مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
هسته
ترکیبات حرف اضافه دار گیلکی استثنایی دیگر بر پارامتر هسته چامسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف این تحقیق، بررسی ترکیبات حرف اضافهدار گیلکی و مقایسه نتایج آن با نظریه چامسکی، در خصوص پارامتر هسته میباشد.برای انجام تحقیق، 1200 آزمودنی از دو شهر فومن و رشت انتخاب و براساس متغیرهای سن، جنس، سواد و مکان به دوازده گروه تقسیم شدند.20 جمله بهطور تصادفی از کریستن سن(102-97:1375)انتخاب شد و پس از اعمال اصلاحات واژگانی و ساختاری مورد استفاده قرار گرفت.در هر جمله، یک جای خالی وجود داشت که میبایست با یک عبارت حرف اضافهدار مناسب تکمیل میشد.از این تعداد آزمودنی، 24020 ترکیب جمعآوری شد.ترکیبات به دست آمده به چهار گروه بدون حرف اضافه، دارای حرف اضافه پیشین، دارای حرف اضافه پسین و سرانجام ترکیبات دارای هر دو نوع حرف اضافه پیشین و پسین، بهطور همزمان، تقسیم شدند.یافتهها نشان داد که در این زبان به جای اینکه پارامتر هسته دوتایی باشد، سهتایی است.به بیان دیگر، در ترکیبات حرف اضافهدار گیلکی، سه نوع ساختار به چشم میخورد:(1)هسته-آغازین(2)هسته-پایانیو سرانجام ترکیبی از موارد(1)و(2).
"
ساخت اسم های تحبیبی در زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله بررسی ساخت اسم های تحبیبی یا خودمانی در زبان انگلیسی است. اسم هایی مانند « Vickie، Bettie، Maddie» کوتاه شده اسم های « Victoria، Elizabeth، Madeline» هستند که در این مقاله نحوه ساخت آنها مورد مطالعه قرار گرفته است. در یک اسم تحبیبی یا خودمانی، اولین واکه اسم یا واکه تکیه دار آن انتخاب می شود که معمولاً در اطراف آن یک یا چند همخوان وجود دارد. به هجای انتخاب شده، پسوند تصغیری ie ـ با صورت آوایی [i] متصل می شود. مانند:
Madeline Madd Maddie
در مثال فوق، ابتدا از صورت کامل اسمMadeline هجای Madd انتخاب شده، سپس پسوند تصغیری ie ـ به آن افزوده شده و صورت Maddie را تولید کرده است. اسم های تحبیبی معمولاً در بین اعضای خانواده و دوستان صمیمی به کار می رود و تقریباً در تمام زبان ها دیده می شود. در این مقاله ساخت این نوع اسم ها در زبان انگلیسی موردنظر است.
بررسی مقایسه ای «باهم آیی ها» در کنش زبانی بیان شدت در فرانسه و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«باهم آیی ها» بخش عمده ای از همنشینی های واژگانی را تشکیل می دهند، اما تاکنون تعریف دقیق و روشنی برای آن ها ارائه نشده است. منظور از باهم آیی ها همنشینی کلمات یا گروهی از کلمات است که میلی آشکار برای ظاهر شدن با هم دارند. دلیل عمده اختصاص این تحقیق به پدیده با هم آیی ها این است که این همنشینی ها برای کاربران غیربومی یک زبان، قابل فهم اما غیرقابل تولید هستند؛ به این ترتیب هدف اصلی این تحقیق، روشن کردن پدیده باهم آیی و معرفی شاخص های نحوی و معنایی به کار رفته در ساختار آن، با تکیه بر مولفه هایی است که در ساختار آن نقش دارند. این امر به کمک مقایسه دو پیکره زبانی در فرانسه و فارسی میسر شده است.
جایگاه هسته در زبان فارسی: تأملی از دیدگاه رده شناسی در زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محققان معمولاً زبان فارسی را با توجه خاص به ساختار جمله و گروه فعلی در آن، زبانی هسته پایانی دانسته اند اما تردیدها و اختلاف نظر هایی نیز در این زمینه وجود دارد تا آنجا که در برخی از مطالعات مانند دهداری (2007)، زبان فارسی هسته دو شقی (split-headedness) و در مطالعات دیگری مانند معین زاده (1384)، هسته آغازین دانسته شده است. در این جستار سعی بر آن است که با بررسی سه دیدگاه یاد شده درباره جایگاه هسته در زبان فارسی، برخی نقاط قوت و ضعف آنها برشمرده شود. بررسی شواهد در زمانی به کمک چارچوب رده شناسی زبان حاکی از آن است که هسته آغازین دانستن زبان فارسی در قیاس با دو دیدگاه دیگر نظریه ای قابل دفاع و ملموس تر است. به نظر می رسد آشفتگی ظاهری موجود درباره جایگاه هسته در گروه های مختلف این زبان، در راستای چرخه ای از تغییرات پیوسته اما بسیار طولانی مدت در زمانی، برای تبدیل شدن به زبانی کاملاً هسته آغازین، توجیه پذیر باشد.
توصیف و تحلیل کانونی سازی گسسته در زبان گیلکی (گویش اشکورات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ساخت کانونی سازی گسسته، یک سازه واحد زیرساختی مانند ساخت ملکی گسسته شده و بخشی از آن پیش آیند و بخشی دیگر ابقا می شود. این ساخت را می توان براساس اینکه هسته (سازه کانونی) از درون بند پایه یا بند پیرو حرکت کرده، به دو نوع کوتاه و بلند تقسیم کرد. سازه پیش آیند دارای مشخصه کانون و تقابل است و تکیه زیروبمی نیز روی آن قرار دارد. تبعیت از جزیره و اصل کوتاه ترین حرکت، عدم گسستگی متمم حرف اضافه، همبستگی بین پاره جمله ها و ساز ه های پیش آیند، و پیش آیند شدن بخشی از یک اصطلاح-پاره از مهم ترین ویژگی های نحوی این ساخت هستند و تمام آنها مؤید تحلیل حرکت اند. در این ساخت، هسته گروه کانون واقع در بالای گروه زمان دارای مشخصه کانون تعبیرناپذیر است. پس از بازبینی مشخصه مزبور از طریق تطابق، مشخصه [EPP] سبب حرکت غیرموضوع سازه کانونی می شود. در مقالة حاضر ساخت فوق و فرایندهای آن در زبان گیلکی (گویش اشکورات) مورد توصیف قرار می گیرد.
بررسی مقولة کمی نما در زبان فارسی امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله فرضیة جهانی جیوستی (1991) مبنی بر هسته بودن کمی نماها در گروه اسمی و ظهور دستة محدودی ازاین عناصر در دو نقش هسته و توصیفگر را در زبان فارسی مورد بررسی قرار می دهد. براساس نتایج حاصل این عناصر خود یک فرافکن نقشی (QP) همچون گروه تعیین کننده (DP) می باشند که در صورت حضور گروه تعیین کننده به واسطة تسلط بر این فرافکن نقشی بر فرافکن واژگانی اسم (NP) تسلط دارند و طبق فرضیه جهانیی نما عکس این مطلب یعنی تسلط گروه تعییی نیز صادق نمی باشد و همواره این گروه کمی نماست که بر گروه تعیین کننده تسلط دارد. روش گرد آوری داده ها بر اساس شم زبانی نگارنده بوده است.
قواعد ساخت سازه ایِ فارسی باستان در کتیبه بیستون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی قواعد ساخت سازه ای فارسی کتیبه بیستون می پردازد. قواعد ساخت سازه ای ایی یگاه هسته را نسبت به وابسته هایش در گروه های نحوی مختلف از قبیل گروه اسمی، گروه فعلی، گروه حرف اضافه ای، گروه صفتی و گروه قیدی تعیییه و تحلیل داده یه بر نمونه ها و مثال هایییبه بیستون، به عنوان مهم ترین و مفصل ترین متن فارسی باستان، صورت گرفته است. از تحلیل گروه های نحویِ فارسی باستانِ به کتیبه بیستون و با توجه به ویژگی تصریفی این زبان چنین استنباط می های نحوی، هسته تمایل به جایگاه پایانیِ گروه دارد. بنابراین بر اساس بسامد وقوع، شاید بتوان فارسی باستان را، در ساخت های بی نشان، زبانی هسته پایان دانست.
ساخت هجا در گویش بلوچی سرحدی گرنچین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی ساختِ هجا در مطالعاتِ غیرِخطّیِ واج شناختی از اهمیتِ خاصّی برخوردار است. پژوهش حاضر، در قالبِ پژوهشی میدانی، به بررسی ساختِ هجا در گویش بلوچی سرحدّی گرنچین، براساسِ نظریه واج شناسی همخوان- واکه، به عنوان نظریه ای پسازایشی، می پردازد و شیوه واج آرایی همخوان ها در خوشه های دوهمخوانی آغازه و پایانه هجا و همچنین تأثیرِ واکه هسته هجا در انتخابِ همخوان های خوشه ناهمانندِ پایانه را بررسی می کند. داده های زبانی پژوهش از پیکره زبانی گردآوری شده در منطقه گرنچین، از توابعِ شهرستانِ خاش در استان سیستان و بلوچستان، استخراج شده است. گردآوری داده ها و تدوینِ پیکره زبانی براساسِ روش هدفمند، در قالبِ مصاحبه و گفتارِ آزاد انجام شده است. جامعه زبانی این پژوهش را 10 گویشورِ ساکنِ گرنچین، شاملِ 5 زن، و 5 مرد، از رده های سنّی متفاوتِ 60 تا 80 سال و بی سواد تشکیل می دهد. یافته های پژوهش نشان می دهند که هجا در گویش بلوچی سرحدّی گرنچین دارای یک عنصرِ هجایی، یعنی هسته، است که قبل از آن حدّاکثر سه همخوان و بعد از آن حدّاکثر دو همخوان می توانند واقع شوند. به علاوه، بر واج آرایی خوشه های دوهمخوانیِ آغازه و پایانه در این گونه زبانی محدودیت هایی حاکم است. همچنین، نوعِ واکه هسته هجا در گزینشِ خوشه پایانه نقش دارد.
بررسی تطبیقی و نقد آراء دستورنویسان درباره عناصر ساختمانی گروه اسمی در زبان فارسی
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش کوشش شده است دیدگاههای دستورنویسان برجسته ی معاصر درباره ی عناصر ساختمانی گروه اسمی با هم مقایسه و وجوه اختلاف و اشتراک آنها مشخص شود. بعد از آن دیدگاههای مختلف با اصول علمی مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد. در این تحقیق،ضرورت توجه به هسته ی مصدری و وابسته های اختصاصی آن، نقش نماها و هسته ی همسان در ساخت گروه اسمی اثبات گردیده و وابسته ی گروه ساز بودن تکواژهای دستوری و نقش مکرر ناپذیرفتنی دانسته شده است. همچنین نظریه ی وجود گروه اسمی چند هسته ای و گروه اسمی آمیخته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در این تحلیل موارد زیر مشخص گردیده است: بدل نه هسته ی همسان است و نه نقش مکرر بلکه مسندواره ای است که با هسته ی خود گروه اسمی وابستگی تشکیل می دهد؛ تاکید نه هسته ی همسان است و نه وابسته ی گروه ساز؛ تفسیر هسته ی همسان نیست اما درباره ی نقش مکرر یا وابسته بودن آن تحقیق بیشتری لازم است.
بررسی ساختار گروه اسمی گویش کلهری از گویش های زبان کردی بر پایه نحو ایکس - تیره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله بر اساس نظریه حاکمیت و مرجع گزینی که هگمن (1994) آن را در کتاب مقدمه ای بر حاکمیت و مرجع گزینی معرفی کرده است و بر طبق قواعد ایکس- تیره، به بررسی نحوی گروه اسمی گویش کلهری از گویش های زبان کردی (وابسته به زبان های ایرانی شمال غربی) در مقایسه با زبان فارسی، پرداخته شد. در این چارچوب نظری، اسم به عنوان هسته، در گروه اسمی قرار می گیرد تا سازه بزرگتری تشکیل شود. عناصر دیگر نیز در کنار هسته گروه اسمی قرار می گیرند که وابسته های هسته خوانده می شوند. وابسته های اسمی در گویش کلهری، شامل وابسته های پیشین و وابسته های پسین هستند. وابسته های پیشین؛ عبارتند از: صفت اشاره، صفت شمارشی، ممیز، صفت پرسشی، صفت مبهم، صفت تعجبی، شاخص، صفت عالی و یکِ نکره. وابسته های پسین نیز شامل نشانه های معرفه و نکره، نشانه های جمع، صفت بیانی، گروه اضافه یا مضافٌ الیه، صفت شمارشی ترتیبی نوع دوم، گروه حرف اضافه ای، اسم ملکی، گروه بدلی و بند موصولی می باشند که به ترتیب خاصی و با توجه به نزدیکی و دوری از هسته گروه اسمی قرار می گیرند؛ به طوری که جابجایی هرکدام از جای اصلی خود، باعث بدساختی و نامفهومی گروه اسمی می شود.
نقش ویژگی های رده شناختی ساخت موصولی در تعیین ترتیب سازه ای فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
87 - 114
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در پی دست یابی به دو هدف است؛ نخستین هدف، ارزیابی ساخت موصولی فارسی از تمامی جنبه های رده شناختی است. چرا که با وجود پژوهش های گوناگونی که در پیوند با ساخت موصولی فارسی و برخی فرایندهای نحوی قابلِ اعمال بر روی آن، انجام شده است، همچنان نیازمند پژوهشی جامع در ارتباط با ساخت موصولی فارسی بر مبنای همگانی های جهانی هستیم. هدف دوم پژوهش، بررسیِ نقشِ ساختِ موصولی، بر اساس ویژگی های جهانیِ آن، به منظورِ تعیین رده زبانی فارسی، از جنبه ترتیب سازه ای است. بر این مبنا، در بخش نخست، ساختِ موصولیِ فارسی، از جنبه های کاربردشناختی و نحوی مورد بررسی قرار گرفت. یافته های این بخش نشان می دهد گونه فارسی هر دو ساخت موصولی هسته دار و بدون هسته را دارد اما بسامد کاربرد ساخت های موصولی هسته دار بالاتر است؛ هسته ساخت موصولی فارسی همواره خارج از بند قرار می گیرد و بند توصیف گر، درون بند اصلی درونه می شود؛ با توجه به اینکه این بندها در فارسی فقط پس از اسم ظاهر می شوند، از میان پنج جهانیِ ممکن در این زمینه، فقط فارسی از حالتِ پس اسمی بهره می برد. علاوه بر این، یافته های پژوهش در پیوند با هدف نخست نشان دهنده آن است که از میان چهار شیوه جهانی ِخلاء، ضمیر ابقایی، ساخت ضمیر موصولی و گروه اسمی کامل که برای موصولی سازی به کار می روند، فقط فارسی از دو شیوه نخست استفاده می کند. در بخش دوم پژوهش، پس از اینکه نقش ساخت موصولی در تعیین ترتیب سازه ای از دیدگاه رده شناسان مختلف معرفی شد، ویژگی های ساخت موصولی فارسی به منظورِ پیش بینی رده زبانی آن، بررسی شد. نتایج این بخش نشان می دهد گونه فارسی برمبنای یافته های پژوهش های گرین برگ (Greenberg,1963)، لمان (Lehman,1973) و ونمان (Vennman,1974) در این مورد، رفتاری شبیه به زبان های SVO دارد. در حالی که ساخت موصولی فارسی بر اساس نتایج پژوهش درایر (Dryer, 2005) نشان می دهد که در فارسی امکان وجود هر دو ساخت SOV و SVO وجود دارد.
تخصیص درآمد و هزینه در بودجه ریزی عملیاتی دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی چند سال اخیر، اصرار زیادی بر استقرار بودجه ریزی عملیاتی به منظور هدفمند نمودن فعالیتهای دستگاههای اجرایی دولت وجود داشته است. دانشگاه ها نیز بعنوان یکی از دستگاههای اجرایی در نظام مالی دولت مکلف شده اند که بودجه ریزی عملیاتی را پیاده نمایند. یکی از اهداف اصلی نظام بودجه ریزی عملیاتی پاسخگو نمودن زیر بخشها و همچنین توزیع متناسب بودجه بین آنها از طریق تخصیص درآمد و هزینه می باشد. در این مقاله با استفاده از مفهوم تئوری بازیها روشی برای تخصیص بودجه به زیر مجموعه ها در یک دانشگاه ارائه می شود. به طور مشخص تر، تخصیص بودجه به شکل یک بازی مشارکتی مدل می گردد که دانشکده ها بازیگران آن می باشند و تابع ویژگی ارزش میزان عایدی را نشان می دهد. ابتدا، از مفهوم هسته برای تخصیص استفاده می گردد که موجب حفظ منافع همه بازیگران و ادامه فعالیت در دانشگاه گردد. سپس، و با توجه به امکان عدم وجود هسته، از مفهوم نوکلئوس برای کمینه کردن نارضایتی احتمالی بازیگران استفاده می شود. در نهایت، روش نوین ارائه شده در مقاله در یک دانشگاه اجرا می گردد که نتایج به دست آمده تا حدود زیادی با انتظارات خبرگان منطبق بوده است.
بررسی ساخت بند موصولی در کردی کرمانجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بند موصولی در زبان های ایرانی به طور معمول به صورت بند پیرو در جمله ظاهر می شود و در نقش توصیف گر، اسم یا گروه اسمی پیش از خود را توصیف می کند. در پژوهش حاضر ساخت بند موصولی در کردی کرمانجی بررسی شده است؛ به این منظور، نظرات آر ام دبلیو دیکسون (2010) مبنای انجام پژوهش قرار گرفت. از نظر دیکسون این ساخت را به طور کلّی می توان به دو گونه متعارف و نا متعارف تقسیم کرد که هریک مشخّصه های نحوی خود را دارند. وی همچنین بند های موصولی را به لحاظ اطّلاعی که درمورد هسته پیش از خود می دهند، به بند های تحدیدی و غیر تحدیدی تقسیم می کند؛ از آنجا که بندهای تحدیدی اطّلاع لازمی درمورد هسته ارائه می دهند، غیر قابل حذف هستند و بندهای غیر تحدیدی را چون اطّلاع اضافه می دهند، می توان حذف کرد. در کرمانجی افزون بر این دو نوع، ساخت موصولی دیگری باعنوان ساخت اسنادی وجود دارد که در آن بر هسته اسمی تأکید می شود. در این گویش هیچ بند موصولی ای وجود ندارد که بدون هسته اسمی به کار رود و باید به طور قطع دارای هسته اسمی باشد. بند های موصولی در کرمانجی برونی هستند و پس از هسته واقع می شوند. داده های پژوهش حاضر از راه مصاحبه با چند گویشور و کتاب ئه ز ئنسانم (قلیکی میلان، 1380) جمع آوری شده اند.
مدل سازی ساختار ائتلاف بهینه با استفاده از مفهوم پاسخ هسته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
9 - 32
حوزه های تخصصی:
تشکیل ائتلاف گامی مهم در جهت توسعه رفاه جمعی به واسطه بهبود عملکرد است. این مهم در دو رویکرد پژوهشی عمده پیگیری می شود: توسعه رویکردهای الگوریتمیک برای دستیابی به ساختار ائتلاف بهینه با هدف حداکثر کردن رفاه جمعی؛ رویکرد نظریه بازی های همکارانه جهت توزیع عادلانه و پایدار عایدی ائتلاف. هدف پژوهش حاضر ادغام نقاط قوت دو رویکرد بالا به منظور دستیابی به ساختار ائتلافی بهینه و پایدار است. نوآوری پژوهش، مدل سازی ریاضی برای گنجاندن شرط پایداری در قالب مفهوم پاسخ هسته در مسئله افراز بهینه و غلبه بر رویه های غیرمتمرکز تشکیل ائتلاف و توزیع عایدی است؛ سپس عملکرد مدل ایجاد ساختار ائتلاف های بهینه هم پوشان و غیر هم پوشان توسط مثالی عددی بررسی می شود. نتایج نشان می دهد که تشکیل ائتلاف به بهبود رفاه جمعی منجر می شود. این بهبود با افزایش حد بالای تعداد افراد مجاز برای حضور در ائتلاف به میزانی معین، روندی صعودی با شیب کاهنده دارد و پس از آن تغییر نمی کند. این امر ناشی از دلایل متعددی است که مانع ایجاد ائتلاف عظیم میان بازیکنان می شود و حاکی از آن است که هنگام تشکیل ائتلاف های بزرگ باید منافع حاصل با پیچیدگی های مدیریتی و هزینه های هماهنگی و ارتباطات میان افراد مقایسه شود.
تکنیک های روایی: رویکردی ساختارگرایانه به صنوبر و زن خفته شهریار مندنی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
317 - 338
حوزه های تخصصی:
شهریار مندنی پور، از نویسندگان صاحب سبک معاصر ایران است که با توانایی شگفت انگیزش در بهره گیری از زبان، تحول تازه ای در داستان کوتاه نویسی ایران ایجاد کرده است. مندنی پور با شکستن هنجارهای رایج روایتگری و به کارگیری تکنیک های نو و بدیع روایی، جریان تازه ای آفریده است که وی را از هم نسلانش متمایز می کند. این پژوهش، تلاشی برای یافتن و نقد و تحلیل این تکنیک ها و نمایاندن نقش و اهمیت آن ها در یکی از داستان های مندنی پور است. در این پژوهش، داستان «صنوبر و زن خفته» از مجموعه آبی ماورای بحار (1382) با رویکردی ساختارگرایانه مطالعه و چهار تکنیک روایی «تصویرسازی»، «چندصدایی»، «کنایه» و «بازگشت به گذشته» بررسی می شود. این اثر پس از وقایع یازدهم سپتامبر و در پیوند با حوادث مربوط به آن نوشته شده و وجوه گوناگون این فاجعه بزرگ و تأثیر آن در زندگی شخصی و اجتماعی گروه های مختلف جامعه را کاویده است.
هسته (کرنل) سیستم عامل لینوکس و عملکرد ماژول ها
حوزه های تخصصی:
امروزه که اینترنت نقش به سزایی در تبادل اطلاعات دارد و همه در فکر کسب اخرین اطلاعات می باشند ما نیزباید سعی کنیم ازعلوم به روزحداکثراستفاده رانماییم. یکی از این علم ها، سیستم عامل Linux است. Linux که در اینجا منظور کرنل لینوکس است، پراستفاده ترین سورس کد اپن سورس نرم افزاری در تاریخ نرم افزارهای کامپیوتری است و هر جایی که فکرش را بکنید حضور دارد؛ در کامپیوتر، سرور، موبایل، تلویزیون، زیردریایی، هواپیما، اتومبیل های خودران و حتی در ایستگاه بین المللی فضایی؛ اما شاید کمتر کسی بداند که کرنل واقعاً چیست و طرز کار آن چگونه است؟ منظور از هسته ی سیستم عامل چیست و کرنل لینوکس شامل چه مواردی می شود؟ ماژول هسته لینوکس چیست؟ انواع ماژول کدامند؟ و چگونه به هسته وارد میشوند؟ همگی سوال هایی هستند که در این تحقیق مورد بررسی قرار خواهند گرفت
مرکز، هستی بخش محله
منبع:
منظر دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۸
3 - 3
حوزه های تخصصی:
مرکز از مفاهیم کلیدی تمدن های باستانی است که در تبیین جهان به نقش آسمان و آفریننده غیرمادی در ایجاد هستی باور داشتند. در زبان فارسی این پدیده را «هسته» نامیده اند که به معنای عنصر هستی بخش است. مانند هسته میوه که درخت مثمر را پدید می آورد. علوم تجربی نیز از تمرکز قابلیت باروری موجودات در هسته آنها در قالب ژن و ترکیبات دیگر یاد می کند و بر اصالت هسته در پیدایش موجودات تأکید دارد. به تأسی از قانونمندی حاکم بر موجودات طبیعی که وجود، بقا، تکثیر و توالد آنها وابسته به هسته است، در محصولات انسانی نیز به وجود هسته به عنوان پدیدآورنده و نگهدارنده محصول اعتقاداتی وجود دارد. از جمله در پدیده شهر به عنوان یکی از عالی ترین محصولات انسان ساخت، مرکز که نقطه تأسیس و آغاز هستی شهر است، نقش هسته را ایفا می کند. در دنیای مدرن و با تفسیر لایه ای شهر، نظام سنتی وحدت گرا و متمرکز که بر رشد هسته و پدیدآوردن کلیت شهر مبتنی بود، کنار نهاده شد. شهر مدرن از همجواری لایه های کارکردی شهر بدون وابستگی به تاریخ تأسیس و بی اعتنا به ارتباط های وجودی میان اجزای شهر پدید آمد. در حالی که در شهرهای ارگانیک، به معنای زنده، شهر از رشد هسته و ایجاد اندام های ثانویه تحت اثر استعداد موجود در هسته و نیازهای جدید حیات شهری پدید می آید. تمدن ایران به مثابه قدیمی ترین تمدن زنده انسانی، در پرتو فرهنگ اسلام توانسته نمونه های عالی از شهر را پدید آورد. شهر ایرانی دوره اسلامی در فضایی رشد کرد که ابزارهای مدیریت کمی، مانند امروز در اختیار نبود. از آنجا که فرآیند حاکم بر پیدایی و رشد شهر مبتنی بر «هستی بخشی» به فضای زیسته و براساس رشد ارگانیک هسته به مثابه عنصر جوهری شهر بود، توانست به تولید شهرهای متعالی منجر شود. ویژگی مهم شهر ایرانی دوره اسلامی، وجود محلات به عنوان زیرسیستم و کل های کوچک در شهر است. هر یک از آنها به نوبه خود از یک مرکز تغذیه می شوند که هم مولد و هم عامل بقای محله است. درک مفهوم یکه و یگانه محله به مثابه یک کل، وابسته به وجود ویژگی هایی است که مهمترین آنها مرکزمحله است. وجه مادی محله، متکثر و فاقد وحدت است؛ خانه ها، راه ها و خدماتی پراکنده در میان آنها. حس یکپارچگی و وحدت از این فضای متکثر محصول خوانش و ادراک ناظر از آن است. چنانچه ناظر بتواند وحدتی در میان عناصر متکثر ادراک کند، محله متولد شده است؛ والا یک پهنه شهری است. مهمترین عاملی که به ظهور مفهوم کل در میان اجزای متکثر محله کمک می کند، وجود مرکز است. مرکزمحله فضای مشترک و تعاملی اهل محله است که در ادراک آنها از مفهوم محله مشترک است. همگرایی فهم شهروندان از محیط که به واسطه مرکز صورت می گیرد، به تولد مفهوم یگانه محله می انجامد. لذا نقش مرکزمحله را بیش از یک کانون خدماتی یا تقسیم دسترسی بلکه به عنوان هستی بخش باید به حساب آورد. آنچه که از محله به مثابه یک کل فهم می شود، هستی واحد آن است نه اجزای متکثرش. وجود اجزا برای تحقق محله شرط است اما امکان ادراک یکپارچه شرط لازم دیگر آن است. لذا محله را باید مبتنی بر دو رکن اجزای مادی و حالت یگانه آن دانست. اولی از عناصر محل پدید می آید و دومی از سازمان فضایی و نوع ارتباط میان عناصر. فهم سازمان و ارتباط اجزا عمل ذهن است که به تولید منظر منتهی می شود. منظر خوانش ذهن از عینیت ملموس است. منظر، «هست شده»ای کلی ادراک شده است. در میان عوامل هستی بخش محله، نقش مرکز از بقیه اصیل تر است. از این رو با تضعیف مرکز محله، هستی محله و ادراک یگانه آن میان اهالی به ضعف می گراید و با تقویت مرکز، محله استوار و زنده می شود.
بررسی هسته در برخی گروه های نحوی بر اساس نظریه بهینگی؛ مطالعه موردی گفتار یک دانش آموز کم شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
221-243
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر چارچوب محدودیت بنیادی که از نظریه بهینگی اقتباس شده، جهت توصیف و تجزیه و تحلیل اختلالات گفتار و زبان به کار گرفته شده است. این مقاله شرحی از کاربرد نظریه بهینگی در توصیف و تحلیل ساختار نحوی دانش آموز «الف» که یک دانش آموز پسرِ 16 ساله فارسی زبان کم شنوا است را بر اساس نقض محدودیت های هسته در برخی از گروه های نحوی ارائه و پیشنهاد می کند. در این مقاله تعدادی از جملاتی که در ارزیابی و سنجش گفتاردرمانگر از این دانش آموز به دست آمده، در چارچوب نظریه بهینگی تحلیل و تبیین شده اند. نتیجه تحلیل نشان داد که نقض محدودیت های مربوط به هسته در گروه های نحوی را می توان بر اساس چارچوب نظریه بهینگی تحلیل و توصیف کرد. با این نگاه، تحلیل و تبیین جملات دانش آموز مزبور درک عمیق تری از ساختار نحوی وی به ما می دهد. نکته دیگر اینکه در برنامه گفتاردرمانی این دانش آموز، فرونشانی محدودیت های نشانداری به رتبه پایین تر توسط آموزش محدودیت های پایایی که اکثراً نقض محدودیت های هسته گروه ها هستند ساختار نحوی نام برده را به فرد دارای گفتار طبیعی نزدیک تر می کند. پیشنهاد می شود که برای برآورده شدن این مهم، ابتدا هسته های هر گروه به دانش آموز آموزش داده شوند و در گام بعدی، به تدریج متمم ها به هسته ها افزوده شوند.
ترکیب گروهی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
115 - 142
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار، ترکیب گروهی در زبان فارسی معاصر با توجه به 281 واژه (135 واژه مرکب گروهی فعلی و 146 واژه مرکب گروهی غیر فعلی) استخراج شده از فرهنگ بزرگ سخن انوری (Anvari, 2007) بررسی می شود. هدف پژوهش، مطالعه ترکیب های گروهی از جنبه هسته معنایی، هسته نحوی، نوع واژه و مقوله های سازنده در چارچوب نظری لیبر (Lieber, 2009; Lieber, 2010) است تا دسته بندی کاملی از این مقوله در زبان فارسی ارائه شود. همچنین، با مقایسه ترکیب های گروهی فعلی و غیر فعلی تفاوت ها و شباهت های این دو ساخت روشن شود. تحلیل داده ها نشان داد که ترکیب گروهی ساختی متشکل از انضمام گروه نحوی به سازه واژگانی است. سازه واژگانی در ترکیب های گروهی فعلی، هسته و در ترکیب های گروهی غیر فعلی بسته به نوع ترکیب، هسته و یا غیر هسته است. ترکیب های گروهی با توجه به ساختار و هسته نحوی برگرفته از فعل یا غیر فعل شامل دو طبقه فعلی و غیر فعلی می شوند. برخلاف ترکیب های گروهی فعلی که به لحاظ هسته نحوی فقط هسته پایانی هستند، ترکیب های گروهی غیر فعلی می توانند هسته آغازین، هسته پایانی و یا فاقد هسته باشند. از نظر هسته معنایی، ترکیب های گروهی فعلی درون مرکز هسته پایانی و برون مرکز هستند و به انواع موضوعی، افزوده ای و وصفی دسته بندی می شوند، حال آنکه نوع غیر فعلی فقط برون مرکز هستند. داده ها تأییدی است بر اینکه از نظر نوع واژه، صفت های مرکب گروهی فعلی و غیر فعلی فراوانی بیشتری در مقایسه با اسم ها و قیدهای مرکب گروهی فعلی و غیر فعلی دارند. از نظر نوع سازه های تشکیل دهنده، ترکیب غیر فعلی تنوع بیشتری در مقایسه با فعلی دارد. نیز در هر دو نوع ترکیب، گروه حرف اضافه ای فراوانی بیشتری در مقایسه با گروه های نحوی اسمی و صفتی در ساخت ترکیب های گروهی دارد.