مجتبی پردل

مجتبی پردل

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

آفرینش ادبی و زبان شناسی شناختی: تحلیل ساختار معنایی اشعار علیرضا روشن برپایه نظریه هم آمیزی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شعر سپید علیرضا روشن هم آمیزی مفهومی شبکه ادغامی پیوندهای حیاتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۶ تعداد دانلود : ۱۱۵
هدف مقاله حاضر آن است تا برپایه نظریه هم آمیزی مفهومی که از سوی فوکونیه و ترنر مطرح شده است به بررسی اشعار سپید علیرضا روشن بپردازد و با استفاده از ابزارهایی مفهومی که نظریه مزبور فراهم می آورد ساختار معنایی آن ها را مورد کندوکاو قرار دهد و بر همین اساس اشعار وی را به دسته های سبک شناسانه چندی تقسیم کند. در پژوهش حاضر، روشی کیفی و توصیفی تحلیلی مورداستفاده قرار گرفته است، بدین ترتیب که ابتدا به نحوی موشکافانه ساختار معنایی چهار مورد از اشعار نوعیِ علیرضا روشن را قالب مفاهیم نظریه هم آمیزی مفهومی، مفاهیمی چون شبکه های ادغامی، آمیزه های مفهومی، پیوندهای حیاتی و مانند این ها، بررسی می کنیم، و سپس نتایج حاصل را به گونه ای آماری به مابقی اشعار در دو مجموعه معروف تر او تعمیم می بخشیم. از این رهگذر، برپایه ابزارهای مفهومی یادشده، اشعار علیرضا روشن به لحاظ ساختار معنایی به نحوی دقیق و روشن ذیل چهار دسته طبقه بندی می شوند، دسته هایی سبک شناسانه که ویژگی های کلیِ ساختار معنایی هر یک از آن ها به وضوح در قالب نظریه هم آمیزی مفهومی صورت بندی می شوند. حاصل کار روشن می کند که با کاربست نظریه های جدید زبان شناسی درمورد مطالعه علمی آثار ادبی می توان بر دقت و نظام مندی تحلیل ها افزود، و بررسی های ادبی را یک گام به سمت علمی تر شدن پیش برد.
۲.

خلاقیت ادبی و زبان شناسی شناختی: سنجش زیبایی شناسانه شعر «قایق کاغذی» گروس عبدالملکیان بر پایه نظریه هم آمیزی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شعر سپید گروس عبدالملکیان ادغام مفهومی خلاقیت ادبی ابزارهای مفهومی نظریه هم آمیزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۱۶۳
اشعار گروس عبدالملکیان از نمونه های موفق شعر سپید فارسی در دو دهه اخیر بوده است (فروش و تجدید چاپ بالا و ترجمه منتخبی از اشعارش به زبان های انگلیسی، فرانسوی، سوئدی، کردی، ترکی و عربی دو شاهد برای این مدعا هستند). هدف پژوهش حاضر این است تا با اشاره از نظریه های مربوط به ماهیت شعر و نیز با استفاده از چارچوب نظریه هم آمیزی مفهومی فوکونیه و ترنر (2002) و ابزارهایی نظری که برای تحلیل متون خلاقانه ادبی به دست می دهد به گونه ای علمی و نظام مند به بررسی دلایل این موفقیت بپردازد. آن چه از این رهگذر به دست می آید نشان می دهد که اشعار عبدالملکیان به دلیل استفاده از تصویرسازی های بدیع و نو از خلاقیت ادبی بالایی برخوردارند، و هم از این رو ارزش زیبایی شناختی آن ها نیز بالاست. این تصویرسازی ها، به زبان اصطلاحات نظریه هم آمیزی مفهومی، حاصلِ استفاده از آمیزه های مرکب یا اَبَرآمیزه و نیز شبکه های ادغامی چنددامنه و همین طور پیوندهای حیاتی متنوع هستند. همچنین رعایت اصول بهینگی نیز در ایجاد آمیزه ها و شبکه های ادغامی مزبور مدخلیت دارند، که این امر باعث می شود اشعار وی در عین خلاقیت ادبی بالا در برابر خوانش آثارش مانع ایجاد نکنند، و این مطلب نیز در کنار جنبه زیبایی شناختی به جذابیت اشعارش افزوده است، که حاصل آن موفقیت کارش بوده است.  
۳.

بررسی تطبیقی استعاره مفهومیِ «عشق جنگ است» در دیوان غزلیات حافظ و سروده های پترارک(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: حافظ استعاره مفهومی شعر عاشقانه نگاشت استعاری پترارک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی بلاغت بیان
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
تعداد بازدید : ۲۰۷۲ تعداد دانلود : ۹۳۷
در مقاله حاضر به شیوه ای تحلیلی و تطبیقی، استعاره مفهومیِ «عشق جنگ است» به منظور درک و فهمِ دل دادگی و دل ربودگی و سخن گفتن از آن، در دیوان سروده های عاشقانه حافظ و پترارک در چارچوب نظریه استعاره مفهومی بررسی شده است. باوجود شباهت های بنیادین بسیار در درون مایه استعاری مزبور، دو تفاوت عمده در تصویرپردازیِ حافظ و پترارک از این استعاره مفهومی به چشم می خورد: نخست آنکه حافظ در کاربرد خود از استعاره مفهومی «عشق جنگ است» از تعبیرها و اصطلاحات جنگی بیشتری استفاده می کند؛ دوم آنکه عشق در شعر پترارک در بسیاری موارد در تصویر خداوندگار عشق، کوپیدون در افسانه های رومی، پدیدار می شود که با کمان و پیکان خود دل عاشق را نشانه می رود و او را گرفتار می کند؛ اما در شعر حافظ با چنین تصویرپردازیِ صریحی که به نیروی مجرد و نادیدنیِ عشق در چهره یک ایزد جان و شخصیت ببخشد، روبه رو نیستیم؛ بلکه درعوض این معشوق یا ابروان وی است که به گونه ای استعاری از مژگان ناوک روانه دل عاشق می سازد و روح وی را تسخیر می گرداند.
۴.

آفرینش معانی پیدایشی در شعر سپید برپایه نظریه هم آمیزی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شعر سپید زبا ن شناسی شناختی هم آمیزی مفهومی فضای آمیزه ساخت های پیدایشی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی شناختی
  3. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی علوم مرتبط زبان شناسی در هنر و ادبیات
تعداد بازدید : ۱۳۸۸ تعداد دانلود : ۸۳۵
در این مقاله، کوشش می شود به چگونگی تولید و درک معانی پیدایشی از سوی نویسنده و خواننده در شعر سپید از منظر بوطیقای شناختی نگریسته شود. نظریه ای که چارچوب لازم را برای این کار فراهم می آورد، «هم آمیزی مفهومی» است که ژیل فوکونیه و مارک ترنر (1998 و 2002) پیش نهاده اند. برخلاف رویکردهای فرمالیستی که صورت اثر را در کانون توجه قرار می دهند، در نظریه های شناختی، معنا و فرایندهای مفهومیِ در پسِ پشتِ صورت آثار در مرکز توجه قرار می گیرند؛ فرایندهایی همچون انطباق، نگاشت و فرافکنی. کاربست نظریه هم آمیزی مفهومی در بررسی تحلیلی و توصیفی شعری از گروس عبدالملکیان نشان می دهد نظریه مزبور به خوبی از عهده توصیف و تبیین شناختیِ چگونگی آفرینش و خوانش آثار شعری برمی آید؛ بدین ترتیب که برپایه نظریه نام برده می توان هر شعر را آمیزه یا مجموعه ای از آمیزه های مفهومی به شمار آورد که نویسندة آن ساخت و پرداخت کرده است و خواننده نیز جهت درک و تفسیر معنای پیدایشی حاصل از این آمیزه یا آمیزه ها باید به بازسازی شبکة ادغامی نهفته در پسِ پشتِ آن ها بپردازد.
۵.

سازوکارهای مفهومی دخیل در خوانش های گوناگون شعر از منظر شعر شناسی شناختی: موردِ کامران رسول زاده(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۹ تعداد دانلود : ۵۸۱
هدف از پژوهش حاضر آن است تا با استفاده از نظریه هم آمیزی مفهومی، فرایند معنی سازی را در یکی از اشعارِ کامران رسول زاده مورد بررسی قرار دهد، و از این رهگذر، به تجزیه و تحلیل امکاناتی می پردازد که این چارچوب در باب چگونگیِ فرایندِ خوانش و تفسیر و محدودیت های حاکم بر آن در شعر در اختیار منتقدان قرار می دهد. تحلیلِ شعرِ برگزیده در چارچوب نظریه هم آمیزی مفهومی به عنوان نظریه ای در بابِ شرایط و چگونگی فرایند خوانش، با مکانیسم هایی چون انتقالِ طرح واره ای، فرافکنی گزینشی، برقراری پیوندهای حیاتی و فشرده سازی آن ها، در کنارِ بهره گیری از چند مفهوم در نظریه حوزه های مفهومیِ لانگاکر مانندِ رخ نمایی، نشان می دهد که مخاطب چگونه و بر پایه چه عملکردها و فرایندهایی شناختی به خوانش های مختلفی از متنی یکسان دست می یابد. در این میان، مخاطب ممکن است با انجام یا عدمِ انجام عملکردی در طولِ فرایند بازسازی (مثلاً فشرده سازی پیوندهای حیاتی یا فرافکنیِ گزینشیِ ساختارهای مفهومیِ متفاوت) شبکه های ادغامی به خوانشی متفاوت از متن برسد. در نتیجه، از یک منظر، به این نظریه می توان در حکمِ روایتی شناختی از نظریه خوانشِ پساساخت گرایانه دریدا نگریست که برای مفهومِ نسبیت در خوانش توصیف و تبیینی مبتنی بر یافته های تجربیِ زبان شناسی شناختی فراهم می آورد. از طرف دیگر، پژوهشِ حاضر آشکار می کند که متونِ شعری بررسی شده واجدِ ابهام، چندمعنایی و امکانِ خوانش های مختلف هستند، و از آن جا که این ویژگی ها،جزو ویژگی های متنی شعری هستند،شعرِ مزبور یکی از معیارهای مهمِ شعریت را احراز می کند.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان