مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ، تبیین چارچوبی مفهومی از صلاحیت های مورد نیاز مربیان و استادکاران در هنرستان های آموزش فنی و حرفه ای و کاردانش بود. پژوهش به شیوه تحلیل اسنادی انجام شد. جامعه پژوهشی مجموعه اسناد و مدارک نظری، پژوهشی، سوابق تجربی، آیین نامه ها و دستورالعمل های مرتبط و در دسترس بود. ابزار مورد استفاده، فرم گردآوری اطلاعات بود. نتایج پژوهش نشان داد که مجموعه صلاحیت های مورد نیاز مربیان و استادکاران را می توان در سه بعد صلاحیت های شخصی، صلاحیت های تخصصی- حرفه ای (با مؤلفه های دانش، بینش و توانش یا مهارت) و صلاحیت های اخلاقی – اعتقادی (با مؤلفه های وجدان کاری، توسعه توانمندی، اعتدال اجتماعی، روابط اجتماعی، انضباط اداری و ایمان درونی) طبقه بندی کرد. ساختار مفهومی ابعاد و مؤلفه های مذکور به وسیله 63 گویه حاصل شده مصداقی به عنوان نشانگر های مؤلفه های مذکور، تکمیل شده که در طول مقاله به تشریح ابعاد، مؤلفه ها و گویه های مذکور پرداخته شده است. همچنین ضمن بحث پیرامون ساختار مفهومی مذکور، پیشنهاد هایی نیز ارائه شده است.
مقایسه تطبیقی نظام تربیت و گزینش مربیان فنی و حرفه ای و مهارتی رسمی ایران با برخی از کشورهای موفق دنیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش ها ی فنی حرفه ای یکی از وظایف اصلی دولت ها بوده که ارتباط مستقیم با کاهش نرخ بیکاری و رشد بهره وری و افزایش و در نهایت رشد اقتصادی درکشورها دارد ، به گونه ای که در بسیاری از کشورها اصطلاحات آموزش ها ی فنی و حرفه ای در رأس اولویت های ملی آن کشورها قرار گرفته است. در این به بررسی اجمالی آموزش مربیان فنی و حرفه ای در ایران و تطبیق آن در این سیستم پرداخته و مقایسه ای تطبیقی بر اساس مطالعات انجام شده روی آموزش مربیان فنی و حرفه ای در سایر کشورها انجام داده ایم. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که جمهوری اسلامی ایران در آموزش مربیان فنی و حرفه ای به طورکلی ، از جایگاه خوبی برخوردار است. بنابراین ، مسیر ارتقاء و اصلاحات این آموزش ها بایستی از محور گسترش کم ّ ی تغییر وضعیت داده و موضوع تعمیق کیفی و افزایش اثربخشی آن به طور اساسی مورد نظر قرار گیرد. همچنین ، جایگاه ایران از لحاظ میزان تدارک و ارا ئه آموزش ها ی سفارش محور یا تقاضامحور در سطوح فنی و حرفه ای که منطبق بر نیاز بازارکار بوده دارای ضعف هایی است که می توان با مشارکت صاحبان صنایع و حرف از این نظر نیز در جایگاه مناسب و در خور شأن جمهوری اسلامی ایران در منطقه و جهان قرار گیرد.
تأثیر آموزش مهارت محور بر عزت نفس و شادکامی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت عزت نفس در تشجیع و تهییج دانش آموزان به درگیر شدن با تکالیف درسی چالش برانگیز از یکسو و فقدان شناخت کافی از عوامل مؤثر بر ارتقاء عزت نفس بر شادکامی دانش آموزان، مسئله اصلی مطالعه حاضر به شمار م ی رود. بنابراین، این پژوهش با هدف بررسی تأثیرات دوره آموزش مهارت محور مشبک بری روی چوب، بر عزت نفس و شادکامی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر 14 تا 18سال پسر شهرستان سنندج در سال تحصیلی 94-93 انجام شده است. بدین منظور30 نفر دانش آموز کم توان ذهنی آموزش پذیر پسر از بین 140 نفر دانش آموز کم توان ذهنی آموزش پذیر پسر به طور تصادفی ساده انتخاب و به دو گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به صورت تصادفی تقسیم شدند. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. به منظور گردآوری داده ها، از دو پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ و شادکامی آکسفورد استفاده گردید. ابتدا پیش آزمون بر روی دو گروه اجرا شد و سپس آموزش مهارت مشبک بری روی چوب، بر اساس استاندارد مهارت و آموزشی مشبک کار خاص ناتوانان ذهنی و جسمی به عنوان برنامه مداخله ای به مدت 3 ماه و هر هفته 3 جلسه (یک ساعتی) اجرا شد. پس از اتمام دوره مداخله، پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ و شادکامی آکسفورد بار دیگر بر روی دو گروه اجرا شد. برای تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد بین عملکرد دو گروه آزمایش و کنترل در میزان عزت نفس و شادکامی تفاوت معنادار وجود دارد؛ این یافته نشان می دهد دوره آموزش مهارت مشبک بری چوب به گونه ای معنادار در افزایش عزت نفس و شادکامی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر پسر، مؤثر بوده است.
افزایش میزان گرایش فارغ التحصیلان دانشگاهی جویای کار به مراکز فنی و حرفه ای برای طی دوره مهارت آموزی در رشته های مختلف و خوداشتغالی در سال های اخیر (یک بررسی چهار ساله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر با رشد جمعیت حاصل از انفجار جمعیت دهه های گذشته ایران، افزایش جمعیت جوان و جویای کار و رسیدن به سن ازدواج، استقلال مالی و شغلی و نبود مشاغل خالی و مناسب برای این قشر همواره از دغدغه های دولت بوده است. این موانع به ناچار جوانان را ترغیب به خوداشتغالی و کارافرینی های بدون مهارت و زمینه قبلی خواهد کرد که مشکلات عدیده ای را گریبان گیرشان کرده و عاقبتی جز از دست دادن اندک سرمایه در انتظارشان نیست. سازمان فنی و حرفه ای همواره وظیفه مهم آموزش و مهارت آموزی خیل وسیع این افراد و هدایت آنان به بازار کار و تولید مناسب را با ارائه دوره های گوناگون و کاربردی بر عهده داشته است. در چند سال گذشته در میان تعداد زیاد کارآموزان مشتاق همواره تعداد زیادی از فارغ التحصیلان دانشگاهی مشاهده می شوند که فارغ از مدرک تحصیلی خود در این دوره های مهارت آموزی شرکت کرده و اقدام به احداث شغل و کارآفرینی می کنند. در مطالعه پیش رو، پژوهشگر با هدف بررسی میزان کاهش یا افزایش این رویداد طی سال های 1390 تا 1393 به مدت چهارسال مطالعه پیش رو را ارائه می دهد. مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی با جامعه آماری به تعداد 657 نفر متشکل از کارآموزان شرکت کرده در کارگاه کشاورزی شهرستان کنگاور در رشته های مختلف این کارگاه هستند. با توجه به مقادیر به دست آمده می توان گفت در شرایط فعلی روز به روز بر میزان اهمیت و علاقه مندی به سپری کردن دوره های مهارت آموزی کاربردی در سازمان در بین اقشار جوان و تحصیل کرده با گرایش های مختلف بیشتر می شود
بررسی نقش مهارت های کارآفرینی در توسعه اشتغال زنان روستایی، مطالعه موردی: روستاهای شهرستان کازرون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نقش مهارت های کارآفرینی در اشتغال زنان روستایی شهرستان کازرون پرداخته است که از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها از نوع توصیفی- همبستگی است. روش تحقیق پژوهش از جمله طرح های شبه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با یک گروه زنانی روستایی دارای اشتغال خانگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنانی روستایی دارای اشتغال خانگی در شهرستان کازرون و نمونه آماری را 180 نفر تشکیل می دهند. نخست پرسشنامه در اختیار زنان روستایی قرار گرفت و در مرحله بعد طی 10 کارگاه آموزشی مهارت های کارآفرینی ارائه گردید و در نهایت دوباره پرسشنامه را در اختیار آنان قرار دادیم تا به واسطه معرفی مهارت های کارآفرینی میزان انگیزش، خودکارآمدی و عزت نفس را در بهبود عملکرد شغلی شان مورد بررسی قرار دهیم. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که بین آموزش مهارت های کارآفرینی با انگیزش، خودکارآمدی و عزت نفس رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین، رابطه بین متغیرهای عوامل مدیریتی و عوامل فنی با متغیر توسعه مهارت های کارآفرینی مثبت و معنی دار است.
بررسی مهارت آموزی و اشتغال در خوشه های صنعتی از دیدگاه پویایی شناسی سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خوشه سازی بنگاه های تولیدی یکی از راهبردهای توسعه صنعتی است که به تازگی از سوی مراکز آکادمیک و سیاستگذاران مورد اقبال زیادی واقع شده است. طبق تحقیقات علمی، خوشه های صنعتی باعث افزایش اشتغال و ثروت آفرینی در مناطق می شوند و در تربیت نیروهای مورد نیاز کسب و کارهای محلی اثرگذارند. ولی مکانیزم های مؤثر در این امر چندان شناخته شده نیست و تحقیقات گذشته در این مورد جمع بندی نشده است. هدف این تحقیق، ارائه دیدی جامع و کلان نگر نسبت به چگونگی توسعه اشتغال و مهارت آموزی در خوشه های صنعتی است. در این تحقیق با رویکرد پویایی شناسی سیستم، به بررسی عوامل اثرگذار بر اشتغال و مهارت آموزی در خوشه های صنعتی پرداخته شده و با استخراج متغیرهای اثرگذار و اثرپذیر این حوزه از ادبیات نظری و تحقیقات پیشین، چرخه های علّی مربوط به دو متغیر یاد شده استخراج و روابط بین آنها ترسیم شده است. روش تحقیق به کارگرفته شده، کتابخانه ای و روش تحلیل داده ها، توصیفی با منطق سیستم داینامیک است. نتایج این تحقیق نشان داد که چرخه های علّی توسعه اشتغال و مهارت آموزی در خوشه های صنعتی به هم پیوسته و دارای متغیرهای اثرگذار مشترک است. روابط علَی به گونه ای است که اثر متغیرها بر سطح اشتغال و مهارت خوشه یکسان است، به جز تکنولوژی که دارای اثر متفاوت بر این دو متغیر است. بر اساس یافته های تحقیق، دولت بایستی در راستای افزایش تقاضای محصول خوشه گام بردارد تا در نتیجه چرخه های علّی، سطح اشتغال به طور طبیعی افزایش یابد.
بررسی وضعیت اشتغال مهارت آموختگان سازمان فنی و حرفه ای در بخش صنعت پس از اتمام دوره آموزشی، مطالعه موردی: اداره کل آموزش فنی و حرفه ای استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه، بررسی وضعیت اشتغال مهارت آموختگان سازمان فنی و حرفه ای در بخش صنعت پس از پایان دوره آموزشی است. این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی است که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این بررسی 3476 N= نفر از مهارت آموزانی بود که 1944 نفر از آنها در دوره های مهارتی صنعت شرکت داشتند. از این تعداد با توجه به جدول مورگان 150 n= نفر برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار اصلی این بررسی پرسشنامه رهگیری وضعیت اشتغال مهارت آموخته بود که به منظور تحلیل داده ها در بخش توصیفی از نرم افزار SPSS استفاده شد. مهمترین نتایج بدست آمده از این مطالعه نشان داد که شاخص اشتغال در بخش صنعت پس از گذراندن دور های مهارتی و کسب شغل به 27.33 درصد رسیده است. همچنین مشخص شد که 68.29 درصد از مشاغل کسب شده پس از دوره ارتباط کامل با دوره مهارتی داشته است. افزون بر این، مشخص شد که 25 درصد از مهارت آموختگان پس از دوره در گروه مهارت آموختگان کارجو و 22.66 درصد درگروه مهارت آموخته غیرکارجو قرار می گیرند.