلکه زبانی آمیخته است و این آمیختگی به سبب محیط اجتماعی است که دوزبانگی گسترده در آن رایج است. افزون بر این، نمونه های این گونه زبانی نشان داد که نظریه های هسته وابسته، سوی انشعاب و اصل توازن فرامقوله ای تبیین کننده رفتار رده شناختی زبان آمیخته ترکی فارسی نیست.
۴.

تحلیلی کمینه گرا از نمود واژگانی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نمود واژگانی گره اسناد تسلط سازه ای فرافکنی نمودی موضوع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۲۱
در این مقاله نمودهای واژگانی ایستا، کنشی، غایتمند و تحققی بر پایه برنامه کمینه گرا و باتوجه به نمونه های زبان فارسی بررسی و ساختار درختی نمودی برای هرکدام از آنها ارائه می شود. تحلیل نمونه ها نشان می دهد که رویدادها خوانش های متغیر ایستا پویا دارند. موضوع درونی نقشی در رویداد های نمودی ایستا ندارد و هم آیی این رویدادها با قیود تداومی بیانگر غیرغایی بودن آنها و نبودِ حوزه خوانش نمودی در آنهاست، حال آنکه موضوع درونی برخلاف موضوع بیرونی، در خوانش نمودی رویدادهای پویای کنشی، غایتمند و تحققی نقش دارد. [± کمی] بودن موضوع درونی برخلاف معرفه یا نکره بودن آن بر خوانش نمودی رویداد تأثیرگذار است. فرافکنی نمودی و [± غایی] رویداد در درون گروه اسناد رقم می خورد و موضوع بیرونی خارج از نمود و حوزه خوانش نمود، واقع است. رویدادهای کنشی تنها مشخصه نمودی <آغاز> دارند؛ حال آنکه رویدادهای تحققی و غایتمند برخلاف رویدادهای ایستا که فاقد مشخصه نمودی اند، هم مشخصه <آغاز> و هم مشخصه <پایان> دارند. مشخصه های <آغاز> و <پایان> رویدادهای غایتمند بر روی دو گره متفاوت که تسلط سازه ای بر یکدیگر دارند، واقع هستند؛ حال آنکه مشخصه های <آغاز> و <پایان> در رویدادهای تحققی بر روی یک گره واقع اند و گره های این دو مشخصه تسلط سازه ای بر یکدیگر ندارند. تغییرپذیری نمود واژگانی میان رویدادهای ایستا و پویا و نیز خوانش نمودی مبهمِ رویدادهای کنشی تحققی و کنشی غایتمند تأییدی است بر اینکه معنای واژگانی افعال، نقشی در تعیین نمود واژگانی ندارد. افزون بر این، وجود دو ساختار رویدادی متفاوت برای یک معنای واژگانی یکسان تأییدی بر نحوی بودن نمود واژگانی است.
۵.

تحلیل گذرایی از گفتمان فردوسی با رویکرد نقش گرایی: شواهدی از گفتار رستم در مواجهه با دو سپاه ایران و توران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقش گرایی گفتمان شاهنامه نظام گذرایی مشارکان عناصر پیرامونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۲۲
پژوهش پیش رو به مطالعه نظام گذرایی در گفتمان فردوسی در مواجهه رستم با دو سپاه ایران و توران از منظر نقش گرایی نظام مند هالیدی و متسین ( Halliday and Matthiessen, 2014 ) می پردازد تا نوع فرآیندها، مشارکان و عناصر پیرامونی و فراونی آن ها و نیز سبک گفتمان فوق را تعیین کند. در این راستا، تحلیلِ 195 بند از شاهنامه فردوسی نشان داد که نوع فرآیندها، مشارکان، عناصر پیرامونی و نیز فراوانی آن ها در گفتمان فردوسی متفاوت از یکدیگر هستند، حال آن که نوع و فراوانی آن ها در گفتار رستم خطاب به سپاه ایران تفاوتی با نوع و فراوانی آن ها در گفتار وی در خطاب به سپاه توران ندارد. در این گفتمان، از هر سه فرآیند اصلی و پیرامونی استفاده شده است. فرآیند رابطه ای بیشترین و فرآیند رفتاری کمترین فراوانی را دارند. بازنمایی فرآیندهای مادی و ذهنی توسط فرآیند رابطه ای، توجیه گر فراوانی غالب این فرآیند در مقایسه با سایر فرآیندهاست. فرآیند ذهنی ادراکی در مقایسه با فرآیندهای ذهنیِ شناختی، تمنایی و عاطفی فراوانی بیشتری دارد. نزدیکی ماهیت رفتاری و مشخصه ای فرآیند رفتاری با فرآیندهای ذهنی، مادی و کلامی توجیه گر کم رخدادبودن این فرآیند در گفتمان فردوسی و بازنمایی آن از طریق این فرآیندهاست. سپاه ایران بیشتر با فرآیند نقلی خنثی و سپاه توران با فرآیند تأکیدی خطاب شده است. رخداد بیشتر عناصر پیرامونی موقعیت و حالت و مشارکان مُدرک، مسند، مسندالیه، شناسه، شناخته، عامل و گوینده، از دیگر مشخصه های این گفتمان محسوب می شوند. ارائه شواهد قابل درک، مشارکان و عناصر پیرامونی، به کار بردن اسامی خاص و فراوانی غالب فرآیندها به صورت زمان گذشته همراه با شناسه اول شخص تأییدی بر سبک روایتی-توصیفی گفتمان حماسی فردوسی است.
۶.

تحلیل عناصر زبان عامه در قصه های مجید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تشبیه تکرار ریتم قصه های مجید کنایه لحن موسیقی نثر هوشنگ مرادی کرمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۱۱۸
تحلیل عناصر زبان عامه در قصه های مجید زهره احمدی پور اناری* موسی غنچه پور** چکیده قصه های مجید مهم ترین اثر هوشنگ مرادی کرمانی است که در ایران و جهان پرآوازه گشته است. این کتاب 39 قصه دارد و به زبانی عامیانه و با نثری آمیخته از تعابیر و کنایات مردمی نوشته شده است. افزون بر جذابیت های داستانی قصه های مجید، زبان و بیان آن هم, مخاطب کودک و نوجوان را خشنود و مسرور می سازد. نگارندگان باتوجه به این پرسش که مرادی کرمانی چه نوع نثری را برای مخاطب کودک و نوجوان خود برگزیده، قصه های مجید را بررسی کرده اند. این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است، نشان داد که زبان قصه ها همانند اصل قصه ها، ساده، عامیانه، خوش آهنگ، برخوردار از بلاغتی طبیعی و سرشار از فرهنگ مردمی است. نویسنده به خوبی از ظرفیت های زبان عامیانه، به ویژه «کنایه» بهره برده است. در عبارات و جمله های کتاب، عناصر موسیقی ساز به کار رفته؛ از جمله تکرار که در نام آواها و اتباع و تعبیرات عامیانه دیده می شود و نویسنده از آن برای ایجاد موسیقی نثر، لحن و ریتم مناسب قصه استفاده کرده است. در قصه های مجید، جمله هایی وصفی دیده می شود که به دلیل داشتن معنای نزدیک و دور، می توان آن ها را توصیف کنایه ای نامید. در این مقاله فواید بلاغی استفاده از کنایه و نیز ویژگی تشبیه در قصه های مجید بررسی شده است. * استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فرهنگیان ahmadypoor@yahoo.com (نویسنده ی مسئول) ** استادیار زبان شناسی دانشگاه فرهنگیان ghonchepour@yahoo.com تاریخ دریافت مقاله: 3/7/1399 تاریخ پذیرش مقاله: 13/6/1400
۷.

ارتباط نمود دستوری و واژگانی در زبان فارسی: مطالعه ای از منظر رویکرد انباشتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نمود دستوری نمود واژگانی انباشتی تحققی غائی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۰ تعداد دانلود : ۱۱۰
در نوشتار پیش رو ارتباط بین نمود دستوری و واژگانی برپایه رویکرد انباشتی در زبان فارسی معاصر با توجه به نمونه های گفتاری و نوشتاری بررسی شده است. داده ها مؤیّد آن است که در رویدادهای کنشی ارتباط یک به یک بین نمود دستوری و معنایی برقرار نیست. رویدادهای کنشی نامقیّد، غیر غائی هستند؛ حال آنکه رویدادهای مقیّد به لحاظ واژگانی مشخّصه های غائی/ غیر غائی دارند. عدم مطابقت نمود دستوری و واژگانی رویدادهای ایستا ازراه خوانش کامل یا ناقص نمود دستوری و غیر غائی بودن نمود واژگانی آن ها رقم می خورد. رویدادهای ایستای عادّی، نمود دستوری کامل/ ناقص و نمود واژگانی غیر غائی دارند، حال آنکه رخدادهای ایستای تحقّقی دارای نمود واژگانی غائی هستند. در رویدادهای غایت مند نیز ارتباط یک به یک بین نمود کامل و غائی و نمود ناقص و نمود واژگانی غیر غائی برقرار نیست. نمود دستوری کامل رویدادهای تحقّقی، نمود واژگانی غائی دارند؛ همچنین صورت تداومی رویدادهای تحقّقی نشان دهنده نزدیک شدن به نقطه پایان و تحقّق عمل است. در رویدادهای تحقّقی استمراری نمود دستوری بر واژگانی تأثیر دارد و رویدادهای تحقّقی درجه پذیرِ نمود دستوری کامل، نمود واژگانی غائی/ غیر غائی دارند. نمود واژگانی رویدادها قابل پیش بینی نیست و ازراه مشخّصه های ذاتی فعل رقم نمی خورد، بلکه همه سازه های جمله در تعیین آن مشارکت دارند.
۸.

نقش هسته معنایی و جایگاه سازه در پردازش اسم های مرکب غیرفعلی: شواهدی از بیماران زبان پریش بروکا و افراد طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هسته معنایی جایگاه سازه مسیر دوگانه درون مرکز برون مرکز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۱ تعداد دانلود : ۴۱۶
در این مقاله، نقش هسته معنایی و جایگاهِ سازه در پردازش و بازنمایی اسم های مرکب غیرِ فعلیِ «اسم-اسم» در سه بیمار زبان پریش بروکا (دو مرد و یک زن) و سه فرد سالمِ همتاسازی شده با افراد زبان پریش با بهره گیری از تکالیف نامیدن و تکرارِ اسم های مرکب غیرِ فعلی هسته آغازین، هسته پایانی و برون مرکزِ برگرفته از رساله دکتری خباز (Xabbaz, 2006) بررسی شد. محرک های این دو تکلیف شامل 30 اسم ساده و 30 اسم مرکب غیرِ فعلی و تصویرهای مربوط به آن ها بود. در آزمون نامیدن، آزمودنی ها به هنگام رویارویی با تصویر، نام آن را بیان می کردند. در تکلیفِ تکرار، افراد آزمودنی پس از شنیدن اسم ها، آن ها را تکرار می کردند. یافته های پژوهش نشان داد که کنشِ افراد طبیعی و بیماران زبان پریش بروکا در نامیدن و تکرار اسم های ساده و مرکب غیرِ فعلی با یک دیگر تفاوت داشت. پردازش آسان ترِ تکرار اسم های ساده و مرکب در مقایسه با نامیدن آن ها مؤید آن بود که فرایند تکرار متفاوت از نامیدن پردازش می شود. همچنین، رخداد خطاها در یکی از سازه های ترکیب (سازه هسته و یا غیر هسته) و نیز در کل ترکیب یا هر دو سازه ترکیب (هم سازه هسته و هم سازه غیرهسته) نشان دهنده آن بود که اسم های مرکب غیر فعلی از طریق مسیر دوگانه (تجزیه به اجزای سازنده و کلی) پردازش می شوند و هسته معنایی در پردازش آن ها نقشی به اجرا در نمی آورد. افزون بر این، توزیع خطاها در سازه های آغازین، پایانی و هر دو سازه اسامی مرکب غیرِ فعلی (کل ترکیب) مؤید پردازش سلسله مراتبی و هم سطحی فرایندهای نامیدن و تکرار و اهمیّت جایگاه سازه در پردازش اسامی مرکب غیرِ فعلی بود.
۹.

بررسی پیرنگ، شخصیّت پردازی و زاویه دید در زندگی نامه خودنوشت «آن سال ها»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زندگی نامه داستان شخصیت پردازی زاویه دید پیرنگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۱۶
زندگی نامه، یکی از قالب های روایی است. خاطره و سفرنامه نیز از گونه های زندگی نامه هستند. زندگی نامه از یک سو تاریخ است؛ زیرا رخ دادهای واقعی در آن گزارش می شود و از سوی دیگر، شبیه داستان است؛ زیرا اشخاص زندگی نامه، مانند شخصیّت های داستانی توصیف می شود و خواننده روایت، را دنبال می کند و از خود می پرسد: بعد چه خواهد شد؟ با توجه به شباهت های زندگی نامه با داستان، در این تحقیق، به عنصر«پیرنگ»، «شخصیّت پردازی» و «زاویه دید» پرداخته می شود تا روشن گردد که آیا زندگی نامه پیرنگ داستانی دارد؟ شخصیّت پردازی اشخاص زندگی نامه، چه اندازه شبیه شخصیّت پردازی داستان است و نیز معلوم گردد زاویه دید در زندگی نامه چه ویژگی هایی دارد. این پژوهش که با روش توصیف و تحلیل انجام گرفته، نشان داد که پیرنگ در زندگی نامه و داستان، تفاوت بسیار دارند؛ زیرا روایات نویسنده زندگی نامه اغلب به ترتیب تاریخی است و او در بیان خود به خاطر حفظ عنصر رمز، در بیان خود امساک نمی ورزد. نویسنده زندگی نامه، در شخصیّت پردازی، ملاحظاتی را رعایت می کند و شخصیّت پردازی اغلب از نوع توصیف مستقیم نویسنده است. زاویه دید در «آن سال ها»، اول شخص است و در مواردی که شخصیّت های دیگر توصیف می شوند از زاویه دید سوم شخص استفاده می شود. همچنین در زندگی نامه نویسی از تک گویی بیرونی بسیاراستفاده می شود.
۱۰.

Flourished or Suppressed Teachersʼ Professional Identities: A Comparison between English Teachers of Institutes and Schools in Iran

کلیدواژه‌ها: Dynamic Identity institute public school Teacher

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۴ تعداد دانلود : ۲۵۰
Teacher professional identity is widely acknowledged as a multi-dimensional dynamic evolving concept contributing to teachers’ self-perception about their professional roles. This qualitative study aimed to explore how different instructional settings of teaching English as a foreign language in Iran impacted on teachers’ professional identities in a comparative way. To this end, 25 English teachers from public schools and private institutes of Kerman were interviewed to collect data and to examine how teachers conceptualize themselves at schools and institutes. All 25 participants (13 school teachers and 12 institute teachers) had a BA degree in English. Data analysis revealed that teachers of public schools had comprehended, strong, and thick initial professional identity in comparison to those teaching in private institutes. However, such an ideal professional identity was more vulnerable to professional identity shock that resulted from the discrepancy between initial professional identity arisen from pre-service training programs and an emergent one derived from the identity-in-practice in class life. In terms of preparation to teach, the findings showed that the teachers of public schools had more extended viewpoints towards teaching and its significance. Moreover, they believed that their identity influenced the teaching profession while the institute teachers believed in teaching influence on their identity that provided evidence for the variable nature of teacher professional identity resulting from parallel interconnections of different macro and micro factors leading to its steady reinterpretation and reshaping. Keywords: dyna
۱۱.

تحلیل گفتمان انتقادی توئیت ها ی ترامپ بر اساس مدل ون دایک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترامپ توئیتر تحلیل گفتمان انتقادی ون دایک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰۵ تعداد دانلود : ۸۸۳
نقش و تأثیرگذاری شبکه های اجتماعی از جمله توئیتر، انکارنشدنی است. توئیت ها می توانند کنش های اجتماعی را شکل دهند و جامعه را به سمت و سوی ویژه ای، رهبری کنند. بنابراین، تحلیل گفتمان انتقادیِ توئیت ها، نوع تعامل های میان کاربران توئیتر را بازنمایی می کند. در پژوهشِ حاضر، توئیت های ترامپ بر پایه روش تحلیل گفتمان انتقادی ون دایک واکاوی شدند. به این منظور، از ابتدای ژانویه تا انتهای مارس 2018، حدود 400 توئیت از صفحه شخصی دونالد ترامپ- رئیس جمهور وقت آمریکا، با روش تصادفیِ هدف دار، گرد آوری شده و مورد بررسی قرار گرفتند. سپس داده های پژوهش با بهره گیری از نشانه ها و عناصر زبان شناختی مدل ون دایک، تفسیر و تبیین شدند. یافته ها نشان می دهند که ترامپ، در سطح معنایی از عناصر زبان شناختی بسیاری مانند مقوله بندی، قطب بندی، تعمیم دادن، ایجاد فاصله، مفهوم تلویحی، مبالغه و خلاف واقع بهره می گیرد. او همچنین، در سطح سبک به واژه گزینی و حذف عمدی برخی واژه ها می پردازد. علاوه بر این، تراپ در سطح استدلال مقوله استدلال را با مغالطه کاری جبران می کند. یافته های پژوهش همچنین نمایانگر آن است که کاربران توئیتر، پیوسته در مواجهه با گفتمان های ایدئولوژیک قرار می گیرند. این گفتمان ها در جامعه، فرایند تأثیرگذاری خود را با سرعت پشت سر نهاده و پایه گذار نظریه های اجتماعی می شوند. همچنین این گفتمان ها، نقش تعیین کننده ای در چگونگی زندگی و دیدگاه افراد یک گروه و یا روابط میان گروهی دارند.
۱۲.

نمود در ترکیب فعلی: پژوهشی پیکره بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نمود ترکیب فعلی سنجه ای مستمر غایتمند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰ تعداد دانلود : ۲۹۳
در این نوشتار نمود دستوری و واژگانی و انواع آنها در ترکیب های فعلی زبان فارسی معاصر بررسی شده است. داده های این پژوهش برگرفته از رساله دکتری نگارنده (غنچه پور، 1392) و بالغ بر 8579  واژه مرکب فعلی است که از فرهنگ بزرگ سخن (انوری، 1386) استخراج شده است. بررسی پیکره فوق نشان داد که دو نوع نمود دستوری و واژگانی که در فعل و جملات گزارش شده است، در ترکیب فعلی نیز وجود دارد و ساختار درونی ترکیب های فعلی در زبان فارسی نشان دهنده گستره زمانی و وجه انجام کنش یا حالت هستند. علاوه بر این، ترکیب های فعلی به لحاظ نمود دستوری، در دو طبقه کامل (تداومی، غیرتداومی، برآیندی و تجربه ای) و ناقص (تکراری، عادتی و مستمر) دسته بندی شده اند. همچنین، این واژه های مرکب به لحاظ نمود واژگانی، با توجه به مؤلفه های معناییِ [±پویایی]، [±سنجه ای]، [± غایی] و [±تداومی]، به دو طبقه کلی ایستا و غیرایستا متمایز شد ه اند. ترکیب های فعلی غیرایستا نیز به انواع غیرسنجه ای (کنشی و تک رویدادی)، سنجه ای بسته (دو نقطه ای و چندنقطه ای) و سنجه ای باز متمایز و مشخص گشته اند.
۱۳.

نمود واژگانی در زبان فارسی: مطالعه ای بر پایه رویکرد سنجه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پویایی غایی سنجه ای تحققی غایت مند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۶ تعداد دانلود : ۵۴۱
در نوشتار پیش رو نمود واژگانی فعل در زبان فارسی معاصر بر پایه داده های استخراج شده از فرهنگ بزرگ سخن (انوری، 1386) از راه مؤلّفه نمودی [± سنجه ای] مطالعه شد. رویکردهای سنّتی به علّت استفاده نکردن از مؤلّفه های نمودی دو ارزشی کافی، نمی توانند رویداد های نمودی متفاوت را تبیین و از یکدیگر متمایز کنند. تحلیل نمونه های زبان فارسی نشان داد که رویکرد سنجه ای به کمک مشخّصه های سنّتی [± تداوم]، [± پویایی] و [± غایی] دسته بندی جامع تر و تبیین روشن تری از افعال و رویدادها در زبان فارسی ارائه می دهد. رویکرد های سنّتی نمی توانند افعال تحقّقی درجه ای که رفتار دوگانه [+ غایی] و [- غایی] دارند را تبیین کنند. بر اساس رویکرد سنجه ای، افعال و رویدادهای زبان فارسی به دو مقوله غیر سنجه ای (تک رویدادی و کنشی) و سنجه ای (باز و بسته) دسته بندی می شوند. افعال غیر سنجه ای کنشی و تک رویدادی به ترتیب مشخّصه های تداومی و لحظه ای را نشان می دهند. افعال سنجه ای باز، مشخّصه غایی دوگانه دارند، حال آنکه افعال سنجه ای بسته، مشخّصه غایی دارند و به دو گروه دونقطه ای و چندنقطه ای تقسیم می شوند. افعال سنجه ای دونقطه ای و چندنقطه ای با مؤلّفه [± لحظه ای] از یکدیگر متمایز می شوند. افعال سنجه ای بسته دونقطه ای، بیان گر تغییر لحظه ای هستند، حال آنکه افعال سنجه ای بسته چندنقطه ای تغییر تداومی را تا نقطه پایان نشان می دهند.
۱۴.

Accuracy Order of Grammatical Morphemes in Persian EFL Learners: Evidence for and against UG(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: Accuracy morpheme Persian transfer Universal Grammar

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۶ تعداد دانلود : ۵۶۶۸
This study addresses the acquisition of the morphological markers in Persian learners of English as a foreign language. To this end, the accuracy order of nine morphemes including plural –s, progressive –ing, copula be, auxiliary be, irregular past tense, regular past tense –ed, third person –s, possessive -ʼs and indefinite articles was studied in 60 teenage Persian EFL learners. Placement and proficiency tests and a demographic questionnaire were employed to collect the data. The total production of 2160 morphemes was manually checked, classified, and counted to rank their acquisition order. The learners’ accuracy order was ranked in a decreased order from 1 to 9 as follows: regular past tense, auxiliary be, copula be, present progressive tense, indefinite articles, plural –s, possessive -ʼs, irregular past tense and third-person singular –s. The Spearman correlation showed that Persian students’ accuracy order had a moderate and weak relationship with the accuracy order of ESL and EFL learners, respectively. This finding proves that Persian EFL learners do not learn English grammatical morphemes in a natural order. Moreover, the universal grammar does not remain fully in these learners. The minor role of UG in EFL acquisition also indicates the important role of transfer in foreign language learning.
۱۵.

نشانداری در بیان شفاهی و تکرار بیماران زبان پریش: مطالعه ای بر پایه رویکرد بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نشانداری محدودیت نشانداری محدودیت پایایی اسم مرکب زبان پریشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۷ تعداد دانلود : ۳۵۳
در این پژوهش، خطاهای دو بیمار زبان پریش بروکا و یک بیمار ترانس کرتیکال حرکتی در تولید اسم های ساده و مرکبی با ساختار «اسم+اسم»، «صفت+اسم» و «اسم+ستاک فعل» مورد مطالعه قرار گرفت. سپس نشان داری این خطاها، با توجه به نظریه بهینگی پرینس و اسمولنسکی (Prince & Smolensky, 1993) بررسی شد. خطاها و فرایندهای واجی بیماران زبان پریش، در تکالیف نامیدن در مواجهه با و یا تکرارِ 32 اسم ساده و 32 اسم مرکب، بر اساس الگوها ی حذف، پیشین شدگی، انسدادی شدگی، حذف همخوان پایانی، کوتاه شدگی خوشه همخوانی پایانه هجا و واکداری همخوان های گرفته آغازه هجا تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که خطاهای این بیماران واجی اند و در هیچ یک ازخطاها فرایند درج در رفتار زبانی بیماران مشاهده نمی شود. فرایند حذف و کوتاه شدگی در خوشه های پایانی واژه ها صورت می گیرد، در حالی که فرایند واک داری بیشتر در همخوان های گرفته آغازه هجا رخ می دهد. مرتبه بندی محدودیت ها در خطاهای بیماران نشان می دهد که آواهای پیش زبانی در مقایسه با آواهای بدنه ای و نیز انسدادی ها در برابر سایشی ها بی نشان هستند. این آواها، به ترتیب از طریق محدودیت های نشان داری *بدنه زبانی و *سایشی نشان داده شده و نظریه نشان داری یاکوبسون (Jakobson, 1972) را تأیید می کنند. بیماران زبان پریش بروکا و ترانس کرتیکال حرکتی بیشتر همخوان های گرفته واک دار را در آغازه هجا به کار می برند. این امر با یافته های یاکوبسون (Jakobson, 1972) همخوانی ندارد و نمایانگر آسیب پذیر تر بودن همخوان های انسدادی بی واک در مقایسه با جفت های واک دار است. در میان واکه ها، واکه های افراشته بی نشان ترین واکه ها هستند.
۱۶.

ساخت واژه مرکب در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ترکیب اصل فرافکنی زایشی موضوع مجاورت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۳۹
در این مقاله رویکرد های متفاوتِ دستور زایشی یعنی نظریه های گشتارگرا، واژگان گرا و حاکمیت و مرجع گزینی در نحوه شکل گیری و ساخت ترکیب فعلی و غیرفعلی در زبان فارسی بررسی می شوند. شواهد مطالعه، یافته ها نشان می دهد که نقش دستوریِ سازه ها و گزاره های انتزاعی در رویکرد های گشتارگرا سازوکار کافی برای ساخت ترکیب ارائه نمی دهند و ناقض اصل بازیابی هستند. رویکردهای واژگان گرا نمی توانند ترکیب های دو موضوعی و ترکیب هایی که در ساخت آنها از موضوع بیرونی و فرایند های نحوی استفاده شده است را تبیین کنند. چارچوب زیرمقوله ای فعل در رویکرد افراطیِ نظریه حاکمیت و مرجع گزینی رعایت نمی شود، موضوع در مجاورت ستاک برگرفته فعلی نیست و از اصل فرافکنی تخطی صورت می گیرد. همچنین، در این رویکرد برخلاف ماهیت اشتقاقیِ وند، نمود ترکیب برگرفته از وند تصریفیِ تحت حاکمیت گره تصریف ملاحظه می شود. رویکرد اعتدالیِ حاکمیت و مرجع گزینی نیز قادر به توضیحِ حالت بخشیِ هسته فعلی به سازه غیرمجاور نیست. تحلیل داده های واژه های مرکبِ فعلی و غیرفعلیِ زبان فارسی نشان داد که رویکرد تعاملیِ نحوی- صرفی برای توصیف و تبیینِ ترکیب کارآمدتر است.
۱۷.

شفافیت معنایی و پردازش اسامی مرکب: شواهدی از بیماران زبان پریش ناروان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شفافیت معنایی زبان پریشی ناروان پردازش نامیدن تکرار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۸ تعداد دانلود : ۳۰۲
در این مقاله نقش شفافیت معنایی در پردازش اسامی ساده و اسامی مرکب غیرفعلی متشکل از سازه های «اسم+ اسم» که پربسامدترین اسامی مرکب در زبان فارسی هستند، در دو بیمار زبان پریش بروکا و دو بیمار زبان پریش ترانس کرتیکال حرکتی از طریق آزمون های «نامیدن در مواجهه» و «تکرار»  مورد بررسی قرار می گیرد. مقایسه عملکرد بیماران زبان پریش بروکا و ترانس کرتیکال حرکتی نشان می دهد که بیماران ترانس کرتیکال حرکتی کنش بهتری در هر دو تکلیف نامیدن و تکرار داشتند، در حالی که برای هر دو گروه از بیماران، نامیدن مشکل تر از تکرار بود که مؤید گسستگی و سازمان یابی مستقل این دو فرایند در مغز می باشد. به لحاظ شفافیت معنایی، اسامی شفاف، بیشترین و اسامی نیم شفاف کمترین خطا را نشان دادند که تأییدی بر پردازش راحت تر اسامی نیم شفاف است. تحلیل داده ها مؤید آن است که پردازش فرایند های نامیدن و تکرار  اسامی مرکب از طریق مسیر دوگانه (کلی و تجزیه ای) صورت می گیرد، اما در فرایند نامیدن، مسیرِکلی و در فرایند تکرار مسیرِتجزیه ای، رویکرد های غالب بوده اند. تحلیل خطاها نشان می دهد که پردازش اسامی ساده از طریق مسیر کلی صورت می گیرد. علاوه بر این، تحلیل کنش بیماران زبان پریش ناروان فارسی زبان تأییدی است بر اینکه شفافیت معنایی نقشی در پردازش اسامی مرکب غیرفعلی در این بیماران ندارد.
۱۸.

ترکیب فعلی: فرایندی صرفی یا نحوی؟ یک بررسی پیکره بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ترکیب فعلی موضوع افزوده انسجام صرفی انسجام نحوی تیرگی و شفافیت معنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۰ تعداد دانلود : ۴۳۵
مقاله حاضر، با بررسی ترکیب فعلی زبان فارسی بر آن است تا فرایند دخیل در ساختِ این مقوله زایا را روشن سازد. ترکیب فعلی از انضمام سازه های موضوع، افزوده، صفت و یا گروه نحوی با ستاک فعل تشکیل می شود و هسته نحوی این ساخت، بر گرفته از فعل است. مقایسه پیکره ترکیب فعلی (8481) با داده های ترکیب غیر فعلی رساله خباز (Xabbaz, 2006) که بیش از 3974 مورد است و هر دو  از فرهنگ بزرگ سخن انوری (Anvari, 2007) استخراج شده اند، نشان می دهد که این مقوله زبانی، در زبان فارسی بیش از دو برابر ترکیب غیر فعلی زایا است. بررسی مشخصه های نحوی و صرفی ترکیب فعلی زبان فارسی، نمایان گر آن است که ترکیب فعلی نمی تواند صرفاً فرایندی نحوی و یا صرفی باشد، بلکه فرایندی صرفی-نحوی است که بیشتر از ویژگی های نحوی برخوردار است. بررسی واژه های مرکب فعلی بر پایه معیار های صرفی و نحوی (ارجاع غیرضمیری، فرایند واژه سازی، بی قاعدگی، تکرار پذیری، ساخت سازه ای، روابط سازه ها، هم پایگی و حذف، پرسش واژه ها، زایایی، نمود، انسجام صرفی و نحوی، گسترش پذیری و یا گسترش ناپذیری و شفافیت و تیرگی معنایی) نشان می دهد که ترکیب فعلی در زبان فارسی فرایندی صرفی- نحوی است. علاوه بر این، به هم پیوستن تکواژ های تصریفی به کل ترکیب و در میان سازه های ترکیب، ترکیب های شفاف، تیره، گسترش پذیر و گسترش ناپذیر نمایان گر آن است که این مقوله زبانی همزمان رفتاری همانند ساخت های صرفی و نحوی دارد.
۱۹.

ترکیب فعلی و یکپارچگی واژگانی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: انضمام یکپارچگی واژگانی محدودیت بدون گروه موضوع درونی و بیرونی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری نحو
تعداد بازدید : ۷۵۱ تعداد دانلود : ۴۶۴
بررسی ساختار موضوعی ترکیب های فعلی نشان می دهد که در زبان فارسی، علاوه بر موضوع درونی، ترکیب فعلی نیز از طریق انضمام موضوع بیرونی و مفعول غیرصریح با ستاک برگرفتة فعلی ساخته می شود. در ساخت ترکیب های فعلی، انضمام همزمان دو موضوع، افزوده، صفت، گروه اسمی، صفتی و حرف اضافه ای نیز مشاهده می شود. ترکیب های فعلی گروهی، ترکیب های فعلی با کلمات ربط، ترکیب های فعلی گسترش پذیر، وجود ساخت موضوعی و ارجاعی سازة غیرفعلی ترکیب های فعلی، ترکیب های فعلی ارجاعی و انضمام چندگانه، مؤید نادرستی دو فرضیة محدودیت بدون گروه و یکپارچگی واژگانی است و نشان دهندة تعامل دو حوزة زبانی صرف و نحو در واژه سازی می باشند. روابط یکسان بین سازه های جمله و ترکیب فعلی، از نظر ساختار موضوعی و غیرموضوعی، مؤید مشارکت نحو در واژه سازی و دسترسی قواعد نحوی به ساختار درونی واژه ها می باشد. داده های ترکیب فعلی نشان می دهند که نه تنها برونداد صرف، درونداد نحو در جمله سازی و گروه نحوی واقع می شود، بلکه برونداد نحو نیز درونداد واژه سازی در ترکیب های فعلی واقع می گردد. بنابراین، صرف و نحو، نه به صورت ترتیبی، بلکه به صورت دوسویه با هم ارتباط دارند. تغییر ظرفیت فعل و ارجاعی بودن سازة غیرهسته ترکیب های فعلی نیز مؤید تعامل صرف و معنی شناسی می باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان