مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی شاخص های مؤثر بر کسب وکار آموزشگاه های فنی وحرفه ای آزاد می باشد. روش تحقیق در این پژوهش اکتشافی و از منظر هدف، کاربردی است. تحقیق حاضر با رویکرد کیفی انجام شده است. روش گردآوری اطلاعات نیز به صورت میدانی یعنی انجام مصاحبه و کتابخانه ای از طریق بررسی ادبیات پژوهش بود. روش نمونه گیری نیز به صورت غیرتصادفی می باشد. افراد جامعه مورد مطالعه تحقیق را خبرگان تجربی شامل مدیران و کارشناسان خبره اداره کل آموزش فنی وحرفه ای و مدیران و مربیان آموزشگاه های فنی وحرفه ای آزاد استان گلستان و نیز خبرگان نظری شامل اساتید دانشگاهی در حوزه های مرتبط تشکیل داده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته با 25 نفر از خبرگان بود که سرانجام در مصاحبه با خبره 18ام به اشباع رسید. به منظور مشخص نمودن شاخص ها، داده های به دست آمده از مصاحبه ها به روش کدگزاری تجزیه و تحلیل گردیدند. پس از آن جهت تأیید یافته های حاصل از مصاحبه از 12 نفر خبره نظرخواهی گردید که نتیجه حاصل از این بخش نشان دهنده 90 شاخص بود که در چهار بُعد رضایت مشتریان با سه مؤلفه ی «ارزش مداری»، «شهریه و هزینه» و «تبلیغات و بازاریابی»، ویژگی های سازمانی با شش مؤلفه ی «نگرش»، «منابع انسانی»، «شایستگی ها»، «مهارت های مدیریتی»، «فرایندها» و «امکانات»، رقابت پذیری با سه مؤلفه ی «کیفیت»، «کارایی» و «نوآوری» و عوامل خارجی با دو مؤلفه ی «تاب آوری» و «چالش ها» طبقه بندی شدند.
شناسایی مولفه های فضای کسب و کار با رویکرد تجارت بصری در کسب و کارهای نوپا با روش نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش طراحی و اعتباریابی الگوی فضای کسب وکارهای نوپای دیجیتال مبتنی بر تجارت بصری بود. روش تحقیق آمیخته اکتشافی است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی و فعالان متخصص در حوزه کسب وکارهای نوپای دیجیتال بود. در بخش کیفی از نمونه گیری هدفمند به شیوه گلوله برفی و قضاوتی و در بخش کمی از شیوه نمونه گیری تصادفی ساده براساس فرمول حجم نمونه کوکران بطور تصادفی تعداد 110 نفر از مدیران شرکت های کسب و کار دیجیتال در استان گلستان برای آزمون مدل انتخاب شدند. ابزار تحقیق در بخش کیفی، مصاحبه با خبرگان و در بخش کمی، پرسشنامه بود. روایی در بخش کیفی از معیارهای تائیدپذیری، قابلیت اطمینان، انتقال پذیری، قابلیت اعتبار و در بخش کمی از روایی محتوایی و روایی سازه بهره گرفته شد. پایایی در بخش کیفی از دو روش بازآزمون و روش توافق درون موضوعی بین کدگذاران و در بخش کمی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده و مورد تأیید قرار گرفتند. در بخش کیفی مقوله های مشابه در یکدیگر ادغام و در نهایت 75 داده کلی حاصل شد. در مرحله بعد داده های کدگذاری شده در قالب کدگذاری محوری 32 مقوله و 14 مقوله انتخابی طبقه بندی شدند. مدل کیفی تدوین شده در قالب پرسشنامه مورد آزمون قرار گرفت. در بخش کمی با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی، مدل مورد بررسی قرار گرفته و برازش مدل تجربی تعیین گردید. به طور کلی نتایج مدل ساختاری نشان داد که مدل پیشنهادی از اعتبار کافی برخوردار است که با استفاده از نرم افزار pls مدل معادلات ساختاری تحلیل شد و برازش مدل های اندازه گیری، ساختاری وکلی مدل مورد تأیید قرارگرفت.
بررسی و رتبه بندی عوامل موثر بر رشد کیفی آموزش های فنی و حرفه ای با هدف بهبود رضایتمندی کارآموزان آموزشگاه های فنی و حرفه ای (مطالعه موردی: آموزشگاه های فنی و حرفه ای شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی پژوهش، بررسی و رتبه بندی عوامل موثر بر رشد کیفی آموزش های فنی و حرفه ای با هدف بهبود رضایتمندی کارآموزان می باشد. با توجه به جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان(2001)، نمونه آماری پژوهش، شامل 370 نفر از کارآموزان آموزشگاه ها می باشند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه عوامل رشد کیفی آموزش های فنی و حرفه ای و پرسشنامه رضایت کارآموزان می باشد.جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات و آزمودن فرضیات، باتوجه به ساختار مفهومی تحقیق،از نرم افزار PLS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داده است: -عوامل فرایندی،زیرساختی،آموزش دهنده،فردی از عوامل موثر بر رشد کیفی آموزش های فنی و حرفه ای می باشد. به لحاظ رتبه بندی، عوامل فردی مهمترین عامل و پس از آن عامل آموزش دهنده، فرایند و زیرساختی قرار دارد. همچنین عوامل فردی، عوامل آموزش دهنده، عوامل فرایندی و عوامل زیرساختی بر رضایتمندی کارآموزان تاثیرگذارند.
بررسی عوامل مؤثر بر موفقیت کسب وکارهای مهارت آموختگان آموزش های فنی و حرفه ای در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی عوامل مؤثر بر موفقیت کسب وکارهای مهارت آموختگان آموزش های فنی و حرفه ای در استان ایلام بوده است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر جنبه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی همبستگی است. در این تحقیق عوامل مؤثر بر موفقیت کسب وکارهای مهارت آموختگان آموزش فنی و حرفه ای از منظر شش عامل، مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، آموزشی، سیاستی و نهادی و منطقه ای و جغرافیایی مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مهارت آموختگان نظام آموزش های فنی و حرفه ای در استان ایلام که یک کسب وکار را برای خود ایجاد نموده اند، به تعداد 7860 نفر بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 364 نفر برآورد گردید. این تعداد نمونه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. در این تحقیق به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته که مشتمل بر 58 گویه در قالب طیف لیکرت بود؛ استفاده شد. اطلاعات حاصل از تکمیل پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 21 در دو بخش توصیفی و استنباطی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که 2/51 درصد از تغییرات متغیر وابسته به وسیله سه متغیر وارد شده در مدل (عوامل اقتصادی، مدیریتی و آموزشی) تبیین می شود.
بررسی تاثیر توانمندسازهای مدیریت دانش بر عملکرد سازمانی از طریق فرایند مدیریت دانش، سرمایه فکری و نوآوری (مطالعه موردی: دانشکده های فنی حرفه ای استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه آموزش های فنی حرفه ای در کشور های در حال توسعه مورد توجه بوده و دانشکده های فنی و حرفه ای باید با استفاده از برنامه های دانش محور و با تمرکز بر نوآوری موجبات بهبود عملکرد سازمان را فراهم سازند. هدف این تحقیق بررسی تاثیر توانمندسازی مدیریت دانش بر عملکرد سازمانی از طریق فرایند مدیریت دانش، سرمایه فکری و نوآوری دانشکده های فنی حرفه ای استان گیلان می باشد. این تحقیق بر اساس نوع هدف، کاربردی بوده و از نظر نحوه اجرا، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق کارکنان دانشکده های فنی حرفه ای استان گیلان به تعداد 150 نفربوده که 107 نفر به عنوان نمونه از طریق فرمول کوکران برای جامعه به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری از نرم افزارهای SPSS و PLSاستفاده شد.فرضیه های ارائه شده در تحقیق، در سطح اطمینان 95 درصد معنادار بودند که توانمندسازهای مدیریت دانش بر فرآیند مدیریت دانش، فرآیند مدیریت دانش بر عملکرد سازمان، سرمایه فکری و نوآوری بر عملکرد سازمانی، فرآیند مدیریت دانش بر عملکرد سازمانی از طریق سرمایه فکری و فرایند مدیریت دانش با عملکرد سازمانی از طریق نوآوری در دانشکده های فنی حرفه ای استان گیلان رابطه معناداری وجود دارد.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر دراثربخشی آموزش های فنی و مهارتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر در اثربخشی آموزشهای فنی و مهارتی در یکی از سازمانهای نظامی و در سه سطح عوامل فردی، آموزشی و سازمانی انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی است که به روش توصیفی-همبستگی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل 283 نفر از سرپرستان خطوط تولیدی سازمان مورد مطالعه است که در سال 1397 تحت پوشش آموزشهای فنی و مهارتی بوده اند. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان-کرجسی،150 نفر تعیین گردیده و آزمودنیها بر اساس روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدهاند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته است که در طیف پنج گزینهای لیکرت تنظیم شده است. برای آزمون پایایی پرسشنامه از آلفایکرونباخ بهرهگرفته شده که مقدار آن 86/. است. برای روایی محتوایی هم از روش توافق متخصصان استفاده شده است. درتحلیل داده ها ازآماره های توصیفی نظیر میانگین، نما، فراوانی، درصد، انحراف معیار و تحلیل عاملی استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان میدهد که عوامل فردی، آموزشی و سازمانی در مجموع، 69% از کل واریانس به دست آمده را تبیین کرده اند که بیانگر تأثیرگذاری بالای آنها در اثربخش نمودن آموزشهای فنی و مهارتی است.