پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم انگیزش در رابطه بین فراشناخت و سرزندگی تحصیلی دانشجویان انجام پذیرفت. شرکت کنندگان پژوهش شامل 336 نفر (170 زن و 166 مرد) از دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شیراز سال تحصیلی 92-93 بودند که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. این پژوهش از نوع همبستگی است، که در آن رابطه بین متغیرهای پژوهش با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری بررسی شد. به منظور بررسی متغیرهای پژوهش همه شرکت کنندگان مقیاس سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری (1391)، پرسشنامه راهبردهای تنظیم انگیزش والترز (1999)، و مقیاس آگاهی فراشناختی شراو و دنیسون (1994) را تکمیل کردند. برای بررسی پایایی ابزارها از روش آلفای کرونباخ و برای بررسی روایی آن ها از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. نتایج نشان دادند که پایایی و روایی ابزارها در حد مطلوب است. به منظور بررسی مدل پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان دادند مدل پیشنهادی با داده های این پژوهش برازش مناسبی دارد. فراشناخت به طور مستقیم توانست سرزندگی تحصیلی را پیش بینی کند. همچنین، فراشناخت از طریق واسطه گری راهبردهای تنظیم انگیزش، به طور غیر مستقیم و معنادار نیز سرزندگی تحصیلی را پیش بینی کرد. بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت فراشناخت از طریق افزایش به کارگیری راهبردهای تنظیم انگیزش دانشجویان می تواند بر سرزندگی تحصیلی آن ها اثر مثبت بگذارد.