مطالب مرتبط با کلیدواژه

محدودیت نشانداری


۱.

ماهیت واکه درج شده در وام واژه های انگلیسی در زبان فارسی بر مبنای نظریه بهینگی

کلیدواژه‌ها: وام واژه نظریه بهینگی درج محدودیت پایایی محدودیت نشانداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸۲ تعداد دانلود : ۹۴۶
مقاله حاضر به بررسی شکسته شدن خوشه های همخوانیِ آغازین وام واژه های انگلیسی در زبان فارسی، که منجر به تغییر هجا می شود، می پردازد. داده های پژوهش از سه فرهنگ معتبر، انوری (1383)، مشیری (1371) و زمردیان (1384)، جمع آوری شده است. چارچوب این پژوهش نظریه بهینگی ـ یکی از رویکرد های محدودیت بنیاد ـ است که پرینس و اسمولنسکی در سال 1993 آن را در چارچوب مکتب زایشی مطرح کردند. در این پژوهش، در پی پاسخ به این سؤال هستیم که نظریه بهینگی چگونه می تواند تغییر و تحولات خوشه های همخوانی آغازین وام واژه ها را، که منجر به تغییر ساخت هجا در زبان فارسی می گردند، تجزیه و تحلیل کند؟ پاسخ مقاله حاضر به سؤال مذکور این است که زبان فارسی برای دستیابی به برون داد های بهینه به تعارض محدودیت های نشانداری و پایایی در نظریه بهینگی پرداخته، با فرایند درج واکه (میانجی و آغازی) خوشه های همخوانی را می شکند و تغییری در ساخت هجا پدید می آورد. علت اصلیِ درجِ واکه همگونی در نظر گرفته شده است.
۲.

نشانداری در بیان شفاهی و تکرار بیماران زبان پریش: مطالعه ای بر پایه رویکرد بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نشانداری محدودیت نشانداری محدودیت پایایی اسم مرکب زبان پریشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۷ تعداد دانلود : ۳۵۳
در این پژوهش، خطاهای دو بیمار زبان پریش بروکا و یک بیمار ترانس کرتیکال حرکتی در تولید اسم های ساده و مرکبی با ساختار «اسم+اسم»، «صفت+اسم» و «اسم+ستاک فعل» مورد مطالعه قرار گرفت. سپس نشان داری این خطاها، با توجه به نظریه بهینگی پرینس و اسمولنسکی (Prince & Smolensky, 1993) بررسی شد. خطاها و فرایندهای واجی بیماران زبان پریش، در تکالیف نامیدن در مواجهه با و یا تکرارِ 32 اسم ساده و 32 اسم مرکب، بر اساس الگوها ی حذف، پیشین شدگی، انسدادی شدگی، حذف همخوان پایانی، کوتاه شدگی خوشه همخوانی پایانه هجا و واکداری همخوان های گرفته آغازه هجا تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که خطاهای این بیماران واجی اند و در هیچ یک ازخطاها فرایند درج در رفتار زبانی بیماران مشاهده نمی شود. فرایند حذف و کوتاه شدگی در خوشه های پایانی واژه ها صورت می گیرد، در حالی که فرایند واک داری بیشتر در همخوان های گرفته آغازه هجا رخ می دهد. مرتبه بندی محدودیت ها در خطاهای بیماران نشان می دهد که آواهای پیش زبانی در مقایسه با آواهای بدنه ای و نیز انسدادی ها در برابر سایشی ها بی نشان هستند. این آواها، به ترتیب از طریق محدودیت های نشان داری *بدنه زبانی و *سایشی نشان داده شده و نظریه نشان داری یاکوبسون (Jakobson, 1972) را تأیید می کنند. بیماران زبان پریش بروکا و ترانس کرتیکال حرکتی بیشتر همخوان های گرفته واک دار را در آغازه هجا به کار می برند. این امر با یافته های یاکوبسون (Jakobson, 1972) همخوانی ندارد و نمایانگر آسیب پذیر تر بودن همخوان های انسدادی بی واک در مقایسه با جفت های واک دار است. در میان واکه ها، واکه های افراشته بی نشان ترین واکه ها هستند.