مقالات
حوزه های تخصصی:
استفاده از رویکردهای نوین در آموزش و سنجش میزان اثربخشی آنها برای افزایش بهره وری نیروی انسانی از اهداف آموزش در بخش مهارت آموزی می باشد. هدف از انجام این پژوهش تعیین تاثیر آموزش به روش حل ابداعانه مساله (تریز) بر تفکر خلاق، حل مساله و توانمندی در بین کاراموزان مراکز آموزش فنی وحرفه ای می باشد. روش پژوهش شبه تجربی با استفاده از گروه آزمایش و کنترل می باشد و جامعه آماری مراکز آموزش فنی و حرفه ای استان کردستان هستند که از بین آنها 4 مرکز و 2 حرفه آموزشی همسان سازی شد و با استفاده از ابزارهای استاندارد بر اساس متغییرها داده ها جمع اوری گشت در پایان داده ها در دو بخش توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل گشت. یافته ها نشان داد که بین آموزش به روش معمول بر افزایش تفکر خلاق و توانمندی کارآموزان تفاوت معنی داری در قبل و بعد از آموزش مشاهده شد. بین آموزش به روش تریز و تفکر خلاق، حل مساله و توانمندی در قبل از آموزش و بعد از آموزش تفاوت معنی داری مشاهده شد. با توجه به تاثیر آموزش به روش حل مساله ابداعانه (تریز) استفاده از این روش می تواند در افزایش اثربخشی آموزش های مهارتی نقش مثبت و معناداری داشته باشد.
مقایسه رویکرد آموزش قابلیت محور با رویکرد آموزش مهارت محور و دانش محور از دیدگاه هنرآموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه رویکرد آموزش قابلیت محور در مقابل آموزش مهارت محور و دانش محور از دیدگاه هنرآموزان انجام یافته است. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری شامل 164 نفر از هنرآموزان هنرستان های فنی و حرفه ای ناحیه یک شهر ارومیه در سال تحصیلی 98-97 بود که تعداد 120 نفر به صورت تصادفی خوشه ای تک مرحله ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته با 28 سوال در ارتباط با رویکردهای آموزشی دانش محور، مهارت محور و قابلیت محور می باشد. روایی پرسشنامه مزبور به صورت محتوایی توسط تعدادی از اساتید علوم تربیتی دانشگاه تبریز و معلمان هنرستان ها، پس از اعمال اصلاحات تایید شد. برای بررسی پایایی پرسشنامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن برابر با 78/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. مقدار F مشاهده شده نشان داد که بین انتخاب هنر آموزان بر اساس رویکرهای مذکور تفاوت معنی داری وجود دارد و از دیدگاه هنرآموزان در آموزش فنی و حرفه ای، رویکرد قابلیت محور با میانگین26/4 و انحراف استاندارد45/0، نسبت به دو رویکرد مهارت محور با میانگین95/3 و انحراف استاندارد 46/0 و دانش محور با میانگین 33/3 و انحرف استاندارد 76/0، اهمیت بالاتری دارد.
تدوین الگوی ارتقاء صلاحیت های حرفه ای معلمان در افق ده ساله با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه معلمان آموزش و پرورش دوره ابتدایی شهرهای اصفهان، تهران و شهرکرد به تعداد 21115 نفر تشکیل داده اند که بر اساس فرمول کوکران تعداد 400 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی بوده است که از بین نواحی شش گانه شهر اصفهان نوزدگانه شهرتهران ودوگانه شهرکرد حجم نمونه انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات آزمون محقق ساخته بوده است که حاوی 116 سئوال با مقیاس لیکرت بوده است. روایی محتوایی توسط اساتید محترم راهنما و مشاور و صاحب نظران این حوزه مورد تأیید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ(81/0) برآورد شده است. داده ها در دو سطح آمار توصیفی (جداول فراوانی، درصد و نمودار) و آمار استنباطی(آزمون خی دو) به کمک نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شده است. نتایج نشان داد بیشترین میانگین نمره پاسخ در قسمت مؤلفه توسعه حرفه ای معلمان در بعد مهارتهای آموزشی، از نظر معلمان با 32/4 و کمترین میانگین نمره پاسخ در بعد مهارتهای ارتباطی، با 35/3 بوده است. بیشترین میانگین نمره پاسخ در قسمت مؤلفه توانمند سازی معلمان در بعد صلاحیتهای شناختی، از نظر معلمان با 43/4 و کمترین میانگین نمره پاسخ در بعد سطح هویت با 53/3 بوده است. بیشترین میانگین نمره پاسخ در قسمت مؤلفه رشد و بهبود شایستگی های معلمان در بعد مؤلفه شخصیتی، از نظر معلمان با 43/4 و کمترین میانگین نمره پاسخ در بعد مؤلفه توسعه حرفه ای با 59/3 بوده است
ضرورت درس کارآفرینی در دوره کارشناسی آموزش ابتدایی مبتنی بر ویژگی های ذهنی-روانی کارآفرینان آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ما در دوره ای از مشکلات بی سابقه ی اجتماعی، اقتصادی، فناوری و زیست محیطی زندگی می کنیم و نیاز به بهبود و تغییر شرایط در مقیاس جهانی داریم. از آنجا که آموزش و پرورش به عنوان یک عنصر اساسی در روند توسعه و پیشرفت ملی مورد پذیرش است، می تواند نقش مهمی از طریق معلمان در موفقیت سیستم آموزشی برای ایجاد یک تحول مثبت در جامعه داشته باشد. در حال حاضر سیستم های آموزشی کنونی اساسآ مبتنی بر هوش کلامی-زبانی، ریاضی-منطقی می باشد که به عنوان IQ یا ضریب هوشی تعریف می شوند و در نتیجه بیشتر بر عملکردهای چپ مغز تمرکز می کند که توجه یک جانبه به آن پتانسیل های کارآفرینی افراد از جمله خلاقیت، ریسک پذیری، تفکر انتقادی، کنترل درونی، اعتماد به نفس و غیره را که برای داشتن یک ذهنیت کارآفرینی لازم و ضروری است را کاهش داده یا از بین می برد. در این تحقیق ضمن بحث و بررسی در خصوص مفهوم، مبانی و ویژگی های کارآفرینی به اختصار، به موضوع ویژگی های دانشجویان کارشناسی آموزش ابتدایی و مولفه های برنامه درسی به تفضیل پرداخته شد. نتایج مطالعات حاضر حاکی از آن است برای ایجاد رشد اقتصادی و نوآوری در مشاغل مختلف، افزایش شهروندان شاد و توانا در حل مسائل و موضوعات درازمدت، داشتن سلامت فکری و روحی، درک فرصت ها و خلاء ها، «درس کارآفرینی» برای دانشجویان رشته آموزش ابتدایی و تجهیز آنان به ویژگی ها و صلاحیت های کارآفرینی ضرورت دارد. در پایان پیشنهادهایی در جهت ارائه درس کارآفرینی با توجه به ویژگی های ذهنی- روانی کارآفرینان آموزشی به عنوان یک واحد اجباری در رشته آموزش ابتدایی ارائه گردید.
شناسایی و الویت بندی مولفه های بازاریابی آموزشی با قابلیت اشتغال و درآمدزایی برحسب گروه های هدف در آموزش های فنی و حرفه ای (مورد مطالعه استان خراسان شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف شناسایی و الویت بندی مشاغل با قابلیت اشتغال و درآمد پایدار و تعیین نیازهای آموزشی مهارتی متناسب با بازار کار بر حسب گروههای هدف مشتمل بر جوامع روستایی، مشاغل خانگی، جوامع عشایری، اصناف، زندان، جوار دانشگاهی، پادگان، سکونت گاه غیررسمی و شعب شهری در استان خراسان شمالی صورت گرفته است . این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام گرفت. جهت گردآوری داده ها، علاوه بر استفاده از اسناد و گزارشات، از دو ابزار دیگر یعنی مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه استفاده شده است. محورهای مصاحبه نیمه ساختار یافته معطوف به شناسایی الزامات، مشاغل و مهارت های با قابلیت اشتغال و درآمد پایدارتر در استان خراسان شمالی بوده است. اعتبار مصاحبه ها با استفاده از روش بازبینی توسط مشارکت کننده ها و روایی و پایایی پرسشنامه ها نیز به ترتیب با استناد به نظر متخصصان و ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش طیف مختلفی از کارشناسان مراکز آموزش فنی و حرفه ای استان، کارشناسان ادارت کل صنعت و معدن و تجارت، جهاد کشاورزی، تعاون، کار و رفاه اجتماعی، میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، اعضای هیات علمی، آموزش دیدگان سازمان فنی و حرفه ای و کارآفرینان و صاحبان مشاغل استان خراسان شمالی بوده اند. مهم ترین نتایج پژوهش دستیابی به الگویی مشتمل بر 58 شغل با ویژگی قابلیت اشتغال و درآمدزایی پایدار بر حسب گروه های هدف برنامه های آموزشی فنی و حرفه ای، می باشد.
آسیب شناسی دوره های آموزشی زندانیان در محل ندامتگاه (مطالعه موردی: آموزش های مهارتی در محل ندامتدگاه های استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله آموزش های فنی وحرفه ای به زندانیان در محل ندامتگاهها مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعه حاضر به روش کیفی و با رویکرد تفسیر گرایی اجتماعی، تلاش نموده تا به این سوال که دوره های آموزشی مهارتی ارائه شده در زندان با چه مشکلات و موانعی روبروست؟ پاسخ دهد. در این راستا از فنون مصاحبه عمیق استفاده گردید و سپس با استفاده از استراتژی نظریه زمینه ای مورد تحلیل قرار گرفت. در مرحله کد گذاری محوری مشاهده شد که می توان مقوله های عمده آنرا مطابق با تحلیل SWOT تحلیل کرد و در نهایت پیشنهادات ارائه شده نیز طبق همین مدل پس از ارائه نظریه نهایی از نظریه زمینه ای استخراج شده ارائه گردید. نتایج به دست آمده از تحقیق بر این امردلالت می نمایند که آموزشهای مهارتی زندانیان تحت تاثیر عوامل کلان ساختاری جامعه و عوامل سطح میانی سازمان همچون بوروکراسی و عوامل محیطی و فیزیکی بر انگیزه مربیان و زندانیان است و بر اثر بخشی و کارایی دوره های آموزشی در زندان تاثیر گذار خواهد بود.