پژوهش های زبان شناسی

پژوهش های زبان شناسی

پژوهش های زبان شناسی سال یازدهم پاییز و زمستان 1398 شماره 2 (پیاپی 21) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

شفافیت معنایی و پردازش اسامی مرکب: شواهدی از بیماران زبان پریش ناروان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شفافیت معنایی زبان پریشی ناروان پردازش نامیدن تکرار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۸ تعداد دانلود : ۳۰۴
در این مقاله نقش شفافیت معنایی در پردازش اسامی ساده و اسامی مرکب غیرفعلی متشکل از سازه های «اسم+ اسم» که پربسامدترین اسامی مرکب در زبان فارسی هستند، در دو بیمار زبان پریش بروکا و دو بیمار زبان پریش ترانس کرتیکال حرکتی از طریق آزمون های «نامیدن در مواجهه» و «تکرار»  مورد بررسی قرار می گیرد. مقایسه عملکرد بیماران زبان پریش بروکا و ترانس کرتیکال حرکتی نشان می دهد که بیماران ترانس کرتیکال حرکتی کنش بهتری در هر دو تکلیف نامیدن و تکرار داشتند، در حالی که برای هر دو گروه از بیماران، نامیدن مشکل تر از تکرار بود که مؤید گسستگی و سازمان یابی مستقل این دو فرایند در مغز می باشد. به لحاظ شفافیت معنایی، اسامی شفاف، بیشترین و اسامی نیم شفاف کمترین خطا را نشان دادند که تأییدی بر پردازش راحت تر اسامی نیم شفاف است. تحلیل داده ها مؤید آن است که پردازش فرایند های نامیدن و تکرار  اسامی مرکب از طریق مسیر دوگانه (کلی و تجزیه ای) صورت می گیرد، اما در فرایند نامیدن، مسیرِکلی و در فرایند تکرار مسیرِتجزیه ای، رویکرد های غالب بوده اند. تحلیل خطاها نشان می دهد که پردازش اسامی ساده از طریق مسیر کلی صورت می گیرد. علاوه بر این، تحلیل کنش بیماران زبان پریش ناروان فارسی زبان تأییدی است بر اینکه شفافیت معنایی نقشی در پردازش اسامی مرکب غیرفعلی در این بیماران ندارد.
۲.

مدیریت ریسک: راهبردی برای ترجمه دقیق تر تردیدنماهای متون علمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تردیدنما ترجمه مدیریت ریسک مصاحبه گفتمان محور نیمه ساختار یافته توان منظوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۰ تعداد دانلود : ۲۵۸
پژوهش حاضر به بررسی روش های ترجمه به کار گرفته شده، از سوی دانشجویان مترجمی زبان انگلیسی، در ترجمه تردیدنما ها در یک مقاله علمی در حوزه پزشکی می پردازد. در این پژوهش از روش پیسانسکی پترلین و زلاتنار مو (2016) برای جمع آوری و تحلیل داده ها جهت بررسی رویکرد دانشجویان ایرانی در ترجمه تردیدنماها استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که علیرغم اهمیت تردیدنما ها، نزدیک به چهل درصد آن ها در ترجمه به گونه های مختلف حذف شده و یا تغییر کرده اند. سپس به روش مصاحبه گفتمان محور نیمه ساختار یافته دلایل تصمیمات دانشجویان ارزیابی و تحلیل شد. در آخر، یافته های پژوهش از منظر مدیریت ریسک در ترجمه مورد بحث و بررسی قرار گرفت. نتایج این بررسی ها نشان داد چارچوب مدیرت ریسک آنتونی پیم (2015) می تواند به مترجمان در ترجمه تردیدنماها کمک کند.
۳.

بحثی در باب چپ نشانیِ1 فارسی و چالش های نظری آن برای دستور نقش و ارجاع(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: چپ نشانی فارسی دستور نقش و ارجاع ساخت اطلاع حاشیه چپ برجستگی گفتمانی تقابل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۳ تعداد دانلود : ۲۶۷
در این مقاله ابتدا به معرفی چپ نشانی و پیامدهای ساخت اطلاعی آن در زبان فارسی می پردازیم. چپ نشانی در زبان فارسی از منظر ساخت اطلاع در قالب دو ساخت چپ نشان مبتداساز و تقابل ساز تحقّق می یابد. ساخت ملکی بیرونی دوگانه به عنوان یک ساخت چپ نشان مبتداساز میزبان دو سازه گسسته چپ نشان در حاشیه بند می شود. دو ویژگی درون بندی بودن و کانونی بودن سازه چپ نشان ساخت چپ نشان تقابل ساز را از ساخت مبتداساز جدا می کند. هر یک از این دو ساخت ویژگی های نحوی و ساخت اطلاعی ویژه ای دارند که ساخت لایه ای بند در دستور نقش و ارجاع به عنوان چارچوب نظری این پژوهش از تبیین آن ها باز می ماند. نگارنده در این مقاله می کوشد تا با الحاق مؤلفه های ساخت اطلاعی چون برجستگی گفتمانی و تقابل به معنی گزینش از میان مجموعه ای با اعضای مشخص به واژگان ساخت اطلاعی در این الگوی دستوری، دو جایگاه نحوی زبان- ویژه را به حاشیه چپ مرکز در ساخت لایه ای بند معرفی کرده تا بر کفایت رده شناختی ساخت لایه ای بند بیفزاید. 
۴.

ماهیت زمان حال در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمان حال زبان فارسی (غیر)اشاره ای خوانش مطلق خوانش نسبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۲ تعداد دانلود : ۳۸۲
پژوهش حاضر بدنبال بررسی ماهیت زمان حال در زبان فارسی است. به منظور دستیابی به این هدف، (غیر)اشاره ای بودن زمان حال در زبان فارسی، تعبیر زمان حال در ساختارهای مختلف از جمله ساختارهایی که در آن ها زمان حال در بند متممی یا موصولی زیر زمان گذشته و آینده درونه شده است، و خوانش های مطلق و نسبی زمان حال در زبان فارسی مورد مداقه قرار گرفتند. نتایج نشان می دهند که زمان حال زبان فارسی را نمی توان مطلقاً اشاره ای یا غیراشاره ای دانست. در واقع، اگر اشاره ای بودن را به صورت یک طیف در نظر بگیریم که در سمت چپ آن زبان های اشاره ای و در سمت راست آن زبان های غیراشاره ای باشند، زبان فارسی در وسط قرار می گیرد. همچنین، نتایج موُید وجود خوانش ها و کاربردهای مطلق و نسبی برای زمان حال زبان فارسی می باشند. ساخت هایی که در آن ها زمان حال در بند متممی زیر زمان گذشته درونه شده است حاکی از وجود خوانش مطلق زمان حال هستند چرا که زمان حال علاوه بر همزمانی با زمان گذشته ی بند پایه می تواند با زمانی بیان جمله نیز همزمان باشد (خوانش دوگانه). ساخت هایی که در آن ها زمان حال در بندهای موصولی و متممی زیر زمان آینده درونه شده اند حاکی از کاربرد نسبی زمان حال زبان فارسی می باشند چرا که در این جملات زمان حال ضرورتی ندارد با زمان بیان جمله همزمان باشد. سرانجام، نشان داده شد که بخش مطلق و نسبی زمان حال دارای معنای "درون" می باشند بدین معنا که رویداد  بیان شده با زمان حال "درون" زمان ارزبابی قرار دارد.
۵.

تحلیل انتقادی شناختی مجاز در سرخط های انتخاباتی روزنامه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنی شناسی شناختی مجاز مفهومی تحلیل انتقادی مجاز ایدئولوژی سیاسی انتخابات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۲۶۲
این مقاله به بررسی رابطه میان ایدئولوژی سیاسی در گفتمان رسانه ای و مجاز مفهومی در سرخط روزنامه های ایران  می پردازد. در این پژوهش، با اتخاذ دیدگاه تحلیل انتقادی مجاز (ژانگ، 2014)،  به تحلیل انتقادی شناختی مجاز در سرخط های انتخاباتی روزنامه های ایران پرداخته می شود، تا مشخص شود کدام مجاز های مفهومی در سرخط روزنامه های ایران با موضوع انتخابات به کار رفته است و چگونه ایدئولوژی های سیاسی روزنامه های اصلاح طلب و اصولگرا، در انتخاب مجاز های مفهومی در سرخط خبرهای انتخاباتی تأثیرگذار است. داده های پژوهش از میان سرخط های خبری انتخاباتی 12 روزنامه اصولگرا و اصلاح طلب،(تعداد=289 شماره) در بازه زمانی نیمه فروردین تا نیمه خرداد 1396 به مدت 2 ماه، به صورت در دسترس جمع آوری و مجاز ها بر اساس اصول نظریه مجاز مفهومی شناسایی و مورد تحلیل قرار گرفت. نتیجه این بررسی نشان می دهد که  هر دو نوع مجاز کل به جای جزء (3 نوع)و جزء به جای کل (2 نوع) به ترتیب با نقش های برجسته سازی و گسترش، مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج مؤید این است ایدئولوژی بر چگونگی شکل گیری مجاز تأثیرگذار است و مجازها ابزاری برای بازتولید ایدئولوژی در رسانه هستند. بدین ترتیب، مطالعه مجاز مفهومی، در کنار سایر سازوکارهای شناختی، به تحقق اهداف مطالعات تحلیل گفتمان انتقادی کمک می کند.
۶.

بررسی مقوله های نمود و زمانِ فارسی در قالب هندسه مشخصه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هندسه مشخصه ها تصریف فعل ارزش تقابلی نمود واژگانی و دستوری زمان دستوری ساخت کامل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۹ تعداد دانلود : ۴۱۷
هندسه مشخصه ها، انگاره ای کاربردی برای مطالعه فرایندهای صرفی- نحوی به شمار می رود. در این مقاله، به معرّفی این انگاره  و کاربرد آن در مطالعه نظام تصریف فعل در زبان فارسی می پردازیم. در هندسه مشخصه ها، نظامِ تصریف فعل از سه بخش نمود، زمان دستوری و وجه تشکیل می شود و هر یک دارای مشخصه های نسبتاً جهانی هستند که در مواردی توسط تکواژهای صرفیِ آشکار بازنمون می شوند. تعامل مشخصه های موجود در این سه حوزه، خصوصیات قلمروی تصریف فعل در زبان های مختلف را تعیین می کند. نمود در زبان فارسی دارای مشخصه های [رویداد] و [غیراتمی] است که نشان می دهد ارزش پیش فرض آن در این زبان، نمود تام است و نمود ناقص به صورت نشاندار و با واحد واژگاهی (می-) بازنمون می شود. به این ترتیب، هسته نمود اتمی در فارسی فقط در سطح تصریف فعّال است و تمایز نمود دستوری ناقص و تام را بازنمایی می کند. هسته نمود کمیّت در فارسی، هم در سطح ریشه و هم در سطح محمول فعّال است و نمود واژگانی و خصوصیات نمودیِ محمول را تعیین می کند. در مورد زمان،  فارسی دارای مشخصه [تقدّم] است که بوسیله واحد واژگاهی (–د/-ت) بازنمون می شود و زمانِ موضوع را قبل از لنگرگاهِ زمانی جمله قرار می دهد. واحد واژگاهی (–ده / -ته) در فارسی که به همراه فعل کمکی، ساخت کامل را می سازند، کارکرد متفاوتی با نمود و زمان دستوری در هندسه مشخصه ها دارد و به دلیل ارزش تقابلی که در فارسی ایجاد می کند، در هسته نحوی مستقلی ادغام می شود و مشخصه [کامل] را بازنمون می کند.
۷.

مطابقه، ساخت اطلاع و مفعول نمائی افتراقی در کردی کلهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطابقه ساخت اطلاع مفعول نمائی افتراقی کردی کلهری مبتدا کانون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۷ تعداد دانلود : ۴۲۳
زبان ها از ابزار حالت نمائی و مطابقه بهره می برند تا مفعول ها را نشان دار کنند. پژوهش حاضر صرفاً ابزار مطابقه را به عنوان جلوه ای از مفعول نمائی افتراقی در کردی کلهری بررسی می نماید. برای انجام این کار، رویکرد نقش گرایانه ساخت اطلاع به عنوان چارچوب نظری پژوهش به دیگر رویکردها ترجیح داده شد (لامبرکت، 1994 و 2000؛ دالریمپل و نیکولاوا، 2010؛  نیکولاوا، 2001). پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است. داده ها به شیوه میدانی و با ابزار مصاحبه، مشاهده و مشاوره با منابع معتبر کتابخانه ای استخراج شدند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که در کردی کلهری مطابقه مفعولی به عنوان جلوه ای از مفعول نمائی افتراقی با مفعول هائی که دارای برجستگی کلامی باشند و مصداق آنها قبلاً در کلام آمده باشد انجام می گیرد. این مطابقه از لحاظ شخص و شمار است که به وسیله گروهی از پی بست های مفعولی که بر روی فعل ظاهر می شوند صورت می گیرد. نتیجه دیگر این که ساخت اطلاع برای مطابقه فاعلی عامل تأثیرگذار قلمداد نمی شود. همچنین، نتایج نشان می دهند که مفعول غیرمستقیم و افزوده ها نمی توانند محرک یا مبنای مطابقه باشند، حتی اگر مبتدائی باشند. نهایتاً، این که اگر مفعول (و یا فاعل) مبتدائی باشند، هم می توان آنها را حذف کرد و هم می توان به جایگاه پسافعلی منتقل کرد.
۸.

مقایسه همخوان های سایشی و انسدادی در خوشه با توالی آنها در مرز ترکیب بر اساس محل تولید و اندام های تولید فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واژه مرکب خوشه توالی هم محل تولید توالی متباین توالی همجوار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۱ تعداد دانلود : ۴۰۵
یکی از مسایل مهم در واج آرایی واژگان زبان فارسی نحوه قرارگیری واحدهای واجی در کنار هم و تولید واژه هایی با هجاهای سبک و سنگین است. هدف از این پژوهش مقایسه توالی های سایشی و انسدادی در مرز ترکیب در واژه های مرکب و مشتق- مرکب با خوشه آنها در واژگان بسیط است. همخوان های سایشی و انسدادی در خوشه و توالی با توجه به محل تولید و اندام های تولید فعال چه تفاوتی دارند؟ به منظور پاسخ به این پرسش 15446 واژه مرکب و مشتق- مرکب برای بررسی توالی و 14336 واژه بسیط برای بررسی خوشه از فرهنگ های فارسی جمع آوری شده و اطلاعات واج شناختی مربوط به هر واژه استخراج شده است. نتایج بررسی داده ها نشان می دهد:  الف) در خوشه های سایشی و انسدادی در واژه های بسیط، بسامدکلی خوشه با دو اندام تولید فعال حدود 25/5 برابر بیشتر از تولید با یک اندام فعال و در مرز ترکیب، بسامد کلی توالی های دو اندامی حدود  88/2 برابر بیشتر از تولید با یک اندام فعال است. ب) خوشه های دوانسدادی تنها از نوع متباین و توالی های دوانسدادی، از دو نوع متباین و هم محل تولید هستند. ج) تنها در خوشه های سایشی- انسدادی سه نوع خوشه هم محل تولید، همجوار و متباین دیده می شود، در مقابل در سه گروه از توالی ها هر سه نوع توالی متباین، هم محل تولید و همجوار دیده می شود. د) هر چه تعداد محل های تولید دیگر، میان دو عضو خوشه متباین افزایش یابد، بسامد تولید کاهش می یابد؛ چنین کاهش بسامدی تنها در توالی های متباین دو انسدادی و سایشی- انسدادی دیده می شود.
۹.

سبک سازی نظام مند فعل در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعل سبک نظام مندی معنایی صرف توزیعی طبقه بندی لوین الگوریتم لسک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۰ تعداد دانلود : ۴۳۰
در روند تحولات زبان فارسی دسته ای از فعل ها بخشی از بار معنایی خود را از دست داده اند و به اصطلاح سبک شده اند. از این رو، در بیان مفاهیم ایستا و رویدادی با عنصر دیگری از مقوله اسم، صفت یا حرف اضافه همنشین شده و ساخت های فعل سبک را ایجاد کرده اند. مطالعه  نحوی و معنایی این ساخت ها از چالش برانگیزترین مسائل مورد بررسی زبانشناسی امروز است. در زبان فارسی ساخت های فعل سبک پربسامدترین ساخت های فعلی به شمار می روند و این امر اهمیت پرداختن به آنها را دو چندان می سازد. پژوهش حاضر می کوشد تا از منظر صرف توزیعی (هله و مرنتز، 1993 ؛ 2013) به پرسشی اساسی در رابطه با این فعل ها پاسخ بدهد؛ اینکه، چرا تنها دسته ای از فعل ها  (نه تمامی آنها) به فعل سبک تبدیل شده اند و آیا این انتخاب تصادفی بوده است یا نظام مند. پرسشی که علیرغم اهمیت از توجه محققان دور مانده است. پژوهش حاضر با ارائه تحلیلی نشان می دهد که این انتخاب نظام مند است و شواهدی در تأیید این نظام مندی با توجه به ویژگی زیرتخصیص یافتگی و اصل زیرمجموعه صرف توزیعی ارائه می دهد. از جمله این شواهد تعیین ماهیت و جایگاه 21 فعل سبک زبان فارسی در طبقه بندی لوین (1993)، استفاده از روشی مبتنی بر الگوریتم لسک (1986) و پیشنهاد طبقه بندی جدید فعل های سبک بر پایه نخستی های معنایی است که در آن ابتدا فعل ها به ایستا و رویدادی و سپس فعل های رویدادی به 4 طبقه کارکردی، تغییر مالکیت، تغییر حالت و تغییر مکان تقسیم شده اند. این شواهد بیانگر این واقعیتند که ماهیت ویژه معنایی این فعل هاست که آنها را مستعد تبدیل شدن به فعل سبک کرده است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۲